پرش به محتوا

صاحب اختیار: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۸۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۵ مارس ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲۵: خط ۱۲۵:
بر مسلمين واجب است كه پس از رحلت هر خليفه‏ اى، صاحب نظران جمع شوند و مشورت كنند و هر كس را كه مستحق خلافت ديدند امير خود نمايند و او را صاحب اختيار مسلمين قرار دهند؛ چرا كه بر اهل هر زمانى كسى كه صلاحيت خلافت را دارد مخفى نمى ‏ماند.
بر مسلمين واجب است كه پس از رحلت هر خليفه‏ اى، صاحب نظران جمع شوند و مشورت كنند و هر كس را كه مستحق خلافت ديدند امير خود نمايند و او را صاحب اختيار مسلمين قرار دهند؛ چرا كه بر اهل هر زمانى كسى كه صلاحيت خلافت را دارد مخفى نمى ‏ماند.


== بيان پيامبرصلى الله عليه وآله در مورد صاحب اختيار<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۸۱ .</ref> ==
== بيان پيامبر صلى الله عليه و آله در مورد صاحب اختيار<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۸۱ .</ref> ==
سؤال زاييده توجه كامل مخاطب به خطاب است، چه اين سؤال از سوى دوستان باشد چه منافقان.
سؤال زاييده توجه كامل مخاطب به خطاب است، چه اين سؤال از سوى دوستان باشد چه منافقان.


خط ۱۴۵: خط ۱۴۵:


== پيامبرصلى الله عليه وآله بين ولايت خدا و ولايت امام<ref>تبليغ غدير در سيره معصومين ‏عليهم السلام: ص ۱۷۱،۱۷۰.</ref>==
== پيامبرصلى الله عليه وآله بين ولايت خدا و ولايت امام<ref>تبليغ غدير در سيره معصومين ‏عليهم السلام: ص ۱۷۱،۱۷۰.</ref>==
صاحب اختيارى خدا مُسلَّم است. صاحب اختيارى رسول بر گرفته از ولايت اللَّه بر مردم است. صاحب اختيارى امام ادامه [[ولایت]] نبى است.
صاحب اختيارى خدا مُسلَّم است. صاحب اختيارى رسول بر گرفته از ولايت الله بر مردم است. صاحب اختيارى امام ادامه [[ولایت]] نبى است.


در واقع براى اثبات ولايت الهى براى امام صاحب اختيارى پیامبر صلی الله علیه و آله محوريت دارد. پيامبر صلى الله عليه و آله با ظرافتِ تمام ارتباط اين مراحل سه گانه ولايت را تشريح نموده مى‏ فرمايد:
در واقع براى اثبات ولايت الهى براى امام صاحب اختيارى [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] محوريت دارد. پيامبر صلى الله عليه و آله با ظرافتِ تمام ارتباط اين مراحل سه گانه ولايت را تشريح نموده مى‏ فرمايد:


خدا صاحب اختيار من است و به من از خودم صاحب اختيارتر است و در برابر دستورات او مرا امرى نيست؛ و من صاحب اختيار مؤمنينم و نسبت به آنان صاحب اختيارترم و در برابر من آنان را امرى نيست؛
خدا صاحب اختيار من است و به من از خودم صاحب اختيارتر است و در برابر دستورات او مرا امرى نيست؛ و من صاحب اختيار مؤمنينم و نسبت به آنان صاحب اختيارترم و در برابر من آنان را امرى نيست؛
خط ۱۶۱: خط ۱۶۱:
خداوند كسانى را صاحب اختيار مردم قرار داده كه داراى عصمت مطلق ‏اند، و از هرگونه بدی و پلیدی به هر معنى كه باشد پاک‏ اند. گذشته از آن عِلمشان را به منبع بى‏ پايان علم خود متصل كرده است، تا جوابگوى انواع احتياجات مردم باشند.
خداوند كسانى را صاحب اختيار مردم قرار داده كه داراى عصمت مطلق ‏اند، و از هرگونه بدی و پلیدی به هر معنى كه باشد پاک‏ اند. گذشته از آن عِلمشان را به منبع بى‏ پايان علم خود متصل كرده است، تا جوابگوى انواع احتياجات مردم باشند.


تعيين و تخصيص [[معصومین علیهم السلام|چهارده معصوم‏ علیهم السلام]] به عنوان صاحب اختيار مردم و كسانى كه امرشان بر هر موجودى نافذ است فقط بايد از جانب حق تعالى باشد، زيرا اوست كه به وجود آورنده مخلوقات است و بهترين ‏ها را او خلق كرده، و فقط اوست كه مى ‏تواند سپردن اختيار تام مردم به دست كسى را ضمانت كند؛ و اين پيامبرصلى الله عليه وآله است كه از جانب [[خداوند]] به عنوان پُشتوانه و ضامِن اين مقام درباره امامان‏ عليهم السلام ايشان را به مردم معرفى كرده است.
تعيين و تخصيص [[معصومین علیهم السلام|چهارده معصوم‏ علیهم السلام]] به عنوان صاحب اختيار مردم و كسانى كه امرشان بر هر موجودى نافذ است فقط بايد از جانب حق تعالى باشد، زيرا اوست كه به وجود آورنده مخلوقات است و بهترين ‏ها را او خلق كرده، و فقط اوست كه مى ‏تواند سپردن اختيار تام مردم به دست كسى را ضمانت كند؛ و اين پيامبر صلى الله عليه و آله است كه از جانب [[خداوند]] به عنوان پُشتوانه و ضامِن اين مقام درباره امامان‏ عليهم السلام ايشان را به مردم معرفى كرده است.


پروردگارِ مهربان در نظامِ خلقت به اين هم اكتفا نكرده است، بلكه صاحبان اختيار مردم را كسانى قرار داده كه از نور خلق شده ‏اند و آنان را در قالب انسان قرار داده است.
پروردگارِ مهربان در نظامِ خلقت به اين هم اكتفا نكرده است، بلكه صاحبان اختيار مردم را كسانى قرار داده كه از نور خلق شده ‏اند و آنان را در قالب انسان قرار داده است.
خط ۱۷۳: خط ۱۷۳:
خداوند مردم را به چنين وجودهاى نورانى سپرده و خواسته است كه مردم او را از اين طريق عبادت كنند و [[هدایت]] را از ايشان بگيرند، و لذا عبادت خداوند از هر طريق ديگرى باشد در پيشگاه خداوند مردود است.
خداوند مردم را به چنين وجودهاى نورانى سپرده و خواسته است كه مردم او را از اين طريق عبادت كنند و [[هدایت]] را از ايشان بگيرند، و لذا عبادت خداوند از هر طريق ديگرى باشد در پيشگاه خداوند مردود است.


اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در بيان واقعه غدير مى ‏فرمايد: «... وَ كانَتْ عَلى وِلايَتى وِلايَةُ اللَّهِ، وَ عَلى عَداوَتى عَداوَةُ اللَّهِ ... . فَكانَتْ وِلايَتى كَمالُ الدّينِ وَ رِضَى الرَّبِّ تَبارَكَ وَ تَعالى» : «ولايت خداوند از طريق ولايت من شناخته مى‏ شود و عداوت با خداوند نيز از راه عداوت با من شناخته مى ‏شود ... . لذا ولايت من [[اکمال دین|کمال دین]] و رضايت خداوند تبارک و تعالى خوانده شد» .<ref>بحار الانوار: ج ۵۰ ص ۳۲۱.</ref>
اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در بيان واقعه غدير مى ‏فرمايد:


همچنين امام عسكرى‏ عليه السلام در اين باره مى‏ فرمايد: «آنگاه كه خداوند با منصوب كردن اولياى خود بعد از پيامبرش بر شما منت گذاشت به پيامبرصلى الله عليه وآله خطاب كرد: «اَلْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى وَ رَضيتُ لَكُمُ الاِسْلامَ ديناً» ، و براى اوليائش حقوقى را بر شما واجب كرد و به شما دستور داد تا آن حقوق را نسبت به ايشان ادا كنيد تا آنچه نزد شما از همسران و اموال و خوراک داريد بر شما حلال شود و نمو و بركت و ثروت را به شما نشان دهد، و تا معلوم شود كه چه كسى از خداوند اطاعت مى‏ كند ...» .<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۹۹ ح ۳.</ref>
«... وَ كانَتْ عَلى وِلايَتى وِلايَةُ اللَّهِ، وَ عَلى عَداوَتى عَداوَةُ اللَّهِ ... . فَكانَتْ وِلايَتى كَمالُ الدّينِ وَ رِضَى الرَّبِّ تَبارَكَ وَ تَعالى»:
 
«ولايت خداوند از طريق ولايت من شناخته مى‏ شود و عداوت با خداوند نيز از راه عداوت با من شناخته مى ‏شود ... . لذا ولايت من [[اکمال دین|کمال دین]] و رضايت خداوند تبارک و تعالى خوانده شد».<ref>بحار الانوار: ج ۵۰ ص ۳۲۱.</ref>
 
همچنين [[امام حسن عسکری علیه السلام|امام عسکری‏ علیه السلام]] در اين باره مى‏ فرمايد: «آنگاه كه خداوند با منصوب كردن اولياى خود بعد از پيامبرش بر شما منت گذاشت به پيامبر صلى الله عليه و آله خطاب كرد:
 
«اَلْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى وَ رَضيتُ لَكُمُ الاِسْلامَ ديناً»، و براى اوليائش حقوقى را بر شما واجب كرد و به شما دستور داد تا آن حقوق را نسبت به ايشان ادا كنيد تا آنچه نزد شما از همسران و اموال و خوراک داريد بر شما حلال شود و نمو و بركت و ثروت را به شما نشان دهد، و تا معلوم شود كه چه كسى از خداوند اطاعت مى‏ كند...».<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۹۹ ح ۳.</ref>


== شرح حديث غدير و صاحب اختيار<ref>اسرار غدير: ص ۱۹۷.</ref> ==
== شرح حديث غدير و صاحب اختيار<ref>اسرار غدير: ص ۱۹۷.</ref> ==
جمله «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ» از پنج كلمه تشكيل شده است:
جمله «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ» از پنج كلمه تشكيل شده است:


«مَنْ» ، يعنى «هر كَس» . و اين كلمه شامل تمام مسلمانان يعنى آنان كه [[پیامبرصلی الله علیه وآله]] را قبول دارند مى ‏شود.
«مَنْ» ، يعنى «هر كَس». و اين كلمه شامل تمام مسلمانان يعنى آنان كه پیامبر صلی الله علیه و آله را قبول دارند مى ‏شود.
 
«كُنْتُ» ، يعنى «من بوده ‏ام». استفاده از فعل ماضى به معناى آن ست كه اين منصب براى پيامبر صلى الله عليه و آله پايه نبوت عامه و خاتمیت اوست و خطاب سخن با كسانى است كه حضرتش را تا كنون به چنين منصبى قبول داشته‏ اند.
 
«مَوْلاهُ» ، يعنى «مولى و صاحب اختيار او...» . اين كلمه محور اصلى جمله است و خودِ حضرت در همين خطبه و در مواردى ديگر معناى اين كلمه را بيان فرموده‏ اند.
 
«مولى» يعنى كسى كه اختيار مردم به دست او است و نسبت به آنان از خودشان بيشتر اختيار دارد و هر دستورى به آنان دهد بايد بدون چون و چرا اجرا كنند، و كوتاهى در اطاعت از او اگر به عنوان اعتراض و شک در حقانيت او باشد مساوى با كفر و انكار نبوت است.


«كُنْتُ» ، يعنى «من بوده ‏ام» . استفاده از فعل ماضى به معناى آن ست كه اين منصب براى پيامبرصلى الله عليه وآله پايه نبوت عامه و [[خاتمیت]] اوست و خطاب سخن با كسانى است كه حضرتش را تا كنون به چنين منصبى قبول داشته‏ اند.
«فَعَلِىٌّ» يعنى «پس على...». تعيين على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام براى منصب و مقامى كه در كلمه بعدى ذكر مى‏ شود، مشت محكمى به دهان فتنه‏ گران و دسيسه كاران است تا فكر تشكيک در شخص امام و يا احتمال تعدد آن را از مخيّله خود بيرون كنند.


«مَوْلاهُ» ، يعنى «مولى و صاحب اختيار او...» . اين كلمه محور اصلى جمله است و خودِ حضرت در همين خطبه و در مواردى ديگر معناى اين كلمه را بيان فرموده‏ اند. «مولى» يعنى كسى كه اختيار مردم به دست او است و نسبت به آنان از خودشان بيشتر اختيار دارد و هر دستورى به آنان دهد بايد بدون چون و چرا اجرا كنند، و كوتاهى در [[اطاعت]] از او اگر به عنوان اعتراض و شک در حقانيت او باشد مساوى با كفر و انكار نبوت است.
از طرف ديگر با معرفى اين «على‏ عليه السلام»، يازده امام ديگر را هم كه بعد از او داراى مقام و منصب او خواهند بود مشخص مى‏ كند به طورى كه راهِ [[تحریف]] و تشكيک بسته مى‏ شود.


«فَعَلِىٌّ» يعنى «پس على...» . تعيين على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام براى منصب و مقامى كه در كلمه بعدى ذكر مى‏ شود، مشت محكمى به دهان [[فتنه|فتنه‏ گران]] و دسيسه كاران است تا فكر [[تشکیک|تشكيک]] در شخص امام و يا احتمال تعدد آن را از مخيّله خود بيرون كنند. از طرف ديگر با معرفى اين «على‏ عليه السلام» ، يازده امام ديگر را هم كه بعد از او داراى مقام و منصب او خواهند بود مشخص مى‏ كند به طورى كه راهِ [[تحریف]] و تشكيک بسته مى‏ شود.
«مَوْلاهُ» ، يعنى «مولى و صاحب اختيار اوست». همان منصبى كه در كلمه سوم اين جمله براى شخص خاتم انبياء صلى الله عليه و آله ذكر شد عيناً براى على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام و يازده امام معين از فرزندان او از جانب خداوند اعطا شده است.


«مَوْلاهُ» ، يعنى «مولى و صاحب اختيار اوست» . همان منصبى كه در كلمه سوم اين جمله براى شخص خاتم انبياءصلى الله عليه وآله ذكر شد عيناً براى على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام و يازده امام معين از فرزندان او از جانب خداوند اعطا شده است. آنان صاحب اختيار مردم‏ اند و هر چه بگويند بايد بدون چون و چرا قبول كرد، و هرگونه اعتراض و شک و ترديد درباره آنان مساوى با كفر است.
آنان صاحب اختيار مردم‏ اند و هر چه بگويند بايد بدون چون و چرا قبول كرد، و هرگونه اعتراض و شک و ترديد درباره آنان مساوى با كفر است.


== صاحب اختيار در خطبه غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص  ۲۳۱  - ۲۲۳ ۱۷۰  - ۱۵۷ ۱۵۵  - ۱۴۷. اولين ميراث مكتوب درباره غدير: ص ۱۴.</ref> ==
== صاحب اختيار در خطبه غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۴۷ - ۱۵۵، ۱۵۷ - ۱۷۰، ۲۲۳ - ۲۳۱. اولين ميراث مكتوب درباره غدير: ص ۱۴.</ref>==
پيامبرصلى الله عليه وآله در ابتداى بخش دوم [[خطبه غدیر]]، در بيان علت نزول آيه شديد اللحن [[تبلیغ]] اشاره داشت كه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام صاحب اختيار شما بعد از خدا و رسولش است.
پيامبرصلى الله عليه وآله در ابتداى بخش دوم [[خطبه غدیر]]، در بيان علت نزول آيه شديد اللحن [[تبلیغ]] اشاره داشت كه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام صاحب اختيار شما بعد از خدا و رسولش است.


مَعاشِرَ النّاسِ، ما قَصَّرْتُ فى تَبْليغِ ما اَنْزَلَ اللَّهُ تَعالى اِلَىَّ، وَ اَنَا اُبَيِّنُ لَكُمْ سَبَبَ هذِهِ الْآيَةِ: اِنَّ جَبْرَئيلَ هَبَطَ اِلَىَّ مِراراً ثَلاثاً يَأْمُرُنى عَنِ السَّلامِ رَبّى وَ هُوَ السَّلامُ اَنْ اَقُومَ فى هذَا الْمَشْهَدِ فَاُعْلِمَ كُلَّ اَبْيَضَ وَ اَسْوَدَ: اَنَّ عَلِىَّ بْنَ اَبيطالِبٍ اَخى وَ وَصِيّى وَ خَليفَتى عَلى اُمَّتى وَ اْلاِمامُ مِنْ بَعْدى، الَّذى مَحَلُّهُ مِنّى مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسى اِلاّ اَنَّهُ لا نَبِىَّ بَعْدى، وَ هُوَ وَلِيُّكُمْ بَعْدَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ:
مَعاشِرَ النّاسِ، ما قَصَّرْتُ فى تَبْليغِ ما اَنْزَلَ اللَّهُ تَعالى اِلَىَّ، وَ اَنَا اُبَيِّنُ لَكُمْ سَبَبَ هذِهِ الْآيَةِ: اِنَّ جَبْرَئيلَ هَبَطَ اِلَىَّ مِراراً ثَلاثاً يَأْمُرُنى عَنِ السَّلامِ رَبّى وَ هُوَ السَّلامُ اَنْ اَقُومَ فى هذَا الْمَشْهَدِ فَاُعْلِمَ كُلَّ اَبْيَضَ وَ اَسْوَدَ: اَنَّ عَلِىَّ بْنَ اَبيطالِبٍ اَخى وَ وَصِيّى وَ خَليفَتى عَلى اُمَّتى وَ اْلاِمامُ مِنْ بَعْدى، الَّذى مَحَلُّهُ مِنّى مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسى اِلاّ اَنَّهُ لا نَبِىَّ بَعْدى، وَ هُوَ وَلِيُّكُمْ بَعْدَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ:


اى مردم، من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل كرده [[کوتاهی]] نكرده ‏ام، و من سبب نزول اين آيه را براى شما بيان مى‏ كنم: جبرئيل سه مرتبه بر من نازل شد و از طرف خداوندِ سلام پروردگارم -  كه او سلام است -  مرا مأمور كرد كه در اين اجتماع بپاخيزم و بر هر سفيد و سياهى اعلام كنم كه «على بن ابى‏ طالب برادرِ من و وصى من و جانشين من بر امتم و امام بعد از من است. نسبت او به من همانند هارون به موسى است جز اينكه پيامبرى بعد از من نيست. و او صاحب اختيار شما بعد از خدا و رسولش است» .
اى مردم، من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل كرده کوتاهی نكرده ‏ام، و من سبب نزول اين آيه را براى شما بيان مى‏ كنم: جبرئيل سه مرتبه بر من نازل شد و از طرف خداوندِ سلام پروردگارم -  كه او سلام است -  مرا مأمور كرد كه در اين اجتماع بپاخيزم و بر هر سفيد و سياهى اعلام كنم كه «على بن ابى‏ طالب برادرِ من و وصى من و جانشين من بر امتم و امام بعد از من است. نسبت او به من همانند هارون به موسى است جز اينكه پيامبرى بعد از من نيست. و او صاحب اختيار شما بعد از خدا و رسولش است» .


