پرش به محتوا

تحلیل های قرآنی غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۵: خط ۷۵:
ب) ثُمَّ قَرَأَ صَلَّى الله عَلَيه وآله: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ للَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ، الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ، إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ، اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ، صِراطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لا الضَّالِّينَ»، وقال: فِىَّ نَزَلَتْ وَ فيهِمْ وَاللَّهِ نَزَلَتْ، وَ لَهُمْ عَمَّتْ وَ ايّاهُمْ خَصَّتْ: حضرت با قرائت سوره حمد فرمود: اين سوره درباره من و آنان (يعنى امامان) نازل شده، و به عنوان عام و خاص شامل غير آنان نمى ‏شود.
ب) ثُمَّ قَرَأَ صَلَّى الله عَلَيه وآله: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ للَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ، الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ، إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ، اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ، صِراطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لا الضَّالِّينَ»، وقال: فِىَّ نَزَلَتْ وَ فيهِمْ وَاللَّهِ نَزَلَتْ، وَ لَهُمْ عَمَّتْ وَ ايّاهُمْ خَصَّتْ: حضرت با قرائت سوره حمد فرمود: اين سوره درباره من و آنان (يعنى امامان) نازل شده، و به عنوان عام و خاص شامل غير آنان نمى ‏شود.


اين بدان معنى است كه مسلمانان كه هر روز لااقل ده مرتبه مى ‏گويند: «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ»، در واقع از خدا مى‏خواهند آنان را به راه [[معصومین علیهم السلام|ائمه ‏علیهم السلام]] هدايت كند، و كسانى كه به اين راه هدايت مى‏ شوند »أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ« هستند، و آنان كه از اين راه منحرف مى ‏شوند «مَغْضُوب عَلَيْهِمْ» و «ضالّين» هستند.
اين بدان معنى است كه مسلمانان كه هر روز لااقل ده مرتبه مى ‏گويند: «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ»، در واقع از خدا مى‏خواهند آنان را به راه [[معصومین علیهم السلام|ائمه ‏علیهم السلام]] هدايت كند، و كسانى كه به اين راه هدايت مى‏ شوند «أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» هستند، و آنان كه از اين راه منحرف مى ‏شوند «مَغْضُوب عَلَيْهِمْ» و «ضالّين» هستند.


=== ۶. ولايت كمال نهايى دين خدا به حكم قرآن ===
=== ۶. ولايت كمال نهايى دين خدا به حكم قرآن ===
كامل شدن دين خداوند و بالاترين نعمت پروردگار كه با آمدن آن نعمت ها كامل شد، به صريح آيه‏اى كه در غدير نازل شده ولايت ائمه ‏عليهم السلام و صاحب اختيار شدن آنان بر مردم بود، و آن هنگام بود كه اسلام به عنوان يک دين كامل مورد قبول خداوند قرار گرفت. در اين باره در خطبه غدير فرموده است:
كامل شدن دين خداوند و بالاترين نعمت پروردگار كه با آمدن آن نعمت ها كامل شد، به صريح آيه ‏اى كه در غدير نازل شده ولايت ائمه ‏عليهم السلام و صاحب اختيار شدن آنان بر مردم بود، و آن هنگام بود كه اسلام به عنوان يک دين كامل مورد قبول خداوند قرار گرفت. در اين باره در خطبه غدير فرموده است:


پروردگارا، هنگامى كه من [[ولایت]] على بن ابى‏ طالب را براى مردم تبيين كردم اين آيه را نازل كردى كه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ...»: «امروز دين شما را كامل نمودم و نعمت خود را بر شما به آخرين درجه رساندم و اسلام را به عنوان دين شما پسنديدم»، و اين آيه را نازل كردى كه «وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً...»: «هر كس جز اسلام دينى را بپذيرد هرگز از او قبول نخواهد شد و در آخرت از زيانكاران است».<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۶ بخش ۴.</ref>
پروردگارا، هنگامى كه من [[ولایت]] على بن ابى‏ طالب را براى مردم تبيين كردم اين آيه را نازل كردى كه «[[آیه «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِیناً»|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ]]...»: «امروز دين شما را كامل نمودم و نعمت خود را بر شما به آخرين درجه رساندم و اسلام را به عنوان دين شما پسنديدم»، و اين آيه را نازل كردى كه «وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً...»: «هر كس جز اسلام دينى را بپذيرد هرگز از او قبول نخواهد شد و در آخرت از زيانكاران است».<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۶ بخش ۴.</ref>


