۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶۲: | خط ۲۶۲: | ||
=== دستور زيارت صاحب غدير از امام صادق عليه السلام === | === دستور زيارت صاحب غدير از امام صادق عليه السلام === | ||
سلامِ عيدِ غدير رمزِ ولايت است، كه اى كاش آخرين وارث غدير ظاهر بود و ما توفيق سلام به او را در چنين روزى داشتيم. | سلامِ عيدِ غدير رمزِ ولايت است، كه اى كاش آخرين وارث غدير ظاهر بود و ما توفيق سلام به او را در چنين روزى داشتيم. | ||
اگر در روز عيد غدير در مشهد | اما در هميشه زمان كه غدير زنده است، صبح عيد غدير را - از دور يا نزديک - رو به ايوان [[نجف]] مى ايستيم و سلامى به بلنداى نام على عليه السلام تقديمش مى داريم. امام صادق عليه السلام اين تبليغ عملى غدير را به ما آموخته مى فرمايد: | ||
اگر در روز عيد غدير در مشهد [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین علیه السلام]] (يعنى نجف) بودى كنار قبر آن حضرت برو و [[نماز جماعت در صحرای غدیر|نماز]] و [[دعا]] بخوان، و اگر در شهرهاى دوردست بودى به سوى او اشاره كن و اين دعا را بخوان... .<ref>عوالم العلوم : ج ۳/۱۵ ص ۲۲۰.</ref> | |||
=== دستور اظهار سرور قلبى و زبانى === | === دستور اظهار سرور قلبى و زبانى === | ||
نه تنها بايد در عيد غدير خوشحال باشيم، كه بايد اين سرور و شادى هم در چهره ما پيدا باشد و هم در گفتارمان ديده شود. | نه تنها بايد در عيد غدير خوشحال باشيم، كه بايد اين سرور و شادى هم در چهره ما پيدا باشد و هم در گفتارمان ديده شود. | ||
در خاطرمان باشد كه در چنين روزى چه اتفاق عظيمى افتاده و چگونه پوزه اهل | در خاطرمان باشد كه در چنين روزى چه اتفاق عظيمى افتاده و چگونه پوزه اهل [[سقیفه]] به خاک ماليده شده است. | ||
در سيماى ما تبسم و نشاطِ ناشى از خشنودى نسبت به چنين واقعه اى مشاهده شود، تا آنجا كه حتى اگر گرفتارى يا غمى داريم به خاطر غدير آن را به فراموشى بسپاريم و به ياد اين روز زيبا شادى اظهار كنيم. | در سيماى ما تبسم و نشاطِ ناشى از خشنودى نسبت به چنين واقعه اى مشاهده شود، تا آنجا كه حتى اگر گرفتارى يا غمى داريم به خاطر غدير آن را به فراموشى بسپاريم و به ياد اين روز زيبا شادى اظهار كنيم. | ||
بر زبان ما تشكر و حمد الهى جارى باشد به خاطر عطاى نعمت ولايت كه خدا بر ما غديريان منت گذاشته است. | بر زبان ما تشكر و حمد الهى جارى باشد به خاطر عطاى [[نعمت]] ولايت كه خدا بر ما غديريان منت گذاشته است. | ||
در اين باره به سفارشات ائمه عليهم السلام گوش مى سپاريم، آنجا كه امام صادق عليه السلام مى فرمايد: | در اين باره به سفارشات ائمه عليهم السلام گوش مى سپاريم، آنجا كه امام صادق عليه السلام مى فرمايد: | ||
روز غدير روزى است كه به عنوان اظهار سرور از نعمت | روز غدير روزى است كه به عنوان اظهار سرور از نعمت [[ولایت]] كه خداوند بر شما منت گذارده، بايد شكر و حمد خدا نماييد.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۷۰.</ref> | ||
=== كيفيت تبريک غدير در كلام امام صادق عليه السلام === | === كيفيت تبريک غدير در كلام امام صادق عليه السلام === | ||
خط ۲۹۵: | خط ۲۹۷: | ||
=== دستور صلوات و لعن و برائت در غدير === | === دستور صلوات و لعن و برائت در غدير === | ||
اگر به خاطر آوريم كه در همان غدير خم و بعد از آن به فاصله دو ماه عده اى آن را نپذيرفتند و گروهى بيعت خود را شكستند و برنامه خلافت را به | اگر به خاطر آوريم كه در همان غدير خم و بعد از آن به فاصله دو ماه عده اى آن را نپذيرفتند و گروهى بيعت خود را شكستند و برنامه [[جانشین|خلافت]] را به [[سقیفه]] تغيير دادند، اينجاست كه صبح غدير را با دلى پر خون از اين مخالفان و دشمنان غدير آغاز مى كنيم. | ||
