۱۰٬۶۲۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
====اشياع امامانِ آتش==== | ====اشياع امامانِ آتش==== | ||
«اشياع» جمع «شيعه» بهمعناى «پيرو» شامل همه كسانى مىشود كه در طول [[تاریخ]] راه اصحاب سقیفه را پذيرفتهاند و در راه پيشبرد اهداف [[سقیفه]] گام برداشتند. اين عنوان محدوده زمانى و مكانى ندارد و تا آخرين روز دنيا ادامه خواهد يافت و در پرونده سقيفه نام همه پيروانشان ثبت خواهد شد.<ref>غدير در قرآن، ج۲، ص۱۴۱.</ref> | «اشياع» جمع «شيعه» بهمعناى «پيرو» شامل همه كسانى مىشود كه در طول [[تاریخ]] راه اصحاب سقیفه را پذيرفتهاند و در راه پيشبرد اهداف [[سقیفه]] گام برداشتند. اين عنوان محدوده زمانى و مكانى ندارد و تا آخرين روز دنيا ادامه خواهد يافت و در پرونده سقيفه نام همه پيروانشان ثبت خواهد شد.<ref>غدير در قرآن، ج۲، ص۱۴۱.</ref> | ||
====تحليل اعتقادى سوم==== | |||
نكته سوم در جمله «انَّهُمْ وَ انْصارَهُمْ...وَ لبئس مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ»، در كلمه «مُتَكَبِّرين» نهفته است. خداوند تعالى پس از آنكه تابوتى در چاه قعر جهنم را جايگاه ابدى آنان معرفى مى كند مى فرمايد: | |||
«چه بد جاى اقامتى دارند متكبران». بايد بدانيم كه چرا خداوند اين صفت را شاخص ترين حالت براى متكبرين ذكر مى كند؟ | |||
====الف) اصحاب صحيفه متكبران در برابر ذات الهى==== | |||
مى دانيم كه خداوند صفت جبار متكبر را به خود اختصاص داده، و احدى حق تكبر ورزيدن حتى نسبت به ساير همنوعان خود را ندارد. | |||
با اين سابقه اعتقادى، اگر كسى در برابر ذات الهى تكبر ورزد و با صداى بلند بگويد: «خدا چنين گفته ولى من چنين مى گويم»، و «حكم خدا چنين است و من آن را تغيير مى دهم»، و «هر كس به حكم خدا عمل كند او را مجازات مى كنم»، و امثال اينها كه بارها از اولى و دومى صادر شده است. | |||
چنين فردى را بايد بالاترين نمونه متكبّر دانست، و كمترين معناى چنين تكبرى كافر شدن به خداى متعال است. | |||
معروفترين نمونه چنين متكبرانى ابليس است كه خداوند در آيات متعددى از [[ارتباط غدیر با قرآن|قرآن]] تكبر او را با عبارات مختلف بيان مى فرمايد. در مواردى مى فرمايد: | |||
«وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاّ إِبْلِيسَ أَبى وَ اسْتَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ الْكافِرِينَ»<ref>بقره / ۳۴.</ref>: | |||
«آنگاه كه به ملائكه گفتيم در برابر آدم سجده كنيد. آنان سجده كردند مگر ابليس كه ابا كرد و تكبر نمود (و خود را بالا گرفت) و از كافرين بود». | |||
در آيه اى مى فرمايد: »قالَ يا إِبْلِيسُ ما مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِيَدَيَّ، أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعالِينَ»<ref>ص / ۷۵.</ref>: | |||
«خداوند فرمود: اى ابليس، چه چيز تو را مانع شد كه در برابر آنچه با يَدِ قدرت خويش خلق نموده ام سجده كنى؟ آيا خود را بالا گرفتى يا از بلند مرتبه گان بودى»؟! | |||
در آيه اى ديگر مى فرمايد: «قالَ فَاهْبِطْ مِنْها فَما يَكُونُ لَكَ أَنْ تَتَكَبَّرَ فِيها...»<ref>اعراف / ۱۳.</ref>: «خداوند فرمود: از آن مقام پايين رو، كه در آنجا حق ندارى تكبّر نمايى». | |||
اكنون پيامبر صلى الله عليه و آله اصحاب صحيفه را متكبّر در برابر ذات الهى مى خواند كه نمى خواهند در برابر فرامين آسمانى سر تسليم فرود آورند، و به اين درجه از تكبر اكتفا نكرده در برابر احكام الهى از پيش خود احكامى را جعل كردند و بدعت گذاردند. | |||
و باز در اين درجه متوقف نشدند و [[احکام]] الهی را تغيير دادند و آن را كم يا زياد نمودند؛ و بالاتر از آن تكبر را بدانجا رساندند كه عمل كنندگان به احكام خداوند را زدند و كشتند و تبعيد نمودند. | |||
با اذعان كامل مى توان گفت: حتى ابليس و فرعون هم به چنين تكبّرى راه نيافتند و تا اين حد پيش نرفتند. | |||
خدايا، تو را شكر كه ما را از انصار و اتباع و اشياع [[سقیفه]] قرار ندادى، و بار ديگر تو را شكر كه با نجات از اين امامان دعوت كننده به آتش در درک اسفل جهنم قرار نگرفتيم، و سپاسگزاريم كه از متكبرين نيستيم؛ بلكه از پيروان آل محمديم كه به امر خدا هدايت مى كنند و تسليم ترين بندگان در برابر تواند و ما را به اعلا درجه بهشت رهنمون اند. | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |