پرش به محتوا

ابلاغ ولایت: تفاوت میان نسخه‌ها

۸۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ اکتبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۸۸: خط ۴۸۸:
آنگاه به توضيح آن تبليغ پرداخت و در پايان فرمود: «فَاَوْحى اِلَىَّ: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ...»: «خدا بر من وحى كرده كه اى رسول ابلاغ كن آنچه از پروردگار بر تو نازل شده ...». و تصريح كرد كه موضوع اين ابلاغ ولايت على‏ عليه السلام است.  
آنگاه به توضيح آن تبليغ پرداخت و در پايان فرمود: «فَاَوْحى اِلَىَّ: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ...»: «خدا بر من وحى كرده كه اى رسول ابلاغ كن آنچه از پروردگار بر تو نازل شده ...». و تصريح كرد كه موضوع اين ابلاغ ولايت على‏ عليه السلام است.  


به همين خاطر در همان آغاز خطبه غدير -  در حالى كه پس از اعلان نزول آيه‏ مردم منتظر ورود به اصل مطلب بودند، با كمال تعجب متوجه شدند كه پيامبر صلى الله عليه و آله مسئلۀ تعطيل اين سخنرانى را مطرح مى ‏كند!! حضرت به صراحت فرمود: «از [[جبرئيل]] خواستم كه از خدا بخواهد كه مرا از ابلاغ اين پيام معاف بدارد»!
به همين خاطر در همان آغاز خطبه غدير -  در حالى كه پس از اعلان نزول آيه‏ مردم منتظر ورود به اصل مطلب بودند، با كمال تعجب متوجه شدند كه پيامبر صلى الله عليه و آله مسئلۀ تعطيل اين سخنرانى را مطرح مى ‏كند!! حضرت به صراحت فرمود: «از [[جبرئیل]] خواستم كه از خدا بخواهد كه مرا از ابلاغ اين پيام معاف بدارد»!


اين مطلب در ذهن مخاطبان دو سؤال به ميان آورد: يكى آنكه بدانند چرا حضرت چنين درخواستى را نموده است، و ديگر اينكه اگر چنين خواسته‏اى در ميان بوده پس چگونه اكنون سخنرانى در حال انجام است؟
اين مطلب در ذهن مخاطبان دو سؤال به ميان آورد: يكى آنكه بدانند چرا حضرت چنين درخواستى را نموده است، و ديگر اينكه اگر چنين خواسته‏اى در ميان بوده پس چگونه اكنون سخنرانى در حال انجام است؟
خط ۴۹۵: خط ۴۹۵:


== امر پيامبر صلى الله عليه و آله به ابلاغ ولايت<ref>اولین میراث مکتوب دربارۀ غدیر: ص۲۳.</ref> ==
== امر پيامبر صلى الله عليه و آله به ابلاغ ولايت<ref>اولین میراث مکتوب دربارۀ غدیر: ص۲۳.</ref> ==
از جمله مطالبى كه امیرالمؤمنین ‏علیه السلام در مجلس [[احتجاج]] و مناشده خود در زمان [[عثمان بن عفّان|عثمان]] و در مسجد بيان نمود، امر پيامبرصلى الله عليه وآله به ابلاغ غدير بود؛ آنجا كه پس از بيان غدير و صحيفۀ ملعونه، طلحه گفت: اين مطلب را از پيامبرصلى الله عليه وآله شنيديم؛ ولى براى ما بيان كن كه چگونه احدى صلاحيت ندارد مطلبى را از پيامبرصلى الله عليه وآله ابلاغ نمايد، در حالى كه آن حضرت به ما و به ساير مردم فرمود: «لِيَبْلُغَ الشّاهِدُ مِنْكُمْ الْغائِبَ» يعنى حاضران شما به غايبان اطلاع دهند؟ و در بيابان عَرَفه در حجةالوداع فرمود:
از جمله مطالبى كه امیرالمؤمنین ‏علیه السلام در مجلس احتجاج و مناشده خود در زمان [[عثمان بن عفّان|عثمان]] و در مسجد بيان نمود، امر پيامبر صلى الله عليه و آله به ابلاغ غدير بود؛ آنجا كه پس از بيان غدير و صحيفۀ ملعونه، طلحه گفت: اين مطلب را از پيامبر صلى الله عليه و آله شنيديم؛ ولى براى ما بيان كن كه چگونه احدى صلاحيت ندارد مطلبى را از پيامبر صلى الله عليه و آله ابلاغ نمايد، در حالى كه آن حضرت به ما و به ساير مردم فرمود: «لِيَبْلُغَ الشّاهِدُ مِنْكُمْ الْغائِبَ» يعنى حاضران شما به غايبان اطلاع دهند؟ و در بيابان عَرَفه در [[حجةالوداع]] فرمود:


