۴٬۴۷۹
ویرایش
جز (removed Category:قرآن و غدیر using HotCat) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== | == برخورد مسلمانان با غدیر مشابه برخورد قوم حضرت موسی علیه السلام با او == | ||
نحوه برخورد اکثریت با حقیقت غدیر مشابه برخورد قوم موسی علیه السلام با او دانسته شده است: [[موسی علیه السلام|حضرت موسی علیه السلام]] مسايل مختلفى با قوم خود داشت كه آنان در هر يک سقوط ارزش [[اکثریت]] را بيشتر به نمايش مىگذاشتند، تا آنجا كه به مردم فرمودند:{{قرآن|يا قَوْمِ لِمَ تُؤْذُونَنِى وَ قَدْ تَعْلَمُونَ أَنِّى رَسُولُ اللَّه إِلَيْكُمْ|ترجمه=اى قوم، چرا مرا اذيت میكنيد در حالى كه میدانيد من فرستاده خدا بهسوى شمايم|سوره=صف|آیه=۵}}. | |||
يكى از آن مراحل حساس اين بود كه بعد از آن همه تلاشِ حضرت موسى عليه السلام براى اصلاح ساختار اعتقادى بنىاسرائيل، به مجرد مشاهده بتپرستان تقاضاى بت كردند: {{قرآن|وَ جاوَزْنا بِبَنِى إِسْرائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلى قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلى أَصْنامٍ لَهُمْ، قالُوا يا مُوسَى اجْعَلْ لَنا إِلهاً كَما لَهُمْ آلِهَةٌ قالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ|ترجمه=بنىاسرائيل را از دريا عبور داديم آنان به قومى رسيدند كه در برابر بتان كُرنش مىكردند. گفتند: اى موسى، براى ما هم خدايى (بُتى) قرار ده همانگونه كه آنان بتهايى دارند؛ فرمود شما قومى هستيد كه جهل مىورزيد|سوره=اعراف|آیه=۱۳۸}}. | |||
يكى از آن مراحل حساس اين بود كه بعد از آن همه تلاشِ حضرت موسى عليه السلام براى ساختار اعتقادى | |||
مسئله عِجل(گوساله) و [[سامری]] مرحله عجيب ترى بود كه نشان داد مردم با غیبت پيامبرانشان چگونه باطن خود را بروز مى دهند و اين [[اکثریت|اکثریتِ]] به ظاهر تسلیمِ اوامر خدا و رسول، چگونه به طور ناگهانى به كفر باز مى گردند: | مسئله عِجل(گوساله) و [[سامری]] مرحله عجيب ترى بود كه نشان داد مردم با غیبت پيامبرانشان چگونه باطن خود را بروز مى دهند و اين [[اکثریت|اکثریتِ]] به ظاهر تسلیمِ اوامر خدا و رسول، چگونه به طور ناگهانى به كفر باز مى گردند: | ||
خط ۵۸: | خط ۳۲: | ||
قرآن اين صحنه را از قول هارون چنين نقل مى كند: «قالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِى وَ كادُوا يَقْتُلُونَنِى، فَلا تُشْمِتْ بِىَ الْأَعْداءَ وَ لا تَجْعَلْنِى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ»<ref>اعراف / ۱۵۰.</ref>: | قرآن اين صحنه را از قول هارون چنين نقل مى كند: «قالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِى وَ كادُوا يَقْتُلُونَنِى، فَلا تُشْمِتْ بِىَ الْأَعْداءَ وَ لا تَجْعَلْنِى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ»<ref>اعراف / ۱۵۰.</ref>: | ||
«هارون گفت: اى پسر مادرم، اين قوم مرا خوار كردند و ضعيف شمردند و نزديک بود مرا بكشند، پس دشمنان را بر من شاد مكن و مرا با قوم ظالم قرار مده». | «هارون گفت: اى پسر مادرم، اين قوم مرا خوار كردند و ضعيف شمردند و نزديک بود مرا بكشند، پس دشمنان را بر من شاد مكن و مرا با قوم ظالم قرار مده».<ref>غدير در قرآن، ج۲، ص۲۸۷-۳۰۱.</ref> | ||
==تشابه عيد غدير و اعياد بنى اسرائيل<ref> اسرار غدير: ص ۲۳۲.</ref>== | ==تشابه عيد غدير و اعياد بنى اسرائيل<ref> اسرار غدير: ص ۲۳۲.</ref>== |