۲۲٬۹۸۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۹۰: | خط ۴۹۰: | ||
<big>شناخت امام به اندازه اى مهم و داراى اهميت است كه مى توان گفت: بدون معرفت امام شناخت كامل خداوند ممكن نيست.<ref>امام صادق عليه السلام فرموده اند: ...بنا عُبِد الله و لولانا ما عرف الله... . بحار الانوار: ج 26 ص 246 ح 14. </ref>در حقيقت امام شناسى پايه و اساس خداشناسى است.</big> | <big>شناخت امام به اندازه اى مهم و داراى اهميت است كه مى توان گفت: بدون معرفت امام شناخت كامل خداوند ممكن نيست.<ref>امام صادق عليه السلام فرموده اند: ...بنا عُبِد الله و لولانا ما عرف الله... . بحار الانوار: ج 26 ص 246 ح 14. </ref>در حقيقت امام شناسى پايه و اساس خداشناسى است.</big> | ||
خط ۵۱۱: | خط ۵۱۲: | ||
<big>تمام آرامش زمين و سكون آن بگونه اى كه بشر بتواند بر روى آن زندگى كند و برقرارى آسمان و همه كرات عالم به خاطر وجود امام عليه السلام استو در زيارت حضرات هم آمده است: بكم يمسك السماء ان تقع على الارض الا بإذنه.</big> | <big>تمام آرامش زمين و سكون آن بگونه اى كه بشر بتواند بر روى آن زندگى كند و برقرارى آسمان و همه كرات عالم به خاطر وجود امام عليه السلام استو در زيارت حضرات هم آمده است: بكم يمسك السماء ان تقع على الارض الا بإذنه.</big> | ||
<big>امام، قطب عالم امكان و محور اصلى دائره وجود و سرّ آفرينش و علت غائى خلقت و واسطه فيض ربوبى و نور خداوند در آسمان ها و زمين است. شناخت او فراتر از | <big>امام، قطب عالم امكان و محور اصلى دائره وجود و سرّ آفرينش و علت غائى خلقت و واسطه فيض ربوبى و نور خداوند در آسمان ها و زمين است. شناخت او فراتر از درک بشر و برتر از بينش خردمندان است.</big> | ||
<big>حضرت رضا عليه السلام مى فرمايد:</big> | |||
<big>ان الامامة اجلّ قدراً و اعظم شأناً و اعلى مكاناً و امنع جانباً و ابعد غوراً من ان يبلغها الناس بعقولهم، او ينالوا بآرائهم:</big> | |||
<big>امامت، قدر و عظمت و موقعيت و شأن آن بالاتر و برتر است از آن است كه مردم بتوانند با عقول ناقص خويش به آن برسند.</big> | |||
<big>امامت، قدر و عظمت و موقعيت و شأن آن بالاتر و برتر است از آن است كه مردم بتوانند با عقول ناقص خويش به آن برسند.</big> | |||
<big>الامام كالشمس الطالعة للعالم، و هى فى الافق؛ بحيث لا تناله الايدى و الابصار:</big> | |||
<big>امام همچون خورشيدى تابان است، كه به نور خود جهان هستى را روشنايى بخشيده، و او در افقى است كه دستها و ديدگان به او دسترسى ندارند. فكر و انديشه و خيال به حريم ملكوتى او راه ندارد، بلكه از وصف شأنى از شؤون او عاجز اند.</big> | |||
<big>هيهات، ضلّت العقول و تاهت الحلوم و حارت الالباب و حسرت العيون و تصاغرت الحلماء و حصرت الخطباء جهلت الالباء و كلّت الشعراء و عجزت الادباء و عييت البلغاء عن وصف شأن من شأنه او فضيلة من فضائله.</big> | |||
<big>امام چون حجت خدا و هادى امت است، لازمه اش اين است كه عالم به جميع امور باشد و بتواند پاسخ مشكلات علمى مردم را بدهد. امام صادق عليه السلام فرموده است: ان الله اعظم من ان يحتجّ بعبد من عباده، ثم يخفى عنه شيئاً من اخبار السماء و الارض<ref>بحار الانوار: ج 26 ص 110 ح 4. </ref>: شأن خداوند اجلّ و برتر از اين است كه بنده اى از بندگانش را حجت خويش قرار دهد، سپس اخبار آسمان و زمين را از او پنهان بدارد.</big> | |||
