زر بن حبیش اسدی (ابومريم)
زرّ بن حُبیش اسدی کوفی (متوفای ۸۳ هجری) از شخصیتهای برجسته تابعین، قاریان و عالمان بزرگ کوفه و از اصحاب مورد اعتماد عبدالله بن مسعود و امام علی علیهالسلام بود. او از مخضرمیان بهشمار میآید؛ یعنی کسانی که دوران جاهلیت را درک کردهاند. زرّ بن حبیش در علم قرائت قرآن، فصاحت و ادب عربی جایگاه والایی داشت و به عنوان فردی ثقه و کثیرالحدیث در منابع اهل سنت و شیعه شناخته میشود.
| اطلاعات فردی | |
|---|---|
| نام کامل | زرّ بن حُبیش اسدی کوفی |
| سرشناسی | از تابعین |
| تولد | در زمان جاهلیت |
| وفات | ۸۳ ق در ۱۲۷ سالگی |
| اطلاعات علمی | |
| استادان | امام علی علیه السلام، ابن مسعود |
| شاگردان | عاصم از قراء سبعه |
| اطلاعات فرهنگی | |
| زمینه فعالیت | راوی حدیث |
| علت شهرت | آشنایی با علوم عربیة |
جایگاه علمی
ابن سعد درباره او میگوید: «او ثقه و کثیرالحدیث است».[۱] همچنین عاصم، قاری معروف، او را یکی از فصیحترین مردم دانسته و نقل میکند که ابن مسعود درباره لغت و قواعد ادبی از او سؤال میکرد.[۲] ابن عبدالبرّ نیز در کتاب استیعاب، زرّ را قاری و صاحب فضل معرفی کرده است.[۳]
زرّ بن حبیش از یاران نزدیک امام علی علیه السلام بود و برخی منابع، او را با عنوان «علوی» یاد کردهاند.[۴] شیخ طوسی نیز او را از اصحاب امام علی علیه السلام دانسته است.[۵] عاصم نقل میکند که زرّ امام علی علیه السلام را دوست میداشت و ابو وائل عثمان را، که این سخن نشاندهنده محبت او به حضرت علی علیه السلام و عدم علاقه به عثمان است.[۶]
وثاقت زرّ بن حبیش نزد علمای اهل سنت مسلم است. ابن حجر عسقلانی او را از راویان صحاح سته معرفی کرده و ثقه بودن او را از ابن معین و عجلی نقل کرده است.[۷]ابن سعد نیز درباره او گفته است: «ثقة کثیر الحدیث».[۸] با این حال، در منابع رجالی شیعه، فقط شیخ طوسی به فاضل بودن او اشاره کرده و درباره وثاقت او تصریحی نشده است.[۹]در روایتی نیز از افراد مورد اعتماد امام علی علیه السلام بهشمار آمده، اما سند آن روایت ضعیف دانسته شده است.[۱۰]
زرّ بن حبیش تمامی قرآن را در محضر امام علی علیه السلام خوانده و از قاریان بزرگ کوفه بهشمار میرفت. عاصم، از قراء سبعه، قرآن را نزد او تلاوت کرده است.[۱۱]او در سال ۸۳ هجری و به روایتی در سن ۱۲۷ سالگی درگذشت.[۱۲]
روایت حدیث غدیر[۱۳]
زر بن حبیش ماجرای احتجاج امیرالمؤمنین علیه السلام به حدیث غدیر در رحبه کوفه و نیز ماجرای رکبان را نقل کرده است. ذهبی و ابن حجر و ابونعیم:[۱۴] وی را توثیق کردهاند.[۱۵][۱۶]
عن زِرّ بن حُبيش، قال: خرج عليُّ بن أبي طالب عليه السلام من القصر، فاستقبله ركبان متقلّدون بالسيوف عليهم العمائم، فقالوا: السلام عليكَ يا أميرَ المؤمنين و رحمة اللَّه و بركاته، السلام عليك يا مولانا. فقال عليٌّ: «من هاهنا من أصحاب رسول اللَّه صلى الله عليه و آله؟» فقام خالد بن زيد أبو أيّوب، و خزيمة بن ثابت ذو الشهادتين، و قيس بن سعد ابن عبادة، و عبد اللَّه بن بديل بن ورقاء، فشهدوا جميعاً: أنَّهم سَمِعوا رسول اللَّه صلى الله عليه و آله يقول يوم غدير خُمّ: «من كنتُ مولاه فعليّ مولاه». فقال عليّ عليه السلام لأنس بن مالك و البراء بن عازب: «ما منعكما أن تقوما فتشهدا، فقد سمعتُما كما سمِع القوم؟ ثمّ قال: اللّهمّ إن كانا كَتَماها معاندةً فابْتَلِهِما». فعمي البراء بن عازب، و بَرِص قَدَما أنس بن مالك. فحلف أنس بن مالك أن لا يكتم منقبةً لعليّ بن أبي طالب و لا فضلًا أبداً. أمّا البراء بن عازب فكان يسأل عن منزله فيقال: هو في موضع كذا و كذا. فيقول: كيف يرشُد من أصابته الدعوة؟[۱۷][۱۸]
زر بن حُبَیش روایت میکند: روزی علی بن ابیطالب علیه السلام از قصر بیرون آمد. در همین هنگام گروهی از سوارهنظام را دید که شمشیر بر کمر بسته و عمامه بر سر داشتند. آنان سلام کردند و گفتند: سلام بر تو ای امیرالمؤمنین و رحمت خدا و برکات او، سلام بر تو ای مولای ما.
