پرش به محتوا

بررسى و تحليل روايات جمعيّت حاضر در غدير: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
جمعيت حاضر در روز غدير و يا جمعيت همراه پيامبر صلى الله عليه و آله از مدينه به مكه از جمله امور جزئى است كه موجب اختلاف نظر مورخان و محدثان شده است.
جمعيت حاضر در روز غدير و يا جمعيت همراه پيامبر صلى الله عليه و آله از مدينه به مكه از جمله امور جزئى است كه موجب اختلاف نظر مورخان و محدثان شده است.


بنابراين، برخى منابع روايى و تاريخى شيعه پذيرش مسئله جانشينى حضرت امیر عليه السلام به عنوان امام در امر هدايت دينى و سياسى مردم امرى الهى، و وصيت پیامبر اکرم‏ صلی الله علیه و آله در روز غدير خم به آن امرى قطعى و متواتر است.
بنابراين، برخى منابع روايى و تاريخى شيعه پذيرش مسئله جانشينى حضرت امیر عليه السلام به عنوان امام در امر [[هدایت]] دينى و سياسى مردم امرى الهى، و وصيت پیامبر اکرم‏ صلی الله علیه و آله در روز غدير خم به آن امرى قطعى و متواتر است.


اما برخى از مورخان در ثبت و ضبط گزارش‏هاى جزئى اين واقعه اهتمام داشته، و برخى به صورت كلى آن را ثبت نموده ‏اند. از اين رو [[اهمیت]] دارد تا براى تبيين دقيق‏ تر، به جزئيات اين مسئله پرداخته شود.
اما برخى از مورخان در ثبت و ضبط گزارش‏هاى جزئى اين واقعه اهتمام داشته، و برخى به صورت كلى آن را ثبت نموده ‏اند. از اين رو [[اهمیت]] دارد تا براى تبيين دقيق‏ تر، به جزئيات اين مسئله پرداخته شود.
خط ۱۸: خط ۱۸:
اما از مباحثى كه كمتر به آن توجه شده و بدون بررسى و تحليل تاريخى از آن سخن به ميان آمده «تعداد جمعيت حاضر در غدير» است.
اما از مباحثى كه كمتر به آن توجه شده و بدون بررسى و تحليل تاريخى از آن سخن به ميان آمده «تعداد جمعيت حاضر در غدير» است.


مى‏ توان گفت علت عدم پرداختن به اين مسئله در كم اهميت بودن موضوع براى آنان بوده است، زيرا اهميت براى آنان در اصل موضوع غدير خم است و تعداد جمعيت در اين رويداد مهم دخالتى ندارد.
مى‏ توان گفت علت عدم پرداختن به اين مسئله در كم اهميت بودن موضوع براى آنان بوده است، زيرا [[اهمیت]] براى آنان در اصل موضوع غدير خم است و تعداد جمعيت در اين رويداد مهم دخالتى ندارد.


اما در اين نوشتار تلاش بر آن است تا بر اساس گزارش‏ هاى موجود، به بررسى روايى و تاريخى جمعيت غدير خم، با توجه به منابع كهن به صورتى تحليلى و توصيفى پرداخته شود، تا فوايد جزئى اين موضوع روشن شود.
اما در اين نوشتار تلاش بر آن است تا بر اساس گزارش‏ هاى موجود، به بررسى روايى و تاريخى جمعيت غدير خم، با توجه به منابع كهن به صورتى تحليلى و توصيفى پرداخته شود، تا فوايد جزئى اين موضوع روشن شود.
خط ۲۵: خط ۲۵:


== واقعه غدير خم ==
== واقعه غدير خم ==
رويداد تاريخى غدير خم بر اساس گزارش منابع فريقين در هجدهم ذى‏ الحجه سال دهم هجرت<ref>الخصال: ج ۲ ص ۳۹۵. تاريخ يعقوبى: ج ۱ ص ۵۰۸ . مناقب آل ابى ‏طالب (ابن شهرآشوب) : ج ۳ ص ۲۷. البداية و النهاية: ج ۵ ص ۲۰۹.</ref> در روز يكشنبه<ref>البداية و النهاية: ج ۵ ص ۲۰۹: الثامن‏ عشر من ذى ‏الحجه عام ئذ، و كان يوم الأحد بغدير خم تحت شجرة هناك. فبيّن فيها اشياء، و ذكر من فضل على‏ عليه السلام و امانته و ... .</ref> رخ داده است. ابن‏اثير به نقل يكى از شاهدان عينى غدير خم، زمان اين اجتماع بزرگ را بعد از نماز ظهر گزارش كرده است.
رويداد تاريخى غدير خم بر اساس گزارش منابع فريقين در هجدهم ذى‏ الحجه سال دهم هجرت<ref>الخصال: ج ۲ ص ۳۹۵. تاريخ يعقوبى: ج ۱ ص ۵۰۸ . مناقب آل ابى ‏طالب (ابن شهرآشوب) : ج ۳ ص ۲۷. البداية و النهاية: ج ۵ ص ۲۰۹.</ref> در روز يكشنبه<ref>البداية و النهاية: ج ۵ ص ۲۰۹: الثامن‏ عشر من ذى ‏الحجه عام ئذ، و كان يوم الأحد بغدير خم تحت شجرة هناك. فبيّن فيها اشياء، و ذكر من فضل على‏ عليه السلام و امانته و ... .</ref> رخ داده است. [[ابن ‏اثیر]] به نقل يكى از شاهدان عينى غدير خم، زمان اين اجتماع بزرگ را بعد از نماز ظهر گزارش كرده است.


طى اين گزارش [[ابوالطفیل]] مى‏ گويد: در [[حجةالوداع]] همراه پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله بوديم كه هنگام ظهر دستور داد مكانى را براى نماز مهيا كنيم و خارها را جمع كنيم.
طى اين گزارش [[ابوالطفیل]] مى‏ گويد: در [[حجةالوداع]] همراه پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه و آله بوديم كه هنگام ظهر دستور داد مكانى را براى نماز مهيا كنيم و خارها را جمع كنيم.


بعد از آن نماز خوانديم، و پيامبر صلى الله عليه وآله بعد از نماز دست حضرت امیر ‏عليه السلام را گرفت و فرمود: من كنت مولاه فهذا على ‏عليه السلام مولاه.<ref>اسد الغابة: ج ۵ ص ۲۵۲: نشهد انا اقبلنا مع رسول ‏اللَّه ‏صلى الله عليه وآله من حجةالوداع. حتى اذا كان الظهر، خرج رسول ‏اللَّه‏ صلى الله عليه وآله فأمر بشجرات فشددن، و القى عليهن ثوب. ثم نادى: الصلاة. فخرجنا فصلّينا. ثم قام فحمد اللَّه تعالى و اثنى عليه، ثم قال: يا ايها الناس، اتعلمون ان اللَّه عزوجل مولاى و انا مولى المؤمنين، و انى اولى بكم من انفسكم؟ يقول ذلك مراراً. قلنا: نعم، و هو آخذ بيدك يقول: من كنت مولاه فعلى مولاه. اللهم وال من والاه و عاد من عاداه. ثلاث مرات.</ref> و در آن روز گرما طاقت فرسا بود.<ref>اقبال الاعمال: ص ۴۵۶: و قد بلغنا غدير خم فى وقت لو طرح اللحم فيه على الارض لانشوى. الهداية الكبرى: ص ۱۰۳: و قد علمت انه كان يوماً شديد القيظ؛ يشيب فيه الطفل... . شرح الاخبار: ج ۱ ص ۹۹: و ذلك فى يوم ما اتى علينا يوم اشد حرّاً منه.</ref>
بعد از آن نماز خوانديم، و پيامبر صلى الله عليه وآله بعد از نماز دست حضرت امیر ‏عليه السلام را گرفت و فرمود: من كنت مولاه فهذا على ‏عليه السلام مولاه.<ref>اسد الغابة: ج ۵ ص ۲۵۲: نشهد انا اقبلنا مع رسول ‏اللَّه ‏صلى الله عليه وآله من حجةالوداع. حتى اذا كان الظهر، خرج رسول ‏اللَّه‏ صلى الله عليه وآله فأمر بشجرات فشددن، و القى عليهن ثوب. ثم نادى: الصلاة. فخرجنا فصلّينا. ثم قام فحمد اللَّه تعالى و اثنى عليه، ثم قال: يا ايها الناس، اتعلمون ان اللَّه عزوجل مولاى و انا مولى المؤمنين، و انى اولى بكم من انفسكم؟ يقول ذلك مراراً. قلنا: نعم، و هو آخذ بيدك يقول: من كنت مولاه فعلى مولاه. اللهم وال من والاه و عاد من عاداه. ثلاث مرات.</ref> و در آن روز گرما طاقت فرسا بود.<ref>اقبال الاعمال: ص ۴۵۶: و قد بلغنا غدير خم فى وقت لو طرح اللحم فيه على الارض لانشوى. الهداية الكبرى: ص ۱۰۳: و قد علمت انه كان يوماً شديد القيظ؛ يشيب فيه الطفل... . شرح الاخبار: ج ۱ ص ۹۹: و ذلك فى يوم ما اتى علينا يوم اشد حرّاً منه.</ref>
خط ۳۷: خط ۳۷:
وى همچنين «خمّ» را نام چاهى از بنى‏ مره ذكر كرده است. نيز نقلى از زمخشرى دارد كه خمّ نام مردى بوده است.<ref>معجم البلدان: ج ۲ ص ۳۹۰.</ref>
وى همچنين «خمّ» را نام چاهى از بنى‏ مره ذكر كرده است. نيز نقلى از زمخشرى دارد كه خمّ نام مردى بوده است.<ref>معجم البلدان: ج ۲ ص ۳۹۰.</ref>


او همچنين درباره منطقه جغرافيايى غدير خم مى ‏نويسد: و غدير خمّ: بين مكة و المدينة، بينه و بين الجحفة ميلان<ref>معجم البلدان: ج ۴ ص ۱۸۸.</ref>: غدير خم بين مكه و مدينه است، و تا جحفه دو مايل فاصله دارد.
او همچنين درباره منطقه جغرافيايى غدير خم مى ‏نويسد: و غدير خمّ: بين مكة و المدينة، بينه و بين الجحفة ميلان<ref>معجم البلدان: ج ۴ ص ۱۸۸.</ref>: غدير خم بين [[مکّه]] و [[مدینه]] است، و تا [[وادی جحفه|جحفه]] دو مايل فاصله دارد.


