حَنَش بن حارث نخعى
| اطلاعات فردی | |
|---|---|
| نام کامل | حنش بن حارث بن لقیط النخعی الکوفی |
| تولد | کوفه، سده اول هجری قمری |
| خویشان سرشناس | حارث بن لقیط (پدر، شاهد قادسیه |
| اطلاعات علمی | |
| استادان | حارث بن لقیط (پدر)، ریاح بن حارث (برادر)، اسود بن یزید و.. |
| شاگردان | اشعث بن شعبه مصیصی، ابواسامة حماد بن اسامه، خلاد بن یحیی و… |
| تحصیلات | حدیث نزد راویان مخضرم کوفه |
| مذهب | اهل سنت |
| اطلاعات فرهنگی | |
| زمینه فعالیت | حدیث، روایت |
| علت شهرت | توثیق ابن حبان، ابن سعد، ابوحاتم |
حنش بن حارث بن لقیط نخعی کوفی، از راویان سده اول و دوم هجری قمری، اطلاعات زندگی شخصی محدودی دربارهاش در دست است. پدرش، حارث بن لقیط نخعی، از مخضرمین برجسته و شاهدان نبرد قادسیه (۱۴ هـ. ق) بهشمار میرفت و روایاتی از امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام و خلیفه دوم، عمر بن خطاب، نقل کرده است. به همین سبب، مسلم بن حجاج وی را در طبقه نخست راویان کوفیان جای داده و ابن حبان او را در شمار ثقات آورده است.
جایگاه راوی
درباره خود حنش، اجماع رجالی بر ثقه بودن او حاکم است. ابن حبان، ابونعیم اصفهانی و عجلی وی را ثقه دانستهاند.[۱] ابن سعد ضمن توثیق، او را «قلیلالحدیث» (کمروایت) توصیف کرده است.[۲] ابن بزاز و ابوحاتم رازی نیز با عباراتی چون «صالح الحدیث، لا بأس به» (راوی شایسته، بدون اشکال) او را ستودهاند؛[۳] تعبیری که نزد ابن ابی حاتم نشاندهنده مرتبهای از تعدیل است که حدیث وی نوشته و مورد استناد قرار میگیرد.[۴] تنها ماردینی از رجالیان اهل سنت به ضعف او قائل بوده و وی را «متوهم فی الحدیث» (متوهم در نقل) خوانده است.[۵]
حنش از پدرش حارث بن لقیط، برادرش ریاح بن حارث نخعی، اسود بن یزید انصاری، حر بن صیاح، حسن بن حکم نخعی، حکیم بن جبیر، سلمة بن کهیل، سوید بن غفله، صباح بن عبیدالله، عبدالرحمن بن اسود بن یزید، علی بن مردک، عمرو بن میمون، قابوس بن ابی ظبیان و ابی هبیرة یحیی بن عباد انصاری حدیث شنیده است.[۶]
از شاگردان برجسته او میتوان به اشعث بن شعبه مصیصی، ابواسامة حماد بن اسامه، خلاد بن یحیی، شریک بن عبدالله، عبدالصمد بن نعمان، عبدالعزیز بن أبان، ابونعیم فضل بن دکین، قرة بن عیسی واسطی، ابوعبدالرحمن محمد بن حمید اصباغی، محمد بن سعید بن زائده، ابواحمد محمد بن عبدالله بن زبیر زبیری، مخلد بن یزید حرانی و ویکیع بن جراح اشاره کرد.[۷]
روایت حدیث غدیر[۸]
یکی از علما و بزرگان اهل سنت که حدیث غدیر را نقل کرده حَنَش بن حارث بن لقیط نخعی اشجعی است. احمد بن حنبل در «المسند» حدیث غدیر را در ماجرای احتجاج امیرالمؤمنین علیه السلام در رحبه کوفه از حَنَش بن حارث بن لقیط نخعی اشجعی نقل کرده است.[۹]
ابن حجر عسقلانی:[۱۰] او را توثیق کرده است. بخاری، ابواسامه، وکیع، شریک بن عبدالله و ابواحمد زُبَیری از او روایت کردهاند. ابونعیم، ابوحاتم، ابن حِبّان، ابن سعد، ابوبکر بَزّار و عِجلی نیز او را ثقه دانسته است.
پانویس
- ↑ تاریخ الثقات، ج۱، ص۳۲۶؛ المسانید، ج۲، ص۴۳۲.
- ↑ الطبقات الکبری، ج۶، ص۳۵۴.
- ↑ الجرح و التعدیل، ج۴، ص۴۴۱؛ تهذیب الکمال، ج۷، ص۴۳۳–۴۲۸
- ↑ المدخل الی دراسه علم الجرح و التعدیل، ص۱۸۸.
- ↑ الجوهر النقی، ج۹، ص۲۸۸–۲۸۶.
- ↑ تهذیب الکمال، ج۷، ص۴۳۳–۴۲۸.
- ↑ تهذیب الکمال، ج۷، ص۴۳۳–۴۲۸.
- ↑ چکیده عبقات الانوار (حدیث غدیر): ص ۲۱۳.
- ↑ المسند: ج ۵ ص ۴۱۹. هیثمی نیز این روایت را نقل کرده است: مجمع الزوائد: ج ۹ ص ۱۰۳.
- ↑ تقریب التهذیب: ج ۱ ص ۲۰۵. تهذیب التهذیب: ج ۳ ص ۵۷.