پرش به محتوا

امام صادق علیه السلام و تبلیغ غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۷۷: خط ۱۷۷:
'''۱۶-'''غير عادى بودن غدير براى انبياءعليهم السلام
'''۱۶-'''غير عادى بودن غدير براى انبياءعليهم السلام


پيامبران الهى اخبار عالم را از منبع اصلى آن يعنى [[خزانه]] غيب الهى و وحى دريافت مى‏ كنند. آنان وقتى دستور عيد گرفتن روز غديرى را كه هنوز نيامده از خدا مى‏ شنوند، به خوبى متوجه غير عادى بودن آن مى ‏شوند و عظمت فوق ‏العاده آن را دريافت مى ‏كنند.امام صادق‏ عليه السلام در اين باره مى ‏فرمايد: شايد گمان كنى كه خداوند روزى با حرمت ‏تر از روز غدير خلق كرده است! نه به خدا قسم، نه به خدا قسم، نه به خدا قسم! <ref>عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۲۱۵.</ref>
پيامبران الهى اخبار عالم را از منبع اصلى آن يعنى [[خزانه]] غيب الهى و وحى دريافت مى‏ كنند. آنان وقتى دستور عيد گرفتن روز غديرى را كه هنوز نيامده از خدا مى‏ شنوند، به خوبى متوجه غير عادى بودن آن مى ‏شوند و عظمت [[فوق ‏العاده]] آن را دريافت مى ‏كنند.امام صادق‏ عليه السلام در اين باره مى ‏فرمايد: شايد گمان كنى كه خداوند روزى با حرمت ‏تر از روز غدير خلق كرده است! نه به خدا قسم، نه به خدا قسم، نه به خدا قسم! <ref>عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۲۱۵.</ref>
همچنين امام صادق‏عليه السلام مى‏فرمايد: خداوند هيچ پيامبرى نفرستاده مگر آنكه اين روز را عيد گرفته و حرمت آن را نگه داشته است.××× 2 عوالم العلوم: ج / 15 ص 214. ×××
همچنين امام صادق‏ عليه السلام مى ‏فرمايد: خداوند هيچ پيامبرى نفرستاده مگر آنكه اين روز را عيد گرفته و حرمت آن را نگه داشته است. <ref>عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۲۱۴.</ref>
17-  غير عادى بودن غدير براى ملائكه


ملائكه در آسمان‏ها هيچ جشن سالانه‏اى جز غدير ندارند! يعنى عجيب‏ترين و غير عادى‏ترين واقعه‏اى كه براى يادبودش جشن مى‏گيرند عيد ولايت است.
'''۱۷-'''غير عادى بودن غدير براى ملائكه


امام صادق‏عليه السلام از اهداى هدايا توسط ملائكه در مراسم غدير خبر داده مى‏فرمايد:
ملائكه در آسمان‏ ها هيچ جشن سالانه ‏اى جز غدير ندارند! يعنى عجيب‏ ترين و غير عادى‏ ترين واقعه ‏اى كه براى يادبودش جشن مى‏ گيرند عيد ولايت است.امام صادق ‏عليه السلام از اهداى هدايا توسط ملائكه در مراسم غدير خبر داده مى‏ فرمايد:روز غدير نزد اهل آسمان مشهورتر از اهل زمين است. خداوند تعالى در بهشت قصرى خلق فرموده كه بناى آن خشتى از نقره و خشتى از طلاست. در آن قصر صد هزار اتاق سرخ رنگ و صد هزار خيمه سبز رنگ وجود دارد و خاك آن از [[مشک]] و [[عنبر]] است.در آن قصر چهار نهر جارى است: نهرى از شراب و نهرى از آب و نهرى از شير و نهرى از عسل. در كناره‏ هاى اين نهرها درختانى از انواع ميوه ‏ها قرار دارد، و بر آن درختان [[طيورى]] هستند كه بدن‏هاى آنها از [[لؤلؤ]] و بال‏ هايشان از ياقوت است و به انواع صداها مى ‏خوانند.


