پرش به محتوا

تحلیل های قرآنی غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «== تحليل‏ هاى قرآنى غدير<ref>غدير در قرآن: ج ۳ ص ۲۷۹ - ۲۹۰.</ref> == در اينجا بخش نتيج...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳۸: خط ۱۳۸:
يكى از دلايل و شواهد و قرائن بارز بر عدم تحريف قرآن، و اتحاد قرآن كنونى با قرآن زمان پيامبر صلى الله عليه و آله، آيات بسيارى است كه در متن خطبه و در ايام غدير در ارتباط با واقعه در روايات آمده است، و همان آيات عيناً در قرآن كنونى موجود است.
يكى از دلايل و شواهد و قرائن بارز بر عدم تحريف قرآن، و اتحاد قرآن كنونى با قرآن زمان پيامبر صلى الله عليه و آله، آيات بسيارى است كه در متن خطبه و در ايام غدير در ارتباط با واقعه در روايات آمده است، و همان آيات عيناً در قرآن كنونى موجود است.


اين شاهد آنگاه محكم‏تر مى‏شود كه بدانيم از جاهاى مختلف قرآن و از سُوَر مختلف و تعداد بسيارى از آيات در سراسر واقعه غدير ذكر شده، كه مجموع اينها قرينه‏اى بسيار قوى بر عدم تحريف قرآن است.
اين شاهد آنگاه محكم ‏تر مى‏ شود كه بدانيم از جاهاى مختلف قرآن و از سُوَر مختلف و تعداد بسيارى از آيات در سراسر واقعه غدير ذكر شده، كه مجموع اينها قرينه ‏اى بسيار قوى بر عدم تحريف قرآن است.


'''۱۱. فضيلتِ بى‏ نهايت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام به شهادت قرآن'''


11فضيلتِ بى‏نهايت اميرالمؤمنين‏عليه السلام به شهادت قرآن
پيامبر صلى الله عليه و آله در خطابه غدير سخنى در فضيلت على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام فرمود كه هيچ كس نمى ‏تواند بالاتر از آن بگويد، و آن عبارت است از فضيلتِ او بر همه مردم تا آخر دنيا -  جز شخص پيامبر صلى الله عليه و آله با فضايلى بى‏ انتها و غير قابل مقايسه با فضائل ساير مردم؛ فضايلى كه اعطا كننده آن پروردگار جهان و اعلام كننده‏اش شخص پيامبر صلى الله عليه و آله است.


پيامبرصلى الله عليه وآله در خطابه غدير سخنى در فضيلت على بن ابى‏طالب‏عليه السلام فرمود كه هيچ كس نمى‏تواند بالاتر از آن بگويد، و آن عبارت است از فضيلتِ او بر همه مردم تا آخر دنيا -  جز شخص پيامبرصلى الله عليه وآله -  با فضايلى بى‏انتها و غير قابل مقايسه با فضائل ساير مردم؛ فضايلى كه اعطا كننده آن پروردگار جهان و اعلام كننده‏اش شخص پيامبرصلى الله عليه وآله است.
آن حضرت در اين باره فرمود: مَعاشِرَ النّاسِ، فَضِّلُوا عَلِيّاً؛ فَانَّهُ افْضَلُ النّاسِ بَعْدى مِنْ ذَكَرٍ وَ انْثى ما انْزَلَ اللَّهُ الرِّزْقَ وَ بَقِىَ الْخَلْقُ. معناى اين سخن آن است كه هر فضيلتى در شأن او بگويند كم گفته ‏اند و عقل بشر قاصر از درک عظمت و جلالت اوست.


