پرش به محتوا

بررسى و تحليل روايات جمعيّت حاضر در غدير: تفاوت میان نسخه‌ها

اتمام عنوان جمعیت
بدون خلاصۀ ویرایش
(اتمام عنوان جمعیت)
خط ۱۸۷: خط ۱۸۷:
'''نقد و بررسى'''
'''نقد و بررسى'''


اگر چه اين گزارش قول قبل است و سندى براى آن نقل نشده است و تنها ضعف آن همين است، ولى اين گزارش مؤيداتى چون حضور مردم مدينه و اطراف آن را -  كه خود راوى به آن اشاره كرده -  دارد. مى‏توان گفت: با توجه به اعتبار گزارش هفتاد هزار نفر و شهرت قول نود هزار نفر براى اهل‏سنت و علامه امينى -  كه تحقيقات زيادى را در الغدير انجام داده است -  تصحيف رخ داده باشد؛ به اين صورت كه عبارت سبعين و تسعين داراى سبك نوشتارى يكسانى هستند و در نقطه‏گذارى عبارت و معنى متفاوت مى‏شود. بنابراين روايت نود هزار درست است، و مرحوم طبرسى به جاى تسعين عبارت سبعين را نگارش كرده است.
اگر چه اين گزارش قول قبل است و سندى براى آن نقل نشده است و تنها ضعف آن همين است، ولى اين گزارش مؤيداتى چون حضور مردم مدينه و اطراف آن را -  كه خود راوى به آن اشاره كرده -  دارد. مى‏توان گفت: با توجه به اعتبار گزارش هفتاد هزار نفر و شهرت قول نود هزار نفر براى اهل‏سنت و علامه امينى -  كه تحقيقات زيادى را در الغدير انجام داده است -  تصحيف رخ داده باشد؛ به اين صورت كه عبارت سبعين و تسعين داراى سبک نوشتارى يكسانى هستند و در نقطه ‏گذارى عبارت و معنى متفاوت مى‏ شود. بنابراين روايت نود هزار درست است، و مرحوم طبرسى به جاى تسعين عبارت سبعين را نگارش كرده است.


'''ط. يک صد و چهارده هزار نفر'''


ط . يك صد و چهارده هزار نفر
قول ديگر از عاصمى شافعى -  چنانكه گفته شد -  يك صد و چهارده هزار نفر است.<ref>سمط النجوم العوالى: ج ۲ ص ۳۰۵.</ref> علامه امينى نيز در «الغدير» قول مشهور ديگر را همين تعداد مى‏ داند.<ref>الغدير: ج ۲ ص ۳۲: و قيل: يقال: خرج معه تسعون الفاً، و يقال: مائة الف و اربعةعشر الفاً، و قيل: مائة الف و عشرون الفاً، و قيل: مائة الف و اربعة و عشرون الفاً، و يقال: اكثر من ذلك، و هذه عدة من خرج معه. و اما الذين حجّوا معه فاكثر من ذلك، كالمقيمين بمكة. و الذين اتوا من اليمن مع على اميرالمؤمنين ‏عليه السلام و ابى ‏موسى‏ عليه السلام.</ref> حلبى شافعى نيز همين قول را ذكر كرده است.<ref>السيرة الحلبية: ج ۳ ص ۳۶۳.</ref>


قول ديگر از عاصمى شافعى -  چنانكه گفته شد -  يك صد و چهارده هزار نفر است.××× ۴ سمط النجوم العوالى: ج ۲ ص ۳۰۵. ××× علامه امينى نيز در »الغدير« قول مشهور ديگر را همين تعداد مى‏داند.××× ۵ الغدير: ج ۲ ص ۳۲: و قيل: يقال: خرج معه تسعون الفاً، و يقال: مائة الف و اربعةعشر الفاً، و قيل: مائة الف و عشرون الفاً، و قيل: مائة الف و اربعة و عشرون الفاً، و يقال: اكثر من ذلك، و هذه عدة من خرج معه. و اما الذين حجّوا معه فاكثر من ذلك، كالمقيمين بمكة. و الذين اتوا من اليمن مع على اميرالمؤمنين‏عليه السلام و ابى‏موسى‏عليه السلام. ××× حلبى شافعى نيز همين قول را ذكر كرده است.××× ۶ السيرة الحلبية: ج ۳ ص ۳۶۳. ×××
'''نقد و بررسى'''