=== ۷. قرائن قرآنى براى معناى «مولى» ===
=== ۷. قرائن قرآنى براى معناى «مولى» ===
خط ۸۶: خط ۸۶:


==== قرينه اول ====
==== قرينه اول ====
در آغاز خطبه، پيامبر صلى الله عليه و آله «اولى به نفس بودن» خداوند و بعد خود را مطرح كرد، و سپس همان كلمه را درباره اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به كار برد؛ و اين در حالى است كه معناى ولايت مطلقه آن حضرت طبق آيه «النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» بر كسى پوشيده نيست.
در آغاز خطبه، پيامبر صلى الله عليه و آله «اولى به نفس بودن» خداوند و بعد خود را مطرح كرد، و سپس همان كلمه را درباره اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به كار برد؛ و اين در حالى است كه معناى ولايت مطلقه آن حضرت طبق آيه «[[آیه «النَّبِیُّ أَوْلی بِالْمُؤْمِنِینَ...» در خطبه غدیر|النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ]]» بر كسى پوشيده نيست.


==== قرينه دوم ====
==== قرينه دوم ====
آيه «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ...» كه از يک سو با تهديد مى‏ فرمايد: «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ»، و از سوى ديگر با ضمانتِ حفظ مى ‏فرمايد: «وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ» درباره هيچ يک از احكام الهى نازل نشده، و پيداست كه بايد بالاترين مسائل اسلام باشد كه چنين پيامدى برايش در نظر گرفته شود. از ميان معانى مولى هم هيچ معنايى به اندازه صاحب اختيارى اهميت ندارد كه بتوان چنين پيامدى را برايش در نظر گرفت.
آيه «[[آیه تبلیغ و شبهات|يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ]]...» كه از يک سو با تهديد مى‏ فرمايد: «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ»، و از سوى ديگر با ضمانتِ حفظ مى ‏فرمايد: «وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ» درباره هيچ يک از احكام الهى نازل نشده، و پيداست كه بايد بالاترين مسائل اسلام باشد كه چنين پيامدى برايش در نظر گرفته شود. از ميان معانى مولى هم هيچ معنايى به اندازه صاحب اختيارى اهميت ندارد كه بتوان چنين پيامدى را برايش در نظر گرفت.


==== قرينه سوم ====
==== قرينه سوم ====
خط ۹۵: خط ۹۵:


==== قرينه چهارم ====
==== قرينه چهارم ====
دو آيه «اللَّهُمَّ إِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ...» و «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ» در كنار يكديگر حكم مباهله بر سر ولايت را دارد، به خصوص آنكه اين مباهله به مرحله عمل رسيده و سنگ آسمانى بر منكر آن نازل شده است. اين مسئله نشان مى ‏دهد كه بايد معناى مهمى از كلمه «مولى» در نظر باشد تا چنين برخوردى با منكر آن رخ دهد، و از ميان معانى «مولى» جز «صاحب اختيارى مردم» نمى ‏تواند چنين اهميتى را بدان اختصاص دهد.
دو آيه «اللَّهُمَّ إِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ...» و «[[آیه «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ»|سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ]]» در كنار يكديگر حكم مباهله بر سر ولايت را دارد، به خصوص آنكه اين مباهله به مرحله عمل رسيده و سنگ آسمانى بر منكر آن نازل شده است. اين مسئله نشان مى ‏دهد كه بايد معناى مهمى از كلمه «مولى» در نظر باشد تا چنين برخوردى با منكر آن رخ دهد، و از ميان معانى «مولى» جز «صاحب اختيارى مردم» نمى ‏تواند چنين اهميتى را بدان اختصاص دهد.


