۲۱٬۹۴۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۴۲: | خط ۲۴۲: | ||
اين عنوان ناآشنا براى مخاطبين شوكى بر مغز آنان وارد كرد در حالى كه - به جز چند نفر معين - هيچ كس منظور حضرت را از اصحاب صحيفه متوجه نشد، با اينكه همه مطمئن بودند پيامبر صلى الله عليه و آله از نام بردن چنين گروهى هدف و منظورى را دنبال مى كند و بى جهت اين كلمه را بر زبان نياورده است. مقصود حضرت نيز همين مقدار از تلنگر فكرى بود، تا در آينده ها اسرار بيشترى درباره آنان افشا شود و اخبار مفصل ترى به دست مردم برسد. | اين عنوان ناآشنا براى مخاطبين شوكى بر مغز آنان وارد كرد در حالى كه - به جز چند نفر معين - هيچ كس منظور حضرت را از اصحاب صحيفه متوجه نشد، با اينكه همه مطمئن بودند پيامبر صلى الله عليه و آله از نام بردن چنين گروهى هدف و منظورى را دنبال مى كند و بى جهت اين كلمه را بر زبان نياورده است. مقصود حضرت نيز همين مقدار از تلنگر فكرى بود، تا در آينده ها اسرار بيشترى درباره آنان افشا شود و اخبار مفصل ترى به دست مردم برسد. | ||
==تقيه راويان در مورد اصحاب صحيفه<ref>اسرار غدير: ص ۱۲۴.</ref>== | |||
در خطبه غدير، دو يا سه مورد كه به مسئله تولى و تبرى مربوط مى شود، جمله مزبور در بعضى نسخه ها از هر سه روايت به صورت كنايه آمده و يا حذف شده است، و اين حاكى از شرائط خاص تقيه در راويان خطبه غدير است. نمونه آن مسئله «اصحاب صحيفه» و نام اولين بيعت كنندگان است كه در بعضى نُسخ صراحتاً نيامده است. | |||
== زمان صحيفه ملعونه اول<ref>اولين ميراث مكتوب درباره غدير: ص ۳۱.</ref> == | |||
سليم مى گويد: از ابوذر پرسيدم: هم پيمانى اين پنج نفر (اصحاب صحيفه) چه زمانى بود؟ گفت: در حجةالوداع.<ref>كتاب سليم: حديث ۲۰.</ref> | |||
== شهيد صحيفه ملعونه اول<ref>واقعه قرآنى غدير: ص ۲۱۲. ژرفاى غدير: ص ۱۲۵.</ref> == | |||
غصب خلافت در سقيفه بنى ساعده دست بردار نبود و در قيافه هاى ظاهر فريب و شكننده اى آمد، كه كمر اجتماع در مقابل آن خم شد. تا آنجا كه شهادت صاحب غدير با شمشيرى كه آب طلايى از اسم اسلام بر آن داده بودند و زهرى از ناب سقيفه بر تيغ آن كشيده بودند، آغاز راهى براى ذبح غدير به دست سقيفه به نظر مى آمد. | |||
معاويه، اين باقيمانده سقيفه در طول بيست سال مذبح بزرگى براى غدير آماده كرد و هزاران نفر از غديريان را در آن سر بريد، و خونشان را با لشكر سقيفه سركشيد تا براى كربلا قوى تر شوند و شدند. | |||
با مرگ معاويه و روى كار آمدن يزيد، اين مذبح بزرگ آماده سر بريدن غدير بود، و اينسان شد كه غدير را به مسلخ كربلا كشاندند و مى رفت تا خواب هاى رؤساى سقيفه تعبير شود. امام صادق عليه السلام ارتباط مذبح كربلا به بازوى سياه سقيفه را چنين بيان مى فرمايد: | |||
«اِذا كُتِبَ الْكِتابُ قُتِلَ الْحُسَيْنُ عليه السلام»: «آنگاه كه صحيفه ملعونه امضا شد امام حسين عليه السلام به شهادت رسيد»!<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۱۲۳.</ref> | |||
اين بار غدير با همه وجود و به همراه تنى چند از فداكارترين نيروهايش به ميدان سقيفه آمد. اكنون غدير «حسين عليه السلام» بود كه همراه گروهى آماده شهادت و قطعه قطعه شدن و فدا شدن و اسير شدن و اشک ريختن براى غديرِ سر بريده، و معرفى غدير به بىخبران شام به مصاف سقيفه رفت. | |||
آرى، غدير را با ياران باوفايش سربريدند، و خيمه هاى آن را غارت كردند و آتش زدند، و عزيزان غدير را به اسيرى بردند تا در شهرهاى سقيفه به آن افتخار كنند و به همه اعلام كنند كه كار غدير پايان يافت؛ امّا ...! | |||
== پانویس == | == پانویس == |