۲۲٬۹۷۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۲۲: | خط ۲۲۲: | ||
<big>در موردى ديگر تابع اكثريت شدن را باعث مستقيم گمراهى مى داند و مى فرمايد: «إِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِى الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّه»<ref>انعام / ۱۱۶. </ref>: «اگر از اكثريت كسانى كه روى زمين هستند اطاعت كنى تو را از راه خدا گمراه مى كنند».</big> | <big>در موردى ديگر تابع اكثريت شدن را باعث مستقيم گمراهى مى داند و مى فرمايد: «إِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِى الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّه»<ref>انعام / ۱۱۶. </ref>: «اگر از اكثريت كسانى كه روى زمين هستند اطاعت كنى تو را از راه خدا گمراه مى كنند».</big> | ||
<big>در آيه اى ديگر در برابر اكثريت مى ايستد و عظمت ظاهرى آنان را در هم مى شكند و مى فرمايد: «إِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِى الْأَرْضِ جَمِيعاً فَإِنَّ اللَّه لَغَنِىٌّ حَمِيدٌ»<ref>ابراهيم / | <big>در آيه اى ديگر در برابر اكثريت مى ايستد و عظمت ظاهرى آنان را در هم مى شكند و مى فرمايد: «إِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِى الْأَرْضِ جَمِيعاً فَإِنَّ اللَّه لَغَنِىٌّ حَمِيدٌ»<ref>ابراهيم / ۸ . </ref></big>: | ||
<big>«اگر شما و همه كسانى كه روى زمينند كافر شوند، خداوند بىنياز و سپاس شده است».</big> | <big>«اگر شما و همه كسانى كه روى زمينند كافر شوند، خداوند بىنياز و سپاس شده است».</big> | ||
<big>در نقطه اى ديگر از قرآن تعجب از سقوط اكثريت را بى جا مى داند و مى فرمايد: «قُلْ لا يَسْتَوِى الْخَبِيثُ وَ الطَّيِّبُ وَ لَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبِيثِ»<ref>مائده / | <big>در نقطه اى ديگر از قرآن تعجب از سقوط اكثريت را بى جا مى داند و مى فرمايد: «قُلْ لا يَسْتَوِى الْخَبِيثُ وَ الطَّيِّبُ وَ لَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبِيثِ»<ref>مائده / ۱۰۰. </ref></big>: | ||
<big>«خبيث و پاكيزه مساوى نخواهند بود، اگر چه كثرت خبيث تو را به تعجب وادارد»!</big> | <big>«خبيث و پاكيزه مساوى نخواهند بود، اگر چه كثرت خبيث تو را به تعجب وادارد»!</big> | ||
<big>در فرازى ديگر از قرآن اكثريت را منزجر از حقيقت و دنباله رو باطل اعلام مى كند و چنين مى فرمايد: «بَلْ أَكْثَرُهُمْ يَعْلَمُونَ الْحَقَ و هم مُعْرِضُونَ»<ref>انبياء / | <big>در فرازى ديگر از قرآن اكثريت را منزجر از حقيقت و دنباله رو باطل اعلام مى كند و چنين مى فرمايد: «بَلْ أَكْثَرُهُمْ يَعْلَمُونَ الْحَقَ و هم مُعْرِضُونَ»<ref>انبياء / ۲۴.</ref></big>: | ||
<big>«بلكه اكثرشان در حالى كه از حق اعراض مى كنند آن را خوب مى دانند».</big> | <big>«بلكه اكثرشان در حالى كه از حق اعراض مى كنند آن را خوب مى دانند».</big> | ||
خط ۲۳۵: | خط ۲۳۵: | ||
<big>و نيز مى فرمايد: «بَلْ جاءَهُمْ بِالْحَقِّ وَ أَكْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ كارِهُونَ»<ref>مؤمنون / | <big>و نيز مى فرمايد: «بَلْ جاءَهُمْ بِالْحَقِّ وَ أَكْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ كارِهُونَ»<ref>مؤمنون / ۷۰. </ref>: «بلكه حق را براى آنان آورد، در حالى كه اكثريتشان نسبت به حق كراهت داشتند».</big> | ||
<big>و يا مى فرمايد: «لَقَدْ جِئْناكُمْ بِالْحَقِّ وَ لكِنَّ أَكْثَرَكُمْ لِلْحَقِّ كارِهُونَ»<ref>زخرف / | <big>و يا مى فرمايد: «لَقَدْ جِئْناكُمْ بِالْحَقِّ وَ لكِنَّ أَكْثَرَكُمْ لِلْحَقِّ كارِهُونَ»<ref>زخرف / ۷۸. </ref>: «براى شما حق را آورديم ولى اكثرتان از حق كراهت داريد».</big> | ||
