۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱٬۷۳۷: | خط ۱٬۷۳۷: | ||
در اينجا پيامبرصلى الله عليه وآله تأكيد خاصى داشت كه امامتِ فرزندان معصوم علىعليه السلام در متن قرآن است و آيه ۲۸ سوره زخرف »وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فى عَقِبِهِ« را شاهد آن قرار داده فرمود: »آنجا كه خدا مىفرمايد: امامت را مطلبى باقى در نسل او قرار داديم« ، و سپس به حديث ثقلين اشاره كردند كه »لَنْ تَضِلُّوا ما اِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِما« . | در اينجا پيامبرصلى الله عليه وآله تأكيد خاصى داشت كه امامتِ فرزندان معصوم علىعليه السلام در متن قرآن است و آيه ۲۸ سوره زخرف »وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فى عَقِبِهِ« را شاهد آن قرار داده فرمود: »آنجا كه خدا مىفرمايد: امامت را مطلبى باقى در نسل او قرار داديم« ، و سپس به حديث ثقلين اشاره كردند كه »لَنْ تَضِلُّوا ما اِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِما« . | ||
== وعده عذاب به مخالفان نبوت و امامت<ref>آيات ولايت (مرتضوى) : ج ۲ ص ۷۲-۷۷.</ref> == | |||
رسول خدا صلى الله عليه وآله در خطبه هاى حجةالوداع و به خصوص در خطبه غدير و در آخرين جمله خطبه غديريه فرمود: | |||
ايها الناس، من ادّعى الى غير ابيه و من تولّى غير مواليه فعليه لعنة اللَّه و الملائكة و الناس اجمعين، و لا يقبل اللَّه منه صرفاً و لا عدلاً. و السلام عليكم و رحمة اللَّه<ref>العقد الفريد: ج ۴ ص ۱۴۹.</ref>: اى مردم، هر كس خودش را به غير پدرش نسبت دهد و هر كس غير مولاى خود ديگرى را به عنوان مولا انتخاب كند، پس لعنت خدا و ملائكه و همه مردم بر او باد، و خداوند از چنين انسانى نه توبه اى را قبول مى كند و نه فديه اى. | |||
ايها الناس، من ادّعى الى غير ابيه و من تولّى غير مواليه فعليه لعنة اللَّه و الملائكة و الناس اجمعين، و لا يقبل اللَّه منه صرفاً و لا عدلاً. و السلام عليكم و رحمة | |||
اين بخش از خطبه داراى سه بخش است: | اين بخش از خطبه داراى سه بخش است: | ||
خط ۱٬۷۵۳: | خط ۱٬۷۵۰: | ||
۳. عذاب اخروى شديد كه ابدى و جاودان است. | ۳. عذاب اخروى شديد كه ابدى و جاودان است. | ||
بخش اول ابهامى دارد كه محتمل است مقصود پدر نسبى باشد و احتمال دارد مقصود پدر معنوى باشد. البته در منابع اهل سنت به شرح اين جمله نپرداخته اند و با همين ابهام آن را آورده اند، بدون اينكه توجه داشته باشند كه اين روايت با همين معناى ظاهرى - كه مقصود پدر نسبى باشد - مخالف فتواى همه فقهاى اسلام است. زيرا اگر كسى خود را به غير پدر نسبى خود نسبت دهد و بعد توبه و استغفار كند، توبه اش پذيرفته است. در حالى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله در اين عبارت تصريح مى كند: | |||
'''اولاً:''' توبه اين شخص در درگاه خدا پذيرفته نيست. | |||
اولاً: توبه اين شخص در درگاه خدا پذيرفته نيست. | |||
'''ثانياً:''' هيچ كار خيرى نمى تواند اين گناه را جبران كند. | |||
'''ثالثاً:''' لعنت خداوند و ملائكه و تمام مردم بر اوست و از رحمت خداى متعال دور است. | |||
اين | در روايات ديگر اين مسئله به حدى شديد بيان شده است كه اگر شخصى چنين ادعايى كند، از حوزه اسلام خارج خواهد شد: من تولّى غير مواليه فقد خلع رقبة الاسلام من عنقه<ref>كنز العمال: ج ۱۰ ص ۳۲۴.</ref>: هر كس غير از مولاى خودش مولاى ديگرى انتخاب كند ريسمان اسلام را از گردن خود باز نموده است. | ||
يا در روايات ديگرى اين كار مساوى با كفر معرفى شده است. به عنوان نمونه: من تولى غير مواليه فقد كفر<ref>كنز العمال: ج ۱۰ ص ۳۲۷.</ref>: هر كس غير از مولاى خود مولاى ديگرى را انتخاب كند كافر شده است. | |||
در روايات ديگرى اين كار مساوى با كفر به آنچه بر رسول خدا صلى الله عليه و آله وحى شده معرفى شده است: و من تولّى غير مواليه فهو كافر بما انزل اللَّه على رسوله.<ref>كنز العمال: ج ۱۶ ص ۲۵۵.</ref> و در روايات ديگرى اين كار مساوى با خلود در جهنم معرفى شده است: من تولّى غير مواليه فليتبوّأ بيتاً من النار.<ref>كنز العمال: ج ۱۰ ص ۳۲۶.</ref> | |||
