دلالت نزول آیه تبلیغ در غدیر به امامت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۰: خط ۵۰:
همچنين در روايت سيوطى هم گذشت كه ابوالشيخ از حسن نقل كرده است: پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:  
همچنين در روايت سيوطى هم گذشت كه ابوالشيخ از حسن نقل كرده است: پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:  


چخداى تعالى مرا به رساندن پيامى بر انگيخت، و من چون مى‏ دانستم كه مردم مرا تكذيب مى‏ كنند سينه‏ام به تنگ آمد. خدا به من فرمان داد كه آن پيام را برسانم و گر نه مرا عذاب مى‏ كند! و اين آيه فرود آمد: «يا أيُّهَا الرَسُولُ بَلِّغ ما أُنزِلَ إلَيكَ مِن رَبِّكَ».  
چخداى تعالى مرا به رساندن پيامى بر انگيخت، و من چون مى‏ دانستم كه مردم مرا [[تکذیب]] مى‏ كنند سينه ‏ام به تنگ آمد.  
 
خدا به من فرمان داد كه آن پيام را برسانم و گر نه مرا [[عذاب]] مى‏ كند! و اين آيه فرود آمد: «يا أيُّهَا الرَسُولُ بَلِّغ ما أُنزِلَ إلَيكَ مِن رَبِّكَ».  


عبد بن حميد و ابن جرير و ابن‏ ابى‏ حاتِم و ابوالشيخ نيز از مجاهد نقل كرده ‏اند: هنگامى كه آيه «بَلِّغ ما أُنزِلَ إلَيكَ مِن رَبِّكَ» نازل شد، پيامبرصلى الله عليه وآله به خدا  
عبد بن حميد و ابن جرير و ابن‏ ابى‏ حاتِم و ابوالشيخ نيز از مجاهد نقل كرده ‏اند: هنگامى كه آيه «بَلِّغ ما أُنزِلَ إلَيكَ مِن رَبِّكَ» نازل شد، پيامبرصلى الله عليه وآله به خدا  
خط ۵۶: خط ۵۸:
عرض كرد: خداوندا، من تنها يک تن هستم. اگر مردم در برابر من گرد هم آيند چه كنم؟ پس نازل شد: «وَ إن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَهُ» : اگر چنين نكنى رسالت او را نرسانده ‏اى.<ref>  الدرّ المنثور: ج ۲ ص ۲۹۸.</ref>
عرض كرد: خداوندا، من تنها يک تن هستم. اگر مردم در برابر من گرد هم آيند چه كنم؟ پس نازل شد: «وَ إن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَهُ» : اگر چنين نكنى رسالت او را نرسانده ‏اى.<ref>  الدرّ المنثور: ج ۲ ص ۲۹۸.</ref>


آنچه ابن ‏مردويه و ديگران روايت كرده ‏اند، اين دو حديث را تفسير مى‏ كند؛ چرا كه در علم اصول الحديث بيان شده و پيشتر گذشت كه حافظ ابن ‏حجر نيز در «فتح  
آنچه ابن ‏مردويه و ديگران روايت كرده ‏اند، اين دو حديث را تفسير مى‏ كند؛ چرا كه در علم اصول الحديث بيان شده و پيشتر گذشت كه [[ابن حجر عسقلانی|حافظ ابن ‏حجر]] نيز در «فتح البارى فى شرح صحيح البخارى» تصريح كرده كه بعضى از احاديث بعضى ديگر را تفسير مى‏ كند.


البارى فى شرح صحيح البخارى» تصريح كرده كه بعضى از احاديث بعضى ديگر را تفسير مى‏ كند.
اگر گفته شود: پيامبر صلى الله عليه و آله از تكذيب كافران و مشركان بيمناک بود نه صحابه. خواهيم گفت: آن حضرت مأمور شد كه اين پيام را به مسلمانان برساند، و


اگر گفته شود: پيامبرصلى الله عليه وآله از تكذيب كافران و مشركان بيمناک بود نه صحابه. خواهيم گفت: آن حضرت مأمور شد كه اين پيام را به مسلمانان برساند، و
آنان كه در روز غدير حاضر بودند همگى مسلمان و صحابى وى بودند. كافران كه در روز غدير نبودند تا پيامبر صلى الله عليه و آله از تكذيب آنان بيمناک گردد!
 
آنان كه در روز غدير حاضر بودند همگى مسلمان و صحابى وى بودند. كافران كه در روز غدير نبودند تا پيامبرصلى الله عليه وآله از تكذيب آنان بيمناک گردد!


اگر گفته شود: در ميان صحابه منافقانى بودند. خواهيم گفت: اين همان است كه ما مى‏ گوييم.  
اگر گفته شود: در ميان صحابه منافقانى بودند. خواهيم گفت: اين همان است كه ما مى‏ گوييم.  


بلكه بيشتر آنان چنين بودند؛ چرا كه اگر منافقان كم تر از مؤمنان و مخلصان به پيامبرصلى الله عليه وآله بودند، حضرتش بيمناک نمى‏ شد و رساندن آن پيام بر وى  
بلكه بيشتر آنان چنين بودند؛ چرا كه اگر [[منافقین|منافقان]] كم تر از مؤمنان و مخلصان به پيامبر صلى الله عليه و آله بودند، حضرتش بيمناک نمى‏ شد و رساندن آن پيام بر وى گران نمى ‏آمد و عرض نمى‏ كرد: خداوندا، من تنها يک تن هستم.  
 
گران نمى ‏آمد و عرض نمى‏ كرد: خداوندا، من تنها يک تن هستم.  
 
اگر مردم در برابر من گرد هم آيند چه كنم؟ افزون بر اين، الفاظ حديثى كه محدث شيرازى و ابن‏ مردويه روايت كرده ‏اند، صريح‏ اند كه پيامبرصلى الله عليه وآله از
 
صحابه مسلمانش كه آنان را نزديک به روزگار جاهليت خوانده بود بيم داشت. اگر كسانى كه رسول‏خداصلى الله عليه وآله از ايشان بيمناک بود كافران بودند، درباره‏شان چنين نمى‏ فرمود و اين گونه وصفشان نمى ‏كرد.
 
حاصل آنكه نزول آيه مباركه تبليغ در روز غدير خم و رخدادهاى اين روز دليل قطعى است بر امامت و جانشينى بلافصل اميرالمؤمنين‏ عليه السلام پس از رسول‏خداصلى


الله عليه وآله، و اينكه آنچه پيامبرصلى الله عليه وآله به رساندن آن مأمور گشت تنها واجب گرداندن مودّت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام نبود. امرى كه حضرتش آن را
اگر مردم در برابر من گرد هم آيند چه كنم؟ افزون بر اين، الفاظ حديثى كه محدث شيرازى و ابن‏ مردويه روايت كرده ‏اند، صريح‏ اند كه پيامبر صلى الله عليه و آله از [[صحابه]] مسلمانش كه آنان را نزديک به روزگار [[جاهلیت]] خوانده بود بيم داشت.  


پيش از روز غدير بارها و بارها؛ چه با تصريح به نام على‏ عليه السلام چه در ضمن ايجاب مودّت اهل‏ بيت‏ عليهم السلام بى ترس و هراس انجام داده بود، آن هم در روزگارى كه صحابه به كفر و جاهليت نزديک ‏تر بودند.
اگر كسانى كه رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله از ايشان بيمناک بود كافران بودند، درباره‏شان چنين نمى‏ فرمود و اين گونه وصفشان نمى ‏كرد.  


اگر گفته شود: پيامبرصلى الله عليه وآله پيش از روز غدير از امر جانشينى سخن گفته و اميرالمؤمنين ‏عليه السلام را براى آن منصب تعيين كرده بود، پس مراد از پيام
حاصل آنكه نزول [[آیه تبلیغ و شبهات|آیه مبارکه تبلیغ]] در روز غدير خم و رخدادهاى اين روز دليل قطعى است بر [[امامت]] و جانشينى بلافصل اميرالمؤمنين‏ عليه السلام پس از رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله، و اينكه آنچه پيامبر صلى الله عليه و آله به رساندن آن مأمور گشت تنها واجب گرداندن مودّت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام نبود.


در آيه تبليغ چيزى غير از جانشينى است. خواهيم گفت: هدف اين است كه اثبات شود امرى كه رسول‏خداصلى الله عليه وآله مأمور به رساندن آن شد در غايت عظمت و اهميت بود، و امر ديگرى جز امر امامت و جانشينى به گونه ‏اى نيست كه حضرتش در تبليغ آن از تكذيب صحابه بيم داشته باشد.
امرى كه حضرتش آن را پيش از روز غدير بارها و بارها؛ چه با تصريح به نام على‏ عليه السلام چه در ضمن ايجاب مودّت [[معصومین علیهم السلام|اهل‏ بیت‏ علیهم السلام]] بى ترس و هراس انجام داده بود، آن هم در روزگارى كه صحابه به كفر و [[جاهلیت]] نزديک ‏تر بودند.  


از سوى ديگر، تبليغ اين امر بزرگ پيش از واقعه غدير با تبليغ آن و تأكيد بر آن در حجةالوداع و در روز غدير منافاتى ندارد. اضافه بر اين، در اين رخداد امور جديدى
اگر گفته شود: پيامبرصلى الله عليه وآله پيش از روز غدير از امر جانشينى سخن گفته و اميرالمؤمنين ‏عليه السلام را براى آن منصب تعيين كرده بود، پس مراد از پيام در آيه تبليغ چيزى غير از جانشينى است.  


ابلاغ و واقع گشت كه پيشتر واقع نگشته بود؛ مانند: جانشين ساختن على ‏عليه السلام و تنصيص بر آن، اخذ بيعت بر جانشينى على‏ عليه السلام در نزديكى وفات
خواهيم گفت: هدف اين است كه اثبات شود امرى كه رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله مأمور به رساندن آن شد در غايت عظمت و [[اهمیت]] بود، و امر ديگرى جز امر امامت و جانشينى به گونه ‏اى نيست كه حضرتش در تبليغ آن از تكذيب صحابه بيم داشته باشد.


پيامبرصلى الله عليه وآله در همايشى بزرگ كه در دوران حيات رسول‏خداصلى الله عليه وآله بى‏ مانند است.
از سوى ديگر، تبليغ اين امر بزرگ پيش از واقعه غدير با تبليغ آن و تأكيد بر آن در [[حجةالوداع]] و در روز غدير منافاتى ندارد. اضافه بر اين، در اين رخداد امور جديدى ابلاغ و واقع گشت كه پيشتر واقع نگشته بود؛ مانند: جانشين ساختن على ‏عليه السلام و تنصيص بر آن، اخذ بيعت بر جانشينى على‏ عليه السلام در نزديكى وفات پيامبر صلى الله عليه و آله در همايشى بزرگ كه در دوران حيات رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله بى‏ مانند است.  


== پانویس ==
== پانویس ==