پرش به محتوا

دشمنان اهل بیت و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱٬۷۳۷: خط ۱٬۷۳۷:
در اينجا پيامبرصلى الله عليه وآله تأكيد خاصى داشت كه امامتِ فرزندان معصوم على‏عليه السلام در متن قرآن است و آيه ۲۸ سوره زخرف »وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فى عَقِبِهِ« را شاهد آن قرار داده فرمود: »آنجا كه خدا مى‏فرمايد: امامت را مطلبى باقى در نسل او قرار داديم« ، و سپس به حديث ثقلين اشاره كردند كه »لَنْ تَضِلُّوا ما اِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِما« .
در اينجا پيامبرصلى الله عليه وآله تأكيد خاصى داشت كه امامتِ فرزندان معصوم على‏عليه السلام در متن قرآن است و آيه ۲۸ سوره زخرف »وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فى عَقِبِهِ« را شاهد آن قرار داده فرمود: »آنجا كه خدا مى‏فرمايد: امامت را مطلبى باقى در نسل او قرار داديم« ، و سپس به حديث ثقلين اشاره كردند كه »لَنْ تَضِلُّوا ما اِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِما« .


== وعده عذاب به مخالفان نبوت و امامت<ref>آيات ولايت (مرتضوى) : ج ۲ ص ۷۲-۷۷.</ref> ==
رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله در خطبه‏ هاى حجةالوداع و به خصوص در خطبه غدير و در آخرين جمله خطبه غديريه فرمود:


۷۰.  وعده عذاب به مخالفان نبوت و امامت××× ۲ آيات ولايت )مرتضوى( : ج ۲ ص ص ۷۷  - ۷۲. ×××
ايها الناس، من ادّعى الى غير ابيه و من تولّى غير مواليه فعليه لعنة اللَّه و الملائكة و الناس اجمعين، و لا يقبل اللَّه منه صرفاً و لا عدلاً. و السلام عليكم و رحمة اللَّه<ref>العقد الفريد: ج ۴ ص ۱۴۹.</ref>: اى مردم، هر كس خودش را به غير پدرش نسبت دهد و هر كس غير مولاى خود ديگرى را به عنوان مولا انتخاب كند، پس لعنت خدا و ملائكه و همه مردم بر او باد، و خداوند از چنين انسانى نه توبه ‏اى را قبول مى ‏كند و نه فديه ‏اى.
 
   رسول‏خداصلى الله عليه وآله در خطبه‏هاى حجةالوداع و به خصوص در خطبه غدير و در آخرين جمله خطبه غديريه فرمود:
 
ايها الناس، من ادّعى الى غير ابيه و من تولّى غير مواليه فعليه لعنة اللَّه و الملائكة و الناس اجمعين، و لا يقبل اللَّه منه صرفاً و لا عدلاً. و السلام عليكم و رحمة اللَّه××× ۱ العقد الفريد: ج ۴ ص ۱۴۹. ×××: اى مردم، هر كس خودش را به غير پدرش نسبت دهد و هر كس غير مولاى خود ديگرى را به عنوان مولا انتخاب كند، پس لعنت خدا و ملائكه و همه مردم بر او باد، و خداوند از چنين انسانى نه توبه‏اى را قبول مى‏كند و نه فديه‏اى.
 


اين بخش از خطبه داراى سه بخش است:
اين بخش از خطبه داراى سه بخش است:
خط ۱٬۷۵۳: خط ۱٬۷۵۰:
۳. عذاب اخروى شديد كه ابدى و جاودان است.
۳. عذاب اخروى شديد كه ابدى و جاودان است.


