۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
همچنين در روايت سيوطى هم گذشت كه ابوالشيخ از حسن نقل كرده است: پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: | همچنين در روايت سيوطى هم گذشت كه ابوالشيخ از حسن نقل كرده است: پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: | ||
چخداى تعالى مرا به رساندن پيامى بر انگيخت، و من چون مى دانستم كه مردم مرا | چخداى تعالى مرا به رساندن پيامى بر انگيخت، و من چون مى دانستم كه مردم مرا [[تکذیب]] مى كنند سينه ام به تنگ آمد. | ||
خدا به من فرمان داد كه آن پيام را برسانم و گر نه مرا [[عذاب]] مى كند! و اين آيه فرود آمد: «يا أيُّهَا الرَسُولُ بَلِّغ ما أُنزِلَ إلَيكَ مِن رَبِّكَ». | |||
عبد بن حميد و ابن جرير و ابن ابى حاتِم و ابوالشيخ نيز از مجاهد نقل كرده اند: هنگامى كه آيه «بَلِّغ ما أُنزِلَ إلَيكَ مِن رَبِّكَ» نازل شد، پيامبرصلى الله عليه وآله به خدا | عبد بن حميد و ابن جرير و ابن ابى حاتِم و ابوالشيخ نيز از مجاهد نقل كرده اند: هنگامى كه آيه «بَلِّغ ما أُنزِلَ إلَيكَ مِن رَبِّكَ» نازل شد، پيامبرصلى الله عليه وآله به خدا | ||
خط ۵۶: | خط ۵۸: | ||
عرض كرد: خداوندا، من تنها يک تن هستم. اگر مردم در برابر من گرد هم آيند چه كنم؟ پس نازل شد: «وَ إن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَهُ» : اگر چنين نكنى رسالت او را نرسانده اى.<ref> الدرّ المنثور: ج ۲ ص ۲۹۸.</ref> | عرض كرد: خداوندا، من تنها يک تن هستم. اگر مردم در برابر من گرد هم آيند چه كنم؟ پس نازل شد: «وَ إن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَهُ» : اگر چنين نكنى رسالت او را نرسانده اى.<ref> الدرّ المنثور: ج ۲ ص ۲۹۸.</ref> | ||
آنچه ابن مردويه و ديگران روايت كرده اند، اين دو حديث را تفسير مى كند؛ چرا كه در علم اصول الحديث بيان شده و پيشتر گذشت كه حافظ ابن حجر نيز در «فتح | آنچه ابن مردويه و ديگران روايت كرده اند، اين دو حديث را تفسير مى كند؛ چرا كه در علم اصول الحديث بيان شده و پيشتر گذشت كه [[ابن حجر عسقلانی|حافظ ابن حجر]] نيز در «فتح البارى فى شرح صحيح البخارى» تصريح كرده كه بعضى از احاديث بعضى ديگر را تفسير مى كند. | ||
اگر گفته شود: پيامبر صلى الله عليه و آله از تكذيب كافران و مشركان بيمناک بود نه صحابه. خواهيم گفت: آن حضرت مأمور شد كه اين پيام را به مسلمانان برساند، و | |||
آنان كه در روز غدير حاضر بودند همگى مسلمان و صحابى وى بودند. كافران كه در روز غدير نبودند تا پيامبر صلى الله عليه و آله از تكذيب آنان بيمناک گردد! | |||
آنان كه در روز غدير حاضر بودند همگى مسلمان و صحابى وى بودند. كافران كه در روز غدير نبودند تا | |||
اگر گفته شود: در ميان صحابه منافقانى بودند. خواهيم گفت: اين همان است كه ما مى گوييم. | اگر گفته شود: در ميان صحابه منافقانى بودند. خواهيم گفت: اين همان است كه ما مى گوييم. | ||
بلكه بيشتر آنان چنين بودند؛ چرا كه اگر منافقان كم تر از مؤمنان و مخلصان به | بلكه بيشتر آنان چنين بودند؛ چرا كه اگر [[منافقین|منافقان]] كم تر از مؤمنان و مخلصان به پيامبر صلى الله عليه و آله بودند، حضرتش بيمناک نمى شد و رساندن آن پيام بر وى گران نمى آمد و عرض نمى كرد: خداوندا، من تنها يک تن هستم. | ||
گران نمى آمد و عرض نمى كرد: خداوندا، من تنها يک تن هستم. | |||
الله عليه | اگر مردم در برابر من گرد هم آيند چه كنم؟ افزون بر اين، الفاظ حديثى كه محدث شيرازى و ابن مردويه روايت كرده اند، صريح اند كه پيامبر صلى الله عليه و آله از [[صحابه]] مسلمانش كه آنان را نزديک به روزگار [[جاهلیت]] خوانده بود بيم داشت. | ||
اگر كسانى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله از ايشان بيمناک بود كافران بودند، دربارهشان چنين نمى فرمود و اين گونه وصفشان نمى كرد. | |||
حاصل آنكه نزول [[آیه تبلیغ و شبهات|آیه مبارکه تبلیغ]] در روز غدير خم و رخدادهاى اين روز دليل قطعى است بر [[امامت]] و جانشينى بلافصل اميرالمؤمنين عليه السلام پس از رسول خدا صلى الله عليه و آله، و اينكه آنچه پيامبر صلى الله عليه و آله به رساندن آن مأمور گشت تنها واجب گرداندن مودّت اميرالمؤمنين عليه السلام نبود. | |||
امرى كه حضرتش آن را پيش از روز غدير بارها و بارها؛ چه با تصريح به نام على عليه السلام چه در ضمن ايجاب مودّت [[معصومین علیهم السلام|اهل بیت علیهم السلام]] بى ترس و هراس انجام داده بود، آن هم در روزگارى كه صحابه به كفر و [[جاهلیت]] نزديک تر بودند. | |||
اگر گفته شود: پيامبرصلى الله عليه وآله پيش از روز غدير از امر جانشينى سخن گفته و اميرالمؤمنين عليه السلام را براى آن منصب تعيين كرده بود، پس مراد از پيام در آيه تبليغ چيزى غير از جانشينى است. | |||
خواهيم گفت: هدف اين است كه اثبات شود امرى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله مأمور به رساندن آن شد در غايت عظمت و [[اهمیت]] بود، و امر ديگرى جز امر امامت و جانشينى به گونه اى نيست كه حضرتش در تبليغ آن از تكذيب صحابه بيم داشته باشد. | |||
از سوى ديگر، تبليغ اين امر بزرگ پيش از واقعه غدير با تبليغ آن و تأكيد بر آن در [[حجةالوداع]] و در روز غدير منافاتى ندارد. اضافه بر اين، در اين رخداد امور جديدى ابلاغ و واقع گشت كه پيشتر واقع نگشته بود؛ مانند: جانشين ساختن على عليه السلام و تنصيص بر آن، اخذ بيعت بر جانشينى على عليه السلام در نزديكى وفات پيامبر صلى الله عليه و آله در همايشى بزرگ كه در دوران حيات رسول خدا صلى الله عليه و آله بى مانند است. | |||
== پانویس == | == پانویس == |