پرش به محتوا

غدیر از زبان حضرت زهرا سلام الله علیها: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹۲: خط ۹۲:
فرمود:{{متن عربی|أُشْهِدُ اللَّهَ تَعَالَى لَقَدْ سَمِعْتُهُ يَقُولُ عَلِيٌ‏ خَيْرُ مَنْ‏ أُخَلِّفُهُ‏ فِيكُمْ‏ وَ هُوَ الْإِمَامُ وَ الْخَلِيفَةُ بَعْدِي وَ سِبْطَايَ وَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ أَئِمَّةٌ أَبْرَارٌ لَئِنِ اتَّبَعْتُمُوهُمْ وَجَدْتُمُوهُمْ هَادِينَ مَهْدِيِّينَ وَ لَئِنْ خَالَفْتُمُوهُمْ لَيَكُونُ الِاخْتِلَافُ فِيكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ}}؛خدا را شاهد می‌گیرم که شنیدم رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمود: علی بهترین کسی است که او را جانشین خود در میان شما قرار می‌دهم. علی امام و خلیفه بعد از من است، و دو فرزندم (حسن و حسین) و نه تن از فرزندان حسین پیشوایان و امامانی پاک و نیکند. اگر از آنها اطاعت کنید، شما را هدایت خواهند نمود، و اگر مخالفت ورزید، تا روز قیامت بلای تفرقه و اختلاف در میان شما حاکم خواهد شد.»
فرمود:{{متن عربی|أُشْهِدُ اللَّهَ تَعَالَى لَقَدْ سَمِعْتُهُ يَقُولُ عَلِيٌ‏ خَيْرُ مَنْ‏ أُخَلِّفُهُ‏ فِيكُمْ‏ وَ هُوَ الْإِمَامُ وَ الْخَلِيفَةُ بَعْدِي وَ سِبْطَايَ وَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ أَئِمَّةٌ أَبْرَارٌ لَئِنِ اتَّبَعْتُمُوهُمْ وَجَدْتُمُوهُمْ هَادِينَ مَهْدِيِّينَ وَ لَئِنْ خَالَفْتُمُوهُمْ لَيَكُونُ الِاخْتِلَافُ فِيكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ}}؛خدا را شاهد می‌گیرم که شنیدم رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمود: علی بهترین کسی است که او را جانشین خود در میان شما قرار می‌دهم. علی امام و خلیفه بعد از من است، و دو فرزندم (حسن و حسین) و نه تن از فرزندان حسین پیشوایان و امامانی پاک و نیکند. اگر از آنها اطاعت کنید، شما را هدایت خواهند نمود، و اگر مخالفت ورزید، تا روز قیامت بلای تفرقه و اختلاف در میان شما حاکم خواهد شد.»