بايد توجه داشت اين عقوبت شديد نمى تواند با آن ادعاى ساده شخص تناسب داشته باشد. بنابراين جمله ياد شده بايد بر خلاف معناى ظاهرى معناى ديگرى نيز داشته باشد. | |||
همان طور كه بيان شد، دانشمندان اهل سنت از كنار اين فقره از حديث گذشته اند! ولى در روايات شيعه اين مسئله - كه به طور شفاف بيان شده - مشخص مى كند كه مقصود از آن جمله پدر معنوى است، و نتيجه اش انكار نبوت و امامت است. | |||
اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايد: رسول خدا صلى الله عليه و آله به من فرمود: به مسجد برو و اين سه مطلب را به مردم اعلام كن: يا ايها الناس، من انتقص اجيراً اجره فليتبوّأ مقعده من النار، و من ادعى الى غير مواليه فليتبوّأ مقعده من النار، و من انتفى من والديه فليتبوّأ مقعده من النار! قال: فقام رجل و قال: يا ابالحسن! ما لهنّ من تأويل؟ فقال: اللَّه و رسوله اعلم. فأتى رسولاللَّهصلى الله عليه وآله، فأخبره فقال رسولاللَّهصلى الله عليه وآله: ويل لقريش من تأويلهنّ. ثلاث مرآت! ثم قال: يا على، انطلق فأخبرهم انى انا الاجير الذى اثبت اللَّه مودّته من السماء. ثم انا و انت مولى المؤمنين، و انا و انت ابوا المؤمنين<ref>تفسير فرات: ص ۳۹۲.</ref>: | |||
اى مردم! هر كس از مزد اجيرى بكاهد جايگاهش در جهنم است، و هر كس خود را به غير مولايش نسبت دهد نشيمنگاهش در جهنم است، و هر كس از والدين خود ببُرد نشيمنگاهش در جهنم است. حضرت فرمود: پس از اعلام اين مطلب از طرف رسول خدا صلى الله عليه و آله در مسجد، مردى برخاست و گفت: اى ابوالحسن! تأويل اين سه جمله چيست؟ | |||
حضرت فرمود: خدا و رسولش بهتر مىدانند. و خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله رسيد و گزارش جلسه و پرسش مردم را به عرضش رساند. رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمود: واى بر قريش از تأويل اين سه جمله، و اين جمله را سه بار تكرار فرمود. سپس فرمود: اى على! برو و به آنها گزارش بده! بدون ترديد من آن اجيرى هستم كه خداوند مودتش را از آسمان واجب كرده است. سپس من و تو مولاى مؤمنان هستيم، و من و تو پدران مؤمنان هستيم. | |||
اين تفسير از پدر - كه همان پدر معنوى است - شامل رسول خدا صلى الله عليه وآله و اميرالمؤمنين عليه السلام مى شود و انكار چنين پدرى با خروج از اسلام، كفر و خلود در جهنم سازگار است. آنگاه اين عذاب متناسب با مسئوليت پيامبرى و مسئوليت خلافت نبوى است. | |||
بدين سان و با توجه به چهار نكته اى كه از مطالب كلى طرح شده در خطبه هاى [[حجةالوداع]] بيان شد، دلالت اين حادثه بر نصب امام على عليه السلام روشن و آشكار مى گردد. اگر همه اين اصول طرح شده در كلام رسول خدا صلى الله عليه و آله شرح داده شود، حساسيت خطبه هاى ياد شده بيش از پيش نمايان مى شود. | |||
== هراس دشمنان از كلمه مولى<ref>اسرار غدير: ص ۱۱۱.</ref> == | |||
بايد توجه داشت پيامبر صلى الله عليه و آله در خطبه و حديث غدير نمى خواهد فقط امامت يا خلافت يا وصايت حضرت را بيان كند، بلكه مى خواهد اولى به نفس بودن و صاحب اختيار تام بر جان و مال و عرض و دين مردم بودن و به عبارت واضحتر «ولايت مطلقه الهيه» را كه به معناى نيابت تامه از طرف پروردگار است بيان كند، و براى اين منظور هيچ لفظى فصيحتر و گوياتر از «مولى» پيدا نمى شود. | |||
دشمنان غدير هم اگر كلمه ديگرى در اينجا به كار رفته بود خيلى آسانتر آن را مى پذيرفتند و يا در مقام رد آن چنين تلاش نمى كردند، و اگر بنا به تعدد معانى بود در الفاظ ديگر بسيار آسانتر بود. | |||
آنان با تشكيک در معناى اين كلمه مى خواهند آن را از محتواى مهم و كارساز عقيدتى و اجتماعى آن جدا كنند و آن را در حد بيان يک موضوع عاطفى و اخلاقى پايين بياورند. | |||
مخالفان غدير از معناى وسيع «اولى بنفس» وحشت دارند و معناى آن را خوب مى فهمند كه اينچنين به مبارزه با آنان برخاسته اند. ما هم بايد بر سر همين معنى پافشارى كنيم، و از خداوند متعال و رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله تشكر كنيم كه با به كار بردن چنين كلمهاى در تركيب خاص جمله، بنيادى محكم در فرهنگ اعتقادى ما بر جاى گذاشته اند. | |||
== پانویس == |