پرش به محتوا

دشمنان اهل بیت و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۵۸: خط ۶۵۸:
اگر خداوند اينان را لعنت نكرده و جهنم را برايشان آماده ننموده، پس براى چه كسى آماده فرموده است؟!
اگر خداوند اينان را لعنت نكرده و جهنم را برايشان آماده ننموده، پس براى چه كسى آماده فرموده است؟!


=== تحليل اعتقادى ===
=== '''تحليل اعتقادى''' ===
بياييد نتيجه بگيريم كه جمله «عَدُوُّنا مَنْ ذَمَّهُ اللَّه وَ لَعَنَهُ» دريچه ‏اى پُر ديد بر فصلى از عقيده ماست كه عنوان «تَبَرّى» را بر خود دارد و به شفافيت آفتاب به ما مى‏ فهماند كه چه كسانى را بايد لعنت كنيم و از آنان بيزار باشيم.
بياييد نتيجه بگيريم كه جمله «عَدُوُّنا مَنْ ذَمَّهُ اللَّه وَ لَعَنَهُ» دريچه ‏اى پُر ديد بر فصلى از عقيده ماست كه عنوان «تَبَرّى» را بر خود دارد و به شفافيت آفتاب به ما مى‏ فهماند كه چه كسانى را بايد لعنت كنيم و از آنان بيزار باشيم.


خط ۹۱۵: خط ۹۱۵:
دو. جهات كلى پيروى
دو. جهات كلى پيروى


در مواردى جهت گيرى‏ هاى كلى از [[صحیفه ملعونه]]، مانند اظهار محبت به آنان و تسليم در برابر امرشان و تمايل به آنان و پذيرش دين و مذهبشان به ميان آمده است؛ و كلماتى حاكى از اين مفاهيم به كار گرفته شده است: »مُحِبّيهم« : دوستانشان، »مَواليهم« : ولايتمدارانشان، »الْمُسَلِّمين لاَمْرِهم« : تسليم شوندگان در برابر اوامرشان، »الْمائِلين الَيْهم« : متمايلين به سوى آنان، »الْمُبايِعين لَهُم« : بيعت كنندگان با آنان، »مَنْ والاهم« : كسانى كه ولايت آنان را پذيرفته‏اند، »مَنْ مالَ الَيْهم« : كسانى كه به آنان توجه دارند، »مَنْ حَذا حَذْوَهم« : كسانى كه پا جاى پاى آنان مى‏گذارند، »مَنْ سَلَكَ طَريقهم« : كسانى كه راه آنان را مى‏پيمايند، »مَنِ اتَّبَعَ امْرَهم« : كسانى كه اوامر آنان را پيروى مى‏كنند، »اهْل مَذْهَبِهم« : اهل مذهب آنان.
در مواردى جهت گيرى‏ هاى كلى از [[صحیفه ملعونه]]، مانند اظهار محبت به آنان و تسليم در برابر امرشان و تمايل به آنان و پذيرش دين و مذهبشان به ميان آمده است؛ و كلماتى حاكى از اين مفاهيم به كار گرفته شده است: «مُحِبّيهم» : دوستانشان، «مَواليهم» : ولايتمدارانشان، «الْمُسَلِّمين لاَمْرِهم» : تسليم شوندگان در برابر اوامرشان، «الْمائِلين الَيْهم» : متمايلين به سوى آنان، «الْمُبايِعين لَهُم»: بيعت كنندگان با آنان، «مَنْ والاهم» : كسانى كه ولايت آنان را پذيرفته ‏اند، «مَنْ مالَ الَيْهم» : كسانى كه به آنان توجه دارند، «مَنْ حَذا حَذْوَهم» : كسانى كه پا جاى پاى آنان مى‏ گذارند، «مَنْ سَلَكَ طَريقهم» : كسانى كه راه آنان را مى‏ پيمايند، «مَنِ اتَّبَعَ امْرَهم» : كسانى كه اوامر آنان را پيروى مى‏ كنند، «اهْل مَذْهَبِهم» : اهل مذهب آنان.


