پرش به محتوا

آیه ۸ تا ۱۵ بقره و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۷۶: خط ۱۷۶:
اين سه مرحله در فرازهاى اين حديث به خوبى بيان شده است، آنجا كه مى‌فرمايد:
اين سه مرحله در فرازهاى اين حديث به خوبى بيان شده است، آنجا كه مى‌فرمايد:


<nowiki>#########</nowiki>1. صحيح پنداشتن نفاق‌
=== ۱.صحيح پنداشتن نفاق‌ ===
'''وَ اذا قيلَ لِهؤُلاءِ النّاكِثينَ لِلْبَيْعَةِ فى يَوْمِ الْغَديرِ: «لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بِاظْهارِ'''


وَ اذا قيلَ لِهؤُلاءِ النّاكِثينَ لِلْبَيْعَةِ فى يَوْمِ الْغَديرِ: «لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بِاظْهارِ نَكْثِ الْبَيْعَةِ لِعِبادِ اللَّهِ الْمُسْتَضْعَفينَ ...» قالُوا: إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ، ... فَنَحْنُ نَرْضى فِى الظّاهِرِ بِمُحَمَّدٍ بِاظْهارِ قَبُولِ دينِهِ وَ شَريعَتِهِ وَ نَقْضى فِى الْباطِنِ الى شَهَواتِنا فَنَتَمَتَّعُ وَ نَتَرَفَّهُ وَ نُعْتِقُ انْفُسَنا مِنْ رِقِّ مُحَمَّدٍ وَ نَفُكُّها مِنْ طاعَةِ ابْنِ عَمِّهِ عَلِىٍّ، لِكَىْ انْ اديلَ فِى الدُّنْيا كُنّا قَدْ توَجَّهْنا عِنْدَهُ، وَ انِ اضْمَحَلَّ امْرُهُ كُنّا قَدْ سَلَّمْنا مِنْ سَبْىِ اعْدائِه. «1»
'''نَكْثِ الْبَيْعَةِ لِعِبادِ اللَّهِ الْمُسْتَضْعَفينَ ...» قالُوا: إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ، ... فَنَحْنُ'''


آنگاه كه به اين بيعت شكنان غدير گفته مى‌شود: «با اظهار بيعت شكنى براى بندگان مستضعف خدا در زمين فساد نكنيد ...» مى‌گويند: ما اصلاح كننده هستيم ... ما در ظاهر رضايت خويش را نسبت به محمد با قبول دين او و شريعتش اعلام مى‌كنيم، و در باطن طبق شهوات خود عمل مى‌كنيم و از زندگى دنيا استفاده مى‌كنيم و در رفاه به سر مى‌بريم و در كنار آن خود را از بند رقيّت محمد رها ساخته‌ايم و از اطاعت پسر عمويش على خلاص نموده‌ايم، تا اگر در دنيا پيروز شد نزد او شناخته شده باشيم، و اگر امر او از بين رفت از اسير شدن به دست دشمنانش در امان باشيم.
'''نَرْضى فِى الظّاهِرِ بِمُحَمَّدٍ بِاظْهارِ قَبُولِ دينِهِ وَ شَريعَتِهِ وَ نَقْضى فِى الْباطِنِ الى'''


<nowiki>#########</nowiki>2. بى اعتقادى‌
'''شَهَواتِنا فَنَتَمَتَّعُ وَ نَتَرَفَّهُ وَ نُعْتِقُ انْفُسَنا مِنْ رِقِّ مُحَمَّدٍ وَ نَفُكُّها مِنْ طاعَةِ ابْنِ عَمِّهِ'''


انَّنا لانَعْتَقِدُ دينَ مُحَمَّدٍ وَ لا غَيْرَ دينِ مُحَمَّدٍ، وَ نَحْنُ فِى الدّينِ مُتَحَيِّرُونَ. «2»
'''عَلِىٍّ، لِكَىْ انْ اديلَ فِى الدُّنْيا كُنّا قَدْ توَجَّهْنا عِنْدَهُ، وَ انِ اضْمَحَلَّ امْرُهُ كُنّا قَدْ سَلَّمْنا مِنْ سَبْىِ اعْدائِه.'''<ref>بحار الانوار: ج ۱۵/ ۳ ص ۱۵۹.</ref>