خدا رحمت كند كسى كه سخن مرا بشنود و آن را در قلب خود جاى دهد و سپس از قول من برساند. چه بسا كسى كه علمى را حمل مى‏ كند ولى خود نمى‏ فهمد، و چه بسا كسى كه علمى را براى فهميده ‏تر از خود حمل مى‏ كند.
خدا رحمت كند كسى كه سخن مرا بشنود و آن را در قلب خود جاى دهد و سپس از قول من برساند. چه بسا كسى كه علمى را حمل مى‏ كند ولى خود نمى‏ فهمد، و چه بسا كسى كه علمى را براى فهميده ‏تر از خود حمل مى‏ كند.
خط ۵۰۱: خط ۵۰۱:
سه چيز است كه قلب فرد مسلمان در آنها خيانت نمى‏ كند: خالص كردن عمل براى خداوند، شنوا بودن و اطاعت و خير خواهى براى واليان امر، و همراهى با اجتماع مسلمانان، چرا كه دعوت واليان امر همه مسلمانان را در بر مى‏ گيرد.
سه چيز است كه قلب فرد مسلمان در آنها خيانت نمى‏ كند: خالص كردن عمل براى خداوند، شنوا بودن و اطاعت و خير خواهى براى واليان امر، و همراهى با اجتماع مسلمانان، چرا كه دعوت واليان امر همه مسلمانان را در بر مى‏ گيرد.


و نيز پيامبرصلى الله عليه وآله در بيش از يك مورد بپا خاست و فرمود: حاضران به غايبان برسانند.
و نيز پيامبر صلى الله عليه و آله در بيش از يک مورد بپا خاست و فرمود: حاضران به غايبان برسانند.


اميرالمؤمنين‏ عليه السلام فرمود: آنچه پيامبر صلى الله عليه و آله در اين باره فرموده در روز غدير خم و در روز عرفه در حجةالوداع و در روز رحلتش بوده است! پيامبرصلى الله عليه وآله به عموم مردم دستور داده كه هر كس از مردم را ديدند واجب بودن اطاعت از امامان آل محمد عليهم السلام و واجب بودن حقشان را برسانند، و اين وظيفه ابلاغ را در هيچ مطلب غير از اين موضوع نفرموده است. در واقع پيامبرصلى الله عليه وآله به عموم مردم دستور داده كه به مردم برسانند حجت و دليل كسانى را كه همه آنچه پيامبرصلى الله عليه وآله بدان مبعوث شده را از قول او كسى جز ايشان نمى ‏رساند.
اميرالمؤمنين‏ عليه السلام فرمود:


طلحه گفت: مشكل مرا آسان نمودى. نمى دانستم پيامبرصلى الله عليه وآله از اين مطلب چه قصد كرده است تا اينكه آن را برايم بيان نمودى. اى اباالحسن، خدا به تو از همه امت جزاى خير دهد.<ref>كتاب سليم: حديث ۱۱.</ref>
آنچه پيامبر صلى الله عليه و آله در اين باره فرموده در روز غدير خم و در روز عرفه در حجةالوداع و در روز رحلتش بوده است! پيامبر صلى الله عليه و آله به عموم مردم دستور داده كه هر كس از مردم را ديدند واجب بودن اطاعت از امامان آل محمد عليهم السلام و واجب بودن حقشان را برسانند، و اين وظيفه ابلاغ را در هيچ مطلب غير از اين موضوع نفرموده است.
 
در واقع پيامبر صلى الله عليه و آله به عموم مردم دستور داده كه به مردم برسانند حجت و دليل كسانى را كه همه آنچه پيامبر صلى الله عليه و آله بدان مبعوث شده را از قول او كسى جز ايشان نمى ‏رساند.
 