نقد و بررسى
گر چه نام كسى در سند اين گزارش نيامده است و به كسى منتسب نيست، اما به ذكر جمعيت همراه پيامبر صلى الله عليه و آله از مدينه تأكيد دارد. از آنجا كه اين نويسندگان در ميان تمامى اقوال جمعيت حاضر در غدير اين چند قول را نقل كرده ‏اند، مى ‏توان گفت: دليل اين پذيرش از سوى آنان توجه رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله به حضور حداكثرى مردم است. زيرا اين نويسندگان اشاره مى ‏كنند كه حتى با وجود نيامدن برخى، تعداد زيادى به حج رفتند. بنابراين به نظر آنان اين قول قابل ذكر و مورد توجه است، زيرا اگر اين تعداد جمعيت حضور نداشت، به يقين [[اهل ‏سنت]] نسبت به بيان آن اهتمام مى ‏ورزيدند.


گر چه نام كسى در سند اين گزارش نيامده است و به كسى منتسب نيست، اما به ذكر جمعيت همراه پيامبرصلى الله عليه وآله از مدينه تأكيد دارد. از آنجا كه اين نويسندگان در ميان تمامى اقوال جمعيت حاضر در غدير اين چند قول را نقل كرده‏اند، مى‏توان گفت: دليل اين پذيرش از سوى آنان توجه رسول‏خداصلى الله عليه وآله به حضور حداكثرى مردم است. زيرا اين نويسندگان اشاره مى‏كنند كه حتى با وجود نيامدن برخى، تعداد زيادى به حج رفتند. بنابراين به نظر آنان اين قول قابل ذكر و مورد توجه است، زيرا اگر اين تعداد جمعيت حضور نداشت، به يقين اهل‏سنت نسبت به بيان آن اهتمام مى‏ورزيدند.
لازم به ذكر است كه اين روايت با رواياتى كه تعداد جمعيت را كم ذكر مى‏ كند در تعارض است. اما مؤيداتى همانند هفتاد هزار و نود هزار را دارد.


'''ى. يک صد و بيست هزار نفر'''


لازم به ذكر است كه اين روايت با رواياتى كه تعداد جمعيت را كم ذكر مى‏كند در تعارض است. اما مؤيداتى همانند هفتاد هزار و نود هزار را دارد.
گزارش ديگر درباره جمعيت غدير خم، حضور جمعيت يک صد و بيست هزار نفر است. از جمله اين قائلان اين‏جوزى در «تذكرة الخواص»<ref>تذكرة الخواص: ج ۱ ص ۲۶۶: و جمع الصحابة، و هم كانوا مائة و عشرين الفاً.</ref> و علامه امينى در «الغدير»<ref>الغدير: ج ۱ ص ۳۲.</ref> هستند.


'''نقد و بررسى'''


ى. يك صد و بيست هزار نفر
اين گزارش بدون ذكر سند و منبع براى آن نقل شده است. نيز قابل ذكر است كه علامه امينى ابتدا به جمعيت نود هزار اشاره مى‏ كند، و سپس قول ديگر را كه يكصد و بيست هزار است نقل مى‏ كند. بنابراين در انتخاب يكى از اين دو خبر بايد سراغ مؤيد رفت. خبر نود هزار از آنجا كه شواهدى دارد و امكان تصحيف آن با هفتاد هزار وجود دارد به پذيرش نزديک ‏تر است.


گزارش ديگر درباره جمعيت غدير خم، حضور جمعيت يك صد و بيست هزار نفر است. از جمله اين قائلان اين‏جوزى در »تذكرة الخواص«××× ۱ تذكرة الخواص: ج ۱ ص ۲۶۶: و جمع الصحابة، و هم كانوا مائة و عشرين الفاً. ××× و علامه امينى در »الغدير«××× ۲ الغدير: ج ۱ ص ۳۲. ××× هستند.
'''جمع ‏بندى'''


غدير خم و اعلام ولايت امام على ‏عليه السلام از سوى رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله خبرى متواتر است، و هدف عمده رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله از آخرين حج اتمام و اكمال دين با بيان امر [[امامت]] بود. براى اين امر مهم لازم بود تا جمعيت قابل توجهى در آن حضور يابند. دليل بر اين سخن دعوت ايشان از مردم اطراف و اكناف مدينه براى رفتن به حج بود. با محوريت قدرت نبوى و فراگيرى [[اسلام]] و نابودى شرک و قدرت قريش.


