۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸۴: | خط ۱۸۴: | ||
ملائكه در آسمان ها هيچ جشن سالانه اى جز غدير ندارند! يعنى عجيب ترين و غير عادى ترين واقعه اى كه براى يادبودش جشن مى گيرند عيد ولايت است.امام صادق عليه السلام از اهداى هدايا توسط ملائكه در مراسم غدير خبر داده مى فرمايد:روز غدير نزد اهل آسمان مشهورتر از اهل زمين است. خداوند تعالى در بهشت قصرى خلق فرموده كه بناى آن خشتى از نقره و خشتى از طلاست. در آن قصر صد هزار اتاق سرخ رنگ و صد هزار خيمه سبز رنگ وجود دارد و خاك آن از [[مشک]] و [[عنبر]] است.در آن قصر چهار نهر جارى است: نهرى از شراب و نهرى از آب و نهرى از شير و نهرى از عسل. در كناره هاى اين نهرها درختانى از انواع ميوه ها قرار دارد، و بر آن درختان [[طيورى]] هستند كه بدنهاى آنها از [[لؤلؤ]] و بال هايشان از ياقوت است و به انواع صداها مى خوانند. | ملائكه در آسمان ها هيچ جشن سالانه اى جز غدير ندارند! يعنى عجيب ترين و غير عادى ترين واقعه اى كه براى يادبودش جشن مى گيرند عيد ولايت است.امام صادق عليه السلام از اهداى هدايا توسط ملائكه در مراسم غدير خبر داده مى فرمايد:روز غدير نزد اهل آسمان مشهورتر از اهل زمين است. خداوند تعالى در بهشت قصرى خلق فرموده كه بناى آن خشتى از نقره و خشتى از طلاست. در آن قصر صد هزار اتاق سرخ رنگ و صد هزار خيمه سبز رنگ وجود دارد و خاك آن از [[مشک]] و [[عنبر]] است.در آن قصر چهار نهر جارى است: نهرى از شراب و نهرى از آب و نهرى از شير و نهرى از عسل. در كناره هاى اين نهرها درختانى از انواع ميوه ها قرار دارد، و بر آن درختان [[طيورى]] هستند كه بدنهاى آنها از [[لؤلؤ]] و بال هايشان از ياقوت است و به انواع صداها مى خوانند. | ||
روز غدير كه فرا مىرسد اهل آسمانها وارد اين قصر مى شوند و تسبيح و [[تقديس]] و [[تهليل]] مى گويند. آن پرندگان هم به پرواز در مى آيند و خود را به آب مىزنند، و سپس در آن مشك و عنبر مى غلطند. آنگاه كه ملائكه جمع شدند بار ديگر به پرواز در مى آيند و آن عطرها را بر آنان مى پاشند.ملائكه در روز غدير«نثار فاطمه عليها السلام» نثار فاطمه عليها السلام همان ميوه هاى [[درخت طوبى]] است كه در [[شب زفاف]] حضرت، به امر الهى از آن درخت در آسمانها پخش شد و ملائكه آنها را به عنوان يادگار برداشتند. را به يكديگر هديه مى دهند. وقتى آخرين ساعات روز غدير فرا مى رسد ندا مى آيد: به مراتب و درجات خود برگرديد كه به حرمت محمد و على عليهما السلام تا سال آينده در چنين روزى، از لغزش و خطر در امان خواهيد بود.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۳. عوالم العلوم : ج ۳ / ۱۵ ص ۲۲۱.</ref>'''۱۸-'''غدير روز نتيجه گيرى پيامبرصلى الله عليه وآله از رسالت | روز غدير كه فرا مىرسد اهل آسمانها وارد اين قصر مى شوند و تسبيح و [[تقديس]] و [[تهليل]] مى گويند. آن پرندگان هم به پرواز در مى آيند و خود را به آب مىزنند، و سپس در آن مشك و عنبر مى غلطند. آنگاه كه ملائكه جمع شدند بار ديگر به پرواز در مى آيند و آن عطرها را بر آنان مى پاشند.ملائكه در روز غدير«نثار فاطمه عليها السلام» نثار فاطمه عليها السلام همان ميوه هاى [[درخت طوبى]] است كه در [[شب زفاف]] حضرت، به امر الهى از آن درخت در آسمانها پخش شد و ملائكه آنها را به عنوان يادگار برداشتند. را به يكديگر هديه مى دهند. وقتى آخرين ساعات روز غدير فرا مى رسد ندا مى آيد: به مراتب و درجات خود برگرديد كه به حرمت محمد و على عليهما السلام تا سال آينده در چنين روزى، از لغزش و خطر در امان خواهيد بود.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۳. عوالم العلوم : ج ۳ / ۱۵ ص ۲۲۱.</ref> | ||