=== <big>نكته نهم</big> === | |||
<big>از ديگر نكات مهم در پيش درآمد امامت و غدير مسئله عصمت امام است. چون امام مطاع مطلق است و اطاعت او بدون هيچ قيد و شرطى بر همگان واجب مىباشد. او «اولى الامر» است، و لازمه آيه شريفه «اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولى الامر منكم» اين است كه اولى الامر يا همان امام معصوم باشد، تا اطاعت او عين اطاعت خدا و رسول صلى الله عليه وآله باشد، و گرنه چه بسا اطاعت او معصيت خدا و رسول صلى الله عليه وآله باشد! بهترين و واضح ترين دليل عصمت، آيه شريفه تطهير است، كه گواه صادقى بر طهارت امامان عليهم السلام است.</big> | |||
<big>لذا رسول خدا صلى الله عليه وآله در وصف ائمه عليهم السلام فرموده است: هم المعصومون من كل ذنب و خطيئة<ref>بحار الانوار: ج 25 ص 193 ح 2.</ref>:</big> | |||
<big>آنان از هر گناه و خطايى پاک و منزّه هستند. امام صادق عليه السلام نيز فرموده است: الانبياء و الاوصياء عليهم السلام لا ذنوب لهم، لانهم معصومون مطهرون<ref>بحار الانوار: ج 25 ص 199. </ref>: پيامبران و اوصياء آنان عليهم السلام گناهى مرتكب نمى شوند، زيرا آنان معصومين و پاكان هستند؛ يعنى از نيروى عصمت برخوردارند و خدا آنان را از گناه و خطا و لغزش حفظ مى كند و مصون مى دارد.</big> | |||
<big>[[سليم بن قيس گويد]]: از اميرالمؤمنين عليه السلام شنيدم كه فرمود: انما الطاعة لله عزوجل و لرسوله صلى الله عليه وآله و لولاة الامر، و انما امر بطاعة اولى الامر لانهم معصومون مطهرون، لا يأمرون بمعصيته<ref>بحار الانوار: ج 25 ص 200. </ref>:</big> | |||
<big>اطاعت مختص خداوند تبارک و تعالى و رسول صلى الله عليه وآله او و سرپرستان امور (يعنى ائمه طاهرين عليهم السلام) است، و همانا خدا به اطاعت از اولوالامر فرمان داده است، زيرا آنان معصوم و پاک هستند، و هيچ گاه به گناه فرمان نمى دهند. پس صد البته گرد هيچ گناهى هم نمىگردند و ساحت مقدس ايشان از هر نوع آلودگى مبرّاست.</big> | |||
<big>از طرفى اين قطعى است كه عصمت چيزى نيست كه از ظاهر خلقت اشخاص فهميده شود، و مانند سياهى و سفيدى نيست كه ظاهر باشد و هر كس بتواند تشخيص دهد. پس لازمه اش اين است كه امام منصوص باشد و از طرف خدا و رسول صلى الله عليه وآله معرفى شود. امام سجاد عليه السلام فرموده است: الامام منّا لا يكون الا معصوماً، و ليست العصمة فى ظاهر الخلقة فيعرف بها. فذلك لا يكون الا منصوصاً.<ref>بحار الانوار: ج 25 ص 194 ح 5.</ref></big> | |||
<big>و لذا غدير بزرگترين سند حقانيت شيعه است. غدير كه هيچ گونه شک و ترديدى در آن نيست و همچون آفتاب بر تارک تاريخ مى درخشد، روشن ترين دليل بر امامت اميرالمؤمنين على بن ابى طالب عليه السلام و خلافت بلافصل او است، همچنين بزرگترين گواه بر مظلوميت اميرالمؤمنين عليه السلام و مظلوميت شيعه در طول قرون و اعصار است.</big> | |||
== <big>تبليغ غدير با امامت</big><ref>غدير در آئينه كتاب: ص 30. </ref> == | |||
<big>يكى از موضوعاتى كه در تأليف يا ساير فعاليت هاى فرهنگى غدير بسيار اهميت دارد مسئله امامت است.</big> | |||
<big>از آنجا كه غدير مظهر خلافت و امامت است، اين دو موضوع در كتاب هاى غدير بسيار به چشم مىخورند؛ حتى امامت دوازده امام عليهم السلام و به خصوص امامزمان عجل الله فرجه كه در خطبه غدير بارها اشاره به آن حضرت شده است.</big> | |||
== <big>پانویس</big> == | == <big>پانویس</big> == |