حی و دائم بودن خداوند
حی و دائم بودن خداوند در بیان رسول خدا صلی الله علیه و آله در خطبه غدیر صفاتی برای خداوند است که جاودانگی و زندگی همیشگی او را نشان میدهد: دائِمٌ حَىٌّ؛ او جاودانه و زنده است.
برخی محققان درباره معنای دائم در این عبارت خطبه غدیر چنین گفتهاند: دائم یعنی مبدأ و منتها برای حیات و وجود خداوند وجود ندارد: او همیشه بوده و هست و خواهد بود. این محققان برای اثبات این صفت برای خداوند دلایلی ارائه کردهاند.
درباره واژه حیّ (زنده) در این جمله از خطبه غدیرْ چنین اظهارنظر شده است: حی از اسماء الهی و بهمعنای زنده و متضاد مرده است. حیّبودن خدا به این معناست که مرگ و نیستی برای او روا نیست. شارحان اسماءاللّه در توضیح معنای «الحیّ» درباره خدا به دو شیوه عمل کردهاند: گروهی این نام را صرفاً ناظر به بقا و فناناپذیری خدا دانستهاند و گروهی دیگر آن را با اوصافی چون فعل، ادراک و اختیار مرتبط کردهاند.
عبارت در خطبه غدیر
درباره جاودانگی و زندگی همیشگی خداوند در کلام رسول خدا صلی الله علیه و آله در خطبه غدیر چنین آمده است: دائِمٌ حَىٌّ؛ او جاودانه و زنده است.
معنای دائم
برخی محققان درباره معنای دائم در این عبارت خطبه غدیر چنین گفتهاند: دائم یعنی مبدأ و منتها برای حیات و وجود خداوند وجود ندارد: او همیشه بوده و هست و خواهد بود.
دلیل بر این مدعا آن است که اگر دائم نباشد، پس باید وجود او به آخر برسد. هر چه برای او فرض شود اول دارد؛ چون آخر در مقابل اول است و این دو بدون دیگری صدق نمیکنند. همچنین موجودی که اول دارد حادث است و هر چه حادث است مخلوق است، نه خالق؛ حال آنکه او خالق است.
همچنین هر حادثی قدیم نیست؛ چون قدیم و حادث مقابل یکدیگرند و با هم جمع نمیشوند؛ بنابراین، لازم میآید خدا قدیم نباشد. در صورتی که ثابت است که لا قَدیمَ سِوَی اللّهِ تَعالی؛ هیچ قدیمی بهجز خدا وجود ندارد و هر چه جز او هست حادث است، چه حدوث زمانی باشد و چه حدوث ذاتی؛ یعنی چه مسبوق به زمان باشد و چه مسبوق به علت.[۱]
معنای حیّ
درباره واژه حیّ (زنده) در این جمله از خطبه غدیرْ چنین اظهارنظر شده است: حی از اسماء الهی و بهمعنای زنده و متضاد مرده است. حیّبودن خدا به این معناست که مرگ و نیستی برای او روا نیست.
شارحان اسماءاللّه در توضیح معنای «الحیّ» درباره خدا به دو شیوه عمل کردهاند: گروهی این نام را صرفاً ناظر به بقا و فناناپذیری خدا دانستهاند و گروهی دیگر آن را با اوصافی چون فعل، ادراک و اختیار مرتبط کردهاند.
صفت حیّ ناظر به فناناپذیری خدا
گروه نخست در بیان معنای حیّ بودن خدا عباراتی مختلف با مضمونی تقریباً یکسان گفتهاند: حیّ زندهای است که نمیمیرد و دائمی است که فانی نمیشود.[۲] حیّ معنای دوام وجود را افاده میکند و خدا دائماً موجود بوده است و خواهد بود.[۳]
خدا همواره موجود و موصوف به حیات است؛ برخلاف دیگر زندگان که یا قبل از حیات معدوم هستند یا بعد از حیات مرگ بر آنان عارض میشود یا هر دو وصف را دارند.[۴] حیات، علاوه بر صفت بقای خدا، از صفات ذات اوست و حیّ بهمعنای وجودی دائمالبقاست که فنا راهی به او ندارد.[۵]
صفت حیّ از صفات فعل
در بیان گروه دوم، معنای حی با صفات علم و قدرت خدا پیوند خورده است. به نظر میرسد اختلاف نظر درباره ارتباط آن دو با صفت حیات موجب بروز آرا و اقوال مختلف فلسفی و کلامی در برخی آثار شرح اسماءاللّه شده است.[۶]
به نوشته برخی محققان، فعل اختیاری فقط از حیّ سر میزند و حیّ بودن خدا، که در قرآن به آن اشاره شده، به این معناست که جملگی افعال او با اختیار و اراده صادر میشود.[۷]
ابوحامد غزالی (درگذشت: ۵۰۵ق)، فقیه و متکلم اشعری، مینویسد: حی بهمعنای «فعال دراک» (کنشگر فهمنده) است و حیات هر زندهای به اندازه ادراک و فعل اوست؛ از اینرو مراتب حیات متفاوت است: حیِّ کاملِ مطلقْ خداست که تمامی مُدرَکات تحت ادراک او و تمامی موجودات تحت فعل او قرار میگیرد.[۸]
پانویس
منابع
- التحبیر فی التذکیر: نفائس فی القیم و السلوک مستوحات من أسماء الله الحسنی؛ عبدالکریم بن هوازن قشیری، تحقیق: ابراهیم بسیونی، قاهره: مکتبة عالم الفکر، ۱۴۱۴ق.
- تفسیر أسماء الله الحسنی؛ ابراهیم بن سری زجاج، تحقیق: احمد یوسف دقاق، دمشق: دار المأمون للتراث، بیتا.
- الزینة فی الکلمات الإسلامیة العربیة؛ احمد بن حمدان (ابوحاتم رازی)، تحقیق حسین بن فیضالله همدانی، بیجا: مرکز الدراسات و البحوث الیمنی، ۱۴۱۵ق.
- شأن الدعاء؛ حمد بن محمد خطابی، تحقیق: احمد یوسف دقاق، دمشق: دار الثقافة العربیة، ۱۴۱۲ق.
- شرح و تفسیر خطبه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در غدیر خم؛ محمدتقی نقوی، تهران: انتشارات منیر، ۱۳۷۴ش.
- مقالات الإسلامیین و اختلاف المصلین؛ ابوالحسن علی بن اسماعیل اشعری، تحقیق: هلموت ریتر، بیروت: دار النشر فرانز شتاینر، ۱۴۰۰ق.
- المقصد الأسنی فی شرح أسماء الله الحسنی؛ ابوحامد محمد بن محمد غزالی، تحقیق: محمد عثمان الخشت، قاهره: مکتبة القرآن، بیتا.
- المنهاج فی شعب الإیمان؛ حسن بن حسن حلیمی، بیروت: دار الفکر، ۱۳۹۹ق.