طلحه گفت: مشكل مرا آسان نمودى. نمى دانستم پيامبر صلى الله عليه و آله از اين مطلب چه قصد كرده است تا اينكه آن را برايم بيان نمودى. اى اباالحسن، خدا به تو از همه امت جزاى خير دهد.<ref>كتاب سليم: حديث ۱۱.</ref>


== امر خدا به ابلاغ ولايت<ref>غدیر در قرآن: ج۱ ص۶۸-۷۰.</ref> ==
== امر خدا به ابلاغ ولايت<ref>غدیر در قرآن: ج۱ ص۶۸-۷۰.</ref> ==
از جمله آياتى كه در سفر [[حجةالوداع]] پس از اتمام اعمال حج و در مسير مكه تا غدير بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شد اين آيات بود:
از جمله آياتى كه در سفر [[حجةالوداع]] پس از اتمام اعمال حج و در مسير [[مکّه]] تا غدير بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شد اين آيات بود:


«فَوَ رَبِّكَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ . عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ . فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ . إِنَّا كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ»<ref>حجر/۹۲-۹۵.</ref>:
«فَوَ رَبِّكَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ . عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ . فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ . إِنَّا كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ»<ref>حجر/۹۲-۹۵.</ref>:
خط ۵۱۷: خط ۵۲۱:


=== موقعيت تاريخى ===
=== موقعيت تاريخى ===
بلال در روز سيزدهم ذى الحجة، در مكه از طرف پيامبرصلى الله عليه وآله اعلان عمومى داد: فردا هيچ كس -  جز معلولان -  نبايد بماند، و همه بايد حركت كنند تا پس از طى مسافت چهار روزه، بتوانند روز پنجم را در غدير حاضر باشند.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۱۱.</ref>
بلال در روز سيزدهم ذى الحجة، در مكه از طرف پيامبر صلى الله عليه و آله اعلان عمومى داد: فردا هيچ كس -  جز معلولان -  نبايد بماند، و همه بايد حركت كنند تا پس از طى مسافت چهار روزه، بتوانند روز پنجم را در غدير حاضر باشند.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۱۱.</ref>
 
با اين اعلان همه مردم آماده شدند، و پس از يک روز توقف صبح روز چهاردهم قافلۀ عظيم حجاج كه عده ‏اى از اهل مكه و اهل [[یمن]] نيز آنان را همراهى مى‏ كردند به سوى غدير به حركت در آمد.


با اين اعلان همه مردم آماده شدند، و پس از يک روز توقف صبح روز چهاردهم قافلۀ عظيم حجاج كه عده ‏اى از اهل مكه و اهل يمن نيز آنان را همراهى مى‏ كردند به سوى غدير به حركت در آمد. در بين راه نيز وحى الهى همچنان نازل مى‏ شد و غدير را پشتيبانى مى ‏كرد.
در بين راه نيز وحى الهى همچنان نازل مى‏ شد و غدير را پشتيبانى مى ‏كرد.


حذيفۀ يمانى كه گزارش لحظه به لحظه از اين سفر تاريخى ارائه داده، مرحله بعدى نزول آيات را در روز سوم حركت چنين ترسيم مى‏ كند:
حذيفۀ يمانى كه گزارش لحظه به لحظه از اين سفر تاريخى ارائه داده، مرحله بعدى نزول آيات را در روز سوم حركت چنين ترسيم مى‏ كند:


فَسارَ رَسُولُ اللَّه‏ صلى الله عليه وآله يَوْمَيْنِ وَ لَيْلَتَيْنِ. فَلَمّا كانَ فِى الْيَوْمِ الثالِثِ اتاهُ جِبْرَئيلُ بِآخِرِ سُورَةِ الْحِجْرِ فَقالَ: اقْرَءْ: «فَوَ رَبِّكَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ، إِنَّا كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ». قالَ: وَ رَحِلَ رَسُولُ اللَّه‏ صلى الله عليه وآله وَ اغَذَّ السَّيْرَ مُسْرِعاً لِيَنْصِبَ عَلِيّاً عَلَماً لِلنّاسِ.
فَسارَ رَسُولُ اللَّه‏ صلى الله عليه و آله يَوْمَيْنِ وَ لَيْلَتَيْنِ. فَلَمّا كانَ فِى الْيَوْمِ الثالِثِ اتاهُ جِبْرَئيلُ بِآخِرِ سُورَةِ الْحِجْرِ فَقالَ: اقْرَءْ: «فَوَ رَبِّكَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ، إِنَّا كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ». قالَ: وَ رَحِلَ رَسُولُ اللَّه‏ صلى الله عليه وآله وَ اغَذَّ السَّيْرَ مُسْرِعاً لِيَنْصِبَ عَلِيّاً عَلَماً لِلنّاسِ.
 
