۲۳٬۰۴۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۸: | خط ۸: | ||
اما برخى از مورخان در ثبت و ضبط گزارشهاى جزئى اين واقعه اهتمام داشته، و برخى به صورت كلى آن را ثبت نموده اند. از اين رو اهميت دارد تا براى تبيين دقيق تر، به جزئيات اين مسئله پرداخته شود. در اينجا تلاش بر آن است تا با ملاحظه شواهد و قرائن و با شيوه توصيفى و تحليلى، جمعيت حاضر در غدير خم از نگاه فريقين بررسى شود. | اما برخى از مورخان در ثبت و ضبط گزارشهاى جزئى اين واقعه اهتمام داشته، و برخى به صورت كلى آن را ثبت نموده اند. از اين رو اهميت دارد تا براى تبيين دقيق تر، به جزئيات اين مسئله پرداخته شود. در اينجا تلاش بر آن است تا با ملاحظه شواهد و قرائن و با شيوه توصيفى و تحليلى، جمعيت حاضر در غدير خم از نگاه فريقين بررسى شود. | ||
با توجه به متواتر بودن روايت غدير خم، متكلمان، محدثان و مورخان شيعه و سنى از زواياى مختلفى از جمله: زمان و مكان غدير خم، علت انتخاب مكان غدير، عبارت ها و كلماتى كه در سخنرانى پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله آمده و جريان هايى كه در آن اتفاق افتاده به نوعى مورد كاوش قرار گرفته اند. اما از مباحثى كه كمتر به آن توجه شده و بدون بررسى و تحليل تاريخى از آن سخن به ميان آمده «تعداد جمعيت حاضر در غدير» است. | با توجه به متواتر بودن روايت غدير خم، متكلمان، محدثان و مورخان شيعه و سنى از زواياى مختلفى از جمله: زمان و مكان غدير خم، علت انتخاب مكان غدير، عبارت ها و كلماتى كه در سخنرانى پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله آمده و جريان هايى كه در آن اتفاق افتاده به نوعى مورد كاوش قرار گرفته اند. | ||
اما از مباحثى كه كمتر به آن توجه شده و بدون بررسى و تحليل تاريخى از آن سخن به ميان آمده «تعداد جمعيت حاضر در غدير» است. | |||
مى توان گفت علت عدم پرداختن به اين مسئله در كم اهميت بودن موضوع براى آنان بوده است، زيرا اهميت براى آنان در اصل موضوع غدير خم است و تعداد جمعيت در اين رويداد مهم دخالتى ندارد. اما در اين نوشتار تلاش بر آن است تا بر اساس گزارش هاى موجود، به بررسى روايى و تاريخى جمعيت غدير خم، با توجه به منابع كهن به صورتى تحليلى و توصيفى پرداخته شود، تا فوايد جزئى اين موضوع روشن شود. | مى توان گفت علت عدم پرداختن به اين مسئله در كم اهميت بودن موضوع براى آنان بوده است، زيرا اهميت براى آنان در اصل موضوع غدير خم است و تعداد جمعيت در اين رويداد مهم دخالتى ندارد. اما در اين نوشتار تلاش بر آن است تا بر اساس گزارش هاى موجود، به بررسى روايى و تاريخى جمعيت غدير خم، با توجه به منابع كهن به صورتى تحليلى و توصيفى پرداخته شود، تا فوايد جزئى اين موضوع روشن شود. | ||
خط ۱۷: | خط ۱۹: | ||