'''۱۸-'''غدير روز نتيجه گيرى پيامبرصلى الله عليه وآله از رسالت | |||
غدير نتيجه گيرى از رسالتى بود كه پيامبرصلى الله عليه وآله بيست و سه سال در راه آن زحمت كشيد. پس غدير براى پيامبرصلى الله عليه وآله، و پيامبرصلى الله عليه وآله براى غدير، و هر دو بر محور خدا بودند. امام صادق عليه السلام مراحل رسالت پيامبرصلى الله عليه وآله در ابلاغ پيام غدير را چنين بيان مى فرمايد:خداوند عزوجل به پيامبرش فرمود«فَاِذا فَرَغتَ فَانصَب وَ اِلى رَبِّكَ فَارغَب»:«آنگاه كه فراغت يافتى منصوب كن و به سوى پروردگارت رغبت نما»؛ منظور اين است: آنگاه كه فراغت يافتى عَلَم و علامت خود را نصب كن و وصيتت را معرفى نما و فضيلت او علناً بيان كن.آنگاه كه از حجةالوداع باز مىگشت آيه «يا اَيُّهَا الرَّسولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَيكَ مِن رَبِّكَ ...»نازل شد. حضرت مردم را ندا داد تا جمع شدند و فرمود: مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلِىٌّ مَولاهُ، اللّهُمَّ والِ مَن والاهُ وَ عادِ مَن عاداهُ. <ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۴ ح ۷.</ref> | غدير نتيجه گيرى از رسالتى بود كه پيامبرصلى الله عليه وآله بيست و سه سال در راه آن زحمت كشيد. پس غدير براى پيامبرصلى الله عليه وآله، و پيامبرصلى الله عليه وآله براى غدير، و هر دو بر محور خدا بودند. امام صادق عليه السلام مراحل رسالت پيامبرصلى الله عليه وآله در ابلاغ پيام غدير را چنين بيان مى فرمايد:خداوند عزوجل به پيامبرش فرمود«فَاِذا فَرَغتَ فَانصَب وَ اِلى رَبِّكَ فَارغَب»:«آنگاه كه فراغت يافتى منصوب كن و به سوى پروردگارت رغبت نما»؛ منظور اين است: آنگاه كه فراغت يافتى عَلَم و علامت خود را نصب كن و وصيتت را معرفى نما و فضيلت او علناً بيان كن.آنگاه كه از حجةالوداع باز مىگشت آيه «يا اَيُّهَا الرَّسولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَيكَ مِن رَبِّكَ ...»نازل شد. حضرت مردم را ندا داد تا جمع شدند و فرمود: مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلِىٌّ مَولاهُ، اللّهُمَّ والِ مَن والاهُ وَ عادِ مَن عاداهُ. <ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۴ ح ۷.</ref> | ||
خط ۱۹۹: | خط ۲۰۱: | ||
در سفر حج و راه مدينه تا مكه و عبور از غدير، امام معصوم عليه السلام از پايگاه امامت غدير در حال عبور بود. فرصتِ كاملاً حساسى است تا ناگفته هايى از غدير براى آنان كه فقط گوشه هايى از واقعه را شنيده اند ترسيم شود؛ آن هم با نشان دادن موقعيت هاى اتفاقاتى كه در آنجا افتاده است.ماجرا هنگامى بود كه امام صادق عليه السلام شخصاً به غدير آمد و توضيحات دقيقى از موقعيت جغرافيايى غدير را بيان فرمود و جاى جاى اتفاقات رخ داده را نشان داد. حسان جَمّال مى گويد:امام صادق عليه السلام را از مدينه به مكه مى بردم. پس از طى ۲۰۰ كيلومتر از مدينه به مسجد غدير رسيديم. حضرت به بازسازى صحنه غدير پرداخته و نگاهى به سمت چپ آن كرد و فرمود: آنجا جاى پاى پيامبرصلى الله عليه وآله است آنگاه كه فرمود: «مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلِىٌّ مَولاهُ». سپس حضرت به سمت ديگر مسجد نگاهى كرد و فرمود: آنجا خيمه ابوبكر و عمر و سالم مولى ابى حذيفه و ابوعبيده جرّاح است كه پيامبرصلى الله عليه وآله را مسخره مى كردند و درباره آنان آيه اى نازل شد.