۲۳٬۱۸۰
ویرایش
(نیمه) |
(نیمه تکمیل) |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
<big>از نظر بولس سلامه اين واقعه از مهمترين وقايع صدر اسلام است. به همين دليل است كه حماسه خود را نيز به همين نام نهاده است. يكى از قصائد اين حماسه طولانى «يوم الغدير» مى باشد، كه در آن شاعر به تفصيل به اين واقعه پرداخته است.</big> | <big>از نظر بولس سلامه اين واقعه از مهمترين وقايع صدر اسلام است. به همين دليل است كه حماسه خود را نيز به همين نام نهاده است. يكى از قصائد اين حماسه طولانى «يوم الغدير» مى باشد، كه در آن شاعر به تفصيل به اين واقعه پرداخته است.</big> | ||
<big>بولس سلامه بازگشت رسول خداصلى الله عليه وآله از مكه و حال و هوايى كه حاكم بر جمعيت بود را اين چنين توصيف مى كند:</big> | <big>بولس سلامه بازگشت رسول خداصلى الله عليه وآله از مكه و حال و هوايى كه حاكم بر جمعيت بود را اين چنين توصيف مى كند:</big> | ||
<big>عاد من حجةالوداع الخطير</big> <big>و لفيف الحجيج موج البحور</big> | |||
<big>لجة خلف لجة كانتشار ال</big> <big>غيم صبحاً فى الفدفد المغمور</big> | |||
<big>و تبارى للحج كل رشيد</big> <big>يستطيع القيام للتكبير</big> | |||
<big> | <big>و استفاض النبى نصحاً و احكا</big> <big>ماً و هدياً الى الصراط القرير</big> | ||
<big> | <big>بلغ العائدون بطحاء »خم«</big> <big>فكأن الركبان فى التنور</big> | ||
<big> | <big>عرفوه غدير خم و ليس ال</big> <big>غور الا ثماله من غدير<ref><big>عيد الغدير (بولس سلامه) : ص 106:</big><big> - از حج مهم خود برگشت در حالى كه انبوهى از حاجيان همچون موج دريا جمع شده بودند.</big> | ||
<big> - امواج مردم (حاجيان) پشت سر هم همچون تكه هاى پراكنده ابرها در صبحگاه در بيابان بودند.</big> | |||
<big> - امواج مردم ) | |||
<big> - هر انسان توانمندى كه توانايى قيام و تكبير داشت براى رفتن به حج از ديگران سبقت مى گرفت.</big> | <big> - هر انسان توانمندى كه توانايى قيام و تكبير داشت براى رفتن به حج از ديگران سبقت مى گرفت.</big> | ||
خط ۸۳: | خط ۶۶: | ||
<big> - پيامبرصلى الله عليه وآله شروع به نصيحت مردم و بيان احكام و هدايت آنها به راه راست كرد.</big> | <big> - پيامبرصلى الله عليه وآله شروع به نصيحت مردم و بيان احكام و هدايت آنها به راه راست كرد.</big> | ||
<big> - مردم كه از حج برگشتند به سرزمين | <big> - مردم كه از حج برگشتند به سرزمين «خم» رسيدند، گويى كه كاروانيان از گرماى هوا در تنور بودند.</big> | ||
<big> | <big> - آن سرزمين را به نام «غدير خم» مى شناختند، زيرا آن سرزمين پست جز ته مانده اى از آبگير (رود) نبود.</big></ref></big> | ||
<big> | <big>سپس حالت پيامبرصلى الله عليه وآله در پى نازل شدن آيه تبليغ را ترسيم مى كند:</big> | ||
<big> | <big>و اذا بالنبى يرقب شيئاً</big> <big>و هو فى مثل جمده المسحور</big> | ||
<big>اللَّه بلّغ كلام رب مجير</big> | <big>جاء جبرئيل قائلا يا نبى</big> <big>اللَّه بلّغ كلام رب مجير</big> | ||
<big>انت فى عصمة من الناس فانثر</big> | <big>انت فى عصمة من الناس فانثر</big> <big>بينات السماء للجمهور</big> | ||
<big>اذعها رسالة اللَّه وحياً</big> <big>سرمدياً و حجة للعصور<ref><big>عيد الغدير (بولس سلامه) : ص 108:</big><big>- ناگهان گويى پيامبرصلى الله عليه وآله در انتظار چيزى است؛ گويى كه او در سكوتى جادو شده و چون شيفتگان مفتون بود.</big> | |||
<big>اذعها رسالة اللَّه وحياً</big> | |||
<big>سرمدياً و حجة | |||
