پرش به محتوا

متن و ترجمه خطبه غدیر به زبان فارسی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
واقعه عظيم غدير، شامل مراحل مقدماتیِ قبل از خطبه و متن خطبه و وقايعی كه همزمان با خطبه اتفاق افتاد و آنچه پس از خطبه به وقوع پيوست، به صورت يك روايت واحد و متسلسل به دست ما نرسيده است. بلكه هر يك از حاضرين در غدير، گوشه‌ای از مراسم يا قطعه‌ای از سخنان حضرت را نقل نموده‌‏اند. البته قسمت‏ هايی از اين واقعه به طور متواتر به دست ما رسيده است، و خطبه غدير نيز به طور كامل در كتب حديث حفظ شده است.<ref name=": 0">اسرار غدير: ص ۱۲۷ ،۱۰۵. چهارده قرن با غدير: ۱۳۶،۱۲۵.</ref>
واقعه عظيم غدير، شامل مراحل مقدماتیِ قبل از خطبه و متن خطبه و وقايعی كه همزمان با خطبه اتفاق افتاد و آنچه پس از خطبه به وقوع پيوست، به صورت يك روايت واحد و متسلسل به دست ما نرسيده است. بلكه هر يك از حاضرين در غدير، گوشه‌ای از مراسم يا قطعه‌ای از سخنان حضرت را نقل نموده‌‏اند. البته قسمت‏ هايی از اين واقعه به طور متواتر به دست ما رسيده است، و خطبه غدير نيز به طور كامل در كتب حديث حفظ شده است.<ref name=": 0">اسرار غدير: ص ۱۲۷ ،۱۰۵. چهارده قرن با غدير: ۱۳۶،۱۲۵.</ref>


از نگاهی ديگر: پس از انتشار خبر غدير و سخنان [[پيامبر صلی الله عليه وآله]] در شهرها، متأسفانه منع از نقل حديث در حكومت سقيفه باعث شد مردم غدير را به فراموشی بسپارند و اهميت آن را ناديده بگيرند.
متن عربیِ «خطبه غدير» بارها به صورت مستقل به چاپ رسيده است كه همه آنها طبق روايت كتاب «[[الاحتجاج]]» بوده است.
 
ولی در همين جو خفقان و در كنار ديگر معصومين‏ عليهم السلام كه يكی پس از ديگری تأكيد خاصی بر حفظ اين حديث داشتند و بارها در مقابل دوست و دشمن بدان احتجاج و استدلال می‌فرمودند<ref name=": 1">عوالم العلوم: ج ۳: ۱۵ ص ۴۷۶ - ۴۷۲.</ref>، می‌بينيم كه [[امام باقر عليه السلام]] متن كامل خطبه غدير را برای اصحابشان بيان فرموده‌‏اند.
 
ضمناً همانطور كه داستان غدير و خطبه آن با يك سند واحد به دست ما نرسيده، متن آن نيز به صورت قطعه‌های قابل جمع نقل شده است و به علل مختلفی از قبيل شرائط تقيه و امثال آن، و نيز طولانی بودن خطبه و عدم امكان حفظ كامل آن برای همگان، اكثر راويان «غدير» گوشه‏ هايی از آن را نقل كرده‌اند، ولی جمله «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ» و چند جمله ديگرِ آن را همه راويان به اشاره يا صريحاً نقل كرده‌‏اند.
 
با اين همه، متن خطبه به طور كامل به دست ما رسيده است، چنان كه در قسمت اول اين بخش بيان شد، واين از توجهات صاحب ولايت است كه اين سند بزرگ اسلام را برای ما حفظ كرده است.
 
با در نظر گرفتن اين مقدمات، متن عربیِ «خطبه غدير» بارها به صورت مستقل به چاپ رسيده است كه همه آنها طبق روايت كتاب « [[الاحتجاج]]» بوده است.


دو نمونه معروف آن، كتاب «الخطبة المباركة النبوية فی يوم الغدير» به تنظيم علامه سيد حسن حسينی لواسانی، و كتاب «خطبة النبی الأكرم‏ صلی الله عليه وآله يوم الغدير» به تنظيم مرحوم [[استاد عمادزاده اصفهانی]] است.
دو نمونه معروف آن، كتاب «الخطبة المباركة النبوية فی يوم الغدير» به تنظيم علامه سيد حسن حسينی لواسانی، و كتاب «خطبة النبی الأكرم‏ صلی الله عليه وآله يوم الغدير» به تنظيم مرحوم [[استاد عمادزاده اصفهانی]] است.


آنچه ذيلاً آورده می‌‏شود متن كامل و مقابله شده خطبه غدير و سپس ترجمه فارسی آن همراه با مقدمه‌ای كوتاه است:  
در مورد «خطبه غدير» سه جهت مهم، لزوم مقابله نسخه‌های آن را مؤكدتر می‌نمايد: اهميتِ خود خطبه، طولانی بودن متن، سماعی بودن حديث. 


در مورد «خطبه غدير» سه جهت مهم، لزوم مقابله نسخه‌های آن را مؤكدتر می‌نمايد:
لذا آخرين اقدام اساسی كه درباره متن «خطبه غدير» انجام گرفته مقابله آن با سه روايت امام باقر عليه السلام و [[حذيفة بن اليمان]] و [[زيد بن ارقم]] است.


اهميتِ خود خطبه، طولانی بودن متن، سماعی بودن حديث. لذا آخرين اقدام اساسی كه درباره متن «خطبه غدير» انجام گرفته مقابله آن با سه روايت امام باقر عليه السلام و [[حذيفة بن اليمان]] و [[زيد بن ارقم]] است.
به تعبير ديگر: متن كامل خطبه غدیر پس از مقابله و تطبيق آن در مدارک نُه‏ گانه ‏اش، يعنی كتاب‌های «روضة الواعظين» و «الاحتجاج» و «اليقين» و «التحصين» و «العُدَد القويّة» و «الاقبال» و «الصراط المستقيم» و «نهج الايمان» و «نزهة الكرام» تنظيم و تلفيق و تنقيح شده است، و در يازده بخش تقديم خواهد شد و در اول هر بخش عنوانی برای آن ذكر می‌شود.
 
به تعبير ديگر: متن كامل خطبه غدیر پس از مقابله و تطبيق آن در مدارک نُه‏ گانه ‏اش، يعنی كتاب‌های «روضة الواعظين» و «الاحتجاج» و «اليقين» و «التحصين» و «العُدَد القويّة» و «الاقبال» و «الصراط المستقيم» و «نهج الايمان» و «نزهة الكرام» تنظيم و تلفيق و تنقيح شده است، و در يازده بخش تقديم خواهد شد و در اول هر بخش عنوانی برای آن ذكر می‌شود.برای سهولت در مطالعه و حفظ نمودن خطبه، حركاتِ حروف و اعراب‏ گذاری كلمات نيز انجام گرفته است. مواردی كه از متن خطبه نيست با حروف خاص و بدون حركات آورده شده، كما اينكه موارد مهم متن نيز با حروف سياه ذكر می‌گردد. برای صيانت كامل متن خطبه، از آوردن جمله صلی الله عليه وآله و عليه السلام در مواردی كه قطعاً در كلام حضرت نبوده خودداری می‌شود.


در پاورقی ‏ها موارد اختلاف نسخه‏ ها و كيفيت آن آمده است. رمزهای زير را برای اشاره به شش كتابِ اصلیِ مقابله شده آورده ‏ايم: («الف»: الاحتجاج.) («ب»: اليقين.) ،(«ج»: التحصين.) ،(«د»: روضة الواعظين.) ، («ه»: العُددالقويّة.) ،(«و»: نهج ‏الايمان.)  
در پاورقی ‏ها موارد اختلاف نسخه‏ ها و كيفيت آن آمده است. رمزهای زير را برای اشاره به شش كتابِ اصلیِ مقابله شده آورده ‏ايم: («الف»: الاحتجاج.) («ب»: اليقين.) ،(«ج»: التحصين.) ،(«د»: روضة الواعظين.) ، («ه»: العُددالقويّة.) ،(«و»: نهج ‏الايمان.)  
خط ۲۹: خط ۱۹:
در پاورقی ‏ها آدرس آيات قرآنی و توضيح كلمات و جملاتِ مشكل آمده است. از آنجا كه متن خطبه عربی است پاورقی‏ ها هم به عربی ذكر شده تا بين دو زبان عربی و فارسی خلط واقع نشود.
در پاورقی ‏ها آدرس آيات قرآنی و توضيح كلمات و جملاتِ مشكل آمده است. از آنجا كه متن خطبه عربی است پاورقی‏ ها هم به عربی ذكر شده تا بين دو زبان عربی و فارسی خلط واقع نشود.


در اينجا متن عربی و كامل و مقابله شده خطبه غدير و سپس ترجمه دقيق آن آورده می‌‏شود:
در روش ترجمه سعی شده مفاهيم والايی كه «خطبه غدير» در برگيرنده آن است به طور روشن بيان شود، و در عين حال از ترجمه تحت اللفظی هم فاصله زيادی نگيرد. البته نظر به اهميت خطبه، فهم دقيق بعضی موارد آن احتياج به تفسير دارد كه در بخش هشتم اين كتاب تا حدی تبيين شده است.  
 
كليه ترجمه‌های خطبه، طبق روايت كتاب «[[احتجاج]]» است، ولی ترجمه حاضر پس از مقابله و تنظيم متن عربی از نُه كتابی كه ذكر شد انجام گرفته است و حاوی اضافات و تغييراتی در عبارات است كه از نظر علم حديث و نيز در جنبه ‏های عقيدتی شامل نكات قابل ملاحظه‏ ای است.
 
اين ترجمه مطابق متن عربی -كه در بخش ششم می‌‏آوريم- در يازده بخش تنظيم شده و در اول هر بخش عنوانی دارد.
 
در روش ترجمه سعی شده مفاهيم والايی كه «خطبه غدير» در برگيرنده آن است به طور روشن بيان شود، و در عين حال از ترجمه تحت اللفظی هم فاصله زيادی نگيرد. البته نظر به اهميت خطبه، فهم دقيق بعضی موارد آن احتياج به تفسير دارد كه در بخش هشتم اين كتاب تا حدی تبيين شده است.
 
آيات قرآنی موجود در متن خطبه، به صورت عربی و سپس ترجمه آن آمده است.
 
جمله «صلی الله عليه وآله» و «عليه السلام» در مواردی كه يقيناً در كلام حضرت نبوده ذكر نمی‌شود.
 
كلمه «معاشر الناس» و «ألا» كه در خطبه زياد به كار رفته است، چون معادل فارسی جالبی ندارد، اولی را به عنوان «ای مردم» و دومی را به عنوان «بدانيد كه» ترجمه كرديم.
 
موارد مهم خطبه با حروف سياه آورده شده، و موارد خارج از متن خطبه به صورت مشخص و با حروف مغاير ذكر می‌گردد.
 
موارد اختلاف نسخه‏ ها كه در پاورقی ‏های متن عربی آمده، اگر متضمن مطلب مهمی باشد كه از متن استفاده نمی‌شود، و يا اختلاف عبارت در حدی باشد كه معنای جمله را عوض كند، در اين صورت آن را در پاورقی ترجمه فارسی می‌‏آوريم، ولی اگر در حد اختلاف كلمات باشد و حامل معنايی جديد و مطلبی مهم نباشد از آوردن آن در پاورقی ترجمه خودداری می‌‏شود.
 
رمزهای «الف» و «ب» و... كه در پاورقی‌های متن عربی به كار رفته در اينجا نيز به كار می‌رود، و چند مورد كه از دو كتاب «الاقبال» و «الصراط المستقيم» آورده شده بدون رمز است.
 
در مواردی كه عبارت احتياج به توضيح يا ذكر قطعه‌ای از تاريخ دارد در پاورقی ذكر خواهد شد.
 