رويداد تاريخى غدير خم بر اساس گزارش منابع فريقين در هجدهم ذى الحجه سال دهم هجرت<ref>الخصال: ج ۲ ص ۳۹۵. تاريخ يعقوبى: ج ۱ ص ۵۰۸ . مناقب آل ابى طالب (ابن شهرآشوب) : ج ۳ ص ۲۷. البداية و النهاية: ج ۵ ص ۲۰۹.</ref> در روز يكشنبه <ref>البداية و النهاية: ج ۵ ص ۲۰۹: الثامن عشر من ذى الحجه عام ئذ، و كان يوم الأحد بغدير خم تحت شجرة هناك. فبيّن فيها اشياء، و ذكر من فضل على عليه السلام و امانته و ... .</ref> رخ داده است. ابناثير به نقل يكى از شاهدان عينى غدير خم، زمان اين اجتماع بزرگ را بعد از نماز ظهر گزارش كرده است. | رويداد تاريخى غدير خم بر اساس گزارش منابع فريقين در هجدهم ذى الحجه سال دهم هجرت<ref>الخصال: ج ۲ ص ۳۹۵. تاريخ يعقوبى: ج ۱ ص ۵۰۸ . مناقب آل ابى طالب (ابن شهرآشوب) : ج ۳ ص ۲۷. البداية و النهاية: ج ۵ ص ۲۰۹.</ref> در روز يكشنبه <ref>البداية و النهاية: ج ۵ ص ۲۰۹: الثامن عشر من ذى الحجه عام ئذ، و كان يوم الأحد بغدير خم تحت شجرة هناك. فبيّن فيها اشياء، و ذكر من فضل على عليه السلام و امانته و ... .</ref> رخ داده است. ابناثير به نقل يكى از شاهدان عينى غدير خم، زمان اين اجتماع بزرگ را بعد از نماز ظهر گزارش كرده است. | ||
طى اين گزارش ابوالطفيل مى گويد: در [[حجةالوداع]] همراه [[پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله]] بوديم كه هنگام ظهر دستور داد مكانى را براى نماز مهيا كنيم و خارها را جمع كنيم. بعد از آن نماز خوانديم، و | طى اين گزارش ابوالطفيل مى گويد: در [[حجةالوداع]] همراه [[پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله]] بوديم كه هنگام ظهر دستور داد مكانى را براى نماز مهيا كنيم و خارها را جمع كنيم. بعد از آن نماز خوانديم، و پيامبر صلى الله عليه وآله بعد از نماز دست حضرت امیر عليه السلام را گرفت و فرمود: من كنت مولاه فهذا على عليه السلام مولاه. <ref>اسد الغابة: ج ۵ ص ۲۵۲: نشهد انا اقبلنا مع رسول اللَّه صلى الله عليه وآله من حجةالوداع. حتى اذا كان الظهر، خرج رسول اللَّه صلى الله عليه وآله فأمر بشجرات فشددن، و القى عليهن ثوب. ثم نادى: الصلاة. فخرجنا فصلّينا. ثم قام فحمد اللَّه تعالى و اثنى عليه، ثم قال: يا ايها الناس، اتعلمون ان اللَّه عزوجل مولاى و انا مولى المؤمنين، و انى اولى بكم من انفسكم؟ يقول ذلك مراراً. قلنا: نعم، و هو آخذ بيدك يقول: من كنت مولاه فعلى مولاه. اللهم وال من والاه و عاد من عاداه. ثلاث مرات.</ref>و در آن روز گرما طاقت فرسا بود. <ref>اقبال الاعمال: ص ۴۵۶: و قد بلغنا غدير خم فى وقت لو طرح اللحم فيه على الارض لانشوى. الهداية الكبرى: ص ۱۰۳: و قد علمت انه كان يوماً شديد القيظ؛ يشيب فيه الطفل... . شرح الاخبار: ج ۱ ص ۹۹: و ذلك فى يوم ما اتى علينا يوم اشد حرّاً منه.</ref> | ||
درباره مكان غدير خم ياقوت حموى در «معجم البلدان» مى نويسد: غدير از «غدر» به معناى فريب گرفته شده است، زيرا غدير جايى است كه انسان از كنار آن عبور مى كند و آبى در آنجا مى بيند. اما وقتى نزد آن مى رود آن را خشک و بى آب مى يابد و از تشنگى مى ميرد؛ كه منظور همان سراب است كه به اين مسئله انسان را فريب مى دهد. <ref>معجم البلدان: ج ۴ ص ۱۸۸: و قال بعض اهل اللغه: الغدير فعيل من الغدر، و ذاك ان الانسان يمرّ به و فيه ماء. فربّما جاء ثانياً طمعاً فى ذلك الماء. فاذا جاءه وجده يابساً فيموت عطشاً.