۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳۴: | خط ۱۳۴: | ||
[[ابواليقظان عمار بن ياسر بن عامر بن مالك عنسى]]، از [[مذحجيان]] يكى از خاندان هاى مشهور [[قحطانى]] يمنى است، و تولد او به۵۷ سال پيش از هجرت بر مى گردد.<ref>الاعلام (زركلى): ج ۵ ص ۳۶</ref>. از آنجا كه ياسر پدر عمار پس از آمدن به مكه [[حليف ابوحذيفة بن مغيره مخزومى]] گرديد، گاهى عمار را به [[بنى مخزوم]] نسبت مى دهند. عمار و پدر و مادرش و برادرش عبداللَّه در شمار سابقان در اسلام هستند، و مادرش سميه نخستين شهيد زن در اسلام است كه در مكه به دست ابوجهل به شهادت رسيد. <ref>شرح الاخبار فى فضائل الائمه الاطهارعليهم السلام: ج 2 ص 19 18. الاستيعاب فى معرفة الاصحاب: ج 3 ص 1001. الدرجات الرفيعة فى طبقات الشيعة: ص 256 255.</ref>عمار از اولين مهاجران<ref>التاريخ الكبير(بخارى) : ج ۴ ص ۲۶۴ ۲۶۳.</ref> بوده و به دو قبله نماز خوانده است. به دو قبله نماز گزاردن از افتخارات مسلمين صدر اسلام بوده است. منظور اين است كه از روزهاى اول اسلام آورده اند و با پيامبرصلى الله عليه وآله در سخت ترين شرايط دين اسلام را همراهى كردند. در حالى كه مى بينيم در روزهاى مظلوميت پيامبرصلى الله عليه وآله، عده زيادى همراهى نكردند و پس از هجرت و اوج قدرت اسلام بازور شمشير به اسلام گرويدند و بعد از تغيير قبله مسلمان شدند.او در بدر و ساير غزوات حضور داشت <ref>الدرجات الرفيعة فى طبقات الشيعة: ص 256.</ref> و در بيعت رضوان نخستين كسى بود كه پيامبرصلى الله عليه وآله بيعت كرد. <ref>شرح الاخبار فى فضائل الائمه الاطهارعليهم السلام: ج 1 ص 411.</ref> در منابع فرق مختلف اسلامى، اخبار فراوانى در فضائل عمار وارد شده است.<ref>التاريخ الكبير )بخارى( : ج 4 ص ص 94. المعيار و الموازنة فى فضائل الامام اميرالمؤمنين على بن ابىطالبعليه السلام: ص 62 61 . الجامع الصحييح )ترمذى( : ج 5 ص322. السيرة النبوية )ابنهشام( : ج 3 ص 248. فضائل الصحابة )احمد بن حنبل( : ج 3 ص 248. الغارات: ج 1 ص 178 177. رجال الكشّى: ج 1 ص 281. </ref> از جمله در امان بودن او از شر شيطان و مشتاق بودن عمار براى ورود به بهشت و... . | [[ابواليقظان عمار بن ياسر بن عامر بن مالك عنسى]]، از [[مذحجيان]] يكى از خاندان هاى مشهور [[قحطانى]] يمنى است، و تولد او به۵۷ سال پيش از هجرت بر مى گردد.<ref>الاعلام (زركلى): ج ۵ ص ۳۶</ref>. از آنجا كه ياسر پدر عمار پس از آمدن به مكه [[حليف ابوحذيفة بن مغيره مخزومى]] گرديد، گاهى عمار را به [[بنى مخزوم]] نسبت مى دهند. عمار و پدر و مادرش و برادرش عبداللَّه در شمار سابقان در اسلام هستند، و مادرش سميه نخستين شهيد زن در اسلام است كه در مكه به دست ابوجهل به شهادت رسيد. <ref>شرح الاخبار فى فضائل الائمه الاطهارعليهم السلام: ج 2 ص 19 18. الاستيعاب فى معرفة الاصحاب: ج 3 ص 1001. الدرجات الرفيعة فى طبقات الشيعة: ص 256 255.</ref>عمار از اولين مهاجران<ref>التاريخ الكبير(بخارى) : ج ۴ ص ۲۶۴ ۲۶۳.