۲۱٬۹۷۲
ویرایش
خط ۹۶۶: | خط ۹۶۶: | ||
از روز رحلت پيامبرصلى الله عليه وآله تا پايان قرن اول هجرى ثبت و تدوين احاديث و تاريخ اسلام از طرف غاصبين خلافت ممنوع اعلام شده و مجازات هاى سختى براى اقدام كنندگان به چنين مهمى در نظر گرفته شده بود. علت اصلى اين نقشه جلوگيرى از ثبت مطالبى چون واقعه غدير بود كه با اساس حكومت غاصبين منافات داشت. | از روز رحلت پيامبرصلى الله عليه وآله تا پايان قرن اول هجرى ثبت و تدوين احاديث و تاريخ اسلام از طرف غاصبين خلافت ممنوع اعلام شده و مجازات هاى سختى براى اقدام كنندگان به چنين مهمى در نظر گرفته شده بود. علت اصلى اين نقشه جلوگيرى از ثبت مطالبى چون واقعه غدير بود كه با اساس حكومت غاصبين منافات داشت. | ||
اكنون بايد ديد غدير چگونه از اين گذرگاه تاريک گذشته و خود را به نسل هاى آينده مسلمين رسانده است. آنانكه كه با گذشت هفتاد روز غدير را به فراموشى سپردند و صاحب غدير يعنى اميرالمؤمنين عليه السلام را خانه نشين كردند چگونه باور مى كنند كه امروز نام غدير در سراسر جهان شناخته شده و اينک جشن چهاردهمين قرن خود را پشت سر گذاشته باشد؟ | |||
با چنان دشمنان پر قدرتى كه غدير دارد و با چنان جاهلان فراموشكارى كه نخواستند آن را به ياد بياورند و از گواهى دادن به يک كلمه درباره آن ابا كردند، ولى اينک ميلياردها كلمه در وصفش به رشته تحرير در آمده و نور آن در جهان معرّف بزرگ مذهب اهل بيت عليهم السلام است. | |||
با آنكه هر يک از صد و بيست هزار مخاطب پيامبرصلى الله عليه وآله كه در غدير خم حضور داشتند بايد در راه ثبت و ضبط آن واقعه بزرگ اقدامى مى كردند و نكردند، و با آنكه پيامبرصلى الله عليه وآله سفارش اكيد كرده بود كه پيام غدير را به نسل هاى آينده برسانيد و اختناق حكومت ها مانع از آن شد، ولى باز فرهنگ غنى اسلام پر از نام غدير است و در كتب تاريخ و حديث اسلامى در هر كجا و هر زمان كه تأليف شده باشد نور غدير قابل كتمان نبوده است. | |||
با | همه اينها نظر عنايت الهى است و او حافظ غدير است كه خود آن را نازل كرده است. اگر دين با غدير تكميل شده و نعمت پروردگار با ولايت به درجه كمال خود رسيده، نگهدارنده اش نيكو نگاه خواهد داشت، و دشمن عاجزتر از آن است كه در مقابل ذات الهى آهنگ مخالف برافرازد. | ||
=== فاطميانِ غديرى در قيامت و دشمنانشان<ref> غدير تا فاطميه (انصارى - شريفى) : ص ۲۱۳ - ۲۱۰.</ref> === | |||
در اينجا نمايه اى كوتاه از فاطميانِ غديرى و دشمنانشان در قيامت ارائه مى كنيم: | |||
==== عظمت فاطمه عليها السلام در قيامت ==== | |||
خداوند در قيامت جلوه اى از عظمت زهراعليها السلام را نشان مى دهد، تا فاطميان عزت خود و دشمنان فاطمه عليها السلام ذلتشان را احساس كنند. اين جلوه عظمت در جهات زير بيان شده است: | |||
عظمت | |||
خداوند در قيامت | |||
كنار عرش. | كنار عرش. | ||
خط ۹۹۶: | خط ۹۸۸: | ||
حكم او مقبول خدا. | حكم او مقبول خدا. | ||
فاطميان لذت انتقام از دشمن او را احساس مى كنند؛ از وقتى فاطمه عليها السلام با اين جلوه عظمت از كنار عرش در عرصه قيامت حاضر مى شود، تا آنگاه كه ظالمين به او براى محاكمه مى ايستند، و حضرت زهراعليها السلام با يک دستور آنان را روانه جهنم مى نمايد. | |||
اينجاست كه ظالمين در حق غدير و فاطمه عليها السلام متوجه مقام با عظمت زهرايى مى شوند و مى پرسند: خدايا تو حكم مى كنى يا زهرا؟! و پاسخ روشن است كه: زهراعليها السلام از طرف خدا !! چرا كه او در راه خدا و در مقابل دشمنان خداست. | |||
اى كاش هاى بيجاى دشمنان غدير! | |||