اميد است با توجه به ارزش ‏هايی كه مقابله نسخه ‏ها دارد، اهميت آماده ‏سازی متن منقّح خطبه غدير برای خوانندگان محترم روشن شده باشد و با توجه بيشتری به مطالعه آن بپردازند:


<center>'''بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم'''</center>
<center>'''بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم'''</center>


== حمد و ثنای الهی ==
== بخش اول: حمد و ثنای الهی ==
{{متن و ترجمه
{{متن و ترجمه
|الْحَمْدُ للَّهِِ الَّذي عَلا في تَوَحُّدِهِ وَ دَنا في تَفَرُّدِهِ<ref>«ب» و «د»: علا بتوحيده و دنا بتفريده. «ج»: في توحيده..</ref> وَ جَلَّ في سُلْطانِهِ وَ عَظُمَ في أرْكانِهِ، وَ أحاطَ بِكُلِّ شَیْ‏ءٍ عِلْماً وَ هُوَ في مَكانِهِ وَ قَهَرَ جَميعَ الْخَلْقِ بِقُدْرَتِهِ وَ بُرْهانِهِ، حَميداً<ref name=": 3"> «الف» و «ب» و «ه»: مجيداً.</ref> لَمْ ‏يَزَلْ، مَحْمُوداً لايَزالُ‌‌‌‍‍‍‌‌‌‍‍‍‍‌‌‌‌‌‌‌‌ [وَمَجيداً لايَزُولُ، وَ مُبْدِئاً وَ مُعيداً وَ كُلُّ أمْرٍ إلَيْهِ يَعُودُ‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‌]<ref>الزيادة من «ج» و «د» و «ه».</ref>  
|الْحَمْدُ للَّهِِ الَّذي عَلا في تَوَحُّدِهِ وَ دَنا في تَفَرُّدِهِ<ref>«ب» و «د»: علا بتوحيده و دنا بتفريده. «ج»: في توحيده..</ref> وَ جَلَّ في سُلْطانِهِ وَ عَظُمَ في أرْكانِهِ، وَ أحاطَ بِكُلِّ شَیْ‏ءٍ عِلْماً وَ هُوَ في مَكانِهِ وَ قَهَرَ جَميعَ الْخَلْقِ بِقُدْرَتِهِ وَ بُرْهانِهِ، حَميداً<ref name=": 3"> «الف» و «ب» و «ه»: مجيداً.</ref> لَمْ ‏يَزَلْ، مَحْمُوداً لايَزالُ‌‌‌‍‍‍‌‌‌‍‍‍‍‌‌‌‌‌‌‌‌ [وَمَجيداً لايَزُولُ، وَ مُبْدِئاً وَ مُعيداً وَ كُلُّ أمْرٍ إلَيْهِ يَعُودُ‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‌]<ref>الزيادة من «ج» و «د» و «ه».</ref>  
خط ۶۹: خط ۳۷:
|بارِئُ الْمَسْمُوكاتِ وَ داحِی الْمَدْحُوَّاتِ<ref>المسموكات أي المرفوعات و هي السموات، و المدحوّات أي المبسوطات و هي الأرضغ.</ref> وَ جَبّارُ الْأَرَضينَ وَ السَّمواتِ، قُدُّوسٌ سُبُّوحٌ، رَبُّ الْمَلائِكَةِ وَ الرُّوحِ، مُتَفَضِّلٌ عَلی جَميعِ مَنْ بَرَأَهُ، مُتَطَوِّلٌ عَلی جَميعِ مَنْ أنْشَأَهُ<ref>«ج» و «د» و «ه» و «و»: متطوّل علی كلّ من ذرأه.</ref> يَلْحَظُ كُلَّ عَيْنٍ<ref>«ج» و «د» و «ه» و «و»: كلّ نفس.</ref> وَ الْعُيُونُ لاتَراهُ.
|بارِئُ الْمَسْمُوكاتِ وَ داحِی الْمَدْحُوَّاتِ<ref>المسموكات أي المرفوعات و هي السموات، و المدحوّات أي المبسوطات و هي الأرضغ.</ref> وَ جَبّارُ الْأَرَضينَ وَ السَّمواتِ، قُدُّوسٌ سُبُّوحٌ، رَبُّ الْمَلائِكَةِ وَ الرُّوحِ، مُتَفَضِّلٌ عَلی جَميعِ مَنْ بَرَأَهُ، مُتَطَوِّلٌ عَلی جَميعِ مَنْ أنْشَأَهُ<ref>«ج» و «د» و «ه» و «و»: متطوّل علی كلّ من ذرأه.</ref> يَلْحَظُ كُلَّ عَيْنٍ<ref>«ج» و «د» و «ه» و «و»: كلّ نفس.</ref> وَ الْعُيُونُ لاتَراهُ.


|به وجود آورنده بالا برده شده ‏ها (آسمانها و افلاك) و پهن كننده گسترده‏ ها (زمين) ، يگانه حكمران زمين ‏ها و آسمان‏ ها، پاك و منزّه و تسبيح شده<ref>كلمه «قُدُّوس» به معنی پاك و منزّه از هر عيب و نقص، و كلمه »سُبُّوح « به معنی كسی كه مخلوقات او را تسبيح می‏كنند، و تسبيح به معنی تنزيه و تمجيد خداوند است.</ref>، پروردگار ملائكه و روح، تفضّل كننده بر همه آنچه خلق كرده و لطف كننده بر هر آنچه به وجود آورده است. هر چشمی زير نظر اوست<ref>«ج» و «د» و «ه»: هر نَفْسی زير نظر اوست.</ref>، ولی چشمها او را نمی‏‌بينند.
|به وجود آورنده بالا برده شده ‏ها (آسمانها و افلاك) و پهن كننده گسترده‏ ها (زمين) ، يگانه حكمران زمين ‏ها و آسمان‏ ها، پاك و منزّه و تسبيح شده<ref>كلمه «قُدُّوس» به معنی پاك و منزّه از هر عيب و نقص، و كلمه »سُبُّوح «به معنی كسی كه مخلوقات او را تسبيح می‏كنند، و تسبيح به معنی تنزيه و تمجيد خداوند است.</ref>، پروردگار ملائكه و روح، تفضّل كننده بر همه آنچه خلق كرده و لطف كننده بر هر آنچه به وجود آورده است. هر چشمی زير نظر اوست<ref>«ج» و «د» و «ه»: هر نَفْسی زير نظر اوست.</ref>، ولی چشمها او را نمی‏‌بينند.


|كَريمٌ حَليمٌ ذُو أناةٍ، قَدْ وَسِعَ كُلَّ شَیْ‏ءٍ رَحْمَتُهُ وَ مَنَّ عَلَيْهِمْ<ref>«د»: علی جميع خلقه.</ref> بِنِعْمَتِهِ. لايَعْجَلُ بِانْتِقامِهِ، وَلايُبادِرُ إلَيْهِمْ بِمَا اسْتَحَقُّوا<ref>«ج» و «ه» و «و»: يستحقّون.</ref> مِنْ عَذابِهِ.
|كَريمٌ حَليمٌ ذُو أناةٍ، قَدْ وَسِعَ كُلَّ شَیْ‏ءٍ رَحْمَتُهُ وَ مَنَّ عَلَيْهِمْ<ref>«د»: علی جميع خلقه.</ref> بِنِعْمَتِهِ. لايَعْجَلُ بِانْتِقامِهِ، وَلايُبادِرُ إلَيْهِمْ بِمَا اسْتَحَقُّوا<ref>«ج» و «ه» و «و»: يستحقّون.</ref> مِنْ عَذابِهِ.
خط ۸۷: خط ۵۵:
|گواهی می‌دهم برای او كه اوست خدايی كه قُدس و پاكی و منزّه بودن او روزگار را پر كرده است. او كه نورش ابديّت را فرا گرفته است. او كه دستورش را بدون مشورتِ مشورت كننده‌ای اجرا می‌كند و در تقديرش شريك ندارد و در تدبيرش كمك نمی‌شود.<ref>«الف» و «ب» و «د»: در تدبيرش تفاوت و اختلافی نيست.</ref>  
|گواهی می‌دهم برای او كه اوست خدايی كه قُدس و پاكی و منزّه بودن او روزگار را پر كرده است. او كه نورش ابديّت را فرا گرفته است. او كه دستورش را بدون مشورتِ مشورت كننده‌ای اجرا می‌كند و در تقديرش شريك ندارد و در تدبيرش كمك نمی‌شود.<ref>«الف» و «ب» و «د»: در تدبيرش تفاوت و اختلافی نيست.</ref>  


|صَوَّرَ مَا ابْتَدَعَ<ref>«الف»: ما أبدع.</ref> عَلی غَيْرِ مِثالٍ، وَ خَلَقَ ما خَلَقَ بِلا مَعُونَةٍ مِنْ أحَدٍ وَ لا تَكَلُّفٍ وَ لاَ احْتِيالٍ.<ref>«ج»: اختبال. و الإختبال بمعنی الفساد.</ref> أنْشَأَها<ref>«ج»: شاءها.</ref> فَكانَتْ وَ بَرَأَها فَبانَتْ. فَهُوَ اللَّهُ الَّذي لا إلهَ إلاّ هُوَ الْمُتْقِنُ الصَّنْعَةَ<ref>«و»: الصبغة.</ref>،<ref>الْحَسَنُ الصَّنيعَةُ «ب»: الحسن المنعة. « ه»: الحسن الصبغة.</ref>، الْعَدْلُ الَّذي لا يَجُورُ، وَ الْأكْرَمُ الَّذي تَرْجِعُ إلَيْهِ الْأُمُورُ.
|صَوَّرَ مَا ابْتَدَعَ<ref>«الف»: ما أبدع.</ref> عَلی غَيْرِ مِثالٍ، وَ خَلَقَ ما خَلَقَ بِلا مَعُونَةٍ مِنْ أحَدٍ وَ لا تَكَلُّفٍ وَ لاَ احْتِيالٍ.<ref>«ج»: اختبال. و الإختبال بمعنی الفساد.</ref> أنْشَأَها<ref>«ج»: شاءها.</ref> فَكانَتْ وَ بَرَأَها فَبانَتْ. فَهُوَ اللَّهُ الَّذي لا إلهَ إلاّ هُوَ الْمُتْقِنُ الصَّنْعَةَ<ref>«و»: الصبغة.</ref>،<ref>الْحَسَنُ الصَّنيعَةُ «ب»: الحسن المنعة. «ه»: الحسن الصبغة.</ref>، الْعَدْلُ الَّذي لا يَجُورُ، وَ الْأكْرَمُ الَّذي تَرْجِعُ إلَيْهِ الْأُمُورُ.


|آنچه ايجاد كرده بدون نمونه و مثالی تصوير نموده و آنچه خلق كرده بدون كمك از كسی و بدون زحمت و بدون احتياج به فكر و حيله<ref>«ج»: بدون فساد.</ref> خلق كرده است. آنها را ايجاد كرد پس به وجود آمدند<ref>«ج»: خواسته است پس به وجود آمده‏ اند.</ref>، و خلق كرد پس ظاهر شدند. پس اوست خدايی كه جز او خدايی نيست، صنعت او محكم و كار او زيباست. عادلی كه ظلم نمی‏‌كند و كَرم كننده‌ای كه كارها به سوی او باز می‌‏گردد.
|آنچه ايجاد كرده بدون نمونه و مثالی تصوير نموده و آنچه خلق كرده بدون كمك از كسی و بدون زحمت و بدون احتياج به فكر و حيله<ref>«ج»: بدون فساد.</ref> خلق كرده است. آنها را ايجاد كرد پس به وجود آمدند<ref>«ج»: خواسته است پس به وجود آمده‏ اند.</ref>، و خلق كرد پس ظاهر شدند. پس اوست خدايی كه جز او خدايی نيست، صنعت او محكم و كار او زيباست. عادلی كه ظلم نمی‏‌كند و كَرم كننده‌ای كه كارها به سوی او باز می‌‏گردد.
خط ۱۰۸: خط ۷۶:
}}
}}