</ref> | درباره مكان غدير خم ياقوت حموى در «معجم البلدان» مى نويسد: غدير از «غدر» به معناى فريب گرفته شده است، زيرا غدير جايى است كه انسان از كنار آن عبور مى كند و آبى در آنجا مى بيند. اما وقتى نزد آن مى رود آن را خشک و بى آب مى يابد و از تشنگى مى ميرد؛ كه منظور همان سراب است كه به اين مسئله انسان را فريب مى دهد. <ref>معجم البلدان: ج ۴ ص ۱۸۸: و قال بعض اهل اللغه: الغدير فعيل من الغدر، و ذاك ان الانسان يمرّ به و فيه ماء. فربّما جاء ثانياً طمعاً فى ذلك الماء. فاذا جاءه وجده يابساً فيموت عطشاً.</ref> | ||
خط ۲۵: | خط ۲۷: | ||
ابن جوزى فاصله غدير تا جحفه را يک مايل قبل گزارش كرده است.<ref>المنتظم: ج ۱ ص ۱۴۶.</ref> اين در حالى است كه سيد بن طاووس مى نويسد: مردم در جحفه توقف نمودند. <ref>اقبال الاعمال: ج ۱ ص ۴۵۵: فخرج رسول اللَّه صلى الله عليه وآله حتى نزل الجحفة. فلما نزل القوم و اخذوا منازلهم، اتاه جبرئيل.</ref>محقق كتاب «الغارات» در معرفى جحفه مى نويسد: جحفه روستاى بزرگى بوده كه در مسير مدينه به مكه واقع است، و فاصله آن از مكه چهار منزل است. | ابن جوزى فاصله غدير تا جحفه را يک مايل قبل گزارش كرده است.<ref>المنتظم: ج ۱ ص ۱۴۶.</ref> اين در حالى است كه سيد بن طاووس مى نويسد: مردم در جحفه توقف نمودند. <ref>اقبال الاعمال: ج ۱ ص ۴۵۵: فخرج رسول اللَّه صلى الله عليه وآله حتى نزل الجحفة. فلما نزل القوم و اخذوا منازلهم، اتاه جبرئيل.</ref>محقق كتاب «الغارات» در معرفى جحفه مى نويسد: جحفه روستاى بزرگى بوده كه در مسير مدينه به مكه واقع است، و فاصله آن از مكه چهار منزل است. | ||
جحفه محل ميقات اهل مصر و شام بود، اگر به مدينه نروند. فاصله جحفه تا مدينه شش منزل، و فاصله جحفه تا غدير دو مايل است. <ref>الغارات: ج ۲ ص ۵۰۷ ، پاورقى: الجحفة بالضم ثم السكون و الفا. كانت قرية كبيرة ذات منبر على طريق المدينة. من مكة على اربع مراحل، و هى ميقات اهل مصر و الشام، ان لم يمرّوا على المدينة. فان مرّوا بالمدينة فميقاتهم ذوالحليفة. و كان اسمها مهيعة، و انما سمّيت الجحفة لان السيل اجتفّها و حمل اهلها فى بعض الاعوام، و هى الان خراب. و بينها و بين ساحل الجار نحو ثلاث مراحل و بينها و بين اقرن موضع من البحر ستة اميال، و بينها و بين المدينة ستّ مراحل، و بينها و بين غدير خم ميلان.</ref>بر اساس مشاهده هاى اخير و بازديد از مكان غدير، روشن شده است كه فاصله مكه تا جحفه با جاده كنونى حدود ۱۸۰ كيلومتر است.<ref>متن كامل گزارش بازديد از منطقه غدير در فصلنامه علوم حديث: سال سوم شماره ۷ بهار ۷۷ ص ۲۳۲ نوشته محمدحسين فلاح زاده آمده است.</ref>نكته پايانى در اين بخش اين است كه چرا پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله غدير را انتخاب نمود. در پاسخ اين پرسش دو احتمال وجود دارد: احتمال اول اينكه پيامبرصلى الله عليه وآله از سوى خداوند مأمور بوده كه در اينجا رسالت خود را ابلاغ نمايد. به عبارت ديگر: اين مكان از سوى خداوند انتخاب شده است. احتمال دوم آنكه غدير محل تقسيم راه ها و به اصطلاح «مفترق الطرق» و به اصطلاح امروزى چند راهى بوده است، و مسافران هر منطقه اى از اينجا راه خود را جدا نموده و به شهر خود مى رفتند. <ref>الارشاد: ج ۱ ص ۱۷۵.