پرش به محتوا

آيه ۳۶ احزاب و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴: خط ۱۴:
| ترجمه صوتی =ترجمه ۳۶ احزاب.mp3  
| ترجمه صوتی =ترجمه ۳۶ احزاب.mp3  
}}
}}
== «ما كانَ لِمُؤمِنٍ وَ لا مُؤمِنَةٍ اِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسولُهُ اَمراً اَن يَكونَ لَهُمُ الخِيَرَةُ مِن اَمرِهِم»<ref>تبليغ غدير در سيره معصومين ‏عليهم السلام، ص۶۵-۶۶. </ref> ==
آیه ۳۶ سوره احزاب از جمله آیاتی دانسته شده که با آن از سوی برخی معصومان غدیر تبلیغ شده است. برخی محققان این موضوع را چنین توصیف کرده‌اند:<ref>تبليغ غدير در سيره معصومين ‏عليهم السلام، ص۶۵-۶۶.</ref>
آیه ۳۶ سوره احزاب از جمله آیاتی دانسته شده که با آن از سوی برخی معصومان غدیر تبلیغ شده است. برخی محققان این موضوع را چنین توصیف کرده‌اند:<ref>تبليغ غدير در سيره معصومين ‏عليهم السلام، ص۶۵-۶۶.</ref>


از نظر برخی محققان، يكى از شاخص‏‌هاى زندگى معصومين‏ عليهم السلام تبليغ غدير به شكل ‏هاى مختلف است.
يكى از شاخص‏‌هاى زندگى معصومين‏ عليهم السلام تبليغ غدير به شكل‌‏هاى مختلف است. از جمله این موارد تبلیغی غدیر            استناد [[امام رضا علیه السلام]] به آيه ۳۶ سوره احزاب برای اثبات الهى بودن امامت در غدير است: {{قرآن|ما كانَ لِمُؤمِنٍ وَ لا مُؤمِنَةٍ اِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسولُهُ اَمراً اَن يَكونَ لَهُمُ الخِيَرَةُ مِن اَمرِهِم|ترجمه=هیچ مرد و زن با ایمانی حق ندارد هنگامی که خدا و پیامبرش امری را لازم بدانند، اختیاری (در برابر فرمان خدا) داشته باشد}}


از جمله استناد [[امام رضا علیه السلام]] به آيه {{قرآن|ما كانَ لِمُؤمِنٍ وَ لا مُؤمِنَةٍ اِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسولُهُ اَمراً اَن يَكونَ لَهُمُ الخِيَرَةُ مِن اَمرِهِم} درباره الهى بودن امامت غدير است كه ذيلاً به بيان آن مى ‏پردازيم:
آنگاه كه نوبت به نشر معارف غدير و مقايسه آن با [[سقیفه]] مى‌‏رسد، پشتيبانى آيات قرآن از غدير جایگاه برجسته آن را نشان می‌دهد. يكى از اين موارد در روزهاى اول ورود امام رضا عليه السلام به شهر مرو در خراسان رخ داد. آن روز مردم در مسجد جامع شهر درباره مسئله [[امامت]] و اختلافاتى درباره آن سخن مى‏‌گفتند. مردى بحث‏‌هاى مسجد را به حضرت گزارش داد. حضرت تبسمى كرده فرمود:


آنگاه كه نوبت به نشر معارف غدير و مقايسه آن با دنياى سراسر جهلِ [[سقیفه]] مى ‏رسد، پشتيبانى آيات قرآن از غدير عظمت آن را به رخ دشمن مى‏ كشد.
خداوند تبارک و تعالى پيامبرش را از اين جهان نبُرد، مگر بعد از آنكه دين را برايش كامل فرمود. از يک سو قرآن را بر او نازل كرد... و از سوى ديگر در حجةالوداع كه آخر عمر او بود اين آيه را فرستاد كه «امروز دين شما را برايتان كامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانيدم و اسلام را براى شما [به‌عنوان‌] آيينى برگزيدم».<ref>سوره مائده، آیه ۳.</ref> مسئله امامت كمال دين است. پيامبر صلى الله عليه و آله از اين جهان نرفت، مگر آنكه براى امتش معارف دينشان را روشن ساخت و راهشان را مشخص فرمود و آنان را به قول حق سپرد و على ‏عليه السلام را عَلَم و امام براى آنان منصوب فرمود، و هر چه امت بدان نياز دارند بيان فرمود.