== فرمان الهی برای مطلبی مهم ==
== بخش دوم: فرمان الهی برای مطلبی مهم ==
{{متن و ترجمه
{{متن و ترجمه
|وَ أُقِرُّ لَهُ عَلی نَفْسي بِالْعُبُودِيَّةِ وَ أشْهَدُ لَهُ بِالرُّبُوبِيَّةِ، وَ أُؤَدّي ما أوْحی بِهِ إلَيَّ حَذَراً مِنْ أنْ لا أفْعَلَ فَتَحِلَّ بي مِنْهُ قارِعَةٌ لايَدْفَعُها عَنّي أحَدٌ وَ إنْ عَظُمَتْ حيلَتُهُ وَ صَفَتْ خُلَّتُهُ<ref>«ب»: و إن عظمت حيلته و صفةُ حيلته. «د»: و إن عظمت منّته.</ref> - لا إلهَ إلاّ هُوَ - لِأنَّهُ قَدْ أعْلَمَني أنّي إنْ لَمْ أُبَلِّغْ ما أنْزَلَ إلَيَّ [في حَقِّ عَلِيٍّ]<ref>الزيادة من «ب»</ref> فَما بَلَّغْتُ رِسالَتَهُ، وَ قَدْ ضَمِن<ref>«و»: تضمّن.</ref> لي تَبارَكَ وَ تَعالَی الْعِصْمَةَ [مِنَ النّاس]<ref>الزيادة من «ب».</ref> وَ هُوَ اللَّهُ الْكافِی الْكَريمُ.
|وَ أُقِرُّ لَهُ عَلی نَفْسي بِالْعُبُودِيَّةِ وَ أشْهَدُ لَهُ بِالرُّبُوبِيَّةِ، وَ أُؤَدّي ما أوْحی بِهِ إلَيَّ حَذَراً مِنْ أنْ لا أفْعَلَ فَتَحِلَّ بي مِنْهُ قارِعَةٌ لايَدْفَعُها عَنّي أحَدٌ وَ إنْ عَظُمَتْ حيلَتُهُ وَ صَفَتْ خُلَّتُهُ<ref>«ب»: و إن عظمت حيلته و صفةُ حيلته. «د»: و إن عظمت منّته.</ref> - لا إلهَ إلاّ هُوَ - لِأنَّهُ قَدْ أعْلَمَني أنّي إنْ لَمْ أُبَلِّغْ ما أنْزَلَ إلَيَّ [في حَقِّ عَلِيٍّ]<ref>الزيادة من «ب»</ref> فَما بَلَّغْتُ رِسالَتَهُ، وَ قَدْ ضَمِن<ref>«و»: تضمّن.</ref> لي تَبارَكَ وَ تَعالَی الْعِصْمَةَ [مِنَ النّاس]<ref>الزيادة من «ب».</ref> وَ هُوَ اللَّهُ الْكافِی الْكَريمُ.
خط ۱۳۵: خط ۱۰۳:
}}
}}


== اعلان رسمی ولايت و امامت دوازده امام ==
== بخش سوم: اعلان رسمی ولايت و امامت دوازده امام ==
{{متن و ترجمه
{{متن و ترجمه
|فَاعْلَمُوا مَعاشِرَ النّاسِ [ذلِكَ فيهِ وَ افْهَمُوهُ وَ اعْلَمُوا]<ref>الزيادة من «ب» و «ج» و «د» و «ه».</ref> أنَّ اللَّهَ قَدْنَصَبَهُ لَكُمْ وَلِيّاً وَ إماماً فَرَضَ<ref>«الف»: مفترضة. «ب»: مفروضاً.</ref> طاعَتَهُ عَلَی الْمُهاجِرينَ وَ الْأَنْصارِ وَ عَلَی التّابِعينَ لَهُمْ بِإحْسانٍ، وَ عَلَی الْبادي وَ الْحاضِرِ، وَ عَلَی الْعَجَمِيِّ<ref>«الف» و «ب» و «د»: الأعجمي.</ref> وَ الْعَرَبِیِّ، وَ الْحُرِّ وَ الْمَمْلُوكِ<ref>«ب»: الحرّ و العبد.</ref> وَ الصَّغيرِ وَ الْكَبيرِ، وَ عَلَی الْأبْيَضِ وَ الْأسْوَدِ، وَ عَلی كُلِّ مُوَحِّدٍ<ref>«ج» و «ه» و «و»: علی كل موجود.</ref> ماضٍ حُكْمُهُ، جازٍ قَوْلُهُ<ref>«الف» و «ب» و «د» و «و»: جائز قوله.</ref>، نافِذٌ أمْرُهُ، مَلْعُونٌ مَنْ خالَفَهُ، مَرْحُومٌ مَنْ‏تَبِعَهُ وَ صَدَّقَهُ، فَقَدْ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ وَ لِمَنْ سَمِعَ مِنْهُ وَ أطاعَ لَهُ.<ref>«ب»: مأجور من تَبِعه و من صدَّقه و أطاعه، فقد غفر اللَّه له و لمن سمع و أطاع له.</ref>  
|فَاعْلَمُوا مَعاشِرَ النّاسِ [ذلِكَ فيهِ وَ افْهَمُوهُ وَ اعْلَمُوا]<ref>الزيادة من «ب» و «ج» و «د» و «ه».</ref> أنَّ اللَّهَ قَدْنَصَبَهُ لَكُمْ وَلِيّاً وَ إماماً فَرَضَ<ref>«الف»: مفترضة. «ب»: مفروضاً.</ref> طاعَتَهُ عَلَی الْمُهاجِرينَ وَ الْأَنْصارِ وَ عَلَی التّابِعينَ لَهُمْ بِإحْسانٍ، وَ عَلَی الْبادي وَ الْحاضِرِ، وَ عَلَی الْعَجَمِيِّ<ref>«الف» و «ب» و «د»: الأعجمي.</ref> وَ الْعَرَبِیِّ، وَ الْحُرِّ وَ الْمَمْلُوكِ<ref>«ب»: الحرّ و العبد.</ref> وَ الصَّغيرِ وَ الْكَبيرِ، وَ عَلَی الْأبْيَضِ وَ الْأسْوَدِ، وَ عَلی كُلِّ مُوَحِّدٍ<ref>«ج» و «ه» و «و»: علی كل موجود.</ref> ماضٍ حُكْمُهُ، جازٍ قَوْلُهُ<ref>«الف» و «ب» و «د» و «و»: جائز قوله.</ref>، نافِذٌ أمْرُهُ، مَلْعُونٌ مَنْ خالَفَهُ، مَرْحُومٌ مَنْ‏تَبِعَهُ وَ صَدَّقَهُ، فَقَدْ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ وَ لِمَنْ سَمِعَ مِنْهُ وَ أطاعَ لَهُ.<ref>«ب»: مأجور من تَبِعه و من صدَّقه و أطاعه، فقد غفر اللَّه له و لمن سمع و أطاع له.</ref>  
خط ۱۹۱: خط ۱۵۹:
|ألا وَ قَدْ أدَّيْتُ، ألا وَ قَدْ بَلَّغْتُ، ألا وَ قَدْ أسْمَعْتُ، ألا وَ قَدْ أوْضَحْتُ<ref>«ج»: ألا وقد نصحت.</ref>، ألا وَ إنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قالَ وَ أنَا قُلْتُ<ref>«ب»: و إنّي أقول. «د»: و أنا قلته.</ref> عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، ألا إنَّهُ لا «أميرَالْمُؤْمِنينَ» غَيْرَ أخي هذا<ref>«الف» و «ب» و «د»: ألا إنّه ليس أميرالمؤمنين غير أخي هذا.</ref>، ألا لاتَحِلُّ إمْرَةُ الْمُؤْمِنينَ بَعْدي لِأحَدٍ غَيْرِهِ
|ألا وَ قَدْ أدَّيْتُ، ألا وَ قَدْ بَلَّغْتُ، ألا وَ قَدْ أسْمَعْتُ، ألا وَ قَدْ أوْضَحْتُ<ref>«ج»: ألا وقد نصحت.</ref>، ألا وَ إنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قالَ وَ أنَا قُلْتُ<ref>«ب»: و إنّي أقول. «د»: و أنا قلته.</ref> عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، ألا إنَّهُ لا «أميرَالْمُؤْمِنينَ» غَيْرَ أخي هذا<ref>«الف» و «ب» و «د»: ألا إنّه ليس أميرالمؤمنين غير أخي هذا.</ref>، ألا لاتَحِلُّ إمْرَةُ الْمُؤْمِنينَ بَعْدي لِأحَدٍ غَيْرِهِ


|بدانيد كه من ادا نمودم، بدانيد كه من ابلاغ كردم، بدانيد كه من شنوانيدم، بدانيد كه من روشن نمودم<ref>« ج»: بدانيد كه من نصيحت نمودم.</ref>، بدانيد كه خداوند فرموده است و من از جانب خداوند عز و جل می‌گويم. بدانيد كه اميرالمؤمنينی جز اين برادرم نيست.<ref>«الف» و «ب» و «د»: بدانيد كه «اميرالمؤمنين» جز اين برادرم نيست.</ref> بدانيد كه اميرالمؤمنين بودن بعد از من برای احدی جز او حلال نيست.
|بدانيد كه من ادا نمودم، بدانيد كه من ابلاغ كردم، بدانيد كه من شنوانيدم، بدانيد كه من روشن نمودم<ref>«ج»: بدانيد كه من نصيحت نمودم.</ref>، بدانيد كه خداوند فرموده است و من از جانب خداوند عز و جل می‌گويم. بدانيد كه اميرالمؤمنينی جز اين برادرم نيست.<ref>«الف» و «ب» و «د»: بدانيد كه «اميرالمؤمنين» جز اين برادرم نيست.</ref> بدانيد كه اميرالمؤمنين بودن بعد از من برای احدی جز او حلال نيست.
}}
}}