</ref> | جحفه محل ميقات اهل مصر و شام بود، اگر به مدينه نروند. فاصله جحفه تا مدينه شش منزل، و فاصله جحفه تا غدير دو مايل است. <ref>الغارات: ج ۲ ص ۵۰۷ ، پاورقى: الجحفة بالضم ثم السكون و الفا. كانت قرية كبيرة ذات منبر على طريق المدينة. من مكة على اربع مراحل، و هى ميقات اهل مصر و الشام، ان لم يمرّوا على المدينة. فان مرّوا بالمدينة فميقاتهم ذوالحليفة. و كان اسمها مهيعة، و انما سمّيت الجحفة لان السيل اجتفّها و حمل اهلها فى بعض الاعوام، و هى الان خراب. و بينها و بين ساحل الجار نحو ثلاث مراحل و بينها و بين اقرن موضع من البحر ستة اميال، و بينها و بين المدينة ستّ مراحل، و بينها و بين غدير خم ميلان.</ref>بر اساس مشاهده هاى اخير و بازديد از مكان غدير، روشن شده است كه فاصله مكه تا جحفه با جاده كنونى حدود ۱۸۰ كيلومتر است.<ref>متن كامل گزارش بازديد از منطقه غدير در فصلنامه علوم حديث: سال سوم شماره ۷ بهار ۷۷ ص ۲۳۲ نوشته محمدحسين فلاح زاده آمده است.</ref>نكته پايانى در اين بخش اين است كه چرا پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله غدير را انتخاب نمود. در پاسخ اين پرسش دو احتمال وجود دارد: احتمال اول اينكه پيامبرصلى الله عليه وآله از سوى خداوند مأمور بوده كه در اينجا رسالت خود را ابلاغ نمايد. | ||
به عبارت ديگر: اين مكان از سوى خداوند انتخاب شده است. احتمال دوم آنكه غدير محل تقسيم راه ها و به اصطلاح «مفترق الطرق» و به اصطلاح امروزى چند راهى بوده است، و مسافران هر منطقه اى از اينجا راه خود را جدا نموده و به شهر خود مى رفتند. <ref>الارشاد: ج ۱ ص ۱۷۵.</ref> | |||
== مقدمات آخرين سفر == | == مقدمات آخرين سفر == | ||
خط ۷۱: | خط ۷۵: | ||
بنابراين و با توجه به مطالبى كه گفته شد، هيچ يک از آمارهايى كه مورخان براى حاضران در غدير ذكر كرده اند مبالغه آميز و به دور از واقع نخواهد بود. به خصوص كه هيچ مانع بازدارنده اى هم وجود نداشته تا از حضور مسلمانان در حجةالوداع جلوگيرى كند. | بنابراين و با توجه به مطالبى كه گفته شد، هيچ يک از آمارهايى كه مورخان براى حاضران در غدير ذكر كرده اند مبالغه آميز و به دور از واقع نخواهد بود. به خصوص كه هيچ مانع بازدارنده اى هم وجود نداشته تا از حضور مسلمانان در حجةالوداع جلوگيرى كند. | ||
'''ب) فراخوانى مردم به حجةالوداع''' | === '''ب) فراخوانى مردم به حجةالوداع''' === | ||
رسول خدا صلى الله عليه و آله پيش از آغاز سفر حج در سال دهم هجرى نامه ها و نمايندگانى به اقصى نقاط سرزمين هاى اسلامى فرستاد، و از تمام مسلمانان خواستند تا هر كس توان شركت در مراسم حج را دارد در اين مراسم باشكوه شركت كند. اين فراخوان عمومى موجب شد تا جمع زيادى از مردم مسلمان از نقاط مختلف سرزمين هاى اسلامى خود را به مدينه و يا مكه برسانند. | رسول خدا صلى الله عليه و آله پيش از آغاز سفر حج در سال دهم هجرى نامه ها و نمايندگانى به اقصى نقاط سرزمين هاى اسلامى فرستاد، و از تمام مسلمانان خواستند تا هر كس توان شركت در مراسم حج را دارد در اين مراسم باشكوه شركت كند. اين فراخوان عمومى موجب شد تا جمع زيادى از مردم مسلمان از نقاط مختلف سرزمين هاى اسلامى خود را به مدينه و يا مكه برسانند. | ||