روز غدير كه فرا مى‏رسد اهل آسمان‏ها وارد اين قصر مى‏ شوند و تسبيح و [[تقديس]] و [[تهليل]] مى ‏گويند. آن پرندگان هم به پرواز در مى ‏آيند و خود را به آب مى‏زنند، و سپس در آن مشك و عنبر مى‏ غلطند. آنگاه كه ملائكه جمع شدند بار ديگر به پرواز در مى‏ آيند و آن عطرها را بر آنان مى ‏پاشند.ملائكه در روز غدير«نثار فاطمه‏ عليها السلام» نثار فاطمه ‏عليها السلام همان ميوه ‏هاى [[درخت طوبى]] است كه در [[شب زفاف]] حضرت، به امر الهى از آن درخت در آسمان‏ها پخش شد و ملائكه آنها را به عنوان يادگار برداشتند. را به يكديگر هديه مى‏ دهند. وقتى آخرين ساعات روز غدير فرا مى ‏رسد ندا مى ‏آيد: به مراتب و درجات خود برگرديد كه به حرمت محمد و على ‏عليهما السلام تا سال آينده در چنين روزى، از لغزش و خطر در امان خواهيد بود.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۳. عوالم العلوم : ج ۳  / ۱۵ ص ۲۲۱.</ref>'''۱۸-'''غدير روز نتيجه ‏گيرى پيامبرصلى الله عليه وآله از رسالت


روز غدير نزد اهل آسمان مشهورتر از اهل زمين است. خداوند تعالى در بهشت قصرى خلق فرموده كه بناى آن خشتى از نقره و خشتى از طلاست. در آن قصر صد هزار اتاق سرخ رنگ و صد هزار خيمه سبز رنگ وجود دارد و خاك آن از مشك و عنبر است.
غدير نتيجه ‏گيرى از رسالتى بود كه پيامبرصلى الله عليه وآله بيست و سه سال در راه آن زحمت كشيد. پس غدير براى پيامبرصلى الله عليه وآله، و پيامبرصلى الله عليه وآله براى غدير، و هر دو بر محور خدا بودند. امام صادق‏ عليه السلام مراحل رسالت پيامبرصلى الله عليه وآله در ابلاغ پيام غدير را چنين بيان مى ‏فرمايد:خداوند عزوجل به پيامبرش فرمود«فَاِذا فَرَغتَ فَانصَب وَ اِلى رَبِّكَ فَارغَب»:«آنگاه كه فراغت يافتى منصوب كن و به سوى پروردگارت رغبت نما»؛ منظور اين است: آنگاه كه فراغت يافتى عَلَم و علامت خود را نصب كن و وصيتت را معرفى نما و فضيلت او علناً بيان كن.آنگاه كه از حجةالوداع باز مى‏گشت آيه «يا اَيُّهَا الرَّسولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَيكَ مِن رَبِّكَ ...»نازل شد. حضرت مردم را ندا داد تا جمع شدند و فرمود: مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلِىٌّ مَولاهُ، اللّهُمَّ والِ مَن والاهُ وَ عادِ مَن عاداهُ. <ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۴ ح ۷.</ref>


