پرش به محتوا

کار شکنی منافقین در خطبه غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
  به محض رسيدن كاروان حجةالوداع به غدير، پيامبر صلى الله عليه و آله دستورات لازم را داد و منبر باشكوهى بر پا شد و آماده سازى مقدمات سخنرانى تا ظهر ادامه يافت.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۵۲.</ref>
  به محض رسيدن كاروان حجةالوداع به غدير، پيامبر صلى الله عليه و آله دستورات لازم را داد و منبر باشكوهى بر پا شد و آماده سازى مقدمات سخنرانى تا ظهر ادامه يافت.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۵۲.</ref>


منافقين نيز بى‏كار ننشستند و كارشكنى ‏هاى خود را قبل و بعد و حتى در بين خطبه غدير عملى كردند:
منافقين نيز بى‏ كار ننشسته اند و كارشكنى ‏هاى خود را قبل و بعد و حتى در بين خطبه غدير عملى كردند:


=== شايعه پيش از خطبه ===
=== شايعه پيش از خطبه ===
خط ۱۱: خط ۱۱:
همچنين به ايادى و هواداران خود سپردند كه وقتى پيامبر صلى الله عليه و آله از مردم مى‏ خواهد براى سخنرانى در مقابل منبر جمع شوند، عمداً از اطراف آن پراكنده شوند تا عملاً مجلسى تحقق نيابد!
همچنين به ايادى و هواداران خود سپردند كه وقتى پيامبر صلى الله عليه و آله از مردم مى‏ خواهد براى سخنرانى در مقابل منبر جمع شوند، عمداً از اطراف آن پراكنده شوند تا عملاً مجلسى تحقق نيابد!


اين نقشه نيز عملى شد و با آنكه قبل از منبر نماز جماعت بر پا شده بود و عملاً مردم جمع بودند، ولى وقتى پيامبر صلى الله عليه و آله بر فراز منبر قرار گرفت و منتظر ماند تا مردم با انسجام بيشترى از حالت نماز به سمت منبر جمع شوند تا سخنرانى خود را آغاز كند، با اين منظره مواجه شد كه عده‏اى از اطراف منبر متفرق مى‏ شوند! اگر چه بسيارى از مؤمنين جلوى منبر جمع شده بودند، ولى اين منظره بسيار بى‏ ادبانه بود كه عده‏اى برخيزند و بروند.
اين نقشه نيز عملى شد و با آنكه قبل از منبر نماز جماعت بر پا شده بود و عملاً مردم جمع بودند، ولى وقتى پيامبر صلى الله عليه و آله بر فراز منبر قرار گرفت و منتظر ماند تا مردم با انسجام بيشترى از حالت نماز به سمت منبر جمع شوند تا سخنرانى خود را آغاز كند، با اين منظره مواجه شد كه عده ‏اى از اطراف منبر متفرق مى‏ شوند! اگر چه بسيارى از مؤمنين جلوى منبر جمع شده بودند، ولى اين منظره بسيار بى‏ ادبانه بود كه عده ‏اى برخيزند و بروند.


حضرت لحظاتى به آنان مى ‏نگريست و راست و چپ منبر را نگاه مى‏ كرد و منتظر بود كه شايد از اين حركت زشت خود دست بردارند.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۳۰۱،۲۹۹.</ref> ولى وقتى جدى بودن توطئه را احساس كرد به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام دستور داد تا از تفرق مردم جلوگيرى كند و همه را در مقابل منبر جمع كند. با ديدن اين برخورد شديدِ پيامبر صلى الله عليه و آله همه بازگشتند و در مقابل منبر نشستند. حضرت قبل از سخنرانى خطاب به مردم فرمود:
حضرت لحظاتى به آنان مى ‏نگريست و راست و چپ منبر را نگاه مى‏ كرد و منتظر بود كه شايد از اين حركت زشت خود دست بردارند.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۳۰۱،۲۹۹.</ref> ولى وقتى جدى بودن توطئه را احساس كرد به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام دستور داد تا از تفرق مردم جلوگيرى كند و همه را در مقابل منبر جمع كند. با ديدن اين برخورد شديدِ پيامبر صلى الله عليه و آله همه بازگشتند و در مقابل منبر نشستند. حضرت قبل از سخنرانى خطاب به مردم فرمود:
خط ۳۲: خط ۳۲:
جمعيت يكصد و بيست هزار نفرى، منبر با عظمت زير درختان كهنسال و در كنار بركه، دو قامت آسمانى بر فراز منبر، و آغاز يک سخنرانى بلند با حمد و ثنايى سرشار از توحيد، و سكوتى ابهت ‏انگيز كه احدى در آن فضاى باز جرأت حركت و صحبت نداشت.
جمعيت يكصد و بيست هزار نفرى، منبر با عظمت زير درختان كهنسال و در كنار بركه، دو قامت آسمانى بر فراز منبر، و آغاز يک سخنرانى بلند با حمد و ثنايى سرشار از توحيد، و سكوتى ابهت ‏انگيز كه احدى در آن فضاى باز جرأت حركت و صحبت نداشت.