ما نه به دين محمد و نه دين غير محمد معتقديم، و از نظر دين متحير هستيم و به نتيجه و تصميمى نرسيده‌ايم.
آنگاه كه به اين بيعت شكنان غدير گفته مى‌شود: «با اظهار بيعت شكنى براى بندگان مستضعف خدا در زمين فساد نكنيد ...» مى‌گويند: ما اصلاح كننده هستيم ... ما در ظاهر رضايت خويش را نسبت به محمد با قبول دين او و شريعتش اعلام مى‌كنيم، و در باطن طبق شهوات خود عمل مى‌كنيم و از زندگى دنيا استفاده مى‌كنيم و در رفاه به سر مى‌بريم و در كنار آن خود را از بند رقيّت محمد رها ساخته‌ايم و از اطاعت پسر عمويش على خلاص نموده‌ايم، تا اگر در دنيا پيروز شد نزد او شناخته شده باشيم، و اگر امر او از بين رفت از اسير شدن به دست دشمنانش در امان باشيم.


لا يَسْلِم لَهُمْ بِنِفاقِهِمْ هذا لا مَحَبَّةُ مُحَمَّدٍ وَ لَاالْمُؤْمِنينَ وَ لا مَحَبَّةُ الْيَهُودِ وَ سائِرِ الْكافِرينَ. «3»
=== ۲.بى اعتقادى‌ ===
'''انَّنا لانَعْتَقِدُ دينَ مُحَمَّدٍ وَ لا غَيْرَ دينِ مُحَمَّدٍ، وَ نَحْنُ فِى الدّينِ مُتَحَيِّرُونَ.'''<ref>عوالم العلوم: ج ۱۵/ ۳ ص ۱۵۹.</ref>


______________________________
ما نه به دين محمد و نه دين غير محمد معتقديم، و از نظر دين متحير هستيم و به نتيجه و تصميمى نرسيده‌ايم.


(1) بحار الانوار: ج 15/ 3 ص 159.
ل'''ا يَسْلِم لَهُمْ بِنِفاقِهِمْ هذا لا مَحَبَّةُ مُحَمَّدٍ وَ لَاالْمُؤْمِنينَ وَ لا مَحَبَّةُ الْيَهُودِ وَ سائِرِ الْكافِرينَ.'''<ref>عوالم العلوم: ج ۱۵/ ۳ ص ۱۶۱.</ref>


(2) عوالم العلوم: ج 15/ 3 ص 159.
با اين نفاقشان، نه محبت محمد و مؤمنين براى آنان درست مى‌آيد و نه محبت يهود و بقيه كافران.
 
(3) عوالم العلوم: ج 15/ 3 ص 161.


غدير در قرآن، ج‌1، ص: 461
=== ۳.سفيهانه پنداشتن ايمان خالص‌ ===
'''أَ نُؤْمِنُ كَما آمَنَ السُّفَهاءُ يَعْنُونَ سَلْمانَ وَ اصْحابُهُ لِما اعْطَوْا عَلِيّاً خالِصَ وُدِّهِمْ وَ'''


با اين نفاقشان، نه محبت محمد و مؤمنين براى آنان درست مى‌آيد و نه محبت يهود و بقيه كافران.
'''مَحْضَ طاعَتِهِمْ وَ كَشَفُوا رُؤُوسَهُمْ بِمُوالاةِ اوْلِيائِهِ وَ مُعاداةِ اعْدائِهِ، حَتّى اذَا'''


<nowiki>#########</nowiki>3. سفيهانه پنداشتن ايمان خالص‌
'''اضْمَحَلَّ امْرَ مُحَمَّدٍ طَحْطَحَهُمْ اعْداؤُهُ وَ اهْلَكَهُمْ سائِرَ الْمُلُوكِ وَ الْمُخالِفينَ'''