نقد و بررسى
گرايش مردم به اسلام و حضور در [[مدینه]] و يا ارتباط با مركز قدرت، باعث كثرت جمعيت نومسلمانان شده بود. بنابراين طبيعى مى ‏نمايد كه جمعيت مسلمانان از آمار اوليه حاضرين در جهادها بيشتر شود.


اين گزارش بدون ذكر سند و منبع براى آن نقل شده است. نيز قابل ذكر است كه علامه امينى ابتدا به جمعيت نود هزار اشاره مى‏كند، و سپس قول ديگر را كه يكصد و بيست هزار است نقل مى‏كند. بنابراين در انتخاب يكى از اين دو خبر بايد سراغ مؤيد رفت. خبر نود هزار از آنجا كه شواهدى دارد و امكان تصحيف آن با هفتاد هزار وجود دارد به پذيرش نزديك‏تر است.
حضور زنان و كودكان و كهنسالان در غدير خم نيز از يک واقعيت تاريخى برخودار است كه مؤيدى است براى اثبات كثرت و جمعيت حاضر در غدير خم، زيرا در اين سفر ممنوعيتى براى حضور آنان وجود نداشت. با سنجش رواياتى كه جمعيت حاضر در غدير را كم نقل كرده‏ اند مى‏توان گفت: اين اخبار بدون در نظر گرفتن جمعيت آمارى اسلام و مردم مدينه نقل شده، و علاوه بر آنكه ضعف سند و محتوى دارند از حجيت عقلى هم برخوردار نيستند.


نكته قابل توجه ديگر درباره جمعيت غدير اين است كه تعداد كسانى كه با رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله از مدينه عازم مكه بودند بايد كمتر از جمعيت غدير باشد، زيرا در هنگام حضور رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله در [[مکّه]]، امام على ‏عليه السلام و همراهان ايشان -  كه از [[یمن]] عازم حج بودند -  در بازگشت همراه كاروان رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله به سوى مدينه حركت كردند. همچنين كاروان‏ هايى كه در بين راه از رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله جدا مى‏ شدند مورد حساب قرار نگرفته ‏اند. بنابراين تعداد جمعيت بيشتر از تعداد جمعيت عازم از مدينه است.


جمع‏بندى
بايد افزود: گر چه دليلى بر حضور مردم مكه و يمن براى حضور در غدير وجود ندارد، اما بعيد نيست كه برخى خواسته باشند با توجه به قدرت معنوى و اجتماعى رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله و شكسته شدن ابهت مشركان، بخواهند در اين سفر به مدينه مهاجرت كنند. بنابراين نمى‏ توان اين جمعيت را ناديده گرفت.


غدير خم و اعلام ولايت امام على‏عليه السلام از سوى رسول‏خداصلى الله عليه وآله خبرى متواتر است، و هدف عمده رسول‏خداصلى الله عليه وآله از آخرين حج اتمام و اكمال دين با بيان امر امامت بود. براى اين امر مهم لازم بود تا جمعيت قابل توجهى در آن حضور يابند. دليل بر اين سخن دعوت ايشان از مردم اطراف و اكناف مدينه براى رفتن به حج بود. با محوريت قدرت نبوى و فراگيرى اسلام و نابودى شرك و قدرت قريش.
اكنون با توجه به همه شواهد و مدارک موجود درباره جمعيت غدير خم مى‏ توان گفت: گزارش هفتاد هزار و نود هزار از شواهد و قرائن زيادى برخوردار بوده و به واقعيت نزديک ‏تر هستند. در هر دو گزارش اشاره به حضور مردم مدينه و اطراف آن شده است و اشاره به جمعيت همراه امام على‏ عليه السلام -  كه از يمن عازم حج بودند و به مدينه بازگشتند -  نشده است.


احتمال مى ‏رود بين هفتاد هزار و نود هزار تصحيفى رخ داده و جابجايى نقطه صورت گرفته باشد. در اين صورت معنى عوض مى‏ شود. در صورت عدم پذيرش تصحيف، گزارش هفتاد هزار نفر از اعتبار و نقل محكم ‏ترى برخوردار است.


