محسن بن علی علیه السلام
اولين شهيد غدير[۱]
راه بلند غدير شهيدان بسيارى از ظلم سقیفه داشته است. هر چند در واقع و باطن امر اولين راه غدير شخص پيامبر صلى الله عليه و آله است، ولى در ظاهر و اولين اين قافله جنينى است كه حتى قدم در اين جهان نگذاشت! نام حضرت محسن عليه السلام در صدر شهداى غدير كودكى را به ياد مى آورد كه مصيبت ها و درد و رنج ها را با مادر تحمل كرد. فرزندى كه هم ضربه لگد را بر پهلوى مادر احساس كرد، و هم فشار در و ديوار را كشيد، و هم حرارت آتش را لمس كرد، و هم صداى شكستن استخوان سينه مادر را شنيد.
پيداست كه هم فاطمه عليها السلام مهم است و هم غدير، كه اولين شهيد راه مادر و غدير اولين محاكمه روز قيامت را به خود اختصاص مى دهد.
بهترين شاهد اين مطلب نامه عمر به معاويه است. در نامه عمر به معاويه - كه از پشت پرده با هم سخن گفته اند - نمونه هايى از كينه را مى بينيم، كه اگر خود او تصريح نكرده بود از ظاهر عمل نمى شد به عمق آن جنايت پى برد.[۲]
درباره هجوم به خانه حضرت زهرا عليها السلام و ضرب و جرح آن حضرت چنان پرده از باطن خود برمى دارد و لذت خود از آن جنايات را به صراحت بيان مى كند كه در كمتر موردى از اسناد تاريخى اين گونه جگرخراش و با اهانت بيان شده است. از جمله مى گويد:
حَمله كوبنده اى بر ستاره درخشان بنى هاشم آوردم - همو كه داماد محمد است - بر آن بانويى كه او را سيده زنان جهان قرار داده اند! در آن حمله به خالد بن وليد گفتم: تو و يارانمان سراغ آوردن هيزم برويد و من خانه را آتش مى زنم.
منظره به قدرى دهشتناک بود كه نزديک بود از درِ خانه على باز گردم، ولى كينه هاى على را به ياد آوردم و اين كه در ريختن خون بزرگان عرب ولع داشت و حيله محمد و سحر او را به خاطر آوردم. اين بود كه با لگد به در زدم در حالى كه فاطمه شكم خود را به در چسبانده بود و از باز شدن آن ممانعت مى كرد!
با اين ضربه از او صداى فريادى شنيدم كه گمان كردم مدينه را زير و رو كرد. صداى ناله او را كه از سقط جنين بود شنيدم در حالى كه به ديوار تكيه داده بود. با اين همه در را فشار دادم و داخل شدم.
فاطمه رو در روى من ظاهر شد و من چنان بر دو گونه او سيلى زدم كه گوشواره او شكست و روى زمين افتاد، و درد او شدت پيدا كرد و داخل اتاق شد، و در آن جا فرزندش - كه على او را محسن نام نهاده بود - سقط شد.
حضور حضرت محسن عليه السلام در غدير[۳]
پس از رسيدن كاروان پيامبر صلى الله عليه و آله به غدير و آماده سازى منبر و سايبان و اعلان رسمى، غدير براى اولين بار شاهد اجتماع عظيم بشرى بود تا خاتم انبياء صلى الله عليه وآله سخنرانى تاريخى و آخرين و بلندترين خطابه رسمى خود را براى جهانيان آغاز كند. افتخار اين مجلس حضور پنج وجود معصوم يعنى پيامبر و على و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام بود، و حضرت محسن عليه السلام نيز در آن روزها انتظار تولد خويش را داشت.