أَ نُؤْمِنُ كَما آمَنَ السُّفَهاءُ يَعْنُونَ سَلْمانَ وَ اصْحابُهُ لِما اعْطَوْا عَلِيّاً خالِصَ وُدِّهِمْ وَ مَحْضَ طاعَتِهِمْ وَ كَشَفُوا رُؤُوسَهُمْ بِمُوالاةِ اوْلِيائِهِ وَ مُعاداةِ اعْدائِهِ، حَتّى اذَا اضْمَحَلَّ امْرَ مُحَمَّدٍ طَحْطَحَهُمْ اعْداؤُهُ وَ اهْلَكَهُمْ سائِرَ الْمُلُوكِ وَ الْمُخالِفينَ لِمُحَمَّدٍ. فَهُمْ بِهذَا التَّعَرُّضِ لِاعْداءِ مُحَمَّدٍ جاهِلُونَ سُفَهاءٌ. «1»
'''لِمُحَمَّدٍ. فَهُمْ بِهذَا التَّعَرُّضِ لِاعْداءِ مُحَمَّدٍ جاهِلُونَ سُفَهاءٌ.'''<ref>عوالم العلوم: ج ۱۵/ ۳ ص ۱۶۰.</ref>


آيا ما هم مانند سفيهان ايمان آوريم، كه منظورشان سلمان و اصحابش بود.
آيا ما هم مانند سفيهان ايمان آوريم، كه منظورشان سلمان و اصحابش بود.
خط ۲۱۲: خط ۲۱۳:
بنابراين آنان با چنين تعرض صريح به دشمنان محمد جاهل و سفيه‌اند.
بنابراين آنان با چنين تعرض صريح به دشمنان محمد جاهل و سفيه‌اند.


<nowiki>########</nowiki>ج. رفتارهاى نفاق آميز منافقين‌
==== ج.رفتارهاى نفاق آميز منافقين‌ ====
 
<nowiki>#########</nowiki>اشاره
 
در اين حديث هشت برخورد برخاسته از نفاق از رفتار منافقين مطرح شده كه بعضى از آنها صورت عملى دارد و برخى ديگر حالت روحى و مسايل مخفى است.
در اين حديث هشت برخورد برخاسته از نفاق از رفتار منافقين مطرح شده كه بعضى از آنها صورت عملى دارد و برخى ديگر حالت روحى و مسايل مخفى است.


احساس اشمئزاز از ديدن مؤمنين، برخورد مسخره آميز با آنان، حيله و خدعه در گفتار با آنان، ايجاد تشويق در افكار مستضعفين، كتمان برنامه‌ها از پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله و مؤمنين، فرصت طلبى، تصميم بر تمرّد در صورت به دست آمدن زمينه، تصميم بر قتل پيامبر و على عليهما السلام، همه اينها نمونه‌هايى از برخوردهاى منافقين با مؤمنين است كه در اين حديث مطرح شده و ذيلًا عين عبارت آن را ذكر مى‌كنيم:
احساس اشمئزاز از ديدن مؤمنين، برخورد مسخره آميز با آنان، حيله و خدعه در گفتار با آنان، ايجاد تشويق در افكار مستضعفين، كتمان برنامه‌ها از پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله و مؤمنين، فرصت طلبى، تصميم بر تمرّد در صورت به دست آمدن زمينه، تصميم بر قتل پيامبر و على عليهما السلام، همه اينها نمونه‌هايى از برخوردهاى منافقين با مؤمنين است كه در اين حديث مطرح شده و ذيلًا عين عبارت آن را ذكر مى‌كنيم:


______________________________
=== ۱.اشمئزاز از مؤمنين‌ ===
 
'''اذا لَقُوا سَلْمانَ وَ اصْحابَهُ اشْمَأَزُّوا مِنْهُمْ'''<ref>بحار الانوار: ح ۳۰ ص ۲۲۳.</ref>: آنگاه كه سلمان و اصحابش را ملاقات مى‌كردند از ديدن آنان مشمئز مى‌شدند.
(1) عوالم العلوم: ج 15/ 3 ص 160.
 