گرايش مردم به اسلام و حضور در مدينه و يا ارتباط با مركز قدرت، باعث كثرت جمعيت نومسلمانان شده بود. بنابراين طبيعى مى‏نمايد كه جمعيت مسلمانان از آمار اوليه حاضرين در جهادها بيشتر شود.
اكنون با توجه به بررسى روايات و گزارش‏ هاى تاريخى مى‏توان گفت: جمعيت همراه رسول ‏خدا صلى الله عليه و آله از مدينه هفتاد هزار نفر بوده است. اين تعداد جمعيت غدير خم نيست، زيرا تعداد سپاه همراه امام على ‏عليه السلام -  كه از يمن عازم مكه و بعد مدينه بودند -  مورد اشاره قرار نگرفته و احتمال وجود كسانى كه قصد حضور در مدينه را داشته باشند و يا كسانى كه در بين راه از رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله جدا شده ‏اند در [[روایت]] نيامده است.


به نظر مى ‏رسد مى ‏توان گفت: جمعيت نود هزار هم بعيد به نظر نمى ‏رسد. در صورتى كه اين تعداد را به آن اضافه كنيم و اين خلط عددى به علت تصحيف باشد. اگر چه تنها ايراد وارده در روايت نود هزار اشاره آن به جمعيت مدينه و اطراف آن است.


حضور زنان و كودكان و كهنسالان در غدير خم نيز از يك واقعيت تاريخى برخودار است كه مؤيدى است براى اثبات كثرت و جمعيت حاضر در غدير خم، زيرا در اين سفر ممنوعيتى براى حضور آنان وجود نداشت. با سنجش رواياتى كه جمعيت حاضر در غدير را كم نقل كرده‏اند مى‏توان گفت: اين اخبار بدون در نظر گرفتن جمعيت آمارى اسلام و مردم مدينه نقل شده، و علاوه بر آنكه ضعف سند و محتوى دارند از حجيت عقلى هم برخوردار نيستند.
== حضور همگانى در غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۲،۲۱. ژرفاى غدير: ص ۴۴.</ref> ==
پس از پايان [[حجةالوداع]] پيامبر صلى الله عليه و آله اعلان كرد كه همه بايد در غدير حاضر شوند. اين اقدام تأثير خود را نشان داد و كسانى كه مسيرشان به سمت شمال مكه و به سمت غدير نبود نيز با اشتياق فراوان -  بر خلاف جهت شهر و ديار خود -  همراه كاروان غدير حركت كردند، تا با همان شوقى كه در حج شركت كردند در مراسم اعلان ولايت نيز شركت نمايند.


آمدن كاروان دوازده هزار نفرى اهل يمن و جمع كثيرى از اهل مكه و طائف تا غدير خم در فاصله دويست كيلومترى مكه، و نيز متفرق نشدن مردم قبايل و آبادى‏ هاى بين راه مكه تا غدير، نشان از اشتياق فراوان مردم به شركت در مراسمى فوق العاده داشت كه بعد از آن روز موعود هرگز تكرار نمى ‏شد.


نكته قابل توجه ديگر درباره جمعيت غدير اين است كه تعداد كسانى كه با رسول‏خداصلى الله عليه وآله از مدينه عازم مكه بودند بايد كمتر از جمعيت غدير باشد، زيرا در هنگام حضور رسول‏خداصلى الله عليه وآله در مكه، امام على‏عليه السلام و همراهان ايشان -  كه از يمن عازم حج بودند -  در بازگشت همراه كاروان رسول‏خداصلى الله عليه وآله به سوى مدينه حركت كردند. همچنين كاروان‏هايى كه در بين راه از رسول‏خداصلى الله عليه وآله جدا مى‏شدند مورد حساب قرار نگرفته‏اند. بنابراين تعداد جمعيت بيشتر از تعداد جمعيت عازم از مدينه است.
از نظر تركيب قبايلى و نژادى مردم كه از شمال و جنوب و شرق و غرب مكه براى حج آمده بودند مى‏ توانست يک اقدام بديع در تبليغ غدير و ولايت را به نمايش گذارد، چرا كه هر يک از صد و بيست هزار نفر وقتى به شهر يا روستا يا قبيله خود باز مى ‏گشت ماجراى اتفاق افتاده در غدير را بازگو مى ‏كرد، بدون آنكه نيازى به رسانه‏ هاى تبليغى باشد.