خط ۷۹: | خط ۸۲: | ||
همچنين برخى منابع گزارش دعوت رسول خدا صلى الله عليه و آله از مردم براى حضور در اين سفر را آورده اند. چنانكه كلينى به نقل از [[امام صادق علیه السلام]] مى نويسد: رسول خدا صلى الله عليه و آله از حج سخن گفت، و به هر كس كه مى توانست از كسانى كه تا آن روز [[اسلام]] را پذيرفته بودند نامه نوشت كه رسول خدا صلى الله عليه و آله تصميم دارد حج به جا آورد، و آنان را از اين امر مهم با خبر ساخت تا هر كس توان انجام حج را دارد در اين سفر شركت كند. در پى اعلام پيامبر صلى الله عليه و آله، مردم به سوى مكه روى آوردند تا مراسم حج را با حضور پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله برگزار كنند.<ref>الكافى: ج ۴ ص ۲۴۹: ذكر رسول الله صلى الله عليه و آله الحج. فكتب الى من بلغه كتابه. فمن دخل الاسلام. ان رسول الله صلى الله عليه وآله يرد الحج. يؤذنهم بذلك ليحجّ من اطاق الحج، فاقبل الناس. بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۳۹۶. وسائل الشيعة: ج ۱۱ ص ۲۲۴.</ref> | همچنين برخى منابع گزارش دعوت رسول خدا صلى الله عليه و آله از مردم براى حضور در اين سفر را آورده اند. چنانكه كلينى به نقل از [[امام صادق علیه السلام]] مى نويسد: رسول خدا صلى الله عليه و آله از حج سخن گفت، و به هر كس كه مى توانست از كسانى كه تا آن روز [[اسلام]] را پذيرفته بودند نامه نوشت كه رسول خدا صلى الله عليه و آله تصميم دارد حج به جا آورد، و آنان را از اين امر مهم با خبر ساخت تا هر كس توان انجام حج را دارد در اين سفر شركت كند. در پى اعلام پيامبر صلى الله عليه و آله، مردم به سوى مكه روى آوردند تا مراسم حج را با حضور پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله برگزار كنند.<ref>الكافى: ج ۴ ص ۲۴۹: ذكر رسول الله صلى الله عليه و آله الحج. فكتب الى من بلغه كتابه. فمن دخل الاسلام. ان رسول الله صلى الله عليه وآله يرد الحج. يؤذنهم بذلك ليحجّ من اطاق الحج، فاقبل الناس. بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۳۹۶. وسائل الشيعة: ج ۱۱ ص ۲۲۴.</ref> | ||
[[شیخ مفید]] نيز در «الارشاد» مى نويسد: رسول خدا صلى الله عليه و آله اراده به جاى آوردن حج و انجام آنچه خداى تعالى بر او فرض كرده بود را نمود، و براى به جاى آوردن حج در ميان مردم اعلام فرمود و همگى را به حج دعوت كرد. اين دعوت به دور دست ترين سرزمين ها رسيد. پس مردم آماده رفتن به حج شدند، و از اطراف و حوالى و نزديكى هاى مدينه به مدينه آمدند و خود را مهياى حج در ركاب حضرتش نمودند.<ref>الارشاد: ج ۱ ص ۱۷۱. بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۳۸۴،۳۸۳.</ref> | [[شیخ مفید]] نيز در «الارشاد» مى نويسد: رسول خدا صلى الله عليه و آله اراده به جاى آوردن حج و انجام آنچه خداى تعالى بر او فرض كرده بود را نمود، و براى به جاى آوردن حج در ميان مردم اعلام فرمود و همگى را به حج دعوت كرد. اين دعوت به دور دست ترين سرزمين ها رسيد. | ||
پس مردم آماده رفتن به حج شدند، و از اطراف و حوالى و نزديكى هاى مدينه به مدينه آمدند و خود را مهياى حج در ركاب حضرتش نمودند.<ref>الارشاد: ج ۱ ص ۱۷۱. بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۳۸۴،۳۸۳.</ref> | |||
اكنون قابل ذكر است كه با توجه به اين فراخوانى، بايد جمعيت قابل توجهى از شهر [[مدینه]] و اطراف مدينه در اين سفر حضور داشته باشند. برخى از منابع فريقين نيز به تبع اين فراخوانى، خروج جمعيت به همراه رسول خدا صلى الله عليه و آله را به گونه هاى مختلف نقل كرده اند: برخى شمار آنان را ۷۰۰۰۰ نفر<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۰۲. تفسير صافى: ج ۲ ص ۵۳ . تفسير الثقلين: ج ۲ ص ۷۳. السيرة الحلبية: ج ۳ ص ۳۰۸.</ref>، عده اى ۹۰۰۰۰ نفر<ref>السيرة الحلبية: ج ۳ ص ۳۰۸. الغدير: ج ۱ ص ۹.</ref>، برخى ۱۱۴۰۰۰ نفر دانسته<ref>المجموع (نووى): ج ۷ ص ۱۰۳. الغدير: ج ۱ ص ۹.</ref> و برخى هم عدد ۱۲۰۰۰۰ و ۱۲۴۰۰۰ و بيشتر را آورده اند.<ref>السيرة الحلبية: ج ۳ ص ۳۰۸. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۵۰.همان، الغدير: ج ۱ ص ۲۹۶،۹.</ref> | اكنون قابل ذكر است كه با توجه به اين فراخوانى، بايد جمعيت قابل توجهى از شهر [[مدینه]] و اطراف مدينه در اين سفر حضور داشته باشند. برخى از منابع فريقين نيز به تبع اين فراخوانى، خروج جمعيت به همراه رسول خدا صلى الله عليه و آله را به گونه هاى مختلف نقل كرده اند: برخى شمار آنان را ۷۰۰۰۰ نفر<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۰۲. تفسير صافى: ج ۲ ص ۵۳ . تفسير الثقلين: ج ۲ ص ۷۳. السيرة الحلبية: ج ۳ ص ۳۰۸.</ref>، عده اى ۹۰۰۰۰ نفر<ref>السيرة الحلبية: ج ۳ ص ۳۰۸. الغدير: ج ۱ ص ۹.</ref>، برخى ۱۱۴۰۰۰ نفر دانسته<ref>المجموع (نووى): ج ۷ ص ۱۰۳. الغدير: ج ۱ ص ۹.</ref> و برخى هم عدد ۱۲۰۰۰۰ و ۱۲۴۰۰۰ و بيشتر را آورده اند.<ref>السيرة الحلبية: ج ۳ ص ۳۰۸. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۵۰.همان، الغدير: ج ۱ ص ۲۹۶،۹.</ref> | ||
خط ۸۵: | خط ۹۰: | ||
مى توان گفت: يكى از دلايل ذكر اين تعداد از جمعيت، وضعيت قومى و قبيلگى جزيرةالعرب بوده است، و علاوه بر آن قدرت پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله بر جزيرة العرب با دعوت مردم به فطريات و اخلاق باعث رشد فزاينده جمعيت شهرى نيز مى گردد. | مى توان گفت: يكى از دلايل ذكر اين تعداد از جمعيت، وضعيت قومى و قبيلگى جزيرةالعرب بوده است، و علاوه بر آن قدرت پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله بر جزيرة العرب با دعوت مردم به فطريات و اخلاق باعث رشد فزاينده جمعيت شهرى نيز مى گردد. | ||
'''ج) حضور زنان، كودكان و كهنسالان''' | === '''ج) حضور زنان، كودكان و كهنسالان''' === | ||
