پرش به محتوا

نیجریه: تفاوت میان نسخه‌ها

۹۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۱ دسامبر ۲۰۲۳
خط ۳۶: خط ۳۶:
كار به‏ جايى رسيد كه خانه پيامبر صلى ‏الله ‏عليه ‏و‏آله مورد هجوم قرار گرفت، در حالى كه هنوز يک هفته از رحلت او نگذشته بوده و كار به آنجا رسيد كه اهل بيت كشته شدند! و بعد نوبت آن رسيد كه اميرالمؤمنين عليه ‏السلام و برادر پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏آله از ميدان اسلام كنار گذاشته شد! سپس اركان و پايه ‏هاى دين و همه مقدسات آن بازيچه قرار گرفته منهدم شد! و كار بدانجا كشيد كه كرامت انسان و انسانيت از عالم وجود رخت بر بست وارزش وحى ناديده گرفته شد! آنگاه جزاى حقگويى قتل و گردن زدن و مصادره اموال و همه هستى او شد!
كار به‏ جايى رسيد كه خانه پيامبر صلى ‏الله ‏عليه ‏و‏آله مورد هجوم قرار گرفت، در حالى كه هنوز يک هفته از رحلت او نگذشته بوده و كار به آنجا رسيد كه اهل بيت كشته شدند! و بعد نوبت آن رسيد كه اميرالمؤمنين عليه ‏السلام و برادر پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏آله از ميدان اسلام كنار گذاشته شد! سپس اركان و پايه ‏هاى دين و همه مقدسات آن بازيچه قرار گرفته منهدم شد! و كار بدانجا كشيد كه كرامت انسان و انسانيت از عالم وجود رخت بر بست وارزش وحى ناديده گرفته شد! آنگاه جزاى حقگويى قتل و گردن زدن و مصادره اموال و همه هستى او شد!


اينجا بود كه پيشرفت اسلام و مسلمين تبديل به بازگشت قهقرى شد، و روزى رسيد كه دنياى غرب به نام شخصى افتخار كردند و زبان حالشان تبريک گويان به او چنين بود كه اگر تو نبودى كه مانع وحى شدى و فعاليتهاى او را متوقف كردى، هم اكنون كشورها و شهرهاى مسلمانان كه در دست ماست اين گونه نبود و حتى غرب اينگونه نبود، بلكه در هر نقطه آن نداى {{متن عربی|أَشهد أن محمدا رسول اللّه‏}} بلند بود!!
اينجا بود كه پيشرفت اسلام و مسلمين تبديل به بازگشت قهقرى شد، و روزى رسيد كه دنياى غرب به نام شخصى افتخار كردند و زبان حالشان تبريک گويان به او چنين بود كه اگر تو نبودى كه مانع وحى شدى و فعاليتهاى او را متوقف كردى، هم اكنون كشورها و شهرهاى مسلمانان كه در دست ماست اين گونه نبود و حتى غرب اينگونه نبود، بلكه در هر نقطه آن نداى {{متن عربی|أََشهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولَ اللّه‏}} بلند بود!!


اكنون بنگريد مقام عظيم روزى را كه پيامبر اكرم صلى‏ الله عليه ‏و‏آله در آن اعلام كرد:{{متن عربی |من كنت مولاه فهذا على مولاه.}} آيا جاى تأسف نيست كه تا امروز بسيارى از كشورهاى اسلامى حتى اين جمله را به شكل صحيح آن نشنيده ‏اند، اگر چه گاهى در كتابها مرورى اجمالى و گذرا بر آن داشته‏ اند.
اكنون بنگريد مقام عظيم روزى را كه پيامبر اكرم صلى‏ الله عليه ‏و‏آله در آن اعلام كرد:{{متن عربی|مَن كُنتُ مَولَاه فَهَذَا عَلِىٌّ مَولَاه.}} آيا جاى تأسف نيست كه تا امروز بسيارى از كشورهاى اسلامى حتى اين جمله را به شكل صحيح آن نشنيده ‏اند، اگر چه گاهى در كتابها مرورى اجمالى و گذرا بر آن داشته‏ اند.