به خصوص آنكه واقعه غدير با مقدمات و ضمائم گوناگونى همراه بود؛ و هر كسى دلش مى‏ خواست زودتر به شهر و ديار خود برسد تا جزئيات آن را به فاميل و دوستانش خبر دهد.


بايد افزود: گر چه دليلى بر حضور مردم مكه و يمن براى حضور در غدير وجود ندارد، اما بعيد نيست كه برخى خواسته باشند با توجه به قدرت معنوى و اجتماعى رسول‏خداصلى الله عليه وآله و شكسته شدن ابهت مشركان، بخواهند در اين سفر به مدينه مهاجرت كنند. بنابراين نمى‏توان اين جمعيت را ناديده گرفت.
به بيان ديگر: منظره‏اى كه در طول تاريخ پيامبر صلى الله عليه و آله به صورت استثنايى در غدير جلوه كرد، نژادها و قبايل مختلفى بود كه براى اولين بار در كنار هم حضور مى‏ يافتند.


اكنون با توجه به همه شواهد و مدارك موجود درباره جمعيت غدير خم مى‏توان گفت: گزارش هفتاد هزار و نود هزار از شواهد و قرائن زيادى برخوردار بوده و به واقعيت نزديك‏تر هستند. در هر دو گزارش اشاره به حضور مردم مدينه و اطراف آن شده است و اشاره به جمعيت همراه امام على‏عليه السلام -  كه از يمن عازم حج بودند و به مدينه بازگشتند نشده است.
پس از آنكه مناديان پيامبر صلى الله عليه و آله در مدينه و اطراف آن و ساير شهرها، سفر آن حضرت را اعلام كردند و پيامبر صلى الله عليه و آله نامه‏ اى به يمن براى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام فرستادند و سفر خود را به حضرت خبر دادند، تقريباً اين خبر به همه مسلمانان آن روز -  كه از منطقه جزيرة العرب تجاوز نمى‏ كرد رسيد.


از خود مدينه و اطراف آن عده بسيارى همراه حضرت شدند. در بين راه مدينه تا مكه بسيارى از مردم قبايل و روستاها و شهرها -  چه آنها كه در مسير بودند و چه آنها كه راهشان به مسير اصلى منتهى مى‏ شد -  به حضرت پيوستند.


احتمال مى‏رود بين هفتاد هزار و نود هزار تصحيفى رخ داده و جابجايى نقطه صورت گرفته باشد. در اين صورت معنى عوض مى‏شود. در صورت عدم پذيرش تصحيف، گزارش هفتاد هزار نفر از اعتبار و نقل محكم‏ترى برخوردار است.
مردم مكه و اطراف آن جمعيت ديگرى بودند كه اضافه شدند. دوازده هزار نفر از اهل يمن كه همراه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام آمدند نيز تركيب جمعيت را تغيير داد.


بدين صورت از گروه ‏هاى مختلف مسلمانان آن روز اعم از روستايى و شهرى و چادرنشينان از مناطق جغرافيايى مختلف، و بسيارى از آنان كه تا آن روز پيامبر را نديده بودند در غدير حضور داشتند.


اكنون با توجه به بررسى روايات و گزارش‏هاى تاريخى مى‏توان گفت: جمعيت همراه رسول‏خداصلى الله عليه وآله از مدينه هفتاد هزار نفر بوده است. اين تعداد جمعيت غدير خم نيست، زيرا تعداد سپاه همراه امام على‏عليه السلام -  كه از يمن عازم مكه و بعد مدينه بودند -  مورد اشاره قرار نگرفته و احتمال وجود كسانى كه قصد حضور در مدينه را داشته باشند و يا كسانى كه در بين راه از رسول‏خداصلى الله عليه وآله جدا شده‏اند در روايت نيامده است.
== كثرت حاضرين در غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۳۳ - ۲۴۲.</ref> ==
 
پيامبر صلى الله عليه و آله در فراز اول از يازدهمين و آخرين بخش از [[خطبه غدیر]] مسئله [[بیعت]] را مطرح كرده و از جمله در مورد [[امامت]] امامان‏ عليهم السلام از صد و بيست هزار نفر بيعت زبانى و اقرار گرفت:
 
به نظر مى‏رسد مى‏توان گفت: جمعيت نود هزار هم بعيد به نظر نمى‏رسد. در صورتى كه اين تعداد را به آن اضافه كنيم و اين خلط عددى به علت تصحيف باشد. اگر چه تنها ايراد وارده در روايت نود هزار اشاره آن به جمعيت مدينه و اطراف آن است.
 
 
۲.  حضور همگانى در غدير××× ۱ سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۲ ۲۱. ژرفاى غدير: ص ۴۴. ×××
 
   پس از پايان حجةالوداع پيامبرصلى الله عليه وآله اعلان كرد كه همه بايد در غدير حاضر شوند. اين اقدام تأثير خود را نشان داد و كسانى كه مسيرشان به سمت شمال مكه و به سمت غدير نبود نيز با اشتياق فراوان -  بر خلاف جهت شهر و ديار خود -  همراه كاروان غدير حركت كردند، تا با همان شوقى كه در حج شركت كردند در مراسم اعلان ولايت نيز شركت نمايند.
 
 
آمدن كاروان دوازده هزار نفرى اهل يمن و جمع كثيرى از اهل مكه و طائف تا غدير خم در فاصله دويست كيلومترى مكه، و نيز متفرق نشدن مردم قبايل و آبادى‏هاى بين راه مكه تا غدير، نشان از اشتياق فراوان مردم به شركت در مراسمى فوق العاده داشت كه بعد از آن روز موعود هرگز تكرار نمى‏شد.
 
 
از نظر تركيب قبايلى و نژادى مردم كه از شمال و جنوب و شرق و غرب مكه براى حج آمده بودند مى‏توانست يك اقدام بديع در تبليغ غدير و ولايت را به نمايش گذارد، چرا كه هر يك از صد و بيست هزار نفر وقتى به شهر يا روستا يا قبيله خود باز مى‏گشت ماجراى اتفاق افتاده در غدير را بازگو مى‏كرد، بدون آنكه نيازى به رسانه‏هاى تبليغى باشد.
 
 
به خصوص آنكه واقعه غدير با مقدمات و ضمائم گوناگونى همراه بود؛ و هر كسى دلش مى‏خواست زودتر به شهر و ديار خود برسد تا جزئيات آن را به فاميل و دوستانش خبر دهد.
 
 
به بيان ديگر: منظره‏اى كه در طول تاريخ پيامبرصلى الله عليه وآله به صورت استثنايى در غدير جلوه كرد، نژادها و قبايل مختلفى بود كه براى اولين بار در كنار هم حضور مى‏يافتند.
 
 
پس از آنكه مناديان پيامبرصلى الله عليه وآله در مدينه و اطراف آن و ساير شهرها، سفر آن حضرت را اعلام كردند و پيامبرصلى الله عليه وآله نامه‏اى به يمن براى اميرالمؤمنين‏عليه السلام فرستادند و سفر خود را به حضرت خبر دادند، تقريباً اين خبر به همه مسلمانان آن روز -  كه از منطقه جزيرة العرب تجاوز نمى‏كرد -  رسيد.
 
 
از خود مدينه و اطراف آن عده بسيارى همراه حضرت شدند. در بين راه مدينه تا مكه بسيارى از مردم قبايل و روستاها و شهرها -  چه آنها كه در مسير بودند و چه آنها كه راهشان به مسير اصلى منتهى مى‏شد -  به حضرت پيوستند.
 
مردم مكه و اطراف آن جمعيت ديگرى بودند كه اضافه شدند. دوازده هزار نفر از اهل يمن كه همراه اميرالمؤمنين‏عليه السلام آمدند نيز تركيب جمعيت را تغيير داد.
 
 
بدين صورت از گروه‏هاى مختلف مسلمانان آن روز اعم از روستايى و شهرى و چادرنشينان از مناطق جغرافيايى مختلف، و بسيارى از آنان كه تا آن روز پيامبررا نديده بودند در غدير حضور داشتند.
 