در اواسط بخش سوم خطبه غدير و پس از بيان توازن مقام [[نبوت و امامت]] نيز كه خطبه به اوج خود نزديک مى‏ شد، نهيبى لازم بود كه مخاطبين بدانند چرا على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام از آغاز سخنرانى بر فراز منبر كنار پيامبرصلى الله عليه وآله ايستاده است. بايد گفته مى‏ شد كه لحظاتى بعد دو بازوى حيدرى در كف با كفايت محمدى قرار مى‏ گيرد و به گونه‏ اى خاص فراتر از آنچه در ذهن مردم است معرفى خواهد شد. براى [[اعلان]] اين مهم پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى [[ثقل اکبر]] را تابلو قرار داده، على‏ عليه السلام را در سايه قرآن نشان داد.
در اواسط بخش سوم [[خطبه غدیر]] و پس از بيان توازن مقام نبوت و امامت نيز كه خطبه به اوج خود نزديک مى‏ شد، نهيبى لازم بود كه مخاطبين بدانند چرا على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام از آغاز سخنرانى بر فراز منبر كنار پيامبر صلى الله عليه و آله ايستاده است. بايد گفته مى‏ شد كه لحظاتى بعد دو بازوى حيدرى در كف با كفايت محمدى قرار مى‏ گيرد و به گونه‏ اى خاص فراتر از آنچه در ذهن مردم است معرفى خواهد شد. براى اعلان اين مهم پيامبر صلى الله عليه و آله در فرازى [[ثقل اکبر]] را تابلو قرار داده، على‏ عليه السلام را در سايه قرآن نشان داد.


حضرت [[قسم]] ياد كرد كه باطن و [[قرآن|تفسیر قرآن]] را بيان نمى‏ كند مگر اين كسى كه مى ‏خواهم دست او را بگيرم و او را بالا ببرم و بازوى او را بگيرم و با دستانم او را بلند كنم و به شما بفهمانم كه هر كس من صاحب اختيار او بوده‏ ام اين على صاحب اختيار اوست، و ولايت او از طرف خدا نازل شده است.
حضرت قسم ياد كرد كه باطن و [[قرآن|تفسیر قرآن]] را بيان نمى‏ كند مگر اين كسى كه مى ‏خواهم دست او را بگيرم و او را بالا ببرم و بازوى او را بگيرم و با دستانم او را بلند كنم و به شما بفهمانم كه هر كس من صاحب اختيار او بوده‏ ام اين على صاحب اختيار اوست، و ولايت او از طرف خدا نازل شده است.


مَعاشِرَ النّاسِ، تَدَبَّرُوا القُرْآنَ وَ افْهَمُوا آياتِهِ، وَ انْظُرُوا اِلى مُحْكَماتِهِ وَ لا تَتَّبِعُوا مُتَشابِهَهُ، فَوَاللَّهِ لَنْ يُبَيِّنَ لَكُمْ زَواجِرَهُ وَ لَنْ يُوضِحَ لَكُمْ تَفْسيرَهُ اِلاَّ الَّذى اَنَا آخِذٌ بِيَدِهِ وَ مُصْعِدُهُ اِلَىَّ وَ شائِلٌ بِعَضُدِهِ وَ رافِعُهُ بِيَدَى وَ مُعْلِمُكُمْ: اَنَّ مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ، وَ هُوَ عَلِىُّ بْنُ اَبيطالِبٍ اَخى وَ وَصِيّى، وَ مُوالاتُهُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ اَنْزَلَها عَلَىَّ:
مَعاشِرَ النّاسِ، تَدَبَّرُوا القُرْآنَ وَ افْهَمُوا آياتِهِ، وَ انْظُرُوا اِلى مُحْكَماتِهِ وَ لا تَتَّبِعُوا مُتَشابِهَهُ، فَوَاللَّهِ لَنْ يُبَيِّنَ لَكُمْ زَواجِرَهُ وَ لَنْ يُوضِحَ لَكُمْ تَفْسيرَهُ اِلاَّ الَّذى اَنَا آخِذٌ بِيَدِهِ وَ مُصْعِدُهُ اِلَىَّ وَ شائِلٌ بِعَضُدِهِ وَ رافِعُهُ بِيَدَى وَ مُعْلِمُكُمْ: اَنَّ مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ، وَ هُوَ عَلِىُّ بْنُ اَبيطالِبٍ اَخى وَ وَصِيّى، وَ مُوالاتُهُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ اَنْزَلَها عَلَىَّ:


اى مردم، قرآن را [[تدبر]] نماييد و آيات آن را بفهميد و در [[محکمات]] آن نظر كنيد و به دنبال متشابه آن نرويد. به خدا قسم، باطن آن را براى شما بيان نمى‏ كند و تفسيرش را برايتان روشن نمى‏ كند مگر اين شخصى كه دست او را مى‏ گيرم و او را به سوى خود بالا مى ‏برم و بازوى او را مى‏ گيرم و با دستم او را بلند مى ‏كنم و به شما مى‏ فهمانم كه: «هر كس من صاحب اختيار اويم اين على صاحب اختيار اوست» ، و او على بن ابى‏ طالب برادر و جانشين من است، و ولايتِ او از جانب خداوندِ عز و جل است كه بر من نازل كرده است.
اى مردم، قرآن را [[تدبر]] نماييد و آيات آن را بفهميد و در [[محکمات]] آن نظر كنيد و به دنبال متشابه آن نرويد.