'''۱۹-''' افضليت غدير بين سه عيد رسمى


در آن قصر چهار نهر جارى است: نهرى از شراب و نهرى از آب و نهرى از شير و نهرى از عسل. در كناره‏هاى اين نهرها درختانى از انواع ميوه‏ها قرار دارد، و بر آن درختان طيورى هستند كه بدن‏هاى آنها از لؤلؤ و بال‏هايشان از ياقوت است و به انواع صداها مى‏خوانند.
در زمان‏ه اى بعد از غدير كه دوران سياه معاويه و بنى‏ اميه پيش آمد، رسميت عيد غدير زير خاك‏هاى سقيفه دفن شد، تا روزگار امام صادق‏ عليه السلام كه با انقراض بنى ‏اميه و قبل از قدرت گرفتن بنى ‏عباس حضرت توانست بار ديگر به احياى رسميت غدير بپردازد.آن حضرت از يك سو اهميت سُرور در اين روز را مطرح كرد و فرمود: روز غدير، روز شريف و عظيمى است ... . اين روز، روزِ عيد و شادى و سرور است. <ref>عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۲۱۳. اليقين: ص ۳۷۲ باب ۱۳۲.</ref>از سوى ديگر عيد الهى بودن اين روز را بيان كرده فرمود: روز غدير خم روزى است كه خداوند آن را براى شيعيان و محبين ما عيد قرار داده است. <ref>عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۲۱۳.</ref>سپس عنوانِ بزرگ‏ترين عيد الهى را براى غدير به ميان آورد و فرمود: عيد غدير عيد اللَّه اكبر (يعنى عيد بزرگ خداوند) است.<ref>عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۲۱۱.</ref>نهايتاً افضليت غدير را بر ساير اعياد رسمى اسلام مطرح كرده فرمود: عيد غدير خم از عيد فطر و قربان و روز جمعه و روز عرفه افضل است، و نزد خداوند منزلت والاترى دارد.<ref>عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۲۱۲ ۲۱۱ ۲۱۰.</ref>


روز غدير كه فرا مى‏رسد اهل آسمان‏ها وارد اين قصر مى‏شوند و تسبيح و تقديس و تهليل مى‏گويند. آن پرندگان هم به پرواز در مى‏آيند و خود را به آب مى‏زنند، و سپس در آن مشك و عنبر مى‏غلطند. آنگاه كه ملائكه جمع شدند بار ديگر به پرواز در مى‏آيند و آن عطرها را بر آنان مى‏پاشند.


'''۲۰-'''در سفر مكه كنار بركه غدير


ملائكه در روز غدير »نثار فاطمه‏عليها السلام«××× 1 نثار فاطمه‏عليها السلام همان ميوه‏هاى درخت طوبى است كه در شب زفاف حضرت، به امر الهى از آن درخت در آسمان‏ها پخش شد و ملائكه آنها را به عنوان يادگار برداشتند. بحار الانوار: ج 43 ص 109. ××× را به يكديگر هديه مى‏دهند. وقتى آخرين ساعات روز غدير فرا مى‏رسد ندا مى‏آيد: به مراتب و درجات خود برگرديد كه به حرمت محمد و على‏عليهما السلام تا سال آينده در چنين روزى، از لغزش و خطر در امان خواهيد بود.××× 2 بحار الانوار: ج 37 ص 163. عوالم العلوم : ج 3  / 15 ص 221. ×××
همزمان با انقراض بنى‏ اميه و در اوايل حكومت بنى‏ عباس -  يعنى صد و بيست سال از واقعه غدير گذشته -  در يك فاصله زمانى فرصت مناسبى پيش آمد تا امام صادق‏ عليه السلام به غدير بيايد؛ و موقعيت‏ هاى جغرافيايى واقعه را براى آيندگان تاريخ بازگو كند و احياى فكرى غدير را با احياى مسجد آن بياميزد.


