پرش به محتوا

شبهه اعراض صحابه از غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:
مگر غير از خلافت حق ديگرى هم از امام على ‏عليه السلام ضايع شده بود كه اين چنين شكايت دارد و آن را ارث و حق خود مى ‏خواند<ref>اميرالمؤمنين ‏عليه السلام حق خلافت خود را تراث (ارث) مى ‏داند. چنانكه در قرآن كريم كتاب، زمين، بهشت و علم را ارث خوانده است. نه ارث به معناى اموال اعتبارى، بلكه به معناى ولايت و حق تعيين شده شرعى. آيات ذيل را ملاحظه كنيد: «و ورث سليمان داوود و قال يا ايها الناس علّمنا منطق الطير» نمل /  ۱۶. «فخلف من بعدهم خلف ورثوا الكتاب» اعراف /  ۱۶۹. «و لقد كتبنا فى الزبور من بعد الذكر ان الارض يرثها عبادى الصالحون» انبياء /  ۱۰۵. «ثم اورثنا الكتاب الذين اصطفيناهم من عبادنا...» فاطر /  ۳۲. «و لقد آتينا موسى الهدى و اورثنا بنى‏ اسرائيل الكتاب» غافر /  ۵۳ . در اين آيات مباركه علم و كتاب را ارث خوانده است.</ref>؟! پس حضرت از ضايع شدن حق مسلم خود يعنى خلافت و امامت شكايت دارد نه مسئله ديگرى.
مگر غير از خلافت حق ديگرى هم از امام على ‏عليه السلام ضايع شده بود كه اين چنين شكايت دارد و آن را ارث و حق خود مى ‏خواند<ref>اميرالمؤمنين ‏عليه السلام حق خلافت خود را تراث (ارث) مى ‏داند. چنانكه در قرآن كريم كتاب، زمين، بهشت و علم را ارث خوانده است. نه ارث به معناى اموال اعتبارى، بلكه به معناى ولايت و حق تعيين شده شرعى. آيات ذيل را ملاحظه كنيد: «و ورث سليمان داوود و قال يا ايها الناس علّمنا منطق الطير» نمل /  ۱۶. «فخلف من بعدهم خلف ورثوا الكتاب» اعراف /  ۱۶۹. «و لقد كتبنا فى الزبور من بعد الذكر ان الارض يرثها عبادى الصالحون» انبياء /  ۱۰۵. «ثم اورثنا الكتاب الذين اصطفيناهم من عبادنا...» فاطر /  ۳۲. «و لقد آتينا موسى الهدى و اورثنا بنى‏ اسرائيل الكتاب» غافر /  ۵۳ . در اين آيات مباركه علم و كتاب را ارث خوانده است.</ref>؟! پس حضرت از ضايع شدن حق مسلم خود يعنى خلافت و امامت شكايت دارد نه مسئله ديگرى.


۲. تاريخ گواه بر اين امر است كه اگر ملاحظه كنيد خواهيد دانست كه از اين قبيل شواهد در تاريخ فراوان است. مثلا در جريان فتنه قتل [[عثمان بن عفّان|عثمان]] -  كه همه بزرگان [[صحابه]] در [[مدینه]] حاضر بودند -  عده ‏اى او را محاصره نموده و عاقبت او را كشتند. آيا از ديدگاهتان خليفه شما بر حق بوده است و كليه صحابه بر باطل؟ و يا بالعكس؟!
۲. [[تاریخ]] گواه بر اين امر است كه اگر ملاحظه كنيد خواهيد دانست كه از اين قبيل شواهد در تاريخ فراوان است.


نمى‏دانم تک تک افراد خواننده چه خواهند گفت، اما هر چه بگويند به ما جواب مثبت خواهند داد؛ زيرا اگر بگويند خليفه سوم بر حق بوده و به او ظلم شده است، پس معلوم مى‏ شود كه نسبت به امام على ‏عليه السلام هم ظلم واقع شده، و يا حداقل ممكن است با وجود آن همه صحابه و يا آن همه سفارشات پيامبر صلى الله عليه و آله ظلم شده باشد و هيچ گونه استبعادى در كار نيست.
مثلا در جريان فتنه قتل [[عثمان بن عفّان|عثمان]] -  كه همه بزرگان [[صحابه]] در [[مدینه]] حاضر بودند -  عده ‏اى او را محاصره نموده و عاقبت او را كشتند.
 
آيا از ديدگاهتان خليفه شما بر حق بوده است و كليه صحابه بر باطل؟ و يا بالعكس؟!
 