لذت فاطميان در آن است كه در مقابل حسرت دشمنان غدير لذت باغدير بودن رااحساس خواهند كرد.اين لذت درروزى است كه دوستان زهراعليها السلام آنان را ببينندكه | |||
مى گويند: اى حسرت بر آنچه در جوار خدا كوتاهى كردم! | |||
غديريان روزى را خواهند ديد كه دشمنان غدير براى جبران بى شرمى هاى خود نسبت به سيدةالنساءعليها السلام آرزوى باز گشت به دنيا نمايند. كار به جايى رسد كه از شدت پشيمانى بر خود بپيچند و بر دستانشان دندان بخراشند! | |||
آنان خوب مى دانند كه هجوم به خانه زهراعليها السلام به معناى قطع ارتباط با پيامبرصلى الله عليه وآله است. اين است كه اقرار مى كنند: اى كاش راه ارتباطى با پيامبرصلى الله عليه وآله داشتيم! | |||
پيروان سقيفه خوب مى فهمند كه دوستى على عليه السلام با محبت عمر جمع نمى شود. اين است كه در قيامت از دوستى با سقيفه بر سر خود مى كويند! حتى به ابوبكر و عمر مى گويد: «اى كاش بين من و تو فاصله مشرق تا مغرب بود» ، و رو در روى همانان كه در دنيا به محبتشان افتخار مى كردند مى گويند:«بد دوستى برايم بودى» ! | |||
جا دارد از آنان بپرسيم: چرا در روزهايى كه فاطمه عليها السلام به همراه همسر و دو فرزندش بر در خانه هايتان مى آمد و كمک مى خواست، با قساوت تمام به او پاسخ رد مى داديد؟ چرا وقتى بين در و ديوار فريادش بلند شد او را كمک نكرديد؟ چرا با شنيدن نفرين فاطمه عليها السلام و ديدن طناب بر گردن على عليه السلام پشيمان نشديد؟! | |||
==== شريک جرم سقيفه ==== | |||
همه پيروان سقيفه و غاصبين حق غدير از روز غصب تا قيامت دو جواب در مقابل«اى كاش هاى خود» دريافت خواهند كرد: | |||
اول اينكه توبه و پشيمانى كنار جهنم فايده ندارد. بايد در دنيا در پشيمان مى شديد و توبه مى كرديد و به غديريان مى پيوستيد. | |||
دوم اينكه شما شريک همه جرم هاى سقيفه هستيد و در نتيجه در عذاب آنان هم شریک خواهيد بود و نمى توانيد رفيق نيمه راه باشيد!! | |||
==== تشريح ظلم به غدير ==== | |||
روز قيامت در حالى كه به امر فاطمه عليها السلام دشمنان غدير را راهى جهنم مى كنند، به خاطر ظلمى كه روا داشته اند لعنت نثارشان مى گردد. سپس ظلم آنان تفسير مى شود كه در مقابله با راه غدير - كه راه خداست - دو اقدام اساسى انجام دادند: | |||
تشريح ظلم به غدير | |||
روز قيامت در حالى كه به امر | |||
اول: بر سر راه مستقيم غدير كه همه شرايط براى اجراى منويات آن آماده بوده مانع ايجاد كردند، و اين راه نورانى بشريت را متوقف نمودند. | اول: بر سر راه مستقيم غدير كه همه شرايط براى اجراى منويات آن آماده بوده مانع ايجاد كردند، و اين راه نورانى بشريت را متوقف نمودند. | ||
دوم: راه مردم را از غدير به سمت سقيفه منحرف كردند، و آنان را نه تنها از راه حق غدير باز داشتند كه به راه باطل غاصبين نيز كشاندند. | دوم: راه مردم را از غدير به سمت سقيفه منحرف كردند، و آنان را نه تنها از راه حق غدير باز داشتند كه به راه باطل غاصبين نيز كشاندند. | ||
اين يعنى دو خسارت به مردم و راه خدا زدند: يكى سدّ راه شدن و ديگرى به انحراف كشاندن. اين دو جرم در روز قيامت به آنان ابلاغ مى شود، و پيرو آن علت اصلى غصب حق غدير و ارزش قائل نشدن به آن كه اعتقاد نداشتن به آخرت است به آنان يادآورى مى گردد. | |||
==== اولين شهيد غدير ==== | |||
راه بلند غدير شهيدان بسيارى از ظلم سقيفه داشته ايت. هر چند در واقع و باطن امر اولين راه غدير شخص پيامبرصلى الله عليه وآله است، ولى در ظاهر و اولين اين قافله جنينى است كه حتى قدم در اين جهان نگذاشت! نام حضرت محسن عليه السلام در صدر شهداى غدير كودكى را به ياد مى آورد كه مصيبتها و درد و رنجها را با مادر تحمل كرد. فرزندى كه هم ضربه لگد را بر پهلوى مادر احساس كرد، و هم فشار در و ديوار را كشيد، و هم حرارت آتش را لمس كرد، و هم صداى شكستن استخوان سينه مادر را شنيد. | |||