غدير در قرآن، ج‌1، ص: 462
 
<nowiki>#########</nowiki>1. اشمئزاز از مؤمنين‌
 
اذا لَقُوا سَلْمانَ وَ اصْحابَهُ اشْمَأَزُّوا مِنْهُمْ «1»: آنگاه كه سلمان و اصحابش را ملاقات مى‌كردند از ديدن آنان مشمئز مى‌شدند.
 
<nowiki>#########</nowiki>2. برخورد مسخره آميز
 
فَيَقُولُ اوَّلُهُمْ: انْظُرُوا الَىَّ كَيْفَ اسْخَرُ مِنْهُمْ وَ اكُفُّ عادِيَتَهُمْ عَنْكُمْ «2»: ابوبكر مى‌گفت: مرا بنگريد كه چگونه آنان را مسخره مى‌كنم و شرّشان را از شما دفع مى‌نمايم.


فَيَقُولُ الْاوَّلُ لَاصْحابِهِ: كَيْفَ رَأَيْتُمْ سُخْرِيَّتى لِهؤُلاءِ وَ كَيْفَ كَفَفْتُ عادِيَتَهُمْ عَنّى وَ عَنْكُمْ؟ «3» ابوبكر به اصحابش مى‌گفت: مسخره مرا نسبت به اينان چگونه ديديد؟ و چگونه شر آنان را از شما دفع كردم؟
=== ۲. برخورد مسخره آميز ===
'''فَيَقُولُ اوَّلُهُمْ: انْظُرُوا الَىَّ كَيْفَ اسْخَرُ مِنْهُمْ وَ اكُفُّ عادِيَتَهُمْ عَنْكُمْ''' <ref>بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۲۲۳.</ref>: ابوبكر مى‌گفت: مرا بنگريد كه چگونه آنان را مسخره مى‌كنم و شرّشان را از شما دفع مى‌نمايم.


قالُوا لَهُمْ: «انّا مَعَكُمْ عَلى ما واطَأْناكُمْ عَلَيْهِ ... فَانّا نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُونَ بِهِمْ». فَقالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: يا مُحَمَّدُ، اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَ يُجازيهِمْ جَزاءَ اسْتِهْزائِهِمْ فِى الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ «4»: به دوستان خود مى‌گفتند: «ما طبق آنچه با شما نقشه كشيديم همراه شماييم ... ما مؤمنين را به مسخره گرفته بوديم». خداوند عز و جل هم درباره آنان فرمود: يا محمد، خدا اينان را استهزا مى‌كند، و به عوض مسخره كردنشان در دنيا و آخرت آنان را مجازات مى‌كند.
'''فَيَقُولُ الْاوَّلُ لَاصْحابِهِ: كَيْفَ رَأَيْتُمْ سُخْرِيَّتى لِهؤُلاءِ وَ كَيْفَ كَفَفْتُ عادِيَتَهُمْ عَنّى وَ عَنْكُمْ؟'''<ref>بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۲۲۵.</ref>  ابوبكر به اصحابش مى‌گفت: مسخره مرا نسبت به اينان چگونه ديديد؟ و چگونه شر آنان را از شما دفع كردم؟


<nowiki>#########</nowiki>3. حيله و خدعه در گفتار
'''قالُوا لَهُمْ: «انّا مَعَكُمْ عَلى ما واطَأْناكُمْ عَلَيْهِ ... فَانّا نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُونَ بِهِمْ». فَقالَ'''