=== ۸. پشتوانه قرآنى بيعت غدير ===
=== ۸. پشتوانه قرآنى بيعت غدير ===
خط ۱۰۲: خط ۱۰۲:
بيعت غدير هم كه در واقع التزام به همه فرامين الهى است احتياج به پشتوانه الهى دارد. پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير تأكيد خاصى داشت كه اين بيعت نه تنها از جانب خداوند دستور داده شده، بلكه در حكم بيعت با خود خداوند است. در اين باره جملات زير را در خطبه فرمود:
بيعت غدير هم كه در واقع التزام به همه فرامين الهى است احتياج به پشتوانه الهى دارد. پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير تأكيد خاصى داشت كه اين بيعت نه تنها از جانب خداوند دستور داده شده، بلكه در حكم بيعت با خود خداوند است. در اين باره جملات زير را در خطبه فرمود:


الف) الا وَ انّى قَدْ بايَعْتُ اللَّهَ وَ عَلِىٌّ قَدْ بايَعَنى، وَ انَا آخِذُكُمْ بِالْبَيْعَةِ لَهُ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ. «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ، يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ. فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ، وَ مَنْ أَوْفى بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً».<ref>فتح /  ۱۰.</ref>
الف) اَلا وَ انّى قَدْ بايَعْتُ اللَّهَ وَ عَلِىٌّ قَدْ بايَعَنى، وَ انَا آخِذُكُمْ بِالْبَيْعَةِ لَهُ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ. «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ، يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ. فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ، وَ مَنْ أَوْفى بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً».<ref>فتح /  ۱۰.</ref>


ب) مَعاشِرَ النّاسِ، ما تَقُولُونَ؟ فَانَّ اللَّهَ يَعْلَمُ كُلَّ صَوْتٍ وَ خافِيَةَ كُلِّ نَفْسٍ، «فَمَنِ اهْتَدى فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها»<ref>اسراء /  ۱۵.</ref>، وَ مَنْ بايَعَ فَانَّما يُبايِعُ اللَّهَ، «يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ».<ref>فتح /  ۱۰.</ref>
ب) مَعاشِرَ النّاسِ، ما تَقُولُونَ؟ فَانَّ اللَّهَ يَعْلَمُ كُلَّ صَوْتٍ وَ خافِيَةَ كُلِّ نَفْسٍ، «فَمَنِ اهْتَدى فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها»<ref>اسراء /  ۱۵.</ref>، وَ مَنْ بايَعَ فَانَّما يُبايِعُ اللَّهَ، «يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ».<ref>فتح /  ۱۰.</ref>
خط ۱۱۲: خط ۱۱۲:
اين بيعت از جانب خدا و به امر اوست.
اين بيعت از جانب خدا و به امر اوست.


آنان كه اين بيعت را انجام مى‏دهند در واقع با خدا بيعت مى‏ كنند.
آنان كه اين بيعت را انجام مى ‏دهند در واقع با خدا بيعت مى‏ كنند.


آنان كه در بيعت با او سبقت بگيرند رستگار و در باغ ‏هاى نعمت خواهند بود.
آنان كه در بيعت با او سبقت بگيرند رستگار و در باغ ‏هاى نعمت خواهند بود.
خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:


=== ۹. مباهله غدير با دلايل قرآنى ===
=== ۹. مباهله غدير با دلايل قرآنى ===
وقتى خداوند پيامبرى فرستاده كه در متن قرآنش ضمانت «ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى إِنْ هُوَ إِلا وَحْىٌ يُوحى»<ref>نجم /  ۴،۳.</ref> را درباره او داده، طبيعى است كه وقتى منافقى مانند حارث فهرى به آن پيامبر بگويد: آيا ولايت على را از پيش خود مى ‏گويى يا از طرف خدا؟ و با تشكيك بگويد: «إِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقَ...»<ref>انفال /  ۳۲.</ref>، و با اين سخن بخواهد اعتبار پيامبر صلى الله عليه و آله و وحى الهى را بشكند، چاره ‏اى جز سنگ آسمانى وجود ندارد؛ تا همه در حالى كه در «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ»<ref>معارج /  ۲،۱.</ref> را مى‏ بينند، «هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ»<ref>انفال /  ۳۲.</ref> برايشان ثابت شود و لطمه به نبوت و رسالت و صداقتِ خاتميت وارد نشود.
وقتى خداوند پيامبرى فرستاده كه در متن قرآنش ضمانت «ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى إِنْ هُوَ إِلا وَحْىٌ يُوحى»<ref>نجم /  ۴،۳.</ref> را درباره او داده، طبيعى است كه وقتى منافقى مانند حارث فهرى به آن پيامبر بگويد: آيا ولايت على را از پيش خود مى ‏گويى يا از طرف خدا؟ و با تشكيك بگويد: «إِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقَ...»<ref>انفال /  ۳۲.</ref>، و با اين سخن بخواهد اعتبار پيامبر صلى الله عليه و آله و وحى الهى را بشكند، چاره ‏اى جز سنگ آسمانى وجود ندارد؛ تا همه در حالى كه در «[[آیه «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ»|سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ]]»<ref>معارج /  ۲،۱.</ref> را مى‏ بينند، «[[آيه «وَ إِذْ قالُوا اللهمَّ إِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ...»|هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِک]]»<ref>انفال /  ۳۲.</ref> برايشان ثابت شود و لطمه به نبوت و رسالت و صداقتِ خاتميت وارد نشود.


