۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۷۷: | خط ۱۷۷: | ||
'''۱۶-'''غير عادى بودن غدير براى انبياءعليهم السلام | '''۱۶-'''غير عادى بودن غدير براى انبياءعليهم السلام | ||
پيامبران الهى اخبار عالم را از منبع اصلى آن يعنى [[خزانه]] غيب الهى و وحى دريافت مى كنند. آنان وقتى دستور عيد گرفتن روز غديرى را كه هنوز نيامده از خدا مى شنوند، به خوبى متوجه غير عادى بودن آن مى شوند و عظمت فوق العاده آن را دريافت مى كنند.امام صادق عليه السلام در اين باره مى فرمايد: شايد گمان كنى كه خداوند روزى با حرمت تر از روز غدير خلق كرده است! نه به خدا قسم، نه به خدا قسم، نه به خدا قسم! <ref>عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۲۱۵.</ref> | پيامبران الهى اخبار عالم را از منبع اصلى آن يعنى [[خزانه]] غيب الهى و وحى دريافت مى كنند. آنان وقتى دستور عيد گرفتن روز غديرى را كه هنوز نيامده از خدا مى شنوند، به خوبى متوجه غير عادى بودن آن مى شوند و عظمت [[فوق العاده]] آن را دريافت مى كنند.امام صادق عليه السلام در اين باره مى فرمايد: شايد گمان كنى كه خداوند روزى با حرمت تر از روز غدير خلق كرده است! نه به خدا قسم، نه به خدا قسم، نه به خدا قسم! <ref>عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۲۱۵.</ref> | ||
همچنين امام | همچنين امام صادق عليه السلام مى فرمايد: خداوند هيچ پيامبرى نفرستاده مگر آنكه اين روز را عيد گرفته و حرمت آن را نگه داشته است. <ref>عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۲۱۴.</ref> | ||
'''۱۷-'''غير عادى بودن غدير براى ملائكه | |||
امام | ملائكه در آسمان ها هيچ جشن سالانه اى جز غدير ندارند! يعنى عجيب ترين و غير عادى ترين واقعه اى كه براى يادبودش جشن مى گيرند عيد ولايت است.امام صادق عليه السلام از اهداى هدايا توسط ملائكه در مراسم غدير خبر داده مى فرمايد:روز غدير نزد اهل آسمان مشهورتر از اهل زمين است. خداوند تعالى در بهشت قصرى خلق فرموده كه بناى آن خشتى از نقره و خشتى از طلاست. در آن قصر صد هزار اتاق سرخ رنگ و صد هزار خيمه سبز رنگ وجود دارد و خاك آن از [[مشک]] و [[عنبر]] است.در آن قصر چهار نهر جارى است: نهرى از شراب و نهرى از آب و نهرى از شير و نهرى از عسل. در كناره هاى اين نهرها درختانى از انواع ميوه ها قرار دارد، و بر آن درختان [[طيورى]] هستند كه بدنهاى آنها از [[لؤلؤ]] و بال هايشان از ياقوت است و به انواع صداها مى خوانند. | ||
روز غدير كه فرا مىرسد اهل آسمانها وارد اين قصر مى شوند و تسبيح و [[تقديس]] و [[تهليل]] مى گويند. آن پرندگان هم به پرواز در مى آيند و خود را به آب مىزنند، و سپس در آن مشك و عنبر مى غلطند. آنگاه كه ملائكه جمع شدند بار ديگر به پرواز در مى آيند و آن عطرها را بر آنان مى پاشند.ملائكه در روز غدير«نثار فاطمه عليها السلام» نثار فاطمه عليها السلام همان ميوه هاى [[درخت طوبى]] است كه در [[شب زفاف]] حضرت، به امر الهى از آن درخت در آسمانها پخش شد و ملائكه آنها را به عنوان يادگار برداشتند. را به يكديگر هديه مى دهند. وقتى آخرين ساعات روز غدير فرا مى رسد ندا مى آيد: به مراتب و درجات خود برگرديد كه به حرمت محمد و على عليهما السلام تا سال آينده در چنين روزى، از لغزش و خطر در امان خواهيد بود.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۳. عوالم العلوم : ج ۳ / ۱۵ ص ۲۲۱.</ref>'''۱۸-'''غدير روز نتيجه گيرى پيامبرصلى الله عليه وآله از رسالت | |||
غدير نتيجه گيرى از رسالتى بود كه پيامبرصلى الله عليه وآله بيست و سه سال در راه آن زحمت كشيد. پس غدير براى پيامبرصلى الله عليه وآله، و پيامبرصلى الله عليه وآله براى غدير، و هر دو بر محور خدا بودند. امام صادق عليه السلام مراحل رسالت پيامبرصلى الله عليه وآله در ابلاغ پيام غدير را چنين بيان مى فرمايد:خداوند عزوجل به پيامبرش فرمود«فَاِذا فَرَغتَ فَانصَب وَ اِلى رَبِّكَ فَارغَب»:«آنگاه كه فراغت يافتى منصوب كن و به سوى پروردگارت رغبت نما»؛ منظور اين است: آنگاه كه فراغت يافتى عَلَم و علامت خود را نصب كن و وصيتت را معرفى نما و فضيلت او علناً بيان كن.آنگاه كه از حجةالوداع باز مىگشت آيه «يا اَيُّهَا الرَّسولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَيكَ مِن رَبِّكَ ...»نازل شد. حضرت مردم را ندا داد تا جمع شدند و فرمود: مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلِىٌّ مَولاهُ، اللّهُمَّ والِ مَن والاهُ وَ عادِ مَن عاداهُ. <ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۴ ح ۷.</ref> | |||