پرسیدم: بانوی من! پس چرا علی علیه‌السلام سکوت کرد، و برای گرفتن حقّ خویش قیام نکرد؟ حضرت زهرا علیهاالسلام در پاسخ فرمود:{{متن عربی|قَالَتْ يَا بَا عُمَرَ لَقَدْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَثَلُ الْإِمَامِ مَثَلُ الْكَعْبَةِ إِذْ تُؤْتَى وَ لَا تَأْتِي أَوْ قَالَتْ مَثَلُ عَلِيٍّ ثُمَّ قَالَتْ أَمَا وَ اللَّهِ لَوْ تَرَكُوا الْحَقَّ عَلَى أَهْلِهِ وَ اتَّبَعُوا عِتْرَةَ نَبِيِّهِ لَمَا اخْتَلَفَ فِي اللَّهِ تَعَالَى اثْنَانِ وَ لَوَرِثَهَا سَلَفٌ عَنْ سَلَفٍ وَ خَلَفٌ بَعْدَ خَلَفٍ حَتَّى يَقُومَ قَائِمُنَا التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ وَ لَكِنْ قَدَّمُوا مَنْ أَخَّرَهُ وَ أَخَّرُوا مَنْ قَدَّمَهُ اللَّهُ حَتَّى إِذَا أَلْحَدَ الْمَبْعُوثُ وَ أَوْدَعُوهُ الْجَدَثَ الْمَجْدُوثَ وَ اخْتَارُوا بِشَهْوَتِهِمْ وَ عَمِلُوا بِآرَائِهِمْ تَبّاً لَهُمْ أَ وَ لَمْ يَسْمَعُوا اللَّهَ يَقُولُ‏ وَ رَبُّكَ يَخْلُقُ‏ ما يَشاءُ وَ يَخْتارُ ما كانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ بَلْ سَمِعُوا وَ لَكِنَّهُمْ كَمَا قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ‏ فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصارُ وَ لكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ هَيْهَاتَ بَسَطُوا فِي الدُّنْيَا آمَالَهُمْ وَ نَسُوا آجَالَهُمْ فَتَعْساً لَهُمْ وَ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ أَعُوذُ بِكَ يَا رَبِّ مِنَ الْحَوْرِ بَعْدَ الْكَوْرِ}}<ref>کفایةالاثر، ص۱۹۸؛ الصراط المستقیم، ج۲، ص ۱۲۳؛ بحارالانوار، ج ۳۶، ص۳۵۳، نهج الحیاة، ص ۳۸–۴۰</ref> ای اباعمر، رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمود: مَثَلِ امام (مثل علی)، همانند کعبه است، که مردم به سراغ آن می‌روند، نه آنکه کعبه به سراغ مردم بیاید. (سپس حضرت زهرا علیهاالسلام ادامه داد:)آگاه باش! به خدا سوگند! اگر حق را به اهلش واگذار می‌کردند و از عترت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم اطاعت می‌نمودند، دو نفر هم (در حکم خداوند) با یکدیگر اختلاف نمی‌کردند، و امامت همان گونه که پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم معرّفی فرمود، از علی علیه‌السلام تا قائم ما، فرزند نهم حسین، از جانشینی به جانشینی دیگر به ارث می‌رسید.
پرسیدم: بانوی من! پس چرا علی علیه‌السلام سکوت کرد، و برای گرفتن حقّ خویش قیام نکرد؟ حضرت زهرا علیهاالسلام در پاسخ فرمود:{{متن عربی|يَا بَا عُمَرَ لَقَدْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَثَلُ الْإِمَامِ مَثَلُ الْكَعْبَةِ إِذْ تُؤْتَى وَ لَا تَأْتِي أَوْ قَالَتْ مَثَلُ عَلِيٍّ ثُمَّ قَالَتْ أَمَا وَ اللَّهِ لَوْ تَرَكُوا الْحَقَّ عَلَى أَهْلِهِ وَ اتَّبَعُوا عِتْرَةَ نَبِيِّهِ لَمَا اخْتَلَفَ فِي اللَّهِ تَعَالَى اثْنَانِ وَ لَوَرِثَهَا سَلَفٌ عَنْ سَلَفٍ وَ خَلَفٌ بَعْدَ خَلَفٍ حَتَّى يَقُومَ قَائِمُنَا التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ وَ لَكِنْ قَدَّمُوا مَنْ أَخَّرَهُ وَ أَخَّرُوا مَنْ قَدَّمَهُ اللَّهُ حَتَّى إِذَا أَلْحَدَ الْمَبْعُوثُ وَ أَوْدَعُوهُ الْجَدَثَ الْمَجْدُوثَ وَ اخْتَارُوا بِشَهْوَتِهِمْ وَ عَمِلُوا بِآرَائِهِمْ تَبّاً لَهُمْ أَ وَ لَمْ يَسْمَعُوا اللَّهَ يَقُولُ‏ وَ رَبُّكَ يَخْلُقُ‏ ما يَشاءُ وَ يَخْتارُ ما كانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ بَلْ سَمِعُوا وَ لَكِنَّهُمْ كَمَا قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ‏ فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصارُ وَ لكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ هَيْهَاتَ بَسَطُوا فِي الدُّنْيَا آمَالَهُمْ وَ نَسُوا آجَالَهُمْ فَتَعْساً لَهُمْ وَ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ أَعُوذُ بِكَ يَا رَبِّ مِنَ الْحَوْرِ بَعْدَ الْكَوْرِ}}<ref>کفایةالاثر، ص۱۹۸؛ الصراط المستقیم، ج۲، ص ۱۲۳؛ بحارالانوار، ج ۳۶، ص۳۵۳، نهج الحیاة، ص ۳۸–۴۰</ref> ای اباعمر، رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمود: مَثَلِ امام (مثل علی)، همانند کعبه است، که مردم به سراغ آن می‌روند، نه آنکه کعبه به سراغ مردم بیاید. (سپس حضرت زهرا علیهاالسلام ادامه داد:)آگاه باش! به خدا سوگند! اگر حق را به اهلش واگذار می‌کردند و از عترت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم اطاعت می‌نمودند، دو نفر هم (در حکم خداوند) با یکدیگر اختلاف نمی‌کردند، و امامت همان گونه که پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم معرّفی فرمود، از علی علیه‌السلام تا قائم ما، فرزند نهم حسین، از جانشینی به جانشینی دیگر به ارث می‌رسید.


