عاملین شیطان در غدیر

از ویکی غدیر

عاملين شيطان در غدير[۱]

  افشاى عكس ‏العمل ‏ها و اقدامات شياطين ابليسى و شياطين انسى، از مهم‏ ترين بخش ‏هاى موضوع غدير به شمار مى آيد، زيرا در سايه آن به آسانى مى ‏توان دريافت كه آنچه پس از شهادت پيامبر صلى الله عليه و آله به وقوع پيوست و آن طور كه مردم زحماتِ يک عمر آن حضرت و آن خطابه عظيم در غدير را ناديده گرفته و به فراموشى سپردند، هرگز بدون پايه ‏ريزى و برنامه‏ هاى قبلى انجام نگرفته بود و شياطين و منافقين آخرين تلاش ‏هاى خود را در اين زمينه انجام داده بودند.

در غدير، هم ابليس و گروهش عزا گرفته بودند، و هم منافقين در هاله‏ اى از يأس و نااميدى به سر مى ‏بردند، و توطئه‏ هاى خود را نقش بر آب مى ‏ديدند.

ابليس و دار و دسته ‏اش - اين دشمنان سخت‏كوش انسان -  «غدير» را هولناک ترين مقطع براى خود مى ‏دانستند. آنان مى‏ ترسيدند كه پس از غدير راه گمراهىِ انسان‏ ها بسته شود.

به همين جهت در آن روز، بسيار محزون بوده و فريادشان بلند بود.

به همين خاطر هم شيطان و شياطينش در فكر راهى تازه براى گمراهى امت و به جهنم كشاندن مسلمين بودند، و هم كافرانِ به ظاهر مسلمان چاره ‏اى براى بازگشت و عقب گرد به دوران جاهلیت واحياى دوباره كفر و شرک و الحاد جستجو مى ‏كردند.

آنچه در اين قسمت از تاريخ تكان دهنده است اينكه در غدير، شياطين دل به منافقین بسته بودند و چشم به دست آنان و نقشه‏ هايشان داشتند و خود را از هر جهت مستأصل مى‏ ديدند.

اين منافقانِ مشرک و كافر بودند كه روى شيطان و شيطانيان را سفيد كردند، و به فرزندان خَلَف خود كه دستِ كمى از آنها نداشتند درسِ مقابله با وحى و نبوت و دستگاه الهى را دادند، و چنان نقشه ‏اى پياده كردند كه نه فقط خود به مقاصد شومشان رسيدند، بلكه تا آخر روزگار اكثريتى از مسلمين را از راه و صراط مستقيم دوازده جانشين بر حقِّ پيامبرشان منحرف كردند و چهره خلافت اسلامى  را هم نزد جهانيان مشوَّه ساختند.

در واقع شياطين انسى به فرياد ابليس و گروهش رسيدند و در همان غدیر وعده‏ هايى به او دادند و نقشه‏ هايى كشيدند و توطئه‏ هايى نمودند كه آن حزن و اندوه و فريادهاى شيطان يكباره تبديل به خوشحالى و سرور گرديد.

هنگامى كه پس از شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله اجراى دقيق آن نقشه ‏ها را در سقیفه ديدند سر از پا نمى‏ شناختند، و ابليس (بزرگِ شياطين) در آن روز تاجگذارى كرد و دستور شادى و سرور رسمى به گروهش داد.

پانویس

  1. اسرار غدير: ص ۶۹،۶۸ .