۲۲٬۰۵۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
تا آنجا كه نوشتن عده اى از آنان را مطرح مى كند كه نوشته خود را دستورالعمل الهى مى دانند و خداوند بر آنان واى و ويل مى فرستد. در آيات بعد سهل انگارى آنان نسبت به آتش جهنم را مطرح مى كند؛ و سپس از آنان به عنوان كسانى كه گناهشان آنان را از هر سو فرا گرفته نام مى برد كه در جهنم دائمى خواهند بود. | تا آنجا كه نوشتن عده اى از آنان را مطرح مى كند كه نوشته خود را دستورالعمل الهى مى دانند و خداوند بر آنان واى و ويل مى فرستد. در آيات بعد سهل انگارى آنان نسبت به آتش جهنم را مطرح مى كند؛ و سپس از آنان به عنوان كسانى كه گناهشان آنان را از هر سو فرا گرفته نام مى برد كه در جهنم دائمى خواهند بود. | ||
آيه سوره نساء درباره كسانى است كه خداوند آنان را با عنوان «خيانت كاران به خود» مطرح مى كند و با تعجب از اينكه كار خود را از مردم مخفى مى كنند ولى از خدا پنهان نمى كنند، مجلس شبانه آنان بر ضد خدا را يادآور مى شود و جمله «إِذْ يُبَيِّتُونَ ما لا يَرْضى مِنَ الْقَوْلِ» را به ميان آورد | آيه سوره نساء درباره كسانى است كه خداوند آنان را با عنوان «خيانت كاران به خود» مطرح مى كند و با تعجب از اينكه كار خود را از مردم مخفى مى كنند ولى از خدا پنهان نمى كنند، مجلس شبانه آنان بر ضد خدا را يادآور مى شود و جمله «إِذْ يُبَيِّتُونَ ما لا يَرْضى مِنَ الْقَوْلِ» را به ميان آورد. | ||
۳- موقعيت تاريخى دوم | |||
جزئيات آن روز صبح كه پيامبرصلى الله عليه وآله آن آيات را براى مردم خواند و آنان را متوجه توطئه اى عظيم و آينده اى نگران كننده نمود، از لسان حذيفه كه به دقت پيگير ماجراها بوده چنين نقل شده است:آن گروه در منزل ابوبكر جمع شدند و درباره آينده خلافت به همفكرى پرداختند تا آنكه بر اصولى متفق شدند. سپس به سعيد بن عاص اموى دستور دادند تا نوشتهاى بنويسد و او آن صحيفه را به اتفاق آراى آنان نوشت. آنگاه صحيفه را به ابوعبيده جراح سپردند و او آن را به كسى سپرد تا به مكه ببرد.(و در كعبه پنهان كند). آنگاه از خانه ابوبكر بازگشتند. | |||
فردا صبح كه پيامبرصلى الله عليه وآله نماز صبح را خواند، همچنان در مصلاى خود نشست و به ذكر خود ادامه داد تا آفتاب طلوع كرد. آنگاه رو به ابوعبيده كرد و فرمود: به به! چه كسى مثل توست، در حالى كه امين اين امت شدهاى!! سپس حضرت اين آيه را تلاوت فرمود: »فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتابَ بِأَيْدِيهِمْ ...« : »واى بر كسانى كه نوشته را به دست خود مىنويسند و سپس مىگويند: اين از جانب خداست، تا آن را به قيمت ارزانى بفروشند. واى بر آنان از آنچه دستانشان نوشته و واى بر آنان از آنچه كسب مىكنند« . | فردا صبح كه پيامبرصلى الله عليه وآله نماز صبح را خواند، همچنان در مصلاى خود نشست و به ذكر خود ادامه داد تا آفتاب طلوع كرد. آنگاه رو به ابوعبيده كرد و فرمود: به به! چه كسى مثل توست، در حالى كه امين اين امت شدهاى!! سپس حضرت اين آيه را تلاوت فرمود: »فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتابَ بِأَيْدِيهِمْ ...« : »واى بر كسانى كه نوشته را به دست خود مىنويسند و سپس مىگويند: اين از جانب خداست، تا آن را به قيمت ارزانى بفروشند. واى بر آنان از آنچه دستانشان نوشته و واى بر آنان از آنچه كسب مىكنند« . |