اما کسی (ابوبکر) را مقدّم داشتند که خدا او را کنار زده بود، و کسی (علی) را کنار زدند که خدا او را مقدّم داشته بود. نتیجه آن شد که محصول بعثت را انکار کردند و به بدعت‌ها روی آوردند، آنها هوا پرستی را برگزیدند و براساس رأی و نظر شخصی عمل کردند، هلاکت و نابودی بر آنان باد! آیا نشنیدند کلام خدا را که فرمود:
اما کسی (ابوبکر) را مقدّم داشتند که خدا او را کنار زده بود، و کسی (علی) را کنار زدند که خدا او را مقدّم داشته بود. نتیجه آن شد که محصول بعثت را انکار کردند و به بدعت‌ها روی آوردند، آنها هوا پرستی را برگزیدند و براساس رأی و نظر شخصی عمل کردند، هلاکت و نابودی بر آنان باد! آیا نشنیدند کلام خدا را که فرمود:
خط ۱۰۱: خط ۱۰۱:
== '''۴. آیا جای عذرآوردن باقی مانده؟''' ==
== '''۴. آیا جای عذرآوردن باقی مانده؟''' ==
«غصب فدک» انتقامی بود که از حضرت زهرا علیهاالسلام در مقابل حمایت‌هایش از حقّ امیرمؤمنان علیه‌السلام گرفته می‌شد. پافشاری حضرت بر دفاع از ولایت امیرمؤمنان علیه‌السلام و نگرانی هیئت حاکمه از تأثیر کلام حضرت زهرا علیهاالسلام در میان مردم، آنان را واداشت تا با گرفتن فدک از ایشان، به دو هدف عمده برسند: از یک سو، به دیگر معترضان نشان دهند که ایستادگی در برابر قدرت حاکمه هزینه‌های سنگینی دارد و از سوی دیگر، وانمود کنند که مشکل اصلی هیئت حاکمه با حضرت زهرا علیهاالسلام مسائل مالی و دنیوی است، نه مبحث دین و امامت و ولایت!
«غصب فدک» انتقامی بود که از حضرت زهرا علیهاالسلام در مقابل حمایت‌هایش از حقّ امیرمؤمنان علیه‌السلام گرفته می‌شد. پافشاری حضرت بر دفاع از ولایت امیرمؤمنان علیه‌السلام و نگرانی هیئت حاکمه از تأثیر کلام حضرت زهرا علیهاالسلام در میان مردم، آنان را واداشت تا با گرفتن فدک از ایشان، به دو هدف عمده برسند: از یک سو، به دیگر معترضان نشان دهند که ایستادگی در برابر قدرت حاکمه هزینه‌های سنگینی دارد و از سوی دیگر، وانمود کنند که مشکل اصلی هیئت حاکمه با حضرت زهرا علیهاالسلام مسائل مالی و دنیوی است، نه مبحث دین و امامت و ولایت!
آنها می‌دانستند که خاندان رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و اهل بیت مطهّر، هیچ گونه دلبستگی به مال دنیا ندارند، و تمام همّ و غمّ آنان حفظ مکتب اسلام و پایداری از اصالت آن است و اگر این واقعیت برای عامّه مردم به اثبات برسد پایه‌های لرزان حکومت جدید، سست‌تر خواهد شد؛ بنابراین، نیازمند سوژه‌ای بودند که اذهان مردم را به سوی دیگری هدایت کنند و مشکل اصلی حکومت با خاندان رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را دعوای ارث و میراث و درد مال و منال جلوه دهند؛ لذا بهترین سوژه را گرفتن فدک یافتند، و با تحریف سخنان رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم مشروعیتی برای کار ناپسندیده خود تدارک دیدند.
آنها می‌دانستند که خاندان رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و اهل بیت مطهّر، هیچ گونه دلبستگی به مال دنیا ندارند، و تمام همّ و غمّ آنان حفظ مکتب اسلام و پایداری از اصالت آن است و اگر این واقعیت برای عامّه مردم به اثبات برسد پایه‌های لرزان حکومت جدید، سست‌تر خواهد شد؛ بنابراین، نیازمند سوژه‌ای بودند که اذهان مردم را به سوی دیگری هدایت کنند و مشکل اصلی حکومت با خاندان رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را دعوای ارث و میراث و درد مال و منال جلوه دهند؛ لذا بهترین سوژه را گرفتن فدک یافتند، و با تحریف سخنان رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم مشروعیتی برای کار ناپسندیده خود تدارک دیدند.
حضرت زهرا علیهاالسلام که به خوبی از اهداف آنان اطلاع داشت، فرصت را مغتنم شمرد و خطبه مشهور خود را در مسجد مدینه ایراد فرمود؛ خطبه‌ای که طنین سخنان رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را در اذهان مردم به یاد می‌آورد، گویی که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم بر بالای منبر خطبه می‌خواند!
حضرت زهرا علیهاالسلام که به خوبی از اهداف آنان اطلاع داشت، فرصت را مغتنم شمرد و خطبه مشهور خود را در مسجد مدینه ایراد فرمود؛ خطبه‌ای که طنین سخنان رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را در اذهان مردم به یاد می‌آورد، گویی که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم بر بالای منبر خطبه می‌خواند!
حضرت در این خطبه، حقایق فراوانی را با مردم در میان گذاشت، و پرده‌های تزویر و تحریف را کنار زد و چهره غبارگرفته حقیقت را به مردم نشان داد. او چنان مستدل و مستحکم سخن گفت که خلیفه اوّل در برابر منطق قوی ایشان تسلیم شد و دستور بازگرداندن فدک را صادر نمود (گرچه با فاصله کمی مجدّداً به دستور نخست خود بازگشت). نتیجه خطبه حضرت، بسیار جالب و قابل توجّه است؛ بعد از آن خطبه تاریخی جمعی به حضرت زهرا علیهاالسلام گفتند:
 