بخش اول ابهامى دارد كه محتمل است مقصود پدر نسبى باشد و احتمال دارد مقصود پدر معنوى باشد. البته در منابع اهل‏ سنت به شرح اين جمله نپرداخته ‏اند و با همين ابهام آن را آورده‏ اند، بدون اينكه توجه داشته باشند كه اين روايت با همين معناى ظاهرى -  كه مقصود پدر نسبى باشد -  مخالف فتواى همه فقهاى اسلام است. زيرا اگر كسى خود را به غير پدر نسبى خود نسبت دهد و بعد توبه و استغفار كند، توبه ‏اش پذيرفته است. در حالى كه رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله در اين عبارت تصريح مى‏ كند:


بخش اول ابهامى دارد كه محتمل است مقصود پدر نسبى باشد و احتمال دارد مقصود پدر معنوى باشد. البته در منابع اهل‏سنت به شرح اين جمله نپرداخته‏اند و با همين ابهام آن را آورده‏اند، بدون اينكه توجه داشته باشند كه اين روايت با همين معناى ظاهرى -  كه مقصود پدر نسبى باشد -  مخالف فتواى همه فقهاى اسلام است. زيرا اگر كسى خود را به غير پدر نسبى خود نسبت دهد و بعد توبه و استغفار كند، توبه‏اش پذيرفته است. در حالى كه رسول‏خداصلى الله عليه وآله در اين عبارت تصريح مى‏كند:
'''اولاً:''' توبه اين شخص در درگاه خدا پذيرفته نيست.
 
 
اولاً: توبه اين شخص در درگاه خدا پذيرفته نيست.
 
ثانياً: هيچ كار خيرى نمى‏تواند اين گناه را جبران كند.
 
ثالثاً: لعنت خداوند و ملائكه و تمام مردم بر اوست و از رحمت خداى متعال دور است.
 
 
در روايات ديگر اين مسئله به حدى شديد بيان شده است كه اگر شخصى چنين ادعايى كند، از حوزه اسلام خارج خواهد شد: من تولّى غير مواليه فقد خلع رقبة الاسلام من عنقه××× ۱ كنز العمال: ج ۱۰ ص ۳۲۴. ×××: هر كس غير از مولاى خودش مولاى ديگرى انتخاب كند ريسمان اسلام را از گردن خود باز نموده است.
 
 
يا در روايات ديگرى اين كار مساوى با كفر معرفى شده است. به عنوان نمونه: من تولى غير مواليه فقد كفر××× ۲ كنز العمال: ج ۱۰ ص ۳۲۷. ×××: هر كس غير از مولاى خود مولاى ديگرى را انتخاب كند كافر شده است.
 
 
در روايات ديگرى اين كار مساوى با كفر به آنچه بر رسول‏خداصلى الله عليه وآله وحى شده معرفى شده است: و من تولّى غير مواليه فهو كافر بما انزل اللَّه على رسوله.××× ۳ كنز العمال: ج ۱۶ ص ۲۵۵. ××× و در روايات ديگرى اين كار مساوى با خلود در جهنم معرفى شده است: من تولّى غير مواليه فليتبوّأ بيتاً من النار.××× ۴ كنز العمال: ج ۱۰ ص ۳۲۶. ×××
 
 
بايد توجه داشت اين عقوبت شديد نمى‏تواند با آن ادعاى ساده شخص تناسب داشته باشد. بنابراين جمله ياد شده بايد بر خلاف معناى ظاهرى معناى ديگرى نيز داشته باشد.
 
 
همان طور كه بيان شد، دانشمندان اهل‏سنت از كنار اين فقره از حديث گذشته‏اند! ولى در روايات شيعه اين مسئله -  كه به طور شفاف بيان شده -  مشخص مى‏كند كه مقصود از آن جمله پدر معنوى است، و نتيجه‏اش انكار نبوت و امامت است.
 