طبرسى نيز روايتى دارد كه طبق آن غدير در سه مايل قبل از جحفه واقع شده است.<ref>الاحتجاج: ص ۵۸ : فرحل، فلما بلغ غدير خم قبل الجحفة بثلاثة اميال.</ref>
طبرسی نيز روايتى دارد كه طبق آن غدير در سه مايل قبل از جحفه واقع شده است.<ref>الاحتجاج: ص ۵۸ : فرحل، فلما بلغ غدير خم قبل الجحفة بثلاثة اميال.</ref>


ابن‏ جوزى فاصله غدير تا جحفه را يک مايل قبل گزارش كرده است.<ref>المنتظم: ج ۱ ص ۱۴۶.</ref> اين در حالى است كه سيد بن طاووس مى‏ نويسد: مردم در جحفه توقف نمودند.<ref>اقبال الاعمال: ج ۱ ص ۴۵۵: فخرج رسول‏ اللَّه‏ صلى الله عليه وآله حتى نزل الجحفة. فلما نزل القوم و اخذوا منازلهم، اتاه جبرئيل.</ref>
ابن‏ جوزى فاصله غدير تا جحفه را يک مايل قبل گزارش كرده است.<ref>المنتظم: ج ۱ ص ۱۴۶.</ref> اين در حالى است كه [[سید بن طاووس]] مى‏ نويسد: مردم در جحفه توقف نمودند.<ref>اقبال الاعمال: ج ۱ ص ۴۵۵: فخرج رسول‏ اللَّه‏ صلى الله عليه وآله حتى نزل الجحفة. فلما نزل القوم و اخذوا منازلهم، اتاه جبرئيل.</ref>


محقق كتاب «الغارات» در معرفى جحفه مى‏ نويسد: جحفه روستاى بزرگى بوده كه در مسير مدينه به مكه واقع است، و فاصله آن از مكه چهار منزل است.
محقق كتاب «الغارات» در معرفى جحفه مى‏ نويسد: جحفه روستاى بزرگى بوده كه در مسير مدينه به مكه واقع است، و فاصله آن از مكه چهار منزل است.
خط ۶۴: خط ۶۴:
ائمه اطهار عليهم السلام جانشين انبياء عليهم السلام در تنفيذ احكام و اقامه حدود و حفظ شريعت و مربى تربيت مردم هستند. آنها معصوم هستند، همانند انبياء عليهم السلام.<ref>اوائل المقالات: ص ۶۵ .</ref>
ائمه اطهار عليهم السلام جانشين انبياء عليهم السلام در تنفيذ احكام و اقامه حدود و حفظ شريعت و مربى تربيت مردم هستند. آنها معصوم هستند، همانند انبياء عليهم السلام.<ref>اوائل المقالات: ص ۶۵ .</ref>


اجراى حدود الهى بر عهده سلطان اسلام است كه از جانب خداى متعال نصب شده، و آنان عبارتند از: امامان هدايت گر از آل ‏محمدعليهم السلام.<ref>المقنعة: ص ۸۱۰ .</ref>
اجراى حدود الهى بر عهده سلطان اسلام است كه از جانب خداى متعال نصب شده، و آنان عبارتند از: امامان هدايت گر از آل ‏محمد عليهم السلام.<ref>المقنعة: ص ۸۱۰ .</ref>


با اين تعاريف از مقام امامت، امام ‏عليه السلام نه تنها رئيس ادارى، قضايى و نظامى امت است، بلكه معلم و مربى مردم در امور تربيتى نيز هست.
با اين تعاريف از مقام امامت، امام ‏عليه السلام نه تنها رئيس ادارى، قضايى و نظامى امت است، بلكه معلم و مربى مردم در امور تربيتى نيز هست.
خط ۸۳: خط ۸۳:
در ميان اين طوائف، طايفه قريش در محدوده مكه با اعمال اين انديشه موجب گمراهى بيشتر مردم مناطق نيز مى ‏شد.
در ميان اين طوائف، طايفه قريش در محدوده مكه با اعمال اين انديشه موجب گمراهى بيشتر مردم مناطق نيز مى ‏شد.


در اين دوران جريان شرک به دنبال توسعه منافع و منابع انسانى و مالى بود. آنان از شمال و جنوب و شرق و غرب جزيرةالعرب به ارتباطات تجارى و سياسى مى ‏پرداختند.
در اين دوران جريان شرک به دنبال توسعه منافع و منابع انسانى و مالى بود. آنان از شمال و جنوب و شرق و غرب جزيرة العرب به ارتباطات تجارى و سياسى مى ‏پرداختند.


در اين روند، طوايف مسير خود را به همراهى فرا مى‏ خواندند، و هر كس همكارى مى ‏كرد از عنايات آنان برخوردار مى ‏شد، و در غير اين صورت حق ورود به مكه را پيدا نمى‏ كرد.
در اين روند، طوايف مسير خود را به همراهى فرا مى‏ خواندند، و هر كس همكارى مى ‏كرد از عنايات آنان برخوردار مى ‏شد، و در غير اين صورت حق ورود به مكه را پيدا نمى‏ كرد.


با آمدن دين اسلام بر محوريت توحيد و خداپرستى به جاى بت‏ پرستى و رهبرى و سرپرستى مردم توسط انبياء عليهم السلام و به كار گرفتن قوانين الهى، رفتار مشركان با اسلام و رسول ‏خدا صلى الله عليه و آله به گونه ‏اى ديگر شد. مشركان قريش با توجه به سرورى كه داشتند، توانستند قبل از اسلام در مقابل تمامى جريان ‏هاى فكرى و سياسى اقتدار خود را نشان دهند.
با آمدن دين اسلام بر محوريت توحيد و خداپرستى به جاى بت‏ پرستى و رهبرى و سرپرستى مردم توسط انبياء عليهم السلام و به كار گرفتن قوانين الهى، رفتار مشركان با [[اسلام]] و رسول ‏خدا صلى الله عليه و آله به گونه ‏اى ديگر شد.
 
مشركان قريش با توجه به سرورى كه داشتند، توانستند قبل از اسلام در مقابل تمامى جريان ‏هاى فكرى و سياسى اقتدار خود را نشان دهند.


گر چه در جزيرةالعرب اديان الهى همانند حنفا و يهود و مسيحيت وجود داشت، و اين اديان اعتقاد به توحيد، نبوت و معاد داشتند، اما چون متولى اقامه حدود الهى در ميان آنان نبود.
گر چه در جزيرةالعرب اديان الهى همانند حنفا و يهود و مسيحيت وجود داشت، و اين اديان اعتقاد به توحيد، نبوت و معاد داشتند، اما چون متولى اقامه حدود الهى در ميان آنان نبود.
خط ۹۳: خط ۹۵:
به عبارت ديگر: كسى توان تشكيل حكومت و قدرت بر اساس دين خدا را نداشت، مشركان توانسته بودند بر منطقه تسلط يابند.
به عبارت ديگر: كسى توان تشكيل حكومت و قدرت بر اساس دين خدا را نداشت، مشركان توانسته بودند بر منطقه تسلط يابند.


با آمدن دين مبين اسلام كه ماهيت آن نيز توحيد و نبوت و معاد بود، رفتار قريش با رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله دگرگون شد.
با آمدن دين مبين [[اسلام]] كه ماهيت آن نيز توحيد و نبوت و معاد بود، رفتار قريش با رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله دگرگون شد.


علت عمده آن فهميدن هدف اسلام و پيامبر صلى الله عليه و آله بود كه مى ‏خواست ريشه بت‏ پرستى را بخشكاند و منابع اربابى آنها را به خطر اندازد، و آنان مى ‏دانستند كه عمده تلاش رسول ‏خدا صلى الله عليه و آله تشكيل حكومت دينى براى اجراى حدود الهى، و در نتيجه تبيين قدرت اسلام و كوتاه شدن دست مشركان از منافع دنيوى است.
علت عمده آن فهميدن هدف اسلام و پيامبر صلى الله عليه و آله بود كه مى ‏خواست ريشه بت‏ پرستى را بخشكاند و منابع اربابى آنها را به خطر اندازد، و آنان مى ‏دانستند كه عمده تلاش رسول ‏خدا صلى الله عليه و آله تشكيل حكومت دينى براى اجراى حدود الهى، و در نتيجه تبيين قدرت اسلام و كوتاه شدن دست مشركان از منافع دنيوى است.


تا زمانى كه سرورى با مشركان و به ويژه قريش بود، مردم از ترس مشركان كمتر به اسلام گرايش پيدا مى‏ كردند. اما بعد از فتح [[مکّه]]، با ريخته شدن ترس مردم و حاكميت قوانين الهى، گرايش مردم به اسلام و روانه شدن به سوى مدينه افزايش پيدا كرد. بنابراين، با توجه به تشكيل قدرت اسلام، جمعيت مدينه نيز افزايش مى ‏يافت.
تا زمانى كه سرورى با مشركان و به ويژه قريش بود، مردم از ترس مشركان كمتر به [[اسلام]] گرايش پيدا مى‏ كردند.
 
اما بعد از فتح [[مکّه]]، با ريخته شدن ترس مردم و حاكميت قوانين الهى، گرايش مردم به اسلام و روانه شدن به سوى مدينه افزايش پيدا كرد.
 
