پرش به محتوا

دلالت نزول آیه تبلیغ در غدیر به امامت

از ویکی غدیر

دلالت نزول آیه تبلیغ در غدیر به امامت

پس از ثبوت نزول آیه تبلیغ در غدیر به اقرار بزرگان اهل سنت، نوبت می‌رسد به دلالت آن بر ولایت و امامت و قرینه بودن برای معنای اولی بالتصرف برای مولی در حدیث غدیر. با این توضیح که:

نزول آیه مبارکه تبلیغ در واقعه روز غدیر خم نشان می‌دهد که این آیه بر رسول‌الله صلی الله علیه و آله نازل شد تا بر لزوم رساندن امر جانشینی امیرالمؤمنین علیه السلام تأکید کند، و مراد از حدیث غدیر و سخنرانی پیامبر صلی الله علیه و آله در این روز را روشن گرداند.

دلیل این ادعا هم این است که خداوند می‌فرماید: «وَ إن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَهُ»: «و اگر انجام ندهی رسالت خدای را نرسانده‌ای».

این لحن و تصریح در آیه نشان می‌دهد که آنچه خدای تعالی به تبلیغش فرمان داده بود شأن بزرگی داشته است؛ به گونه ای که اگر پیامبر صلی الله علیه و آله آن پیام را به قوم نمی‌رساند رسالت اسلامی را نگذارده بود و همه زحمات و کارهایش همچون گرد و غبار پراکنده می‌گشت!

آن پیام جز حکم امامت که اصلی عظیم از اصول دین است و صلاح مسلمانان در دنیا و آخرت بدان وابسته است نخواهد بود.

چنانچه علامه مجلسی در «بحارالانوار» به این مضمون می‌گوید:

اخبار پیشین که به نزول آیه تبلیغ در روز غدیر خم دلالت می‌کنند که مراد از مَولی در حدیث غدیر أولی و جانشین و امام باشد، به چند وجه:

۱. تهدید به اینکه اگر این پیام را نرسانی گویا هیچ‌یک از پیام‌های خدا را نرسانده‌ای.

۲. تضمین حفاظت پیامبر صلی الله علیه و آله، که نشان می‌دهد آیه درباره ابلاغ حکمی است که در ابلاغ آن اصلاح دین و دنیای همه مردم نهفته است و به وسیله آن حلال و حرام تا روز قیامت برای مردم روشن گردد.

۳. و نیز پذیرش آن بر عده ای دشوار است.

۴. همچنین کینه‌های مردم نسبت به امیرالمؤمنین علیه السلام این گمان را تقویت می‌کند که منافقان فتنه به پا کنند.

و لذا خدا به پیامبر صلی الله علیه و آله ضمانت داد که او را از شرّ آنان حفظ خواهد کرد.

۵ . احتمالات دیگری که در معنای واژه «مَولی» گفته‌اند چنین نیستند که درباره آنها چنین گمانی رود و این آیه با این خصوصیات مناسب آنها باشد.

با در نظر گرفتن همه اینها، مراد از آیه تبلیغ و نیز حدیث غدیر تنها جانشینی و امامت حضرت امیر علیه السلام است، چرا که به سبب آن احکام دین که پیامبر صلی الله علیه و آله ابلاغ کرده است بر جای می‌ماند و به وسیله آن امور مسلمانان سامان می‌یابد.[۱]

افزون بر این، وقتی این آیه مبارکه بر رسول‌الله صلی الله علیه و آله نازل شد و حضرتش با تهدید مذکور در آیه فرمان یافت که آن پیام بزرگ را برساند، سینه حضرتش به تنگ آمد، زیرا می‌دانست که مردم او را تکذیب می‌کنند.

این خود بهترین دلیل بر بزرگی آن پیام و دشواری پذیرش آن از سوی صحابه بوده است، چرا که اگر امری که پیامبر صلی الله علیه و آله مأمور به رساندن آن شد، از امور فرعی و آسان یا تنها برای واجب گرداندن محبت و مودّت امیرالمؤمنین علیه السلام بود، رساندن آن بر حضرتش گران نمی‌آمد و از تکذیب مردم بیمناک نمی‌شد!

حال آنکه شماری از روایات حدیث غدیر دربردارنده همین نکات است.

به عنوان نمونه:

ابن مردویه در کتاب «مناقب علی بن ابی طالب علیه السلام» در شأن نزول آیه تبلیغ، به اِسناد خود از زید بن علی نقل کرده است:

هنگامی که جبرئیل امر ولایت را آورد، سینه رسول خدا صلی الله علیه و آله به سبب آن به تنگ آمد و فرمود: قوم من به دوران جاهلیت نزدیک اند (و تازه مسلمان اند و فرهنگ جاهلیت در آنان از میان نرفته است). در پی این سخن، آیه تبلیغ نازل شد.

همچنین در کتاب فوق از ابن‌عباس روایت شده است: وقتی که خدا به رسولش صلی الله علیه وآله فرمان داد که علی علیه السلام را جانشینی خود قرار دهد و آنچه را خدا به او گفته به علی علیه السلام بگوید، پیامبر صلی الله علیه و آله به خدا عرض کرد: خداوندا، قوم من به روزگار جاهلیت نزدیک اند. سپس گذشت و حجّ گزارد. آنگاه

که از مکه بازمی‌گشت و روی به مدینه داشت و در غدیر خم توقف کرد، خدای تعالی این آیه را بر او فرستاد: «یا أیُّهَا الرَسُولُ بَلِّغ ما أُنزِلَ إلَیکَ مِن رَبِّکَ».