پيامبر صلى الله عليه و آله دو روز و دو شب راه پيمود. روز سوم كه شد جبرئيل آيات آخر سوره حجر را آورد و گفت: بخوان: «قسم به پروردگارت از همه آنان سؤال خواهيم كرد درباره آنچه انجام مى‏ دهند.
 
پس با صداى بلند آنچه بدان مأمورى ابلاغ كن و از مشركين اعراض نما، و ما تو را از شرّ مسخره كنندگان حفظ مى‏ كنيم».


پيامبر صلى الله عليه و آله دو روز و دو شب راه پيمود. روز سوم كه شد جبرئيل آيات آخر سوره حجر را آورد و گفت: بخوان: «قسم به پروردگارت از همه آنان سؤال خواهيم كرد درباره آنچه انجام مى‏ دهند. پس با صداى بلند آنچه بدان مأمورى ابلاغ كن و از مشركين اعراض نما، و ما تو را از شرّ مسخره كنندگان حفظ مى‏ كنيم». اينجا بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله از آنجا حركت كرد و سرعت سير را زيادتر نمود تا على ‏عليه السلام را به عنوان عَلَم و علامتى براى مردم منصوب نمايد.<ref>بحارالانوار: ج۲۸ ص۹۸. ارشاد القلوب: ج۲ ص۱۱۲-۱۳۵. کشف الیقین: ص۱۳۷.</ref>
اينجا بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله از آنجا حركت كرد و سرعت سير را زيادتر نمود تا على ‏عليه السلام را به عنوان عَلَم و علامتى براى مردم منصوب نمايد.<ref>بحارالانوار: ج۲۸ ص۹۸. ارشاد القلوب: ج۲ ص۱۱۲-۱۳۵. کشف الیقین: ص۱۳۷.</ref>


=== تحلیل اعتقادی ===
=== تحلیل اعتقادی ===
خط ۵۳۵: خط ۵۴۵:
«فَوَ رَبِّكَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ». خداوند قسم ياد مى ‏كند و با لام تأكيد در اول فعل و نون تأكيد در آخر آن عنايت بيشترى نسبت به آن نشان مى ‏دهد و با آوردن كلمۀ «أَجْمَعِينَ» اين تأكيد را بيشتر مى‏ نمايد. همه اين تأكيدات درباره اين است كه از عملكرد مردم سؤال خواهد شد.
«فَوَ رَبِّكَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ». خداوند قسم ياد مى ‏كند و با لام تأكيد در اول فعل و نون تأكيد در آخر آن عنايت بيشترى نسبت به آن نشان مى ‏دهد و با آوردن كلمۀ «أَجْمَعِينَ» اين تأكيد را بيشتر مى‏ نمايد. همه اين تأكيدات درباره اين است كه از عملكرد مردم سؤال خواهد شد.


آنچه مهم است ارتباط اين عملكرد با مسئله ‏اى است كه پيامبرصلى الله عليه وآله در حال حركت به سوى آن است و آن چيزى جز ولايت على عليه السلام نيست. در حديث ديگرى كه از پيامبرصلى الله عليه وآله درباره اين آيه پرسيدند، فرمود: درباره ولايت على بن ابى‏ طالب سؤال مى‏ شود.<ref>مناقب اميرالمؤمنين ‏عليه السلام (محمد بن سليمان كوفى): ج ۱ ص ۱۵۶ ح ۹۰. مناقب ابن‏ شهرآشوب: ج ۲ ص ۴. شواهد التنزيل: ج ۱ ص ۴۲۳ ح ۴۵۲. بحار الانوار: ج ۲۴ ص ۲۷۱. </ref>
آنچه مهم است ارتباط اين عملكرد با مسئله ‏اى است كه پيامبر صلى الله عليه و آله در حال حركت به سوى آن است و آن چيزى جز ولايت على عليه السلام نيست.
 