== معرفی اميرالمؤمنين ‏ عليه السلام بر فراز دستان پيامبر صلی الله عليه وآله ==
== بخش چهارم: معرفی اميرالمؤمنين ‏ عليه السلام بر فراز دستان پيامبر صلی الله عليه وآله ==
{{متن و ترجمه
{{متن و ترجمه
|ثُمَّ ضَرَبَ بِيَدِهِ إلی عَضُدِ عَلِيّ ‏ عليه السلام فَرَفَعَهُ، وَ كانَ أميرُالْمُؤْمِنينَ ‏ عليه السلام مُنْذُ أوَّلِ ما صَعَدَ رَسوُلُ ‏اللَّهِ‏ صلی الله عليه وآله مِنْبَرَهُ عَلی دَرَجَةٍ دوُنَ مَقامِهِ مُتَيامِناً عَنْ وَجْهِ رَسوُلِ‏ اللَّهِ ‏ صلی الله عليه وآله كَأنَّهُما في مَقامٍ واحِدٍ. فَرَفَعَهُ رَسوُلُ ‏اللَّهِ ‏ صلی الله عليه وآله بِيَدِهِ وَ بَسَطَهُما إلَی السَّماءِ وَ شالَ عَلِيّاً عليه السلام حَتّی صارَتْ رِجْلُهُ مَعَ رُكْبَةِ رَسوُلِ‏ اللَّهِ ‏ صلی الله عليه وآله<ref>«ب»: ... علی درجة دون مقامه، فبسط يده نحو وجه رسول اللَّه ‏ صلی الله عليه وآله بيده (كذا) حط استكمل بسطهما إلی السماء و شال علياً عليه السلام حتی صارت رجلاه مع ركبتي رسول اللَّه ‏ صلی الله عليه وآله. و هذه الفقرة في كتاب «الاقبال» لابن طاووس هكذا: ثم ضرب بيده علی عضده... فرفعه بيده و قال: أيها الناس، من أولی بكم من أنفسكم؟ قالوا: اللَّه و رسوله. فقال: ألا من كنت مولاه فهذا علي مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله.</ref>، ثُمَّ قالَ: «أيُّهَا النّاسُ، مَنْ أوْلی بِكُمْ مِنْ أنْفُسِكُمْ؟» قالوُا: «أللَّهُ وَ رَسوُلُهُ». فَقالَ: «ألا فَمَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِيٌّ مَوْلاهُ، اللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ».<ref>الزيادة من «ج».</ref>  
|ثُمَّ ضَرَبَ بِيَدِهِ إلی عَضُدِ عَلِيّ ‏ عليه السلام فَرَفَعَهُ، وَ كانَ أميرُالْمُؤْمِنينَ ‏ عليه السلام مُنْذُ أوَّلِ ما صَعَدَ رَسوُلُ ‏اللَّهِ‏ صلی الله عليه وآله مِنْبَرَهُ عَلی دَرَجَةٍ دوُنَ مَقامِهِ مُتَيامِناً عَنْ وَجْهِ رَسوُلِ‏ اللَّهِ ‏ صلی الله عليه وآله كَأنَّهُما في مَقامٍ واحِدٍ. فَرَفَعَهُ رَسوُلُ ‏اللَّهِ ‏ صلی الله عليه وآله بِيَدِهِ وَ بَسَطَهُما إلَی السَّماءِ وَ شالَ عَلِيّاً عليه السلام حَتّی صارَتْ رِجْلُهُ مَعَ رُكْبَةِ رَسوُلِ‏ اللَّهِ ‏ صلی الله عليه وآله<ref>«ب»: ... علی درجة دون مقامه، فبسط يده نحو وجه رسول اللَّه ‏ صلی الله عليه وآله بيده (كذا) حط استكمل بسطهما إلی السماء و شال علياً عليه السلام حتی صارت رجلاه مع ركبتي رسول اللَّه ‏ صلی الله عليه وآله. و هذه الفقرة في كتاب «الاقبال» لابن طاووس هكذا: ثم ضرب بيده علی عضده... فرفعه بيده و قال: أيها الناس، من أولی بكم من أنفسكم؟ قالوا: اللَّه و رسوله. فقال: ألا من كنت مولاه فهذا علي مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله.</ref>، ثُمَّ قالَ: «أيُّهَا النّاسُ، مَنْ أوْلی بِكُمْ مِنْ أنْفُسِكُمْ؟» قالوُا: «أللَّهُ وَ رَسوُلُهُ». فَقالَ: «ألا فَمَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِيٌّ مَوْلاهُ، اللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ».<ref>الزيادة من «ج».</ref>  
خط ۲۱۶: خط ۱۸۴:
| پروردگارا، تو هنگام روشن شدن اين مطلب و منصوب نمودن علی در اين روز اين آيه را درباره او نازل كردی: «امروز دين شما را برايتان كامل نمودم و نعمت خود را بر شما تمام كردم و اسلام را به عنوان دين شما راضی شدم»<ref>مائده: 3.</ref>، و فرمودی: «دين نزد خداوند اسلام است»<ref>آل عمران/۱۹</ref>، و فرمودی: «و هر كس دينی غير از اسلام انتخاب كند هرگز از او قبول نخواهد شد و او در آخرت از زيانكاران خواهد بود»<ref>آل عمران: 85.</ref> پروردگارا، تو را شاهد می‌گيرم كه من ابلاغ نمودم.<ref>«الف» و «ب» و «د» و «ه»: پروردگارا، تو بر من نازل كردی كه امامت بعد از من برای علی است آن هنگام كه اين مطلب را بيان نمودم و او را نصب كردم، به آنچه كامل كردی برای بندگانت دينشان را و تمام نمودی بر آنان نعمت خود را و فرمودی: «هر كس دينی غير از اسلام انتخاب كند از او قبول نمی‏‌شود و او در آخرت از زيانكاران است.» خدايا من تو را شاهد می‌گيرم كه من ابلاغ نمودم، و تو به عنوان شاهد كفايت می‌‏نمايی.</ref>  
| پروردگارا، تو هنگام روشن شدن اين مطلب و منصوب نمودن علی در اين روز اين آيه را درباره او نازل كردی: «امروز دين شما را برايتان كامل نمودم و نعمت خود را بر شما تمام كردم و اسلام را به عنوان دين شما راضی شدم»<ref>مائده: 3.</ref>، و فرمودی: «دين نزد خداوند اسلام است»<ref>آل عمران/۱۹</ref>، و فرمودی: «و هر كس دينی غير از اسلام انتخاب كند هرگز از او قبول نخواهد شد و او در آخرت از زيانكاران خواهد بود»<ref>آل عمران: 85.</ref> پروردگارا، تو را شاهد می‌گيرم كه من ابلاغ نمودم.<ref>«الف» و «ب» و «د» و «ه»: پروردگارا، تو بر من نازل كردی كه امامت بعد از من برای علی است آن هنگام كه اين مطلب را بيان نمودم و او را نصب كردم، به آنچه كامل كردی برای بندگانت دينشان را و تمام نمودی بر آنان نعمت خود را و فرمودی: «هر كس دينی غير از اسلام انتخاب كند از او قبول نمی‏‌شود و او در آخرت از زيانكاران است.» خدايا من تو را شاهد می‌گيرم كه من ابلاغ نمودم، و تو به عنوان شاهد كفايت می‌‏نمايی.</ref>  
}}
}}
== تأكيد بر توجه امت به مسئله امامت ==
== بخش پنجم: تأكيد بر توجه امت به مسئله امامت ==
{{متن و ترجمه
{{متن و ترجمه
|مَعاشِرَ النّاسِ، إنَّما أكْمَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ دينَكُمْ بِإمامَتِهِ.<ref>«ب»: معاشر الناس، هذا عليّ، إنّما أكمل اللَّه عز و جلّ لكم دينكم بإمامته.</ref> فَمَنْ لَمْ ‏يَأْتَمَّ بِهِ وَ بِمَنْ يَقُومُ مَقامَهُ مِنْ وُلْدي<ref>«و»: و بمن كان من ولدي.</ref> مِنْ صُلْبِهِ إلی يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ الْعَرْضِ عَلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَ‍{{قرآن|أوُلئِكَ الَّذينَ حَبِطَتْ أعْمالُهُمْ [فِی الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ]}}<ref>الزيادة من «ب»، و هي إشارة إلی الآية ۲۲ من سورة آل عمران.</ref> وَ فِی النّارِ هُمْ خالِدُونَ، {{قرآن|لايُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ.}}<ref>آل عمران: ۸۸.</ref>  
|مَعاشِرَ النّاسِ، إنَّما أكْمَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ دينَكُمْ بِإمامَتِهِ.<ref>«ب»: معاشر الناس، هذا عليّ، إنّما أكمل اللَّه عز و جلّ لكم دينكم بإمامته.</ref> فَمَنْ لَمْ ‏يَأْتَمَّ بِهِ وَ بِمَنْ يَقُومُ مَقامَهُ مِنْ وُلْدي<ref>«و»: و بمن كان من ولدي.</ref> مِنْ صُلْبِهِ إلی يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ الْعَرْضِ عَلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَ‍{{قرآن|أوُلئِكَ الَّذينَ حَبِطَتْ أعْمالُهُمْ [فِی الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ]}}<ref>الزيادة من «ب»، و هي إشارة إلی الآية ۲۲ من سورة آل عمران.</ref> وَ فِی النّارِ هُمْ خالِدُونَ، {{قرآن|لايُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ.}}<ref>آل عمران: ۸۸.</ref>  
خط ۲۵۱: خط ۲۱۹:
}}
}}


== اشاره به كارشكنی ‏های منافقين ==
== بخش ششم: اشاره به كارشكنی ‏های منافقين ==


{{متن و ترجمه
{{متن و ترجمه
خط ۳۰۶: خط ۲۷۴:
}}
}}


== پيروان اهل بيت‏ عليهم ‏السَّلام و دشمنان ايشان ==
== بخش هفتم: پيروان اهل بيت‏ عليهم ‏السَّلام و دشمنان ايشان ==
{{متن و ترجمه
{{متن و ترجمه
|مَعاشِرَ النّاسِ، أنَا صِراطُ اللَّهِ الْمُسْتَقيمُ الَّذي أمَرَكُمْ بِاتِّباعِهِ<ref>«ب» و «ج» و «و»: أنا الصراط المستقيم الَّذي أمركم اللَّه أن تسلكوا الهدی إليه.</ref>، ثُمَّ عَلِيٌّ مِنْ بَعْدي، ثُمَّ وُلْدي مِنْ صُلْبِهِ أئِمَّةُ [الْهُدی]<ref>الزيادة من «ج» و «ه» و «و».</ref>، يَهْدُونَ إلَی الْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ.<ref>إشارة إلی الآية ۱۸۱ من سورة الأعراف.</ref>  
|مَعاشِرَ النّاسِ، أنَا صِراطُ اللَّهِ الْمُسْتَقيمُ الَّذي أمَرَكُمْ بِاتِّباعِهِ<ref>«ب» و «ج» و «و»: أنا الصراط المستقيم الَّذي أمركم اللَّه أن تسلكوا الهدی إليه.</ref>، ثُمَّ عَلِيٌّ مِنْ بَعْدي، ثُمَّ وُلْدي مِنْ صُلْبِهِ أئِمَّةُ [الْهُدی]<ref>الزيادة من «ج» و «ه» و «و».</ref>، يَهْدُونَ إلَی الْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ.<ref>إشارة إلی الآية ۱۸۱ من سورة الأعراف.</ref>  
خط ۳۱۲: خط ۲۸۰:
|ای مردم، من راه مستقيم خداوند هستم كه شما را به تابعيت آن امر نموده<ref>«الف»و «د»: بدانيد كه دشمنان علی اهل شقاوت و تجاوز كاران و برادران شياطين هستند.</ref> و سپس علی بعد از من، و سپس فرزندانم از نسل او كه امامان هدايت‏‌اند، به حق هدايت می‌كنند و به ياری حق به عدالت رفتار می‌كنند.
|ای مردم، من راه مستقيم خداوند هستم كه شما را به تابعيت آن امر نموده<ref>«الف»و «د»: بدانيد كه دشمنان علی اهل شقاوت و تجاوز كاران و برادران شياطين هستند.</ref> و سپس علی بعد از من، و سپس فرزندانم از نسل او كه امامان هدايت‏‌اند، به حق هدايت می‌كنند و به ياری حق به عدالت رفتار می‌كنند.


| « [بِسْمِ اللَّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ]<ref>الزيادة من «ب».</ref> {{قرآن|الْحَمْدُ للَّهِِ رَبِّ الْعالَمينَ،الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، مالِكِ يَوْمِ الدّينِ، اِيّاكَ نَعْبُدُ وَ اِيّاكَ نَسْتَعينُ، اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ، صِراطَ الَّذينَ اَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لَا الضّالّينَ}}<ref>أي قرأ صلی الله عليه وآله إلی آخر سورة الحمد.</ref>، فِيَّ نَزَلَتْ وَ فيهِمْ [وَاللَّهِ]<ref>الزيادة من «ه».</ref> نَزَلَتْ، وَ لَهُمْ عَمَّتْ وَ إيّاهُمْ خَصَّتْ<ref>«ب»: فيهم نزلت و فيهم ذُكِرت، لهم شملت، إيّاهم خصّت و عمّت. «ج» و «و»: فيمن ذُكِرت؟ ذُكرت فيهم. و اللَّهِ فيهم نزلت، و لهم و اللَّه شملت، و آبائهم(«و»: إيّاهم) خصَّت و عمّت.</ref>، أوُلئِكَ أوْلِياءُ اللَّهِ الَّذينَ {{قرآن|لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>إشارة إلی الآية ۶۲ من سورة يونس.</ref>، ألا {{قرآن|إنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ}}.<ref>إشارة إلی الآية ۵۶ من سورة المائدة. و في «ب»: هم المفلحون. فهو إشارة إلی الآية ۲۲ من سورة المجادلة.</ref>  
| «[بِسْمِ اللَّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ]<ref>الزيادة من «ب».</ref> {{قرآن|الْحَمْدُ للَّهِِ رَبِّ الْعالَمينَ،الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، مالِكِ يَوْمِ الدّينِ، اِيّاكَ نَعْبُدُ وَ اِيّاكَ نَسْتَعينُ، اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ، صِراطَ الَّذينَ اَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لَا الضّالّينَ}}<ref>أي قرأ صلی الله عليه وآله إلی آخر سورة الحمد.</ref>، فِيَّ نَزَلَتْ وَ فيهِمْ [وَاللَّهِ]<ref>الزيادة من «ه».</ref> نَزَلَتْ، وَ لَهُمْ عَمَّتْ وَ إيّاهُمْ خَصَّتْ<ref>«ب»: فيهم نزلت و فيهم ذُكِرت، لهم شملت، إيّاهم خصّت و عمّت. «ج» و «و»: فيمن ذُكِرت؟ ذُكرت فيهم. و اللَّهِ فيهم نزلت، و لهم و اللَّه شملت، و آبائهم(«و»: إيّاهم) خصَّت و عمّت.</ref>، أوُلئِكَ أوْلِياءُ اللَّهِ الَّذينَ {{قرآن|لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>إشارة إلی الآية ۶۲ من سورة يونس.</ref>، ألا {{قرآن|إنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ}}.<ref>إشارة إلی الآية ۵۶ من سورة المائدة. و في «ب»: هم المفلحون. فهو إشارة إلی الآية ۲۲ من سورة المجادلة.</ref>  


