پرش به محتوا

جغرافیای غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۵۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ نوامبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۹۴: خط ۳۹۴:


== تحقيق در جغرافياى غدير<ref>چهارده قرن با غدير: ص ۱۵۳ - ۱۵۷.</ref> ==
== تحقيق در جغرافياى غدير<ref>چهارده قرن با غدير: ص ۱۵۳ - ۱۵۷.</ref> ==
از جمله موضوعاتى كه درباره غدير بايد مورد تحقيق و [[تألیف]] قرارگيرد و هنوز جاى آنها خالى است تحقيق در مورد جغرافياى غدير و موقعيت منطقه غدير از نظر جغرافيايى و تاريخچه آن در طول [[تاریخ]] و موقعيت آن در زمان حاضر است.
از جمله موضوعاتى كه درباره [[غدیر]] بايد مورد تحقيق و [[تألیف]] قرارگيرد و هنوز جاى آنها خالى است تحقيق در مورد جغرافیاى غدیر و موقعيت منطقه غدير از نظر جغرافيايى و تاريخچه آن در طول [[تاریخ]] و موقعيت آن در زمان حاضر است.


== توصيف جغرافيايى غدير خم<ref>غدير كجاست؟ : ص ۵۰ - ۵۵. چهارده قرن با غدير: ص ۲۱۳. سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۶.</ref> ==
== توصيف جغرافيايى غدير خم<ref>غدير كجاست؟ : ص ۵۰ - ۵۵. چهارده قرن با غدير: ص ۲۱۳. سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۶.</ref> ==
منطقه غدير خم در مسير سيلاب‏ هايى واقع شده كه پس از عبور از غدير به [[جحفه]] مى ‏رسد، و سپس تا درياى سرخ ادامه پيدا مى‏ كند. اين وادى يا سيلاب، سيل‏ هاى ساليانه را به دريا مى ‏ريزد. چنين مسيرهايى را به زبان [[عربی]] «وادى» مى ‏گويند.
منطقه غدير خم در مسير سيلاب‏ هايى واقع شده كه پس از عبور از غدير به [[جحفه]] مى ‏رسد، و سپس تا درياى سرخ ادامه پيدا مى‏ كند. اين وادى يا سيلاب، سيل‏ هاى ساليانه را به دريا مى ‏ريزد. چنين مسيرهايى را به زبان [[عربی]] «وادى» مى ‏گويند.


بنابراين در توصيف جغرافيايى غدير مى ‏توانيم بگوئيم: وادى جحفه مسير سيلى است كه به دريا مى‏ريزد. در اين مسير آبگيرى طبيعى بوجود آمده كه پس از عبور سيل، آب‏هاى باقيمانده در آن جمع مى‏شوند، و به چنين گودال‏ها و آبگيرهايى در [[عرب]] «غدير» مى ‏گويند.
بنابراين در توصيف جغرافيايى غدير مى ‏توانيم بگوئيم: وادى جحفه مسير سيلى است كه به دريا مى‏ ريزد.
 
در اين مسير آبگيرى طبيعى بوجود آمده كه پس از عبور سيل، آب‏ هاى باقيمانده در آن جمع مى ‏شوند، و به چنين گودال ‏ها و آبگيرهايى در [[عرب]] «غدير» مى ‏گويند.


در مناطق مختلف غديرهاى زيادى در مسير سيل‏ها وجود دارد كه با نامگذارى از يكديگر شناخته مى‏ شوند. اين غدير هم براى شناخته شدن از غديرهاى ديگر بنام «خم» نامگذارى شده است.
در مناطق مختلف غديرهاى زيادى در مسير سيل‏ها وجود دارد كه با نامگذارى از يكديگر شناخته مى‏ شوند. اين غدير هم براى شناخته شدن از غديرهاى ديگر بنام «خم» نامگذارى شده است.
خط ۴۱۲: خط ۴۱۴:


=== توصيف عمومى غدير ===
=== توصيف عمومى غدير ===
شرايط جغرافيايى منطقه در طول [[تاریخ]] تغييراتى داشته است، به خصوص آنكه در مسير سيل بوده و شكل آن به راحتى تغيير مى‏ يابد. به همين جهت در توصيف غدير خم جنبه ‏هاى حياتى و طبيعى از زمان پيامبر صلى الله عليه و آله تا كنون تغييراتى داشته ‏اند كه به شرح زير است:
شرايط جغرافيايى منطقه در طول [[تاریخ]] تغييراتى داشته است، به خصوص آنكه در مسير سیل بوده و شكل آن به راحتى تغيير مى‏ يابد. به همين جهت در توصيف غدير خم جنبه ‏هاى حياتى و طبيعى از زمان [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] تا كنون تغييراتى داشته ‏اند كه به شرح زير است:


'''الف)''' در نزديک آبگير (غدير) چشمه آبى است كه پس از جارى شدن به سمت غدير آمده و در آن مى‏ ريخته است. اين چشمه گاهى كم آب يا خشک مى ‏شده و گاهى در اثر عوامل طبيعى مسيرش از غدير عوض مى‏ شده و به سمت ديگرى‏ مى رفته است.
'''الف)''' در نزديک [[آبگیر]] (غدير) چشمه آبى است كه پس از جارى شدن به سمت غدير آمده و در آن مى‏ ريخته است.


'''ب)''' در اطراف چشمه درختانى سرسبز و انبوه رشد كرده و محل زيبايى را ايجاد كرده بوده است. گاهى در اثر سيلاب‏ ها اين درختان از بين مى ‏رفته و يا در سال‏هايى كه آب چشمه كم بوده يا خشک شده درختان نيز سرسبزى خود را از دست داده يا خشكيده ‏اند.
اين چشمه گاهى كم آب يا خشک مى ‏شده و گاهى در اثر عوامل طبيعى مسيرش از غدير عوض مى‏ شده و به سمت ديگرى‏ مى رفته است.


'''ج)''' كنار آبگير نيز درختان صحرايى كهنسالى بوده كه پيامبرصلى الله عليه وآله در سايه آنها سخنرانى فرموده است. اين درختان نيز در اثر عمر زياد خشكيده و سيل نيز در از بين رفتن آنها مؤثر بوده است.
'''ب)''' در اطراف چشمه درختانى سرسبز و انبوه رشد كرده و محل زيبايى را ايجاد كرده بوده است.
 
گاهى در اثر سيلاب‏ ها اين درختان از بين مى ‏رفته و يا در سال ‏هايى كه آب چشمه كم بوده يا خشک شده درختان نيز سرسبزى خود را از دست داده يا خشكيده ‏اند.
 
'''ج)''' كنار آبگير نيز درختان صحرايى كهنسالى بوده كه پيامبر صلى الله عليه و آله در سايه آنها سخنرانى فرموده است.
 
اين درختان نيز در اثر عمر زياد خشكيده و سيل نيز در از بين رفتن آنها مؤثر بوده است.


'''د)''' خود آبگير نيز از نظر عمق و عرض و طول در ساليان متمادى كه سيل از روى آن عبور كرده تغييرات زيادى  به خود ديده، ولى محل اصلى آن تغييرى نكرده است و در طول تاريخ تا امروز به عنوان غدير خم محلى معروف بوده است.
'''د)''' خود آبگير نيز از نظر عمق و عرض و طول در ساليان متمادى كه سيل از روى آن عبور كرده تغييرات زيادى  به خود ديده، ولى محل اصلى آن تغييرى نكرده است و در طول تاريخ تا امروز به عنوان غدير خم محلى معروف بوده است.
خط ۴۳۹: خط ۴۴۷:
كلمه غدير كه به معناى [[آبگیر]] است همان جايى است كه آب سيل و نيز آب چشمه در آن جمع مى‏ شود و در تمام عبارات تاريخى معروف ‏ترين نام اين منطقه با همين آبگير است.
كلمه غدير كه به معناى [[آبگیر]] است همان جايى است كه آب سيل و نيز آب چشمه در آن جمع مى‏ شود و در تمام عبارات تاريخى معروف ‏ترين نام اين منطقه با همين آبگير است.


عرام مى‏ گويد: «غدير خم در سمت طلوع آفتاب است و هيچ گاه آب آن خشک نمى ‏شود.<ref>معجم البلدان: ج ۲ ص ۳۹۸.</ref>
عرام مى‏ گويد: «غدير خم در سمت [[طلوع]] [[آفتاب]] است و هيچ گاه آب آن خشک نمى ‏شود.<ref>معجم البلدان: ج ۲ ص ۳۹۸.</ref>


==== ج) درختان ====
==== ج) درختان ====
در [[حدیث]] طبرانى مى‏ گويد: [[پیامبر صلی الله علیه و آله]] در غدير خم زير درختان خطابه ايراد كرده است.<ref>المراجعات: مراجعه ۵۴ .</ref>
در [[حدیث]] طبرانى مى‏ گويد: پیامبر صلی الله علیه و آله در غدير خم زير درختان خطابه ايراد كرده است.<ref>المراجعات: مراجعه ۵۴ .</ref>