 
اميرالمؤمنين‏عليه السلام مى‏فرمايد: رسول‏خداصلى الله عليه وآله به من فرمود: به مسجد برو و اين سه مطلب را به مردم اعلام كن: يا ايها الناس، من انتقص اجيراً اجره فليتبوّأ مقعده من النار، و من ادعى الى غير مواليه فليتبوّأ مقعده من النار، و من انتفى من والديه فليتبوّأ مقعده من النار! قال: فقام رجل و قال: يا ابالحسن! ما لهنّ من تأويل؟ فقال: اللَّه و رسوله اعلم. فأتى رسول‏اللَّه‏صلى الله عليه وآله، فأخبره فقال رسول‏اللَّه‏صلى الله عليه وآله: ويل لقريش من تأويلهنّ. ثلاث مرآت! ثم قال: يا على، انطلق فأخبرهم انى انا الاجير الذى اثبت اللَّه مودّته من السماء. ثم انا و انت مولى المؤمنين، و انا و انت ابوا المؤمنين××× ۱ تفسير فرات: ص ۳۹۲. ×××:
 
 
اى مردم! هر كس از مزد اجيرى بكاهد جايگاهش در جهنم است، و هر كس خود را به غير مولايش نسبت دهد نشيمنگاهش در جهنم است، و هر كس از والدين خود ببُرد نشيمنگاهش در جهنم است. حضرت فرمود: پس از اعلام اين مطلب از طرف رسول‏خداصلى الله عليه وآله در مسجد، مردى برخاست و گفت: اى ابوالحسن! تأويل اين سه جمله چيست؟
 


حضرت فرمود: خدا و رسولش بهتر مى‏دانند. و خدمت رسول‏خداصلى الله عليه وآله رسيد و گزارش جلسه و پرسش مردم را به عرضش رساند. رسول‏خداصلى الله عليه وآله فرمود: واى بر قريش از تأويل اين سه جمله، و اين جمله را سه بار تكرار فرمود. سپس فرمود: اى على! برو و به آنها گزارش بده! بدون ترديد من آن اجيرى هستم كه خداوند مودتش را از آسمان واجب كرده است. سپس من و تو مولاى مؤمنان هستيم، و من و تو پدران مؤمنان هستيم.
'''ثانياً:''' هيچ كار خيرى نمى‏ تواند اين گناه را جبران كند.


'''ثالثاً:''' لعنت خداوند و ملائكه و تمام مردم بر اوست و از رحمت خداى متعال دور است.


اين تفسير از پدر -  كه همان پدر معنوى است -  شامل رسول‏خداصلى الله عليه وآله و اميرالمؤمنين‏عليه السلام مى‏شود و انكار چنين پدرى با خروج از اسلام، كفر و خلود در جهنم سازگار است. آنگاه اين عذاب متناسب با مسئوليت پيامبرى و مسئوليت خلافت نبوى است.
در روايات ديگر اين مسئله به حدى شديد بيان شده است كه اگر شخصى چنين ادعايى كند، از حوزه اسلام خارج خواهد شد: من تولّى غير مواليه فقد خلع رقبة الاسلام من عنقه<ref>كنز العمال: ج ۱۰ ص ۳۲۴.</ref>: هر كس غير از مولاى خودش مولاى ديگرى انتخاب كند ريسمان اسلام را از گردن خود باز نموده است.


يا در روايات ديگرى اين كار مساوى با كفر معرفى شده است. به عنوان نمونه: من تولى غير مواليه فقد كفر<ref>كنز العمال: ج ۱۰ ص ۳۲۷.</ref>: هر كس غير از مولاى خود مولاى ديگرى را انتخاب كند كافر شده است.


بدين سان و با توجه به چهار نكته‏اى كه از مطالب كلى طرح شده در خطبه‏هاى حجةالوداع بيان شد، دلالت اين حادثه بر نصب امام على‏عليه السلام روشن و آشكار مى‏گردد. اگر همه اين اصول طرح شده در كلام رسول‏خداصلى الله عليه وآله شرح داده شود، حساسيت خطبه‏هاى ياد شده بيش از پيش نمايان مى‏شود.
در روايات ديگرى اين كار مساوى با كفر به آنچه بر رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله وحى شده معرفى شده است: و من تولّى غير مواليه فهو كافر بما انزل اللَّه على رسوله.<ref>كنز العمال: ج ۱۶ ص ۲۵۵.</ref> و در روايات ديگرى اين كار مساوى با خلود در جهنم معرفى شده است: من تولّى غير مواليه فليتبوّأ بيتاً من النار.<ref>كنز العمال: ج ۱۰ ص ۳۲۶.</ref>