علاوه بر حضور مردان، سه گروه ديگر نيز از مردم جامعه آن روز در مراسم [[حجةالوداع]] حضور فعال داشتند. اينان عبارت اند از: زنان، كودكان و نوجوانان و افراد كهنسال. پس از توصيه رسول خدا صلى الله عليه و آله به شركت مردم در اين مراسم، شدت اشتياق براى شركت در اين مراسم به قدرى بود كه كودكان و نوجوانان، افراد كهنسال و زنان و حتى برخى از زنان باردار در اين مراسم معنوى شركت كردند. | علاوه بر حضور مردان، سه گروه ديگر نيز از مردم جامعه آن روز در مراسم [[حجةالوداع]] حضور فعال داشتند. اينان عبارت اند از: زنان، كودكان و نوجوانان و افراد كهنسال. پس از توصيه رسول خدا صلى الله عليه و آله به شركت مردم در اين مراسم، شدت اشتياق براى شركت در اين مراسم به قدرى بود كه كودكان و نوجوانان، افراد كهنسال و زنان و حتى برخى از زنان باردار در اين مراسم معنوى شركت كردند. | ||
آنان بعد از شركت در حج، در مكان غدير نيز با ولايت امام على عليه السلام [[بیعت]] كردند. اسماء بنت عميس همسر ابوبكر از جمله زنان باردارى بود كه در اين سفر حضور داشت، و در ذوالحليفه وضع حمل كرده و محمد بن ابوبكر را به دنيا آورد.<ref>صحيح مسلم: ج ۲ ص ۸۸۶ . سنن ابى داوود: ج ۲ ص ۱۸۲. مسند احمد: ج ۳ ص ۳۰. سنن دارمى: ج ۲ ص ۴۵. انساب الاشراف: ج ۱ ص ۴۷۴.</ref> ابوالطفيل عامر بن واثله نيز در جنگ احد متولد شده، و در حجةالوداع هشت ساله بود.<ref>اسد الغابة: ج ۳ ص ۱۴۳.</ref> | آنان بعد از شركت در حج، در مكان غدير نيز با ولايت امام على عليه السلام [[بیعت]] كردند. اسماء بنت عميس همسر ابوبكر از جمله زنان باردارى بود كه در اين سفر حضور داشت، و در ذوالحليفه وضع حمل كرده و محمد بن ابوبكر را به دنيا آورد.<ref>صحيح مسلم: ج ۲ ص ۸۸۶ . سنن ابى داوود: ج ۲ ص ۱۸۲. مسند احمد: ج ۳ ص ۳۰. سنن دارمى: ج ۲ ص ۴۵. انساب الاشراف: ج ۱ ص ۴۷۴.</ref> ابوالطفيل عامر بن واثله نيز در جنگ احد متولد شده، و در حجةالوداع هشت ساله بود.<ref>اسد الغابة: ج ۳ ص ۱۴۳.</ref> | ||
''' | == ''' روايات جمعيت غدير خم''' == | ||
غدير خم به عنوان بستر معرفى [[امامت]] و [[ولایت]] براى تبيين قدرت و اساس شيعه با ولايت امام على و يازده نفر امام از نسل آن حضرت عليهم السلام امرى متواتر است. در اين جريان، مردم حاضر در غدير بر سر ولايت با امام على عليه السلام بيعت كرده و به او [[تبریک]] گفتند. | غدير خم به عنوان بستر معرفى [[امامت]] و [[ولایت]] براى تبيين قدرت و اساس شيعه با ولايت امام على و يازده نفر امام از نسل آن حضرت عليهم السلام امرى متواتر است. در اين جريان، مردم حاضر در غدير بر سر ولايت با امام على عليه السلام بيعت كرده و به او [[تبریک]] گفتند. | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۴: | ||
بنابراين و با توجه به اين مقدماتى كه بيان شد، به سراغ بررسى روايات موجود درباره تعداد جمعيت شركت كننده در غدير خم رفته و مورد بررسى و تحليل قرار مى دهيم: | بنابراين و با توجه به اين مقدماتى كه بيان شد، به سراغ بررسى روايات موجود درباره تعداد جمعيت شركت كننده در غدير خم رفته و مورد بررسى و تحليل قرار مى دهيم: | ||
'''الف) هزار و سيصد نفر''' | === '''الف) هزار و سيصد نفر''' === | ||