<big>- ناگهان گويى پيامبرصلى الله عليه وآله در انتظار چيزى است؛ گويى كه او در سكوتى جادو شده و چون شيفتگان مفتون بود.</big> | |||
<big>- جبرئيل بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شده و عرض كرد: اى پيامبر خدا ! پيام پروردگار امنيت را ابلاغ كن.</big> | <big>- جبرئيل بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شده و عرض كرد: اى پيامبر خدا ! پيام پروردگار امنيت را ابلاغ كن.</big> | ||
خط ۱۱۱: | خط ۸۵: | ||
<big>- تو در بين مردم در امان خواهى بود، پس آيات روشن آسمانى را به همه مردم برسان.</big> | <big>- تو در بين مردم در امان خواهى بود، پس آيات روشن آسمانى را به همه مردم برسان.</big> | ||
<big>- و رسالت خداوند را به عنوان وحى هميشگى و دليلى براى همه عصرها پخش كن. | <big>- و رسالت خداوند را به عنوان وحى هميشگى و دليلى براى همه عصرها پخش كن.</big></ref></big> | ||
<big>در اين چهار بيت، بولس سلامه حالت پيامبرصلى الله عليه وآله را هنگام نزول آيه و نيز مضمون آيه تبليغ را به نظم در آورده است.</big> | <big>در اين چهار بيت، بولس سلامه حالت پيامبرصلى الله عليه وآله را هنگام نزول آيه و نيز مضمون آيه تبليغ را به نظم در آورده است.</big> | ||
<big> | === <big>حديث غدير</big> === | ||
<big>سپس شاعر مضمون حديث غدير را كه پيامبرصلى الله عليه وآله در آن روز بيان فرمودند به نظم مى كشد و تمام سخنان پيامبرصلى الله عليه وآله را از ابتدا تا انتها مى آورد. پيامبرصلى الله عليه وآله در ابتدا نزديک شدن زمان رحلتش به سوى پروردگار خويش و فراق از اصحاب را به آنها خبر مى دهد. مردم همه به گريه مى افتند. آنگاه پيامبرصلى الله عليه وآله آنها را شاهد مى گيرد كه آيا من مولاى شما نيستم؟ و همه تأييد مى كنند كه آرى. سپس دست على عليه السلام را بالاى سرش مى برد و او را به عنوان جانشين خود و ولىّ مردم بعد از خودش به مردم معرفى مى كند:</big> | |||
<big>سپس شاعر مضمون حديث غدير را كه پيامبرصلى الله عليه وآله در آن روز بيان فرمودند به نظم | |||
<big> | <big>ايها الناس قال اوشك ان</big> <big>ادعى و انى و انكم لنشور</big> | ||
<big> | <big>و كلانا يجيب: هل تشهدون ال</big> <big>حق انى بلّغت امر القدير؟</big> | ||
<big> | <big>ادركوا لهجة النعى خلال ال</big> <big>قول فالصوت فى جلال القبور</big> | ||
<big> | <big>عبرات ملئ العيون و كبت</big> <big>فى حلوق تأجّجت بالزفير</big> | ||
<big> | <big>اننا شاهدون قالوا جزاك اللَّه</big> <big>خيراً من ناصح و مشير</big> | ||
<big> | <big>اوَ لا تشهدون ان لا اله غ</big><big>ير رب فرد رحيم غفور</big> | ||
<big> | <big>و بانّى عبد له و رسول</big> <big>لم يقصر فى النصح و التبشير</big> | ||
<big> | <big>فاجابوا: بلى. فقال: الهى ا</big><big>نت فاشهد لعبدك المأمور</big> | ||
<big> | <big>ايها الناس انما اللَّه مولا</big> <big>كم و مولاى ناصرى و مجيرى</big> | ||
<big> | <big>ثم انى وليكم منذ كان الد</big> <big>هر طفلاً حتى زوال الدهور</big> | ||
<big> | <big>يا الهى من كنت مولاه حقاً</big> <big>فعلى مولاه غير نكير</big> | ||
<big> | <big>يا الهى وال الذين يوالون اب</big> <big>نعمّى وانصر حليف نصيرى</big> | ||
<big> | <big>كن عدواً لمن يعاديه و اخذل</big> <big>كل نكس و خاذل شرير</big> | ||
<big> | <big>قالها آخذاً بضبع على</big> <big>رافعاً ساعد الهمام الهصور</big> | ||
<big> | <big>لاح شعر الابطين عند اعتناق الز</big> <big>ند للزند فى المقام الشهير</big> | ||
<big> | <big>فكأن النبى يرفع بند ال</big> <big>عزّ عيداً للقائد المنصور</big> | ||