۷۱.  هراس دشمنان از كلمه مولى××× ۱ اسرار غدير: ص ۱۱۱. ×××
بايد توجه داشت اين عقوبت شديد نمى ‏تواند با آن ادعاى ساده شخص تناسب داشته باشد. بنابراين جمله ياد شده بايد بر خلاف معناى ظاهرى معناى ديگرى نيز داشته باشد.


   بايد توجه داشت پيامبرصلى الله عليه وآله در خطبه و حديث غدير نمى‏خواهد فقط امامت يا خلافت يا وصايت حضرت را بيان كند، بلكه مى‏خواهد اولى به نفس بودن و صاحب اختيار تام بر جان و مال و عرض و دين مردم بودن و به عبارت واضح‏تر »ولايت مطلقه الهيه« را كه به معناى نيابت تامه از طرف پروردگار است بيان كند، و براى اين منظور هيچ لفظى فصيح‏تر و گوياتر از »مولى« پيدا نمى‏شود.
همان طور كه بيان شد، دانشمندان اهل‏ سنت از كنار اين فقره از حديث گذشته ‏اند! ولى در روايات شيعه اين مسئله -  كه به طور شفاف بيان شده -  مشخص مى‏ كند كه مقصود از آن جمله پدر معنوى است، و نتيجه ‏اش انكار نبوت و امامت است.


اميرالمؤمنين‏ عليه السلام مى‏ فرمايد: رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله به من فرمود: به مسجد برو و اين سه مطلب را به مردم اعلام كن: يا ايها الناس، من انتقص اجيراً اجره فليتبوّأ مقعده من النار، و من ادعى الى غير مواليه فليتبوّأ مقعده من النار، و من انتفى من والديه فليتبوّأ مقعده من النار! قال: فقام رجل و قال: يا ابالحسن! ما لهنّ من تأويل؟ فقال: اللَّه و رسوله اعلم. فأتى رسول‏اللَّه‏صلى الله عليه وآله، فأخبره فقال رسول‏اللَّه‏صلى الله عليه وآله: ويل لقريش من تأويلهنّ. ثلاث مرآت! ثم قال: يا على، انطلق فأخبرهم انى انا الاجير الذى اثبت اللَّه مودّته من السماء. ثم انا و انت مولى المؤمنين، و انا و انت ابوا المؤمنين<ref>تفسير فرات: ص ۳۹۲.</ref>:


دشمنان غدير هم اگر كلمه ديگرى در اينجا به كار رفته بود خيلى آسان‏تر آن را مى‏پذيرفتند و يا در مقام رد آن چنين تلاش نمى‏كردند، و اگر بنا به تعدد معانى بود در الفاظ ديگر بسيار آسان‏تر بود.
اى مردم! هر كس از مزد اجيرى بكاهد جايگاهش در جهنم است، و هر كس خود را به غير مولايش نسبت دهد نشيمنگاهش در جهنم است، و هر كس از والدين خود ببُرد نشيمنگاهش در جهنم است. حضرت فرمود: پس از اعلام اين مطلب از طرف رسول ‏خدا صلى الله عليه و آله در مسجد، مردى برخاست و گفت: اى ابوالحسن! تأويل اين سه جمله چيست؟


حضرت فرمود: خدا و رسولش بهتر مى‏دانند. و خدمت رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله رسيد و گزارش جلسه و پرسش مردم را به عرضش رساند. رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله فرمود: واى بر قريش از تأويل اين سه جمله، و اين جمله را سه بار تكرار فرمود. سپس فرمود: اى على! برو و به آنها گزارش بده! بدون ترديد من آن اجيرى هستم كه خداوند مودتش را از آسمان واجب كرده است. سپس من و تو مولاى مؤمنان هستيم، و من و تو پدران مؤمنان هستيم.


