۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۶۵۸: | خط ۶۵۸: | ||
اگر خداوند اينان را لعنت نكرده و جهنم را برايشان آماده ننموده، پس براى چه كسى آماده فرموده است؟! | اگر خداوند اينان را لعنت نكرده و جهنم را برايشان آماده ننموده، پس براى چه كسى آماده فرموده است؟! | ||
=== تحليل اعتقادى === | === '''تحليل اعتقادى''' === | ||
بياييد نتيجه بگيريم كه جمله «عَدُوُّنا مَنْ ذَمَّهُ اللَّه وَ لَعَنَهُ» دريچه اى پُر ديد بر فصلى از عقيده ماست كه عنوان «تَبَرّى» را بر خود دارد و به شفافيت آفتاب به ما مى فهماند كه چه كسانى را بايد لعنت كنيم و از آنان بيزار باشيم. | بياييد نتيجه بگيريم كه جمله «عَدُوُّنا مَنْ ذَمَّهُ اللَّه وَ لَعَنَهُ» دريچه اى پُر ديد بر فصلى از عقيده ماست كه عنوان «تَبَرّى» را بر خود دارد و به شفافيت آفتاب به ما مى فهماند كه چه كسانى را بايد لعنت كنيم و از آنان بيزار باشيم. | ||
خط ۹۱۵: | خط ۹۱۵: | ||
دو. جهات كلى پيروى | دو. جهات كلى پيروى | ||
در مواردى جهت گيرى هاى كلى از [[صحیفه ملعونه]]، مانند اظهار محبت به آنان و تسليم در برابر امرشان و تمايل به آنان و پذيرش دين و مذهبشان به ميان آمده است؛ و كلماتى حاكى از اين مفاهيم به كار گرفته شده است: | در مواردى جهت گيرى هاى كلى از [[صحیفه ملعونه]]، مانند اظهار محبت به آنان و تسليم در برابر امرشان و تمايل به آنان و پذيرش دين و مذهبشان به ميان آمده است؛ و كلماتى حاكى از اين مفاهيم به كار گرفته شده است: «مُحِبّيهم» : دوستانشان، «مَواليهم» : ولايتمدارانشان، «الْمُسَلِّمين لاَمْرِهم» : تسليم شوندگان در برابر اوامرشان، «الْمائِلين الَيْهم» : متمايلين به سوى آنان، «الْمُبايِعين لَهُم»: بيعت كنندگان با آنان، «مَنْ والاهم» : كسانى كه ولايت آنان را پذيرفته اند، «مَنْ مالَ الَيْهم» : كسانى كه به آنان توجه دارند، «مَنْ حَذا حَذْوَهم» : كسانى كه پا جاى پاى آنان مى گذارند، «مَنْ سَلَكَ طَريقهم» : كسانى كه راه آنان را مى پيمايند، «مَنِ اتَّبَعَ امْرَهم» : كسانى كه اوامر آنان را پيروى مى كنند، «اهْل مَذْهَبِهم» : اهل مذهب آنان. | ||
سه. صف آرايىِ اتباع | |||
در مواردى صف آرايىِ اتباع صحيفه در برابر اهل بيت عليهم السلام و مخالفت آنان با ايشان و خوار كردن و ظلم به آنان و غصب حقوقشان و انكار ولايتشان، و حتى قتل آنان و جنگيدن با ايشان و مباح شمردن خون و حرمتشان، و نيز دور كردن ايشان از مقامشان و زمينه سازى براى دشمنانشان مطرح شده است. در اين موارد با ارجاع ضمير به اهلبيت عليهم السلام عباراتى از اين قبيل به كار رفته است:«مُخالِفيهِمْ» : مخالفين آنان، «خاذِليهِمْ» : خوار كنندگانشان، «ظالِميهِمْ» : ظلم كنندگان به ايشان، «قاتِليهِمْ» : قاتلينشان، »المُتابِعينَ عَدُوَّهَمْ« : پيروان دشمنانشان، »ناصِرى عَدُوِّهِمْ« : يارى كنندگان دشمنانشان، »غاصِبيهِمْ« : غصب كنندگان مقام آنان، »جاحِدى وِلايَتِهِمْ« : منكرين ولايت آنان، »المُظاهِرينَ عَلَيْهِمْ« : همدست شوندگان بر ضد آنان، »مَنْ نَصَبَ لَهُمْ حَرْباً« : كسانى كه رايت جنگ در برابر ايشان برافراشتند، »الْحادينَ عَنْهُمْ« : اعراض كنندگان از اهلبيتعليهم السلام، »مُنازِليهِمْ« : درگير شوندگان با آنان، »دافِعيهِمْ عَنْ مَقامِهِمْ« : كسانى كه آنان را از مقامشان دور كردند، »مُزيليهِمْ عَنْ مَراتِبِهِمْ« : كسانى كه آنان را از رتبه بلندشان كنار زدند، »الْمُمَهِّدينَ لِاعْدائِهِمْ بِالتَّمْكينِ مِنْ قِتالِهِمْ« : كسانى كه با آماده سازى شرايطِ جنگ با ايشان زمينه را براى دشمنانشان مهيا كردند، »الْقاعِدينَ مَقْعَدَهُمْ« : كسانى كه در جايگاه آنان نشستند، »مَنِ اسْتَحَلَّتْ دِمائَهُمْ« : كسانى كه خون آنان را حلال شمردند، »مَنِ اسْتَباحَ حَريمَهُمْ« : كسانى كه حريم آنان را مورد هجوم و تاراج قرار دادند. | |||