اولين شهيد غدير | |||
راه بلند غدير شهيدان بسيارى از ظلم سقيفه داشته ايت. هر چند در واقع و باطن امر اولين راه غدير شخص پيامبرصلى الله عليه وآله است، ولى در ظاهر و اولين اين قافله جنينى است كه حتى قدم در اين جهان نگذاشت! نام حضرت | |||
پيداست كه هم فاطمه عليها السلام مهم است و هم غدير، كه اولين شهيد راه مادر و غدير اولين محاكمه روز قيامت را به خود اختصاص مى دهد. | |||
==== گمراه شدگان دنبال گمراه كنندگان مى گردند ==== | |||
جالب است كه همه مى دانند باعث گمراهى بشريت از خط غدير چه كسانى هستند. خلقى به گستردگى طرفدارانش در همه ادوار تاريخ، درگير و دار قيامت در جستجوى آنان خواهند بود، تا شايد اين خسارت بزرگ را جبران كنند. | |||
گويا فراموش كرده اند كه در دنيا همچون گمشده اى كه پيدا كرده باشند گرد آنان طواف مى كردند و به غدير على و فاطمه عليها السلام نيشخند مى زدند. آن روز بايد با رهبران خود وارد جهنم شوند و شركت خود رابا آنان در همه جرم ها كامل نمايند. | |||
==== التماس به صاحب غدير ==== | |||
غديريان در قيامت شاهد مناظر لذت بخشى درباره غاصبين در مقابل صاحب غدير خواهند بود، و از حقانيت غدير و پيروى از آن لذت خواهند برد: | غديريان در قيامت شاهد مناظر لذت بخشى درباره غاصبين در مقابل صاحب غدير خواهند بود، و از حقانيت غدير و پيروى از آن لذت خواهند برد: | ||
لذت اول: غاصبين حق غدير از صاحب غدير درخواست بخشش مى كنند. | |||
لذت دوم: غاصبين حق غدير از صاحب غدير بر سر كوثر غدير التماس آب مى كنند! غديرى كه در دنيا زلال بركه آن را ناديده گرفتند، در روز قيامت محتاج قطره اى از آن هستند. | |||
لذت دوم: غاصبين حق غدير از صاحب غدير بر سر كوثر غدير التماس آب | |||
لذت سوم: غاصبين حق غدير از صاحب غدير التماس خلاصى و رهايى از عذاب مى نمايند! | |||
لذت چهارم: با همه التماس ها چيزى به آنان داده نمى شود و تشنه مى مانند. | |||
لذت پنجم: با ديدن صاحب غدير از ناراحتى چهره درهم مى كشند. | |||
لذت ششم: مورد ملامت قرار مى گيرند كه اين عذاب ها نتيجه ادعاهاى پوچى است كه غاصبانه از حق غدير به خود نسبت مى داديد. | |||
=== لعنت خداوند بر دشمنان اهل بيت عليهم السلام<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۱۲ - ۲۰۱ ۱۸۶ - ۱۷۹.</ref> === | |||
پيامبرصلى الله عليه وآله در اولين فراز از بخش ششم خطبه غدير، مقام نورانيت خود و اهل بيتش - كه فراتر از مقام نبوت و امامت است - را بيان فرمود. خلقت نورانى چهارده معصوم عليهم السلام قبل از خلقت همه عالم بايد از فراز منبر غدير در خاطره ها مى ماند تا بدانند چرا خداوند امامت هيچ كس را به جاى آنان نمى پذيرد. | |||
مَعاشِرَ النّاسِ ، «آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذى اُنْزِلَ مَعَهُ مِنْ قَبْلِ اَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلى اَدْبارِها اَوْ نَلْعَنَهُمْ كَما لَعَنّا اَصْحابَ السَّبْتِ» . بِاللَّهِ ما عَنى بِهذِهِ الْآيَةِ اِلاّ قَوْماً مِنْ اَصْحابى اَعْرِفُهُمْ بِاَسْمائِهِمْ وَ اَنْسابِهِمْ، وَ قَدْ اُمِرْتُ بِالصَّفْحِ عَنْهُمْ. فَلْيَعْمَلْ كُلُّ امْرِئٍ عَلى ما يَجِدُ لِعَلِىٍّ فى قَلْبِهِ مِنَ الْحُبِّ وَ الْبُغْضِ: | |||