در حالى كه از يک سو در عيد آل محمد عليهم السلام درود بر صاحبان اين روز مى فرستيم، تنفر و انزجار خود را از شكنندگان اين ركن اصيل اسلام اعلام مى داريم. | در حالى كه از يک سو در عيد آل محمد عليهم السلام درود بر صاحبان اين روز مى فرستيم، تنفر و انزجار خود را از شكنندگان اين ركن اصيل [[اسلام]] اعلام مى داريم. | ||
ئمه عليهم السلام اين برخورد دو سويه در غدير را به عنوان يكى از تبليغات عملى غدير به ما آموخته اند. | ئمه عليهم السلام اين برخورد دو سويه در غدير را به عنوان يكى از تبليغات عملى غدير به ما آموخته اند. | ||
خط ۳۴۲: | خط ۳۴۴: | ||
با در نظر گرفتن امكانات محدود تبليغى آن زمان، فقط جمع بندى چند شرايط غير عادى توانست خبر غدير را در اين وسعت منتشر سازد. | با در نظر گرفتن امكانات محدود تبليغى آن زمان، فقط جمع بندى چند شرايط غير عادى توانست خبر غدير را در اين وسعت منتشر سازد. | ||
حساس كردن مردم و همه مخبرين آن زمان با اعلان قبلى توقف در | حساس كردن مردم و همه مخبرين آن زمان با اعلان قبلى توقف در [[غدیر]] از [[مکّه]]، تقارن با سفر حج، جمع صد و بيست هزار مخاطب، شكل فراموش نشدنى منبر و خطابه، بيعت ۱۲۰۰۰۰ نفرى، مراسم سه روزه، همه اينها مجموعه مسائل غير عادى بود كه دست به دست هم داد و باعث انتشار سريع و وسيع خبر غدير شد. | ||
در واقع اين شيوه ابداعى پيامبر صلى الله عليه و آله بود كه هيچ كس احتمال آن را هم نمى داد؛ و به همين خاطر منافقين فلج شدند و از هر اقدام مؤثرى بر ضد غدير عاجز ماندند. | در واقع اين شيوه ابداعى پيامبر صلى الله عليه و آله بود كه هيچ كس احتمال آن را هم نمى داد؛ و به همين خاطر منافقين فلج شدند و از هر اقدام مؤثرى بر ضد غدير عاجز ماندند. | ||
خط ۳۶۸: | خط ۳۷۰: | ||
روز غدير نزد اهل آسمان مشهورتر از اهل زمين است. خداوند تعالى در بهشت قصرى خلق فرموده كه بناى آن خشتى از نقره و خشتى از طلاست. | روز غدير نزد اهل آسمان مشهورتر از اهل زمين است. خداوند تعالى در بهشت قصرى خلق فرموده كه بناى آن خشتى از نقره و خشتى از طلاست. | ||
در آن قصر صد هزار اتاق سرخ رنگ و صد هزار خيمه سبز رنگ وجود دارد و | در آن قصر صد هزار اتاق سرخ رنگ و صد هزار خيمه سبز رنگ وجود دارد و خاک آن از مشک و [[عنبر]] است. | ||
در آن قصر چهار نهر جارى است: نهرى از شراب و نهرى از آب و نهرى از شير و نهرى از عسل. در كناره هاى اين نهرها درختانى از انواع ميوه ها قرار دارد، و بر آن درختان طيورى هستند كه بدن هاى آنها از [[لؤلؤ]] و بال هايشان از ياقوت است و به انواع صداها مى خوانند. | در آن قصر چهار نهر جارى است: نهرى از شراب و نهرى از آب و نهرى از شير و نهرى از عسل. در كناره هاى اين نهرها درختانى از انواع ميوه ها قرار دارد، و بر آن درختان طيورى هستند كه بدن هاى آنها از [[لؤلؤ]] و بال هايشان از ياقوت است و به انواع صداها مى خوانند. | ||
روز غدير كه فرا مى رسد اهل | روز غدير كه فرا مى رسد اهل آسمان ها وارد اين قصر مى شوند و [[تهلیل|تسبیح]] و [[تهلیل|تقدیس]] و [[تهلیل]] مى گويند. | ||
