۲۱٬۹۷۲
ویرایش
جز (Modir صفحهٔ عبدالرحمن بن ابی بکر سیوطی (جلال الدین) را به جلال الدین سیوطی منتقل کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== تواتر حديث غدير<ref>چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص ۴۴.</ref> == | == تواتر حديث غدير<ref>چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص ۴۴.</ref> == | ||
سيوطى در كتاب «الأزهار المتناثرة فى الأخبار المتواترة» درباره | سيوطى در كتاب «الأزهار المتناثرة فى الأخبار المتواترة» درباره [[حدیث غدیر]] اسناد فراوان آورده است. | ||
حافظ سيوطى در اين كتاب به نقل احاديث متواتر بسنده كرده و به عدم نقل احاديث غير متواتر پايبند بوده است. نام كتاب شاهد اين دعوى است.<ref>الازهار المتناثرة فى الاخبار المتواترة: ص ۱.</ref> | |||
بعد از آن هم كتابى نوشت به نام «الفوائد المتكاثرة فى الأخبار المتواترة»، و در آن كتاب احاديثى را آورد كه ده صحابى يا بيشتر آن را [[فرهنگ غدیر در تاریخ|روایت]] كرده اند. در آن كتاب هم حديث غدير را آورده است. | |||
== روايت حديث غدير<ref>چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص ۲۸۴.</ref> == | == روايت حديث غدير<ref>چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص ۲۸۴.</ref> == | ||
يكى از علما و بزرگان اهل سنت كه حديث غدير را نقل كرده | يكى از [[علما]] و بزرگان [[اهل سنت]] كه حديث غدير را نقل كرده سيوطى است. سخن صريح سيوطى در تواتر حديث غدير پيشتر گذشت. | ||
وى در «تاريخ الخلفاء» حديث غدير را با اشاره به ماجراى غدير و نيز ماجراى احتجاج [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین علیه السلام]] در [[رحبه کوفه]] در موارد متعدد و از چندين [[صحابه]] و نيز از كتب و علماى مختلف، از جمله [[محمد بن عیسی تِرمِذی (ابوعیسی)|تِرمِذی]]، احمد، [[احمد بن علی تمیمی (ابویعلی، موصلی)|ابویَعلى]]، طَبَرانى و بَزّار نقل كرده است.<ref>تاريخ الخلفاء: ص ۱۶۹.</ref> | |||
ابن عماد و ابن عيدروس<ref>شَذَرات الذهب: ج ۸ ص ۵۱ . النور السافر: ص ۵۸ - ۶۰. حسن المحاضرة: ج ۱ ص ۴۳۵،۳۴۴.</ref>: بسيار او را ستوده اند. همچنين سيوطى شرح حال خويش را به تفصيل نوشته است. | |||
== معناى اولى براى مولى<ref>اسرار غدير: ص ۱۱۳. چهارده قرن با غدير: ص ۱۲۱.</ref> == | == معناى اولى براى مولى<ref>اسرار غدير: ص ۱۱۳. چهارده قرن با غدير: ص ۱۲۱.</ref> == | ||
در كتاب | در كتاب «[[عوالم العلوم (کتاب)|عوالم العلوم]]» فهرستى از راويان [[احاديث مرتبط با غدير|حدیث]] و شعرا و اهل لغت عامه كه معنى «اولى» را معناى اصلى «مولى» دانسته اند آورده<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۵۹ .</ref>، كه يكى از آنها سيوطى است. | ||
== نزول آيه تبليغ در غدير<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۸۷ . چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص ۴۵۴.</ref> == | == نزول آيه تبليغ در غدير<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۸۷ . چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص ۴۵۴.</ref> == | ||
يكى از وجوه دلالت | يكى از وجوه [[دلالت حدیث غدیر۱|دلالت حدیث غدیر]] بر [[امامت]] [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین علیه السلام]] نزول [[آیه تبلیغ و شبهات|آیه تبلیغ]] (يا ايها الرسول بلّغ...) در غدير است، كه از جمله مشهورترين آيات غدير آيه «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...»<ref>مائده / ۶۷ .</ref> مى باشد. | ||