بنابراين، با توجه به تشكيل قدرت اسلام، جمعيت مدينه نيز افزايش مى ‏يافت.


مؤيد اين سخن حضور قبائل مختلف و نمايندگان آنان در مدينه به محضر رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله است.
مؤيد اين سخن حضور قبائل مختلف و نمايندگان آنان در مدينه به محضر رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله است.
خط ۱۱۳: خط ۱۱۹:
در اين جنگ، سپاه همانند ديگر جهادها از مردمان مدينه و طوايف اطراف تشكيل مى‏ شد.
در اين جنگ، سپاه همانند ديگر جهادها از مردمان مدينه و طوايف اطراف تشكيل مى‏ شد.


كمترين رقمى كه براى جمعيت سپاه اسلام در اين جنگ ذكر كرده ‏اند سى هزار نفر است<ref>  انساب الاشراف: ج ۱ ص ۳۶۸. البدء و التاريخ: ج ۴ ص ۲۳۹. التنبيه و الاشراف: ص ۲۳۵. فتح البارى: ج ۸ ص ۸۷ : خرجنا مع رسول‏ اللَّه۹ الى غزوة تبوك، زيادة على ثلاثين الفاً. </ref> و گرنه آمار سپاه [[اسلام]] را هفتاد هزار<ref>عمدة القارى: ج ۱۸ ص ۴۵، از ابوزرعه رازى.</ref>، يک صد هزار<ref>تاريخ ابن‏ خلدون: ج ۱ ص ۲۰۴.</ref> بدون حساب حاضرين در شهر مدينه هم نقل كرده ‏اند.
كمترين رقمى كه براى جمعيت سپاه [[اسلام]] در اين جنگ ذكر كرده ‏اند سى هزار نفر است<ref>  انساب الاشراف: ج ۱ ص ۳۶۸. البدء و التاريخ: ج ۴ ص ۲۳۹. التنبيه و الاشراف: ص ۲۳۵. فتح البارى: ج ۸ ص ۸۷ : خرجنا مع رسول‏ اللَّه۹ الى غزوة تبوك، زيادة على ثلاثين الفاً. </ref> و گرنه آمار سپاه اسلام را هفتاد هزار<ref>عمدة القارى: ج ۱۸ ص ۴۵، از ابوزرعه رازى.</ref>، يک صد هزار<ref>تاريخ ابن‏ خلدون: ج ۱ ص ۲۰۴.</ref> بدون حساب حاضرين در شهر مدينه هم نقل كرده ‏اند.


نكته قابل توجه در اين بخش، عدم نياز به حضور كودكان، نوجوان، و زنان در جنگ‏ هاست، و حضور چند بچه يا تعدادى زن در برخى از جنگ‏ ها به معناى همراهى تمامى زنان و فرزندان در جنگ نيست.
نكته قابل توجه در اين بخش، عدم نياز به حضور كودكان، نوجوان، و زنان در جنگ‏ هاست، و حضور چند بچه يا تعدادى زن در برخى از جنگ‏ ها به معناى همراهى تمامى زنان و فرزندان در جنگ نيست.
خط ۱۳۱: خط ۱۳۷:
حتى اين بار [[زن|زنان]] و كودكان و نوجوانان و افراد كهنسال نيز در غدير شركت دارند. از آن گذشته، سفر نيز يک سفر پرجاذبه عبادى و معنوى است، و هيچ خطرى هم در آن كسى را تهديد نمى ‏كند.
حتى اين بار [[زن|زنان]] و كودكان و نوجوانان و افراد كهنسال نيز در غدير شركت دارند. از آن گذشته، سفر نيز يک سفر پرجاذبه عبادى و معنوى است، و هيچ خطرى هم در آن كسى را تهديد نمى ‏كند.


بنابراين و با توجه به مطالبى كه گفته شد، هيچ يک از آمارهايى كه مورخان براى حاضران در غدير ذكر كرده ‏اند مبالغه ‏آميز و به دور از واقع نخواهد بود. به خصوص كه هيچ مانع بازدارنده ‏اى هم وجود نداشته تا از حضور مسلمانان در حجةالوداع جلوگيرى كند.
بنابراين و با توجه به مطالبى كه گفته شد، هيچ يک از آمارهايى كه مورخان براى حاضران در غدير ذكر كرده ‏اند مبالغه ‏آميز و به دور از واقع نخواهد بود.
 
به خصوص كه هيچ مانع بازدارنده ‏اى هم وجود نداشته تا از حضور مسلمانان در حجةالوداع جلوگيرى كند.


=== ب) فراخوانى مردم به حجةالوداع ===
=== ب) فراخوانى مردم به حجةالوداع ===
خط ۱۸۱: خط ۱۸۹:
اين روايت را مجلسى نيز آورده است.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۵۸.</ref>
اين روايت را مجلسى نيز آورده است.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۵۸.</ref>


در تفسیر فرات کوفی نيز روايتى از [[عمار بن یاسر عنسی (ابوالیقظان)|عمار]] چنين نقل شده است: در مجلس ابن‏ عباس بوديم و او سخنرانى مى‏ كرد، كه ابوذر بلند شد و گفت: اى مردم، آيا مى ‏دانيد پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: راستگوتر از [[ابوذر غفاری|ابوذر]] نيست؟ همه گفتند: آرى.  
در تفسیر فرات کوفی نيز روايتى از [[عمار بن یاسر عنسی (ابوالیقظان)|عمار]] چنين نقل شده است: در مجلس ابن‏ عباس بوديم و او سخنرانى مى‏ كرد، كه ابوذر بلند شد و گفت: اى مردم، آيا مى ‏دانيد پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:  
 
راستگوتر از [[ابوذر غفاری|ابوذر]] نيست؟ همه گفتند: آرى.  


ابوذر گفت: پس بدانيد پيامبر صلى الله عليه و آله روز غدير كه ۱۳۰۰ مرد بوديم... ، فرمود: هر كس من مولاى اويم پس على ‏عليه السلام مولاى او است.  
ابوذر گفت: پس بدانيد پيامبر صلى الله عليه و آله روز غدير كه ۱۳۰۰ مرد بوديم... ، فرمود: هر كس من مولاى اويم پس على ‏عليه السلام مولاى او است.  
خط ۱۹۶: خط ۲۰۶:
همچنين قابل ذكر است كه روايت دوم داراى اضطراب در محتوا مى ‏باشد. در اين روايت [[ابوذر غفاری|ابوذر]] براى اثبات حقانيت سخنش ابتدا به اثبات صادق بودن خود مى‏ پردازد، و بعد به بيان كميت جمعيت مى‏ پردازد. و حال آنكه دفاع از خود زمانى صحيح است كه مورد اتهام واقع شده باشد، و در اينجا اتهامى وجود ندارد.
همچنين قابل ذكر است كه روايت دوم داراى اضطراب در محتوا مى ‏باشد. در اين روايت [[ابوذر غفاری|ابوذر]] براى اثبات حقانيت سخنش ابتدا به اثبات صادق بودن خود مى‏ پردازد، و بعد به بيان كميت جمعيت مى‏ پردازد. و حال آنكه دفاع از خود زمانى صحيح است كه مورد اتهام واقع شده باشد، و در اينجا اتهامى وجود ندارد.


علاوه بر اين نكته، بايد افزود كه روايت اول به نقل از امام باقر عليه السلام مى‏باشد، و حال آنكه روايت دوم به نقل از جناب عمار است. طبق قاعده، امام باقر عليه السلام تعداد جمعيت را بايد از عمار و سخنان ابوذر نقل كند، اما آن حضرت هيچ كدام از اين دور راوى را در استنادش نياورده است، و مرسل بودن روايت اول هم ثابت شد.<ref>در گزارش ابن ‏شهرآشوب ابتدا به جريان محبت و دشمنى اشاره مى‏ كند، و در پايان به جمله من كنت مولاه، و در گزارش عمار ابتدا به جمله من كنت مولاه و بعد به جريان محبت ودشمنى با امام على‏ عليه السلام اشاره شده است.</ref>
علاوه بر اين نكته، بايد افزود كه روايت اول به نقل از امام باقر عليه السلام مى‏باشد، و حال آنكه روايت دوم به نقل از جناب عمار است.
 
طبق قاعده، امام باقر عليه السلام تعداد جمعيت را بايد از عمار و سخنان ابوذر نقل كند، اما آن حضرت هيچ كدام از اين دور راوى را در استنادش نياورده است، و مرسل بودن روايت اول هم ثابت شد.<ref>در گزارش ابن ‏شهرآشوب ابتدا به جريان محبت و دشمنى اشاره مى‏ كند، و در پايان به جمله من كنت مولاه، و در گزارش عمار ابتدا به جمله من كنت مولاه و بعد به جريان محبت ودشمنى با امام على‏ عليه السلام اشاره شده است.</ref>


=== ب) ده هزار نفر ===
=== ب) ده هزار نفر ===
دسته ديگرى از روايات تعداد جمعيت غدير را ده هزار نفر را گزارش كرده ‏اند. چنانچه ابن شهرآشوب در مناقب و عياشى ذيل آيه ۶۷ سوره مائده از امام صادق‏ عليه السلام نقل مى‏ كنند كه فرمود: من تعجب مى ‏كنم از اينكه مدعى با آوردن دو شاهد حقش را مى‏ گيرد، اما على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام با ده هزار شاهد حقش ضايع شد. امام‏ عليه السلام ادامه مى‏ دهد: پيامبر صلى الله عليه و آله از مدينه خارج شد در حالى كه پنج هزار نفر از مدينه همراه حضرت بودند، و پنج هزار نفر هم از مكه پيامبر صلى الله عليه و آله را مشايعت كردند.<ref>تفسير العياشى: ج ۱ ص ۳۳۲: عن عمر بن يزيد، قال: قال ابوعبدالله‏ عليه السلام ابتداءاً منه: العجب يا اباحفص لما لقى على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام؛ انه كان له عشرة الف شاهد لم يقدر على اخذ حقه، و الرجل يأخذ حقه بشاهدين. ان رسول‏ الله‏ صلى الله عليه وآله خرج من المدينة حاجّاً و معه خمسة آلاف، و رجع من مكة و قد شيّعه خمسة آلاف من اهل مكة. فلما انتهى الجحفة، نزل جبرئيل بولاية على ‏عليه السلام... .</ref>
دسته ديگرى از روايات تعداد جمعيت غدير را ده هزار نفر را گزارش كرده ‏اند. چنانچه ابن شهرآشوب در مناقب و عياشى ذيل آيه ۶۷ سوره مائده از [[امام صادق‏ علیه السلام]] نقل مى‏ كنند كه فرمود:
 