آن پرندگان هم به پرواز در مى آيند و خود را به آب مىزنند، و سپس در آن [[مُشک|مشک]] و [[عنبر]] مى غلطند. آنگاه كه ملائكه جمع شدند بار ديگر به پرواز در مى آيند و آن عطرها را بر آنان مى پاشند. | آن پرندگان هم به پرواز در مى آيند و خود را به آب مىزنند، و سپس در آن [[مُشک|مشک]] و [[عنبر]] مى غلطند. آنگاه كه ملائكه جمع شدند بار ديگر به پرواز در مى آيند و آن عطرها را بر آنان مى پاشند. | ||
خط ۳۸۱: | خط ۳۸۳: | ||
=== غدير روز نتيجه گيرى پيامبر صلى الله عليه و آله از رسالت === | === غدير روز نتيجه گيرى پيامبر صلى الله عليه و آله از رسالت === | ||
غدير نتيجه گيرى از رسالتى بود كه | غدير نتيجه گيرى از رسالتى بود كه [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] بيست و سه سال در راه آن زحمت كشيد. | ||
پس غدير براى پيامبر صلى الله عليه و آله، و پيامبر صلى الله عليه و آله براى غدير، و هر دو بر محور خدا بودند. | |||
امام صادق عليه السلام مراحل رسالت پيامبر صلى الله عليه و آله در ابلاغ پيام غدير را چنين بيان مى فرمايد: | |||
خداوند عزوجل به پيامبرش فرمود «فَاِذا فَرَغتَ فَانصَب وَ اِلى رَبِّكَ فَارغَب»: «آنگاه كه فراغت يافتى منصوب كن و به سوى پروردگارت رغبت نما»؛ منظور اين است: | خداوند عزوجل به پيامبرش فرمود «فَاِذا فَرَغتَ فَانصَب وَ اِلى رَبِّكَ فَارغَب»: «آنگاه كه فراغت يافتى منصوب كن و به سوى پروردگارت رغبت نما»؛ منظور اين است: | ||
خط ۳۸۷: | خط ۳۹۳: | ||
آنگاه كه فراغت يافتى عَلَم و علامت خود را نصب كن و وصيتت را معرفى نما و فضيلت او علناً بيان كن. | آنگاه كه فراغت يافتى عَلَم و علامت خود را نصب كن و وصيتت را معرفى نما و فضيلت او علناً بيان كن. | ||
آنگاه كه از حجةالوداع باز مى گشت آيه «يا اَيُّهَا الرَّسولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَيكَ مِن رَبِّكَ ...» نازل شد. | آنگاه كه از [[حجةالوداع]] باز مى گشت آيه «يا اَيُّهَا الرَّسولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَيكَ مِن رَبِّكَ ...» نازل شد. | ||
حضرت مردم را ندا داد تا جمع شدند و فرمود: مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلِىٌّ مَولاهُ، اللّهُمَّ والِ مَن والاهُ وَ عادِ مَن عاداهُ.<ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۴ ح ۷.</ref> | حضرت مردم را ندا داد تا جمع شدند و فرمود: مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلِىٌّ مَولاهُ، اللّهُمَّ والِ مَن والاهُ وَ عادِ مَن عاداهُ.<ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۴ ح ۷.</ref> | ||
=== افضليت غدير بين سه عيد رسمى === | === افضليت غدير بين سه عيد رسمى === | ||
در زمانه اى بعد از غدير كه دوران سياه | در زمانه اى بعد از غدير كه دوران سياه [[معاویة بن ابی سفیان|معاویه]] و بنى اميه پيش آمد، رسميت عيد غدير زير خاک هاى سقيفه دفن شد، تا روزگار امام صادق عليه السلام كه با انقراض بنى اميه و قبل از قدرت گرفتن بنى عباس حضرت توانست بار ديگر به احياى رسميت غدير بپردازد. | ||
آن حضرت از يک سو اهميت سُرور در اين روز را مطرح كرد و فرمود: روز غدير، روز شريف و عظيمى است ... . اين روز، روزِ عيد و شادى و سرور است.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۳. اليقين: ص ۳۷۲ باب ۱۳۲.</ref> | آن حضرت از يک سو اهميت سُرور در اين روز را مطرح كرد و فرمود: روز غدير، روز شريف و عظيمى است ... . اين روز، روزِ عيد و شادى و سرور است.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۳. اليقين: ص ۳۷۲ باب ۱۳۲.</ref> | ||
خط ۳۹۸: | خط ۴۰۴: | ||
