صحیفه ملعونه اول: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۳۲: خط ۲۳۲:
سليم مى‏ گويد: پسر عمر را در آن مجلس مى ديدم كه گريه راه گلويش را بسته بود و از چشمانش اشک جارى بود.
سليم مى‏ گويد: پسر عمر را در آن مجلس مى ديدم كه گريه راه گلويش را بسته بود و از چشمانش اشک جارى بود.


همچنين محمد بن ابى‏بكر گفت: در زمان حكومت عثمان با عبداللَّه بن عمر ملاقات كردم، و آنچه پدرم هنگام مرگ گفته بود براى او نقل كردم و از او عهد و پيمان گرفتم كه سرّ مرا كتمان كند.
همچنين محمد بن ابى‏ بكر گفت: در زمان حكومت عثمان با عبداللَّه بن عمر ملاقات كردم، و آنچه پدرم هنگام مرگ گفته بود براى او نقل كردم و از او عهد و پيمان گرفتم كه سرّ مرا كتمان كند.


پسر عمر به من گفت: «تو هم سر مرا كتمان كن. به خدا قسم پدر من هم مثل سخن پدر تو را بدون كم و زياد گفت»! سپس عبداللَّه بن عمر سخن خود را ترميم كرد و ترسيد به على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام خبر دهم چرا  كه محبت من نسبت به آن حضرت و ارتباط شديدم را مى ‏دانست. لذا گفت: پدرم هذيان مى ‏گفت.<ref>كتاب سليم: حديث ۳۷.</ref>
پسر عمر به من گفت: «تو هم سر مرا كتمان كن. به خدا قسم پدر من هم مثل سخن پدر تو را بدون كم و زياد گفت»! سپس عبداللَّه بن عمر سخن خود را ترميم كرد و ترسيد به على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام خبر دهم چرا  كه محبت من نسبت به آن حضرت و ارتباط شديدم را مى ‏دانست. لذا گفت: پدرم هذيان مى ‏گفت.<ref>كتاب سليم: حديث ۳۷.</ref>