| «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، الْحَمْدُ للَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ...» تا آخر سوره حمد را خواندند و سپس فرمودند: اين سوره درباره من نازل شده، و به خدا قسم درباره ايشان (امامان) نازل شده است. به طور عموم شامل آنان است و به طور خاص درباره آنان است. <ref>«ج» و «و»: درباره چه كسی نازل شده است؟ درباره ايشان نازل شده. به خدا قسم درباره آنان نازل شده، به خدا قسم شامل آنان است و به پدران ايشان اختصاص دارد و به طور عام شامل آنان است.</ref> ايشان دوستان خدايند كه «ترسی بر آنان نيست و محزون نمی‏‌شوند»، «بدانيد كه حزب خداوند غالب هستند».  
| «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، الْحَمْدُ للَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ...» تا آخر سوره حمد را خواندند و سپس فرمودند: اين سوره درباره من نازل شده، و به خدا قسم درباره ايشان (امامان) نازل شده است. به طور عموم شامل آنان است و به طور خاص درباره آنان است. <ref>«ج» و «و»: درباره چه كسی نازل شده است؟ درباره ايشان نازل شده. به خدا قسم درباره آنان نازل شده، به خدا قسم شامل آنان است و به پدران ايشان اختصاص دارد و به طور عام شامل آنان است.</ref> ايشان دوستان خدايند كه «ترسی بر آنان نيست و محزون نمی‏‌شوند»، «بدانيد كه حزب خداوند غالب هستند».  
خط ۳۶۹: خط ۳۳۷:
}}
}}


== حضرت مهدی عجل اللَّه فرجه ==
== بخش هشتم: حضرت مهدی عجل اللَّه فرجه ==
{{متن و ترجمه
{{متن و ترجمه
|ألا إنَّ خاتَمَ الأئِمَّةِ مِنَّا الْقائِمُ الْمَهْدِيُّ.<ref>«ب»: ألا إن الإمام المهديّ منّا. «ه» و «و»: و منّا القائم الذي الظاهر علی الدين.</ref> ألا إنَّهُ الظّاهِرُ عَلَی الدّينِ.<ref>«ب»: علی الأديان. «و»: علی الدين كله.</ref> ألا إنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظّالِمينَ. ألا إنَّهُ فاتِحُ الْحُصُونِ وَ هادِمُها. ألا إنَّهُ غالِبُ كُلِّ قَبيلَةٍ مِنْ أهْلِ الشِّرْكِ وَ هاديها.<ref>«الف» و «ب» و «د»: ألا إنّه قاتل كل قبيلة من أهل الشرك. «و»: و هازمها.</ref>  
|ألا إنَّ خاتَمَ الأئِمَّةِ مِنَّا الْقائِمُ الْمَهْدِيُّ.<ref>«ب»: ألا إن الإمام المهديّ منّا. «ه» و «و»: و منّا القائم الذي الظاهر علی الدين.</ref> ألا إنَّهُ الظّاهِرُ عَلَی الدّينِ.<ref>«ب»: علی الأديان. «و»: علی الدين كله.</ref> ألا إنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظّالِمينَ. ألا إنَّهُ فاتِحُ الْحُصُونِ وَ هادِمُها. ألا إنَّهُ غالِبُ كُلِّ قَبيلَةٍ مِنْ أهْلِ الشِّرْكِ وَ هاديها.<ref>«الف» و «ب» و «د»: ألا إنّه قاتل كل قبيلة من أهل الشرك. «و»: و هازمها.</ref>  
خط ۳۸۳: خط ۳۵۱:
|بدانيد كه اوست استفاده كننده از دريايی عميق.<ref>«ب»: اوست عبور كننده از دريايی عميق. منظور از دريای عميق احتمالاتی دارد؛ از جمله دريای علم الهی، و يا دريای قدرت الهی، و يا منظور مجموعه قدرت‏هايی است كه خداوند به امام‏ عليه السلام در جهات مختلف عنايت فرموده است.</ref> اوست كه هر صاحب فضيلتی را به قدر فضلش و هر صاحب جهالتی را به قدر جهلش نشانه می‌‏دهد.<ref>«ب»: اوست كه هر صاحب فضلی را به قدر فضلش جزا می‌دهد.</ref> اوست انتخاب شده و اختيار شده خداوند. اوست وارث هر علمی و احاطه دارنده به هر فهمی.
|بدانيد كه اوست استفاده كننده از دريايی عميق.<ref>«ب»: اوست عبور كننده از دريايی عميق. منظور از دريای عميق احتمالاتی دارد؛ از جمله دريای علم الهی، و يا دريای قدرت الهی، و يا منظور مجموعه قدرت‏هايی است كه خداوند به امام‏ عليه السلام در جهات مختلف عنايت فرموده است.</ref> اوست كه هر صاحب فضيلتی را به قدر فضلش و هر صاحب جهالتی را به قدر جهلش نشانه می‌‏دهد.<ref>«ب»: اوست كه هر صاحب فضلی را به قدر فضلش جزا می‌دهد.</ref> اوست انتخاب شده و اختيار شده خداوند. اوست وارث هر علمی و احاطه دارنده به هر فهمی.


|ألا إنَّهُ الْمُخْبِرُ عَنْ رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْمُشَيِّدُ لِأمْرِ آياتِهِ.<ref>« الف» و «ب» و «د»: المنبّه بأمر ايمانه. «ه»: و المسند لأمر آبائه. «و»: و المشيّد لأمر آبائه.</ref> ألا إنَّهُ الرَّشيدُ السَّديدُ. ألا إنَّهُ الْمُفَوَّضُ إلَيْهِ.
|ألا إنَّهُ الْمُخْبِرُ عَنْ رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْمُشَيِّدُ لِأمْرِ آياتِهِ.<ref>«الف» و «ب» و «د»: المنبّه بأمر ايمانه. «ه»: و المسند لأمر آبائه. «و»: و المشيّد لأمر آبائه.</ref> ألا إنَّهُ الرَّشيدُ السَّديدُ. ألا إنَّهُ الْمُفَوَّضُ إلَيْهِ.


|بدانيد كه اوست خبر دهنده از پروردگارش، و بالا برنده آيات الهی.<ref>«ه»: اوست محكم كننده امر پدرانش.</ref> اوست هدايت يافته محكم بنيان. اوست كه كارها به او سپرده شده است.
|بدانيد كه اوست خبر دهنده از پروردگارش، و بالا برنده آيات الهی.<ref>«ه»: اوست محكم كننده امر پدرانش.</ref> اوست هدايت يافته محكم بنيان. اوست كه كارها به او سپرده شده است.
خط ۳۹۵: خط ۳۶۳:
|بدانيد او كسی است كه غالبی بر او نيست و كسی بر ضد او كمک نمی‌شود. اوست ولیِّ خدا در زمين و حكم كننده او بين خلقش و امين او بر نهان و آشكارش.
|بدانيد او كسی است كه غالبی بر او نيست و كسی بر ضد او كمک نمی‌شود. اوست ولیِّ خدا در زمين و حكم كننده او بين خلقش و امين او بر نهان و آشكارش.
}}
}}
== مطرح كردن بيعت ==
== بخش نهم: مطرح كردن بيعت ==
{{متن و ترجمه
{{متن و ترجمه
|مَعاشِرَ النّاسِ، إنّي قَدْ بَيَّنْتُ لَكُمْ وَ أفْهَمْتُكُمْ، وَ هذا عَلِيٌّ يُفْهِمُكُمْ بَعْدي.
|مَعاشِرَ النّاسِ، إنّي قَدْ بَيَّنْتُ لَكُمْ وَ أفْهَمْتُكُمْ، وَ هذا عَلِيٌّ يُفْهِمُكُمْ بَعْدي.
خط ۴۱۰: خط ۳۷۸:
}}
}}


== حلال و حرام، واجبات و محرمات ==
== بخش دهم: حلال و حرام، واجبات و محرمات ==
{{متن و ترجمه
{{متن و ترجمه
|مَعاشِرَ النّاسِ، إنَّ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ، {{قرآن|فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَيْهِ أنْ يَطَّوَّفَ بِهِما وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً فَإنَّ اللَّهَ شاكِرٌ عَليمٌ}}.<ref>البقرة: ۱۵۸.</ref>  
|مَعاشِرَ النّاسِ، إنَّ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ، {{قرآن|فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَيْهِ أنْ يَطَّوَّفَ بِهِما وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً فَإنَّ اللَّهَ شاكِرٌ عَليمٌ}}.<ref>البقرة: ۱۵۸.</ref>  
خط ۴۶۴: خط ۴۳۲:
|مرگ و معاد و حساب و ترازوهای الهی و حسابرسی در پيشگاه رب العالمين و ثواب و عقاب را به ياد آوريد. هر كس حسنه با خود بياورد طبق آن ثواب داده می‌شود<ref>«د»: هر كس حسنه بياورد رستگار شده است.</ref> و هر كس گناه بياورد در بهشت او را نصيبی نخواهد بود.
|مرگ و معاد و حساب و ترازوهای الهی و حسابرسی در پيشگاه رب العالمين و ثواب و عقاب را به ياد آوريد. هر كس حسنه با خود بياورد طبق آن ثواب داده می‌شود<ref>«د»: هر كس حسنه بياورد رستگار شده است.</ref> و هر كس گناه بياورد در بهشت او را نصيبی نخواهد بود.
}}
}}
== بيعت گرفتن رسمی ==
== بخش یازدهم: بيعت گرفتن رسمی ==
{{متن و ترجمه
{{متن و ترجمه|مَعاشِرَ النّاسِ، إنَّكُمْ أكْثَرُ مِنْ أنْ تُصافِقُوني بِكَفٍّ واحِدٍ في وَقْتٍ واحِدٍ، وَ قَدْ أمَرَنِيَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أنْ آخُذَ مِنْ ألْسِنَتِكُمُ الْإقْرارَ بِما عَقَّدْتُ لِعَلِيٍّ أميرِالْمُؤْمِنينَ<ref>«الف» و «ب» و «ه»: بما عقَّدت لعليّ بن أبي‏طالب من إمرة المؤمنين.</ref>، وَ لِمَنْ جاءَ بَعْدَهُ مِنَ الْأئِمَّةِ مِنّي وَ مِنْهُ، عَلی ما أعْلَمْتُكُمْ أنَّ ذُرِّيَّتي مِنْ صُلْبِهِ.|ای مردم، شما بيش از آن هستيد كه با يک دست و در يك زمان با من دست دهيد، و پروردگارم مرا مأمور كرده است كه از زبان شما اقرار بگيرم درباره آنچه منعقد نمودم برای علی اميرالمؤمنين<ref>«الف»و «ب»و «ه»: درباره آنچه به عنوان «اميرالمؤمنينی»برای علی منعقد نمودم.</ref> و امامانی كه بعد از او می‌‏آيند و از نسل من و اويند، چنان كه به شما فهماندم كه فرزندان من از صلب اويند.|فَقوُلوُا بِأَجْمَعِكُمْ: «إنّا سامِعوُنَ مُطيعوُنَ راضوُنَ مُنْقادوُنَ لِما بَلَّغْتَ عَنْ رَبِّنا وَ رَبِّكَ في أمْرِ إمامِنا عَلِيٍّ أميرِالْمُؤْمِنينَ وَ مَنْ وُلِدَ مِنْ صُلْبِهِ مِنَ الْأئِمَّةِ.<ref>«الف»: في أمر عليّ و أمر ولده من صلبه من الأئمة. «ب»: في إمامنا و أئمّتنا من ولده. «د»: في أمر عليّ أميرالمؤمنين و مَن وَلَّدهُ مِنْ صلبه من الأئمة.</ref> نُبايِعُكَ عَلی ذلِكَ بِقُلُوبِنا وَ أنْفُسِنا وَ ألْسِنَتِنا وَ أيْدينا.<ref>تبايعك علی ذلك قلوبنا و أنفسنا و ألسنتنا و أيدينا.</ref> عَلی ذلِكَ نَحْيی وَ عَلَيْهِ نَمُوتُ وَ عَلَيْهِ نُبْعَثُ. وَ لانُغَيِّرُ وَ لانُبَدِّلُ، وَ لانَشُكُّ [وَ لانَجْحَدُ]<ref>الزيادة من «ب».</ref> وَ لانَرْتابُ، وَ لانَرْجِعُ عَنِ الْعَهْدِ وَ لانَنْقُضُ الْميثاقَ.<ref>«ه»: و لا نرجع في عهد و ميثاق.</ref>|پس همگی چنين بگوييد: «ما شنيديم و اطاعت می‌‏كنيم و راضی هستيم و سر تسليم فرود می‌آوريم درباره آنچه از جانب پروردگار ما و خودت به ما رساندی درباره امر امامتِ اماممان علی اميرالمؤمنين و امامانی كه از صلب او به دنيا می‌آيند. بر اين مطلب با قلب‏ها و جان و زبان و دستانمان با تو بيعت می‌كنيم. بر اين عقيده زنده‌ايم و با آن می‌ميريم و (روز قيامت) با آن محشور می‌شويم. تغيير نخواهيم داد و تبديل نمی‏‌كنيم و شك نمی‏‌كنيم و انكار نمی‏‌نماييم و ترديد به دل راه نمی‌دهيم و از اين قول برنمی‏ گرديم و پيمان را نمی‌شكنيم.|وَعَظْتَنا بِوَعْظِ اللَّهِ في عَلِيٍّ أميرِالْمُؤْمِنينَ وَ الْأئِمَّةِ الَّذينَ ذَكَرْتَ مِنْ ذُرِّيَّتِكَ مِنْ وُلْدِهِ بَعْدَهُ، الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ مَنْ نَصَبَهُ اللَّهُ بَعْدَهُما.|تو ما را به موعظه الهی نصيحت نمودی درباره علی اميرالمؤمنين و امامانی كه گفتی بعد از او از نسل تو و فرزندان اويند، يعنی حسن و حسين و آنان كه خداوند بعد از آن دو منصوب نموده است.|فَالْعَهْدُ وَ الْميثاقُ لَهُمْ مَأْخُوذٌ مِنّا، مِنْ قُلوُبِنا وَ أنْفُسِنا وَ ألْسِنَتِنا وَ ضَمائِرِنا وَ أيْدينا. مَنْ أدْرَكَها بِيَدِهِ وَ إلاّ فَقَدْ أقَرَّ بِلِسانِهِ، وَ لانَبْتَغي بِذلِكَ بَدَلاً وَ لايَرَی اللَّهُ مِنْ أنْفُسِنا حِوَلاً.|پس برای آنان عهد و پيمان از ما گرفته شد، از قلب‏ها و جان و زبان و ضماير و دست‏هايمان. هر كس توانست با دست بيعت می‌نمايد و گرنه با زبانش اقرار می‌كند. هرگز در پی تغيير اين عهد نيستيم و خداوند(در اين باره) از نفس ‏هايمان دگرگونی نبيند.|نَحْنُ نُؤَدّي ذلِكَ عَنْكَ الدّاني وَ الْقاصي مِنْ أوْلادِنا وَ أهالينا، وَ نُشْهِدُ اللَّهَ بِذلِكَ وَ كَفی بِاللَّهِ شَهيداً وَ أنْتَ عَلَيْنا بِهِ شَهيدٌ».<ref>هنا آخر النص الذي طلب رسول اللَّه‏ صلی الله عليه وآله من الناس تكراره بعده و إقرارهم به. و قد أوردنا النص طبقاً ل «ب»، و من قوله «وعظتنا بوعظ اللَّه...» إلی هنا ورد في «الف» و «د» و «ه» و «و» بصورة أُخری نوردها فيما يلي بعينها مع الإشارة إلی تفاوت النسخ الثلاثة بين القوسين: ... و نطيع اللَّه و نطيعك(«و»: نعطي اللَّه و نعطيك) و عليّاً أميرالمؤمنين و ولده الأئمة الذين ذكرتهم من ذريتك من صلبه («ه» و «و»: ذكرتهم أنّهم منك من صلبه متی جاؤوا و ادّعوا) بعد الحسن و الحسين، الذين قد عرَّفتكم مكانهما منّي و محلّهما عندي ومنزلتهما من ربي عزوجل، فقد أدّيت ذلك إليكم و أنهما سيدا شباب أهل الجنة و أنهما الإمامان بعد أبيهما علي، وأنا أبوهما قبله». و قولوا: «أعطينا اللَّه بذلك و إياك و علياً و الحسن و الحسين و الأئمة الذين ذكرت عهداً و ميثاقاً مأخوذاً لأميرالمؤمنين («ه» و «و»: أطعنا اللَّه... علی عهد و ميثاق، فهي مأخوذة من المؤمنين) من قلوبنا و أنفسنا و ألسنتنا و مصافقة أيدينا، من أدركها بيده و إلاّ فقد أقرَّ بها بلسانه لا نبتغي بذلك بدلاً و لا نری من أنفسنا عنه حولاً أبداً («د» و «ه» و «و»: و لا يری اللَّه عز و جل منهما حولاً أبداً). نحن نؤدّي ذلك عنك الداني و القاصي من أولادنا و أهالينا («ه» «و»: ... عنك إلی كل من رأينا ممن ولدنا أو لم نلده)، أشهدنا</ref>|ما اين مطالب را از قول تو به نزديک و دور از فرزندانمان و فاميلمان می‌رسانيم، و خدا را بر آن شاهد می‌گيريم. خداوند در شاهد بودن كفايت می‌كند و تو نيز بر اين اقرار ما شاهد هستی».<ref>تا اينجا عبارتی بود كه پيامبر صلی الله عليه وآله از مردم خواسته بود آن را همراه او تكرار كنند و به مضمون آن اقرار نمايند. اين عبارات طبق نسخه «ب» ذكر شد، و در «الف» و «د» و «ه» از جمله: «تو ما را به موعظه الهی نصيحت كردی...» تا اينجا به اين صورت آمده است: «... و اطاعت می‌كنيم خدا را و تو را و علی اميرالمؤمنين و فرزندانِ امام او را كه گفتی آنان از فرزندان تو از صلب اويند. («ه»: گفتی آنان از تو از صلب اويند هر گاه بيايند و ادعای امامت كنند) بعد از حسن و حسين، آن دو كه منزلت آنان را نسبت به خودم و مقام آنان را نزد خودم و در پيشگاه خداوند عز و جل به شما فهماندم. اين مطالب را درباره آن دو به شما رساندم و اينكه آن دو آقای جوانان اهل بهشت هستند و اينكه آن دو بعد از پدرشان علی دو امام هستند، و من قبل از علی پدر ايشانم». و بگوييد: «ما در اين باره با خداوند و با تو و با علی و حسن و حسين و امامانی كه ذكر كردی پيمان می‌بنديم و ميثاقی از ما برای اميرالمؤمنين گرفته شود. («ه»: پس اين عهد و پيمان از مؤمنين گرفته شده باشد) از قلب‏ها و جان‏ها و زبان‏های ما و به صورت دست دادن، برای هر كس ممكن باشد با دستش، و گرنه با زبانش به آن اقرار می‌‏كند. در پی تغيير آن نيستيم و در خود تصميم دگرگونی درباره آن را ابداً نمی‏‌بينيم. ما اين مطلب را از قول تو به دور و نزديک از فرزندان و فاميلمان می‌رسانيم. («ه»: ... از قول تو می‌رسانيم به فرزندانمان كه به دنيا آمده‌‏اند يا نيامده ‏اند)، خدا را بر اين مطلب شاهد می‌گيريم و خدا در شاهد بودن كافی است و تو بر ما شاهدی، و نيز هر كس كه خدا را اطاعت می‌كند -چه آشكارا و چه پنهانی- و نيز ملائكه خداوند و لشكر او و بندگانش را شاهد می‌گيريم، و خدا از هر شاهدی بالاتر است».</ref>|مَعاشِرَ النّاسِ، ما تَقُولُونَ؟ فَإنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ كُلَّ صَوْتٍ وَ خافِيَةَ كُلِّ نَفْسٍ<ref>«ب»: و {{قرآن|خائنة الأعين و ما تخفي الصدور}}. «و»: خافية كل نفس و عيب.</ref>، {{قرآن|فَمَنِ اهْتَدی فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإنَّما يَضِلُّ عَلَيْها}}<ref>الإسراء: ۱۵.</ref>، وَ مَنْ بايَعَ فَإنَّما يُبايِعُ اللَّهَ، {{قرآن|يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أيْديهِمْ}}.<ref>الفتح: ۱۰.</ref>|ای مردم، چه می‌گوييد؟ خداوند هر صدايی را و پنهانی ‏های هر كسی را می‌داند. «پس هر كس هدايت يافت به نفع خودش است و هر كس گمراه شد به ضرر خودش گمراه شده است»، و هر كس بيعت كند با خداوند بيعت می‌كند. «دست خداوند بر روی دست بيعت كنندگان است».|مَعاشِرَ النّاسِ، فَبايِعُوا اللَّهَ وَ بايِعُوني وَ بايِعُوا عَلِيّاً<ref>«الف»: اتقوا اللَّه و بايعوا عليّاً. «د»: و تابعوا علياً.</ref> أميرَالْمُؤْمِنينَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ وَ الْأئِمَّةَ [مِنْهُمْ فِی الدُّنْيا وَ اْلآخِرَةِ]<ref>الزيادة من «ب» و «ه» و «‹و».</ref> كَلِمَةً باقِيَةً. يُهْلِكُ اللَّهُ مَنْ غَدَرَ وَ يَرْحَمُ مَنْ وَفی<ref>فإنها كلمة باقية يهلك بها من غدر و يرحم اللَّه من وفی.</ref>، {{قرآن|وَمَنْ نَكَثَ فَإنَّما يَنْكُثُ عَلی نَفْسِهِ وَ مَنْ أوْفی بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتيهِ أجْراً عَظيماً}}.<ref>الفتح: ۱۰.</ref>|ای مردم، با خدا بيعت كنيد و با من بيعت نماييد و با علی اميرالمؤمنين و حسن و حسين و امامان از ايشان در دنيا و آخرت، به عنوان امامتی كه در نسل ايشان باقی است بيعت كنيد. خداوند غدر كنندگان (بيعت شكنان) را هلاك و وفاداران را مورد رحمت قرار می‌دهد. «و هر كس بيعت را بشكند به ضرر خويش شكسته است، و هركس به آنچه با خدا پيمان بسته وفا كند خداوند به او اجر عظيمی عنايت می‌فرمايد».|مَعاشِرَ النّاسِ، قُولُوا الَّذي قُلْتُ لَكُمْ وَ سَلِّمُوا عَلی عَلِيٍّ بِإمْرَةِ الْمُؤْمِنينَ<ref>«ب»: معاشر الناس، لَقِّنوا ما لَقَّنْتُكُمْ و قُولوا ما قلته و سلِّموا علی أميركم.</ref>، وَ قوُلوُا: {{قرآن|سَمِعْنا وَ أطَعْنا غُفْرانَكَ رَبَّنا وَ إلَيْكَ الْمَصيرُ}}<ref>البقرة: ۲۸۵.</ref>، وَ قوُلوُا: {{قرآن|الْحَمْدُ للَّهِِ الَّذي هَدانا لِهذا وَ ما كُنّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلا أنْ هَدانَا اللَّهُ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ}}.<ref>الأعراف: ۴۳.</ref>|ای مردم، آنچه به شما گفتم بگوييد: (تكرار كنيد) ، و به علی به عنوان «اميرالمؤمنين» سلام كنيد<ref>يعنی: بگوييد: «السلام عليك يا اميرالمؤمنين». و عبارت در «ب» چنين است: «ای مردم، آنچه به شما تلقين كردم تكرار كنيد و آنچه گفتم بگوييد و بر اميرتان سلام كنيد».</ref> و بگوييد: «شنيديم و اطاعت كرديم، پروردگارا مغفرت تو را می‌خواهيم و بازگشت به سوی توست». و بگوييد: «حمد و سپاس خدای را كه ما را به اين هدايت كرد، و اگر خداوند هدايت نمی‏‌كرد ما هدايت نمی‏‌شديم فرستادگان پروردگارمان به حق آمده ‏اند».|مَعاشِرَ النّاسِ، إنَّ فَضائِلَ عَلِيِّ بْنِ أبي‏طالِبٍ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ -وَ قَدْ أنْزَلَها فِی الْقُرْآنِ- أكْثَرُ مِنْ أنْ أُحْصِيَها في مَقامٍ واحِدٍ، فَمَنْ أنْبَأَكُمْ بِها وَ عَرَفَها<ref>الزيادة من «الف» و «ه».</ref> فَصَدِّقُوهُ.<ref>هذه الفقرة في «ب» هكذا: معاشر الناس، إن فضائل عليٍّ و ما خصّه اللَّه به في القرآن أكثر من أن أذكرها في مقام واحد، فمن أنبأكم بها فصدِّقوه</ref>|ای مردم، فضايل علی بن ابیطالب نزد خداوند -كه آن را در قرآن نازل كرده- بيش از آن است كه همه را در يک مجلس بشمارم، پس هر كس درباره آنها به شما خبر داد و معرفت آن را داشت او را تصديق كنيد.<ref>اين عبارت را دو نوع می‌توان معنی كرد: الف: «عَرَفَها» بدون تشديد، يعنی كسی كه فضايل اميرالمؤمنين ‏ عليه السلام را می‌گويد بايد اهل معرفت باشد و فقط هر چه می‌شنود نقل نكند تا بتواند بعضی دسيسه‌های دشمنان را يا سقط هايی كه در بعضی عبارات شده متوجه شود و احياناً با ذكر يک فضيلت نتيجه معكوس گرفته نشود. ب: «عرَّفها» با تشديد، يعنی هر كس از فضايل اميرالمؤمنين ‏ عليه السلام خبر داد و آن را به مردم شناسانيد، او را تصديق كنيد. عبارت در «ب» چنين است: ای مردم، فضايل علی و آنچه خداوند او را در قرآن بدان اختصاص داده بيش از آن است كه در يک مجلس ذكر كنم. پس هر كس شما را از آنها خبر داد او را تصديق كنيد.</ref>|مَعاشِرَ النّاسِ، {{قرآن|مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ -وَ عَلِيّاً وَ الْأئِمَّةَ الَّذينَ ذَكَرْتُهُمْ<ref>«ب»: من يُطع اللَّه و رسوله و اولی الأمر فقد فاز...</ref>- فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظيماً}}.|ای مردم، «هر كس خدا و رسولش -و علی و امامانی را كه ذكر كردم- اطاعت كند به رستگاری بزرگ دست يافته است.»|مَعاشِرَ النّاسِ، السّابِقُونَ إلی مُبايَعَتِهِ وَ مُوالاتِهِ وَ التَّسْليمِ<ref>«د»: السلام.</ref> عَلَيْهِ بِإمْرَةِالْمُؤْمِنينَ {{قرآن|أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ}}<ref>«ه» و «و»: اولئك المقرّبون.</ref> في جَنّاتِ النَّعيمِ.|ای مردم، كسانی كه برای بيعت با او و قبول ولايتش و سلام به او به عنوان «اميرالمؤمنين» سبقت بگيرند «آنان رستگارانند» و در باغ‌های نعمت خواهند بود.|مَعاشِرَ النّاسِ، قوُلوُا ما يَرْضَی اللَّهُ بِهِ عَنْكُمْ مِنَ الْقَوْلِ، فَ‍{{قرآن|إنْ تَكْفُروُا أنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَميعاً}} {{قرآن|فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً}}.<ref>«ه» «و»: {{قرآن|فإنَّ اللَّه لغنيّ حميد}}.</ref>|ای مردم، سخنی بگوييد كه به خاطر آن خداوند از شما راضی شود، و اگر «شما و همه كسانی كه در زمين هستند كافر شوند» «به خدا ضرری نمی‌رسانند».|أللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنينَ [بِما أدَّيْتُ وَ أمَرْتَ]<ref>الزيادة من «ب».</ref> وَ اغْضِبْ عَلَی [الْجاحِدينَ]<ref name=": 2" /> الْكافِرينَ، وَ الْحَمْدُ للَّهِِ رَبِّ الْعالَمينَ.|خدايا، به خاطر آنچه ادا كردم و امر نمودم، مؤمنين را بيامرز، و بر منكرين كه كافرند غضب نما، و حمد و سپاس مخصوص خداوند عالم است.
|مَعاشِرَ النّاسِ، إنَّكُمْ أكْثَرُ مِنْ أنْ تُصافِقُوني بِكَفٍّ واحِدٍ في وَقْتٍ واحِدٍ، وَ قَدْ أمَرَنِيَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أنْ آخُذَ مِنْ ألْسِنَتِكُمُ الْإقْرارَ بِما عَقَّدْتُ لِعَلِيٍّ أميرِالْمُؤْمِنينَ<ref>«الف» و «ب» و «ه»: بما عقَّدت لعليّ بن أبي‏طالب من إمرة المؤمنين.</ref>، وَ لِمَنْ جاءَ بَعْدَهُ مِنَ الْأئِمَّةِ مِنّي وَ مِنْهُ، عَلی ما أعْلَمْتُكُمْ أنَّ ذُرِّيَّتي مِنْ صُلْبِهِ.
 