حضرت علی علیه السلام فرمود: از میان شما چه کسانی از اصحاب پیامبر خدا صلی الله علیه وآله هستند؟ خالد بن زید (ابوایوب انصاری)، خزیمة بن ثابت (ذوالشهادتین)، قیس بن سعد بن عباده و عبدالله بن بدیل بن ورقاء برخاستند و همگی گواهی دادند که پیامبر خدا صلی الله علیه وآله را در روز غدیر خم شنیدند که فرمود: «هر کس من مولای اویم، علی مولای اوست.»
سپس حضرت علی علیه السلام به انس بن مالک و براء بن عازب فرمود:
«شما را چه بازداشت از اینکه برخیزید و شهادت دهید؟ مگر شما همان سخن را نشنیدید که دیگران شنیدند؟ اگر از روی عناد آن را پنهان کردید، خدایا، به کیفر رسانشان!»
در نتیجه، براء بن عازب نابینا شد و انس بن مالک به بیماری برص در پاهایش گرفتار گشت. پس از آن انس سوگند خورد که هرگز فضیلت و منقبتی از علی بن ابیطالب را پنهان نسازد. اما براء بن عازب هرگاه از محل خانهاش پرسش میکردند، میگفت: «کسی که گرفتار دعای علی شده است، چگونه راه یابد؟».
پانویس
- ↑ الطبقات الکبری، جلد۶، صفحه۱۰۵
- ↑ تهذیب التهذیب، ابن حجر، جلد۳، صفحه۲۷۷ و ۲۸۷
- ↑ استیعاب، ابن عبدالبر، جلد۲، صفحه۵۶۳
- ↑ تفسیر و مفسران، محمدهادی معرفت، جلد۱، صفحه۳۷۳
- ↑ رجال الطوسی، صفحه۴۲، شماره ۵
- ↑ تهذیب التهذیب، ابن حجر، جلد۳، صفحه۲۸۸
- ↑ تهذیب التهذیب، ابن حجر، جلد۳، صفحه۲۷۷ و ۲۸۷
- ↑ الطبقات الکبری، جلد۶، صفحه۱۰۵
- ↑ رجال الطوسی، صفحه۴۲، شماره ۵
- ↑ معجم رجال الحدیث، خویی، جلد۳، صفحه۲۲۱
- ↑ تاریخ تفسیر قرآن، علیاکبر بابایی، صفحه۱۵۹
- ↑ تهذیب التهذیب، ابن حجر، جلد۴، صفحه۳۶۱، شماره ۶۰۹
- ↑ چکیده عبقات الانوار (حدیث غدیر): صفحه ۱۶۷.
- ↑ تذکرة الحفاظ: جلد ۱ صفحه ۴۰. تهذیب التهذیب: جلد ۳ صفحه ۳۳۲. التقریب. حلیة الاولیاء: جلد ۴ صفحه ۱۸۱–۱۹۱.
- ↑ دانشنامه غدیر، جلد ۱۱، صفحه ۱۱۹.
- ↑ رویکرد «الغدیر» به تحریف، صفحه ۶۵
- ↑ أُسد الغابة: جلد۱ صفحه۴۴۱
- ↑ الغدير في الكتاب و السنة و الأدب جلد۱ صفحه۳۸۵