من تعجب مى ‏كنم از اينكه مدعى با آوردن دو شاهد حقش را مى‏ گيرد، اما على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام با ده هزار شاهد حقش ضايع شد. امام‏ عليه السلام ادامه مى‏ دهد:
 
پيامبر صلى الله عليه و آله از مدينه خارج شد در حالى كه پنج هزار نفر از مدينه همراه حضرت بودند، و پنج هزار نفر هم از مكه پيامبر صلى الله عليه و آله را مشايعت كردند.<ref>تفسير العياشى: ج ۱ ص ۳۳۲: عن عمر بن يزيد، قال: قال ابوعبدالله‏ عليه السلام ابتداءاً منه: العجب يا اباحفص لما لقى على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام؛ انه كان له عشرة الف شاهد لم يقدر على اخذ حقه، و الرجل يأخذ حقه بشاهدين. ان رسول‏ الله‏ صلى الله عليه وآله خرج من المدينة حاجّاً و معه خمسة آلاف، و رجع من مكة و قد شيّعه خمسة آلاف من اهل مكة. فلما انتهى الجحفة، نزل جبرئيل بولاية على ‏عليه السلام... .</ref>


=== نقد و بررسى ===
=== نقد و بررسى ===
اين روايت مرسل است و در سند آن تنها عمر بن يزيد قرار دارد. علاوه بر اين، اشكالات ديگرى بر اين گزارش وارد است. در اين روايات اشاره به حضور پنج هزار نفر از مدينه شده است، و به حضور مردم اطراف و اكناف آن و دعوت پيامبر صلى الله عليه و آله نسبت به حضور آنان براى حج اشاره ‏اى نشده است. در ادامه روايت، اشاره به حضور پنج هزار نفر از مردم مكه نيز شده است. در حالى كه در گزارش جمعيت هزار و سيصد نفرى به اين موضوع اشاره نشده بود.
اين روايت مرسل است و در سند آن تنها عمر بن يزيد قرار دارد. علاوه بر اين، اشكالات ديگرى بر اين گزارش وارد است.
 
در اين روايات اشاره به حضور پنج هزار نفر از مدينه شده است، و به حضور مردم اطراف و اكناف آن و دعوت پيامبر صلى الله عليه و آله نسبت به حضور آنان براى حج اشاره ‏اى نشده است.
 
در ادامه روايت، اشاره به حضور پنج هزار نفر از مردم مكه نيز شده است. در حالى كه در گزارش جمعيت هزار و سيصد نفرى به اين موضوع اشاره نشده بود.


همچنين قابل ذكر است:
همچنين قابل ذكر است:
خط ۲۰۸: خط ۲۲۸:
'''اولاً:''' هيچ امرى از سوى رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله مبنى بر لزوم مشايعت مردم مكه در منابع ثبت نشده است، و دليل عدم حضور آنان امر الهى به حضور حاجيان در مكان غدير است كه پيامبر صلى الله عليه و آله حجاج جلو كاروان را امر به بازگشت كرد و منتظر حجاج عقب مانده شد.
'''اولاً:''' هيچ امرى از سوى رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله مبنى بر لزوم مشايعت مردم مكه در منابع ثبت نشده است، و دليل عدم حضور آنان امر الهى به حضور حاجيان در مكان غدير است كه پيامبر صلى الله عليه و آله حجاج جلو كاروان را امر به بازگشت كرد و منتظر حجاج عقب مانده شد.


'''ثانياً:''' فاصله مكه تا جحفه فاصله بسيارى است، و بر فرض كه مردم قصد بدرقه رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله را داشته‏ اند، مشايعت كردن تا حدود ۱۸۰ كيلومتر براى آنان بسيار بعيد است. همچنين اگر قرار باشد جمعيتى را به اين مقدار اضافه كنيم، بايد جمعيت همراه امام على‏عليه السلام را كه از يمن به حج آمده بودند و قصد بازگشت به مدينه را داشتند را يادآورى مى‏كرد. در حالى كه هيچ اشاره ‏اى به اين جمعيت نشده است، و اين براى يک راوى كه همه چيز را ثبت مى‏كند اشكال بزرگى است.
'''ثانياً:''' فاصله مكه تا جحفه فاصله بسيارى است، و بر فرض كه مردم قصد بدرقه رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله را داشته‏ اند، مشايعت كردن تا حدود ۱۸۰ كيلومتر براى آنان بسيار بعيد است.


شيخ حر عاملى نيز در روايتى قول ده هزار نفر را آورده است. وى مى ‏افزايد: چه بسا اين ده هزار نفر همه از مدينه بوده ‏اند.<ref>وسائل الشيعة: ج ۲۷ ص ۲۳۸: عن عمر بن يزيد، قال: قال ابوعبدالله ‏عليه السلام ابتداءاً منه: العجب لما لقى على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام؛ انه كان له عشرة آلاف شاهد لم يقدر على اخذ حقه، و الرجل يأخذ حقه بشاهدين. اقول لعل العشرة آلاف كانوا حاضرين فى المدينة و الباقون كانوا تفرّقوا فى البلدان.</ref> يعنى ايشان هم جمعيت ده هزار نفرى غدير را نمى ‏پذيرد، بلكه جمعيت مردم مدينه را اين مقدار حدس زده است. بنابراين مى ‏توان گفت: اين روايت با بر طرف شدن ضعف سند و محتواى آن، تنها مى ‏تواند جمعيت اهل مدينه كه در غدير حاضرند و يا با پيامبر صلى الله عليه و آله از مدينه خارج شده ‏اند را ثابت كند.
همچنين اگر قرار باشد جمعيتى را به اين مقدار اضافه كنيم، بايد جمعيت همراه امام على‏عليه السلام را كه از يمن به حج آمده بودند و قصد بازگشت به مدينه را داشتند را يادآورى مى ‏كرد.
 
در حالى كه هيچ اشاره ‏اى به اين جمعيت نشده است، و اين براى يک راوى كه همه چيز را ثبت مى‏كند اشكال بزرگى است.
 
شيخ حر عاملى نيز در روايتى قول ده هزار نفر را آورده است. وى مى ‏افزايد: چه بسا اين ده هزار نفر همه از مدينه بوده ‏اند.<ref>وسائل الشيعة: ج ۲۷ ص ۲۳۸: عن عمر بن يزيد، قال: قال ابوعبدالله ‏عليه السلام ابتداءاً منه: العجب لما لقى على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام؛ انه كان له عشرة آلاف شاهد لم يقدر على اخذ حقه، و الرجل يأخذ حقه بشاهدين. اقول لعل العشرة آلاف كانوا حاضرين فى المدينة و الباقون كانوا تفرّقوا فى البلدان.</ref>
 
يعنى ايشان هم جمعيت ده هزار نفرى غدير را نمى ‏پذيرد، بلكه جمعيت مردم مدينه را اين مقدار حدس زده است. بنابراين مى ‏توان گفت:
 
اين روايت با بر طرف شدن ضعف سند و محتواى آن، تنها مى ‏تواند جمعيت اهل مدينه كه در غدير حاضرند و يا با پيامبر صلى الله عليه و آله از مدينه خارج شده ‏اند را ثابت كند.


بنا به آنچه در موسوعه [[تاریخ]] اسلام آمده، در صورت پذيرش اين خبر مى‏ توان گفت: اين خبر شايد در صدد بيان جمعيت اصحابى از مدينه و مكه است كه مى‏ شناختند.<ref>موسوعة التاريخ الاسلامى: ج ۴ ص ۶۲۷ .</ref>
بنا به آنچه در موسوعه [[تاریخ]] اسلام آمده، در صورت پذيرش اين خبر مى‏ توان گفت: اين خبر شايد در صدد بيان جمعيت اصحابى از مدينه و مكه است كه مى‏ شناختند.<ref>موسوعة التاريخ الاسلامى: ج ۴ ص ۶۲۷ .</ref>


=== ج) دوازده هزار نفر ===
=== ج) دوازده هزار نفر ===
عياشى در روايت ديگرى ذيل آيه ۵۵ سوره مائده، به نقل از صفوان جمال از [[امام صادق‏ علیه السلام]] تعداد جمعيت حاضر در غدير را دوازده هزار نفر نقل مى‏ كند. در اين صورت امام‏ عليه السلام فرمودند: با آنكه جمعيت حاضر در غدير دوازده هزار نفر بودند، ولى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام نتوانست حق خود را بگيرد. در حالى كه يک شخص با دو شاهد مى ‏تواند حق خود را پس بگيرد.<ref>تفسير العياشى: ج ۱ ص ۳۲۹: عن صفوان الجمّال، قال: قال ابوعبدالله‏ عليه السلام: لقد حضر الغدير اثناعشر الف رجل يشهدون لعلى بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام، فما قدر على اخذ حقه. و ان احدكم يكون له المال و له شاهدان فيأخذ حقه. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۳۹.</ref>
عياشى در روايت ديگرى ذيل آيه ۵۵ سوره مائده، به نقل از صفوان جمال از [[امام صادق‏ علیه السلام]] تعداد جمعيت حاضر در غدير را دوازده هزار نفر نقل مى‏ كند. در اين صورت امام‏ عليه السلام فرمودند:
 