اى مردم، «ايمان آوريد به خدا و رسولش و به نورى كه همراه او نازل شده است، قبل از آنكه هلاک كنيم وجوهى را و آن صورت ها را به پشت برگردانيم يا آنان را مانند اصحاب سبت لعنت كنيم» . به خدا قسم، از اين آيه قصد نشده است مگر قومى از اصحابم كه آنان را به اسم و نسبشان مى شناسم، ولى مأمورم بر آنان پرده پوشى كنم. پس هر كس عمل كند مطابق آنچه در قلبش از حب يا بغض نسبت به على مى يابد. | |||
اى مردم، | |||
همچنين پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازهاى پايانى بخش هفتم خطبه غدير و پس از توصيفات دوستان و دشمنان اهل بيت عليهم السلام، سخن را در يک جمله جامع جمع بندى كرده فرمود: «اى مردم، دشمن ما كسى است كه خداوند او را مورد مذمت و لعن قرار داده است» .مَعاشِرَ النّاسِ، عَدُوُّنا مَنْ ذَمَّهُ اللَّهُ وَ لَعَنَهُ: | |||
اى مردم، دشمن ما كسى است كه خداوند او را مذمت و لعنت نموده است. | اى مردم، دشمن ما كسى است كه خداوند او را مذمت و لعنت نموده است. | ||
براى موارد بيشتر مراجعه شود به عنوان: لعن. | |||
=== محور خطبه غدير<ref>اسرار غدير: ص ۱۹۳. سخنرانى استثنائى غدير: ص ۶۵ .</ref> === | |||
در كنار مقصد اساسى پيامبرصلى الله عليه وآله در خطبه غدير - كه اعلام ولايت و امامتِ دوازده امام بود - يكى از محورهاى مهم خطبه مطالبى درباره دشمنان ايشان و رؤساى ضلالت و انحراف است. | |||
=== معرفى قرآنىِ دشمنان غدير<ref>غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۱۳ - ۳۰۷.</ref> === | |||
سراسر اين عنوان «قرآن» معرفى قرآنىِ غدير است و به غدير از نگاه قرآنى توجه شده است. ولى در اينجا در واقع عصاره همه مطالب كتاب و نشان دادن جهات قرآنىِ غدير و اشاره مستقيم به آن هاست. در اينجا با دقت در هر يک از آيات مربوط به غدير، عنوان زيبايى از آن براى غدير انتزاع كرده و به نكته پردازى آن مبادرت نموده ايم. | |||
اين روش بر گرفته از كلام پيامبر و اميرالمؤمنين و ائمه عليهم السلام است، كه غدير را اين گونه معرفى فرموده اند، و استناد غدير به قرآن را در موارد غير صريح با ارجاع به آيات نشان داده اند. | |||
با قرار دادن عنوانى براى هر فراز و جمله اى در اشاره به آن، آيه مربوطه را ذكر مى نماييم و سپس به ترجمه گونه اى از آن مى پردازيم، و آدرس آيات را در پاورقى ذكر مى كنيم تا با مراجعه به موارد آن در كتاب حاضر تفصيل روايات وارده مطالعه گردد. | |||
اين مبحث در دو قسمت تقديم مى شود: | |||
اين مبحث در دو قسمت تقديم | |||
معرفى غدير در آينه قرآن | معرفى غدير در آينه قرآن | ||
خط ۱٬۱۳۹: | خط ۱٬۰۷۶: | ||
معرفى دشمنان غدير در آينه قرآن | معرفى دشمنان غدير در آينه قرآن | ||
در اينجا فقط قسمت دوم يعنى | در اينجا فقط قسمت دوم يعنى «معرفى دشمنان غدير در آينه قرآن» بيان مى شود: | ||
دشمنان غدير به طور جدى در آيات قرآن مطرح شده اند، و پيامبرصلى الله عليه وآله به صراحت آياتى از قرآن را به آنان تفسير كرده است. ۲۱ عنوان در اين باره از آيات غدير استخراج شده كه به ترتيب از كلى تا جزئيات ذكر مى گردد: | |||
روز امتحان نهايى مردم | |||
غدير روز سختترين امتحان مردمان بود، كه با عبور از باب حطه و سوار شدن بر كشتى نجات بايد فكر رسيدن به بهشت را به نتيجه مىرساندند. دو ضربه هشدار دهنده مراحلِ غدير براى بيدار باش مردم كافى بود، كه در متن قرآن براى بيدارى نسلها باقى ماند: | غدير روز سختترين امتحان مردمان بود، كه با عبور از باب حطه و سوار شدن بر كشتى نجات بايد فكر رسيدن به بهشت را به نتيجه مىرساندند. دو ضربه هشدار دهنده مراحلِ غدير براى بيدار باش مردم كافى بود، كه در متن قرآن براى بيدارى نسلها باقى ماند: |