از سوى ديگر عيد الهى بودن اين روز را بيان كرده فرمود: روز غدير خم روزى است كه خداوند آن را براى شيعيان و محبين ما عيد قرار داده است.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۳.</ref> | از سوى ديگر عيد الهى بودن اين روز را بيان كرده فرمود: روز غدير خم روزى است كه خداوند آن را براى شيعيان و محبين ما عيد قرار داده است.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۳.</ref> | ||
سپس عنوانِ بزرگترين عيد الهى را براى غدير به ميان آورد و فرمود: عيد غدير عيد | سپس عنوانِ بزرگترين عيد الهى را براى غدير به ميان آورد و فرمود: عيد غدير عيد الله اكبر (يعنى عيد بزرگ خداوند) است.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۱.</ref> | ||
نهايتاً افضليت غدير را بر ساير اعياد رسمى اسلام مطرح كرده فرمود: عيد غدير خم از عيد فطر و قربان و روز جمعه و روز عرفه افضل است، و نزد خداوند منزلت والاترى دارد.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۲،۲۱۱،۲۱۰.</ref> | نهايتاً افضليت غدير را بر ساير اعياد رسمى اسلام مطرح كرده فرمود: عيد غدير خم از عيد فطر و قربان و روز جمعه و روز عرفه افضل است، و نزد خداوند منزلت والاترى دارد.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۲،۲۱۱،۲۱۰.</ref> | ||
خط ۴۰۵: | خط ۴۱۱: | ||
همزمان با انقراض بنى اميه و در اوايل حكومت بنى عباس - يعنى صد و بيست سال از واقعه غدير گذشته - در يک فاصله زمانى فرصت مناسبى پيش آمد تا امام صادق عليه السلام به غدير بيايد؛ و موقعيت هاى جغرافيايى واقعه را براى آيندگان تاريخ بازگو كند و احياى فكرى غدير را با احياى مسجد آن بياميزد. | همزمان با انقراض بنى اميه و در اوايل حكومت بنى عباس - يعنى صد و بيست سال از واقعه غدير گذشته - در يک فاصله زمانى فرصت مناسبى پيش آمد تا امام صادق عليه السلام به غدير بيايد؛ و موقعيت هاى جغرافيايى واقعه را براى آيندگان تاريخ بازگو كند و احياى فكرى غدير را با احياى مسجد آن بياميزد. | ||
در سفر حج و راه مدينه تا مكه و عبور از غدير، امام معصوم عليه السلام از پايگاه امامت غدير در حال عبور بود. | در سفر حج و راه مدينه تا مكه و عبور از غدير، امام معصوم عليه السلام از پايگاه [[امامت]] غدير در حال عبور بود. | ||
فرصتِ كاملاً حساسى است تا ناگفته هايى از غدير براى آنان كه فقط گوشه هايى از واقعه را شنيده اند ترسيم شود؛ آن هم با نشان دادن موقعيت هاى اتفاقاتى كه در آنجا افتاده است. | فرصتِ كاملاً حساسى است تا ناگفته هايى از غدير براى آنان كه فقط گوشه هايى از واقعه را شنيده اند ترسيم شود؛ آن هم با نشان دادن موقعيت هاى اتفاقاتى كه در آنجا افتاده است. | ||
خط ۴۱۳: | خط ۴۱۹: | ||
امام صادق عليه السلام را از مدينه به مكه مى بردم. پس از طى ۲۰۰ كيلومتر از مدينه به مسجد غدير رسيديم. حضرت به بازسازى صحنه غدير پرداخته و نگاهى به سمت چپ آن كرد و فرمود: | امام صادق عليه السلام را از مدينه به مكه مى بردم. پس از طى ۲۰۰ كيلومتر از مدينه به مسجد غدير رسيديم. حضرت به بازسازى صحنه غدير پرداخته و نگاهى به سمت چپ آن كرد و فرمود: | ||
آنجا جاى پاى پيامبر صلى الله عليه و آله است آنگاه كه فرمود: «مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلِىٌّ مَولاهُ». سپس حضرت به سمت ديگر مسجد نگاهى كرد و فرمود: آنجا خيمه | آنجا جاى پاى پيامبر صلى الله عليه و آله است آنگاه كه فرمود: «مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلِىٌّ مَولاهُ». | ||