در حديث حاكم مى‏ گويد: آنگاه كه پيامبر صلى الله عليه و آله از [[حجةالوداع]] بازگشت و در غدير خم پياده شد دستور داد خارهاى زير درختان را كندند».<ref>المراجعات: مراجعه ۵۴ .</ref>
در حديث حاكم مى‏ گويد: آنگاه كه پيامبر صلى الله عليه و آله از [[حجةالوداع]] بازگشت و در غدير خم پياده شد دستور داد خارهاى زير درختان را كندند».<ref>المراجعات: مراجعه ۵۴ .</ref>
خط ۴۵۴: خط ۴۶۲:
در روايت ابونعيم آمده است: هيچ كس در اطراف درختان باقى نماند مگر آنكه با چشم خود پيامبر صلى الله عليه و آله را مى‏ديد و با گوش خود صداى آن حضرت را مى ‏شنيد.<ref>احقاق الحق: ج ۲۱ ص ۴۶.</ref>
در روايت ابونعيم آمده است: هيچ كس در اطراف درختان باقى نماند مگر آنكه با چشم خود پيامبر صلى الله عليه و آله را مى‏ديد و با گوش خود صداى آن حضرت را مى ‏شنيد.<ref>احقاق الحق: ج ۲۱ ص ۴۶.</ref>


اين درختان از نوع «سمره» بود كه درخت بيابانى عظيمى با شاخ و برگ طولانى و درهم پيچيده همچون چنار است و در اشعار و احاديث به عنوان «دوح» به معناى درخت بزرگ نيز ياد شده است. اين درختان كنار آبگير بوده و غير از مجموعه درختانى است كه در وادى متفرق بوده و بعداً ذكر خواهد شد.
اين درختان از نوع «سمره» بود كه درخت بيابانى عظيمى با شاخ و برگ طولانى و درهم پيچيده همچون چنار است و در اشعار و احاديث به عنوان «دوح» به معناى درخت بزرگ نيز ياد شده است.
 
اين درختان كنار آبگير بوده و غير از مجموعه درختانى است كه در وادى متفرق بوده و بعداً ذكر خواهد شد.


==== د) مجموعه درختان ====
==== د) مجموعه درختان ====
خط ۴۶۹: خط ۴۷۹:
در مكانى كه پيامبر صلى الله عليه و آله توقف نمود و نماز خواند و خطابه ايراد كرد و اميرالمؤمنين ‏عليه السلام را به عنوان صاحب اختيار و خليفه مردم تعيين كرد، مسجدى ساخته شد كه محل آن بين چشمه و [[آبگیر]] بوده است.
در مكانى كه پيامبر صلى الله عليه و آله توقف نمود و نماز خواند و خطابه ايراد كرد و اميرالمؤمنين ‏عليه السلام را به عنوان صاحب اختيار و خليفه مردم تعيين كرد، مسجدى ساخته شد كه محل آن بين چشمه و [[آبگیر]] بوده است.


بكرى مى ‏گويد: «بين غدير و چشمه مسجد پيامبر صلى الله عليه و آله است».<ref>معجم ما استُعجم: ج ۲ ص ۳۶۸.</ref>
بكرى مى ‏گويد: «بين غدير و [[آبگیر|چشمه]] مسجد پيامبر صلى الله عليه و آله است».<ref>معجم ما استُعجم: ج ۲ ص ۳۶۸.</ref>


حموى مى‏ گويد: صاحب مشارق گفته است: «خم موضعى است كه چشمه‏ اى در آن مى ‏ريزد، و بين غدير و چشمه مسجد پيامبر صلى الله عليه و آله است».<ref>معجم البلدان: ج ۲ ص ۳۸۹.</ref>
حموى مى‏ گويد: صاحب مشارق گفته است: «خم موضعى است كه چشمه‏ اى در آن مى ‏ريزد، و بين غدير و چشمه مسجد پيامبر صلى الله عليه و آله است».<ref>معجم البلدان: ج ۲ ص ۳۸۹.</ref>
خط ۴۸۰: خط ۴۹۰:
جغرافيدان عربستان عاتق بن غيث بلادى، سه دليل ذكر مى‏ كند كه در اين مكان سكونت جمعى از مردم به صورت شهر يا روستاى مهمى بر قرار بوده است:
جغرافيدان عربستان عاتق بن غيث بلادى، سه دليل ذكر مى‏ كند كه در اين مكان سكونت جمعى از مردم به صورت شهر يا روستاى مهمى بر قرار بوده است:


'''اول:''' چشمه غدير، كه يكى از اهالى بلاديه در گذشته نه چندان دور اقدام به حفر مجدد آن براى وفور آب نموده است. بايد توجه داشت كه در حجاز بودنِ يک چشمه مساوى با برقرارى يک روستاست. آثار باقى مانده نشان مى ‏دهد كه در اين مكان آبادى بوده كه ساختمان‏ هاى آن از سنگ بنا شده بوده و حصارى داشته است.
'''اول:''' چشمه غدير، كه يكى از اهالى بلاديه در گذشته نه چندان دور اقدام به حفر مجدد آن براى وفور آب نموده است. بايد توجه داشت كه در [[حجاز]] بودنِ يک چشمه مساوى با برقرارى يک روستاست.