در حديث ديگرى كه از پيامبر صلى الله عليه و آله درباره اين آيه پرسيدند، فرمود: درباره ولايت على بن ابى‏ طالب سؤال مى‏ شود.<ref>مناقب اميرالمؤمنين ‏عليه السلام (محمد بن سليمان كوفى): ج ۱ ص ۱۵۶ ح ۹۰. مناقب ابن‏ شهرآشوب: ج ۲ ص ۴. شواهد التنزيل: ج ۱ ص ۴۲۳ ح ۴۵۲. بحار الانوار: ج ۲۴ ص ۲۷۱. </ref>


==== ب) اعلان ولايت، مأموريتى الهى با صداى بلند ====
==== ب) اعلان ولايت، مأموريتى الهى با صداى بلند ====
خط ۵۴۴: خط ۵۵۶:
'''نكته دوم:''' كلمه «تُؤْمَرُ» حاكى از مأموريت الهى ولايت است و صراحتى در نزول امر ولايت از جانب خدا بر پيامبر صلى الله عليه و آله است.
'''نكته دوم:''' كلمه «تُؤْمَرُ» حاكى از مأموريت الهى ولايت است و صراحتى در نزول امر ولايت از جانب خدا بر پيامبر صلى الله عليه و آله است.


'''نكته سوم:''' «مُشْرِكين» در چنين موقعيتى چه كسانى مى ‏توانند باشند؟ با توجه به اينكه پس از فتح مكه پيامبر صلى الله عليه و آله معارضى از مشركين نداشت، منظور از مشركين يا منافقينى هستند كه با ظاهر اسلام باطن شرک را حفظ كرده ‏اند و يا كسانى هستند كه مايلند در خلافت پيامبرصلى الله عليه وآله شركتى داشته باشند.  
'''نكته سوم:''' «مُشْرِكين» در چنين موقعيتى چه كسانى مى ‏توانند باشند؟ با توجه به اينكه پس از فتح مكه پيامبر صلى الله عليه و آله معارضى از مشركين نداشت، منظور از مشركين يا منافقينى هستند كه با ظاهر [[اسلام]] باطن شرک را حفظ كرده ‏اند و يا كسانى هستند كه مايلند در خلافت پيامبر صلى الله عليه و آله شركتى داشته باشند.  


'''نكته چهارم:''' كلمۀ «أَعْرِضْ» حاكى از بى‏ توجهى و اعتنا نكردن است. يعنى اين امر پروردگار به قدرى مهم است كه در انجام آن به هيچ عكس العملى نبايد اعتنا كرد.
'''نكته چهارم:''' كلمۀ «أَعْرِضْ» حاكى از بى‏ توجهى و اعتنا نكردن است. يعنى اين امر پروردگار به قدرى مهم است كه در انجام آن به هيچ عكس العملى نبايد اعتنا كرد.


==== ج) وعده حفظ پيامبرصلى الله عليه و آله ====
==== ج) وعده حفظ پيامبر صلى الله عليه و آله ====
«إِنَّا كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ». چنانكه در اوايل خطابۀ غدير آمده، يكى از عمده ‏ترين موانع بر سر راه ابلاغ ولايت در غدير حضور مسخره كنندگان اسلام از داخل مسلمين بود كه همان منافقين بودند. پيامبرصلى الله عليه وآله در خطبه غدير فرمود:
«إِنَّا كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ». چنانكه در اوايل خطابۀ غدير آمده، يكى از عمده ‏ترين موانع بر سر راه ابلاغ ولايت در غدير حضور مسخره كنندگان اسلام از داخل مسلمين بود كه همان [[منافقین]] بودند.
 
