آیه ۲۹ نحل و غدیر

از ویکی غدیر
آیه ۲۹ نحل و غدیر
آیه ۲۹ نحل و غدیر
مشخصات آیه
نام سورهنحل
شماره آیه۲۹
جزء۱۴
محتوای آیه
مکان نزولمکه
موضوعنشان‌دادن جایگاه پیشوایان گمراهی از غدیر در جهنم
ترتیل آیه
0:17
ترجمه صوتی
0:14


آیه ۲۹ سوره نحل آیه‌ای در خطبه غدیر که پیامبر صلی الله علیه و آله با اتکا به آن جایگاه پیشوایان گمراهی نسبت به غدیر را در جهنم نشان داد.

موقعیت تاریخی استفاده از آیه ۲۹ سوره نحل چنین تصویر شده است: در قسمتی از خطبه غدير، پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه و آله لازم ديد كه مردم بدانند در معرض خطراتى عظيم قرار دارند که یکی از آنها پیروی از امامانی بود که موجب گمراهی می‌شوند. سپس بيزارى خود و خدا را از آنان پیشوایان گمراهی اعلام كرد و پايين‌ترين درجه جهنم را به آنان وعده داد.

در خطبه غدیر پيامبر صلى الله عليه و آله با تکیه بر آیه ۲۹ سوره نحل اصحاب صحيفه را متكبّر در برابر ذات الهى مى‏‌خواند؛ زیرا آنان نمى‌‏خواهند در برابر فرمان‌های آسمانى سر تسليم فرود آورند و به اين درجه از تكبر اكتفا نكرده در برابر احكام الهى از پيش خود احكامى را جعل كردند و بدعت می‌گذاردند. آنان باز در اين درجه متوقف نشدند و احکام الهی را تغيير دادند و آن را كم يا زياد نمودند. بالاتر از آن، تكبر را به آنجا رساندند كه عمل‌كنندگان به احكام خداوند را کشتند یا تبعید کردند

آیه‌ای مربوط به مناسبت‌های خاص در غدیر

با در نظر گرفتن اينكه غدير مراسم مفصلى در سه روز بوده، گذشته از آياتى كه مستقيماً در آن ايام نازل شده آياتى هم در ضمن كلام به‌صورت اشاره آمده و منظور از آنها بيان شده است. اين موارد در تفسير ۱۸ آيه آمده است.[۱]

از جمله اين آيات، آيه ۲۹ سوره نحل است: Ra bracket.png فَادْخُلُوا اَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدينَ فيها فَلِبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرينَ؛ پس، از درهاى دوزخ وارد شويد و در آن هميشه بمانيد، و حقاً كه چه بد است جايگاه متكبران La bracket.png.

آیه در متن خطبه

آیه ۱۴۵ سوره نساء در متن خطبه غدیر چنین گزارش شده است: «مَعاشِرَ النّاسِ، انَّهُمْ وَ انْصارَهُمْ وَ اتْباعَهُمْ وَ اشْياعَهُمْ فِى الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلبئس مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ ... الا انَّهُمْ اصْحابُ الصَّحيفَةِ؛ اى مردم، امامانى كه مردم را به آتش جهنم دعوت مى‏‌كنند، و ياران و تابعان و پيروانشان در پايين‌‏ترين درجه آتش جهنم جاى دارند و چه بد است اقامتگاه متكبران ... . بدانيد كه آنان اصحاب صحیفه‌اند».[۲]

موقعيت تاريخى استفاده از آیه

موقعیت تاریخی استفاده از آیه ۲۹ سوره نحل چنین تصویر شده است: در قسمتی از بخش ششم خطبه غدير، پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه و آله لازم ديد كه مردم بدانند در معرض خطراتى عظيم قرار دارند كه در چند جهت رخ خواهند داد: يكى بازگشت از اسلام و ديگرى احساس غرور از مسلمانى و سومى پیروی از امامانی بود که موجب گمراهی می‌شوند بود. 

پيامبر صلى الله عليه و آله آيه ۴۱ سوره قصص را شاهد قرار داد و با تضمين اين آيه در كلام خود فرمود: «اى مردم، به‌زودى بعد از من امامانى خواهند بود كه به آتش دعوت مى‏‌كنند و روز قيامت كمک نمى‌‏شوند». سپس بيزارى خود و خدا را از آنان پیشوایان گمراهی اعلام كرد و پايين‌ترين درجه جهنم را به آنان وعده داد. حضرت اين مطلب را با استناد به دو آيه قرآن بيان كرد: يكى آيه ۱۴۵ سوره نساء و ديگری آيه ۲۹ سوره نحل.[۳]

تحليل اعتقادى آیه

از آمدن آیه ۲۹ سوره نحل در متن خطبه غدیر چند تحلیل اعتقادی ارائه شده است:

تحليل اعتقادى اول: انصار، اتباع و اشیاع امامان آتش

اين مفاهیم قرآنى غدير، سه نقطه حساس در بردارد كه با توجه به جمله قبل و آخر اين جمله، درباره اصحاب صحيفه ملعونه ‏است كه امامان دعوت‌كننده مردم به آتش‏ هستند.[۴] در این قسمت از خطبه سه عبارت «انصار»، «اتباع» و «اشياع» در كنار رهبران آتش آمده است؛ اما اینان چه کسانی هستند:

انصار امامانِ آتش

انصار يعنى ياران و دست‌اندركارانى كه در روزهاى غصب خلافت به يارى ابوبکر و عمر شتافتند. اگر آنان نبودند، بدون شک مجريان سقيفه كارى از پيش نمى‌‏بردند. روزى كه بر در خانه على و فاطمه‏ عليهما السلام براى گرفتن بیعت آمدند چهار هزار نفر مسلح در كوچه‏ هاى مدینه آماده بودند كه اگر مهاجمين با مشكلى رو به رو شدند به عنوان كمک بيايند.[۵] آنگاه كه عمر فرياد زد: «هيزم بياوريد تا خانه را با اهلش آتش بزنم»، در کتاب سلیم بن قیس آمده که عده‌‏اى بسته‏‌هاى هيزم را حمل كردند تا بر در خانه فاطمه ‏عليها السلام چيدند.[۶] آنگاه كه عمر آمد تا هيزم‌‏ها را آتش بزند چه بسيار افرادی كه آتش‌بيار معركه بودند و نامشان در تاریخ ثبت نشده است.[۷] او با لگد در را شكست و بقيه در پى او بى‌اجازه به خانه وحى يورش آوردند. اين افراد چه كسانى بودند؟ على بن ابى‏‌طالب‏ عليه السلام را چهل نفر براى بیعت مى‏‌بردند اين افراد چه كسانى بودند؟[۸]

آنگاه كه فدک را غصب كردند همين گروه بودند كه راضى نبودند اين سرزمين در دست فاطمه‏ عليها السلام باشد و در پی سهم‌بردن از آن بودند؛ در این قضیه كار به جايى رسيد كه آن حضرت خطابه بلند خويش را ايراد فرمود و از هم‌يارى مردم با ظالمان شكايت کرد.[۹] بايد اذعان داشت كه وقتى كسى ياور ابوبكر و عمر شد پس در نتیجه بر ضد اميرالمؤمنين و صديقه كبرى‏ عليهما السلام  قيام كرده است. اين درجه نهایی يارى بر ضد خداوند است. چنین افرادی بايد در انتظار بدترين سزاى الهى باشند.[۱۰]

اتباع امامانِ آتش

«اتباع» به‌معناى تابعان کسانی هستند كه نگذاشتند اين آتشِ برافروخته بر ضد اهل ‏بيت‏ عليهم السلام خاموش شود. آنان کسانی هستند که اين راه را زنده نگاه داشتند و نسل‌هاى بعدى مسلمانان را به آن سو كشاندند؛ همچون تابعين واقعى پيامبر صلى الله عليه و آله كه نگذاشتند چراغ اسلام در نسل‏‌هاى بعدى خاموش شود. اتباع عمر پس از او نقشه بسيار دقيقى اجرا كردند تا عثمان خلافت را به دست بگیرد و گفتمان سقیفه ده سال ديگر به حيات خود ادامه داد. تا زمانی که مردم به اميرالمؤمنين ‏عليه السلام رجوع کردند و خلافت ظاهری امیرالمؤمنین ‏علیه السلام آغاز شد.

در اين روزگار كه ممکن بود گفتمان سقيفه دچار فراموشی شود، عده‌‏اى از تابعان سقیفه به شام رفتند و در کنار معاویة بن ابوسفیان علیه گفتمان غدیر جنگیدند. عده‌‏اى ديگر در بصره، در کنار دختر یکی از اصحاب سقیفه، و طلحه از امضاكنندگان صحیفه ملعونه دوم رو به روی غدیر ایستادند.

در همين حال در حکومت على ‏عليه السلام، نفوذ تابعان سقيفه به‌حدى بود كه علناً بدعت‏‌هاى عمر را اجرا می‌كردند و اگر حضرت مانعشان می‌‏شد، اعتراض می‌کردند و حضرت را واردار می کردند که از مخالفت دست بردارد. برای نمونه، روزى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در کوفه به امام حسن‏ علیه السلام دستور داد تا بين مردم اعلام كند که نماز تراویح بدعت عمر و ممنوع است. مردم با شنيدن این دستور اعتراض کردند. وقتى امام حسن‏ عليه السلام نزد اميرالمؤمنين ‏عليه السلام بازگشت، حضرت پرسيد: اين صدا چيست؟ عرض كرد: يا اميرالمؤمنين، مردم فرياد مى‏‌زنند: اى عمر، به فرياد ما برس! اميرالمؤمنين‏ عليه السلام فرمود: برو و به مردم بگو: نمازتان را بخوانيد.[۱۱]