|ای مردم، شما بيش از آن هستيد كه با يک دست و در يك زمان با من دست دهيد، و پروردگارم مرا مأمور كرده است كه از زبان شما اقرار بگيرم درباره آنچه منعقد نمودم برای علی اميرالمؤمنين×<ref>«الف»و «ب»و «ه»: درباره آنچه به عنوان «اميرالمؤمنينی»برای علی منعقد نمودم.</ref> و امامانی كه بعد از او می‌‏آيند و از نسل من و اويند، چنان كه به شما فهماندم كه فرزندان من از صلب اويند.
 
|فَقوُلوُا بِأَجْمَعِكُمْ: «إنّا سامِعوُنَ مُطيعوُنَ راضوُنَ مُنْقادوُنَ لِما بَلَّغْتَ عَنْ رَبِّنا وَ رَبِّكَ في أمْرِ إمامِنا عَلِيٍّ أميرِالْمُؤْمِنينَ وَ مَنْ وُلِدَ مِنْ صُلْبِهِ مِنَ الْأئِمَّةِ.<ref>«الف»: في أمر عليّ و أمر ولده من صلبه من الأئمة. «ب»: في إمامنا و أئمّتنا من ولده. «د»: في أمر عليّ أميرالمؤمنين و مَن وَلَّدهُ مِنْ صلبه من الأئمة.</ref> نُبايِعُكَ عَلی ذلِكَ بِقُلُوبِنا وَ أنْفُسِنا وَ ألْسِنَتِنا وَ أيْدينا.<ref>تبايعك علی ذلك قلوبنا و أنفسنا و ألسنتنا و أيدينا.</ref> عَلی ذلِكَ نَحْيی وَ عَلَيْهِ نَمُوتُ وَ عَلَيْهِ نُبْعَثُ. وَ لانُغَيِّرُ وَ لانُبَدِّلُ، وَ لانَشُكُّ [وَ لانَجْحَدُ]<ref>الزيادة من «ب».</ref> وَ لانَرْتابُ، وَ لانَرْجِعُ عَنِ الْعَهْدِ وَ لانَنْقُضُ الْميثاقَ.<ref>«ه»: و لا نرجع في عهد و ميثاق.</ref>  
 
|پس همگی چنين بگوييد: «ما شنيديم و اطاعت می‌‏كنيم و راضی هستيم و سر تسليم فرود می‌آوريم درباره آنچه از جانب پروردگار ما و خودت به ما رساندی درباره امر امامتِ اماممان علی اميرالمؤمنين و امامانی كه از صلب او به دنيا می‌آيند. بر اين مطلب با قلب‏ها و جان و زبان و دستانمان با تو بيعت می‌كنيم. بر اين عقيده زنده‌ايم و با آن می‌ميريم و (روز قيامت) با آن محشور می‌شويم. تغيير نخواهيم داد و تبديل نمی‏‌كنيم و شك نمی‏‌كنيم و انكار نمی‏‌نماييم و ترديد به دل راه نمی‌دهيم و از اين قول برنمی‏ گرديم و پيمان را نمی‌شكنيم.
 
|وَعَظْتَنا بِوَعْظِ اللَّهِ في عَلِيٍّ أميرِالْمُؤْمِنينَ وَ الْأئِمَّةِ الَّذينَ ذَكَرْتَ مِنْ ذُرِّيَّتِكَ مِنْ وُلْدِهِ بَعْدَهُ، الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ مَنْ نَصَبَهُ اللَّهُ بَعْدَهُما.
 
|تو ما را به موعظه الهی نصيحت نمودی درباره علی اميرالمؤمنين و امامانی كه گفتی بعد از او از نسل تو و فرزندان اويند، يعنی حسن و حسين و آنان كه خداوند بعد از آن دو منصوب نموده است.
 
|فَالْعَهْدُ وَ الْميثاقُ لَهُمْ مَأْخُوذٌ مِنّا، مِنْ قُلوُبِنا وَ أنْفُسِنا وَ ألْسِنَتِنا وَ ضَمائِرِنا وَ أيْدينا. مَنْ أدْرَكَها بِيَدِهِ وَ إلاّ فَقَدْ أقَرَّ بِلِسانِهِ، وَ لانَبْتَغي بِذلِكَ بَدَلاً وَ لايَرَی اللَّهُ مِنْ أنْفُسِنا حِوَلاً.  
 
|پس برای آنان عهد و پيمان از ما گرفته شد، از قلب‏ها و جان و زبان و ضماير و دست‏هايمان. هر كس توانست با دست بيعت می‌نمايد و گرنه با زبانش اقرار می‌كند. هرگز در پی تغيير اين عهد نيستيم و خداوند(در اين باره) از نفس ‏هايمان دگرگونی نبيند.
 