همچنين پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از بخش دهم خطبه غدير پس از اشاره به حج، نماز و زكات را دو بار مطرح كرد؛ يک بار با اشاره به آيه ۴۳ سوره بقره: «وَ اَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ ارْكَعُوا مَعَ الرّاكِعينَ» ، و بار ديگر با اشاره به آيه ۴۱ سوره حج: «الَّذينَ اِنْ مَكَّناهُمْ فِى الاَرْضِ اَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ اَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ» :
به خدا قسم، باطن آن را براى شما بيان نمى‏ كند و تفسيرش را برايتان روشن نمى‏ كند مگر اين شخصى كه دست او را مى‏ گيرم و او را به سوى خود بالا مى ‏برم و بازوى او را مى‏ گيرم و با دستم او را بلند مى ‏كنم و به شما مى‏ فهمانم كه:


پيرو آن نكته اصلى را به ميان آورد كه اگر زمان طويلى بر شما گذشت و كوتاهى نموديد يا فراموش كرديد [[علی بن ابی طالب علیه السلام|علی]] صاحب اختيار شماست و براى شما بيان مى‏ كند.
«هر كس من صاحب اختيار اويم اين على صاحب اختيار اوست» ، و او على بن ابى‏ طالب برادر و جانشين من است، و ولايتِ او از جانب خداوندِ عز و جل است كه بر من نازل كرده است.


آنگاه ادامه اين مسير را نشان داده فرمود: «او و آنان كه از نسل من به خلافت مى‏ رسند از آنچه سؤال كنيد به شما خبر مى‏ دهند و آنچه را نمى ‏دانيد برايتان بيان مى‏ كنند» .
همچنين پيامبر صلى الله عليه و آله در فرازى از بخش دهم خطبه غدير پس از اشاره به حج، [[نماز جماعت در صحرای غدیر|نماز]] و [[زکات]] را دو بار مطرح كرد؛ يک بار با اشاره به آيه ۴۳ سوره بقره:
 
«وَ اَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ ارْكَعُوا مَعَ الرّاكِعينَ»، و بار ديگر با اشاره به آيه ۴۱ سوره حج: «الَّذينَ اِنْ مَكَّناهُمْ فِى الاَرْضِ اَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ اَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ» :
 
پيرو آن نكته اصلى را به ميان آورد كه اگر زمان طويلى بر شما گذشت و كوتاهى نموديد يا فراموش كرديد علی صاحب اختيار شماست و براى شما بيان مى‏ كند.
 
آنگاه ادامه اين مسير را نشان داده فرمود: «او و آنان كه از نسل من به [[جانشین|خلافت]] مى‏ رسند از آنچه سؤال كنيد به شما خبر مى‏ دهند و آنچه را نمى ‏دانيد برايتان بيان مى‏ كنند».


مَعاشِرَ النّاسِ، اَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ كَما اَمَرَكُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ، فَاِنْ طالَ عَلَيْكُمُ الاَْمَدُ فَقَصَّرْتُمْ اَوْ نَسيتُمْ فَعَلِىٌّ وَلِيُّكُمْ وَ مُبَيِّنٌ لَكُمْ؛ الَّذى نَصَبَهُ اللَّهُ عزَّ وَ جَلَّ لَكُمْ بَعْدى اَمينَ خَلْقِهِ. اِنَّهُ مِنّى وَ اَنَا مِنْهُ، وَ هُوَ وَ مَنْ يَخْلُفُ مِنْ ذُرِّيَّتى يُخْبِرُونَكُمْ بِما تَسْاَلُونَ عَنْهُ وَ يُبَيِّنُونَ لَكُمْ ما لا تَعْلَمُونَ:
مَعاشِرَ النّاسِ، اَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ كَما اَمَرَكُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ، فَاِنْ طالَ عَلَيْكُمُ الاَْمَدُ فَقَصَّرْتُمْ اَوْ نَسيتُمْ فَعَلِىٌّ وَلِيُّكُمْ وَ مُبَيِّنٌ لَكُمْ؛ الَّذى نَصَبَهُ اللَّهُ عزَّ وَ جَلَّ لَكُمْ بَعْدى اَمينَ خَلْقِهِ. اِنَّهُ مِنّى وَ اَنَا مِنْهُ، وَ هُوَ وَ مَنْ يَخْلُفُ مِنْ ذُرِّيَّتى يُخْبِرُونَكُمْ بِما تَسْاَلُونَ عَنْهُ وَ يُبَيِّنُونَ لَكُمْ ما لا تَعْلَمُونَ:


اى مردم، نماز را به پا داريد و زكات را بپردازيد همانطور كه خداوند عز و جل به شما فرمان داده است و اگر زمان طويلى بر شما گذشت و كوتاهى نموديد يا فراموش كرديد، على صاحب اختيار شماست و براى شما بيان مى‏ كند، او كه خداوند عز و جل بعد از من به عنوان امين بر خلقش او را منصوب نموده است. او از من است و من از اويم. او و آنان كه از نسل من‏ اند از آنچه سؤال كنيد به شما خبر مى‏ دهند و آنچه را نمى ‏دانيد براى شما بيان مى ‏كنند.
اى مردم، نماز را به پا داريد و زكات را بپردازيد همانطور كه خداوند عز و جل به شما فرمان داده است و اگر زمان طويلى بر شما گذشت و كوتاهى نموديد يا فراموش كرديد، على صاحب اختيار شماست و براى شما بيان مى‏ كند، او كه خداوند عز و جل بعد از من به عنوان امين بر خلقش او را منصوب نموده است.


در آخر بد نيست اشاره شود كه ابان بن ابى‏ عيّاش از سليم بن قيس نقل مى‏ كند كه گفت: از على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام شنيدم در حالى كه مردى از آن حضرت درباره ايمان سؤال كرد و گفت: يا اميرالمؤمنين‏ عليه السلام، مرا از ايمان خبر ده به طورى كه از غير تو و بعد از تو از كسى در اين باره سؤال نكنم.
او از من است و من از اويم. او و آنان كه از نسل من‏ اند از آنچه سؤال كنيد به شما خبر مى‏ دهند و آنچه را نمى ‏دانيد براى شما بيان مى ‏كنند.
 