=== ۱۰. واقعه غدير دليل بر عدم تحريف قرآن ===
=== ۱۰. واقعه غدير دليل بر عدم تحريف قرآن ===
خط ۱۲۷: خط ۱۲۷:


=== ۱۱. فضيلتِ بى‏ نهايت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام به شهادت قرآن ===
=== ۱۱. فضيلتِ بى‏ نهايت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام به شهادت قرآن ===
پيامبر صلى الله عليه و آله در خطابه غدير سخنى در فضيلت على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام فرمود كه هيچ كس نمى ‏تواند بالاتر از آن بگويد، و آن عبارت است از فضيلتِ او بر همه مردم تا آخر دنيا -  جز شخص پيامبر صلى الله عليه و آله -  با فضايلى بى‏ انتها و غير قابل مقايسه با فضائل ساير مردم؛ فضايلى كه اعطا كننده آن پروردگار جهان و اعلام كننده‏اش شخص پيامبر صلى الله عليه و آله است.
[[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] در خطابه غدير سخنى در فضيلت [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|علی بن ابی‏ طالب ‏علیه السلام]] فرمود كه هيچ كس نمى ‏تواند بالاتر از آن بگويد، و آن عبارت است از فضيلتِ او بر همه مردم تا آخر دنيا -  جز شخص پيامبر صلى الله عليه و آله -  با فضايلى بى‏ انتها و غير قابل مقايسه با فضائل ساير مردم؛ فضايلى كه اعطا كننده آن پروردگار جهان و اعلام كننده‏اش شخص پيامبر صلى الله عليه و آله است.


آن حضرت در اين باره فرمود: مَعاشِرَ النّاسِ، فَضِّلُوا عَلِيّاً؛ فَانَّهُ افْضَلُ النّاسِ بَعْدى مِنْ ذَكَرٍ وَ انْثى ما انْزَلَ اللَّهُ الرِّزْقَ وَ بَقِىَ الْخَلْقُ. معناى اين سخن آن است كه هر فضيلتى در شأن او بگويند كم گفته ‏اند و عقل بشر قاصر از درک عظمت و جلالت اوست.
آن حضرت در اين باره فرمود: مَعاشِرَ النّاسِ، فَضِّلُوا عَلِيّاً؛ فَانَّهُ افْضَلُ النّاسِ بَعْدى مِنْ ذَكَرٍ وَ انْثى ما انْزَلَ اللَّهُ الرِّزْقَ وَ بَقِىَ الْخَلْقُ. معناى اين سخن آن است كه هر فضيلتى در شأن او بگويند كم گفته ‏اند و عقل بشر قاصر از درک عظمت و جلالت اوست.


در اين باره در خطابه غدير به چند جمله پر محتوى با استناد به قرآن بر مى‏ خوريم:
در اين باره در [[خطبه غدیر|خطابه غدیر]] به چند جمله پر محتوى با استناد به قرآن بر مى‏ خوريم:


'''الف)''' مَعاشِرَ النّاسِ، انَّ فَضائِلَ عَلِىِّ بْنِ ابى‏طالِبٍ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ -  وَ قَدْ انْزَلَها فِى الْقُرْآنِ -  اكْثَرُ مِنْ انْ احْصِيَها فى مَقامٍ واحِدٍ. فَمَنْ انْبَأَكُمْ بِها وَ عَرَفَها فَصَدِّقُوهُ: فضائل على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام -  كه خداوند در قرآن نازل كرده -  بيش از آن است كه من همه را يک جا بشمارم. پس هر كس از فضائل او به شما خبر داد و معرفت آن را داشت از او بپذيريد.
'''الف)''' مَعاشِرَ النّاسِ، انَّ فَضائِلَ عَلِىِّ بْنِ ابى‏طالِبٍ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ -  وَ قَدْ انْزَلَها فِى الْقُرْآنِ -  اكْثَرُ مِنْ انْ احْصِيَها فى مَقامٍ واحِدٍ. فَمَنْ انْبَأَكُمْ بِها وَ عَرَفَها فَصَدِّقُوهُ: فضائل على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام -  كه خداوند در قرآن نازل كرده -  بيش از آن است كه من همه را يک جا بشمارم. پس هر كس از فضائل او به شما خبر داد و معرفت آن را داشت از او بپذيريد.
خط ۱۳۹: خط ۱۳۹:
'''ب)''' وَ ما نَزَلَتْ آيَةُ رِضا فِى الْقُرْآنِ الاّ فيهِ: هيچ آيه رضايتى در قرآن جز درباره او نازل نشده است.
'''ب)''' وَ ما نَزَلَتْ آيَةُ رِضا فِى الْقُرْآنِ الاّ فيهِ: هيچ آيه رضايتى در قرآن جز درباره او نازل نشده است.


در اين جمله هر چه در قرآن آيه رضايت پروردگار از بندگان نازل شده به على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام اختصاص داده شده و او اول شخص آن شناخته شده است. از نمونه‏ هاى آيات رضايت الهى مى‏ توان به آيه‏ هاى زير اشاره كرد:
در اين جمله هر چه در قرآن آيه رضايت پروردگار از بندگان نازل شده به على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام اختصاص داده شده و او اول شخص آن شناخته شده است.  
 
از نمونه‏ هاى آيات رضايت الهى مى‏ توان به آيه‏ هاى زير اشاره كرد:


۱. «هذا يَوْمُ يَنْفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها أَبَداً رَضِىَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِكَ هو الْفَوْزُ الْعَظِيمُ».<ref>مائده /  ۱۱۹.</ref>
۱. «هذا يَوْمُ يَنْفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها أَبَداً رَضِىَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِكَ هو الْفَوْزُ الْعَظِيمُ».<ref>مائده /  ۱۱۹.</ref>
خط ۱۵۷: خط ۱۵۹:
'''ج)''' انَّهُ جَنْبُ اللَّهِ الَّذى ذَكَرَ فى كِتابِهِ الْعَزيزِ، فَقالَ تَعالى مُخْبِراً عَمَّنْ يُخالِفُهُ: «أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتى عَلى ما فَرَّطْتُ فِى جَنْبِ اللَّهِ»: او «جنب اللَّه» است كه خداوند در كتاب عزيزش درباره مخالفين او خبر داده مى‏ فرمايد: «نفسى از روى حسرت بگويد: اى حسرت بر آنچه در جنب خدا كوتاهى كردم».
'''ج)''' انَّهُ جَنْبُ اللَّهِ الَّذى ذَكَرَ فى كِتابِهِ الْعَزيزِ، فَقالَ تَعالى مُخْبِراً عَمَّنْ يُخالِفُهُ: «أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتى عَلى ما فَرَّطْتُ فِى جَنْبِ اللَّهِ»: او «جنب اللَّه» است كه خداوند در كتاب عزيزش درباره مخالفين او خبر داده مى‏ فرمايد: «نفسى از روى حسرت بگويد: اى حسرت بر آنچه در جنب خدا كوتاهى كردم».


در اين فراز از خطبه، آيه 56 از سوره زمر درباره فضيلتى عظيم براى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام مطرح شده است. اين فضيلت يك منقبت خاص نيست، بلكه على‏عليه السلام جنب خدا معرفى شده و معناى آن تقرب تمام عيار او به درگاه الهى است؛ به گونه ‏اى كه هر انجام وظيفه ‏اى نسبت به او خدمتگزارى به ساحت مقدس پروردگار، و هر كوتاهى درباره او قصور و تقصير در پيشگاه خداوند است.
در اين فراز از خطبه، آيه ۵۶ از سوره زمر درباره فضيلتى عظيم براى [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین‏ علیه السلام]] مطرح شده است. اين فضيلت يك منقبت خاص نيست، بلكه علی ‏علیه السلام جنب خدا معرفى شده و معناى آن تقرب تمام عيار او به درگاه الهى است؛ به گونه ‏اى كه هر انجام وظيفه ‏اى نسبت به او خدمتگزارى به ساحت مقدس پروردگار، و هر كوتاهى درباره او قصور و تقصير در پيشگاه خداوند است.