در سفر حج و راه مدينه تا مكه و عبور از غدير، امام معصوم‏ عليه السلام از پايگاه امامت غدير در حال عبور بود. فرصتِ كاملاً حساسى است تا ناگفته‏ هايى از غدير براى آنان كه فقط گوشه‏ هايى از واقعه را شنيده‏ اند ترسيم شود؛ آن هم با نشان دادن موقعيت‏ هاى اتفاقاتى كه در آنجا افتاده است.ماجرا هنگامى بود كه امام صادق‏ عليه السلام شخصاً به غدير آمد و توضيحات دقيقى از موقعيت جغرافيايى غدير را بيان فرمود و جاى جاى اتفاقات رخ داده را نشان داد. حسان جَمّال مى‏ گويد:امام صادق‏ عليه السلام را از مدينه به مكه مى ‏بردم. پس از طى ۲۰۰  كيلومتر از مدينه به مسجد غدير رسيديم. حضرت به بازسازى صحنه غدير پرداخته و نگاهى به سمت چپ آن كرد و فرمود: آنجا جاى پاى پيامبرصلى الله عليه وآله است آنگاه كه فرمود: «مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلِىٌّ مَولاهُ». سپس حضرت به سمت ديگر مسجد نگاهى كرد و فرمود: آنجا خيمه ابوبكر و عمر و سالم مولى ابى ‏حذيفه و ابوعبيده جرّاح است كه پيامبرصلى الله عليه وآله را مسخره مى ‏كردند و درباره آنان آيه اى نازل شد.سپس صحنه ‏اى از حركات منافقين در مجلس ۱۲۰۰۰۰ نفرى خطابه غدير را مطرح كرد و فرمود: آنگاه كه پيامبرصلى الله عليه وآله را ديدند كه دستان على ‏عليه السلام را بلند كرده به يكديگر گفتند: چشمانش را بنگريد كه چگونه مى‏گردد گويا چشم ديوانه است! جبرئيل هم با اين آيه نازل شد:«وَ اِن يَكادُ الَّذينَ كَفَروا لَيُزلِقونَكَ بِاَبصارِهِم لَمّا سَمِعوا الذِّكرَ وَ يَقولونَ اِنَّهُ لَمَجنونٌ، وَ ما هُوَ اِلاّ ذِكرٌ لِلعالَمينَ» :«كسانى كه كافر شدند آنگاه كه ذكر را مى‏ شنوند از روى غضب نگاه‏ هاى تندى به تو مى ‏كنند و مى ‏گويند: او ديوانه است، ولى آن جز ذكرى براى جهانيان نيست». <ref>كافى: ج ۴ ص ۵۶۶ ح ۲. اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۶ ح ۶۷ ، ص ۲۱ ح ۸۷ . بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۷۲ ح ۵۵ و ج ۱۰۰ ص ۲۲۵ ح ۲۱.</ref>