<big>در نگاهى به عاقبت به شرّى اكثريت ها مى فرمايد: «كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كانُوا أَكْثَرَ مِنْهُمْ وَ أَشَدَّ قُوَّةً وَ آثاراً فِى الْأَرْضِ، فَما أَغْنى عَنْهُمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ»<ref>غافر / | <big>در نگاهى به عاقبت به شرّى اكثريت ها مى فرمايد: «كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كانُوا أَكْثَرَ مِنْهُمْ وَ أَشَدَّ قُوَّةً وَ آثاراً فِى الْأَرْضِ، فَما أَغْنى عَنْهُمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ»<ref>غافر / ۸۲ . </ref></big>: | ||
<big>«چگونه بود عاقبت كسانى كه قبل از آنان بودند كه تعدادشان بيشتر و نيرو و آثارشان قوىتر بود، ولى آنچه به دست آوردند براى آنان فايده اى نداشت».</big> | <big>«چگونه بود عاقبت كسانى كه قبل از آنان بودند كه تعدادشان بيشتر و نيرو و آثارشان قوىتر بود، ولى آنچه به دست آوردند براى آنان فايده اى نداشت».</big> | ||
خط ۲۴۶: | خط ۲۴۶: | ||
===== <big>ب) نفى اكثريت در ايمان</big> ===== | ===== <big>ب) نفى اكثريت در ايمان</big> ===== | ||
<big>هدف از ارسال [[انبياء عليهم السلام]] ايمان و اعتقاد واقعى مردم است، و بدون شک اين حجج الهى با رقم | <big>هدف از ارسال [[انبياء عليهم السلام]] ايمان و اعتقاد واقعى مردم است، و بدون شک اين حجج الهى با رقم ۱۲۴۰۰۰ پيامبرصلى الله عليه وآله و [[ائمه اثنی عشر|دوازده امام معصوم عليهم السلام]] و در سايه سار ايشان علما و مؤمنين هر قومى، نهايت تلاش خود را در گستره زمين براى هدايت مردم به ايمان به حق تعالى و پيامدهاى اين اعتقاد به كار گرفته اند.</big> | ||
<big>با اين برنامه گسترده الهى، قرآن را كه ورق بزنيم | <big>با اين برنامه گسترده الهى، قرآن را كه ورق بزنيم ۱۴ آيه به صراحت اكثريت را «غير مؤمن» مى خواند و در ۸ آيه عنوان «كفر» را به جاى ايمان به اكثريت نسبت مى دهد.</big> | ||
<big>در آياتى «ناس» يعنى «مردم» را موضوع قرار مى دهد و مى فرمايد: «أَكْثَرَ النَّاسِ لا يُؤْمِنُونَ»<ref>هود/ | <big>در آياتى «ناس» يعنى «مردم» را موضوع قرار مى دهد و مى فرمايد: «أَكْثَرَ النَّاسِ لا يُؤْمِنُونَ»<ref>هود/۱۷. رعد/۱. غافر/۵۹. </ref></big>: <big>«اكثر مردم ايمان نمى آورند»، و گاهى با ضمير جمع مى آورد: «أَكْثَرُهُمْ لا يُؤْمِنُونَ»<ref>بقره / ۱۰۰. </ref>، و گاهى قالب سخن را بدين گونه تغيير مى دهد: «وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ».<ref>شعراء: آيه۸، ۶۷، ۱۰۳، ۱۲۱، ۱۳۹، ۱۵۸، ۱۷۴، ۱۹۰.</ref></big> | ||
<big>در آياتى «اقليت» را موضوع قرار مى دهد و مى فرمايد: «فقَلِيلاً ما يُؤْمِنُونَ»<ref>بقره / | <big>در آياتى «اقليت» را موضوع قرار مى دهد و مى فرمايد: «فقَلِيلاً ما يُؤْمِنُونَ»<ref>بقره / ۸۸ . </ref>و يا «قَلِيلاً ما تُؤْمِنُونَ»<ref>حاقه / ۴۱.</ref>و يا با ظرافت بيشترى مى فرمايد: «ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلاًّ قَلِيلاً مِنْكُمْ وَ أَنْتُمْ مُعْرِضُونَ»<ref>بقره / ۸۳ . </ref>: «سپس به حق پشت كرديد مگر عده كمى از شما در حالى كه اعراض كننده بوديد».</big> | ||
<big>در مواردى اظهار ايمان اكثريت را پوچ مى شمارد و مى فرمايد: «وَ ما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّه إِلاّ وَ هُمْ مُشْرِكُونَ»<ref>يوسف / | <big>در مواردى اظهار ايمان اكثريت را پوچ مى شمارد و مى فرمايد: «وَ ما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّه إِلاّ وَ هُمْ مُشْرِكُونَ»<ref>يوسف / ۱۰۶. </ref>«اكثر آنان به خدا ايمان نياورده اند مگر آنكه مشرک هستند».</big> | ||
<big>و در مواردى ديگر صراحتاً به اكثريت نسبت شرک مى دهد: «كانَ أَكْثَرُهُمْ مُشْرِكِينَ».<ref>روم / | <big>و در مواردى ديگر صراحتاً به اكثريت نسبت شرک مى دهد: «كانَ أَكْثَرُهُمْ مُشْرِكِينَ».<ref>روم / ۴۲.</ref></big> | ||