'''د)''' وَ لا شَهِدَ اللَّهُ بِالْجَنَّةِ فى »هَلْ أَتى عَلَى الْإِنْسانِ« الاّ لَهُ، وَ لا انْزَلَها فى سِواهُ وَ لا مَدَحَ بِها غَيْرَهُ: خداوند در سوره «هَلْ أَتى» به بهشت جز براى او شهادت نداده، و اين سوره را جز درباره او نازل نكرده، و با اين سوره غير او را مدح نكرده است.
'''د)''' وَ لا شَهِدَ اللَّهُ بِالْجَنَّةِ فى »هَلْ أَتى عَلَى الْإِنْسانِ« الاّ لَهُ، وَ لا انْزَلَها فى سِواهُ وَ لا مَدَحَ بِها غَيْرَهُ: خداوند در سوره «هَلْ أَتى» به بهشت جز براى او شهادت نداده، و اين سوره را جز درباره او نازل نكرده، و با اين سوره غير او را مدح نكرده است.


شهادت به بهشت در سوره هل ‏اتى اشاره به آيه ۱۲ آن است كه مى‏ فرمايد: «وَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّةً وَ حَرِيراً». گذشته از اين آيه، آنچه در سوره هل‏ اتى آمده هر آيه‏ اش مدحى فوق مدح ديگر است؛ و شأن نزول آن نذرى است كه على‏ عليه السلام و خانواده ‏اش در راه انجام آن سه روز افطار خود را به مسكين و يتيم و اسير بخشيدند و گرسنه ماندند. مديحه سرايى خداوند از على‏ عليه السلام در اين سوره به خاطر نيتِ الهىِ او و محبت خداوند و خشنودى او از رضاى الهى است، چنانكه در آيات ۸ و ۹ و ۱۰ و ۲۷ اين سوره ترسيم شده است:
شهادت به [[بهشت]] در سوره هل ‏اتى اشاره به آيه ۱۲ آن است كه مى‏ فرمايد: «وَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّةً وَ حَرِيراً». گذشته از اين آيه، آنچه در سوره هل‏ اتى آمده هر آيه‏ اش مدحى فوق مدح ديگر است؛ و شأن نزول آن نذرى است كه على‏ عليه السلام و خانواده ‏اش در راه انجام آن سه روز افطار خود را به مسكين و يتيم و اسير بخشيدند و گرسنه ماندند. مديحه سرايى خداوند از على‏ عليه السلام در اين سوره به خاطر نيتِ الهىِ او و محبت خداوند و خشنودى او از رضاى الهى است، چنانكه در آيات ۸ و ۹ و ۱۰ و ۲۷ اين سوره ترسيم شده است:


«وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيراً».
«وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيراً».
خط ۱۷۳: خط ۱۷۵:
'''هـ)''' وَ فى عَلِىٍّ وَ اللَّهِ نَزَلَتْ سُورَةُ الْعَصْرِ: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ وَ الْعَصْرِ، إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِى خُسْرٍ»، الاّ عَلِىٌّ الَّذى آمَنَ وَ رَضِىَ بِالْحَقِّ وَ الصَّبْرِ: به خدا قسم سوره «و العصر» درباره او نازل شده است: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ قسم به عصر، انسان در زيان است» مگر على كه ايمان آورد و به حق و صبر راضى شد.
'''هـ)''' وَ فى عَلِىٍّ وَ اللَّهِ نَزَلَتْ سُورَةُ الْعَصْرِ: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ وَ الْعَصْرِ، إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِى خُسْرٍ»، الاّ عَلِىٌّ الَّذى آمَنَ وَ رَضِىَ بِالْحَقِّ وَ الصَّبْرِ: به خدا قسم سوره «و العصر» درباره او نازل شده است: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ قسم به عصر، انسان در زيان است» مگر على كه ايمان آورد و به حق و صبر راضى شد.


يعنى آن انسانى كه در زيان نيست و اوست كه به حق و صبر راضى شده، على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام است.
يعنى آن انسانى كه در زيان نيست و اوست كه به حق و صبر راضى شده، [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|علی بن ابی‏ طالب ‏علیه السلام]] است.


== پانویس ==
== پانویس ==