اشياع امامانِ آتش

«اشياع» جمع «شيعه» به‌معناى «پيرو» شامل همه كسانى مى‌‏شود كه در طول تاریخ راه اصحاب سقیفه را پذيرفته‌اند و در راه پيشبرد اهداف سقیفه گام برداشتند. اين عنوان محدوده زمانى و مكانى ندارد و تا آخرين روز دنيا ادامه خواهد يافت و در پرونده سقيفه نام همه پيروانشان ثبت خواهد شد.[۱۲]

تحليل اعتقادى دوم: اصحاب صحيفه متكبران در برابر ذات الهى

نکته اعتقادی دیگر در آیه ۲۹ سوره نحل در عبارت «مُتَكَبِّرين» نهفته است. خداوند تعالى پس از آنكه تابوتى در چاه قعر جهنم را جايگاه ابدى سران صحیفه معرفى مى‏‌كند[۱۳] مى‌‏فرمايد: «چه بد جاى اقامتى دارند متكبران». درباره اینکه چرا خداوند چنین جایگاهی برای متکبران قرار داده و چه ارتباطی بین تکبر و اصحاب صحیفه وجود دارد چنین باید گفت:

خداوند صفت جبار متكبر را به خود اختصاص داده و احدى حق تكبر ورزيدن حتى نسبت به ساير هم‌نوعان خود را ندارد. با اين سابقه اعتقادى، اگر كسى در برابر ذات الهى تكبر ورزد و بگويد: «خدا چنين گفته، ولى من چنين مى‌گويم» و «حكم خدا چنين است و من آن را تغيير مى‌‏دهم»، و «هر كس به حكم خدا عمل كند او را مجازات مى‌كنم» و...، چنين فردى را بايد بالاترين نمونه انسان متكبّر دانست. كمترين معناى چنين تكبرى كافر شدن به خداى متعال است.

معروف‌‏ترين نمونه چنين متكبرانى ابليس است كه خداوند در آيات متعددى از قرآن تكبر او را با عبارات مختلف بيان می‌کند. در این قسمت خطبه غدیر هم پيامبر صلى الله عليه و آله اصحاب صحيفه را متكبّر در برابر ذات الهى مى‏‌خواند؛ زیرا آنان نمى‌‏خواهند در برابر فرمان‌های آسمانى سر تسليم فرود آورند و به اين درجه از تكبر اكتفا نكرده در برابر احكام الهى از پيش خود احكامى را جعل كردند و بدعت می‌گذاردند. آنان باز در اين درجه متوقف نشدند و احکام الهی را تغيير دادند و آن را كم يا زياد نمودند. بالاتر از آن، تكبر را به آنجا رساندند كه عمل‌كنندگان به احكام خداوند را کشتند یا تبعید کردند؛ حدی از تکبر که حتى ابليس و فرعون هم به آن درجه نرسیدند.[۱۴]

پانویس

  1. غدير در قرآن، ج۲، ص۹۳.
  2. اسرار غدير، ص۱۴۹، بخش۶.
  3. واقعه قرآنى غدير، ص۹۶؛ سخنرانى استثنائى غدير، ص۱۷۹-۱۸۶؛ غدير در قرآن، ج۲، ص۱۳۷.
  4. برای اطلاع مفصل از اصحاب صحیفه نگاه کنید: غدير در قرآن، ج۱، ص۱۲۹؛ غدير در قرآن، ج۲، ص۱۲۳.
  5. بحارالانوار، ج۲۸، ص۲۰۲.
  6. كتاب سليم بن قیس الهلالی، ص۳۶.
  7. بحارالانوار، ج۲۸، ص۳۳۹.
  8. بحارالانوار، ج۲۸، ص۲۷۰؛ بحارالانوار، ج۲۸، ص۲۸۳.
  9. بحارالانوار، ج۲۹، ص۲۴۳.
  10. غدير در قرآن، ج۲، ص۱۴۰.
  11. تهذيب الاحكام، ج۳، ص۷۷-۷۸، ح۲۲۷.
  12. غدير در قرآن، ج۲، ص۱۴۱.
  13. بحارالانوار، ج۸، ص۳۱۵-۳۱۶.
  14. غدير در قرآن، ج۲، ص۱۴۵-۱۴۶.

منابع

  • اسرار غدیر؛ محمدباقر انصاری، تهران: نشر تک، ۱۳۸۴ش.
  • بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
  • تهذیب الاحکام؛ محمد بن حسن طوسی، تحقیق: علی‌اکبر غفاری، تهران: نشر صدوق، ۱۴۱۷ق.
  • سخنرانی استثنائی غدیر؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۶ش.
  • غدیر در قرآن، قرآن در غدیر؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش.
  • کتاب سلیم بن قیس الهلالی؛ سلیم بن قیس هلالی، تحقیق: علاء‌الدین موسوی، تهران: مؤسسة البعثة (قسم الدراسات الإسلامية)، ۱۴۰۷ق.
  • واقعه قرآنی غدیر: گزارش سفر یک‌ماهه پیامبر برای اعلان ولایت در سایه آیات قرآنی؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۶ش.