نمى‏ دانم تک تک افراد خواننده چه خواهند گفت، اما هر چه بگويند به ما جواب مثبت خواهند داد؛ زيرا اگر بگويند خليفه سوم بر حق بوده و به او ظلم شده است، پس معلوم مى‏ شود كه نسبت به امام على ‏عليه السلام هم ظلم واقع شده، و يا حداقل ممكن است با وجود آن همه صحابه و يا آن همه سفارشات پيامبر صلى الله عليه و آله ظلم شده باشد و هيچ گونه استبعادى در كار نيست.


پس چگونه است كه به اصطلاح خودشان با وجود [[صحابه]] كرام درباره عثمان تصريح دارند كه ظلم شده و استبعاد نمى‏ كنند، اما ظلم به امام على ‏عليه السلام را غير ممكن مى‏ دانند؟!
پس چگونه است كه به اصطلاح خودشان با وجود [[صحابه]] كرام درباره عثمان تصريح دارند كه ظلم شده و استبعاد نمى‏ كنند، اما ظلم به امام على ‏عليه السلام را غير ممكن مى‏ دانند؟!


كسانى كه تصور مى‏كنند با وجود عموم صحابه ممكن نيست چنين ظلمى به امام على‏ عليه السلام و يا به اهل‏ بيت‏ عليهم السلام نبوى واقع شود، اينجاست كه بايد در تصورات خود تجديد نظر نمايند، زيرا واقعيت و حقايق تاريخى را نمى‏توان منكر شد و يا ناديده گرفت.
كسانى كه تصور مى‏ كنند با وجود عموم صحابه ممكن نيست چنين ظلمى به امام على‏ عليه السلام و يا به اهل‏ بيت‏ عليهم السلام نبوى واقع شود، اينجاست كه بايد در تصورات خود تجديد نظر نمايند، زيرا واقعيت و حقايق تاريخى را نمى‏ توان منكر شد و يا ناديده گرفت.


چنانچه اگر برعكس فرض اول جواب دهند؛ يعنى بگويند كه خليفه عثمان بر حق نبوده، باز هم معلوم مى ‏شود كه امام على ‏عليه السلام مظلوم بوده است، زيرا با وجود امام على‏ عليه السلام خلافت به عثمان رسيده و او به عنوان خليفه مسلمين چنين وضعى را به بارآورده كه منجر به فتنه و فساد شده است.
چنانچه اگر برعكس فرض اول جواب دهند؛ يعنى بگويند كه خليفه عثمان بر حق نبوده، باز هم معلوم مى ‏شود كه امام على ‏عليه السلام مظلوم بوده است، زيرا با وجود امام على‏ عليه السلام [[جانشین|خلافت]] به [[عثمان بن عفّان|عثمان]] رسيده و او به عنوان خليفه مسلمين چنين وضعى را به بارآورده كه منجر به فتنه و فساد شده است.


۳. اگر در جريان جنگ ‏هايى كه از سوى عده ‏اى از سرشناسان صحابه عليه امام على ‏عليه السلام در دوران خلافت ايشان بر پا شده بود دقت كنيد جواب را به خوبى خواهيد يافت، زيرا با وجود اينكه پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه و آله مى‏ فرمايد:
۳. اگر در جريان جنگ ‏هايى كه از سوى عده ‏اى از سرشناسان [[صحابه]] عليه امام على ‏عليه السلام در دوران خلافت ايشان بر پا شده بود دقت كنيد جواب را به خوبى خواهيد يافت، زيرا با وجود اينكه پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه و آله مى‏ فرمايد:


انا حرب لمن حاربكم<ref>مسند احمد: ج ۲ ص ۴۴۲. تاريخ بغداد: ج ۷ ص ۱۳۷. ترجمه وليد بن سليمان المجاربى. المصنف (ابن ابى‏ شيبه): ج ۷ ص ۵۱۲ . فضائل الحسن و الحسين‏ عليهما السلام: حديث ۷. المعجم الكبير (طبرانى): ج ۳ ص ۴۰ ح ۲۶۲۱، بقية اخبار الحسن‏ عليه السلام. كنز العمال: ج ۱۳ ص ۶۴۰ ح ۳۷۶۱۸.</ref>: من در جنگ هستم با كسى كه با شما در جنگ باشد.
انا حرب لمن حاربكم<ref>مسند احمد: ج ۲ ص ۴۴۲. تاريخ بغداد: ج ۷ ص ۱۳۷. ترجمه وليد بن سليمان المجاربى. المصنف (ابن ابى‏ شيبه): ج ۷ ص ۵۱۲ . فضائل الحسن و الحسين‏ عليهما السلام: حديث ۷. المعجم الكبير (طبرانى): ج ۳ ص ۴۰ ح ۲۶۲۱، بقية اخبار الحسن‏ عليه السلام. كنز العمال: ج ۱۳ ص ۶۴۰ ح ۳۷۶۱۸.</ref>: من در جنگ هستم با كسى كه با شما در جنگ باشد.
خط ۳۴: خط ۳۸:
و عبارات فراوان ديگرى كه به همين مضمون آمده است.
و عبارات فراوان ديگرى كه به همين مضمون آمده است.


مى‏ بينم كه يک عده -  به نام بزرگان [[صحابه]] -  با كمال بى‏توجهى به فرمايشات پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه و آله، رسماً و علناً با اميرالمؤمنين ‏عليه السلام وارد جنگ شدند، تا جايى كه [[امام حسن مجتبی علیه السلام|امام حسن]] و [[امام حسین علیه السلام|امام حسین ‏علیهما السلام]] نيز در آن جنگ ‏ها مورد حمله قرار گرفتند؛ چون روزى عبدالله بن عمرو در ميان جمعى گفته بود: حسين محبوب‏ ترين انسان در آسمان‏ هاست، اما بعد از جنگ صفين حتى يک كلمه هم با من سخن نگفته است.


براى عذرخواهى با وساطت ابوسعيد خدرى به محضر امام حسين‏ عليه السلام رسيدند. آن حضرت به عبدالله بن عمرو بن عاص فرمود: اگر راست مى ‏گويى پس چرا در [[صفین|جنگ صفین]] با من و پدرم جنگيدى؟


مى‏بينم كه يك عده -  به نام بزرگان صحابه -  با كمال بى‏توجهى به فرمايشات پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله، رسماً و علناً با اميرالمؤمنين‏عليه السلام وارد جنگ شدند، تا جايى كه امام حسن و امام حسين‏عليهما السلام نيز در آن جنگ‏ها مورد حمله قرار گرفتند؛ چون روزى عبداللَّه بن عمرو در ميان جمعى گفته بود: حسين محبوب‏ترين انسان در آسمان‏هاست، اما بعد از جنگ صفين حتى يك كلمه هم با من سخن نگفته است.
او چنين عذرى آورد كه پيامبر صلى الله عليه و آله روزى به من فرمود: از پدر خود اطاعت كن. و من به دستور پدرم در صفين شركت كردم. اما نه شمشيرى زدم و نه نيزه ‏اى.<ref>اسد الغابه: ص ۳۵۱، ترجمة عبداللَّه بن عمرو بن العاص. مجمع الزوائد: ج ۹ ص ۱۷۶، باب ما جاء فى الحسن‏ عليه السلام. چنين حكاياتى را به امام حسن‏ عليه السلام نسبت مى‏ دهد، شايد هر دو بزرگوار به او چنين اعتراضى نمودند.</ref>
 
 
براى عذرخواهى با وساطت ابوسعيد خدرى به محضر امام حسين‏عليه السلام رسيدند. آن حضرت به عبداللَّه بن عمرو بن عاص فرمود: اگر راست مى‏گويى پس چرا در جنگ صفين با من و پدرم جنگيدى؟ او چنين عذرى آورد كه پيامبرصلى الله عليه وآله روزى به من فرمود: از پدر خود اطاعت كن. و من به دستور پدرم در صفين شركت كردم. اما نه شمشيرى زدم و نه نيزه‏اى.××× 1 اسد الغابه: ص 351، ترجمة عبداللَّه بن عمرو بن العاص. مجمع الزوائد: ج 9 ص 176، باب ما جاء فى الحسن‏عليه السلام. چنين حكاياتى را به امام حسن‏عليه السلام نسبت مى‏دهد، شايد هر دو بزرگوار به او چنين اعتراضى نمودند. ×××
 


بنابراين، اگر توجه كنيد مى‏بينيد كه امام حسين‏عليه السلام حتى سياهى لشكر را هم جنگ عليه خود مى‏داند. پس معلوم شد كه آن جنگ‏ها جنگ با كل اهل‏بيت‏عليهم السلام بوده است. آيا كسى كه با اهل‏بيت‏عليهم السلام جنگ كند، طبق اين حديث با پيامبرصلى الله عليه وآله وارد جنگ نشده است؟! آيا سخنان پيامبرصلى الله عليه وآله را درباره اهل‏بيت‏عليهم السلام فراموش كردند و يا خود را به فراموشى زدند؟
بنابراين، اگر توجه كنيد مى‏ بينيد كه امام حسين ‏عليه السلام حتى سياهى لشكر را هم جنگ عليه خود مى‏ داند. پس معلوم شد كه آن جنگ ‏ها جنگ با كل اهل ‏بيت ‏عليهم السلام بوده است.