سپس صحنه اى از حركات منافقين در مجلس ۱۲۰۰۰۰ نفرى خطابه غدير را مطرح كرد و فرمود: آنگاه كه پيامبرصلى الله عليه وآله را ديدند كه دستان على عليه السلام را بلند كرده به يكديگر گفتند: چشمانش را بنگريد كه چگونه مىگردد گويا چشم ديوانه است! جبرئيل هم با اين آيه نازل شد:«وَ اِن يَكادُ الَّذينَ كَفَروا لَيُزلِقونَكَ بِاَبصارِهِم لَمّا سَمِعوا الذِّكرَ وَ يَقولونَ اِنَّهُ لَمَجنونٌ، وَ ما هُوَ اِلاّ ذِكرٌ لِلعالَمينَ» :«كسانى كه كافر شدند آنگاه كه ذكر را مى شنوند از روى غضب نگاه هاى تندى به تو مى كنند و مى گويند: او ديوانه است، ولى آن جز ذكرى براى جهانيان نيست». <ref>كافى: ج ۴ ص ۵۶۶ ح ۲. اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۶ ح ۶۷ ، ص ۲۱ ح ۸۷ . بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۷۲ ح ۵۵ و ج ۱۰۰ ص ۲۲۵ ح ۲۱.</ref> | در سفر حج و راه مدينه تا مكه و عبور از غدير، امام معصوم عليه السلام از پايگاه امامت غدير در حال عبور بود. فرصتِ كاملاً حساسى است تا ناگفته هايى از غدير براى آنان كه فقط گوشه هايى از واقعه را شنيده اند ترسيم شود؛ آن هم با نشان دادن موقعيت هاى اتفاقاتى كه در آنجا افتاده است.ماجرا هنگامى بود كه امام صادق عليه السلام شخصاً به غدير آمد و توضيحات دقيقى از موقعيت جغرافيايى غدير را بيان فرمود و جاى جاى اتفاقات رخ داده را نشان داد. حسان جَمّال مى گويد:امام صادق عليه السلام را از مدينه به مكه مى بردم. پس از طى ۲۰۰ كيلومتر از مدينه به مسجد غدير رسيديم. حضرت به بازسازى صحنه غدير پرداخته و نگاهى به سمت چپ آن كرد و فرمود: آنجا جاى پاى پيامبرصلى الله عليه وآله است آنگاه كه فرمود: «مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلِىٌّ مَولاهُ». سپس حضرت به سمت ديگر مسجد نگاهى كرد و فرمود: آنجا خيمه ابوبكر و عمر و سالم مولى ابى حذيفه و ابوعبيده جرّاح است كه پيامبرصلى الله عليه وآله را مسخره مى كردند و درباره آنان آيه اى نازل شد.سپس صحنه اى از حركات منافقين در مجلس ۱۲۰۰۰۰ نفرى خطابه غدير را مطرح كرد و فرمود: آنگاه كه پيامبرصلى الله عليه وآله را ديدند كه دستان على عليه السلام را بلند كرده به يكديگر گفتند: چشمانش را بنگريد كه چگونه مىگردد گويا چشم ديوانه است! جبرئيل هم با اين آيه نازل شد:«وَ اِن يَكادُ الَّذينَ كَفَروا لَيُزلِقونَكَ بِاَبصارِهِم لَمّا سَمِعوا الذِّكرَ وَ يَقولونَ اِنَّهُ لَمَجنونٌ، وَ ما هُوَ اِلاّ ذِكرٌ لِلعالَمينَ» :«كسانى كه كافر شدند آنگاه كه ذكر را مى شنوند از روى غضب نگاه هاى تندى به تو مى كنند و مى گويند: او ديوانه است، ولى آن جز ذكرى براى جهانيان نيست». <ref>كافى: ج ۴ ص ۵۶۶ ح ۲. اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۶ ح ۶۷ ، ص ۲۱ ح ۸۷ . بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۷۲ ح ۵۵ و ج ۱۰۰ ص ۲۲۵ ح ۲۱.</ref> | ||
== حضور امام صادق عليه السلام در سرزمين غدير<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۳۲۶ - ۳۱۱. </ref> == | |||
يكى از جريانات مهم در زندگى امام صادق عليه السلام اين است كه حضرت شخصاً در بيابان غدير حاضر شده و جاى جاى وقايع آن روز را نشان داده، و علت نزول اين آيات را بيان فرموده است. حضرت با نگاهى به سمت چپ مسجد غدير(كه در زمان امام صادق عليه السلام وجود داشته)فرمود: آنجا جاى پاى پيامبرصلى الله عليه وآله است آنگاه كه فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ». | |||
سپس نگاهى به سمت ديگر نموده و فرمود: آنجا محل استقرار ابوبكر و عمر و سالم مولى ابى حذيفه و ابوعبيده جرّاح است. آنگاه كه ديدند حضرت دست على عليه السلام را بالا برد به يكديگر گفتند: چشمانش را بنگريد كه چگونه مى گردد، گويا چشمان ديوانه است! | |||