پيامبر صلى الله عليه و آله در خطبه غدير فرمود:


«از جبرئيل خواستم كه از خدا بخواهد تا مرا از ابلاغ اين مهم معاف بدارد، زيرا ... از حيله‏ هاى مسخره كنندگان اسلام ([[المستهزئين بالاسلام]]) اطلاع دارم».<ref>در این باره مراجعه شود به کتاب: اسرار غدیر: ص۱۳۹ بخش۲.</ref>
«از جبرئيل خواستم كه از خدا بخواهد تا مرا از ابلاغ اين مهم معاف بدارد، زيرا ... از حيله‏ هاى مسخره كنندگان اسلام (المستهزئين بالاسلام) اطلاع دارم».<ref>در این باره مراجعه شود به کتاب: اسرار غدیر: ص۱۳۹ بخش۲.</ref>


در اين آيه خداوند صريحاً به پيامبرش وعده خنثى سازى توطئه هاى آنان و دفع خطر آنان را مى‏ دهد؛ و عملاً هم برگزارى مراسم سه روزه در آرامش كامل و حفظ حضرت از خطر قتل در كوه هرشى<ref>در اين باره مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج ۱ ص۱۰۸، ۱۳۱، ۲۱۷، ۲۳۰، ۲۳۵، ۴۷۶ و ج۲ ص۱۰۱، ۴۰۶ و ج۳ ص۷۷.</ref>، نشان داد كه وقتى ضمانت خداوند پشتوانه عمل باشد، هيچ قدرتى توان بر هم زدن آن را ندارد.
در اين آيه خداوند صريحاً به پيامبرش وعده خنثى سازى توطئه هاى آنان و دفع خطر آنان را مى‏ دهد؛ و عملاً هم برگزارى مراسم سه روزه در آرامش كامل و حفظ حضرت از خطر قتل در [[عقبه هَرشی|کوه هرشی]]<ref>در اين باره مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج ۱ ص۱۰۸، ۱۳۱، ۲۱۷، ۲۳۰، ۲۳۵، ۴۷۶ و ج۲ ص۱۰۱، ۴۰۶ و ج۳ ص۷۷.</ref>، نشان داد كه وقتى ضمانت خداوند پشتوانه عمل باشد، هيچ قدرتى توان بر هم زدن آن را ندارد.


نكته ديگرى كه در متن حديث جلب توجه مى‏ كند عبارت: «اتاهُ جِبْرَئيلُ بِآخَرِ سُورَةِ الْحِجْرِ» است. از اين جمله مى ‏توان استفاده كرد كه آيات نازل شده در اين مورد همه آيات آخر سوره حجر است و اختصاص به چند آيه ذكر شده ندارد.
نكته ديگرى كه در متن حديث جلب توجه مى‏ كند عبارت: «اتاهُ جِبْرَئيلُ بِآخَرِ سُورَةِ الْحِجْرِ» است. از اين جمله مى ‏توان استفاده كرد كه آيات نازل شده در اين مورد همه آيات آخر سوره حجر است و اختصاص به چند آيه ذكر شده ندارد.


دنبالۀ آيات از آيه ۹۶ تا ۹۹ در توصيف استهزاكنندگان و آزار آنان نسبت به ساحت مقدس پيامبر صلى الله عليه وآله چنين است:
دنبالۀ آيات از آيه ۹۶ تا ۹۹ در توصيف استهزاكنندگان و آزار آنان نسبت به ساحت مقدس پيامبر صلى الله عليه و آله چنين است:
 
«الَّذِينَ يَجْعَلُونَ مَعَ اللَّه إِلهاً آخَرَ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ . وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِما يَقُولُونَ . فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ كُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ . وَ اعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ»:


«الَّذِينَ يَجْعَلُونَ مَعَ اللَّه إِلهاً آخَرَ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ . وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِما يَقُولُونَ . فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ كُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ . وَ اعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ»: «كسانى كه خداى ديگرى در كنار خدا قرار مى‏ دهند كه به زودى خواهند دانست. ما خوب مى‏ دانيم كه از آنچه مى‏ گويند سينه‏ ات به تنگ مى ‏آيد. پس با حمد پروردگارت [[تسبيح]] بگو و از سجده كنندگان باش و پروردگارت را عبادت كن تا برايت يقين حاصل شود».
«كسانى كه خداى ديگرى در كنار خدا قرار مى‏ دهند كه به زودى خواهند دانست. ما خوب مى‏ دانيم كه از آنچه مى‏ گويند سينه‏ ات به تنگ مى ‏آيد. پس با حمد پروردگارت [[تسبيح]] بگو و از سجده كنندگان باش و پروردگارت را عبادت كن تا برايت يقين حاصل شود».


