پرش به محتوا

آیه ۹۴ نحل و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

۶٬۵۹۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۰ نوامبر ۲۰۲۴
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۴: خط ۳۴:
== موقعیت قرآنی آیه ==
== موقعیت قرآنی آیه ==
موقعیت قرآنی آیه ۹۴ سوره نحل چنین ترسین شده است: موضوع مورد بحث در این آیه از آیه ۹۰ سوره آغاز مى‌‏شود كه مى‏‌فرمايد: «در حقيقت، خدا به دادگرى و نيكوكارى و بخشش به خويشاوندان فرمان مى‌دهد»؛ تا آنجا كه مى‏‌فرمايد: «و مانند آن [زنى‌] كه رشته خود را پس از محكم‌بافتن، [يكى‌يكى‌] از هم مى‌گسست مباشيد». تا اينكه در آيه ۹۴ مى‏‌فرمايد: «قسم ‌هاى خود را براى فريب مردم به‌كار نبريد كه در نتيجه قومى كه ثابت‌قدم است بلغزد» و در آيه بعد مى‌‏فرمايد: «پيمان خود را به بهاى اندک نفروشيد».<ref>غدير در قرآن، ج۲، ص۳۷۰.</ref>
موقعیت قرآنی آیه ۹۴ سوره نحل چنین ترسین شده است: موضوع مورد بحث در این آیه از آیه ۹۰ سوره آغاز مى‌‏شود كه مى‏‌فرمايد: «در حقيقت، خدا به دادگرى و نيكوكارى و بخشش به خويشاوندان فرمان مى‌دهد»؛ تا آنجا كه مى‏‌فرمايد: «و مانند آن [زنى‌] كه رشته خود را پس از محكم‌بافتن، [يكى‌يكى‌] از هم مى‌گسست مباشيد». تا اينكه در آيه ۹۴ مى‏‌فرمايد: «قسم ‌هاى خود را براى فريب مردم به‌كار نبريد كه در نتيجه قومى كه ثابت‌قدم است بلغزد» و در آيه بعد مى‌‏فرمايد: «پيمان خود را به بهاى اندک نفروشيد».<ref>غدير در قرآن، ج۲، ص۳۷۰.</ref>
==== ب) لغزش ثابت قدمان با مخالفت على‏ عليه السلام ====
پيرو مطلب قبلى كه دو راهى ولايت و عداوت بود، عنوان مخالفت با على ‏عليه السلام مطرح شده است.
اگر دو جبهه موافق و مخالف با على‏ عليه السلام را در نظر بگيريم، هر كس بايد يكى از دو مسير را انتخاب كند و طبعاً در آن گام بردارد.
پس از موافقت قلبى اعلام موافقت زبانى و كمک با همه وجود به راه آن حضرت و احقاق حق او نشانه انتخاب جبهه موافق است.
در نقطه مقابل، مخالفت زبانى و كمک به آنچه بر خلاف راه آن حضرت است حتى اگر با سكوت و يارى نكردن به موقع باشد نشانه انتخاب جبهه مخالف على‏ عليه السلام است، همان گونه كه در ماجراى [[سقیفه]] و نيز در ماجراى كربلا بسيارى از مردم با سكوت خود جبهه مخالف اميرالمؤمنين و امام حسين‏ عليهما السلام را تقويت كردند و از موافقت خود دست كشيدند.
با اين دقت در مسئله مخالفت با على‏ عليه السلام معناى اين فراز خطابه غدير كه با اقتباس از آيه قرآن ادا شده به خوبى روشن مى‏ شود.
در اين جمله خطبه مخالفت با على‏ عليه السلام را مستلزم لغزش قدم‏ هاى ثابت اعلام مى‏ كند.
يعنى بسيارى از آنان كه در ايمان خود ثابت قدم بودند با مخالفت على‏ عليه السلام -  اگر چه در حد سكوت و يارى نكردنشان -  از راه حق لغزيدند، و آن ايمان پايدار و ريشه ‏دار را -  و لو براى چند روزى -  از دست دادند، اگر چه بعداً به فكر بازسازى آن افتادند و توبه كردند و بازگشتند و عده ‏اى از آنان جانانه على‏ عليه السلام را يارى كردند.