 
۳.  كثرت حاضرين در غدير××× ۱ سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۴۲  - ۲۳۳. ×××
 
   پيامبرصلى الله عليه وآله در فراز اول از يازدهمين و آخرين بخش از خطبه غدير مسئله بيعت را مطرح كرده و از جمله در مورد امامت امامان‏عليهم السلام از صد و بيست هزار نفر بيعت زبانى و اقرار گرفت:
 


مَعاشِرَ النّاسِ، اِنَّكُمْ اَكْثَرُ مِنْ اَنْ تُصافِقُونى بِكَفٍّ واحِدٍ فى وَقْتٍ واحِدٍ، وَ قَدْ اَمَرَنِىَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اَنْ آخُذَ مِنْ اَلْسِنَتِكُمُ الاِقْرارَ بِما عَقَّدْتُ لِعَلِىٍّ اَميرِالْمُؤْمِنينَ، وَ لِمَنْ جاءَ بَعْدَهُ مِنَ الاَئِمَّةِ مِنّى وَ مِنْهُ، عَلى ما اَعْلَمْتُكُمْ اَنَّ ذُرِّيَّتى مِنْ صُلْبِهِ:
مَعاشِرَ النّاسِ، اِنَّكُمْ اَكْثَرُ مِنْ اَنْ تُصافِقُونى بِكَفٍّ واحِدٍ فى وَقْتٍ واحِدٍ، وَ قَدْ اَمَرَنِىَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اَنْ آخُذَ مِنْ اَلْسِنَتِكُمُ الاِقْرارَ بِما عَقَّدْتُ لِعَلِىٍّ اَميرِالْمُؤْمِنينَ، وَ لِمَنْ جاءَ بَعْدَهُ مِنَ الاَئِمَّةِ مِنّى وَ مِنْهُ، عَلى ما اَعْلَمْتُكُمْ اَنَّ ذُرِّيَّتى مِنْ صُلْبِهِ:


اى مردم، شما بيش از آن هستيد كه با يک دست و در يک زمان با من دست دهيد، و پروردگارم مرا مأمور كرده است كه از زبان شما اقرار بگيرم درباره آنچه منعقد نمودم براى على اميرالمؤمنين و امامانى كه بعد از او مى ‏آيند و از نسل من و اويند، چنانكه به شما فهماندم كه فرزندان من از صلب اويند.


اى مردم، شما بيش از آن هستيد كه با يك دست و در يك زمان با من دست دهيد، و پروردگارم مرا مأمور كرده است كه از زبان شما اقرار بگيرم درباره آنچه منعقد نمودم براى على اميرالمؤمنين و امامانى كه بعد از او مى‏آيند و از نسل من و اويند، چنانكه به شما فهماندم كه فرزندان من از صلب اويند.
== موقعيت مردمى در غدير<ref>ژرفاى غدير: ص ۴۳.</ref> ==
 
تركيب جمعيت حاضر در غدير و كيفيت جمع شدن و شماره فوق ‏العاده آنان، جلوه ‏هاى ديگرى است كه جوانبى از [[اهمیت]] غدير را بر ما آشكار مى‏ كند. اين جهت در چهار ديد قابل بررسى است:
 
۴.  موقعيت مردمى در غدير××× ۲ ژرفاى غدير: ص ۴۳. ×××
 
   تركيب جمعيت حاضر در غدير و كيفيت جمع شدن و شماره فوق‏العاده آنان، جلوه‏هاى ديگرى است كه جوانبى از اهميت غدير را بر ما آشكار مى‏كند. اين جهت در چهار ديد قابل بررسى است:
 
۱-  مؤمن و منافق
 
به تصريح قرآن -  كه در سوره‏ها و آياتِ نازل شده در اواخر عمر پيامبرصلى الله عليه وآله مشهود است××× ۱ در اين باره به سوره‏هاى آل عمران، نساء، مائده، انفال، توبه، عنكبوت، احزاب، محمد۹ ، فتح، مجادله، حديد، منافقين و حشر مراجعه شود. ××× -  منافقين در سال‏هاى اخير حضور عجيبى در جامعه مسلمين داشتند و روز به روز با جرأت بيشتر دست به كارشكنى مى‏زدند.
 