<big> | <big>راوياً للزمان فضل على</big> <big>باسطاً للعيون حق الوزير<ref><big>عيد الغدير (بولس سلامه) : ص 110:</big><big> - پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: اى مردم، نزديک است كه از طرف خداوند فرا خوانده شوم، من و شما با هم محشور خواهيم شد.</big> | ||
<big> | |||
<big> - پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: اى مردم، | |||
<big> - و هر دوى ما پاسخ خواهيم داد: آيا به حق به اين كه من امر پروردگار قادر و توانا را به انجام برسانم گواه خواهيد بود؟</big> | <big> - و هر دوى ما پاسخ خواهيم داد: آيا به حق به اين كه من امر پروردگار قادر و توانا را به انجام برسانم گواه خواهيد بود؟</big> | ||
خط ۲۰۳: | خط ۱۳۰: | ||
<big> - صداى كسى را كه خبر مرگ مى دهد در بين سخنان پيامبرصلى الله عليه وآله شنيدند. اين صدا در عظمت شكوه قبر آشكار بود.</big> | <big> - صداى كسى را كه خبر مرگ مى دهد در بين سخنان پيامبرصلى الله عليه وآله شنيدند. اين صدا در عظمت شكوه قبر آشكار بود.</big> | ||
<big> - آنگاه | <big> - آنگاه اشک ها چشم ها را پر كرد و صداها در گلوها خفه شد و آه و ناله بلند گرديد.</big> | ||
<big> - مردم گفتند: ما گواه و شاهد هستيم. خداوند به تو جزاى خير دهد كه نصيحت كننده و راهنماى ما بودى.</big> | <big> - مردم گفتند: ما گواه و شاهد هستيم. خداوند به تو جزاى خير دهد كه نصيحت كننده و راهنماى ما بودى.</big> | ||
<big> - آيا گواهى | <big> - آيا گواهى نمى دهيد كه خداوند واحد و يگانه است و جز او كه مهربان و آمرزنده است خدايى نيست.</big> | ||
<big> - و شهادت | <big> - و شهادت نمى دهيد كه من بنده و فرستاده او هستم و در پند و نصيحت شما كوتاهى نكرده ام؟</big> | ||
<big> - همه جواب دادند: آرى. سپس پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: خداوندا، تو شاهد باش كه بنده مأموريت خود را به انجام رساندم.</big> | <big> - همه جواب دادند: آرى. سپس پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: خداوندا، تو شاهد باش كه بنده مأموريت خود را به انجام رساندم.</big> | ||
خط ۲۲۱: | خط ۱۴۸: | ||
<big> - خدايا ! دوستان پسرعموى مرا دوست بدار و هم پيمانان ياور مرا يارى كن.</big> | <big> - خدايا ! دوستان پسرعموى مرا دوست بدار و هم پيمانان ياور مرا يارى كن.</big> | ||
<big> | <big>- با دشمنان او دشمن باش و انسان هاى پست و شكست خورده و شرور را تنها و بى ياور بگذار.</big> | ||
<big> | <big> - اين سخن را پيامبرصلى الله عليه وآله در حالى كه بازوى على عليه السلام را گرفته بود و ساق دست آن شير شجاع و در هم شكننده را بالا برد گفت.</big> | ||
<big> | <big> - در هنگامى كه على عليه السلام و پيامبرصلى الله عليه وآله دست در دست هم داده بودند در جايگاه مشهور، موى زير بغل آنها پيدا بود.</big> | ||
<big> | <big> - گويى كه پيامبرصلى الله عليه وآله پرچم عزت و افتخار را در روز عيد براى فرمانده پيروز بالا مى برد.</big> | ||
<big> | <big> - در حالى كه فضل و برترى على عليه السلام را براى روزگار روايت مىكند و مقام وزارت و جانشينى او را صريح و بدون پرده براى مردم بيان مى كند.</big></ref></big> | ||
<big> - | <big> آنگاه شاعر، حديث معروف ثقلين را - كه در همين روز بيان فرموده اند - به نظم مى كشد:</big> | ||
<big> | <big>سوف القاكم على الحوض اذ</big> <big>يأتى على بكير كل بكير</big> | ||
<big> | <big>اسال المؤمنين: كيف حفظتم ع</big><big>فو آى القرآن امر سفيرى</big> | ||