جلال الدين سيوطى در «الدرّ المنثور» نزول آيه تبليغ در واقعه غدير خم و در فضيلت اميرالمؤمنين عليه السلام را از ابن | اختصاص آن به غدير هم نزد شيعه و غير شيعه از مسلمات است، و بين [[مفسّرین|مفسرین]] و محدثين [[اهل سنت]] مشهور است، اگر چه بعضى از آنان در صدد انحراف شأن نزول آيه بوده اند. | ||
در كنار شيعه، عده اى از بزرگان اهل سنت نيز نزول اين آيه در غدير را نقل كرده اند. از جمله عبدالرحمن بن ابى بكر سُيوطى، جلال الدين است: | |||
جلال الدين سيوطى در «الدرّ المنثور» نزول آيه تبليغ در واقعه غدير خم و در فضيلت اميرالمؤمنين عليه السلام را از ابن ابی حاتم و [[ابن مردویه]] و [[علی بن حسن دمشقی (ابوالقاسم، ابن عساکر)|ابن عساکر]] از [[سعد بن مالک انصاری (ابوسعید)|ابوسعید خُدری]] روايت كرده است. وى همچنين پنج حديث ديگر در مورد نزول آيه تبليغ بدون ذكر شأن نزول آن نقل كرده است.<ref>الدرّ المنثور فى التفسير بالمأثور: ج ۲ ص ۲۹۸. نفحات الازهار: ج ۸ ص ۱۹۵ - ۲۵۷.</ref> و اما روايت سيوطى در سبب نزول آيه تبليغ در روز غدير در كتاب «الدرّ المنثور» به وجوهى معتبر است: | |||
# سياق گفتار سيوطى چنين است است كه او از ميان اقوال، اين قول را حق مى دانسته است، زيرا قول ديگرى را نقل نكرده است. | # سياق گفتار سيوطى چنين است است كه او از ميان اقوال، اين قول را حق مى دانسته است، زيرا قول ديگرى را نقل نكرده است. | ||
# سيوطى در خطبه كتاب «الدرّ المنثور» تصريح كرده كه اخبار و احاديثى كه وى در ذيل آيات آورده از | # سيوطى در خطبه كتاب «الدرّ المنثور» تصريح كرده كه اخبار و احاديثى كه وى در ذيل آيات آورده از كتاب هاى معتبر استخراج شده است. | ||
# كتاب «الدرّ المنثور» از تفسيرهاى مقبول و مشهورى است كه دهلوى در رساله «اصول الحديث» در كنار تفاسير بسيار معتبر از آن ياد كرده و سپس گفته كه اين جامع ترين آنهاست. | # كتاب «الدرّ المنثور» از تفسيرهاى مقبول و مشهورى است كه دهلوى در رساله «اصول الحديث» در كنار تفاسير بسيار معتبر از آن ياد كرده و سپس گفته كه اين جامع ترين آنهاست. | ||
# سيوطى در موارد متعدد در «الدرّ المنثور» به ضعف خبر تصريح كرده است. اين نشان مى دهد كه اگر حديثى نزد او ضعيف باشد به ضعف آن هشدار مى دهد، و در اين مورد هيچ تضعيفى نكرده است. | # سيوطى در موارد متعدد در «الدرّ المنثور» به ضعف خبر تصريح كرده است. اين نشان مى دهد كه اگر حديثى نزد او ضعيف باشد به ضعف آن هشدار مى دهد، و در اين مورد هيچ تضعيفى نكرده است. | ||
# بزرگان حديث و كلام اهلسنت بسيار به احاديث «الدرّ المنثور» استناد و احتجاج كرده اند. از جمله: | # بزرگان حديث و كلام اهلسنت بسيار به احاديث «الدرّ المنثور» استناد و احتجاج كرده اند. از جمله: سيف الله بن اسدالله ملتانى در «تنبيه السفيه» كتاب «الدرّ المنثور» را در شمار كتاب هاى بسيار مهم ذكر كرده، و افزوده كه اين كتاب از مصادر «تحفه اثناعشريّه» از كتب اهل سنت است. همچنين در «الشوكة العمريّة»سيوطى از حافظان و بزرگان به نام اهل سنت است، تا جايى كه بعضى از دانشمندان عامه او را مجدّد قرن نهم ناميده اند. شرح حال مفصل سيوطى در جلد حديث مدينة العلم از كتاب «عبقات» آمده است. همچنين ابن مكتوم (ت ۶۸۲ يا ۶۸۳ - م ۷۴۹ ق) - كه سيوطى شعر حسّان را از تذكره او نقل كرده - از دانشمندان بزرگ اهل تسنن است: صفدى و ابن جَزَرى و سيوطى<ref>الوافى بالوفيات: ج ۷ ص ۷۴. طبقات القرّاء: ج ۱ ص ۷۰. حسن المحاضرة: ج ۱ ص ۴۷۰. بُغيَة الوُعاة فى طبقات اللغويّين و النُحاة: ج ۱ ص ۳۲۶.