[[امام باقر علیه السلام]] شدت و ادامه ارتداد و تحير مردم بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله را تا يک سال پس از شهادت آن حضرت بيان كرده مى‏ فرمايد: مردم تا يک سال بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله در ارتداد بودند به جز سه نفر.
پرسيدند: آن سه كيانند؟ فرمود: [[مقداد بن عمرو کندی|مقداد]] و [[ابوذر]] و [[سلمان فارسی(محمّدی)|سلمان]]، و سپس فرمود: زمان زيادى نگذشت كه مردم معرفت پيدا كردند.<ref>بحار الانوار: ج ۲۲ ص ۳۵۱ ح ۷۶.</ref>
همچنين امام صادق‏ عليه السلام اولين توبه كنندگان از تزلزل سقيفه را چنين معرفى مى ‏نمايد:
به خدا قسم همه -  به جز آن سه نفر -  هلاک شدند. البته بعد از زمانى چهار نفر ديگر ملحق شدند و روى هم هفت نفر شدند: ابوساسان، [[عمار بن یاسر عنسی (ابوالیقظان)|عمار]]، شتيره، ابوعمره!<ref>بحار الانوار: ج ۲۲ ص ۳۵۲ ح ۷۸.</ref>
در [[احاديث مرتبط با غدير|حدیث]] ديگرى [[امام صادق‏ علیه السلام]] در بيان نمونه‏ اى از لغزش ثابت قدمان در اثر فتنه سقيفه فرمود:
{{متن عربی|ارْتَدَّ النّاسُ بَعْدَ رَسُولِ اللَّه‏ صلى الله عليه و آله الاّ ثَلاثَةَ نَفَرٍ: سَلْمانَ وَ اباذَرٍ وَ الْمِقْدادَ}}. پرسيدند: پس عمار چه شد؟! فرمود: او از راه راست تمايلى به راست و چپ پيدا كرد، ولى سپس بازگشت!<ref>بحار الانوار: ج ۲۲ ص ۴۴۰ ح ۹ و ج ۲۸ ص ۲۳۹ ح ۲۶ و ج ۶۴ ص ۱۶۵.</ref>
از ابوذر پرسيدند: چگونه عمار و حذيفه وقتى ابوبكر و عمر را ديدند، در كار خود بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله به ترديد افتادند؟
ابوذر پاسخ داد: آنان توبه و پشيمانى خود را بعداً اعلام كردند، ولى اولى براى خود مقامى ادعا كرد و دومى با سه نفر ديگر برايش شهادت دادند كه همان مطلب را از پيامبر صلى الله عليه و آله شنيده ‏اند.
عمار و حذيفه هم با خود گفتند:
لابد اين مطلبى است كه بعد از مطلب اول (يعنى خلافت على عليه السلام) اتفاق افتاده، و لذا اين دو نفر هم با ساير شک كنندگان به ترديد افتادند.
ولى بعداً توبه كردند و معرفت پيدا كردند و تسليم شدند.<ref>كتاب سليم: ص ۲۷۲.</ref>
وقتى همين سؤال را از خود حذيفه پرسيدند چنين گفت:
به خدا قسم گوش و چشم ما گرفته شد و مرگ و شهادت را خوش نداشتيم و دنيا در قلبمان زينت يافت؛ و ما از خدا مى ‏خواهيم كه از گناهانمان چشم‏ پوشى كند، و در آنچه از عمرمان مانده ما را از لغزش حفظ نمايد.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۴ و ج ۳۷ ص ۳۲۷.</ref>
از جهتى ديگر مى‏ توان از كلمه{{متن عربی|تَزِلَّ}} -  كه به معناى لغزش است -  اين استفاده را كرد كه راه راست يكى بيشتر نيست و آن گام برداشتن در راه على‏ عليه السلام و موافقت تمام عيار با آن حضرت است.
در نتيجه هر گونه لغزش و كوتاهى در آن راه به معناى انحراف از حق و مخالفت با آن است، ولى درجه آن از كوچک ‏ترين لغزش آغاز مى‏ شود تا به لغزش ‏هايى مى ‏رسد كه به قعر جهنم پرتاب مى‏ كند؛ و از همين ديدگاه مخالفين اهل ‏بيت‏ عليهم السلام قابل درجه‏ بندى هستند.


== پانویس ==
== پانویس ==
۱٬۹۷۰

ویرایش