آنان با تشكيك در معناى اين كلمه مى‏خواهند آن را از محتواى مهم و كارساز عقيدتى و اجتماعى آن جدا كنند و آن را در حد بيان يك موضوع عاطفى و اخلاقى پايين بياورند.
اين تفسير از پدر -  كه همان پدر معنوى است -  شامل رسول ‏خدا صلى الله عليه وآله و اميرالمؤمنين‏ عليه السلام مى‏ شود و انكار چنين پدرى با خروج از اسلام، كفر و خلود در جهنم سازگار است. آنگاه اين عذاب متناسب با مسئوليت پيامبرى و مسئوليت خلافت نبوى است.


بدين سان و با توجه به چهار نكته ‏اى كه از مطالب كلى طرح شده در خطبه‏ هاى [[حجةالوداع]] بيان شد، دلالت اين حادثه بر نصب امام على‏ عليه السلام روشن و آشكار مى‏ گردد. اگر همه اين اصول طرح شده در كلام رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله شرح داده شود، حساسيت خطبه ‏هاى ياد شده بيش از پيش نمايان مى‏ شود.


مخالفان غدير از معناى وسيع »اولى بنفس« وحشت دارند و معناى آن را خوب مى‏فهمند كه اينچنين به مبارزه با آنان برخاسته‏اند. ما هم بايد بر سر همين معنى پافشارى كنيم، و از خداوند متعال و رسول گرامى اسلام‏صلى الله عليه وآله تشكر كنيم كه با به كار بردن چنين كلمه‏اى در تركيب خاص جمله، بنيادى محكم در فرهنگ اعتقادى ما بر جاى گذاشته‏اند.
== هراس دشمنان از كلمه مولى<ref>اسرار غدير: ص ۱۱۱.</ref> ==
بايد توجه داشت پيامبر صلى الله عليه و آله در خطبه و حديث غدير نمى‏ خواهد فقط امامت يا خلافت يا وصايت حضرت را بيان كند، بلكه مى ‏خواهد اولى به نفس بودن و صاحب اختيار تام بر جان و مال و عرض و دين مردم بودن و به عبارت واضح‏تر «ولايت مطلقه الهيه» را كه به معناى نيابت تامه از طرف پروردگار است بيان كند، و براى اين منظور هيچ لفظى فصيح‏تر و گوياتر از «مولى» پيدا نمى ‏شود.


دشمنان غدير هم اگر كلمه ديگرى در اينجا به كار رفته بود خيلى آسان‏تر آن را مى ‏پذيرفتند و يا در مقام رد آن چنين تلاش نمى‏ كردند، و اگر بنا به تعدد معانى بود در الفاظ ديگر بسيار آسان‏تر بود.


   براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: حديث غدير /  محور خطبه غدير: حديث غدير.
آنان با تشكيک در معناى اين كلمه مى ‏خواهند آن را از محتواى مهم و كارساز عقيدتى و اجتماعى آن جدا كنند و آن را در حد بيان يک موضوع عاطفى و اخلاقى پايين بياورند.


مخالفان غدير از معناى وسيع «اولى بنفس» وحشت دارند و معناى آن را خوب مى ‏فهمند كه اينچنين به مبارزه با آنان برخاسته‏ اند. ما هم بايد بر سر همين معنى پافشارى كنيم، و از خداوند متعال و رسول گرامى اسلام‏ صلى الله عليه و آله تشكر كنيم كه با به كار بردن چنين كلمه‏اى در تركيب خاص جمله، بنيادى محكم در فرهنگ اعتقادى ما بر جاى گذاشته ‏اند.


   براى موارد بيشتر در مورد »دشمنان اهل‏بيت‏عليهم السلام« مراجعه شود به عنوان: دوستان اهل‏بيت‏عليهم السلام، و عنوان: منافقين، و عنوان: مؤمن.
== پانویس ==