يُخادِعُونَ رَسُولَ اللَّهِ صلَّى اللَّه عليه و آله بِأَيْمانِهِمْ خِلافَ ما فى جَوانِحِهِمْ وَ الَّذينَ آمَنُوا كَذلِكَ
'''اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: يا مُحَمَّدُ، اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَ يُجازيهِمْ جَزاءَ اسْتِهْزائِهِمْ فِى الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ'''<ref>بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۲۲۶.</ref>: به دوستان خود مى‌گفتند: «ما طبق آنچه با شما نقشه كشيديم همراه شماييم ... ما مؤمنين را به مسخره گرفته بوديم». خداوند عز و جل هم درباره آنان فرمود: يا محمد، خدا اينان را استهزا مى‌كند، و به عوض مسخره كردنشان در دنيا و آخرت آنان را مجازات مى‌كند.


______________________________
=== ۳.حيله و خدعه در گفتار ===
'''يُخادِعُونَ رَسُولَ اللَّهِ صلَّى اللَّه عليه و آله بِأَيْمانِهِمْ خِلافَ ما فى جَوانِحِهِمْ وَ الَّذينَ آمَنُوا كَذلِكَ ايْضاً'''<ref>عوالم العلوم: ج ۱۵/ ۳ ص ۱۵۶.</ref>: آنان با پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله خدعه و حيله مى‌كنند با قسم خوردنشان بر خلاف آنچه در قلوبشان است؛ و همچنين با مؤمنين حيله مى‌كنند.


(1) بحار الانوار: ح 30 ص 223.
=== ۴.تشويش در افكار مستضعفين‌ ===
 
'''قيلَ لَهُمْ: «لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بِاظْهارِ نَكْثِ الْبَيْعَةِ لِعِبادِ اللَّهِ الْمُسْتَضْعَفينَ فَتُشَوِّشُونَ عَلَيْهِمْ دينَهُمْ وَ تُحَيِّرُونَهُمْ فى مَذاهِبِهِمْ ...'''<ref>عوالم العلوم: ج ۱۵/ ۳ ص ۱۵۹.</ref>»: «به آنان گفته مى‌شود:
(2) بحار الانوار: ج 30 ص 223.
 
(3) بحار الانوار: ج 30 ص 225.
 
(4) بحار الانوار: ج 30 ص 226.
 
غدير در قرآن، ج‌1، ص: 463
 
ايْضاً «1»: آنان با پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله خدعه و حيله مى‌كنند با قسم خوردنشان بر خلاف آنچه در قلوبشان است؛ و همچنين با مؤمنين حيله مى‌كنند.
 
<nowiki>#########</nowiki>4. تشويش در افكار مستضعفين‌
 
قيلَ لَهُمْ: «لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بِاظْهارِ نَكْثِ الْبَيْعَةِ لِعِبادِ اللَّهِ الْمُسْتَضْعَفينَ فَتُشَوِّشُونَ عَلَيْهِمْ دينَهُمْ وَ تُحَيِّرُونَهُمْ فى مَذاهِبِهِمْ ... «2»»: «به آنان گفته مى‌شود:


در زمين فساد نكنيد با اظهار بيعت شكنى خود براى بندگان مستضعف خدا، كه در نتيجه دين آنان را در قلوبشان مشوش مى‌كنيد، و آنان را در مذاهبشان متحير مى‌نماييد ...».
در زمين فساد نكنيد با اظهار بيعت شكنى خود براى بندگان مستضعف خدا، كه در نتيجه دين آنان را در قلوبشان مشوش مى‌كنيد، و آنان را در مذاهبشان متحير مى‌نماييد ...».