در آخر بد نيست اشاره شود كه ابان بن ابى‏ عيّاش از سليم بن قيس نقل مى‏ كند كه گفت: از على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام شنيدم در حالى كه مردى از آن حضرت درباره [[ایمان]] سؤال كرد و گفت:
 
يا اميرالمؤمنين‏ عليه السلام، مرا از ايمان خبر ده به طورى كه از غير تو و بعد از تو از كسى در اين باره سؤال نكنم.


حضرت پس از بيان پايه‏ هاى [[ایمان]] و اشاره به امامت و ولايت در غدير فرمود:
حضرت پس از بيان پايه‏ هاى [[ایمان]] و اشاره به امامت و ولايت در غدير فرمود:


... كسى كه پيامبرصلى الله عليه وآله او را در غدير خم نصب كرد، و به آنان خبر داد كه او نسبت به آنان صاحب اختيارتر از خودشان است، و سپس به آنان دستور داد تا حاضران غايبان را آگاه نمايند.
... كسى كه پيامبر صلى الله عليه و آله او را در غدير خم نصب كرد، و به آنان خبر داد كه او نسبت به آنان صاحب اختيارتر از خودشان است، و سپس به آنان دستور داد تا حاضران غايبان را آگاه نمايند.


عرض كرد: يا اميرالمؤمنين، آن شما هستيد؟ فرمود: من اول و افضل آنها هستم. سپس پسرم حسن بعد از من نسبت به مؤمنين صاحب اختيارتر از خودشان است. سپس پسرم حسين بعد از او نسبت به مؤمنين صاحب اختيارتر از خودشان است. و سپس جانشينان پيامبرصلى الله عليه وآله هستند تا بر سر [[حوض کوثر]] يكى پس از ديگرى خدمت او وارد شوند ... .<ref>كتاب سليم: حديث ۸ .</ref>
عرض كرد: يا اميرالمؤمنين، آن شما هستيد؟ فرمود: من اول و افضل آنها هستم. سپس پسرم حسن بعد از من نسبت به مؤمنين صاحب اختيارتر از خودشان است. سپس پسرم حسين بعد از او نسبت به مؤمنين صاحب اختيارتر از خودشان است. و سپس جانشينان پيامبر صلى الله عليه و آله هستند تا بر سر [[حوض کوثر]] يكى پس از ديگرى خدمت او وارد شوند... .<ref>كتاب سليم: حديث ۸ .</ref>


   همچنين مراجعه شود به عنوان: صاحب اختيار /  صاحب اختيار در خطبه غدير.
== صاحب اختيار در كلام امام باقر عليه السلام<ref>غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۳۲،۳۳۱.</ref> ==
خداوند بيان اوامر خود در [[قرآن]] را به پيامبر صلى الله عليه و آله واگذار كرده است. همان گونه كه نماز و روزه و حج در جزئياتش نياز به تبيين رسول دارد، آيه «اولُو الْامْرِ» و منظور از آن هم بايد با بيان رسول باشد.


== صاحب اختيار در كلام امام باقرعليه السلام<ref>غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۳۲ ۳۳۱.</ref> ==
در پاسخ به فتنه ‏گرانى كه با مطرح كردن «كَفانا كِتاب اللَّهِ» و افزودن اينكه چرا در کتاب خدا نام [[معصومین علیهم السلام|اهل ‏بیت‏ علیهم السلام]] نيامده، [[امام باقر علیه السلام]] طى [[اتمام حجت]] زيبايى برنامه مفصل غدير را تفسير آيه «أُولِى الْأَمْرِ» دانست.
خداوند بيان اوامر خود در [[قرآن]] را به پيامبرصلى الله عليه وآله واگذار كرده است. همان گونه كه نماز و روزه و حج در جزئياتش نياز به تبيين رسول دارد، آيه «اولُو الْامْرِ» و منظور از آن هم بايد با بيان رسول باشد.


در پاسخ به فتنه ‏گرانى كه با مطرح كردن «كَفانا كِتاب اللَّهِ» و افزودن اينكه چرا در [[کتاب خدا]] نام اهل‏بيت‏ عليهم السلام نيامده، امام باقرعليه السلام طى [[اتمام حجت]] زيبايى برنامه مفصل غدير را تفسير آيه «أُولِى الْأَمْرِ» دانست.
روزى امام باقر عليه السلام به ابوبصير فرمود: آيه «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِى الْأَمْرِ مِنْكُمْ»<ref>احزاب /  ۶ .</ref> درباره على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام نازل شده است.


روزى امام باقرعليه السلام به ابوبصير فرمود: آيه «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِى الْأَمْرِ مِنْكُمْ»<ref>احزاب /  ۶ .</ref> درباره على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام نازل شده است. ابوبصير عرض كرد: مردم به ما مى‏ گويند: چرا [[خداوند]] نام على و اهل‏بيتش را در كتابش ذكر نكرده است؟ حضرت فرمود: به مردم بگوييد: خداوند نماز را بر پيامبرش نازل كرده و سه يا چهار ركعت بودن آن را ذكر نكرده تا آنكه پيامبرصلى الله عليه وآله آن را براى مردم تفسير نموده است. (و همچنين زكات و حج را) .
ابوبصير عرض كرد: مردم به ما مى‏ گويند: چرا [[خداوند]] نام على و اهل‏ بيتش را در كتابش ذكر نكرده است؟


و نيز نازل كرده «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِى الْأَمْرِ مِنْكُمْ»<ref>احزاب / ۶ .</ref> كه درباره على و حسن و حسين‏ عليهم السلام است. (در بيان كلمه «اولى الامر»  ) پيامبرصلى الله عليه وآله درباره على‏ عليه السلام فرموده: مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ، و نيز فرموده: شما را به كتاب خدا و اهل‏بيتم سفارش مى‏ كنم.
حضرت فرمود: به مردم بگوييد: خداوند نماز را بر پيامبرش نازل كرده و سه يا چهار ركعت بودن آن را ذكر نكرده تا آنكه پيامبر صلى الله عليه و آله آن را براى مردم تفسير نموده است. (و همچنين زكات و حج را) .