«یا بنت محمّد! لو سمعنا هذا الکلام منک قبل بیعتنا لأبی بکر ما عدلنا بعلیّ أحدا؛ ای دختر رسول خدا! اگر قبل از بیعت با ابوبکر این سخنان را از تو می‌شنیدیم، به هیچ وجه کسی را بر علی علیه‌السلام ترجیح نمی‌دادیم!»
حضرت در این خطبه، حقایق فراوانی را با مردم در میان گذاشت، و پرده‌های تزویر و تحریف را کنار زد و چهره غبارگرفته حقیقت را به مردم نشان داد. او چنان مستدل و مستحکم سخن گفت که خلیفه اوّل در برابر منطق قوی ایشان تسلیم شد و دستور بازگرداندن فدک را صادر نمود (گرچه با فاصله کمی مجدّداً به دستور نخست خود بازگشت).  
اینجا بود که حضرت در جواب آنان به جریان غدیرخم اشاره کرده، فرمود:
 
«هل ترک أبی یوم غدیرخم لأحد عذرا؟؛ آیا پدرم رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم پس از حادثه غدیرخم، جایی برای عذرآوردن باقی گذاشته بود؟»
نتیجه خطبه حضرت، بسیار جالب و قابل توجّه است؛ بعد از آن خطبه تاریخی جمعی به حضرت زهرا علیهاالسلام گفتند: {{متن عربی|يَا بِنْتَ‏ مُحَمَّدٍ لَوْ سَمِعْنَا هَذَا الْكَلَامَ مِنْكِ قَبْلَ بَيْعَتِنَا لِأَبِي بَكْرٍ مَا عَدَلْنَا بِعَلِيٍّ أَحَداً}}؛ ای دختر رسول خدا! اگر قبل از بیعت با ابوبکر این سخنان را از تو می‌شنیدیم، به هیچ وجه کسی را بر علی علیه‌السلام ترجیح نمی‌دادیم!» اینجا بود که حضرت در جواب آنان به جریان غدیرخم اشاره کرده، فرمود:{{متن عربی|هَلْ تَرَكَ أَبِي يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ لِأَحَدٍ عُذْراً.}}؛<ref>الخصال، ج۱، ص۱۷۵</ref> آیا پدرم رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم پس از حادثه غدیرخم، جایی برای عذرآوردن باقی گذاشته بود؟»
در کتاب دلائل الامامه نقل شده است: بعد از اینکه حضرت زهرا علیهاالسلام آن خطبه غرّا را ایراد فرمود، در هنگام بازگشت از مسجد، رافع بن رفاعه به دنبال حضرت آمد و خطاب به ایشان عرضه داشت:
 