سپس حضرت به سمت ديگر مسجد نگاهى كرد و فرمود: آنجا خيمه [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] و [[سالم مولی ابی حذیفه]] و [[ابوعبیده جرّاح]] است كه پيامبر صلى الله عليه و آله را مسخره مى كردند و درباره آنان آيه اى نازل شد. سپس صحنه اى از حركات منافقين در مجلس ۱۲۰۰۰۰ نفرى خطابه غدير را مطرح كرد و فرمود: | |||
آنگاه كه پيامبر صلى الله عليه و آله را ديدند كه دستان على عليه السلام را بلند كرده به يكديگر گفتند | آنگاه كه پيامبر صلى الله عليه و آله را ديدند كه دستان على عليه السلام را بلند كرده به يكديگر گفتند: | ||
«وَ اِن يَكادُ الَّذينَ كَفَروا لَيُزلِقونَكَ بِاَبصارِهِم لَمّا سَمِعوا الذِّكرَ وَ يَقولونَ اِنَّهُ لَمَجنونٌ، وَ ما هُوَ اِلاّ ذِكرٌ لِلعالَمينَ»: «كسانى كه كافر شدند آنگاه كه ذكر را مى شنوند از روى غضب نگاه هاى تندى به تو مى كنند و مى گويند: او ديوانه است، ولى آن جز ذكرى براى جهانيان نيست».<ref>كافى: ج ۴ ص ۵۶۶ ح ۲. اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۶ ح ۶۷ ، ص ۲۱ ح ۸۷ . بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۷۲ ح ۵۵ و ج ۱۰۰ ص ۲۲۵ ح ۲۱.</ref> | چشمانش را بنگريد كه چگونه مى گردد گويا چشم ديوانه است! جبرئيل هم با اين آيه نازل شد: | ||
«وَ اِن يَكادُ الَّذينَ كَفَروا لَيُزلِقونَكَ بِاَبصارِهِم لَمّا سَمِعوا الذِّكرَ وَ يَقولونَ اِنَّهُ لَمَجنونٌ، وَ ما هُوَ اِلاّ ذِكرٌ لِلعالَمينَ»: | |||
«كسانى كه كافر شدند آنگاه كه ذكر را مى شنوند از روى غضب نگاه هاى تندى به تو مى كنند و مى گويند: او ديوانه است، ولى آن جز ذكرى براى جهانيان نيست».<ref>كافى: ج ۴ ص ۵۶۶ ح ۲. اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۶ ح ۶۷ ، ص ۲۱ ح ۸۷ . بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۷۲ ح ۵۵ و ج ۱۰۰ ص ۲۲۵ ح ۲۱.</ref> | |||
== حضور امام صادق عليه السلام در سرزمين غدير<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۳۱۱ - ۳۲۶. </ref>== | == حضور امام صادق عليه السلام در سرزمين غدير<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۳۱۱ - ۳۲۶. </ref>== | ||
يكى از جريانات مهم در زندگى امام صادق عليه السلام اين است كه حضرت شخصاً در بيابان غدير حاضر شده و جاى جاى وقايع آن روز را نشان داده، و علت نزول اين آيات را بيان فرموده است. حضرت با نگاهى به سمت چپ مسجد غدير (كه در زمان امام صادق عليه السلام وجود داشته) فرمود: آنجا جاى پاى پيامبر صلى الله عليه و آله است آنگاه كه فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ». | يكى از جريانات مهم در زندگى امام صادق عليه السلام اين است كه حضرت شخصاً در بيابان غدير حاضر شده و جاى جاى وقايع آن روز را نشان داده، و علت نزول اين آيات را بيان فرموده است. | ||
حضرت با نگاهى به سمت چپ مسجد غدير (كه در زمان امام صادق عليه السلام وجود داشته) فرمود: آنجا جاى پاى پيامبر صلى الله عليه و آله است آنگاه كه فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ». | |||
سپس نگاهى به سمت ديگر نموده و فرمود: آنجا محل استقرار ابوبكر و عمر و سالم مولى ابى حذيفه و ابوعبيده جرّاح است. | سپس نگاهى به سمت ديگر نموده و فرمود: آنجا محل استقرار ابوبكر و عمر و سالم مولى ابى حذيفه و ابوعبيده جرّاح است. | ||
خط ۴۳۵: | خط ۴۴۹: | ||
آنجا را به نام مسجد پيامبر صلى الله عليه و آله نام نهادند و به زيارت آنجا آمدند. | آنجا را به نام مسجد پيامبر صلى الله عليه و آله نام نهادند و به زيارت آنجا آمدند. | ||