|نَحْنُ نُؤَدّي ذلِكَ عَنْكَ الدّاني وَ الْقاصي مِنْ أوْلادِنا وَ أهالينا، وَ نُشْهِدُ اللَّهَ بِذلِكَ وَ كَفی بِاللَّهِ شَهيداً وَ أنْتَ عَلَيْنا بِهِ شَهيدٌ».<ref>هنا آخر النص الذي طلب رسول اللَّه‏ صلی الله عليه وآله من الناس تكراره بعده و إقرارهم به. و قد أوردنا النص طبقاً ل «ب»، و من قوله «وعظتنا بوعظ اللَّه...» إلی هنا ورد في «الف» و «د» و «ه» و «و» بصورة أُخری نوردها فيما يلي بعينها مع الإشارة إلی تفاوت النسخ الثلاثة بين القوسين: ... و نطيع اللَّه و نطيعك(«و»: نعطي اللَّه و نعطيك) و عليّاً أميرالمؤمنين و ولده الأئمة الذين ذكرتهم من ذريتك من صلبه («ه» و «و»: ذكرتهم أنّهم منك من صلبه متی جاؤوا و ادّعوا) بعد الحسن و الحسين، الذين قد عرَّفتكم مكانهما منّي و محلّهما عندي ومنزلتهما من ربي عزوجل، فقد أدّيت ذلك إليكم و أنهما سيدا شباب أهل الجنة و أنهما الإمامان بعد أبيهما علي، وأنا أبوهما قبله». و قولوا: «أعطينا اللَّه بذلك و إياك و علياً و الحسن و الحسين و الأئمة الذين ذكرت عهداً و ميثاقاً مأخوذاً لأميرالمؤمنين («ه» و «و»: أطعنا اللَّه... علی عهد و ميثاق، فهي مأخوذة من المؤمنين) من قلوبنا و أنفسنا و ألسنتنا و مصافقة أيدينا، من أدركها بيده و إلاّ فقد أقرَّ بها بلسانه لا نبتغي بذلك بدلاً و لا نری من أنفسنا عنه حولاً أبداً («د» و «ه» و «و»: و لا يری اللَّه عز و جل منهما حولاً أبداً). نحن نؤدّي ذلك عنك الداني و القاصي من أولادنا و أهالينا («ه» «و»: ... عنك إلی كل من رأينا ممن ولدنا أو لم نلده)، أشهدنا</ref>  
 
|ما اين مطالب را از قول تو به نزديک و دور از فرزندانمان و فاميلمان می‌رسانيم، و خدا را بر آن شاهد می‌گيريم. خداوند در شاهد بودن كفايت می‌كند و تو نيز بر اين اقرار ما شاهد هستی».<ref>تا اينجا عبارتی بود كه پيامبر صلی الله عليه وآله از مردم خواسته بود آن را همراه او تكرار كنند و به مضمون آن اقرار نمايند. اين عبارات طبق نسخه «ب» ذكر شد، و در «الف» و «د» و «ه» از جمله: «تو ما را به موعظه الهی نصيحت كردی...» تا اينجا به اين صورت آمده است: «... و اطاعت می‌كنيم خدا را و تو را و علی اميرالمؤمنين و فرزندانِ امام او را كه گفتی آنان از فرزندان تو از صلب اويند. («ه»: گفتی آنان از تو از صلب اويند هر گاه بيايند و ادعای امامت كنند) بعد از حسن و حسين، آن دو كه منزلت آنان را نسبت به خودم و مقام آنان را نزد خودم و در پيشگاه خداوند عز و جل به شما فهماندم. اين مطالب را درباره آن دو به شما رساندم و اينكه آن دو آقای جوانان اهل بهشت هستند و اينكه آن دو بعد از پدرشان علی دو امام هستند، و من قبل از علی پدر ايشانم». و بگوييد: «ما در اين باره با خداوند و با تو و با علی و حسن و حسين و امامانی كه ذكر كردی پيمان می‌بنديم و ميثاقی از ما برای اميرالمؤمنين گرفته شود. («ه»: پس اين عهد و پيمان از مؤمنين گرفته شده باشد) از قلب‏ها و جان‏ها و زبان‏های ما و به صورت دست دادن، برای هر كس ممكن باشد با دستش، و گرنه با زبانش به آن اقرار می‌‏كند. در پی تغيير آن نيستيم و در خود تصميم دگرگونی درباره آن را ابداً نمی‏‌بينيم. ما اين مطلب را از قول تو به دور و نزديک از فرزندان و فاميلمان می‌رسانيم. («ه»: ... از قول تو می‌رسانيم به فرزندانمان كه به دنيا آمده‌‏اند يا نيامده ‏اند)، خدا را بر اين مطلب شاهد می‌گيريم و خدا در شاهد بودن كافی است و تو بر ما شاهدی، و نيز هر كس كه خدا را اطاعت می‌كند -چه آشكارا و چه پنهانی- و نيز ملائكه خداوند و لشكر او و بندگانش را شاهد می‌گيريم، و خدا از هر شاهدی بالاتر است».</ref>  
 
|مَعاشِرَ النّاسِ، ما تَقُولُونَ؟ فَإنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ كُلَّ صَوْتٍ وَ خافِيَةَ كُلِّ نَفْسٍ<ref>«ب»: و {{قرآن|خائنة الأعين و ما تخفي الصدور}}. «و»: خافية كل نفس و عيب.</ref>، {{قرآن|فَمَنِ اهْتَدی فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإنَّما يَضِلُّ عَلَيْها}}<ref>الإسراء: ۱۵.</ref>، وَ مَنْ بايَعَ فَإنَّما يُبايِعُ اللَّهَ، {{قرآن|يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أيْديهِمْ}}.<ref>الفتح: ۱۰.</ref>  
 
|ای مردم، چه می‌گوييد؟ خداوند هر صدايی را و پنهانی ‏های هر كسی را می‌داند. «پس هر كس هدايت يافت به نفع خودش است و هر كس گمراه شد به ضرر خودش گمراه شده است»، و هر كس بيعت كند با خداوند بيعت می‌كند. «دست خداوند بر روی دست بيعت كنندگان است».
 
|مَعاشِرَ النّاسِ، فَبايِعُوا اللَّهَ وَ بايِعُوني وَ بايِعُوا عَلِيّاً<ref>«الف»: اتقوا اللَّه و بايعوا عليّاً. «د»: و تابعوا علياً.</ref> أميرَالْمُؤْمِنينَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ وَ الْأئِمَّةَ [مِنْهُمْ فِی الدُّنْيا وَ اْلآخِرَةِ]<ref>الزيادة من «ب» و «ه» و «‹و».</ref> كَلِمَةً باقِيَةً. يُهْلِكُ اللَّهُ مَنْ غَدَرَ وَ يَرْحَمُ مَنْ وَفی<ref>فإنها كلمة باقية يهلك بها من غدر و يرحم اللَّه من وفی.</ref>، {{قرآن|وَمَنْ نَكَثَ فَإنَّما يَنْكُثُ عَلی نَفْسِهِ وَ مَنْ أوْفی بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتيهِ أجْراً عَظيماً}}.<ref>الفتح: ۱۰.</ref>  
 
|ای مردم، با خدا بيعت كنيد و با من بيعت نماييد و با علی اميرالمؤمنين و حسن و حسين و امامان از ايشان در دنيا و آخرت، به عنوان امامتی كه در نسل ايشان باقی است بيعت كنيد. خداوند غدر كنندگان (بيعت شكنان) را هلاك و وفاداران را مورد رحمت قرار می‌دهد. «و هر كس بيعت را بشكند به ضرر خويش شكسته است، و هركس به آنچه با خدا پيمان بسته وفا كند خداوند به او اجر عظيمی عنايت می‌فرمايد».
 
|مَعاشِرَ النّاسِ، قُولُوا الَّذي قُلْتُ لَكُمْ وَ سَلِّمُوا عَلی عَلِيٍّ بِإمْرَةِ الْمُؤْمِنينَ<ref>«ب»: معاشر الناس، لَقِّنوا ما لَقَّنْتُكُمْ و قُولوا ما قلته و سلِّموا علی أميركم.</ref>، وَ قوُلوُا: {{قرآن|سَمِعْنا وَ أطَعْنا غُفْرانَكَ رَبَّنا وَ إلَيْكَ الْمَصيرُ}}<ref>البقرة: ۲۸۵.</ref>، وَ قوُلوُا: {{قرآن|الْحَمْدُ للَّهِِ الَّذي هَدانا لِهذا وَ ما كُنّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلا أنْ هَدانَا اللَّهُ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ}}.<ref>الأعراف: ۴۳.</ref>  
 
|ای مردم، آنچه به شما گفتم بگوييد: (تكرار كنيد) ، و به علی به عنوان «اميرالمؤمنين» سلام كنيد<ref>يعنی: بگوييد: «السلام عليك يا اميرالمؤمنين». و عبارت در «ب» چنين است: «ای مردم، آنچه به شما تلقين كردم تكرار كنيد و آنچه گفتم بگوييد و بر اميرتان سلام كنيد».</ref> و بگوييد: «شنيديم و اطاعت كرديم، پروردگارا مغفرت تو را می‌خواهيم و بازگشت به سوی توست». و بگوييد: «حمد و سپاس خدای را كه ما را به اين هدايت كرد، و اگر خداوند هدايت نمی‏‌كرد ما هدايت نمی‏‌شديم فرستادگان پروردگارمان به حق آمده ‏اند».
 
|مَعاشِرَ النّاسِ، إنَّ فَضائِلَ عَلِيِّ بْنِ أبي‏طالِبٍ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ -وَ قَدْ أنْزَلَها فِی الْقُرْآنِ- أكْثَرُ مِنْ أنْ أُحْصِيَها في مَقامٍ واحِدٍ، فَمَنْ أنْبَأَكُمْ بِها وَ عَرَفَها<ref>الزيادة من «الف» و «ه».</ref> فَصَدِّقُوهُ.<ref>هذه الفقرة في «ب» هكذا: معاشر الناس، إن فضائل عليٍّ و ما خصّه اللَّه به في القرآن أكثر من أن أذكرها في مقام واحد، فمن أنبأكم بها فصدِّقوه</ref>  
 
|ای مردم، فضايل علی بن ابیطالب نزد خداوند -كه آن را در قرآن نازل كرده- بيش از آن است كه همه را در يک مجلس بشمارم، پس هر كس درباره آنها به شما خبر داد و معرفت آن را داشت او را تصديق كنيد.<ref>اين عبارت را دو نوع می‌توان معنی كرد: الف: «عَرَفَها» بدون تشديد، يعنی كسی كه فضايل اميرالمؤمنين ‏ عليه السلام را می‌گويد بايد اهل معرفت باشد و فقط هر چه می‌شنود نقل نكند تا بتواند بعضی دسيسه‌های دشمنان را يا سقط هايی كه در بعضی عبارات شده متوجه شود و احياناً با ذكر يک فضيلت نتيجه معكوس گرفته نشود. ب: «عرَّفها» با تشديد، يعنی هر كس از فضايل اميرالمؤمنين ‏ عليه السلام خبر داد و آن را به مردم شناسانيد، او را تصديق كنيد. عبارت در «ب» چنين است: ای مردم، فضايل علی و آنچه خداوند او را در قرآن بدان اختصاص داده بيش از آن است كه در يک مجلس ذكر كنم. پس هر كس شما را از آنها خبر داد او را تصديق كنيد.</ref>
 
|مَعاشِرَ النّاسِ، {{قرآن|مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ -وَ عَلِيّاً وَ الْأئِمَّةَ الَّذينَ ذَكَرْتُهُمْ<ref>«ب»: من يُطع اللَّه و رسوله و اولی الأمر فقد فاز...</ref>- فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظيماً}}.
 
|ای مردم، «هر كس خدا و رسولش -و علی و امامانی را كه ذكر كردم- اطاعت كند به رستگاری بزرگ دست يافته است.»
 
|مَعاشِرَ النّاسِ، السّابِقُونَ إلی مُبايَعَتِهِ وَ مُوالاتِهِ وَ التَّسْليمِ<ref>«د»: السلام.</ref> عَلَيْهِ بِإمْرَةِالْمُؤْمِنينَ {{قرآن|أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ}}<ref>«ه» و «و»: اولئك المقرّبون.</ref> في جَنّاتِ النَّعيمِ.
 
|ای مردم، كسانی كه برای بيعت با او و قبول ولايتش و سلام به او به عنوان «اميرالمؤمنين» سبقت بگيرند «آنان رستگارانند» و در باغ‌های نعمت خواهند بود.
 
|مَعاشِرَ النّاسِ، قوُلوُا ما يَرْضَی اللَّهُ بِهِ عَنْكُمْ مِنَ الْقَوْلِ، فَ‍{{قرآن|إنْ تَكْفُروُا أنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَميعاً}} {{قرآن|فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً}}.<ref>«ه» «و»: {{قرآن|فإنَّ اللَّه لغنيّ حميد}}.</ref>  
 
|ای مردم، سخنی بگوييد كه به خاطر آن خداوند از شما راضی شود، و اگر «شما و همه كسانی كه در زمين هستند كافر شوند» «به خدا ضرری نمی‌رسانند».
 
|أللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنينَ [بِما أدَّيْتُ وَ أمَرْتَ]<ref>الزيادة من «ب».</ref> وَ اغْضِبْ عَلَی [الْجاحِدينَ]<ref name=": 2" /> الْكافِرينَ، وَ الْحَمْدُ للَّهِِ رَبِّ الْعالَمينَ.
 
|خدايا، به خاطر آنچه ادا كردم و امر نمودم، مؤمنين را بيامرز، و بر منكرين كه كافرند غضب نما، و حمد و سپاس مخصوص خداوند عالم است.
}}
}}


== پانويس ==
== پانويس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
[[رده: خطابه غدیر]]
[[رده:متن خطبه]]