۲۶٬۳۸۲
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «بهرهگيرى از تكنيكها و متدلوژى مناسب در خطبه غدير××× ۱ مجموعه مقالات كنگر...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== بهره گیری از تکنیک ها و متدلوژی مناسب در خطبه غدیر == | |||
××× ۱ مجموعه مقالات كنگره بينالمللى غدير و انسجام اسلامى: ص ۲۹۶ - ۲۶۸. ××× | |||
در خطبه غدير از شيوه و روش اقناعى - كه اثر بخشترين و ماندگارترين شيوه گفتگو است - بهره گرفته شده است. | |||
از جمله رويكردهاى به كار گرفته شده در اين شيوه است: | |||
۱. تكوين شخصيت افراد: فرمان الهى حتى بدون حضور مردم نيز عملى بود، ولى پيامبرصلى الله عليه وآله به جهت تكريم و ارجگذارى بر شخصيت مردم و آگاهسازى آنان از امر و فرمان مهم الهى دستور مىدهند همگان جمع شوند، تا شخصاً فرمان الهى را بشنوند و اعلام نظر نمايد.پيامبر اسلامصلى الله عليه وآله در اجتماع صد و بيست هزار نفرى فرمان مهم الهى را با حضور همگان اعلام مىنمايد. اجتماع چنين جمعيتى در دنياى امروز هم غير عادى است، و در تاريخ نبوت از شش هزار سال پيش تا آن روز هرگز چنين مجلس شكوهمندى براى سخنرانى تشكيل نشده بود. | |||
۲. اعلام رسمى ولايت على بن ابى طالب عليه السلام: در اين بخش پيامبرصلى الله عليه وآله در اجتماع عظيم مردم فرمان قاطع الهى را - كه همان امامت و ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام بود - به طور رسمى اعلام مى نمايد، و مردم رسماً در جريان فرمان الهى از زبان پيامبرصلى الله عليه وآله قرار مىگيرند. | |||
۳. تأكيد بر توجه امت به مسئله امامت: در اين بخش پيامبرصلى الله عليه وآله صريحاً فرمود: هر كس از امامت سرباز زند، اعمال نيكش نابود مىشود و هميشه در جهنم خواهد بود. سپس پيامبرصلى الله عليه وآله پس از ذكر پارهاى از فضائل علىعليه السلام مردم را از حسدورزى و آثار آن بر حذر داشت، و متذكر شد كه از علل گمراهى و سرپيچى و مخالفت مردم با ائمهعليهم السلام حسدورزى آنان است.<ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۱۴ ص ۵۵۸</ref> | |||
۴. صراحت در معرفى علىعليه السلام: پيامبرصلى الله عليه وآله به منظور زدودن هر گونه شبههاى، بازوان علىعليه السلام را گرفته و او را از جا بلند كرد و با بيان »من كنت مولاه فهذا علىعليه السلام مولاه« با صراحت كامل فرمود: آنچه گفتم درباره »اين على« و »اولاد اين على« است، و بدين ترتيب هر گونه شبههاى را از ميان برداشت و جاى هيچ گونه ذهنيتى را براى مردم نگذاشت و حجت را بر آنان تمام ساخت. | |||
۵ . فراخوانى به بيعت، پيمان گرفتن از مردم: پيامبرصلى الله عليه وآله پس از اتمام خطبه فرمود: شما را به بيعت كردن با خود و على بن ابىطالبعليه السلام دعوت مىكنم. ضمانت اين بيعت آن است كه من با خداوند بيعت كردهام و علىعليه السلام هم با من. پس بيعتى را كه از شما مىگيرم از سوى خداوند و بيعت با او است.بيعت گرفتن از فرد فرد آن جمعيت انبوه از طرفى غير ممكن بود، و از سوى ديگر امكان داشت افرادى به بهانه هاى مختلف از بيعت شانه خالى كنند و حضور نيابند، و در نتيجه نتوان التزام عملى و گواهى قانونى از آنان گرفت. از اين رو، حضرت در اواخر سخنانش فرمود: اى مردم، چون با يك كف دست و با اين وقت محدود و با اين سيل جمعيت بيعت كردن براى همه ممكن نيست، پس همگى اين سخن مرا تكرار كنيد و بگوييد:ما فرمانى را كه از جانب خداوند درباره على بن ابىطالب و امامانى از فرزندانشعليهم السلام به ما رساندى بر سر مىنهيم و به آن راضى هستيم، و با قلب و جان و زبان و دستمان با تو بر اين مدعا بيعت مىكنيم... . مردم يكايك سخنان حضرت را تكرار كردند و بدين وسيله بيعت عمومى گرفته شد. | |||
۶ . تأييد سخنان پيامبرصلى الله عليه وآله همراه با تبريك و تهنيت: مردم پس از پايان سخنان پيامبرصلى الله عليه وآله به سوى آن حضرت و اميرالمؤمنينعليه السلام روى آوردند و با ايشان دست بيعت دادند، و به پيامبرصلى الله عليه وآله و اميرالمؤمنينعليه السلام تهنيت گفتند. ابراز احساسات و فريادهاى شادى مردم كه از هر سو بر مىخاست، شكوه و ابهت بىمانندى به آن اجتماع بزرگ بخشيده بود. | |||
۷. شاهد گرفتن خدا: پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازهاى مختلف خطبه غدير نسبت به انجام رسالت خويش و ابلاغ فرمان الهى، خداوند را بر اين شاهد مىگيرد و مىفرمايد: اللهم انى اشهدك انى قد بلّغت<ref>دانشنامه امام على عليه السلام: ج ۸ ص ۲۳۴.</ref>: پروردگارا، تو را شاهد مىگيرم كه من ابلاغ نمودم.يا خطاب به مردم مىفرمايد: اى مردم، من خدا را شاهد گرفتم و رسالتم را به شما ابلاغ نمودم. لذا از آنجايى كه هر عهد و پيمانى احتياج به شاهد و ضامنى دارد تا در صورت انكار به او مراجعه شود، پيامبرصلى الله عليه وآله شاهد و گواه اين بيعت را خداوند و خودش و ملائكه و بندگان صالح خدا تعيين كردند.بنابراين، رويكردهاى به كارگرفته شده در گفتمان غدير را شايد بتوان از اثر بخشترين و ماندگارترين شيوه و رويكردها تلقى نمود، كه تا امروز تداوم يافته، و حتى در اعصار بعد به علت پويايى و بالندگىاش به عنوان محورىترين و مترقىترين نيازهاى فكرى و انديشه بشرى مورد توجه انديشمندان و جوامع بشرى قرار خواهد گرفت. | |||
== پانویس == |