مؤمن نمى‏تواند روح نفاق را در مخيله خود تصور كند. از آنجا كه دورويى و باصداقت نبودن جزء اصول اوليه نفاق است، منافق همه را به كيش خود مى ‏پندارد و تصورى از صداقت و يكرنگى در ذهن خود ندارد. آنگاه كه كينه و حسد و عداوت نسبت به على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام با اين روح نفاق آميخته شود ناخود آگاه سخنانى بر زبان مى ‏آورد كه آن حسد درونى را نشان مى‏ دهد.
مؤمن نمى ‏تواند روح نفاق را در مخيله خود تصور كند. از آنجا كه دورويى و باصداقت نبودن جزء اصول اوليه نفاق است، منافق همه را به كيش خود مى ‏پندارد و تصورى از صداقت و يكرنگى در ذهن خود ندارد. آنگاه كه كينه و حسد و عداوت نسبت به على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام با اين روح نفاق آميخته شود ناخود آگاه سخنانى بر زبان مى ‏آورد كه آن حسد درونى را نشان مى‏ دهد.


از همه مهم ‏تر اين بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله ضمن خطبه، امامان ضلالتى را ذكر كرد كه بعد از آن حضرت مردم را به گمراهى مى‏ كشانند، و سپس به صراحت فرمود آنان «اصحاب صحيفه» هستند! در اين قست از خطبه تصريح شده كه فقط عده خاصى متوجه منظور حضرت از «صحيفه» شدند، و اكثر مردم از ذكر چنين كلمه‏ اى متعجب ماندند.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۱۱.</ref>
از همه مهم ‏تر اين بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله ضمن خطبه، امامان ضلالتى را ذكر كرد كه بعد از آن حضرت مردم را به گمراهى مى‏ كشانند، و سپس به صراحت فرمود آنان «اصحاب صحيفه» هستند! در اين قست از خطبه تصريح شده كه فقط عده خاصى متوجه منظور حضرت از «صحيفه» شدند، و اكثر مردم از ذكر چنين كلمه‏ اى متعجب ماندند.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۱۱.</ref>
خط ۱۱۱: خط ۱۱۱:
«محمد در محبت على گمراه شده، و درباره او جز از روى هوى و هوس سخن نمى ‏گويد».<ref>بحار الانوار: ج ۳۵ ص ۲۷۲.</ref>
«محمد در محبت على گمراه شده، و درباره او جز از روى هوى و هوس سخن نمى ‏گويد».<ref>بحار الانوار: ج ۳۵ ص ۲۷۲.</ref>


حتى عده‏اى صريحاً به اميرالمؤمنين ‏عليه السلام ناسزا مى‏ گفتند و در پى آن علناً مى ‏گفتند: «محمد گول پسر عمويش را خورده است».<ref>بحار الانوار: ج ۱۶ ص ۲۱۰.</ref>
حتى عده‏ اى صريحاً به اميرالمؤمنين ‏عليه السلام ناسزا مى‏ گفتند و در پى آن علناً مى ‏گفتند: «محمد گول پسر عمويش را خورده است».<ref>بحار الانوار: ج ۱۶ ص ۲۱۰.</ref>


دقت در سخنان منافقين در اين مرحله چهار جهت‏ گيرى را نشان مى ‏دهد:
دقت در سخنان منافقين در اين مرحله چهار جهت‏ گيرى را نشان مى ‏دهد:
خط ۱۲۹: خط ۱۲۹:
روزهايى كه همه فرار مى‏ كردند و از اقدام هراس داشتند و روزهايى كه كسى براى اقدام نبود، در همه اين روزها اين على‏ عليه السلام بود كه مشكل اسلام را حل كرد.
روزهايى كه همه فرار مى‏ كردند و از اقدام هراس داشتند و روزهايى كه كسى براى اقدام نبود، در همه اين روزها اين على‏ عليه السلام بود كه مشكل اسلام را حل كرد.


اى منافقين پر مدعا ! شرم نمى‏كنيد كه مثل شمايى مى‏ خواهد شريک على ‏عليه السلام در خلافت باشد و در پى سهميه خويش است؟!
اى منافقين پر مدعا ! شرم نمى‏ كنيد كه مثل شمايى مى‏ خواهد شريک على ‏عليه السلام در خلافت باشد و در پى سهميه خويش است؟!
 
ج) مرحله ‏اى بودن نقشه‏ هاى ضد غدير


=== ج) مرحله ‏اى بودن نقشه‏ هاى ضد غدير ===
معلوم شد كه نقشه‏ هاى منافقين طبقه بندى شده و مرحله ‏اى پيش‏بينى شده است، زيرا وقتى خطابه پيامبر صلى الله عليه و آله در كامل‏ ترين و هدفمندترين شكل خود پايان يافت به صراحت گفتند: «نقشه‏ هاى ما بر آب شد». يعنى مرحله‏ اى از نقشه ‏هاى طبقه ‏بندى شده ما از دست رفت و اجراى آن غير ممكن شد و وقت آن گذشت و كارى كه نبايد مى‏ شد تحقق يافت.
معلوم شد كه نقشه‏ هاى منافقين طبقه بندى شده و مرحله ‏اى پيش‏بينى شده است، زيرا وقتى خطابه پيامبر صلى الله عليه و آله در كامل‏ ترين و هدفمندترين شكل خود پايان يافت به صراحت گفتند: «نقشه‏ هاى ما بر آب شد». يعنى مرحله‏ اى از نقشه ‏هاى طبقه ‏بندى شده ما از دست رفت و اجراى آن غير ممكن شد و وقت آن گذشت و كارى كه نبايد مى‏ شد تحقق يافت.