در اين باره در خطابه غدير به چند جمله پر محتوى با استناد به قرآن بر مى‏ خوريم:


آن حضرت در اين باره فرمود: مَعاشِرَ النّاسِ، فَضِّلُوا عَلِيّاً؛ فَانَّهُ افْضَلُ النّاسِ بَعْدى مِنْ ذَكَرٍ وَ انْثى ما انْزَلَ اللَّهُ الرِّزْقَ وَ بَقِىَ الْخَلْقُ. معناى اين سخن آن است كه هر فضيلتى در شأن او بگويند كم گفته‏اند و عقل بشر قاصر از درك عظمت و جلالت اوست.
'''الف)''' مَعاشِرَ النّاسِ، انَّ فَضائِلَ عَلِىِّ بْنِ ابى‏طالِبٍ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ -  وَ قَدْ انْزَلَها فِى الْقُرْآنِ -  اكْثَرُ مِنْ انْ احْصِيَها فى مَقامٍ واحِدٍ. فَمَنْ انْبَأَكُمْ بِها وَ عَرَفَها فَصَدِّقُوهُ: فضائل على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام -  كه خداوند در قرآن نازل كرده -  بيش از آن است كه من همه را يک جا بشمارم. پس هر كس از فضائل او به شما خبر داد و معرفت آن را داشت از او بپذيريد.


در اين باره در خطابه غدير به چند جمله پر محتوى با استناد به قرآن بر مى‏خوريم:
در اين فراز وجود فضائل بى ‏انتهاى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را در قرآن اثبات فرموده، و تأكيد بر غير قابل شمارش بودن آن نموده است.


'''ب)''' وَ ما نَزَلَتْ آيَةُ رِضا فِى الْقُرْآنِ الاّ فيهِ: هيچ آيه رضايتى در قرآن جز درباره او نازل نشده است.


الف. مَعاشِرَ النّاسِ، انَّ فَضائِلَ عَلِىِّ بْنِ ابى‏طالِبٍ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ -  وَ قَدْ انْزَلَها فِى الْقُرْآنِ -  اكْثَرُ مِنْ انْ احْصِيَها فى مَقامٍ واحِدٍ. فَمَنْ انْبَأَكُمْ بِها وَ عَرَفَها فَصَدِّقُوهُ: فضائل على بن ابى‏طالب‏عليه السلام -  كه خداوند در قرآن نازل كرده -  بيش از آن است كه من همه را يك جا بشمارم. پس هر كس از فضائل او به شما خبر داد و معرفت آن را داشت از او بپذيريد.
در اين جمله هر چه در قرآن آيه رضايت پروردگار از بندگان نازل شده به على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام اختصاص داده شده و او اول شخص آن شناخته شده است. از نمونه‏ هاى آيات رضايت الهى مى‏ توان به آيه‏ هاى زير اشاره كرد:


۱. «هذا يَوْمُ يَنْفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها أَبَداً رَضِىَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِكَ هو الْفَوْزُ الْعَظِيمُ».<ref>مائده /  ۱۱۹.</ref>


در اين فراز وجود فضائل بى‏انتهاى اميرالمؤمنين‏عليه السلام را در قرآن اثبات فرموده، و تأكيد بر غير قابل شمارش بودن آن نموده است.
۲. «رَضِىَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِى من تَحْتَهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها أَبَداً ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ».<ref>توبه /  ۱۰۰.</ref>


۳. «يَوْمَئِذٍ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ إِلا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ رَضِىَ لَهُ قَوْلاً».<ref>طه /  ۱۰۹.</ref>


ب. وَ ما نَزَلَتْ آيَةُ رِضا فِى الْقُرْآنِ الاّ فيهِ: هيچ آيه رضايتى در قرآن جز درباره او نازل نشده است.
۴. «لَقَدْ رَضِىَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ».<ref>فتح /  ۱۸.</ref>


۵. «لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ ... رَضِىَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أُولئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ».<ref>مجادله /  ۲۲.</ref>


در اين جمله هر چه در قرآن آيه رضايت پروردگار از بندگان نازل شده به على بن ابى‏طالب‏عليه السلام اختصاص داده شده و او اول شخص آن شناخته شده است. از نمونه‏هاى آيات رضايت الهى مى‏توان به آيه‏هاى زير اشاره كرد:
6. «يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ، ارْجِعِى إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً».<ref>فجر /  ۲۸،۲۷.</ref>