<big> | <big>لا تضلّوا و استمسكوا بكتاب اللَّه</big> <big>بعدى بعترتى بالأمير<ref><big>عيد الغدير (بولس سلامه) : ص 111:</big><big> - شما را در روز قيامت بر سر حوض كوثر ملاقات خواهم كرد، در حالى كه على عليه السلام پيشرو شماست.</big> | ||
<big> | <big> - و از مؤمنان مى پرسم كه چگونه فضل آيات قرآن و امر سفير من را اطاعت كرديد.</big> | ||
<big> | <big> - بعد از من گمراه نشويد و به كتاب خدا و عترتم چنگ زنيد و به اميرالمؤمنين عليه السلام تكيه كنيد.</big></ref></big> | ||
<big>وى در | <big>لازم به ذكر است كه بولس سلامه در حاشيه اين قصيده خود كلامى زيبا در مورد علامه امينى دارد. وى در مورد منابع مورد استفاده اش در مورد حديث غدير و ماجراى غدير مى گويد:</big> | ||
<big>از | <big>من از بين همه مؤلفان و كسانى كه در مورد غدير مطلب نوشته اند، تواناترين آنها در جمع مستندات صحيح، عالم فاضل شيخ عبدالحسين امينى نجفى را - كه داراى ديدى بازتر نسبت به بقيه است - ترجيح مى دهم. او شخصى است كه در صبر، استقامت و رنج بسيار در جمع آورى مستندات و نقل صحيح اين واقعه (واقعه غدير) نمونه است.</big> | ||
<big> | <big>او مستنداتى را جمع كرده است كه هيچ شكى در آنها نيست. مطالب او به دليل تواتر آمدن در كتاب هاى اهل سنت - كه هر كدام بخشى از كتاب هاى خود را به اين واقعه اختصاص داده اند - همانند سيوطى و محمد بن جرير طبرى و احمد بن محمد بن عقده و محمد بن احمد بن عثمان الذهبى و... ، مورد تأييد همه است.</big> | ||
<big> | <big>وى در كتاب خود به ساير افراد معتبر - كه جمعاً حدود هشتاد و نه حديث در مورد واقعه غدير نقل كرده اند - و نيز آيه هاى قرآن استناد كرده است.<ref><big>عيد الغدير (بولس سلامه) : ص 111.</big></ref></big> | ||
<big> | <big>از نظر بولس سلامه، پيامبرصلى الله عليه وآله به طور واضح و بدون هيچ غموضى نظر خود را در مورد حضرت على عليه السلام و ولايت او بيان كرده اند.</big> | ||
<big> | <big>بثّ طه مقالة فى على</big> <big>واضحاً كالنهار دون ستور</big> | ||
<big> - پيامبرصلى الله عليه وآله سخنش را در مورد | <big>لا مجاز و لا غموض و ليس</big> <big>يستحث الافهام للتفسير<ref><big>عيد الغدير (بولس سلامه) : ص 112:</big><big> - پيامبرصلى الله عليه وآله سخنش را در مورد على عليه السلام چون روز روشن واضح و بى پرده بيان كرد.</big> | ||
<big> - سخن او بدون هيچ پيچيدگى و ابهامى كه نياز به تفسير و توضيح داشته باشد ادا شد. | <big> - سخن او بدون هيچ پيچيدگى و ابهامى كه نياز به تفسير و توضيح داشته باشد ادا شد.</big></ref></big> | ||
<big>گويى پولس عقيده دارد كه گروهى در پى تحريف سخنان پيامبرصلى الله عليه وآله در روز غدير بر آمدهاند و سخنان پيامبرصلى الله عليه وآله را پيچيده و در پرده دانستهاند. وى سعى كرده تا پاسخ آنها را بدهد، و چون خود عرب زبانى اصيل و نيز عالم به علوم زبانى و نيز اديبى بزرگ است، خوب شرايط قبل و بعد سخن پيامبرصلى الله عليه وآله را سنجيده؛ و اين چنين مىگويد كه معنى حديث غدير واضح و آشكار است و منظور پيامبرصلى الله عليه وآله را مىتوان بدون هيچ غموض و ابهامى دريافت.</big> | <big>گويى پولس عقيده دارد كه گروهى در پى تحريف سخنان پيامبرصلى الله عليه وآله در روز غدير بر آمدهاند و سخنان پيامبرصلى الله عليه وآله را پيچيده و در پرده دانستهاند. وى سعى كرده تا پاسخ آنها را بدهد، و چون خود عرب زبانى اصيل و نيز عالم به علوم زبانى و نيز اديبى بزرگ است، خوب شرايط قبل و بعد سخن پيامبرصلى الله عليه وآله را سنجيده؛ و اين چنين مىگويد كه معنى حديث غدير واضح و آشكار است و منظور پيامبرصلى الله عليه وآله را مىتوان بدون هيچ غموض و ابهامى دريافت.</big> |