<big>آياتى از قرآن اكثريت را در معرض كفر قرار مى دهد و مى فرمايد: «أَكْثَرُهُمُ الْكافِرُونَ»<ref>نحل / | <big>آياتى از قرآن اكثريت را در معرض كفر قرار مى دهد و مى فرمايد: «أَكْثَرُهُمُ الْكافِرُونَ»<ref>نحل / ۸۳ . </ref>«اكثر آنان كافر هستند»؛ و گاهى اين كفر را جهت مى دهد: «وَ إِنَّ كَثِيراً مِنَ النَّاسِ بِلِقاءِ رَبِّهِمْ لَكافِرُونَ»<ref>روم/۸. غافر/۵۹.</ref></big>: | ||
<big>«بسيارى از مردم به ملاقات پروردگار (قيامت) كافرند».</big> | <big>«بسيارى از مردم به ملاقات پروردگار (قيامت) كافرند».</big> | ||
<big>و گاهى تمايل به كفر را درباره اكثريت مطرح مى كند و مى فرمايد: «تَرى كَثِيراً مِنْهُمْ يَتَوَلَّوْنَ الَّذِينَ كَفَرُوا»<ref>مائده/ | <big>و گاهى تمايل به كفر را درباره اكثريت مطرح مى كند و مى فرمايد: «تَرى كَثِيراً مِنْهُمْ يَتَوَلَّوْنَ الَّذِينَ كَفَرُوا»<ref>مائده/۸۰.</ref>: «مى بينى بسيارى از آنان را كه كافران را دوست مى دارند».</big> | ||
<big>تا آنجا كه تأثير معكوس آيات الهى را درباره اكثريت بيان مى كند: «وَ لَيَزِيدَنَّ كَثِيراً مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْياناً وَ كُفْراً»<ref>مائده/ | <big>تا آنجا كه تأثير معكوس آيات الهى را درباره اكثريت بيان مى كند: «وَ لَيَزِيدَنَّ كَثِيراً مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْياناً وَ كُفْراً»<ref>مائده/۶۴، ۶۸.</ref>:</big> | ||
<big>«آنچه از سوى پروردگارت بر تو نازل شده طغيان و كفر بسيارى از آنان را بيشتر مى كند»!</big> | <big>«آنچه از سوى پروردگارت بر تو نازل شده طغيان و كفر بسيارى از آنان را بيشتر مى كند»!</big> | ||
خط ۲۷۷: | خط ۲۷۷: | ||
<big>قرآن نه تنها اكثريت را درباره ايمان قبول ندارد، بلكه با اشاره به جهت بى ارزشى آن - كه نبود علم و آگاهى است - براى همه روشن مى كند كه چرا نبايد گول اكثريت را خورد.</big> | <big>قرآن نه تنها اكثريت را درباره ايمان قبول ندارد، بلكه با اشاره به جهت بى ارزشى آن - كه نبود علم و آگاهى است - براى همه روشن مى كند كه چرا نبايد گول اكثريت را خورد.</big> | ||
<big>در آيات متعددى از قرآن عموم مردم به عدم علم نسبت داده شده اند كه مى فرمايد: «أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ»<ref>اعراف/ | <big>در آيات متعددى از قرآن عموم مردم به عدم علم نسبت داده شده اند كه مى فرمايد: «أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ»<ref>اعراف/۱۸۷. نحل/۳۸. روم/۶، ۳۰. سبأ/۲۸، ۳۶. غافر/۵۷. جاثیه/۲۶. یوسف/۲۱، ۴۰، ۶۷.</ref>: «اكثر مردم نمى دانند»، و يا مى فرمايد: «أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ».<ref>انعام/۳۷. اعراف/۱۳۱. انفال/۳۴. یونس/۵۵. نحل/۱۰۱. انبیاء/۲۴. نمل/۶۱. قصص/۱۳، ۵۷. لقمان/۲۵. زمر/۲۹، ۴۹. دخان/۳۹. طور/۴۷.</ref></big> | ||
<big>و گاهى اين تعبير به «جهل» تغيير مى يابد و مى فرمايد: «وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ يَجْهَلُونَ».<ref>انعام / | <big>و گاهى اين تعبير به «جهل» تغيير مى يابد و مى فرمايد: «وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ يَجْهَلُونَ».<ref>انعام / ۱۱۱. </ref></big> | ||
<big>گاهى جهت علمى فاصله داشتن اكثريت از حق را چنين بيان مى كند: «وَ ما يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلاّ ظَنّاً و إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْنِى مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً»<ref>يونس / 36.</ref>: «اكثر مردم جز گمان را تابع نمى شوند، و گمان در رسيدن به حق هيچ نفعى ندارد».</big> | <big>گاهى جهت علمى فاصله داشتن اكثريت از حق را چنين بيان مى كند: «وَ ما يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلاّ ظَنّاً و إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْنِى مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً»<ref>يونس / 36.</ref>: «اكثر مردم جز گمان را تابع نمى شوند، و گمان در رسيدن به حق هيچ نفعى ندارد».</big> |