با آنكه جمعيت حاضر در غدير دوازده هزار نفر بودند، ولى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام نتوانست حق خود را بگيرد. در حالى كه يک شخص با دو شاهد مى ‏تواند حق خود را پس بگيرد.<ref>تفسير العياشى: ج ۱ ص ۳۲۹: عن صفوان الجمّال، قال: قال ابوعبدالله‏ عليه السلام: لقد حضر الغدير اثناعشر الف رجل يشهدون لعلى بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام، فما قدر على اخذ حقه. و ان احدكم يكون له المال و له شاهدان فيأخذ حقه. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۳۹.</ref>


=== نقد و بررسى ===
=== نقد و بررسى ===
اين روايت نيز مرسله است. در اين روايت كه محتواى آن با روايت ده هزار نفرى يكى است، اشاره به جمعيت دوازده هزار نفر در روز غدير شده است. بنابراين، با وجود اختلاف تعداد جمعيت مواجه هستيم. در اين تعارض بايد سراغ قرائن رفت، و ما هيچ قرينه ‏اى نداريم. نكته ديگر اينكه اين روايت به نقل از صفوان جمال است و از عمر بن يزيد نقل نشده است. از اين جهت روشن است كه اختلاف هم در محتوى و هم در سند وجود دارد. لذا مى‏ توان گفت ايراد گزارش قبلى در اينجا نيز وارد است.
اين روايت نيز مرسله است. در اين روايت كه محتواى آن با روايت ده هزار نفرى يكى است، اشاره به جمعيت دوازده هزار نفر در روز غدير شده است.
 
بنابراين، با وجود اختلاف تعداد جمعيت مواجه هستيم. در اين تعارض بايد سراغ قرائن رفت، و ما هيچ قرينه ‏اى نداريم.
 
نكته ديگر اينكه اين روايت به نقل از صفوان جمال است و از عمر بن يزيد نقل نشده است. از اين جهت روشن است كه اختلاف هم در محتوى و هم در سند وجود دارد.
 
لذا مى‏ توان گفت ايراد گزارش قبلى در اينجا نيز وارد است.


=== د) هفده هزار نفر ===
=== د) هفده هزار نفر ===
سبزوارى در كتاب «جامع الاخبار» طبق نقلى جمعيت حاضر در غدير را هفده هزار نفر دانسته است. وى مى ‏نويسد: به نقل از محمد بن سنان از زراره كه گفت: شنيدم [[امام صادق‏ علیه السلام]] فرمود: هنگامى كه رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله در [[حجةالوداع]] از [[مدینه]] به سمت [[مکّه]] خارج شد و تصميم به بازگشت داشت -  در خبر ديگرى آمده است: هنگام خروج رسول ‏خدا صلى الله عليه و آله از مكه -  دوازده هزار نفر از يمن و پنج هزار از مردم مدينه وى را همراهى مى‏ كردند.<ref>جامع الاخبار: ص ۱۰: عن محمد بن سنان، عن زرارة بن اعين، قال: سمعت الصادق جعفر بن محمدعليه السلام قال: لما خرج رسول‏ الله ‏صلى الله عليه و آله الى مكة حجةالوداع. فلما انصرف منها. و فى خبر آخر: و قد شيّعه من مكة اثنى‏عشر الف رجل من اليمن و خمسة آلاف رجل من المدينة... .</ref>
سبزوارى در كتاب «جامع الاخبار» طبق نقلى جمعيت حاضر در غدير را هفده هزار نفر دانسته است. وى مى ‏نويسد: به نقل از محمد بن سنان از زراره كه گفت: شنيدم [[امام صادق‏ علیه السلام]] فرمود:
 
هنگامى كه رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله در [[حجةالوداع]] از [[مدینه]] به سمت [[مکّه]] خارج شد و تصميم به بازگشت داشت -  در خبر ديگرى آمده است: هنگام خروج رسول ‏خدا صلى الله عليه و آله از مكه - 
 
دوازده هزار نفر از يمن و پنج هزار از مردم مدينه وى را همراهى مى‏ كردند.<ref>جامع الاخبار: ص ۱۰: عن محمد بن سنان، عن زرارة بن اعين، قال: سمعت الصادق جعفر بن محمد عليهما السلام قال: لما خرج رسول‏ الله ‏صلى الله عليه و آله الى مكة حجةالوداع. فلما انصرف منها. و فى خبر آخر: و قد شيّعه من مكة اثنى‏عشر الف رجل من اليمن و خمسة آلاف رجل من المدينة... .</ref>


=== نقد و بررسى ===
=== نقد و بررسى ===
در نقد و بررسى روايت عياشى درباره حضور مردم مكه در غدير خم گفته شد كه آمدن اهل مكه تا غدير دليلى ندارد. از طرفى، از سوى پيامبر صلى الله عليه و آله امرى بر حضور آنان اعلام نشده بود كه ايشان را تا غدير همراهى كنند. اين نقد به طريق اولى بر حضور يمنى ‏ها نيز وارد است، زيرا يمنى ‏ها مى ‏بايست به طرف جنوب مكه حركت كنند تا به يمن برسند. بر فرض پذيرش حضور يمنى‏ ها در غدير، تنها مى ‏توان جمعيت همراه امام على عليه السلام از يمن را پذيرفت.
در نقد و بررسى [[فرهنگ غدیر در تاریخ|روایت]] عیاشی درباره حضور مردم [[مکّه]] در غدير خم گفته شد كه آمدن اهل مکّه تا غدير دليلى ندارد.
 
از طرفى، از سوى پيامبر صلى الله عليه و آله امرى بر حضور آنان اعلام نشده بود كه ايشان را تا غدير همراهى كنند.
 
اين نقد به طريق اولى بر حضور يمنى ‏ها نيز وارد است، زيرا يمنى ‏ها مى ‏بايست به طرف جنوب مكه حركت كنند تا به يمن برسند.


نيز قابل ذكر است كه اين روايت در تعارض با روايات ديگر در تعداد جمعيت است. و با توجه به برخى اخبار همانند [[ابن‏ کثیر]] در «البداية و النهاية» و برخى ديگر از منابع [[اهل‏ سنت]] كه جمعيت حاضر در حج از زنان و مردان و صحابه همراه رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله را چهل هزار نفر نقل كرده ‏اند<ref>البداية و النهاية: ج ۵ ص ۱۳۷: و قد كان معه فى حجةالوداع قريب من اربعين الفاً. المقنع فى علوم الحديث (انصارى): ج ۲ ص ۴۹۷. سيرة النبى المختار صلى الله عليه و آله (حضرمى): ج ۱ ص ۷۷: و فى السنة العاشرة حج حجةالوداع، و حج بأزواجه كلهنّ و بخلق كثير. فحضرها من الصحابة اربعون الفاً، رضى اللَّه عنهم.</ref>، مى‏ توان گفت: جمعيت غدير خم قابل توجه بوده است، و اعداد زير چهل هزار قابل پذيرش نيستند.
بر فرض پذيرش حضور يمنى‏ ها در غدير، تنها مى ‏توان جمعيت همراه امام على عليه السلام از [[یمن]] را پذيرفت.
 
نيز قابل ذكر است كه اين روايت در تعارض با روايات ديگر در تعداد جمعيت است. و با توجه به برخى اخبار همانند [[ابن‏ کثیر]] در «البداية و النهاية» و برخى ديگر از منابع [[اهل‏ سنت]] كه جمعيت حاضر در حج از [[اتمام حجت بانوان با غدیر|زنان]] و مردان و صحابه همراه رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله را چهل هزار نفر نقل كرده ‏اند<ref>البداية و النهاية: ج ۵ ص ۱۳۷: و قد كان معه فى حجةالوداع قريب من اربعين الفاً. المقنع فى علوم الحديث (انصارى): ج ۲ ص ۴۹۷. سيرة النبى المختار صلى الله عليه و آله (حضرمى): ج ۱ ص ۷۷: و فى السنة العاشرة حج حجةالوداع، و حج بأزواجه كلهنّ و بخلق كثير. فحضرها من الصحابة اربعون الفاً، رضى اللَّه عنهم.</ref>، مى‏ توان گفت: جمعيت غدير خم قابل توجه بوده است، و اعداد زير چهل هزار قابل پذيرش نيستند.


=== هـ) شصت هزار نفر ===
=== هـ) شصت هزار نفر ===
خط ۲۳۲: خط ۲۷۸:


=== نقد و بررسى ===
=== نقد و بررسى ===
ابن‏ جبر -  كه از نويسندگان قرن هفتم هجرى است -  دو نقل درباره جمعيت غدير خم دارد. ابتدا بدون ذكر سند مى‏ نويسد: روايت شده كه جمعيت غدير شصت هزار نفر بوده، و نقل ديگرى مى ‏گويد: هشتاد و شش هزار هم نقل شده است.<ref>نهج الايمان: ص ۱۲۲: و قيل ستة و ثمانون الف شاهد.</ref> اين قول چندان پذيرفتنى نيست، زيرا روايت ايشان به هيچ منبع يا شخصى منسوب نيست، و به عبارت ديگرى سندى براى آن نقل نشده و قابل پذيرش نيست.
ابن‏ جبر -  كه از نويسندگان قرن هفتم هجرى است -  دو نقل درباره جمعيت غدير خم دارد. ابتدا بدون ذكر سند مى‏ نويسد: روايت شده كه جمعيت غدير شصت هزار نفر بوده، و نقل ديگرى مى ‏گويد:
 
هشتاد و شش هزار هم نقل شده است.<ref>نهج الايمان: ص ۱۲۲: و قيل ستة و ثمانون الف شاهد.</ref> اين قول چندان پذيرفتنى نيست، زيرا روايت ايشان به هيچ منبع يا شخصى منسوب نيست، و به عبارت ديگرى سندى براى آن نقل نشده و قابل پذيرش نيست.