آيا كسى كه با اهل ‏بيت‏ عليهم السلام جنگ كند، طبق اين حديث با پيامبر صلى الله عليه و آله وارد جنگ نشده است؟! آيا سخنان پيامبر صلى الله عليه و آله را درباره اهل ‏بيت‏ عليهم السلام فراموش كردند و يا خود را به فراموشى زدند؟


از آن بدتر اينكه هنوز كسى از اهل‏سنت به طور صريح و همگانى ظالمان بر اهل‏بيت‏عليهم السلام را محكوم نكرده، بلكه به هر شكل ممكن از آنان دفاع مى‏كنند! عمل آنان را توجيه كرده و مى‏گويند كه آنان مجتهد بودند و كسى حق اعتراض بر آنها را ندارد!
از آن بدتر اينكه هنوز كسى از [[اهل ‏سنت]] به طور صريح و همگانى ظالمان بر اهل ‏بيت‏ عليهم السلام را محكوم نكرده، بلكه به هر شكل ممكن از آنان دفاع مى‏ كنند!


هزاران انسان كشته و هزاران خانه عزادار شدند، و فتنه‏اى كه آنها به پا كردند هنوز دود آن چشم مسلمين را آزار مى‏دهد، با اين حال همه آنها را ناديده گرفته و مى‏گويند: مجتهد بودند!!
عمل آنان را توجيه كرده و مى ‏گويند كه آنان مجتهد بودند و كسى حق اعتراض بر آنها را ندارد!


هزاران انسان كشته و هزاران خانه عزادار شدند، و فتنه‏اى كه آنها به پا كردند هنوز دود آن چشم مسلمين را آزار مى ‏دهد، با اين حال همه آنها را ناديده گرفته و مى‏ گويند: مجتهد بودند!!


آيا در اين مورد نيز مخالفت نص و دستور صريح پيامبرصلى الله عليه وآله نشده است كه فرمود:
آيا در اين مورد نيز مخالفت نص و دستور صريح پيامبر صلى الله عليه و آله نشده است كه فرمود:


من سبّ اهل ‏بيتى فانما يرتدّ عن الله و الاسلام، و من آذانى فى عترتى فعليه لعنة الله، و من آذانى فى عترتى فقد آذى الله. ان الله حرّم الجنة على من ظلم اهل ‏بيتى، او قاتلهم، او اعان عليهم، او سبّهم<ref>الصواعق المحرقه: ص ۲۴۰، فى الخاتمه، باب التحذير من بغضهم.</ref>:


من سبّ اهل‏بيتى فانما يرتدّ عن اللَّه و الاسلام، و من آذانى فى عترتى فعليه لعنة اللَّه، و من آذانى فى عترتى فقد آذى اللَّه. ان اللَّه حرّم الجنة على من ظلم اهل‏بيتى، او قاتلهم، او اعان عليهم، او سبّهم××× 1 الصواعق المحرقه: ص 240، فى الخاتمه، باب التحذير من بغضهم. ×××:
هر كس به اهل ‏بيت من دشنام گويد از خدا و [[اسلام]] رو برگردانده، و هر كس مرا درباره اهل‏بيتم آزار دهد بر او لعنت خدا باد، و هر كس مرا درباره اهل‏ بيتم آزار دهد خدا را آزار داده است.


خداوند [[بهشت]] را حرام كرده بر ظالمان اهل‏ بيتم، و كسانى را كه با آنها جنگ كردند، يا به هر شكلى به مخالفين آنان كمک كردند، يا به آنها ناسزا گفتند.


هر كس به اهل‏بيت من دشنام گويد از خدا و اسلام رو برگردانده، و هر كس مرا درباره اهل‏بيتم آزار دهد بر او لعنت خدا باد، و هر كس مرا درباره اهل‏بيتم آزار دهد خدا را آزار داده است. خداوند بهشت را حرام كرده بر ظالمان اهل‏بيتم، و كسانى را كه با آنها جنگ كردند، يا به هر شكلى به مخالفين آنان كمك كردند، يا به آنها ناسزا گفتند.