۲٬۰۲۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
{{قرآن|الشَّيْطانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَ أَمْلى لَهُمْ}}: در يكى از روايات ذیل آيه، در بيان اين قسمت صريحاً آمده بود: «يعنى كار را براى آنان سهل و آماده مىكرد، و او دومى بود».<ref>بحارالانوار، ج۳۰، ص۱۶۳.</ref> در اينجا سه نكته قابل توجه است: | {{قرآن|الشَّيْطانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَ أَمْلى لَهُمْ}}: در يكى از روايات ذیل آيه، در بيان اين قسمت صريحاً آمده بود: «يعنى كار را براى آنان سهل و آماده مىكرد، و او دومى بود».<ref>بحارالانوار، ج۳۰، ص۱۶۳.</ref> در اينجا سه نكته قابل توجه است: | ||
* شيطنت | * شيطنت خلیفه دوم و حيله او در حدى كه خدا در قرآن از او تعبير به شيطان نموده است. | ||
* او بود كه بقيه اهل صحيفه و سقيفه را بهسوى هدف ضد اسلام و ضد ولايت اهل بيت عليهم السلام سوق مىداد و در واقع محور امور و بنيانگذار بود. | * او بود كه بقيه اهل صحيفه و سقيفه را بهسوى هدف ضد اسلام و ضد ولايت اهل بيت عليهم السلام سوق مىداد و در واقع محور امور و بنيانگذار بود. | ||
* او نقش اساسى در تسريع اجراى صحيفه ايفا مىكرد كه | * او نقش اساسى در تسريع اجراى صحيفه ايفا مىكرد كه محوربودن او را روشن مىكند. | ||
در توضیح موارد بالا چنین گفته شده است: «سَوَّلَ» يعنى كار را بهگونهاى زينتدادن كه انسان راغب به انجام آن شود. «أَمْلى» يعنى زمينه را براى كارى آمادهكردن طورى كه انسان مانعى بر سر راه خود نبيند و جرأت انجام آن را پيدا كند. نقش عمر در هر كدام از قضاياى غصب خلافت حق نشان دادن عمل باطل و جرأتدادن به دیگران برای انجام آن بود. این نقش را او در جریان غصب فدک و حمله به خانه حضرت زهرا سلام الله علیها نیز بازی کرد. | |||
=== ششم: بنى اميه اولين ياوران صحيفه === | |||
{{قرآن|كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّه}}، {{قرآن|سَنُطِيعُكُمْ فِى بَعْضِ الْأَمْرِ}}: اين دو عنوان در آيه مربوط به [[بنی امیه|بنىاميه]] است. | |||
{{قرآن|كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّه}}، {{قرآن|سَنُطِيعُكُمْ فِى بَعْضِ الْأَمْرِ}} اين دو عنوان در آيه مربوط به | |||
اصحاب صحيفه براى پيشبرد اهداف خود، براى جمع اعوان و انصار تلاش مى كردند، در اين راستا دست به دامان گروه هاى مختلفى مى شدند كه در هر حدى با اهداف آنان موافق باشند.در اينجا مى بينيم كه بنى اميه فقط در حدّ ندادن خمس آماده همكارى با آنان بوده اند، و همين اندازه را از آنان پذيرفته اند. بنىاميه از كسانى بودند كه {{قرآن|كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّه}} يعنى ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام را خوش نداشتند، و اين را معاويه در غدير به صراحت بر زبان جارى كرد و گفت:{{متن عربی|وَ اللَّه! لا نُصَدِّقُ مُحَمَّداً عَلى مَقالَتِهِ وَ لا نُقِرُّ عَلِيّاً وِلايَتَهُ}}: به خدا قسم! محمد را بر گفتارش تصديق نمىكنيم و براى على به ولايتش اقرار نمى نماييم.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۱.</ref>با اين همه، در ابتداى امر باور نمى كردند اصل غصب خلافت ممكن باشد و اصحاب صحيفه بتوانند اهداف خود را پيش ببرند، و لذا درباره ندادن خمس به اهلبيت عليهم السلام با آنان موافقت كردند. | اصحاب صحيفه براى پيشبرد اهداف خود، براى جمع اعوان و انصار تلاش مى كردند، در اين راستا دست به دامان گروه هاى مختلفى مى شدند كه در هر حدى با اهداف آنان موافق باشند.در اينجا مى بينيم كه بنى اميه فقط در حدّ ندادن خمس آماده همكارى با آنان بوده اند، و همين اندازه را از آنان پذيرفته اند. بنىاميه از كسانى بودند كه {{قرآن|كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّه}} يعنى ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام را خوش نداشتند، و اين را معاويه در غدير به صراحت بر زبان جارى كرد و گفت:{{متن عربی|وَ اللَّه! لا نُصَدِّقُ مُحَمَّداً عَلى مَقالَتِهِ وَ لا نُقِرُّ عَلِيّاً وِلايَتَهُ}}: به خدا قسم! محمد را بر گفتارش تصديق نمىكنيم و براى على به ولايتش اقرار نمى نماييم.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۱.</ref>با اين همه، در ابتداى امر باور نمى كردند اصل غصب خلافت ممكن باشد و اصحاب صحيفه بتوانند اهداف خود را پيش ببرند، و لذا درباره ندادن خمس به اهلبيت عليهم السلام با آنان موافقت كردند. |
ویرایش