«یا سیّدةالنّساء لو کان أبوالحسن تکلّم فی هذا الأمر و ذکر للنّاس قبل أن یجری هذا العقد ما عدلنا به احداً؛ ای سرور زنان! اگر علی علیه‌السلام قبل از اینکه مردم با ابوبکر بیعت کنند، با آنان سخن می‌گفت و روشنگری می‌نمود، ما از او رویگردان نمی‌شدیم، و با فرد دیگری بیعت نمی‌کردیم!»
در کتاب دلائل الامامه نقل شده است: بعد از اینکه حضرت زهرا علیهاالسلام آن خطبه غرّا را ایراد فرمود، در هنگام بازگشت از مسجد، رافع بن رفاعه به دنبال حضرت آمد و خطاب به ایشان عرضه داشت: {{متن عربی|يَا سَيِّدَةَ النِّسَاءِ، لَوْ كَانَ أَبُو الْحَسَنِ تَكَلَّمَ فِي هَذَا الْأَمْرِ وَ ذَكَرَ لِلنَّاسِ قَبْلَ أَنْ يَجْرِي هَذَا الْعَقْدُ، مَا عَدَلْنَا بِهِ أَحَداً.}}؛ای سرور زنان! اگر علی علیه‌السلام قبل از اینکه مردم با ابوبکر بیعت کنند، با آنان سخن می‌گفت و روشنگری می‌نمود، ما از او رویگردان نمی‌شدیم، و با فرد دیگری بیعت نمی‌کردیم!»  
حضرت زهرا علیهاالسلام فرمود:
 
«الیک عنّی فما جعل اللّه لأحد بعد غدیرخم من حجّة و لاعذر؛ مرا به حال خود بگذار، که خداوند بعد از جریان غدیرخم برای هیچ‌کس عذر و بهانه‌ای قرار نداده است.»۸
حضرت زهرا علیهاالسلام فرمود: {{متن عربی|إِلَيْكَ‏ عَنِّي‏، فَمَا جَعَلَ‏ اللَّهُ‏ لِأَحَدٍ بَعْدَ غَدِيرِ خُمٍّ مِنْ حُجَّةٍ وَ لَا عُذْرٍ}}؛<ref>دلائل الامامة، ص۳۷ و ۳۸؛ الخصال، ج۱، ص۱۷۳؛ بحارالانوار، ج ۳۰، ص۱۲۴.</ref> مرا به حال خود بگذار، که خداوند بعد از جریان غدیرخم برای هیچ‌کس عذر و بهانه‌ای قرار نداده است.»
سخن آخر
 
در پایان، ذکر این نکته لازم است که بعد از ارتحال رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و موفقیت حزب سقیفه در دستیابی به خلافت، مخاطبان حضرت زهرا علیهاالسلام اغلب کسانی بودند که در روز غدیر حضور داشتند و با چشم‌های خود رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را مشاهده کرده بودند که دست علی علیه‌السلام را بلند کرده و به مردم نشان داد. آنها با گوش‌های خود شنیده بودند که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمود: «من کنت مولاه فهذا علیٌّ مولاه» و حتی اغلب آنان در آن روز با حضرت علی علیه‌السلام دست بیعت داده و جانشینی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را به وی تبریک گفته بودند. اگر به ندرت کسانی هم بودند که در غدیر حضور نداشتند، آنان نیز اخبار قطعی آن را از مسلمانان حاضر در غدیر دریافت کرده بودند. دیگر شبهه‌ای در صحّت جریان غدیر وجود نداشت و از لحاظ فاصله زمانی هم کمتر از صد روز از جریان غدیر سپری نشده بود، و احتمال فراموشی مردم به هیچ وجه قابل اعتنا نبود.
== سخن آخر ==
در چنین شرایطی که مخاطبان، علم کافی داشته و بلکه خود در جریان غدیر حاضر و شاهد بودند، اما به هر دلیلی خود را به فراموشی زدند و گاهی نیز با عناد و لجاجت برخورد کردند، زمینه چندانی برای طرح واقعیت‌های روشن و غیرقابل انکار نبود، و جز برای اتمام حجّت یا ثبت در حافظه تاریخ، برای بهره‌مندی آیندگان، ثمره دیگری نداشت. به همین دلیل است که در آن مقطع خاص، فقط دو مورد از امیرمؤمنان علیه‌السلام استناد به حدیث غدیر نقل شده است و عمده استشهادات حضرت علی علیه‌السلام به جریان غدیر، در دوره پنج سال خلافت بود که بسیاری از مخاطبان حضرت، غدیرخم را درک نکرده بودند و به دلیل فاصله زمانی زیاد، بعضی از اصحاب نیز ادّعای فراموشی می‌کردند!
در پایان، ذکر این نکته لازم است که بعد از ارتحال رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و موفقیت حزب سقیفه در دستیابی به خلافت، مخاطبان حضرت زهرا علیهاالسلام اغلب کسانی بودند که در روز غدیر حضور داشتند و با چشم‌های خود رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را مشاهده کرده بودند که دست علی علیه‌السلام را بلند کرده و به مردم نشان داد. آنها با گوش‌های خود شنیده بودند که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمود: {{متن عربی|مَنْ‏ كُنْتُ‏ مَوْلَاهُ‏ فَعَلِيٌ‏ مَوْلَاه‏}} و حتی اغلب آنان در آن روز با حضرت علی علیه‌السلام دست بیعت داده و جانشینی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را به وی تبریک گفته بودند.  
 