7. «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ، جَزاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها أَبَداً رَضِىَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ، ذلِكَ لِمَنْ خَشِىَ رَبَّهُ».<ref>بيّنه /  ۸،۷ .</ref>


1. »هذا يَوْمُ يَنْفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها أَبَداً رَضِىَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِكَ هو الْفَوْزُ الْعَظِيمُ« .××× 1 مائده /  119. ×××
'''ج)''' انَّهُ جَنْبُ اللَّهِ الَّذى ذَكَرَ فى كِتابِهِ الْعَزيزِ، فَقالَ تَعالى مُخْبِراً عَمَّنْ يُخالِفُهُ: «أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتى عَلى ما فَرَّطْتُ فِى جَنْبِ اللَّهِ»: او «جنب اللَّه» است كه خداوند در كتاب عزيزش درباره مخالفين او خبر داده مى‏ فرمايد: «نفسى از روى حسرت بگويد: اى حسرت بر آنچه در جنب خدا كوتاهى كردم».


در اين فراز از خطبه، آيه 56 از سوره زمر درباره فضيلتى عظيم براى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام مطرح شده است. اين فضيلت يك منقبت خاص نيست، بلكه على‏عليه السلام جنب خدا معرفى شده و معناى آن تقرب تمام عيار او به درگاه الهى است؛ به گونه ‏اى كه هر انجام وظيفه ‏اى نسبت به او خدمتگزارى به ساحت مقدس پروردگار، و هر كوتاهى درباره او قصور و تقصير در پيشگاه خداوند است.


2. »رَضِىَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِى من تَحْتَهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها أَبَداً ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ« .××× 2 توبه /  100. ×××
'''د)''' وَ لا شَهِدَ اللَّهُ بِالْجَنَّةِ فى »هَلْ أَتى عَلَى الْإِنْسانِ« الاّ لَهُ، وَ لا انْزَلَها فى سِواهُ وَ لا مَدَحَ بِها غَيْرَهُ: خداوند در سوره «هَلْ أَتى» به بهشت جز براى او شهادت نداده، و اين سوره را جز درباره او نازل نكرده، و با اين سوره غير او را مدح نكرده است.


شهادت به بهشت در سوره هل ‏اتى اشاره به آيه ۱۲ آن است كه مى‏ فرمايد: «وَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّةً وَ حَرِيراً». گذشته از اين آيه، آنچه در سوره هل‏ اتى آمده هر آيه‏ اش مدحى فوق مدح ديگر است؛ و شأن نزول آن نذرى است كه على‏ عليه السلام و خانواده ‏اش در راه انجام آن سه روز افطار خود را به مسكين و يتيم و اسير بخشيدند و گرسنه ماندند. مديحه سرايى خداوند از على‏ عليه السلام در اين سوره به خاطر نيتِ الهىِ او و محبت خداوند و خشنودى او از رضاى الهى است، چنانكه در آيات ۸ و ۹ و ۱۰ و ۲۷ اين سوره ترسيم شده است:


3. »يَوْمَئِذٍ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ إِلا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ رَضِىَ لَهُ قَوْلاً« .××× 3 طه /  109. ×××
«وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيراً».


4. »لَقَدْ رَضِىَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ« .××× 1 فتح /  18. ×××
«إِنَّما نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً».


«إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا يَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِيراً».


5 . »لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ ... رَضِىَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أُولئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ« .××× 2 مجادله /  22. ×××
«إِنَّ هؤُلاءِ يُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ وَ يَذَرُونَ وَراءَهُمْ يَوْماً ثَقِيلاً».


'''هـ)''' وَ فى عَلِىٍّ وَ اللَّهِ نَزَلَتْ سُورَةُ الْعَصْرِ: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ وَ الْعَصْرِ، إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِى خُسْرٍ»، الاّ عَلِىٌّ الَّذى آمَنَ وَ رَضِىَ بِالْحَقِّ وَ الصَّبْرِ: به خدا قسم سوره «و العصر» درباره او نازل شده است: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ قسم به عصر، انسان در زيان است» مگر على كه ايمان آورد و به حق و صبر راضى شد.