سه. صف‏ آرايىِ اتباع


سه. صف‏آرايىِ اتباع
در مواردى صف‏ آرايىِ اتباع صحيفه در برابر اهل‏ بيت‏ عليهم السلام و مخالفت آنان با ايشان و خوار كردن و ظلم به آنان و غصب حقوقشان و انكار ولايتشان، و حتى قتل آنان و جنگيدن با ايشان و مباح شمردن خون و حرمتشان، و نيز دور كردن ايشان از مقامشان و زمينه ‏سازى براى دشمنانشان مطرح شده است. در اين موارد با ارجاع ضمير به اهل‏بيت‏ عليهم السلام عباراتى از اين قبيل به كار رفته است:«مُخالِفيهِمْ» : مخالفين آنان، «خاذِليهِمْ» : خوار كنندگانشان، «ظالِميهِمْ» : ظلم كنندگان به ايشان، «قاتِليهِمْ» : قاتلينشان، »المُتابِعينَ عَدُوَّهَمْ« : پيروان دشمنانشان، »ناصِرى عَدُوِّهِمْ« : يارى كنندگان دشمنانشان، »غاصِبيهِمْ« : غصب كنندگان مقام آنان، »جاحِدى وِلايَتِهِمْ« : منكرين ولايت آنان، »المُظاهِرينَ عَلَيْهِمْ« : همدست شوندگان بر ضد آنان، »مَنْ نَصَبَ لَهُمْ حَرْباً« : كسانى كه رايت جنگ در برابر ايشان برافراشتند، »الْحادينَ عَنْهُمْ« : اعراض كنندگان از اهل‏بيت‏عليهم السلام، »مُنازِليهِمْ« : درگير شوندگان با آنان، »دافِعيهِمْ عَنْ مَقامِهِمْ« : كسانى كه آنان را از مقامشان دور كردند، »مُزيليهِمْ عَنْ مَراتِبِهِمْ« : كسانى كه آنان را از رتبه بلندشان كنار زدند، »الْمُمَهِّدينَ لِاعْدائِهِمْ بِالتَّمْكينِ مِنْ قِتالِهِمْ« : كسانى كه با آماده سازى شرايطِ جنگ با ايشان زمينه را براى دشمنانشان مهيا كردند، »الْقاعِدينَ مَقْعَدَهُمْ« : كسانى كه در جايگاه آنان نشستند، »مَنِ اسْتَحَلَّتْ دِمائَهُمْ« : كسانى كه خون آنان را حلال شمردند، »مَنِ اسْتَباحَ حَريمَهُمْ« : كسانى كه حريم آنان را مورد هجوم و تاراج قرار دادند.


در مواردى صف‏آرايىِ اتباع صحيفه در برابر اهل‏بيت‏عليهم السلام و مخالفت آنان با ايشان و خوار كردن و ظلم به آنان و غصب حقوقشان و انكار ولايتشان، و حتى قتل آنان و جنگيدن با ايشان و مباح شمردن خون و حرمتشان، و نيز دور كردن ايشان از مقامشان و زمينه‏سازى براى دشمنانشان مطرح شده است. در اين موارد با ارجاع ضمير به اهل‏بيت‏عليهم السلام عباراتى از اين قبيل به كار رفته است:
»مُخالِفيهِمْ« : مخالفين آنان، »خاذِليهِمْ« : خوار كنندگانشان، »ظالِميهِمْ« : ظلم كنندگان به ايشان، »قاتِليهِمْ« : قاتلينشان، »المُتابِعينَ عَدُوَّهَمْ« : پيروان دشمنانشان، »ناصِرى عَدُوِّهِمْ« : يارى كنندگان دشمنانشان، »غاصِبيهِمْ« : غصب كنندگان مقام آنان، »جاحِدى وِلايَتِهِمْ« : منكرين ولايت آنان، »المُظاهِرينَ عَلَيْهِمْ« : همدست شوندگان بر ضد آنان، »مَنْ نَصَبَ لَهُمْ حَرْباً« : كسانى كه رايت جنگ در برابر ايشان برافراشتند، »الْحادينَ عَنْهُمْ« : اعراض كنندگان از اهل‏بيت‏عليهم السلام، »مُنازِليهِمْ« : درگير شوندگان با آنان، »دافِعيهِمْ عَنْ مَقامِهِمْ« : كسانى كه آنان را از مقامشان دور كردند، »مُزيليهِمْ عَنْ مَراتِبِهِمْ« : كسانى كه آنان را از رتبه بلندشان كنار زدند، »الْمُمَهِّدينَ لِاعْدائِهِمْ بِالتَّمْكينِ مِنْ قِتالِهِمْ« : كسانى كه با آماده سازى شرايطِ جنگ با ايشان زمينه را براى دشمنانشان مهيا كردند، »الْقاعِدينَ مَقْعَدَهُمْ« : كسانى كه در جايگاه آنان نشستند، »مَنِ اسْتَحَلَّتْ دِمائَهُمْ« : كسانى كه خون آنان را حلال شمردند، »مَنِ اسْتَباحَ حَريمَهُمْ« : كسانى كه حريم آنان را مورد هجوم و تاراج قرار دادند.