اگر [[پیامبرصلی الله علیه وآله]] سكوت مى‏ كرد و اهل آيه «اولى الامر» را معرفى نمى‏ كرد آل عباس و آل عقيل و ديگران آن را ادعا مى‏ كردند!! ... وقتى پيامبرصلى الله عليه وآله از دنيا رفت على‏ عليه السلام صاحب اختيار مردم بود ... ، چون پيامبرصلى الله عليه وآله [[ولایت]] او را به مردم [[ابلاغ غدیر|ابلاغ]] فرموده و او را منصوب نموده بود.<ref>بحار الانوار: ج ۳۵ ص ۳۱۱.</ref>
و نيز نازل كرده «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِى الْأَمْرِ مِنْكُمْ»<ref>احزاب / ۶ .</ref> كه درباره على و حسن و حسين‏ عليهم السلام است.
 
(در بيان كلمه «اولى الامر» ) پيامبر صلى الله عليه و آله درباره على‏ عليه السلام فرموده: مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ، و نيز فرموده: شما را به كتاب خدا و اهل ‏بيتم سفارش مى‏ كنم.
 
اگر پیامبر صلی الله علیه و آله سكوت مى‏ كرد و اهل آيه «اولى الامر» را معرفى نمى‏ كرد آل عباس و آل عقيل و ديگران آن را ادعا مى‏ كردند!!... وقتى پيامبر صلى الله عليه و آله از دنيا رفت على‏ عليه السلام صاحب اختيار مردم بود ... ، چون پيامبر صلى الله عليه و آله [[ولایت]] او را به مردم [[ابلاغ غدیر|ابلاغ]] فرموده و او را منصوب نموده بود.<ref>بحار الانوار: ج ۳۵ ص ۳۱۱.</ref>


== صاحب اختيار در كلام اميرالمؤمنين‏ عليه السلام با ابوبكر<ref>ژرفاى غدير: ص ۲۰۱. غدير از زبان مولى: ص ۳۶.</ref> ==
== صاحب اختيار در كلام اميرالمؤمنين‏ عليه السلام با ابوبكر<ref>ژرفاى غدير: ص ۲۰۱. غدير از زبان مولى: ص ۳۶.</ref> ==
گاهى بحث بر سر آن است كه على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام صاحب اختيار مردم است يا نه، و آيا در غدير چنين چيزى ثابت شد يا نه؟! اما خنده ‏آور آن است كه ابوبكر بگويد: «من صاحب اختيار مردم هستم» ! كسى نيست بپرسد در غدير و بعد از آن كسى سراغ دارد كه ابوبكر به چنين مقامى منصوب شده باشد؟
گاهى بحث بر سر آن است كه على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام صاحب اختيار مردم است يا نه، و آيا در غدير چنين چيزى ثابت شد يا نه؟!


و يا بالاتر از آن مانند [[صاحب غدیر]] از ابوبكر بپرسد:
اما خنده ‏آور آن است كه ابوبكر بگويد: «من صاحب اختيار مردم هستم» ! كسى نيست بپرسد در غدير و بعد از آن كسى سراغ دارد كه ابوبكر به چنين مقامى منصوب شده باشد؟


تو را به خدا قسم مى‏ دهم (اى ابوبكر) ، آيا من صاحب اختيار تو و هر مسلمانى طبق حدیث پيامبرصلى الله عليه وآله در روز غدير هستم يا تو؟!<ref>الخصال: ص ۵۴۸ . بحار الانوار: ج ۲۹ ص ۸ .</ref>
و يا بالاتر از آن مانند صاحب غدیر از ابوبكر بپرسد:


== صاحب اختيارىِ پيامبرصلى الله عليه وآله<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۵۳ .</ref> ==
تو را به خدا قسم مى‏ دهم (اى ابوبكر) ، آيا من صاحب اختيار تو و هر مسلمانى طبق حدیث پيامبر صلى الله عليه و آله در روز غدير هستم يا تو؟!<ref>الخصال: ص ۵۴۸ . بحار الانوار: ج ۲۹ ص ۸ .</ref>
در [[خطبه غدیر]]، پيش از لحظات حساس خطابه هنوز يک مرحله در پيش بود. پيامبرصلى الله عليه وآله مى‏ خواهد ولايت و صاحب اختيارى على‏ عليه السلام را اعلام كند، اما دو مقدمه براى اين هدف در نظر مى‏ گيرد تا كسى را ياراى انكار آن نباشد.
 
== صاحب اختيارىِ پيامبر صلى الله عليه و آله<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۵۳ .</ref>==
در [[خطبه غدیر]]، پيش از لحظات حساس خطابه هنوز يک مرحله در پيش بود. پيامبر صلى الله عليه و آله مى‏ خواهد ولايت و صاحب اختيارى على‏ عليه السلام را اعلام كند، اما دو مقدمه براى اين هدف در نظر مى‏ گيرد تا كسى را ياراى انكار آن نباشد.


يكى آنكه صاحب اختيارى خود را با استناد به آيه «النَّبِىُّ اَوْلى بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ اَنْفُسِهِمْ» اعلام نمايد، و ديگر اينكه ولايت على‏ عليه السلام را مساوى و جايگزين [[ولایت]] خود قرار مى ‏دهد؛ و اين به معناى آوردن دليل محكم ولايت على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام از متن قرآن است.
يكى آنكه صاحب اختيارى خود را با استناد به آيه «النَّبِىُّ اَوْلى بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ اَنْفُسِهِمْ» اعلام نمايد، و ديگر اينكه ولايت على‏ عليه السلام را مساوى و جايگزين [[ولایت]] خود قرار مى ‏دهد؛ و اين به معناى آوردن دليل محكم ولايت على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام از متن قرآن است.


پيامبرصلى الله عليه وآله براى اين هدف از يک شيوه غير منتظره استفاده كرد، و آن اقرار گرفتن از مردم درباره صاحب اختيارى خود بود. اين اقرار در واقع اعتراف به ركنى بود كه ولايت على‏ عليه السلام مترتب بر آن مى‏ شد.
پيامبر صلى الله عليه و آله براى اين هدف از يک شيوه غير منتظره استفاده كرد، و آن اقرار گرفتن از مردم درباره صاحب اختيارى خود بود.


