۲۲٬۰۱۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
پس از خطبه غدير و در طول سه روز كه مراسم بيعت ادامه داشت، قشرهاى مختلف مردم گروه گروه در پيشگاه پيامبر صلى الله عليه و آله حضور مى يافتند. در اين اجتماعات كوچک - با توجه به اهميت خطبه و مسئله [[بيعت]] - سؤالاتى درباره آن مطرح مى كردند و توضيح بيشترى مى خواستند. | پس از خطبه غدير و در طول سه روز كه مراسم بيعت ادامه داشت، قشرهاى مختلف مردم گروه گروه در پيشگاه پيامبر صلى الله عليه و آله حضور مى يافتند. در اين اجتماعات كوچک - با توجه به اهميت خطبه و مسئله [[بيعت]] - سؤالاتى درباره آن مطرح مى كردند و توضيح بيشترى مى خواستند. | ||
پس از چند سؤال و جواب و اقرار مردم به [[رسالت]] و ولايت و اشاره هاى مكرر به مسئله امامت و | پس از چند سؤال و جواب و اقرار مردم به [[رسالت]] و ولايت و اشاره هاى مكرر به مسئله امامت و [[حدیث غدیر]]، پيامبر صلى الله عليه و آله در ادامه فرمود: | ||
بدانيد كه فرداى قيامت وقتى كنار حوض نزد من مى آييد از شما سؤال خواهم كرد كه درباره آن چه امروز شما را شاهد گرفتم و نسبت به | بدانيد كه فرداى قيامت وقتى كنار حوض نزد من مى آييد از شما سؤال خواهم كرد كه درباره آن چه امروز شما را شاهد گرفتم و نسبت به [[ثقلین]] پس از من چه كرديد؟ ببينيد براى روزى كه مرا ملاقات مى كنيد در غيبت من با آنان چگونه رفتار مى كنيد. | ||
پرسيدند: يا رسول اللَّه، ثقلين كدامند؟ فرمود: ثقل اكبر كتاب خداوند عزوجل است، كه واسطه اى متصل از خدا و از من در دست شماست. يک سوى آن به دست خدا و طرف ديگر آن در دست شماست. در آن علوم گذشته و آينده است تا روزى كه قيامت به پا شود. ثقل اصغر همتاى قرآن است و آن على بن ابى طالب و عترت اوست، و اين دو از يكديگر جدا نمى شوند تا بر سر حوض كوثر نزد من بيايند. | پرسيدند: يا رسول اللَّه، ثقلين كدامند؟ فرمود: [[ثقل اكبر]] كتاب خداوند عزوجل است، كه واسطه اى متصل از خدا و از من در دست شماست. يک سوى آن به دست خدا و طرف ديگر آن در دست شماست. در آن علوم گذشته و آينده است تا روزى كه قيامت به پا شود. ثقل اصغر همتاى قرآن است و آن على بن ابى طالب و عترت اوست، و اين دو از يكديگر جدا نمى شوند تا بر سر حوض كوثر نزد من بيايند. | ||
از آنان سؤال كنيد و از غير آنان نپرسيد كه گمراه مى شويد. من براى اين دو از خداوند لطيف خبير درخواست هايى كرده ام و خداوند به من عطا فرموده است. يار آن دو، ياور من و خوار كننده آن دو، خوار كننده من است. ولىِّ آن دو ولىِّ من و دشمن آنان دشمن من است. | از آنان سؤال كنيد و از غير آنان نپرسيد كه گمراه مى شويد. من براى اين دو از خداوند لطيف خبير درخواست هايى كرده ام و خداوند به من عطا فرموده است. يار آن دو، ياور من و خوار كننده آن دو، خوار كننده من است. ولىِّ آن دو ولىِّ من و دشمن آنان دشمن من است. | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
سپس قسم ياد كرد كه باطن و تفسير قرآن را بيان نمى كند مگر اين كسى كه مى خواهم دست او را بگيرم و او را بالا ببرم و بازوى او را بگيرم و با دستانم او را بلند كنم و به شما بفهمانم كه هر كس من صاحب اختيار او بوده ام اين على صاحب اختيار اوست، و ولايت او از طرف خدا نازل شده است. | سپس قسم ياد كرد كه باطن و تفسير قرآن را بيان نمى كند مگر اين كسى كه مى خواهم دست او را بگيرم و او را بالا ببرم و بازوى او را بگيرم و با دستانم او را بلند كنم و به شما بفهمانم كه هر كس من صاحب اختيار او بوده ام اين على صاحب اختيار اوست، و ولايت او از طرف خدا نازل شده است. | ||
سپس ثقل اكبر و اصغر را با ظرافتى خاص معرفى كرده قرآن و اهل بيت عليهم السلام را در كنار يكديگر قرار داد. در اين باره دوازده امام عليهم السلام را ثقل اصغر معرفى كرد و نسبت ايشان را به قرآن همچون دو خبر دهنده از يكديگر اعلام نمود كه هيچ اختلافى بين آن ها نيست، و ادامه اين توافق و تقارن را تا روز قيامت اعلام فرمود. | سپس ثقل اكبر و اصغر را با ظرافتى خاص معرفى كرده قرآن و اهل بيت عليهم السلام را در كنار يكديگر قرار داد. | ||
