۱٬۹۶۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
موقعیت قرآنی آیه ۹۴ سوره نحل چنین ترسین شده است: موضوع مورد بحث در این آیه از آیه ۹۰ سوره آغاز مىشود كه مىفرمايد: «در حقيقت، خدا به دادگرى و نيكوكارى و بخشش به خويشاوندان فرمان مىدهد»؛ تا آنجا كه مىفرمايد: «و مانند آن [زنى] كه رشته خود را پس از محكمبافتن، [يكىيكى] از هم مىگسست مباشيد». تا اينكه در آيه ۹۴ مىفرمايد: «قسم هاى خود را براى فريب مردم بهكار نبريد كه در نتيجه قومى كه ثابتقدم است بلغزد» و در آيه بعد مىفرمايد: «پيمان خود را به بهاى اندک نفروشيد».<ref>غدير در قرآن، ج۲، ص۳۷۰.</ref> | موقعیت قرآنی آیه ۹۴ سوره نحل چنین ترسین شده است: موضوع مورد بحث در این آیه از آیه ۹۰ سوره آغاز مىشود كه مىفرمايد: «در حقيقت، خدا به دادگرى و نيكوكارى و بخشش به خويشاوندان فرمان مىدهد»؛ تا آنجا كه مىفرمايد: «و مانند آن [زنى] كه رشته خود را پس از محكمبافتن، [يكىيكى] از هم مىگسست مباشيد». تا اينكه در آيه ۹۴ مىفرمايد: «قسم هاى خود را براى فريب مردم بهكار نبريد كه در نتيجه قومى كه ثابتقدم است بلغزد» و در آيه بعد مىفرمايد: «پيمان خود را به بهاى اندک نفروشيد».<ref>غدير در قرآن، ج۲، ص۳۷۰.</ref> | ||
== | == تحلیل اعتقادی آیه: لغزش ثابتقدمان در مخالفت با امیرالمؤمنین عليه السلام == | ||
از نظر برخی محققان، اقتباس از آيه ۹۴ سوره نحل در چنين موقعيتى از خطبه غدیر، بهضميمه جملات قبل آن- یک امر مهم را نشان میدهد: لغزش ثابتقدمان در مخالفت با امیرالمؤمنین عليه السلام. در این قسمت از خطبه بحث مخالفت با على عليه السلام مطرح شده است: در دو جبهه موافق و مخالف با على عليه السلام، هر كس بايد يكى از دو مسير را انتخاب كند و طبعاً در آن گام بردارد. پس از موافقت قلبى، اعلام موافقت زبانى و همراهی عملی و احقاق حق امیرالمؤمنین نشانه انتخاب جبهه موافق است. در نقطه مقابل، مخالفت زبانى و كمک به آنچه بر خلاف راه آن حضرت است، حتى اگر با سكوت و يارىنكردن به موقع باشد نشانه انتخاب جبهه مخالف على عليه السلام است؛ همانگونه كه در ماجراى [[سقیفه]] و نيز در ماجراى كربلا بسيارى از مردم با سكوت خود جبهه مخالف اميرالمؤمنين و امام حسين عليهما السلام را تقويت كردند. | |||
با اين دقت در مسئله مخالفت با على عليه السلام، معناى اين قسمت خطابه غدير روشن مىشود: در اين جمله خطبه مخالفت با على عليه السلام را مستلزم لغزش قدمهاى ثابت اعلام شده است؛ يعنى، بسيارى از آنان كه در ايمان خود ثابتقدم بودند با مخالفت على عليه السلام -اگر چه در حد سكوت و يارىنكردنشان- از راه حق لغزيدند. آنان ايمان پايدار را از دست دادند، اگر چه بعداً به فكر بازسازى آن افتادند و توبه كردند و عدهاى از آنان جانانه على عليه السلام را يارى كردند. | |||
از جهتى ديگر، مىتوان از كلمه {{متن عربی|تَزِلَّ}} (لغزش) اين استفاده را كرد كه راه راست يكى بيشتر نيست و آن گامبرداشتن در راه على عليه السلام و موافقت با اوست. در نتيجه هر گونه لغزش و كوتاهى در آن راه بهمعناى انحراف از حق و مخالفت با آن است، ولى درجه آن از كوچکترين لغزش آغاز مىشود تا به لغزشهايى مىرسد كه به قعر جهنم پرتاب مىكند و از همين ديدگاه [[عداوت اهل بیت علیهم السلام|مخالفان اهل بيت عليهم السلام]] قابل درجهبندى هستند. | |||
=== روایاتی درباره لغزش ثابتقدمان === | |||
درباره لغزش ثابتقدمان پس از غدیر روایات و نقلهای تاریخی در منابع آمده است؛ از جمله: | |||
از | |||