يک لحظه قبل از معرفى على‏ عليه السلام فرمود: «اَيُّهَا النّاسُ، مَنْ اَوْلى بِكُمْ مِنْ اَنْفُسِكُمْ؟ » : «اى مردم، چه كسى از خودتان بر شما صاحب اختيارتر است؟ » . اين سؤال تداعى كننده فورى آيه «النَّبِىُّ اَوْلى بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ اَنْفُسِهِمْ» بود، و اين پاسخ را در ذهن مردم زنده مى‏ كرد كه «پيامبرصلى الله عليه وآله بر مؤمنين از خودشان صاحب اختيارتر است» .
اين اقرار در واقع اعتراف به ركنى بود كه ولايت على‏ عليه السلام مترتب بر آن مى‏ شد.


نتيجه فوق ‏العاده اين سؤال، پاسخ يک پارچه مردم بود كه صدا زدند: «اللَّهُ وَ رَسُولُهُ» . با اين پاسخ در واقع به ولايت خدا و رسول نسبت به خود اقرار نمودند، و جوابِ بلافاصله مخاطبين حكايت از مسلَّم بودن مسئله داشت، و اين گونه يک امر استثنائى ديگر در اثناى خطابه غدير انجام پذيرفت.
يک لحظه قبل از معرفى على‏ عليه السلام فرمود: «اَيُّهَا النّاسُ، مَنْ اَوْلى بِكُمْ مِنْ اَنْفُسِكُمْ؟»: «اى مردم، چه كسى از خودتان بر شما صاحب اختيارتر است؟».


   همچنين مراجعه شود به عنوان: صاحب اختيار /  شرح حديث غدير و صاحب اختيار.
اين سؤال تداعى كننده فورى آيه «النَّبِىُّ اَوْلى بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ اَنْفُسِهِمْ» بود، و اين پاسخ را در ذهن مردم زنده مى‏ كرد كه «پيامبر صلى الله عليه و آله بر مؤمنين از خودشان صاحب اختيارتر است».
 
نتيجه فوق ‏العاده اين سؤال، پاسخ يک پارچه مردم بود كه صدا زدند: «اللَّهُ وَ رَسُولُهُ».
 
با اين پاسخ در واقع به ولايت خدا و رسول نسبت به خود اقرار نمودند، و جوابِ بلافاصله مخاطبين حكايت از مسلَّم بودن مسئله داشت، و اين گونه يک امر استثنائى ديگر در اثناى خطابه غدير انجام پذيرفت.


== غدير روز معرفى اولو الامر<ref>غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۰۲.</ref> ==
== غدير روز معرفى اولو الامر<ref>غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۰۲.</ref> ==
عناوين بر گرفته از آيات غدير در معرفى [[فرهنگ غدیر]] در ماجرا و [[خطبه غدیر]] و كلمات معصومين‏ عليهم السلام، ۲۲ عنوان است كه به ترتيب از كليات آغاز مى‏ شود و با در نظر گرفتن مراحل وقوع ماجراى غدير به دنبال يكديگر اتفاق افتاده است. يكى از آنها «روز معرفى اولو الامر» و «روز معرفى اولى به نفس» است:
عناوين بر گرفته از آيات غدير در معرفى فرهنگ غدیر در ماجرا و [[خطبه غدیر]] و كلمات معصومين‏ عليهم السلام، ۲۲ عنوان است كه به ترتيب از كليات آغاز مى‏ شود و با در نظر گرفتن مراحل وقوع ماجراى غدير به دنبال يكديگر اتفاق افتاده است.
 
يكى از آنها «روز معرفى اولو الامر» و «روز معرفى اولى به نفس» است:
 
غدير روز تبيين پر عمق ‏ترين واژه رسالت انبياء عليهم السلام بود و بايد معناى «اولو الامر» در چهارچوبى واضح و بى ‏نقاب روشن مى‏ شد.


غدير روز تبيين پر عمق ‏ترين واژه رسالت انبياءعليهم السلام بود و بايد معناى «اولو الامر» در چهارچوبى واضح و بى ‏نقاب روشن مى‏ شد. ولايت على‏ عليه السلام در سايه «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ»<ref>مائده /  ۵۵ .</ref>، و ولايت امامان با استناد به «أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِى الْأَمْرِ مِنْكُمْ»<ref>اسراء /  ۵۹ .</ref>چنان تبيين گرديد، كه ولايت و صاحب اختيارى مطلق اهل‏بيت‏ عليهم السلام تا ابد از متن [[قرآن]] درخشيد و به ابديت قرآن پيوست.
ولايت على‏ عليه السلام در سايه «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ»<ref>مائده /  ۵۵ .</ref>، و ولايت امامان با استناد به «أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِى الْأَمْرِ مِنْكُمْ»<ref>اسراء /  ۵۹ .</ref>چنان تبيين گرديد، كه ولايت و صاحب اختيارى مطلق [[معصومین علیهم السلام|اهل ‏بیت‏ علیهم السلام]] تا ابد از متن [[قرآن]] درخشيد و به ابديت قرآن پيوست.


همچنين [[غدیر خم|غدیر]] روزى بود كه ولايت از متن قرآن ترجمه شد و لغت نامه ‏ها از تبيين آن عاجز ماندند. آن روز كلمه فشرده «مَوْلى» با آيه «النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»<ref>احزاب / ۶ .</ref>تفسير شد، كه هم صاحب اختيارى مطلق را رساند و هم قِرانِ نبوت و ولايت را ثابت كرد.
همچنين [[غدیر خم|غدیر]] روزى بود كه ولايت از متن قرآن ترجمه شد و لغت نامه ‏ها از تبيين آن عاجز ماندند. آن روز كلمه فشرده «مَوْلى» با آيه «النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»<ref>احزاب / ۶ .</ref>تفسير شد، كه هم صاحب اختيارى مطلق را رساند و هم قِرانِ نبوت و ولايت را ثابت كرد.
براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: قرآن /  معرفى قرآنىِ غدير.


== غدير يعنى معرفى صاحب اختيار<ref>تبليغ غدير در سيره معصومين‏ عليهم السلام: ص ۲۲۳.</ref> ==
== غدير يعنى معرفى صاحب اختيار<ref>تبليغ غدير در سيره معصومين‏ عليهم السلام: ص ۲۲۳.</ref> ==