</ref>: وى را توثيق كرده و بسيار ستودهاند، به خصوص در حديث و تاريخ و فقه و ادبيات. »الدرّ اللقيط من البحر المحيط« در تفسير قرآن تأليف او است. | ||
# اضافه بر اين، به طور كلى دهلوى در كتابش «تحفه اثنى عشريه» دانشمندان و محدثان اهل سنت را به تقوى و عدالت و ديانت مشهور مى داند.<ref>تحفه اثناعشريه: باب يازدهم و در جواب طعن هشتم از مطاعن صحابه.</ref> | # اضافه بر اين، به طور كلى دهلوى در كتابش «تحفه اثنى عشريه» دانشمندان و محدثان اهل سنت را به تقوى و عدالت و ديانت مشهور مى داند.<ref>تحفه اثناعشريه: باب يازدهم و در جواب طعن هشتم از مطاعن صحابه.</ref> | ||
بنابراين، همه مناقشات دهلوى و غير او در اسانيد احاديث فضائل اميرالمؤمنين عليه السلام كه محدثان اهل سنت آنها را روايت و پيشوايان و حافظان در كتابهاى معتبرشان نقل كرده اند از اعتبار فرو مى افتد. يكى از اين اخبار | بنابراين، همه مناقشات دهلوى و غير او در اسانيد احاديث فضائل اميرالمؤمنين عليه السلام كه محدثان اهل سنت آنها را روايت و پيشوايان و حافظان در كتابهاى معتبرشان نقل كرده اند از اعتبار فرو مى افتد. يكى از اين اخبار [[احاديث مرتبط با غدير|حدیث]] نزول آيه تبليغ در روز غدير در فضيلت اميرالمؤمنين عليه السلام است. | ||
== نقل غديريّه حسّان بن ثابت<ref>چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص ۴۷۹.</ref> == | == نقل غديريّه حسّان بن ثابت<ref>چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص ۴۷۹.</ref> == | ||
يكى از وجوه دلالت | يكى از وجوه [[دلالت حدیث غدیر۱|دلالت حدیث غدیر]] بر امامت و جانشينى، شعر حسّان بن ثابت است. قضيه شعر سرودن [[حسان بن ثابت|حسّان بن ثابت]] در روز غدير خم، در مقابل و به اذن پيامبر صلى الله عليه و آله را شمارى از بزرگان [[اهل سنت]] نقل كرده اند، كه از جمله آنان عبدالرحمن بن ابى بكر سُيوطى (جلال الدين) است. | ||
سيوطى رساله اى دارد كه خود در آغاز آن چنين وصفش كرده است: اين رساله اى است كه در آن، اشعارى را گرد آوردم كه دربردارنده مضامين احاديث و آثار است و آن را «الأزهار» ناميده ام... . | |||
وى در اين كتاب از تذكره شيخ تاج الدين ابن مكتوم اشعار حسّان بن ثابت انصارى در غدير را نقل كرده است. در ادامه اشعارى از سيد حِميَرى و شاعرى ديگر آورده است. | |||
سيوطى از حافظان و بزرگان به نام اهل سنت است، تا جايى كه بعضى از دانشمندان عامه او را مجدّد قرن نهم ناميده اند. | |||
شرح حال مفصل سيوطى در جلد حديث مدينة العلم از كتاب «عبقات» آمده است. | |||
همچنين ابن مكتوم (ت ۶۸۲ يا ۶۸۳ - م ۷۴۹ ق) - كه سيوطى شعر حسّان را از تذكره او نقل كرده - از دانشمندان بزرگ اهل تسنن است: | |||
صفدى و ابن جَزَرى و سيوطى<ref>الوافى بالوفيات: ج ۷ ص ۷۴. طبقات القرّاء: ج ۱ ص ۷۰. حسن المحاضرة: ج ۱ ص ۴۷۰. بُغيَة الوُعاة فى طبقات اللغويّين و النُحاة: ج ۱ ص ۳۲۶.</ref>: وى را توثيق كرده و بسيار ستوده اند، به خصوص در حديث و [[تاریخ]] و [[فقه]] و [[ادبیات]]. «الدرّ اللقيط من البحر المحيط» در تفسير قرآن [[تألیف]] او است. | |||
== پانویس == | == پانویس == |