=== و) هفتاد هزار نفر ===
=== و) هفتاد هزار نفر ===
[[امام باقر علیه السلام]] در [[روایت]] ديگرى تعداد جمعيت غدير را هفتاد هزار نفر نقل مى ‏فرمايد. فتّال نيشابورى و طبرسى اين روايت را با ذكر تمامى اسناد چنين نقل كرده‏ اند: رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله همراه هفتاد هزار نفر از اهالى مدينه و اطراف آن عازم مكه شده و از مدينه خارج شدند، و همه جماعت مسلمان در طول اين سفر قدم به قدم از تمام اعمال آن حضرت پيروى مى ‏كردند.<ref>روضة الواعظين و بصيرد المتعظى: ص ۸۹ . الاحتجاج: ج ۱ ص ۵۷ : ... حجّ مع رسول‏ الله ‏صلى الله عليه و آله من اهل المدينة و اهل الاطراف و الاعراب سبعين الف انسان او يزيدون، على نحو عدد اصحاب موسى ‏عليه السلام السبعين الف. الذين اخذ عليهم بيعة هارون، فنكثوا و اتبعوا العجل و السامرى. و كذلك اخذ رسول‏ الله‏ صلى الله عليه و آله البيعة لعلى‏ عليه السلام بالخلافة على عدد اصحاب موسى‏ عليه السلام، فنكثوا البيعة و اتبعوا العجل و السامرى، سنّة بسنّة و مثلاً بمثل... .</ref>
[[امام باقر علیه السلام]] در [[روایت]] ديگرى تعداد جمعيت غدير را هفتاد هزار نفر نقل مى ‏فرمايد. فتّال نيشابورى و طبرسى اين روايت را با ذكر تمامى اسناد چنين نقل كرده‏ اند:
 
رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله همراه هفتاد هزار نفر از اهالى مدينه و اطراف آن عازم مكه شده و از مدينه خارج شدند، و همه جماعت مسلمان در طول اين سفر قدم به قدم از تمام اعمال آن حضرت پيروى مى ‏كردند.<ref>روضة الواعظين و بصيرد المتعظى: ص ۸۹ . الاحتجاج: ج ۱ ص ۵۷ : ... حجّ مع رسول‏ الله ‏صلى الله عليه و آله من اهل المدينة و اهل الاطراف و الاعراب سبعين الف انسان او يزيدون، على نحو عدد اصحاب موسى ‏عليه السلام السبعين الف. الذين اخذ عليهم بيعة هارون، فنكثوا و اتبعوا العجل و السامرى. و كذلك اخذ رسول‏ الله‏ صلى الله عليه و آله البيعة لعلى‏ عليه السلام بالخلافة على عدد اصحاب موسى‏ عليه السلام، فنكثوا البيعة و اتبعوا العجل و السامرى، سنّة بسنّة و مثلاً بمثل... .</ref>


ابوالفرج حلبى شافعى نيز در گزارش يكى از اقوال موجود درباره جمعيت همراه پيامبر صلى الله عليه و آله در آخرين حج را هفتاد هزار نقل كرده است. وى مى‏ نويسد: اين جمعيت با توجه به منع حضور برخى به خاطر بيمارى وبا از حضور در حج بود.<ref>السيرة الحلبية: ج ۳ ص ۳۶۳.</ref>
ابوالفرج حلبى شافعى نيز در گزارش يكى از اقوال موجود درباره جمعيت همراه پيامبر صلى الله عليه و آله در آخرين حج را هفتاد هزار نقل كرده است.
 
وى مى‏ نويسد: اين جمعيت با توجه به منع حضور برخى به خاطر بيمارى وبا از حضور در حج بود.<ref>السيرة الحلبية: ج ۳ ص ۳۶۳.</ref>


=== نقد و بررسى ===
=== نقد و بررسى ===
در اين [[روایت]] اشاره به حركت هفتاد هزار نفر از مردم مدينه و اطراف آن به مكه و حضور در غدير خم شده است. اين روايت مؤيد هم دارد. از جمله مى ‏توان به دعوت پيامبر صلى الله عليه و آله از مردم اطراف و اكناف مدينه براى حضور زنان و كودكان اشاره كرد. علاوه بر آن، قابل ذكر است كه برخى از عالمان شيعه نيز با پذيرش شيعه اين خبر به نقل آن اهتمام ورزيده ‏اند و در صحت اين خبر ترديد نكرده ‏اند.<ref>كشف المهم فى طريق خبر غدير خم: ص ۱۹۱. تقسير الصافى: ج ۲ ص ۵۴ .</ref>
در اين [[روایت]] اشاره به حركت هفتاد هزار نفر از مردم مدينه و اطراف آن به مكه و حضور در غدير خم شده است. اين روايت مؤيد هم دارد.
 
از جمله مى ‏توان به دعوت پيامبر صلى الله عليه و آله از مردم اطراف و اكناف مدينه براى حضور زنان و كودكان اشاره كرد. علاوه بر آن، قابل ذكر است كه برخى از عالمان شيعه نيز با پذيرش شيعه اين خبر به نقل آن اهتمام ورزيده ‏اند و در صحت اين خبر ترديد نكرده ‏اند.<ref>كشف المهم فى طريق خبر غدير خم: ص ۱۹۱. تقسير الصافى: ج ۲ ص ۵۴ .</ref>


نيز يكى از اسانيد اين روايت محمد بن موسى همدانى است، كه بنابر گفته نجاشى كتابى در رد غلو و غاليان دارد.<ref>رجال نجاشى: ص ۳۳۸.</ref>
نيز يكى از اسانيد اين روايت محمد بن موسى همدانى است، كه بنابر گفته نجاشى كتابى در رد غلو و غاليان دارد.<ref>رجال نجاشى: ص ۳۳۸.</ref>
خط ۲۴۷: خط ۳۰۱:


=== ز) هشتاد و شش هزار نفر ===
=== ز) هشتاد و شش هزار نفر ===
در نقل ديگرى كه از ابن‏ جبر در كتاب «نهج الايمان» دارد، علاوه بر بيان حضور شصت هزار نفر در غدير خم، هشتاد و شش هزار شاهد هم ذكر گرديده است. اين به درستى نشان مى ‏دهد كه جمعيت حاضر از راه هاى دور و نزديک بوده ‏اند.<ref>نهج الايمان: ص ۱۲۲: و قيل ستة و ثمانون الف شاهد، و معلوم ان اولئك من الاماكن المتفرقة و الامصار المتباعدة.</ref>
در نقل ديگرى كه از ابن‏ جبر در كتاب «نهج الايمان» دارد، علاوه بر بيان حضور شصت هزار نفر در غدير خم، هشتاد و شش هزار شاهد هم ذكر گرديده است.
 
اين به درستى نشان مى ‏دهد كه جمعيت حاضر از راه هاى دور و نزديک بوده ‏اند.<ref>نهج الايمان: ص ۱۲۲: و قيل ستة و ثمانون الف شاهد، و معلوم ان اولئك من الاماكن المتفرقة و الامصار المتباعدة.</ref>


=== نقد و بررسى ===
=== نقد و بررسى ===
همانگونه كه گذشت، ابن‏ جبر دو نقل شصت هزار نفر و هشتاد و شش هزار نفر دارد، كه هر دو پذيرفته نيست. زيرا هم سنديت ندارند، و هم با اقوال قبلى در تعارض اند. اما مى‏توان گفت: او با نقل اين گزارش، عملاً روايت هفتاد هزار را قبول دارد، زيرا اگر قبول نداشت به نقد آن مى‏ پرداخت. بنابراين سخن او در بيش از آن است، زيرا نظر مى‏ دهد كه علت اين [[جماعت|کثرت]] جمعيت حضور مردم از نقاط مختلف است.
همانگونه كه گذشت، ابن‏ جبر دو نقل شصت هزار نفر و هشتاد و شش هزار نفر دارد، كه هر دو پذيرفته نيست. زيرا هم سنديت ندارند، و هم با اقوال قبلى در تعارض اند.
 
اما مى‏ توان گفت: او با نقل اين گزارش، عملاً روايت هفتاد هزار را قبول دارد، زيرا اگر قبول نداشت به نقد آن مى‏ پرداخت. بنابراين سخن او در بيش از آن است، زيرا نظر مى‏ دهد كه علت اين کثرت جمعيت حضور مردم از نقاط مختلف است.