البته خدا را شكر كه نسل كنونى آموخته كه چگونه از اين موانع و ديوارهايى كه قطاع الطريق بر سر راه غديرِ هدايت بنا كرده ‏اند عبور كنند و به حقيقت غدير برسند، اگرچه خود آنان در كمين نشسته ‏اند و سگهاى تعليم ديده را نيز بر سر راه قرار داده‏ اند، تا كسانى را كه قصد عبور دارند شكار نمايند. ولى با اين همه خدا خواسته كه همچنان راه هايى باقى باشد كه آنان قدرت مهار و كنترلش را ندارند، و از آنجا اهلش به ولايت حق الهى دست مى ‏يابند، به گونه ‏اى كه اكنون مدرسه‏ هايى براى فهم مكتب غدير داير شده و طالبين براى يافتن حقيقت آن پيش مى‏ تازند.
البته خدا را شكر كه نسل كنونى آموخته كه چگونه از اين موانع و ديوارهايى كه قطاع الطريق بر سر راه غديرِ هدايت بنا كرده ‏اند عبور كنند و به حقيقت غدير برسند، اگرچه خود آنان در كمين نشسته ‏اند و سگهاى تعليم ديده را نيز بر سر راه قرار داده‏ اند، تا كسانى را كه قصد عبور دارند شكار نمايند. ولى با اين همه خدا خواسته كه همچنان راه هايى باقى باشد كه آنان قدرت مهار و كنترلش را ندارند، و از آنجا اهلش به ولايت حق الهى دست مى ‏يابند، به گونه ‏اى كه اكنون مدرسه‏ هايى براى فهم مكتب غدير داير شده و طالبين براى يافتن حقيقت آن پيش مى‏ تازند.
خط ۴۴: خط ۴۴:
بنگريد جاى آن چهار قدم را برفراز منبر غدير كه دو قدم مربوط به عقل كل حضرت ختمى مرتبت صلى ‏الله‏ عليه ‏و‏آله و دو قدم مربوط به نفس او على بن ابى طالب عليه ‏السلام است. چه كسى مى‏ تواند اسرارى را كه در آن قدم ها نهفته بيان كند؟ بنگريد به چهار دستى كه سوى آسمان بلند شده به گونه‏ اى كه سفيدى زير بغلشان پيدا گرديده است! دو دست از آنِ محمد مصطفى صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏آله و دو دست ديگر از آنِ على مرتضى عليه ‏السلام است، و از آن چهار يد بيضا نورى مدهوش كننده عقول مى ‏تابد. چه كسى قدرت درک مفاهيم اين نور را دارد تا معناى ولايت و وصايت و خلافت را درک كند، و چراغ راه هدايت را از آن بشناسد؟!
بنگريد جاى آن چهار قدم را برفراز منبر غدير كه دو قدم مربوط به عقل كل حضرت ختمى مرتبت صلى ‏الله‏ عليه ‏و‏آله و دو قدم مربوط به نفس او على بن ابى طالب عليه ‏السلام است. چه كسى مى‏ تواند اسرارى را كه در آن قدم ها نهفته بيان كند؟ بنگريد به چهار دستى كه سوى آسمان بلند شده به گونه‏ اى كه سفيدى زير بغلشان پيدا گرديده است! دو دست از آنِ محمد مصطفى صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏آله و دو دست ديگر از آنِ على مرتضى عليه ‏السلام است، و از آن چهار يد بيضا نورى مدهوش كننده عقول مى ‏تابد. چه كسى قدرت درک مفاهيم اين نور را دارد تا معناى ولايت و وصايت و خلافت را درک كند، و چراغ راه هدايت را از آن بشناسد؟!


با دقت كه به خطبه نگاه كردم ديدم شامل همه آن چيزى است كه رسول صلى ‏الله ‏عليه ‏و‏آله آن را آورده است، بلكه آنچه قبل از روز غدير گفته شده مقدمه‏ اى براى خطبه آن روز بوده است و به همين جهت فرموده است:{{قرآن|وان لم ‏تفعل فما بلغت رسالته}}
با دقت كه به خطبه نگاه كردم ديدم شامل همه آن چيزى است كه رسول صلى ‏الله ‏عليه ‏و‏آله آن را آورده است، بلكه آنچه قبل از روز غدير گفته شده مقدمه‏ اى براى خطبه آن روز بوده است و به همين جهت فرموده است:{{قرآن|وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ}}


قسم اول اين خطبه درباره توحيد و قانون گذار جهان يعنى خداى تعالى است، و صفات بلند و نام هاى زيباى او را بيان مى‏ كند، و اينكه تشريع به دست اوست و در واقع پيامبر اكرم صلى‏ الله ‏عليه‏ و‏آله از مردم خواسته نه فقط به اين پايه‏ هاى توحيدى اقرار كنند بلكه به ولايت و امامت على عليه ‏السلام هم اقرار نمايند. اگر بگوييم روز غدير روز تفسير و بيان اصول قرآن بوده، و يوم شهود و حضور و روز روشنگرى مفاهيم ارزشمندى مانند منزلت هارونى در على عليه‏ السلام و معناى وحى و خلافت و ثقل اصغر و سفارش به اطاعت و بيعت با او بوده، به جا گفته ‏ايم.
قسم اول اين خطبه درباره توحيد و قانون گذار جهان يعنى خداى تعالى است، و صفات بلند و نام هاى زيباى او را بيان مى‏ كند، و اينكه تشريع به دست اوست و در واقع پيامبر اكرم صلى‏ الله ‏عليه‏ و‏آله از مردم خواسته نه فقط به اين پايه‏ هاى توحيدى اقرار كنند بلكه به ولايت و امامت على عليه ‏السلام هم اقرار نمايند. اگر بگوييم روز غدير روز تفسير و بيان اصول قرآن بوده، و يوم شهود و حضور و روز روشنگرى مفاهيم ارزشمندى مانند منزلت هارونى در على عليه‏ السلام و معناى وحى و خلافت و ثقل اصغر و سفارش به اطاعت و بيعت با او بوده، به جا گفته ‏ايم.
۷۶۴

ویرایش