<nowiki>#########</nowiki>5. كتمان از مؤمنين‌
=== 5.كتمان از مؤمنين‌ ===
 
'''ثُمَّ يَقُولُ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ: احْتَرِزُوا مِنهُمْ لا يَقِفُونَ مِنْ فَلَتاتِ كَلامِكُمْ عَلى كُفْرِ مُحَمَّدٍ فيما قالَهُ فى عَلِىٍّ فَيَمُنُّوا عَلَيْكُمْ فَيَكُونَ فيهِ هَلاكُكُمْ'''<ref>بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۲۲۳.</ref> : منافقين به يكديگر مى‌گويند: از مؤمنين مواظب باشيد كه مبادا از گوشه‌هاى سخنان شما درباره كفر محمد در آنچه درباره على گفته آگاه شوند و خبر آن را گزارش دهند، كه هلاك شما در آن خواهد بود.
ثُمَّ يَقُولُ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ: احْتَرِزُوا مِنهُمْ لا يَقِفُونَ مِنْ فَلَتاتِ كَلامِكُمْ عَلى كُفْرِ مُحَمَّدٍ فيما قالَهُ فى عَلِىٍّ فَيَمُنُّوا عَلَيْكُمْ فَيَكُونَ فيهِ هَلاكُكُمْ «3»: منافقين به يكديگر مى‌گويند: از مؤمنين مواظب باشيد كه مبادا از گوشه‌هاى سخنان شما درباره كفر محمد در آنچه درباره على گفته آگاه شوند و خبر آن را گزارش دهند، كه هلاك شما در آن خواهد بود.
 
<nowiki>#########</nowiki>6. فرصت طلبى‌
 
فَيَقُولُ لَهُمْ: فَهكَذا فَلْتَكُنْ مُعامَلَتُكُمْ لَهُمْ الى انْ تَنْتَهِزُوا الْفُرْصَةَ فيهِمْ مِثْلَ هذا، فَانَّ اللَّبيبَ الْعاقِلَ مَنْ تَجَرَّعَ عَلَى الْغُصَّةِ حَتّى يَنالَ الْفُرْصَةَ «4»: ابوبكر به ساير منافقين مى‌گفت: بايد برخورد و رفتار شما با مؤمنين با مكر و دورويى
 
______________________________
 
(1) عوالم العلوم: ج 15/ 3 ص 156.
 
(2) عوالم العلوم: ج 15/ 3 ص 159.
 
(3) بحار الانوار: ج 30 ص 223.
 
(4) بحار الانوار: ج 30 ص 225.
 
غدير در قرآن، ج‌1، ص: 464


باشد تا چنين فرصت‌هايى براى شما درباره آنان پيش آيد، چرا كه عاقل آن است كه جرعه‌هاى تلخ غصه را در حلق خود بريزد تا به فرصت دست يابد!
=== ۶.فرصت طلبى‌ ===
'''فَيَقُولُ لَهُمْ: فَهكَذا فَلْتَكُنْ مُعامَلَتُكُمْ لَهُمْ الى انْ تَنْتَهِزُوا الْفُرْصَةَ فيهِمْ مِثْلَ هذا، فَانَّ اللَّبيبَ الْعاقِلَ مَنْ تَجَرَّعَ عَلَى الْغُصَّةِ حَتّى يَنالَ الْفُرْصَةَ''' <ref>بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۲۲۵.</ref>: ابوبكر به ساير منافقين مى‌گفت: بايد برخورد و رفتار شما با مؤمنين با مكر و دورويى باشد تا چنين فرصت‌هايى براى شما درباره آنان پيش آيد، چرا كه عاقل آن است كه جرعه‌هاى تلخ غصه را در حلق خود بريزد تا به فرصت دست يابد!


<nowiki>#########</nowiki>7. تصميم بر تمرّد
7.تصميم بر تمرّد


يُوَطِّنُونَ انْفُسَهُمْ عَلَى التَّمَرُّدِ عَلى عَلِىٍّ عليه السلام انْ كانَتْ بِكَ كائِنَةً «1»: منافقين خود را براى تمرد و سرپيچى از على عليه السلام آماده مى‌كنند، اگر براى تو اتفاقى رخ دهد.
يُوَطِّنُونَ انْفُسَهُمْ عَلَى التَّمَرُّدِ عَلى عَلِىٍّ عليه السلام انْ كانَتْ بِكَ كائِنَةً «1»: منافقين خود را براى تمرد و سرپيچى از على عليه السلام آماده مى‌كنند، اگر براى تو اتفاقى رخ دهد.