اكنون حاضران غدير را نيز تركيبى از مؤمنين راستين و منافقين تشكيل مى‏دادند كه گروه دوم هم به صورت پنهان و هم به صورت آشكار دست به كارشكنى‏هاى بسيارى زدند، ولى با عنايات خداوند و هوشيارى مؤمنان خنثى شد.
'''۱. مؤمن و منافق'''


به تصريح قرآن -  كه در سوره ‏ها و آياتِ نازل شده در اواخر عمر پيامبر صلى الله عليه و آله مشهود است<ref>در اين باره به سوره ‏هاى آل عمران، نساء، مائده، انفال، توبه، عنكبوت، احزاب، محمد صلی الله علیه و آله، فتح، مجادله، حديد، منافقين و حشر مراجعه شود.</ref> -  [[منافقین]] در سال‏ هاى اخير حضور عجيبى در جامعه مسلمين داشتند و روز به روز با جرأت بيشتر دست به كارشكنى مى ‏زدند.


۲-  مؤمنين قوى الايمان و ضعيف الايمان
اكنون حاضران غدير را نيز تركيبى از مؤمنين راستين و [[منافقین]] تشكيل مى‏ دادند كه گروه دوم هم به صورت پنهان و هم به صورت آشكار دست به كارشكنى ‏هاى بسيارى زدند، ولى با عنايات خداوند و هوشيارى مؤمنان خنثى شد.


مسلمانانى كه در غدير حضور داشتند در درجات بسيار متفاوتى از ايمان بودند. از سلمان و ابوذر و مقداد گرفته كه در بالاترين درجه ايمان و معرفت بودند و اعلام مقام ولايت و امامت اميرالمؤمنين‏عليه السلام برايشان تازگى نداشت، تا افرادى كه اين نياز را احساس مى‏كردند. در درجه بعد كسانى بودند كه اميال دنيوى هر آن در كمين آنان بود تا دين خود را بفروشند و تمايلات خود را ارضا كنند.
'''۲. مؤمنين قوى الايمان و ضعيف الايمان'''


مسلمانانى كه در غدير حضور داشتند در درجات بسيار متفاوتى از [[ایمان]] بودند. از سلمان و ابوذر و مقداد گرفته كه در بالاترين درجه ايمان و معرفت بودند و اعلام مقام ولايت و [[امامت]] اميرالمؤمنين‏ عليه السلام برايشان تازگى نداشت، تا افرادى كه اين نياز را احساس مى‏ كردند. در درجه بعد كسانى بودند كه اميال دنيوى هر آن در كمين آنان بود تا دين خود را بفروشند و تمايلات خود را ارضا كنند.


از سوى ديگر خونخواهى‏هاى قبيله‏گرايانه در كنار ساير اخلاق جاهلى -  كه هنوز در روح بسيارى ريشه داشت -  ياد بدر و اُحد و خندق و خيبر و حنين و ساير جنگ‏هاى پيامبرصلى الله عليه وآله را در ياد عده‏اى تازه مى‏كرد، و به عنوان انتقام از آن حضرت و از اميرالمؤمنين‏عليه السلام -  كه در اكثر جنگ‏ها پيروزى و فتح به دستش بود و شجاعانى از عرب به دست او به زمين افتاده بودند -  قلب‏هاى پر كينه‏اى را وادار به مخالفت و ضديت با اين برنامه مى‏نمود.
از سوى ديگر خونخواهى ‏هاى قبيله‏ گرايانه در كنار ساير اخلاق جاهلى -  كه هنوز در روح بسيارى ريشه داشت -  ياد بدر و اُحد و خندق و خيبر و حنين و ساير جنگ ‏هاى پيامبر صلى الله عليه و آله را در ياد عده ‏اى تازه مى ‏كرد، و به عنوان انتقام از آن حضرت و از اميرالمؤمنين‏ عليه السلام -  كه در اكثر جنگ ‏ها پيروزى و فتح به دستش بود و شجاعانى از عرب به دست او به زمين افتاده بودند -  قلب‏ هاى پر كينه ‏اى را وادار به مخالفت و ضديت با اين برنامه مى‏ نمود.


آخرين درجه كسانى بودند كه هميشه همرنگ [[اکثریت]] بودند و از خود عقل و فكر و قدرت تصميم ‏گيرى نداشتند. اينان آنگاه كه اكثريت را در جبهه مخالف مى ‏ديدند به آنان مى ‏پيوستند.


آخرين درجه كسانى بودند كه هميشه همرنگ اكثريت بودند و از خود عقل و فكر و قدرت تصميم‏گيرى نداشتند. اينان آنگاه كه اكثريت را در جبهه مخالف مى‏ديدند به آنان مى‏پيوستند.
== پانویس ==