در پی نزول این آیه، رسول خدا صلی الله علیه و آله بازوی علی علیه السلام را گرفت و به سوی مردم رفت….

چنانچه پیشتر گذشت، این روایت را سید جمال الدین محدث شیرازی نیز روایت کرده است.

همچنین در روایت سیوطی هم گذشت که ابوالشیخ از حسن نقل کرده است: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:

چخدای تعالی مرا به رساندن پیامی برانگیخت، و من چون می‌دانستم که مردم مرا تکذیب می‌کنند سینه ام به تنگ آمد.

خدا به من فرمان داد که آن پیام را برسانم و گر نه مرا عذاب می‌کند! و این آیه فرود آمد: «یا أیُّهَا الرَسُولُ بَلِّغ ما أُنزِلَ إلَیکَ مِن رَبِّکَ».

عبد بن حمید و ابن جریر و ابن ابی حاتِم و ابوالشیخ نیز از مجاهد نقل کرده‌اند: هنگامی که آیه «بَلِّغ ما أُنزِلَ إلَیکَ مِن رَبِّکَ» نازل شد، پیامبرصلی الله علیه وآله به خدا

عرض کرد: خداوندا، من تنها یک تن هستم. اگر مردم در برابر من گرد هم آیند چه کنم؟ پس نازل شد: «وَ إن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَهُ»: اگر چنین نکنی رسالت او را نرسانده‌ای.[۲]

آنچه ابن مردویه و دیگران روایت کرده‌اند، این دو حدیث را تفسیر می‌کند؛ چرا که در علم اصول الحدیث بیان شده و پیشتر گذشت که حافظ ابن حجر نیز در «فتح الباری فی شرح صحیح البخاری» تصریح کرده که بعضی از احادیث بعضی دیگر را تفسیر می‌کند.

اگر گفته شود: پیامبر صلی الله علیه و آله از تکذیب کافران و مشرکان بیمناک بود نه صحابه. خواهیم گفت: آن حضرت مأمور شد که این پیام را به مسلمانان برساند، و آنان که در روز غدیر حاضر بودند همگی مسلمان و صحابی وی بودند. کافران که در روز غدیر نبودند تا پیامبر صلی الله علیه و آله از تکذیب آنان بیمناک گردد!

اگر گفته شود: در میان صحابه منافقانی بودند. خواهیم گفت: این همان است که ما می‌گوییم.

بلکه بیشتر آنان چنین بودند؛ چرا که اگر منافقان کم‌تر از مؤمنان و مخلصان به پیامبر صلی الله علیه و آله بودند، حضرتش بیمناک نمی‌شد و رساندن آن پیام بر وی گران نمی‌آمد و عرض نمی‌کرد: خداوندا، من تنها یک تن هستم.

اگر مردم در برابر من گرد هم آیند چه کنم؟ افزون بر این، الفاظ حدیثی که محدث شیرازی و ابن مردویه روایت کرده‌اند، صریح اند که پیامبر صلی الله علیه و آله از صحابه مسلمانش که آنان را نزدیک به روزگار جاهلیت خوانده بود بیم داشت.

اگر کسانی که رسول خدا صلی الله علیه و آله از ایشان بیمناک بود کافران بودند، درباره‌شان چنین نمی‌فرمود و این گونه وصفشان نمی‌کرد.

حاصل آنکه نزول آیه مبارکه تبلیغ در روز غدیر خم و رخدادهای این روز دلیل قطعی است بر امامت و جانشینی بلافصل امیرالمؤمنین علیه السلام پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله، و اینکه آنچه پیامبر صلی الله علیه و آله به رساندن آن مأمور گشت تنها واجب گرداندن مودّت امیرالمؤمنین علیه السلام نبود.

امری که حضرتش آن را پیش از روز غدیر بارها و بارها؛ چه با تصریح به نام علی علیه السلام چه در ضمن ایجاب مودّت اهل بیت علیهم السلام بی ترس و هراس انجام داده بود، آن هم در روزگاری که صحابه به کفر و جاهلیت نزدیک تر بودند.

اگر گفته شود: پیامبرصلی الله علیه وآله پیش از روز غدیر از امر جانشینی سخن گفته و امیرالمؤمنین علیه السلام را برای آن منصب تعیین کرده بود، پس مراد از پیام در آیه تبلیغ چیزی غیر از جانشینی است.

خواهیم گفت: هدف این است که اثبات شود امری که رسول خدا صلی الله علیه و آله مأمور به رساندن آن شد در غایت عظمت و اهمیت بود، و امر دیگری جز امر امامت و جانشینی به گونه ای نیست که حضرتش در تبلیغ آن از تکذیب صحابه بیم داشته باشد.

از سوی دیگر، تبلیغ این امر بزرگ پیش از واقعه غدیر با تبلیغ آن و تأکید بر آن در حجةالوداع و در روز غدیر منافاتی ندارد. اضافه بر این، در این رخداد امور جدیدی ابلاغ و واقع گشت که پیشتر واقع نگشته بود؛ مانند: جانشین ساختن علی علیه السلام و تنصیص بر آن، اخذ بیعت بر جانشینی علی علیه السلام در نزدیکی وفات پیامبر صلی الله علیه و آله در همایشی بزرگ که در دوران حیات رسول خدا صلی الله علیه و آله بی مانند است.

پانویس

  1. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۴۹.
  2. الدرّ المنثور: ج ۲ ص ۲۹۸.