در اين باره دوازده امام عليهم السلام را ثقل اصغر معرفى كرد و نسبت ايشان را به قرآن همچون دو خبر دهنده از يكديگر اعلام نمود كه هيچ اختلافى بين آن ها نيست، و ادامه اين توافق و تقارن را تا روز قيامت اعلام فرمود. | |||
سپس امامان را به عنوان امين پروردگار و حاكمان از طرف خدا در زمين معرفى كرد: | سپس امامان را به عنوان امين پروردگار و حاكمان از طرف خدا در زمين معرفى كرد: | ||
خط ۴۴: | خط ۴۶: | ||
اى مردم، على و پاكان از فرزندانم از نسل او ثقل اصغرند و قرآن ثقل اكبر است. هر يك از اين دو از ديگرى خبر مى دهد و با آن موافق است. آن ها از يكديگر جدا نمى شوند تا بر سر حوض كوثر بر من وارد شوند. بدانيد كه آنان امين هاى خداوند بين مردم و حاكمان او در زمين هستند. | اى مردم، على و پاكان از فرزندانم از نسل او ثقل اصغرند و قرآن ثقل اكبر است. هر يك از اين دو از ديگرى خبر مى دهد و با آن موافق است. آن ها از يكديگر جدا نمى شوند تا بر سر حوض كوثر بر من وارد شوند. بدانيد كه آنان امين هاى خداوند بين مردم و حاكمان او در زمين هستند. | ||
مطرح شدن ثقلين در قالب حديث ثقلين در خطبه | مطرح شدن ثقلين در قالب حديث ثقلين در [[خطبه غدیر]] را به بيانى ديگر نيز مى توان گفت، و آن اين كه: در فرازى از فرازهاى مرحله سوم از خطبه غدير، ثقل اكبر و اصغر را با ظرافتى خاص معرفى كرده قرآن و اهل بيت عليهم السلام را در كنار يك ديگر قرار دادند. | ||
در اين باره دوازده امام عليهم السلام را ثقل اصغر معرفى كردند و نسبت ايشان را به قرآن همچون دو خبر دهنده از يك ديگر اعلام كردند كه هيچ اختلافى بين آن ها نيست، و ادامه اين توافق و تقارن را تا روز قيامت اعلام كردند. سپس امامان را به عنوان امين پروردگار و حاكمان از طرف خدا در زمين معرفى كردند: | در اين باره دوازده امام عليهم السلام را ثقل اصغر معرفى كردند و نسبت ايشان را به قرآن همچون دو خبر دهنده از يك ديگر اعلام كردند كه هيچ اختلافى بين آن ها نيست، و ادامه اين توافق و تقارن را تا روز [[قيامت]] اعلام كردند. سپس امامان را به عنوان امين پروردگار و حاكمان از طرف خدا در زمين معرفى كردند: | ||
... الاكْبَرُ مِنْهُما كِتابُ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ<ref>مناقب ابن المغازلى: ص ۱۶ ح ۲۳. عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۷۶. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۸۴ ح ۶۹ . الطرائف: ص ۴۳ ح ۲۱۸. </ref>: ثقل اكبر از ميان ثقلين كتاب خداى عزوجل است. | ... الاكْبَرُ مِنْهُما كِتابُ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ<ref>مناقب ابن المغازلى: ص ۱۶ ح ۲۳. عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۷۶. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۸۴ ح ۶۹ . الطرائف: ص ۴۳ ح ۲۱۸. </ref>: ثقل اكبر از ميان ثقلين كتاب خداى عزوجل است. | ||
خط ۵۸: | خط ۶۰: | ||
=== تحليل اعتقادى اول === | === تحليل اعتقادى اول === | ||
قرآن به عنوان پشتوانه عترت و دژ مستحكم و دائمى اسلام كه مستقيماً از جانب خداوند حمايت مى | قرآن به عنوان پشتوانه عترت و دژ مستحكم و دائمى اسلام كه مستقيماً از جانب خداوند حمايت مى شود،«[[ثقل اكبر]]»لقب گرفته است. | ||
اين بدان معناست كه در برابر دشمنان خارجى و داخلى اسلام مراجعه به قرآن و استناد به آن پاسخ قاطعى به كارشكنان و منافقان است، و در واقع قرآن تابلوى بلند و هميشگى اسلام است كه با تكيه بر آن ابديت اسلام تضمين شده است. حتى در روزگارانى كه دشمنان داخلى دين دست به تحريف معارف از يك سو و سركوب طرفداران دين از سوى ديگر زده اند، اين سند زنده اسلام مصون مانده و قابل استناد بوده است. | اين بدان معناست كه در برابر دشمنان خارجى و داخلى اسلام مراجعه به قرآن و استناد به آن پاسخ قاطعى به كارشكنان و منافقان است، و در واقع قرآن تابلوى بلند و هميشگى اسلام است كه با تكيه بر آن ابديت اسلام تضمين شده است. حتى در روزگارانى كه دشمنان داخلى دين دست به تحريف معارف از يك سو و سركوب طرفداران دين از سوى ديگر زده اند، اين سند زنده اسلام مصون مانده و قابل استناد بوده است. |