'''۱۹-''' افضليت غدير بين سه عيد رسمى | |||
در | در زمانه اى بعد از غدير كه دوران سياه معاويه و بنى اميه پيش آمد، رسميت عيد غدير زير خاكهاى سقيفه دفن شد، تا روزگار امام صادق عليه السلام كه با انقراض بنى اميه و قبل از قدرت گرفتن بنى عباس حضرت توانست بار ديگر به احياى رسميت غدير بپردازد.آن حضرت از يك سو اهميت سُرور در اين روز را مطرح كرد و فرمود: روز غدير، روز شريف و عظيمى است ... . اين روز، روزِ عيد و شادى و سرور است. <ref>عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۲۱۳. اليقين: ص ۳۷۲ باب ۱۳۲.</ref>از سوى ديگر عيد الهى بودن اين روز را بيان كرده فرمود: روز غدير خم روزى است كه خداوند آن را براى شيعيان و محبين ما عيد قرار داده است. <ref>عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۲۱۳.</ref>سپس عنوانِ بزرگترين عيد الهى را براى غدير به ميان آورد و فرمود: عيد غدير عيد اللَّه اكبر (يعنى عيد بزرگ خداوند) است.<ref>عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۲۱۱.</ref>نهايتاً افضليت غدير را بر ساير اعياد رسمى اسلام مطرح كرده فرمود: عيد غدير خم از عيد فطر و قربان و روز جمعه و روز عرفه افضل است، و نزد خداوند منزلت والاترى دارد.<ref>عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۲۱۲ ۲۱۱ ۲۱۰.</ref> | ||
'''۲۰-'''در سفر مكه كنار بركه غدير | |||
همزمان با انقراض بنى اميه و در اوايل حكومت بنى عباس - يعنى صد و بيست سال از واقعه غدير گذشته - در يك فاصله زمانى فرصت مناسبى پيش آمد تا امام صادق عليه السلام به غدير بيايد؛ و موقعيت هاى جغرافيايى واقعه را براى آيندگان تاريخ بازگو كند و احياى فكرى غدير را با احياى مسجد آن بياميزد. | |||
در سفر حج و راه مدينه تا مكه و عبور از غدير، امام معصوم عليه السلام از پايگاه امامت غدير در حال عبور بود. فرصتِ كاملاً حساسى است تا ناگفته هايى از غدير براى آنان كه فقط گوشه هايى از واقعه را شنيده اند ترسيم شود؛ آن هم با نشان دادن موقعيت هاى اتفاقاتى كه در آنجا افتاده است.ماجرا هنگامى بود كه امام صادق عليه السلام شخصاً به غدير آمد و توضيحات دقيقى از موقعيت جغرافيايى غدير را بيان فرمود و جاى جاى اتفاقات رخ داده را نشان داد. حسان جَمّال مى گويد:امام صادق عليه السلام را از مدينه به مكه مى بردم. پس از طى ۲۰۰ كيلومتر از مدينه به مسجد غدير رسيديم. حضرت به بازسازى صحنه غدير پرداخته و نگاهى به سمت چپ آن كرد و فرمود: آنجا جاى پاى پيامبرصلى الله عليه وآله است آنگاه كه فرمود: «مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلِىٌّ مَولاهُ». سپس حضرت به سمت ديگر مسجد نگاهى كرد و فرمود: آنجا خيمه ابوبكر و عمر و سالم مولى ابى حذيفه و ابوعبيده جرّاح است كه پيامبرصلى الله عليه وآله را مسخره مى كردند و درباره آنان آيه اى نازل شد.سپس صحنه اى از حركات منافقين در مجلس ۱۲۰۰۰۰ نفرى خطابه غدير را مطرح كرد و فرمود: آنگاه كه پيامبرصلى الله عليه وآله را ديدند كه دستان على عليه السلام را بلند كرده به يكديگر گفتند: چشمانش را بنگريد كه چگونه مىگردد گويا چشم ديوانه است! جبرئيل هم با اين آيه نازل شد:«وَ اِن يَكادُ الَّذينَ كَفَروا لَيُزلِقونَكَ بِاَبصارِهِم لَمّا سَمِعوا الذِّكرَ وَ يَقولونَ اِنَّهُ لَمَجنونٌ، وَ ما هُوَ اِلاّ ذِكرٌ لِلعالَمينَ» :«كسانى كه كافر شدند آنگاه كه ذكر را مى شنوند از روى غضب نگاه هاى تندى به تو مى كنند و مى گويند: او ديوانه است، ولى آن جز ذكرى براى جهانيان نيست». <ref>كافى: ج ۴ ص ۵۶۶ ح ۲. اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۶ ح ۶۷ ، ص ۲۱ ح ۸۷ . بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۷۲ ح ۵۵ و ج ۱۰۰ ص ۲۲۵ ح ۲۱.</ref> | |||