=== ح) نود هزار نفر ===
=== ح) نود هزار نفر ===
عبدالملک عاصمى شافعى -  از نويسندگان اهل ‏سنت -  مى‏ نويسد: پيامبر صلى الله عليه و آله براى [[حجةالوداع]] از [[مدینه]] خارج شد، در حالى كه نود هزار يا صد و چهارده هزار نفر همراه وى بودند.<ref>سمط النجوم العوالى: ج ۲ ص ۳۰۵.</ref> حلبى شافعى در «السيرة الحلبية»<ref>السيرة الحلبية: ج ۳ ص ۳۶۳: كان معه جموع لا يعلمها الا الله تعالى. قيل: كانوا اربعين الفاً، و قيل: كانوا سبعين الفاً، و قيل: كانوا تسعين الفاً، و قيل: كانوا مائة الف و اربعةعشر الفاً، و قيل: و عشرين الفاً، و قيل: كانوا اكثر من ذلك.</ref> و علامه امينى نيز در «الغدير» به حضور اين مقدار از جمعيت در غدير خم به عنوان قول مشهور اشاره مى‏ كنند.<ref>الغدير: ج ۱ ص ۳۲.</ref>
عبدالملک عاصمى شافعى -  از نويسندگان اهل ‏سنت -  مى‏ نويسد: پيامبر صلى الله عليه و آله براى [[حجةالوداع]] از [[مدینه]] خارج شد، در حالى كه نود هزار يا صد و چهارده هزار نفر همراه وى بودند.<ref>سمط النجوم العوالى: ج ۲ ص ۳۰۵.</ref>
 
حلبى شافعى در «السيرة الحلبية»<ref>السيرة الحلبية: ج ۳ ص ۳۶۳: كان معه جموع لا يعلمها الا الله تعالى. قيل: كانوا اربعين الفاً، و قيل: كانوا سبعين الفاً، و قيل: كانوا تسعين الفاً، و قيل: كانوا مائة الف و اربعةعشر الفاً، و قيل: و عشرين الفاً، و قيل: كانوا اكثر من ذلك.</ref> و علامه امينى نيز در «الغدير» به حضور اين مقدار از جمعيت در غدير خم به عنوان قول مشهور اشاره مى‏ كنند.<ref>الغدير: ج ۱ ص ۳۲.</ref>


=== نقد و بررسى ===
=== نقد و بررسى ===
اگر چه اين گزارش قول قبل است و سندى براى آن نقل نشده است و تنها ضعف آن همين است، ولى اين گزارش مؤيداتى چون حضور مردم مدينه و اطراف آن را -  كه خود راوى به آن اشاره كرده -  دارد. مى‏توان گفت: با توجه به اعتبار گزارش هفتاد هزار نفر و شهرت قول نود هزار نفر براى اهل‏سنت و علامه امينى -  كه تحقيقات زيادى را در الغدير انجام داده است -  تصحيف رخ داده باشد؛ به اين صورت كه عبارت سبعين و تسعين داراى سبک نوشتارى يكسانى هستند و در نقطه ‏گذارى عبارت و معنى متفاوت مى‏ شود. بنابراين روايت نود هزار درست است، و مرحوم طبرسى به جاى تسعين عبارت سبعين را نگارش كرده است.
اگر چه اين گزارش قول قبل است و سندى براى آن نقل نشده است و تنها ضعف آن همين است، ولى اين گزارش مؤيداتى چون حضور مردم مدينه و اطراف آن را -  كه خود راوى به آن اشاره كرده -  دارد.
 
مى ‏توان گفت: با توجه به اعتبار گزارش هفتاد هزار نفر و شهرت قول نود هزار نفر براى اهل‏سنت و علامه امينى -  كه تحقيقات زيادى را در الغدير انجام داده است -  تصحيف رخ داده باشد؛ به اين صورت كه عبارت سبعين و تسعين داراى سبک نوشتارى يكسانى هستند و در نقطه ‏گذارى عبارت و معنى متفاوت مى‏ شود.
 
بنابراين روايت نود هزار درست است، و مرحوم طبرسى به جاى تسعين عبارت سبعين را نگارش كرده است.


=== ط) يک صد و چهارده هزار نفر ===
=== ط) يک صد و چهارده هزار نفر ===
قول ديگر از عاصمى شافعى -  چنانكه گفته شد -  يك صد و چهارده هزار نفر است.<ref>سمط النجوم العوالى: ج ۲ ص ۳۰۵.</ref> علامه امينى نيز در «الغدير» قول مشهور ديگر را همين تعداد مى‏ داند.<ref>الغدير: ج ۲ ص ۳۲: و قيل: يقال: خرج معه تسعون الفاً، و يقال: مائة الف و اربعةعشر الفاً، و قيل: مائة الف و عشرون الفاً، و قيل: مائة الف و اربعة و عشرون الفاً، و يقال: اكثر من ذلك، و هذه عدة من خرج معه. و اما الذين حجّوا معه فاكثر من ذلك، كالمقيمين بمكة. و الذين اتوا من اليمن مع على اميرالمؤمنين ‏عليه السلام و ابى ‏موسى‏ عليه السلام.</ref> حلبى شافعى نيز همين قول را ذكر كرده است.<ref>السيرة الحلبية: ج ۳ ص ۳۶۳.</ref>
قول ديگر از عاصمى شافعى -  چنانكه گفته شد -  يک صد و چهارده هزار نفر است.<ref>سمط النجوم العوالى: ج ۲ ص ۳۰۵.</ref> علامه امينى نيز در «الغدير» قول مشهور ديگر را همين تعداد مى‏ داند.<ref>الغدير: ج ۲ ص ۳۲: و قيل: يقال: خرج معه تسعون الفاً، و يقال: مائة الف و اربعةعشر الفاً، و قيل: مائة الف و عشرون الفاً، و قيل: مائة الف و اربعة و عشرون الفاً، و يقال: اكثر من ذلك، و هذه عدة من خرج معه. و اما الذين حجّوا معه فاكثر من ذلك، كالمقيمين بمكة. و الذين اتوا من اليمن مع على اميرالمؤمنين ‏عليه السلام و ابى ‏موسى‏ عليه السلام.</ref> حلبى شافعى نيز همين قول را ذكر كرده است.<ref>السيرة الحلبية: ج ۳ ص ۳۶۳.</ref>


=== نقد و بررسى ===
=== نقد و بررسى ===
گر چه نام كسى در سند اين گزارش نيامده است و به كسى منتسب نيست، اما به ذكر جمعيت همراه پيامبر صلى الله عليه و آله از مدينه تأكيد دارد. از آنجا كه اين نويسندگان در ميان تمامى اقوال جمعيت حاضر در غدير اين چند قول را نقل كرده ‏اند، مى ‏توان گفت: دليل اين پذيرش از سوى آنان توجه رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله به حضور حداكثرى مردم است. زيرا اين نويسندگان اشاره مى ‏كنند كه حتى با وجود نيامدن برخى، تعداد زيادى به حج رفتند. بنابراين به نظر آنان اين قول قابل ذكر و مورد توجه است، زيرا اگر اين تعداد جمعيت حضور نداشت، به يقين [[اهل ‏سنت]] نسبت به بيان آن اهتمام مى ‏ورزيدند.
گر چه نام كسى در سند اين گزارش نيامده است و به كسى منتسب نيست، اما به ذكر جمعيت همراه پيامبر صلى الله عليه و آله از مدينه تأكيد دارد. از آنجا كه اين نويسندگان در ميان تمامى اقوال جمعيت حاضر در غدير اين چند قول را نقل كرده ‏اند، مى ‏توان گفت: دليل اين پذيرش از سوى آنان توجه رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله به حضور حداكثرى مردم است.
 
زيرا اين نويسندگان اشاره مى ‏كنند كه حتى با وجود نيامدن برخى، تعداد زيادى به حج رفتند. بنابراين به نظر آنان اين قول قابل ذكر و مورد توجه است، زيرا اگر اين تعداد جمعيت حضور نداشت، به يقين [[اهل ‏سنت]] نسبت به بيان آن اهتمام مى ‏ورزيدند.


لازم به ذكر است كه اين روايت با رواياتى كه تعداد جمعيت را كم ذكر مى‏ كند در تعارض است. اما مؤيداتى همانند هفتاد هزار و نود هزار را دارد.
لازم به ذكر است كه اين روايت با رواياتى كه تعداد جمعيت را كم ذكر مى‏ كند در تعارض است. اما مؤيداتى همانند هفتاد هزار و نود هزار را دارد.
خط ۲۷۰: خط ۳۳۶:


=== نقد و بررسى ===
=== نقد و بررسى ===
اين گزارش بدون ذكر سند و منبع براى آن نقل شده است. نيز قابل ذكر است كه علامه امينى ابتدا به جمعيت نود هزار اشاره مى‏ كند، و سپس قول ديگر را كه يكصد و بيست هزار است نقل مى‏ كند. بنابراين در انتخاب يكى از اين دو خبر بايد سراغ مؤيد رفت. خبر نود هزار از آنجا كه شواهدى دارد و امكان تصحيف آن با هفتاد هزار وجود دارد به پذيرش نزديک ‏تر است.
اين گزارش بدون ذكر سند و منبع براى آن نقل شده است. نيز قابل ذكر است كه [[علامه امینی]] ابتدا به جمعيت نود هزار اشاره مى‏ كند، و سپس قول ديگر را كه يكصد و بيست هزار است نقل مى‏ كند.
 
بنابراين در انتخاب يكى از اين دو خبر بايد سراغ مؤيد رفت. خبر نود هزار از آنجا كه شواهدى دارد و امكان تصحيف آن با هفتاد هزار وجود دارد به پذيرش نزديک ‏تر است.


=== جمع ‏بندى ===
=== جمع ‏بندى ===
غدير خم و اعلام ولايت امام على ‏عليه السلام از سوى رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله خبرى متواتر است، و هدف عمده رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله از آخرين حج اتمام و اكمال دين با بيان امر [[امامت]] بود. براى اين امر مهم لازم بود تا جمعيت قابل توجهى در آن حضور يابند. دليل بر اين سخن دعوت ايشان از مردم اطراف و اكناف مدينه براى رفتن به حج بود. با محوريت قدرت نبوى و فراگيرى [[اسلام]] و نابودى شرک و قدرت قريش.
غدير خم و اعلام ولايت امام على ‏عليه السلام از سوى رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله خبرى متواتر است، و هدف عمده رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله از آخرين حج اتمام و اكمال دين با بيان امر [[امامت]] بود.
 
براى اين امر مهم لازم بود تا جمعيت قابل توجهى در آن حضور يابند. دليل بر اين سخن دعوت ايشان از مردم اطراف و اكناف مدينه براى رفتن به حج بود. با محوريت قدرت نبوى و فراگيرى [[اسلام]] و نابودى شرک و قدرت [[قریش]].
 
گرايش مردم به اسلام و حضور در [[مدینه]] و يا ارتباط با مركز قدرت، باعث كثرت جمعيت نو مسلمانان شده بود. بنابراين طبيعى مى ‏نمايد كه جمعيت مسلمانان از آمار اوليه حاضرين در جهادها بيشتر شود.
 
حضور زنان و كودكان و كهنسالان در غدير خم نيز از يک واقعيت تاريخى برخودار است كه مؤيدى است براى اثبات كثرت و جمعيت حاضر در غدير خم، زيرا در اين سفر ممنوعيتى براى حضور آنان وجود نداشت.
 
با سنجش رواياتى كه جمعيت حاضر در غدير را كم نقل كرده‏ اند مى ‏توان گفت:


گرايش مردم به اسلام و حضور در [[مدینه]] و يا ارتباط با مركز قدرت، باعث كثرت جمعيت نومسلمانان شده بود. بنابراين طبيعى مى ‏نمايد كه جمعيت مسلمانان از آمار اوليه حاضرين در جهادها بيشتر شود.
اين اخبار بدون در نظر گرفتن جمعيت آمارى [[اسلام]] و مردم [[مدینه]] نقل شده، و علاوه بر آنكه ضعف سند و محتوى دارند از حجيت عقلى هم برخوردار نيستند.


حضور زنان و كودكان و كهنسالان در غدير خم نيز از يک واقعيت تاريخى برخودار است كه مؤيدى است براى اثبات كثرت و جمعيت حاضر در غدير خم، زيرا در اين سفر ممنوعيتى براى حضور آنان وجود نداشت. با سنجش رواياتى كه جمعيت حاضر در غدير را كم نقل كرده‏ اند مى ‏توان گفت: اين اخبار بدون در نظر گرفتن جمعيت آمارى اسلام و مردم مدينه نقل شده، و علاوه بر آنكه ضعف سند و محتوى دارند از حجيت عقلى هم برخوردار نيستند.
نكته قابل توجه ديگر درباره جمعيت غدير اين است كه تعداد كسانى كه با رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله از مدینه عازم مكه بودند بايد كمتر از جمعيت غدير باشد، زيرا در هنگام حضور رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله در [[مکّه]]، امام على ‏عليه السلام و همراهان ايشان -  كه از [[یمن]] عازم حج بودند -  در بازگشت همراه كاروان رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله به سوى مدينه حركت كردند.


نكته قابل توجه ديگر درباره جمعيت غدير اين است كه تعداد كسانى كه با رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله از مدينه عازم مكه بودند بايد كمتر از جمعيت غدير باشد، زيرا در هنگام حضور رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله در [[مکّه]]، امام على ‏عليه السلام و همراهان ايشان -  كه از [[یمن]] عازم حج بودند -  در بازگشت همراه كاروان رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله به سوى مدينه حركت كردند. همچنين كاروان‏ هايى كه در بين راه از رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله جدا مى‏ شدند مورد حساب قرار نگرفته ‏اند. بنابراين تعداد جمعيت بيشتر از تعداد جمعيت عازم از مدينه است.
همچنين كاروان‏ هايى كه در بين راه از رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله جدا مى‏ شدند مورد حساب قرار نگرفته ‏اند. بنابراين تعداد جمعيت بيشتر از تعداد جمعيت عازم از مدينه است.


بايد افزود: گر چه دليلى بر حضور مردم مكه و يمن براى حضور در غدير وجود ندارد، اما بعيد نيست كه برخى خواسته باشند با توجه به قدرت معنوى و اجتماعى رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله و شكسته شدن ابهت مشركان، بخواهند در اين سفر به مدينه مهاجرت كنند. بنابراين نمى‏ توان اين جمعيت را ناديده گرفت.
بايد افزود: گر چه دليلى بر حضور مردم مكه و يمن براى حضور در غدير وجود ندارد، اما بعيد نيست كه برخى خواسته باشند با توجه به قدرت معنوى و اجتماعى رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله و شكسته شدن ابهت مشركان، بخواهند در اين سفر به مدينه مهاجرت كنند. بنابراين نمى‏ توان اين جمعيت را ناديده گرفت.


اكنون با توجه به همه شواهد و مدارک موجود درباره جمعيت غدير خم مى‏ توان گفت: گزارش هفتاد هزار و نود هزار از شواهد و قرائن زيادى برخوردار بوده و به واقعيت نزديک ‏تر هستند. در هر دو گزارش اشاره به حضور مردم مدينه و اطراف آن شده است و اشاره به جمعيت همراه امام على‏ عليه السلام -  كه از يمن عازم حج بودند و به مدينه بازگشتند -  نشده است.
اكنون با توجه به همه شواهد و مدارک موجود درباره جمعيت غدير خم مى‏ توان گفت: گزارش هفتاد هزار و نود هزار از شواهد و قرائن زيادى برخوردار بوده و به واقعيت نزديک ‏تر هستند.
 
در هر دو گزارش اشاره به حضور مردم مدينه و اطراف آن شده است و اشاره به جمعيت همراه امام على‏ عليه السلام -  كه از يمن عازم حج بودند و به مدينه بازگشتند -  نشده است.


احتمال مى ‏رود بين هفتاد هزار و نود هزار تصحيفى رخ داده و جابجايى نقطه صورت گرفته باشد. در اين صورت معنى عوض مى‏ شود. در صورت عدم پذيرش تصحيف، گزارش هفتاد هزار نفر از اعتبار و نقل محكم ‏ترى برخوردار است.
احتمال مى ‏رود بين هفتاد هزار و نود هزار تصحيفى رخ داده و جابجايى نقطه صورت گرفته باشد. در اين صورت معنى عوض مى‏ شود. در صورت عدم پذيرش تصحيف، گزارش هفتاد هزار نفر از اعتبار و نقل محكم ‏ترى برخوردار است.


اكنون با توجه به بررسى روايات و گزارش‏ هاى تاريخى مى‏ توان گفت: جمعيت همراه رسول ‏خدا صلى الله عليه و آله از مدينه هفتاد هزار نفر بوده است. اين تعداد جمعيت غدير خم نيست، زيرا تعداد سپاه همراه امام على ‏عليه السلام -  كه از يمن عازم مكه و بعد مدينه بودند -  مورد اشاره قرار نگرفته و احتمال وجود كسانى كه قصد حضور در مدينه را داشته باشند و يا كسانى كه در بين راه از رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله جدا شده ‏اند در [[روایت]] نيامده است.
اكنون با توجه به بررسى روايات و گزارش‏ هاى تاريخى مى‏ توان گفت: جمعيت همراه رسول ‏خدا صلى الله عليه و آله از مدينه هفتاد هزار نفر بوده است.


به نظر مى ‏رسد مى ‏توان گفت: جمعيت نود هزار هم بعيد به نظر نمى ‏رسد. در صورتى كه اين تعداد را به آن اضافه كنيم و اين خلط عددى به علت تصحيف باشد. اگر چه تنها ايراد وارده در روايت نود هزار اشاره آن به جمعيت مدينه و اطراف آن است.
اين تعداد جمعيت غدير خم نيست، زيرا تعداد سپاه همراه امام على ‏عليه السلام -  كه از يمن عازم مكه و بعد مدينه بودند -  مورد اشاره قرار نگرفته و احتمال وجود كسانى كه قصد حضور در مدينه را داشته باشند و يا كسانى كه در بين راه از رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله جدا شده ‏اند در [[روایت]] نيامده است.
 
به نظر مى ‏رسد مى ‏توان گفت: جمعيت نود هزار هم بعيد به نظر نمى ‏رسد. در صورتى كه اين تعداد را به آن اضافه كنيم و اين خلط عددى به علت تصحيف باشد.
 
اگر چه تنها ايراد وارده در روايت نود هزار اشاره آن به جمعيت مدينه و اطراف آن است.


== حضور همگانى در غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۲،۲۱. ژرفاى غدير: ص ۴۴.</ref> ==
== حضور همگانى در غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۲،۲۱. ژرفاى غدير: ص ۴۴.</ref> ==
پس از پايان [[حجةالوداع]] پيامبر صلى الله عليه و آله اعلان كرد كه همه بايد در غدير حاضر شوند. اين اقدام تأثير خود را نشان داد و كسانى كه مسيرشان به سمت شمال مكه و به سمت غدير نبود نيز با اشتياق فراوان -  بر خلاف جهت شهر و ديار خود -  همراه كاروان غدير حركت كردند، تا با همان شوقى كه در حج شركت كردند در مراسم اعلان ولايت نيز شركت نمايند.
پس از پايان [[حجةالوداع]] پيامبر صلى الله عليه و آله اعلان كرد كه همه بايد در غدير حاضر شوند.
 
اين اقدام تأثير خود را نشان داد و كسانى كه مسيرشان به سمت شمال مكه و به سمت غدير نبود نيز با اشتياق فراوان -  بر خلاف جهت شهر و ديار خود -  همراه كاروان غدير حركت كردند، تا با همان شوقى كه در حج شركت كردند در مراسم اعلان ولايت نيز شركت نمايند.


آمدن كاروان دوازده هزار نفرى اهل يمن و جمع كثيرى از اهل مكه و طائف تا غدير خم در فاصله دويست كيلومترى مكه، و نيز متفرق نشدن مردم قبايل و آبادى‏ هاى بين راه مكه تا غدير، نشان از اشتياق فراوان مردم به شركت در مراسمى فوق العاده داشت كه بعد از آن روز موعود هرگز تكرار نمى ‏شد.
آمدن كاروان دوازده هزار نفرى اهل يمن و جمع كثيرى از اهل مكه و طائف تا غدير خم در فاصله دويست كيلومترى مكه، و نيز متفرق نشدن مردم قبايل و آبادى‏ هاى بين راه مكه تا غدير، نشان از اشتياق فراوان مردم به شركت در مراسمى فوق العاده داشت كه بعد از آن روز موعود هرگز تكرار نمى ‏شد.