حسين بن حسن فزارى (ابوعبداللَّه)
| اطلاعات فردی | |
|---|---|
| نام کامل | أبو عبدالله حسین بن حسن أشقر فزاری کوفی |
| سرشناسی | محدث و راوی برجسته کوفی |
| وفات | ۲۰۸ق |
| اطلاعات علمی | |
| شاگردان | احمد بن حنبل، یحیی بن معین، نسائی، ابن سعد و دیگران |
| تحصیلات | حدیث |
| مذهب | اهل سنت، بنابر برخی منابع شیعه |
| اطلاعات فرهنگی | |
| زمینه فعالیت | روایت حدیث، علوم رجالی |
| علت شهرت | حضور در اسناد روایات نزول آیه مودت و تطهیر. |
ابو عبدالله حسین بن حسن اشقر فزاری کوفی (متوفای ۲۰۸ق)، راوی حدیث و از مشایخ بزرگان محدثان، در اسناد روایات متعددی از جمله روایات مربوط به نزول آیه مودت و آیه تطهیر واقع شده است.
جایگاه راوی[۱]
ابن حجر عسقلانی در کتاب «الکاف الشاف فی تخریج أحادیث الکشاف»، حسین اشقر را ضعیف و ساقط دانسته است؛ اما در «تقریب التهذیب»، وی را صدوق، اهل غلو در تشیع و از رجال نسائی معرفی کرده و وفاتش را ۲۰۸ق گزارش نموده است.[۲] این تناقض آشکار، اعتبار طعن اولیه را زیر سؤال میبرد، چرا که ابن حجر خود در مقدمهٔ «فتح الباری» تصریح میکند رافضی بودن (چه رسد به تشیع) به وثاقت راوی لطمه نمیزند.[۳] افزون بر این، حضور اشقر در رجال نسائی – که شرایطش سختگیرانهتر از بخاری و مسلم است – تضعیف دیگران را کماهمیت میسازد،[۴] زیرا نسائی تنها روایات موثق را در سنن خود نقل میکند.[۵]
- احمد بن حنبل، ابن معین، فلاس، ابن سعد و دیگران از وی روایت کردهاند.[۶]
- احمد بن حنبل: نقل از عقلی از احمد بن محمد بن هانی: احمد اشقر را دروغگو ندانست، هرچند به دلیل تشیع و نقد بر ابوبکر و عمر، نقل از وی را نپسندید.[۷][۸]
یحیی بن معین نیز وی را صدوق و احادیثش را بیاشکال خوانده و خود از وی روایت کرده است. ابن جنید نقل میکند که ابن معین اشقر را شیعه غالی دانست، اما حدیثش را بیمانع و روایت از وی را تأیید کرد.
تنها ایراد وارد بر اشقر، تشیع و بیان حقایق درباره شیخین است، که جوزجانی وی را «غالٍ من الشتامین للخیرة» خوانده. با این حال، ابواسحاق جوزجانی ناصبی و دشمن امیرالمؤمنین بوده و طعنهایش فاقد اعتبار است؛ ابن حجر عسقلانی در مقدمهٔ «لسان المیزان» تصریح میکند جرح چنین افرادی بر پایه هوای نفس است.[۹] لذا، تضعیف اشقر صرفاً به دلیل محبت به اهل بیت، بر مبنای ضوابط جرح و تعدیل اهل سنت معتبر نیست و او نزد احمد، نسائی، ابن معین و ابن حبان موثق است.[۱۰]
در سند روایتی از طبرانی، ابن ابی حاتم و دیگران (حسین اشقر ← قیس بن ربیع ← اعمش ← سعید بن جبیر ← ابنعباس)، سیوطی و آلوسی آن را ضعیف دانستهاند و ابن حجر اشقر را ساقط خوانده. ابن کثیر و قسطلانی نیز به ابهام در سند ابن ابی حاتم (رجل سمّاه) اشاره کردهاند، اما این رجل، حرب بن حسن طحّان است. بررسی حرب و اشقر نشان میدهد نظر سیوطی، ابن حجر و دیگران نادرست است. اگر در «فتح الباری» منظور ابن حجر از ضعیف و رافضی اشقر باشد، با مبنای خود او ناسازگار است؛ وگرنه، مراد قیس بن ربیع است که نیاز به بررسی جداگانه دارد.[۱۱]
روایت حدیث غدیر[۱۲]
یکی از بزرگان اهل سنت که حدیث غدیر را نقل کرده حسین بن حسن اشقر فزاری کوفی، ابوعبداللَّه (م ۲۰۸ ق) است. حافظ ابونعیم در «حلیة الاولیاء»حدیث غدیر را از حسین اشقر روایت کرده است.[۱۳]ابن حِبّان در «الثقات»، حاکم نیشابوری در «المستدرک»، ذهبی در «تلخیص المستدرک» و ابن حجر او را توثیق کردهاند.[۱۴]
پانویس
- ↑ جواهر الکلام فی معرفة الإمامة والإمام ـ ج4
- ↑ الکاف الشاف فی تخریج أحادیث الکشّاف: ج۴ ص۲۲۰
- ↑ مقدمة فتح الباری: ۳۸۱ و ۳۹۸. هم چنین ر.ک. فتح الباری: ج۱۰ ص۱۵۲.
- ↑ تهذیب الکمال: ج۱ ص۱۷۱; تذکرة الحفّاظ: ج۲ ص۷۰۰; تاریخ الإسلام: ج۲۳ ص۱۰۸
- ↑ مزّی به نقل از نسائی مینویسد: «لما غرمت علی جمع کتاب السنن، استخرت الله تعالی فی الروایة عن شیوخ کان فی القلب منهم بعض الشئ، فوقعت الخیرة علی ترکهم، فنزلت فی جملة من الحدیث کنت أعلو فیه عنهم». وی به نقل از شخصی دیگر مینویسد: «رأیت النبی صلّی الله علیه وآله وسلّم فی النوم، وبین یدی کتب کثیرة، فیها کتاب السنن لأبی عبدالرحمان، فقال لی صلّی الله علیه وآله: إلی متی وإلی کم، هذا یکفی، وأخذ بیده الجزء الأوّل من کتاب الطهارة من السنن لأبی عبدالرحمان، فوقع فی روعی أنّه یعنی کتاب السنن لأبی عبدالرحمان أحبّ إلیه!» ; تهذیب الکمال: ج۱ ص۱۷۱
- ↑ تهذیب التهذیب: ج۲ ص۲۹۱
- ↑ الضعفاء الکبیر:ج۲ ص ۲۴۹
- ↑ تهذیب الکمال: ج۶ ص۳۶۸
- ↑ مقدمة فتح الباری: ۳۸۸ و ۴۰۴ و ۴۴۶; الإکمال فی أسماء الرجال: ۱۲۰; تهذیب التهذیب: ج۱ ص۱۵۹
- ↑ تهذیب الکمال: ج۶ ص۳۶۸
- ↑ تهذیب التهذیب: ج۲ ص۲۹۲
- ↑ چکیده عبقات الانوار (حدیث غدیر): ص ۲۳۰.
- ↑ حلیة الاولیاء: ج ۴ ص ۲۳.
- ↑ المستدرک علی الصحیحین: ج ۳ ص ۱۳۰. تقریب التهذیب: ج ۱ ص ۱۷۵.