جبرئيل هم اين آيه را نازل كرد: «وَ إِنْ يَكادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ. وَ ما هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ» <ref>قلم / ۵۲ ۵۱ .</ref> «كسانى كه كافر شدند آنگاه كه ذكر را مى شنوند از روى غضب نگاه هاى تندى به تو مى كنند و مى گويند: او ديوانه است، ولى آن جز ذكرى براى جهانيان نيست»، و منظور از ذكر على بن ابى طالب عليه السلام است.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۲۱ ۱۷۲ ۱۶۰. عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۱۴۱ ح ۲۲۲ ۲۰۸ ۱۴۹. الكافى: ج ۴ ص ۵۶۶ ح ۲. اثبات الهداة: ج ۳ ص ۳۱۴ ح ۶۷ . مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۳۸ ح ۴۰. </ref> | |||
== مسجد غدير و امام صادق عليه السلام<ref>چهارده قرن با غدير: ص ۲۱۲. غدير كجاست؟ : ص ۳۲. </ref> == | |||
از زمان وقوع واقعه غدير آنجا به عنوان مكانى [[متبرک]] در تاريخ ثبت شد، و چون بر سر راه حجاج بود هيچگاه از خاطره ها محو نشد. آنجا را به نام مسجد پيامبرصلى الله عليه وآله نام نهادند و به زيارت آنجا آمدند. | |||
يكى از موارد احياى مسجد غدير توسط سوى معصومين عليهم السلام جريان امام صادق عليه السلام است. آن حضرت شخصاً به غدير آمده اند و توضيحات دقيقى از موقعيت جغرافيايى غدير بيان فرموده اند. حسان جمال مىگويد: امام صادق عليه السلام را از مدينه به مكه مى بردم. | |||
وقتى به مسجد غدير رسيديم حضرت نگاهى به سمت چپ آن كرد و فرمود: آنجا جاى پاى پيامبرصلى الله عليه وآله است آنگاه كه فرمود: «من كنت مولاه فعلى مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه». | |||
سپس امام صادق عليه السلام به سمت ديگر مسجد نگاهى كردند و فرمودند: آنجا خيمه ابوبكر و عمر و سالم مولى ابى حذيفه و ابوعبيده جراح است كه پيامبرصلى الله عليه وآله را مسخره مى كردند و درباره آنان آيه اى نازل شد.<ref>كافى: ج ۴ ص ۵۶۶ ح ۲. اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۶ ح ۶۷ ، ص ۲۱ ح ۸۷ . بحار الانوار: ج ۱۰۰ ص ۲۲۵ ح ۲۱. </ref> | |||
== معناى مولى در كلام امام صادق عليه السلام<ref>اسرار غدير: ص ۱۲۰. </ref> == | |||
از امام صادق عليه السلام پرسيدند: منظور پيامبرصلى الله عليه وآله از كلامى كه در روز غدير درباره على عليه السلام فرموده:«مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ...» چيست؟ حضرت فرمود: به خدا قسم همين سؤال را از خود پيامبرصلى الله عليه وآله نيز پرسيدند، و آن حضرت در پاسخ فرمودند: | |||
خداوند مولاى من است و بر من از خودم بيشتر اختيار دارد و با امر او مرا امرى و اختيارى نيست. و من مولاى مؤمنان هستم و نسبت به آنان از خودشان بيشتر اختيار دارم و با امر من ايشان را امرى و اختيارى نيست. و هر كس من صاحب اختيار او هستم و با امر من او را اختيارى نيست، على بن ابى طالب مولاى اوست و بر او از خودش بيشتر اختيار دارد و با امر او برايش امرى و اختيارى نيست.<ref>عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۱۳۳ ح ۱۹۰. </ref> | |||
== موقعيت هاى تبليغى غدير در زمان امام صادق عليه السلام<ref>تبليغ غدير در سيره معصومين عليهم السلام: ص ۲۵۱ ۲۵۰.</ref> == | |||
شرايط تبليغى غدير در زمان سه امام بعد از حسنين عليهما السلام ، يعنى امام سجاد و امام باقر و امام صادق عليهم السلام، هر يك ويژگى هاى خاصى دارد. امام صادق عليه السلام در سفرى كه به مكه مى رفت، در بين راه به غدير خم رسيد و در آنجا توقفى فرمود و سپس به [[تشريح]] جغرافيايى منطقه و كيفيت مجلس پيامبرصلى الله عليه وآله در روز غدير پرداخت و حتى جاى نشستن منافقين را نشان داد.<ref>كافى: ج ۴ ص ۵۶۶ ح ۲. اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۶ ح ۶۷ ، ص ۲۱ ح ۸۷ . بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۷۲ ح ۵۵ و ج ۱۰۰ ص ۲۲۵ ح ۲۱. </ref> | |||