يكى از اين موارد روزهاى اول ورود امام رضا عليه السلام به شهر مرو در خراسان بود. آن روز مردم در مسجد جامع شهر درباره مسئله [[امامت]] و اختلافاتى كه درباره آن مطرح است سخن مى‏ گفتند.مردى بحث‏ هاى مسجد را به حضرت گزارش داد. حضرت تبسمى كرده فرمود:
هر كس گمان كند كه خداوند دينش را كامل نكرده كتاب خدا را رد نموده و به آن كافر است... آيا ارزش مقام امامت و موقعيت آن را در امت مى‏‌دانند كه حق انتخاب امام را داشته باشند؟ امامت منزلتى بالاتر و شأنى با عظمت‌تر و مكانتى رفيع‏‌تر و حدودى دقيق‌تر و درونى عميق‏‌تر از آن دارد كه مردم با عقل‏‌هاى خود بدان برسند يا با نظريات خود بدان دست يابند يا بخواهند با انتخاب خود امامى براى خويش بپادارند... انتخاب خدا و پيامبر و اهل ‏بيتش را كنار گذارده و به انتخاب خود روى آورده‌‏اند، در حالى كه قرآن به آنان ندا داده است: «پروردگارت آنچه بخواهد خلق مى‌كند و انتخاب مى‌‏نمايد، براى مردم حق انتخاب و اختيارى نيست...»<ref>قصص /  ۶۸ .</ref> و همچنين فرموده: {{قرآن|ما كانَ لِمُؤمِنٍ وَ لا مُؤمِنَةٍ اِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسولُهُ اَمراً اَن يَكونَ لَهُمُ الخِيَرَةُ مِن اَمرِهِم|ترجمه=وقتى خدا و رسولش در مسئله‏‌اى حكم كنند براى هيچ زن و مرد مسلمانى حق اختيار نمى‌ماند}}.<ref>غيبت نعمانى: ص ۲۱۸ ح ۶ .</ref>
 
خداوند تبارک و تعالى پيامبرش را از اين جهان نبُرد مگر بعد از آنكه دين را برايش كامل فرمود.
 
از يک سو قرآن را بر او نازل كرد ... ، و از سوى ديگر در حجةالوداع كه آخر عمر او بود اين آيه را فرستاد كه {{قرآن|اليَومَ اَكمَلتُ لَكُم دينَكُمْ وَ اَتْمَمتُ عَلَيكُم نِعمَتى وَ رَضيتُ لَكُمُ الاِسلامَ ديناً}}.<ref>مائده /  ۳.</ref>
 
مسئله امامت كمال دين است. پيامبر صلى الله عليه و آله از اين جهان نرفت مگر آنكه براى امتش معارف دينشان را روشن ساخت و راهشان را مشخص فرمود و آنان را به قول حق سپرد و على ‏عليه السلام را عَلَم و امام براى آنان منصوب فرمود، و هر چه امت بدان نياز دارند بيان فرمود.
 
هر كس گمان كند كه خداوند دينش را كامل نكرده كتاب خدا را رد نموده و به آن كافر است ... .
 
آيا ارزش مقام امامت و موقعيت آن را در امت مى‏ دانند كه حق انتخاب امام را داشته باشند؟امامت منزلتى بالاتر و شأنى با عظمت ‏تر و مكانتى رفيع‏ تر و حدودى دقيق ‏تر و درونى عميق‏ تر از آن دارد كه مردم با عقل‏ هاى خود بدان برسند يا با نظريات خود بدان دست يابند يا بخواهند با انتخاب خود امامى براى خويش بپادارند ... .
 
انتخاب خدا و پيامبر و اهل ‏بيتش را كنار گذارده و به انتخاب خود روى آورده ‏اند، در حالى كه قرآن به آنان ندا داده است:
 
{{قرآن|وَ رَبُّكَ يَخلُقُ ما يَشاءُ وَ يَختارُ ما كان لَهُمُ الخِيَرَةُ}}<ref>قصص /  ۶۸ .</ref>:
 
«پروردگارت آنچه بخواهد خلق مى ‏كند و انتخاب مى ‏نمايد، براى مردم حق انتخاب و اختيارى نيست ...» ، و همچنين فرموده:
 
{{قرآن|ما كانَ لِمُؤمِنٍ وَ لا مُؤمِنَةٍ اِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسولُهُ اَمراً اَن يَكونَ لَهُمُ الخِيَرَةُ مِن اَمرِهِم}}<ref>احزاب /  ۳۶.</ref>:
 
«وقتى خدا و رسولش در مسئله‏ اى حكم كنند براى هيچ زن و مرد مسلمانى حق اختيار نمى ‏ماند» ...<ref>غيبت نعمانى: ص ۲۱۸ ح ۶ .</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
۱٬۶۲۶

ویرایش