</ref> بوده و به دو قبله نماز خوانده است. به دو قبله نماز گزاردن از افتخارات مسلمين صدر اسلام بوده است. منظور اين است كه از روزهاى اول اسلام آورده اند و با پيامبرصلى الله عليه وآله در سخت ترين شرايط دين اسلام را همراهى كردند. در حالى كه مى بينيم در روزهاى مظلوميت پيامبرصلى الله عليه وآله، عده زيادى همراهى نكردند و پس از هجرت و اوج قدرت اسلام بازور شمشير به اسلام گرويدند و بعد از تغيير قبله مسلمان شدند.او در بدر و ساير غزوات حضور داشت <ref>الدرجات الرفيعة فى طبقات الشيعة: ص 256.</ref> و در بيعت رضوان نخستين كسى بود كه پيامبرصلى الله عليه وآله بيعت كرد. <ref>شرح الاخبار فى فضائل الائمه الاطهارعليهم السلام: ج 1 ص 411.</ref> در منابع فرق مختلف اسلامى، اخبار فراوانى در فضائل عمار وارد شده است.<ref>التاريخ الكبير )بخارى( : ج 4 ص ص 94. المعيار و الموازنة فى فضائل الامام اميرالمؤمنين على بن ابىطالبعليه السلام: ص 62 61 . الجامع الصحييح )ترمذى( : ج 5 ص322. السيرة النبوية )ابنهشام( : ج 3 ص 248. فضائل الصحابة )احمد بن حنبل( : ج 3 ص 248. الغارات: ج 1 ص 178 177. رجال الكشّى: ج 1 ص 281. </ref> از جمله در امان بودن او از شر شيطان و مشتاق بودن عمار براى ورود به بهشت و... . | ||
از آنجا كه عمار صحابى با سابقه در اسلام است، قريب به تمام روايات او از پيامبرصلى الله عليه وآله است. هر چند از امام على عليه السلام و حذيفة بن يمان نيز روايت كرده است. | |||
راويان متعددى از عمار حديث شنيده اند، كه از ميان آنان مىتوان به فرزندش محمد بن عمار او به همراه پدرش عمار در جنگ هاى جمل و صفين در ركاب اميرالمؤمنين عليه السلام حضور داشت و از اصحاب حضرت رسول صلى الله عليه وآله نيز به شمار مى رود. پيامبرصلى الله عليه وآله بيمارى«[[برص]]»او را شفا داد.<ref>شرح الاخبار )مغربى( : ج ۲ ص ۱۸. الامالى )طوسى( : ص ۵۰ . مسند ابوداوود: ص ۸۹ . مناقب الامام اميرالمؤمنين على بن ابى طالب عليه السلام )كوفى( : ج ۱ ص ۴۲۸. علل الشرايع: ج ۱ ص ۸ .، ابن عباس، جابر بن عبداللَّه انصارى، ابوالطفيل عامر بن واثله، محمد فرزند اميرالمؤمنين عليه السلام معروف به محمد حنفيه، سعيد بن مسيب و عبداللَّه بن جعفر بن ابىطالب اشاره كرد. اميرالمؤمنين على عليه السلام نيز گاهى از عمار روايت مى كردند. براى تفصيل بيشتر مراجعه شود به: رجال الطوسى: ص ۷۰ ۴۳. تهذيب الكمال: ج ۲۱ ص ۲۱۷ ۲۱۶. </ref>اين صحابى نامدار مورد اعتماد و احترام فريقين است. عموم رجاليان شيعه براى نمونه مراجعه شود به: <ref>طرائف المقال فى معرفة طبقات الرجال: ج ۲ ص ۱۴۴. معجم رجال الحديث: ج ۱۳ ص ۲۸۹ - ۲۸۲. و سنى براى نمونه مراجعه شود به: تهذيب الكمال: ج ۲۱ ص ۲۲۷ - ۲۱۵. تهذيب التهذيب: ج ۷ ص ۳۵۹ - ۳۵۷. از او با احترام فراوان ياد كرده و فضائل و مناقب بسيارى از وى متذكر شدهاند. مؤلفان صحاح ستّه اهل تسنن نيز همگى از او روايت آوردهاند. الكاشف فى معرفة من له الرواية فى كتب السنة: ج ۲ ص ۵۲ . </ref>پس طبيعى است كه روايات عمار ازقدیم مورد توجه همه و حتى موضوع تأليف مستقل قرار گيرد. چنانكه [[ابويوسف يعقوب بن شيبه سدوسى بصرى]] بغدادى (ت ۱۸۰ - م ۲۶۲ ق) از كبار محدثان اهل تسنن كتابى به نام مسند [[عمار بن ياسر]] نوشت.<ref>رجال النجاشى: ص ۴۵۱. سير اعلام النبلاء: ج ۱۲ ص ۴۷۹ - ۴۷۶. </ref>'''الف. حديث غدير به روايت عمار''' | |||