== احياء شعائر با نشر غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۹۳. </ref>==
== احياء شعائر با نشر غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۹۳. </ref>==
خط ۵۶۵: خط ۵۸۱:


== بزرگ‏ترين امر به معروف ابلاغ ولايت<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص۲۲۳-۲۳۱.</ref> ==
== بزرگ‏ترين امر به معروف ابلاغ ولايت<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص۲۲۳-۲۳۱.</ref> ==
پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از بخش دهم [[خطبه غدیر]] ضمن دستور به [[امر به معروف]] و نهی از منكر، دو نكته بسيار مهم درباره امر به معروف و نهى از منكر يادآور شد كه اگر آن حضرت نفرموده بود به ذهن كسى خطور نمى ‏كرد.
پيامبر صلى الله عليه و آله در فرازى از بخش دهم [[خطبه غدیر]] ضمن دستور به [[امر به معروف]] و نهی از منكر، دو نكته بسيار مهم درباره امر به معروف و نهى از منكر يادآور شد كه اگر آن حضرت نفرموده بود به ذهن كسى خطور نمى ‏كرد.


يكى اينكه بالاترين امر به معروف رساندن مسئلۀ امامت امامان و نهى از مخالفت با ايشان است. ديگر اينكه امر به معروف و نهى از منكر بايد طبق دستور مقام عصمت باشد، و گرنه معروف و منكر شناخته نمى ‏شود تا كسى بخواهد امر و نهى كند.
يكى اينكه بالاترين امر به معروف رساندن مسئلۀ امامت امامان و نهى از مخالفت با ايشان است. ديگر اينكه امر به معروف و نهى از منكر بايد طبق دستور مقام عصمت باشد، و گرنه معروف و منكر شناخته نمى ‏شود تا كسى بخواهد امر و نهى كند.
خط ۵۸۰: خط ۵۹۶:
به همان اندازه كه بلند كردن و معرفى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام از فراز منبر غدير، مهم‏ترين اقدام عملى در خطابۀ غدير به شمار مى ‏آيد، بيعت گرفتن يكجا از صد و بيست هزار نفر نيز از شگرف ‏ترين اقداماتى بود كه مردم تا آن روز نظيرش را نديده بودند و احتمال هم نمى ‏دادند كه چگونه به انجام خواهد رسيد.
به همان اندازه كه بلند كردن و معرفى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام از فراز منبر غدير، مهم‏ترين اقدام عملى در خطابۀ غدير به شمار مى ‏آيد، بيعت گرفتن يكجا از صد و بيست هزار نفر نيز از شگرف ‏ترين اقداماتى بود كه مردم تا آن روز نظيرش را نديده بودند و احتمال هم نمى ‏دادند كه چگونه به انجام خواهد رسيد.


ناگهان شنيدند كه پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: چون من يک دست دارم و از فراز اين منبر نمى‏ توانم با صد و بيست هزار دست بيعت كنم، راه ديگر آن است كه من مطالبى را با نيت بيعت به شما بگويم و شما عين آن جملات را با من تكرار كنيد.
ناگهان شنيدند كه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: چون من يک دست دارم و از فراز اين منبر نمى‏ توانم با صد و بيست هزار دست بيعت كنم، راه ديگر آن است كه من مطالبى را با نيت بيعت به شما بگويم و شما عين آن جملات را با من تكرار كنيد.


مضمون آن جملات بيعت بر سر اطاعت از دوازده امام ‏عليهم السلام با قلب و جان و زبان و دست بود، و پيمان بر سر پايدارى و تغيير ندادن تا روز قيامت بسته مى شد. نكته جالب اين بيعت لسانى ميثاق بستن بر سر ابلاغ پيام غدير به همه نسل ‏ها در طول زمان‏ ها و همه مردم در گستره مكان‏ ها بود.
مضمون آن جملات بيعت بر سر اطاعت از دوازده امام ‏عليهم السلام با قلب و جان و زبان و دست بود، و پيمان بر سر پايدارى و تغيير ندادن تا روز قيامت بسته مى شد. نكته جالب اين بيعت لسانى ميثاق بستن بر سر ابلاغ پيام غدير به همه نسل ‏ها در طول زمان‏ ها و همه مردم در گستره مكان‏ ها بود.