عبرت های ماجرای حارث و سنگ آسمانی
از هلاكت حارث فهرى و ماجراى سنگ آسمانى در غدير - كه در چند قدمى پيامبر صلى الله عليه وآله اتفاق افتاد - چند درس عبرت آموز مى توان گرفت:
كسى كه دشمن ولايت و امامت است سزاوار زنده ماندن و بهره مندى از نعمت هاى خدا نيست.
هلاكت حارث در چند قدمى پيامبر صلى الله عليه وآله و در حضور آن حضرت به اين معنى است كه منكر ولايت، و لو نزد پيامبر صلى الله عليه وآله هم باشد يا بالاى سر يا پايين پاى او دفن شود، اگر از مكتب و باورهاى او فاصله زيادى دارد، نزديكىِ مكانى و هم زبانى فضيلتى براى او شمرده نمى شود و اثرى در دفع عذاب و كيفر از او نخواهد داشت.
قرآن از زبان حضرت ابراهيم عليه السلام مى فرمايد: «فمن تبعنى فانه منّى و من عصانى فانك غفور رحيم»[۱].
هر كس از من پيروى كند از من است و هر كس نافرمانى كند تو بخشنده و مهربانى. و درباره قارون مى فرمايد:
«ان قارون كان من قوم موسى فبغى عليهم».[۲]
قارون از قوم موسى بود اما بر آنان ستم كرد.
و درباره سرنوشت نهايى و عاقبت قارون مى فرمايد:
«فخسفنا به و بداره الارض». [۳] سپس ما او و خانه اش را در زمين فرو برديم.
همچنين فرزند حضرت نوح عليه السلام اگر چه از خاندان پيامبر و از نسل او است، ولى از آن جهت كه از راه خدا و بندگى دور است قرآن درباره اش مى گويد:
«قال يا نوح انه ليس من اهلك انه عمل غير صالح» . [۴]
(خداوند به نوح عليه السلام) فرمود اى نوح او از اهل تو نيست او عمل غير صالح و فرد ناشايسته اى است.
از على بن موسى الرضا عليه السلام روايت شده است:
او فرزند واقعى حضرت نوح عليه السلام بود، ولى چون نافرمانى خدا كرد خدا فرزندى او را نفى كرد. و همين گونه است كسى از ما كه نافرمانى خدا كند؛ او هم از ما خانواده نيست.[۵]
از اين روايت فهميده مى شود آنچه را خداوند متعال از حضرت نفى كرده، نفى رابطه سببى پدر و فرزندى نبوده بلكه نفى ارتباط مكتبى و معرفتى فرزند با پدر بوده است.
از اين رو ملاک رستگارى زبان، نژاد، قبيله و نزديكى مكانى نيست، چرا كه همه اينها در ابولهب بود، ولى خداوند درباره اش مى فرمايد:
«تبّت يدا ابى لهب و تب» [۶] «بريده باد دو دست ابولهب (و مرگ بر او باد) » .
بلكه ملاك سعادت نزديكى به مكتب و باورها و همراهى با دل و زبان و عمل است. همان گونه كه سلمان و ابوذر با اين ويژگى جزو اهل بيت پيامبر عليهم السلام گرديدند و رستگار شدند.
امام سجاد عليه السلام در اين باره مى فرمايد: خداوند بهشت را براى بندگان مطيع آفريده است اگر چه آنان سياه پوست باشند، و دوزخ را براى گناهكاران آفريد اگر چه از دودمان قريش باشند. [۷]
و لذا می بینیم حارث قبل از هلاكت به نماز و روزه و عبادات ديگر اعتراف كرد، ولى چون ولايت على بن ابى طالب عليه السلام را انكار كرد هلاک شد.
اين بدين معنى است كه اگر كسى به خدا باور داشته باشد و عبادات زيادى هم انجام دهد، ولى در برابر خدا و رسولش صلى الله عليه وآله از روى دشمنى و تكبر نافرمانى كند و ولايت را نپذيرد، باور به خدا و عبادات او به تنهايى نجات بخش نخواهد بود.
همان گونه كه شيطان نيز با اعتراف به يگانگى خدا و رسالت پيامبران عليهم السلام و باور به رستاخيز و عبادت چندين هزار ساله اش، به خاطر تكبر در برابر خداوند و نافرمانى از دستور خدا، از رحمت خدا رانده شد و از سعادت ابدى محروم گشت. [۸]