18-  غدير روز نتيجه‏گيرى پيامبرصلى الله عليه وآله از رسالت
غدير نتيجه‏گيرى از رسالتى بود كه پيامبرصلى الله عليه وآله بيست و سه سال در راه آن زحمت كشيد. پس غدير براى پيامبرصلى الله عليه وآله، و پيامبرصلى الله عليه وآله براى غدير، و هر دو بر محور خدا بودند. امام صادق‏عليه السلام مراحل رسالت پيامبرصلى الله عليه وآله در ابلاغ پيام غدير را چنين بيان مى‏فرمايد:
خداوند عزوجل به پيامبرش فرمود: »فَاِذا فَرَغتَ فَانصَب وَ اِلى رَبِّكَ فَارغَب« : »آنگاه كه فراغت يافتى منصوب كن و به سوى پروردگارت رغبت نما« ؛ منظور اين است: آنگاه كه فراغت يافتى عَلَم و علامت خود را نصب كن و وصيتت را معرفى نما و فضيلت او علناً بيان كن.
آنگاه كه از حجةالوداع باز مى‏گشت آيه »يا اَيُّهَا الرَّسولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَيكَ مِن رَبِّكَ ...« نازل شد. حضرت مردم را ندا داد تا جمع شدند و فرمود: مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلِىٌّ مَولاهُ، اللّهُمَّ والِ مَن والاهُ وَ عادِ مَن عاداهُ.××× 3 اثبات الهداة: ج 2 ص 4 ح 7. ×××
19-  افضليت غدير بين سه عيد رسمى
در زمان‏هاى بعد از غدير كه دوران سياه معاويه و بنى‏اميه پيش آمد، رسميت عيد غدير زير خاك‏هاى سقيفه دفن شد، تا روزگار امام صادق‏عليه السلام كه با انقراض بنى‏اميه و قبل از قدرت گرفتن بنى‏عباس حضرت توانست بار ديگر به احياى رسميت غدير بپردازد.
آن حضرت از يك سو اهميت سُرور در اين روز را مطرح كرد و فرمود: روز غدير، روز شريف و عظيمى است ... . اين روز، روزِ عيد و شادى و سرور است.××× 1 عوالم العلوم: ج 3  / 15 ص 213. اليقين: ص 372 باب 132. ×××
از سوى ديگر عيد الهى بودن اين روز را بيان كرده فرمود: روز غدير خم روزى است كه خداوند آن را براى شيعيان و محبين ما عيد قرار داده است.××× 2 عوالم العلوم: ج 3  / 15 ص 213. ×××
سپس عنوانِ بزرگ‏ترين عيد الهى را براى غدير به ميان آورد و فرمود: عيد غدير عيد اللَّه اكبر )يعنى عيد بزرگ خداوند( است.××× 3 عوالم العلوم: ج 3  / 15 ص 211. ×××
نهايتاً افضليت غدير را بر ساير اعياد رسمى اسلام مطرح كرده فرمود: عيد غدير خم از عيد فطر و قربان و روز جمعه و روز عرفه افضل است، و نزد خداوند منزلت والاترى دارد.××× 4 عوالم العلوم: ج 3  / 15 ص 212 211 210. ×××
20-  در سفر مكه كنار بركه غدير
همزمان با انقراض بنى‏اميه و در اوايل حكومت بنى‏عباس -  يعنى صد و بيست سال از واقعه غدير گذشته -  در يك فاصله زمانى فرصت مناسبى پيش آمد تا امام صادق‏عليه السلام به غدير بيايد؛ و موقعيت‏هاى جغرافيايى واقعه را براى آيندگان تاريخ بازگو كند و احياى فكرى غدير را با احياى مسجد آن بياميزد.
در سفر حج و راه مدينه تا مكه و عبور از غدير، امام معصوم‏عليه السلام از پايگاه امامت غدير در حال عبور بود. فرصتِ كاملاً حساسى است تا ناگفته‏هايى از غدير براى آنان كه فقط گوشه‏هايى از واقعه را شنيده‏اند ترسيم شود؛ آن هم با نشان دادن موقعيت‏هاى اتفاقاتى كه در آنجا افتاده است.
ماجرا هنگامى بود كه امام صادق‏عليه السلام شخصاً به غدير آمد و توضيحات دقيقى از موقعيت جغرافيايى غدير را بيان فرمود و جاى جاى اتفاقات رخ داده را نشان داد. حسان جَمّال مى‏گويد:
امام صادق‏عليه السلام را از مدينه به مكه مى‏بردم. پس از طى 200 كيلومتر از مدينه به مسجد غدير رسيديم. حضرت به بازسازى صحنه غدير پرداخته و نگاهى به سمت چپ آن كرد و فرمود: آنجا جاى پاى پيامبرصلى الله عليه وآله است آنگاه كه فرمود: »مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلِىٌّ مَولاهُ« . سپس حضرت به سمت ديگر مسجد نگاهى كرد و فرمود: آنجا خيمه ابوبكر و عمر و سالم مولى ابى‏حذيفه و ابوعبيده جرّاح است كه پيامبرصلى الله عليه وآله را مسخره مى‏كردند و درباره آنان آيه‏اى نازل شد.
سپس صحنه‏اى از حركات منافقين در مجلس 120000 نفرى خطابه غدير را مطرح كرد و فرمود: آنگاه كه پيامبرصلى الله عليه وآله را ديدند كه دستان على‏عليه السلام را بلند كرده به يكديگر گفتند: چشمانش را بنگريد كه چگونه مى‏گردد گويا چشم ديوانه است! جبرئيل هم با اين آيه نازل شد: »وَ اِن يَكادُ الَّذينَ كَفَروا لَيُزلِقونَكَ بِاَبصارِهِم لَمّا سَمِعوا الذِّكرَ وَ يَقولونَ اِنَّهُ لَمَجنونٌ، وَ ما هُوَ اِلاّ ذِكرٌ لِلعالَمينَ« : »كسانى كه كافر شدند آنگاه كه ذكر را مى‏شنوند از روى غضب نگاه‏هاى تندى به تو مى‏كنند و مى‏گويند: او ديوانه است، ولى آن جز ذكرى براى جهانيان نيست« .××× 1 كافى: ج 4 ص 566 ح 2. اثبات الهداة: ج 2 ص 16 ح 67 ، ص 21 ح 87 . بحار الانوار: ج 37 ص 172 ح 55 و ج 100 ص 225 ح 21. ×××