6 . »يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ، ارْجِعِى إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً« .××× 3 فجر /  28 27. ×××
يعنى آن انسانى كه در زيان نيست و اوست كه به حق و صبر راضى شده، على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام است.


 
== پانویس ==
7. »إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ، جَزاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها أَبَداً رَضِىَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ، ذلِكَ لِمَنْ خَشِىَ رَبَّهُ« .××× 4 بيّنه /  8 7 . ×××
 
 
ج. انَّهُ جَنْبُ اللَّهِ الَّذى ذَكَرَ فى كِتابِهِ الْعَزيزِ، فَقالَ تَعالى مُخْبِراً عَمَّنْ يُخالِفُهُ: »أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتى عَلى ما فَرَّطْتُ فِى جَنْبِ اللَّهِ« : او »جنب اللَّه« است كه خداوند در كتاب عزيزش درباره مخالفين او خبر داده مى‏فرمايد: »نفسى از روى حسرت بگويد: اى حسرت بر آنچه در جنب خدا كوتاهى كردم« .
 
 
در اين فراز از خطبه، آيه 56 از سوره زمر درباره فضيلتى عظيم براى اميرالمؤمنين‏عليه السلام مطرح شده است. اين فضيلت يك منقبت خاص نيست، بلكه على‏عليه السلام جنب خدا معرفى شده و معناى آن تقرب تمام عيار او به درگاه الهى است؛ به گونه‏اى كه هر انجام وظيفه‏اى نسبت به او خدمتگزارى به ساحت مقدس پروردگار، و هر كوتاهى درباره او قصور و تقصير در پيشگاه خداوند است.
 
 
د. وَ لا شَهِدَ اللَّهُ بِالْجَنَّةِ فى »هَلْ أَتى عَلَى الْإِنْسانِ« الاّ لَهُ، وَ لا انْزَلَها فى سِواهُ وَ لا مَدَحَ بِها غَيْرَهُ: خداوند در سوره »هَلْ أَتى« به بهشت جز براى او شهادت نداده، و اين سوره را جز درباره او نازل نكرده، و با اين سوره غير او را مدح نكرده است.
 
شهادت به بهشت در سوره هل‏اتى اشاره به آيه 12 آن است كه مى‏فرمايد: »وَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّةً وَ حَرِيراً« . گذشته از اين آيه، آنچه در سوره هل‏اتى آمده هر آيه‏اش مدحى فوق مدح ديگر است؛ و شأن نزول آن نذرى است كه على‏عليه السلام و خانواده‏اش در راه انجام آن سه روز افطار خود را به مسكين و يتيم و اسير بخشيدند و گرسنه ماندند. مديحه سرايى خداوند از على‏عليه السلام در اين سوره به خاطر نيتِ الهىِ او و محبت خداوند و خشنودى او از رضاى الهى است، چنانكه در آيات 8 و 9 و 10 و 27 اين سوره ترسيم شده است:
 
 
»وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيراً« .
 
»إِنَّما نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً« .
 
»إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا يَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِيراً« .
 
»إِنَّ هؤُلاءِ يُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ وَ يَذَرُونَ وَراءَهُمْ يَوْماً ثَقِيلاً« .
 
 
ه  . وَ فى عَلِىٍّ وَ اللَّهِ نَزَلَتْ سُورَةُ الْعَصْرِ: »بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ وَ الْعَصْرِ، إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِى خُسْرٍ« ، الاّ عَلِىٌّ الَّذى آمَنَ وَ رَضِىَ بِالْحَقِّ وَ الصَّبْرِ: به خدا قسم سوره »و العصر« درباره او نازل شده است: »بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ قسم به عصر، انسان در زيان است« مگر على كه ايمان آورد و به حق و صبر راضى شد.
 
 
يعنى آن انسانى كه در زيان نيست و اوست كه به حق و صبر راضى شده، على بن ابى‏طالب‏عليه السلام است.