اگر به ندرت کسانی هم بودند که در غدیر حضور نداشتند، آنان نیز اخبار قطعی آن را از مسلمانان حاضر در غدیر دریافت کرده بودند. دیگر شبهه‌ای در صحّت جریان غدیر وجود نداشت و از لحاظ فاصله زمانی هم کمتر از صد روز از جریان غدیر سپری نشده بود، و احتمال فراموشی مردم به هیچ وجه قابل اعتنا نبود.
 
در چنین شرایطی که مخاطبان، علم کافی داشته و بلکه خود در جریان غدیر حاضر و شاهد بودند، اما به هر دلیلی خود را به فراموشی زدند و گاهی نیز با عناد و لجاجت برخورد کردند، زمینه چندانی برای طرح واقعیت‌های روشن و غیرقابل انکار نبود، و جز برای اتمام حجّت یا ثبت در حافظه تاریخ، برای بهره‌مندی آیندگان، ثمره دیگری نداشت.  
 
به همین دلیل است که در آن مقطع خاص، فقط دو مورد از امیرمؤمنان علیه‌السلام استناد به حدیث غدیر نقل شده است و عمده استشهادات حضرت علی علیه‌السلام به جریان غدیر، در دوره پنج سال خلافت بود که بسیاری از مخاطبان حضرت، غدیرخم را درک نکرده بودند و به دلیل فاصله زمانی زیاد، بعضی از اصحاب نیز ادّعای فراموشی می‌کردند!
با این توضیح، سرّ اینکه حضرت زهرا علیهاالسلام فقط اشاره‌ای به غدیر می‌نمایند، و اغلب به حالت سؤال که آیا غدیر را فراموش کرده‌اید، یا اینکه آیا جای عذر و توجیهی بعد از غدیر باقی مانده است، روشن می‌گردد.
با این توضیح، سرّ اینکه حضرت زهرا علیهاالسلام فقط اشاره‌ای به غدیر می‌نمایند، و اغلب به حالت سؤال که آیا غدیر را فراموش کرده‌اید، یا اینکه آیا جای عذر و توجیهی بعد از غدیر باقی مانده است، روشن می‌گردد.
البته توجه به این نکته که حضرت زهرا علیهاالسلام با فاصله بسیار کمی بعد از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم به شهادت رسید، و تقریباً نصف این ایّام را نیز در بستر بیماری به سر برد، اهتمام خاصّ ایشان به یادآوری جریان «غدیر» در همین مدت کوتاه، روشن می‌گردد!
البته توجه به این نکته که حضرت زهرا علیهاالسلام با فاصله بسیار کمی بعد از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم به شهادت رسید، و تقریباً نصف این ایّام را نیز در بستر بیماری به سر برد، اهتمام خاصّ ایشان به یادآوری جریان «غدیر» در همین مدت کوتاه، روشن می‌گردد!
خط ۱۳۳: خط ۱۴۱:


۷. کفایةالاثر، ص ۱۹۸؛ الصراط المستقیم، ج ۲، ص ۱۲۳؛ بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۳۵۳، نهج الحیاة، ص ۳۸–۴۰.
۷. کفایةالاثر، ص ۱۹۸؛ الصراط المستقیم، ج ۲، ص ۱۲۳؛ بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۳۵۳، نهج الحیاة، ص ۳۸–۴۰.
۸. دلائل الامامة، ص ۳۷ و ۳۸؛ الخصال، ج ۱، ص ۱۷۳؛ بحارالانوار، ج ۳۰، ص ۱۲۴.
۸. دلائل الامامة، ص ۳۷ و ۳۸؛ الخصال، ج ۱، ص ۱۷۳؛ بحارالانوار، ج ۳۰، ص ۱۲۴.


۴٬۰۶۴

ویرایش