از | جمال الدين ابوالحجاج يوسف مزى (م ۷۴۲ق) به نقل از كتاب«[[الموالاة]]»ابنعقده، از عمار بن ياسر چنين روايت كرده است: شنيدم پيامبرصلى الله عليه وآله در روز غدير خم فرمود: من كنت مولاه فعلى مولاه. اللهم وال من والاه و عاد من عاداه.<ref>تهذيب الكمال: ج ۲۳ ص ۲۸۴.</ref> | ||
'''ب. بصيرت عمار در ترويج فرهنگ غدير''' | |||
در دورانى كه بسيارى از صحابه پيامبر اعظم صلى الله عليه وآله از نقل [[خصائص]] و فضائل اهلبيت عليهم السلام پرهيز مى كردند، عمار از مبلغان و مروجان [[فضائل]] اهلبيت عليهم السلام به خصوص اميرالمؤمنين علىعليه السلام بوده، و اين موضوع بخش عمده اى از روايات او را به خود اختصاص داده است.عمار براى آگاهى مردم، رواياتى كه خود از پيامبرصلى الله عليه وآله درباره امام على عليه السلام شنيده بود را بيان مى كرد. مانند پيشگويى پيامبرصلى الله عليه وآله در باب جنگيدن امام على عليه السلام ب[[ا ناكثين و قاسطين و مارقين]] <ref>مناقب الامام اميرالمؤمنين على بن ابى طالب عليه السلام )كوفى( : ج ۲ ص ۵۵۲ . </ref>، و يا اين خبر غيبى پيامبرصلى الله عليه وآله كه در [[غزوه]] ذات العشيره على عليه السلام را با كنيه ابوتراب لقب داد و به آن حضرت خبر داد كه همانا شقى ترين مردم دو نفرند: يكى آنكه ناقه صالح را پى كرد، و ديگرى آنكه على عليه السلام را به شهادت مى رساند. <ref>خصائص اميرالمؤمنين على بن ابى طالب عليه السلام )نسائى( : ص ۱۳۰ ۱۲۹.</ref><ref>در منابع شيعى مناقب الامام اميرالمؤمنين على بن ابىطالبعليه السلام )كوفى( : ج ۲ ص ۲۸. شرح الاخبار )مغربى( : ج ۱ ص ۲۳۲ ۲۲۱ ۱۵۱. ××× و سنى××× ۴ مسند ابويعلى الموصلى: ج ۳ ص ۱۷۹ ۱۷۸. مناقب اهلالبيتعليهم السلام )ابنمغازلى( : ص ۳۰۱ - ۲۹۹. تاريخ مدينة دمشق: ج ۴۲ ص ۲۸۲ ۲۸۱ ۲۴۰ ۲۳۹. ××× رواياتى از عمار در باب لزوم پذيرش ولايت علىعليه السلام وارد شده است. در برخى از اين روايات به اينكه حضرت علىعليه السلام وارث و خليفه بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله است تصريح شده، و حتى بر دوازده امامعليهم السلام نص شده است.××× ۵ كفاية الاثر )خزّاز قمى( : ص ۱۲۶ - ۱۲۰. ×××</ref>علاوه بر اين، لازم است به كاربرد لفظ «شيعه» در رواياتى از عمار اشاره شود.<ref>شرح الاخبار )مغربى( : ج ۳، ص ۴۶۹ - ۴۶۸؛ نوادر المعجزات: ص ۹۸ - ۹۶.</ref> در يكى از اين روايات، پيامبرصلى الله عليه وآله به صراحت شيعيان اهلبيتعليهم السلام را نجات يافتگان و مخالفانشان را هلاك شدگان معرفى مى كنند. <ref>الكافى: ج ۸ ص ۳۳۳.</ref> | |||
در اينجا بسيار بجا است كه به برخى از روايات و احاديث نقل شده از عمّار بن ياسر در باب فضائل و مناقب اهلبيت عصمت عليهم السلام نيز به شكل فهرست وار اشاره اى داشته باشيم:تفسير آيه ۵۴ سوره مائده به امام على عليه السلام و يارانش در جنگ با ناكثين، قاسطين و مارقين <ref>مجمع البيان فى تفسير القرآن: ج 3 ص 358 357. فقه القرآن )راوندى( : ج 1 ص 370. ××× نزول آيه ولايت××× 2 مائده / 55 . ××× در شأن اميرالمؤمنين علىعليه السلام.××× 3 تفسير العياشى: ج 1 ص 327. مناقب على بن ابىطالب و ما نزل من القرآن فى علىعليه السلام: ص 235. خصائص الوحى المبين: ص 76. ××× | |||
