پس از پایان خطبه غدیر، مسلمانان در یک برنامه سه‌روزه به‌طور فردی با امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام بیعت کردند و به او به عنوان امیرالمؤمنین تبریک گفتند. در کنار بیعت مردان، زمانی ویژه برای حضور بانوان در خیمه بیعت در نظر گرفته شد و حتی همسران پیامبر از جمله عایشه و حفصه نیز مأمور به بیعت و عرض «السلام علیک یا امیرالمؤمنین» و تهنیت بودند.[۱]

حضور در سفر حجةالوداع[۲]

پیامبر صلی الله علیه و آله روز شنبه بیست و پنجم ماه ذی قعده سفر حجةالوداع را شروع نمودند. حضرت غسل کرده و دو لباس احرام همراه برداشتند و همراه کاروان هفتاد هزار نفری حجاج از مدینه خارج شدند. در این کاروان عظیم کلیه همسران حضرت برای سفر حج آمده بودند. همسران حضرت عبارت بودند از: ام‌ّ سلمه، ریحانه، صفیه، زینب بنت جَحَش، میمونه بنت حارث، سُوده بنت زَمعَه، امّ حبیبه بنت ابی سفیان، عایشه، حفصه. و همچنین در اعمال حج و پس از آن و در غدیر و مراسم آن و بازگشت به مدینه همراه پیامبر صلی الله علیه و آله بودند.

سخنان پیامبر در جمع همسرانشان[۳]

با اقداماتی که عایشه و حفصه در مکه انجام دادند و اسرار پیامبر صلی الله علیه و آله درباره برنامه ولایت را به پدرانشان خبر دادند، آن حضرت پس از بازگشت به مدینه دیگر به خانه عایشه و حفصه نرفت و آنان را به حضور نپذیرفت و انزجار خود را نسبت به آن دو به همه نشان داد. آن دو این مسئله را نزد پدرانشان مطرح کردند. آنان گفتند: ما می‌دانیم چرا این گونه رفتار کرده است و علت آن چیست. شما نزد او بروید و با محبت درِ گفتگو را با او باز کنید و او را نسبت به خود متمایل نمایید، که او را با حیا و کریم خواهید یافت. شاید این گونه بتوانید آنچه در قلب اوست بیرون آورید و غیظ او را آرام کنید.

پیرو این تصمیم، عایشه به تنهایی نزد پیامبرصلی الله علیه وآله آمد و آن حضرت را در خانه ام سلمه یافت در حالی که علی علیه السلام نیز نزد آن حضرت بود. پیامبرصلی الله علیه وآله پرسید: برای چه آمده‌ای؟! گفت: یا رسول اللَّه، برایم غیرعادی بود که پس از بازگشت از این سفر به خانه خود نیامدی، و من از نارضایتی تو به خدا پناه می‌برم.

حضرت فرمود: اگر این گونه است که می‌گویی نباید سِرّی را که سفارش کتمان آن را به تو نمودم افشا می‌کردی. با این کار هم خود را هلاک نمودی و هم گروهی از مردم را به هلاکت انداختی.

اینجا بود که خداوند در ادامه آیات سوره تحریم - که درباره خیانت عایشه و حفصه در افشای سِرّ پیامبرصلی الله علیه وآله در مکه نازل شده بود - در آیه ۱۰ این سوره خیانت کاری آنان را به مرحله صراحت رساند و آن دو را به دو همسر خیانتکار حضرت نوح و حضرت هود علیهما السلام تشبیه کرد و چنین نازل کرد:  ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ کَفَرُوا امْرَأَةَ نُوحٍ وَ امْرَأَةَ لُوطٍ، کانَتا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَیْنِ فَخانَتاهُما فَلَمْ یُغْنِیا مِنَ اللَّهِ شَیْئاً وَ قیلَ ادْخُلا النّارَ مَعَ الدّاخِلینَ : «خداوند برای کسانی که کافر شدند همسر نوح و همسر لوط را مثال می‌زند که همسر دو بنده صالح ما بودند ولی به آنان خیانت کردند. در نتیجه نزد خداوند همسر پیامبر بودن برای آنان هیچ فایده ای برایشان نداشت و به آنان گفته شد که با داخل شوندگان داخل آتش شوید».[۴]

سپس پیامبر صلی الله علیه و آله دستور داد تا همه همسرانش در خانه امّ سلمه جمع شوند. مجلسی با حضور آنان تشکیل شد و علی بن ابی طالب علیه السلام نیز در آن مجلس حضور داشت. پیامبرصلی الله علیه وآله سخن آغاز کرد و فرمود: «به آنچه می‌گویم خوب گوش فرا دهید». سپس اشاره به علی علیه السلام کرده فرمود:

«این برادر من و وصیم و وارثم و قیام کننده به امور شما و امور امت بعد از من است. آنچه به شما امر می‌کند اطاعت کنید و از فرمان او سرپیچی نکنید که هلاک می‌شوید». سپس خطاب به علی علیه السلام فرمود: «یا علی، سفارش اینان را به تو می‌نمایم: مادامی که از خدا و از تو اطاعت می‌کنند از آنان به عنوان همسر من مواظبت کن و هر یک از آنها که سرپیچی کردند آنان را طلاقی ده که خدا و رسولش از آنان بیزار باشند»!

در آن حال همه همسران پیامبرصلی الله علیه وآله ساکت بودند و سخنی نمی‌گفتند. عایشه از بین آنان گفت: ما چنین نبوده‌ایم که به ما دستور داده باشی و ما خلاف آن را انجام داده باشیم!! حضرت فرمود: «بلی، تو با امر من به شدت مخالفت کردی، و به خدا قسم با همین سخنِ من نیز مخالفت خواهی کرد و بعد از من در مقابل علی عصیان می‌نمایی»![۵]

با این همه، پیامبرصلی الله علیه وآله از خیانت عایشه و حفصه چشم پوشی فرمود و پس از یک ماه به خانه آنان رفت. اما آنان دست از اقدامات خود بر ضد غدیر برنداشتند؛ و به عنوان مأموران اصحاب صحیفه در خانه پیامبرصلی الله علیه وآله عمل می‌کردند و همچنان اسرار پیامبرصلی الله علیه وآله را برای آنان بازگو می‌کردند که بارزترین نمونه‌های آن ماجرای لشکر اسامه و مسموم کردن پیامبرصلی الله علیه وآله بود.[۶]

پانویس

  1. واقعه قرآنی غدیر: ص ۱۱۸.
  2. اسرار غدیر: ص ۳۶. واقعه قرآنی غدیر: ص ۱۴.
  3. واقعه قرآنی غدیر: ص ۱۹۸،۱۹۷.
  4. بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۱۰۷،۱۰۶.
  5. بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۱۰۷.
  6. بحار الانوار: ج ۲۲ ص۵۱۶،۵۱۴،۲۴۶،۲۳۹. تاریخ الطبری: ج ۲ ص ۴۳۸.