* [[امام باقر علیه السلام]] شدت و ادامه ارتداد و تحير مردم بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله را تا يک سال پس از شهادت آن حضرت بيان كرده مىفرمايد: مردم تا يک سال بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله در ارتداد بودند به جز سه نفر. پرسيدند: آن سه چه کسانی هستند؟ فرمود: [[مقداد بن عمرو کندی|مقداد]] و [[ابوذر]] و [[سلمان فارسی(محمّدی)|سلمان]] و سپس فرمود: زمان زيادى نگذشت كه مردم معرفت پيدا كردند.<ref>بحارالانوار، ج۲۲، ص۳۵۱، ح۷۶.</ref> | |||
* [[امام صادق عليه السلام]] اولين توبهكنندگان از تزلزل سقيفه را چنين معرفى مىنمايد: به خدا قسم همه - به جز آن سه نفر- هلاک شدند. البته بعد از زمانى چهار نفر ديگر ملحق شدند و روى هم هفت نفر شدند: ابوساسان، [[عمار بن یاسر عنسی (ابوالیقظان)|عمار]]، شتيره، ابوعمره.<ref>بحارالانوار، ج۲۲، ص۳۵۲، ح۷۸.</ref> | |||
* امام صادق علیه السلام: همه مردم بعد از رسول الله مرتد شدند، مگر سلمان و ابوذر و مقداد؛ پرسيدند: پس عمار چه شد؟ فرمود: او از راه راست تمايلى به راست و چپ پيدا كرد، ولى سپس بازگشت.<ref>بحارالانوار، ج۲۲، ص۴۴۰، ح۹.</ref> | |||
* از ابوذر پرسيدند: چگونه عمار و [[حذیفة بن یمان یمانی|حذيفة بن یمان]] وقتى [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبكر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] را ديدند در كار خود بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله به ترديد افتادند؟ ابوذر پاسخ داد: آنان توبه و پشيمانى خود را بعداً اعلام كردند، ولى ابوبکر براى خود مقامى ادعا كرد و عمر با سه نفر ديگر برايش شهادت دادند كه همان مطلب را از پيامبر صلى الله عليه و آله شنيدهاند. عمار و حذيفه هم با خود گفتند: لابد اين مطلبى است كه بعد از مطلب اول (يعنى خلافت على عليه السلام) اتفاق افتاده، پس اين دو نفر هم با ساير شکكنندگان به ترديد افتادند. ولى بعداً توبه كردند، معرفت پيدا كردند و تسليم شدند.<ref>کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ص۱۳۱.</ref> | |||
* وقتى همين سؤال را از حذيفه پرسيدند چنين گفت: به خدا قسم گوش و چشم ما گرفته شد و مرگ و شهادت را خوش نداشتيم و دنيا در قلبمان زينت يافت؛ و ما از خدا مىخواهيم كه از گناهانمان چشمپوشى كند، و در آنچه از عمرمان مانده ما را از لغزش حفظ نمايد.<ref>بحارالانوار، ج۲۸، ص۹۴؛ بحارالانوار، ج۳۷، ص۳۲۷.</ref> | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
خط ۸۶: | خط ۵۶: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* '''اسرار غدیر'''؛ محمدباقر انصاری، قم: نشر مولود کعبه، ۱۴۲۰ق | * '''اسرار غدیر'''؛ محمدباقر انصاری، قم: نشر مولود کعبه، ۱۴۲۰ق. | ||
* '''بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار'''؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۳ق. | |||
* '''غدیر در قرآن، قرآن در غدیر'''؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش. | * '''غدیر در قرآن، قرآن در غدیر'''؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش. | ||
* '''کتاب سلیم بن قیس الهلالی'''؛ سلیم بن قیس هلالی، تحقیق: علاءالدین موسوی، تهران: مؤسسة البعثة (قسم الدراسات الإسلامية)، ۱۴۰۷ق. | |||
* '''المناقب'''؛ علی بن محمد بن شافعی (ابنمغازلی)، تحقیق: محمدباقر بهبودی، بیروت: دار الأضواء، ۱۴۰۴ق. | * '''المناقب'''؛ علی بن محمد بن شافعی (ابنمغازلی)، تحقیق: محمدباقر بهبودی، بیروت: دار الأضواء، ۱۴۰۴ق. | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
[[رده:قرآن و غدیر]] | [[رده:قرآن و غدیر]] |
ویرایش