در اينجا بسيار بجا است كه به برخى از روايات و احاديث نقل شده از عمّار بن ياسر در باب فضائل و مناقب اهلبيت | |||
تفسير آيه | |||
تطبيق صالح المؤمنين××× 4 تحريم / 4. ××× بر حضرت علىعليه السلام.××× 5 شواهد التنزيل لقواعد التفضيل: ج 2 ص 347. ××× | تطبيق صالح المؤمنين××× 4 تحريم / 4. ××× بر حضرت علىعليه السلام.××× 5 شواهد التنزيل لقواعد التفضيل: ج 2 ص 347. ××× | ||
خط ۱۷۵: | خط ۱۵۲: | ||
معصوم بودن امام علىعليه السلام از گناه.××× 7 الامالى )صدوق( : ج 1 ص 8 . مناقب اهلالبيتعليهم السلام )ابنمغازلى( : ص 199. ××× | معصوم بودن امام علىعليه السلام از گناه.××× 7 الامالى )صدوق( : ج 1 ص 8 . مناقب اهلالبيتعليهم السلام )ابنمغازلى( : ص 199. ××× | ||
همسانى جايگاه امام علىعليه السلام در روز قيامت با جايگاه حضرت محمدصلى الله عليه وآله و حضرت ابراهيمعليه السلام و تشبيه اهلبيتعليهم السلام××× 8 الخصال: ص 362. ××× به باران.××× 9 شرح الاخبار )مغربى( : ج 3، ص ص 5 . ××× | همسانى جايگاه امام علىعليه السلام در روز قيامت با جايگاه حضرت محمدصلى الله عليه وآله و حضرت ابراهيمعليه السلام و تشبيه اهلبيتعليهم السلام××× 8 الخصال: ص 362. ××× به باران.××× 9 شرح الاخبار )مغربى( : ج 3، ص ص 5 . ×××</ref>'''نتيجه گيرى''' | ||
حبشى | در شرايطى كه حب دنيا و بازگشت به جاهليت سبب فاصله گرفتن بيشتر صحابه از وصاياى پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه وآله و مانع تحقق غدير شد، گروه قليلى از صحابه مانند عمار، ابوالطفيل و حبشى با نقل و يادآورى حديث غدير و دفاع عملى از محتواى آن از حديث غدير و خط مستقيم ولايت محافظت كردند، تا به آيندگان جوياى حقيقت برسد. | ||
بر شيعيان امروز است كه تلاش هاى آنان را قدر شناسند، و از بصيرت و نحوه عمل آنان در دفاع از ولايت و به ويژه در شرايط فتنه الگو بگيرند، و به راهبردهايى براى عصر خود برسند.از نحوه رفتار عمار در زمان خلافت خليفه دوم و سوم، مى توان روشنگرى و عدم سكوت در برابر ظلم را آموخت، و همچنين از كار عملياتى او در فتنه جمل و نحوه مواجه شدن با فتنه را.[[ابوالطفيل]] خود را با امامش تنظيم مى كرد. از اين رو در ايام خلافت اميرالمؤمنين عليه السلام به كوفه هجرت كرد، و در هر سه جنگ تحميلى بر حضرت شركت كرد. اما او فقط مجاهد نبود، و به تعبير يعقوبى از حاملان علم امام على عليه السلام بود.حبشى نيز به نقل حديث غدير و جهاد در دفاع از اميرالمؤمنين عليه السلام اكتفا نكرد، و زبان گوياى فضائل اميرالمؤمنين عليه السلام از جمله حديث منزلت بود، و از اين طريق بر آگاهى و بصيرت جامعه مى افزود. درس ديگرى كه از حيات اين سه صحابى پيامبرصلى الله عليه وآله و اميرالمؤمنين عليه السلام مى توان آموخت اينكه براى دفاع از خط ولايت بايد هزينه پرداخت كرد. | |||
گاهى بايد مانند عمار جان را فدا كرد، و گاهى پذيراى تهمت ها و توهين ها شد؛ چنانكه خوارج و نواصب و وابستگان و پيروانش ابوالطفيل را به جرم دوست داشتن امام على عليه السلام و اهلبيت پيامبرعليهم السلام و پيروى از آنان [[غالى]] و كذاب خواندند. يا مانند حبشى كه [[ابن عدى]] نام او را در كتاب ضعفايش - يعنى افرادى كه حديث شان معتبر نيست - آورده است. | |||
== '''پانویس''' == | == '''پانویس''' == |