روايتى از [[امام باقر علیه السلام]] نقل شده كه طبق آن پيامبر صلى الله عليه و آله در روز غدير در حضور ۱۳۰۰ نفر جمله «من كنت مولاه فهذا على عليه السلام مولاه» را مطرح فرمود.<ref>مناقب آل ابى طالب (ابن شهرآشوب): ج ۲ ص ۲۲۹: و فى رواية عن الباقر عليه السلام قال: لما قال النبى صلى الله عليه وآله يوم غدير خم بين الف و ثلاث مائة رجل: من كنت مولاه فهذا على مولاه... .</ref> اين روايت را مجلسى نيز آورده است.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۵۸.</ref> | |||
روايتى از | در تفسیر فرات کوفی نيز روايتى از عمار چنين نقل شده است: در مجلس ابن عباس بوديم و او سخنرانى مى كرد، كه ابوذر بلند شد و گفت: اى مردم، آيا مى دانيد پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: راستگوتر از ابوذر نيست؟ همه گفتند: آرى. | ||
ابوذر گفت: پس بدانيد پيامبر صلى الله عليه و آله روز غدير كه ۱۳۰۰ مرد بوديم... ، فرمود: هر كس من مولاى اويم پس على عليه السلام مولاى او است. | |||
خدايا هر كس على عليه السلام را يارى كند يارىاش كن، و هر كس با او دشمنى كند دشمنش باش. در اين هنگام مردى بلند شد و گفت: مبارک باد بر تو اى پسر ابى طالب.<ref>تفسير فرات: ص ۵۱۵ : عن عمار بن ياسر، قال: كنت عند ابىذر الغفارى فى مجلس ابن عباس و عليه فسطاط و هو يحدث، اذ قام ابوذر حتى ضرب بيده الى عمود فسطاط، ثم قال: ايها الناس، من عرفنى فقد عرفنى و من لم يعرفنى فقد انبأته باسمى. انا جندب بن جنادة ابوذر الغفارى. سألتكم بحق اللَّه و حق رسوله صلى الله عليه و آله اسمعتم من رسول الله صلى الله عليه و آله و هو يقول: ما اقلّت الغبراء و لا اظلّت الخضرا ذا لهجة اصدق من ابى ذر؟ قالوا: اللهم نعم. قال: فتعلمون ايها الناس ان رسول الله صلى الله عليه و آله جمعنا يوم غدير خم الف و ثلاثمائة رجل يقول: اللهم من كنت مولاه فعلى عليه السلام مولاه. اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله. فقام رجل فقال: بخ بخ يابن ابى طالب... . </ref> | |||
=== '''نقد و بررسى''' === | |||
روايت ابن شهرآشوب از [[امام باقر علیه السلام]] روايتى مرسل است و به عبارت ديگر سلسله سندى براى آن ذكر نشده است. روايت دوم نيز تنها خبرى است كه در تفسير فرات کوفی آمده است و سند آن به امام معصوم نمى رسد. در مجموع مى توان گفت: علاوه بر ضعف سند اين دو روايت، با توجه به فراخوانى رسول خدا صلى الله عليه و آله از مردم براى حضور در سفر معنوى حج و جمعيت [[مدینه]] و اطراف آن و تعداد جمعيت سپاه اسلام در آن زمان، اين قول قابل پذيرش نيست. | روايت ابن شهرآشوب از [[امام باقر علیه السلام]] روايتى مرسل است و به عبارت ديگر سلسله سندى براى آن ذكر نشده است. روايت دوم نيز تنها خبرى است كه در تفسير فرات کوفی آمده است و سند آن به امام معصوم نمى رسد. در مجموع مى توان گفت: علاوه بر ضعف سند اين دو روايت، با توجه به فراخوانى رسول خدا صلى الله عليه و آله از مردم براى حضور در سفر معنوى حج و جمعيت [[مدینه]] و اطراف آن و تعداد جمعيت سپاه اسلام در آن زمان، اين قول قابل پذيرش نيست. | ||