يكى از موارد احياى مسجد غدير توسط سوى معصومين عليهم السلام جريان امام صادق عليه السلام است. آن حضرت شخصاً به غدير آمده اند و توضيحات دقيقى از موقعيت جغرافيايى غدير بيان فرموده اند. حسان جمال مى گويد: امام صادق عليه السلام را از مدينه به مكه مى بردم. | يكى از موارد احياى مسجد غدير توسط سوى معصومين عليهم السلام جريان امام صادق عليه السلام است. | ||
آن حضرت شخصاً به غدير آمده اند و توضيحات دقيقى از موقعيت جغرافيايى غدير بيان فرموده اند. حسان جمال مى گويد: امام صادق عليه السلام را از مدينه به مكه مى بردم. | |||
وقتى به مسجد غدير رسيديم حضرت نگاهى به سمت چپ آن كرد و فرمود: آنجا جاى پاى پيامبر صلى الله عليه و آله است آنگاه كه فرمود: | وقتى به مسجد غدير رسيديم حضرت نگاهى به سمت چپ آن كرد و فرمود: آنجا جاى پاى پيامبر صلى الله عليه و آله است آنگاه كه فرمود: | ||
خط ۴۴۸: | خط ۴۶۴: | ||
از امام صادق عليه السلام پرسيدند: | از امام صادق عليه السلام پرسيدند: | ||
منظور پيامبر صلى الله عليه و آله از كلامى كه در روز غدير درباره على عليه السلام فرموده: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ...» چيست؟ حضرت فرمود: به خدا قسم همين سؤال را از خود پيامبر صلى الله عليه و آله نيز پرسيدند، و آن حضرت در پاسخ فرمودند: | منظور پيامبر صلى الله عليه و آله از كلامى كه در روز غدير درباره على عليه السلام فرموده: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ...» چيست؟ | ||
حضرت فرمود: به خدا قسم همين سؤال را از خود پيامبر صلى الله عليه و آله نيز پرسيدند، و آن حضرت در پاسخ فرمودند: | |||
خداوند مولاى من است و بر من از خودم بيشتر اختيار دارد و با امر او مرا امرى و اختيارى نيست. | |||
و من مولاى مؤمنان هستم و نسبت به آنان از خودشان بيشتر اختيار دارم و با امر من ايشان را امرى و اختيارى نيست. | |||
و هر كس من صاحب اختيار او هستم و با امر من او را اختيارى نيست، على بن ابى طالب مولاى اوست و بر او از خودش بيشتر اختيار دارد و با امر او برايش امرى و اختيارى نيست.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۳۳ ح ۱۹۰. </ref> | |||
== موقعيت هاى تبليغى غدير در زمان امام صادق عليه السلام<ref>تبليغ غدير در سيره معصومين عليهم السلام: ص ۲۵۱،۲۵۰.</ref>== | == موقعيت هاى تبليغى غدير در زمان امام صادق عليه السلام<ref>تبليغ غدير در سيره معصومين عليهم السلام: ص ۲۵۱،۲۵۰.</ref>== | ||
شرايط تبليغى غدير در زمان سه امام بعد از حسنين عليهما السلام ، يعنى امام سجاد و امام باقر و امام صادق عليهم السلام، هر يک ويژگى هاى خاصى دارد. | شرايط تبليغى غدير در زمان سه امام بعد از حسنين عليهما السلام ، يعنى [[امام سجّاد علیه السلام|امام سجاد]] و [[امام باقر علیه السلام|امام باقر]] و امام صادق عليهم السلام، هر يک ويژگى هاى خاصى دارد. | ||
امام صادق عليه السلام در سفرى كه به | امام صادق عليه السلام در سفرى كه به [[مکّه]] مى رفت، در بين راه به غدير خم رسيد و در آنجا توقفى فرمود و سپس به تشريح جغرافيايى منطقه و كيفيت مجلس پيامبر صلى الله عليه و آله در روز غدير پرداخت و حتى جاى نشستن منافقين را نشان داد.<ref>كافى: ج ۴ ص ۵۶۶ ح ۲. اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۶ ح ۶۷ ، ص ۲۱ ح ۸۷ . بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۷۲ ح ۵۵ و ج ۱۰۰ ص ۲۲۵ ح ۲۱. </ref> | ||
==<big>پانویس</big>== | ==<big>پانویس</big>== |