'''دوم:''' زمين‏ هاى اطراف غدير همه كوهپايه ‏اى و مايل به دشت هستند و تا آنجا كه اهل منطقه نقل مى‏ كنند سراسر آن را نخلستان پوشانده بوده است. اين آبادى مى ‏تواند دليلى بر وجود عده ‏اى به عنوان سكونت در آنجا باشد.
آثار باقى مانده نشان مى ‏دهد كه در اين مكان آبادى بوده كه ساختمان‏ هاى آن از سنگ بنا شده بوده و حصارى داشته است.


'''سوم:''' بعد از شهادت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام فرزندان صحابه و انصار و قريش در دشت‏ هاى حجاز متفرق شدند و براى خود باغ‏ ها و آبادى ‏هايى ساختند كه به صراحت تاريخ مناطق اطراف غدير خم از آن مناطق است.
'''دوم:''' زمين‏ هاى اطراف غدير همه كوهپايه ‏اى و مايل به دشت هستند و تا آنجا كه اهل منطقه نقل مى‏ كنند سراسر آن را نخلستان پوشانده بوده است.


با توجه به اينكه در مناطق دور دست‏تر از غدير آبادى‏ هايى در كنار آب‏ ها به وجود آمده، استبعادى ندارد در اين غدير هم وطن كرده باشند و اطراف آن را آباد نموده باشند، چرا كه هم به جاده و آبادى ‏هاى ديگر نزديک ‏تر است و هم سابقه حضور پيامبر صلى الله عليه و آله در آنجا ثابت بوده است.
اين آبادى مى ‏تواند دليلى بر وجود عده ‏اى به عنوان سكونت در آنجا باشد.
 
'''سوم:''' بعد از شهادت [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین ‏علیه السلام]] فرزندان [[صحابه]] و [[انصار]] و [[قریش]] در دشت‏ هاى حجاز متفرق شدند و براى خود باغ‏ ها و آبادى ‏هايى ساختند كه به صراحت [[تاریخ]] مناطق اطراف غدير خم از آن مناطق است.
 
با توجه به اينكه در مناطق دور دست‏ تر از غدير آبادى‏ هايى در كنار آب‏ ها به وجود آمده، استبعادى ندارد در اين غدير هم وطن كرده باشند و اطراف آن را آباد نموده باشند، چرا كه هم به جاده و آبادى ‏هاى ديگر نزديک ‏تر است و هم سابقه حضور پيامبر صلى الله عليه و آله در آنجا ثابت بوده است.


اين سه دليل ثابت مى ‏كند كه سرزمين غدير خم كه امروزه فقط چند چادرنشين در اين سو و آن سويش خيمه زده ‏اند، روزگارى شهر يا روستاى آبادى بوده است.
اين سه دليل ثابت مى ‏كند كه سرزمين غدير خم كه امروزه فقط چند چادرنشين در اين سو و آن سويش خيمه زده ‏اند، روزگارى شهر يا روستاى آبادى بوده است.
خط ۴۹۷: خط ۵۱۱:
اين درختان با سايه بلندشان -  اگر چه براى صد و بيست هزار نفر مكفى نبود ولى مى ‏توانست سايبان خوبى براى جايگاه سخنرانى و خيمه ‏هاى [[بیعت]] باشد و عظمتى خاص و جلوه ‏اى زيبا بدان ببخشد.
اين درختان با سايه بلندشان -  اگر چه براى صد و بيست هزار نفر مكفى نبود ولى مى ‏توانست سايبان خوبى براى جايگاه سخنرانى و خيمه ‏هاى [[بیعت]] باشد و عظمتى خاص و جلوه ‏اى زيبا بدان ببخشد.


اين بود كه به محض رسيدن به غدير خم از طرف پيامبر صلى الله عليه و آله اعلام شد كه كسى زير درختان نرود و آن موضع خالى بماند.<ref>الغدير: ج ۱ ص ۱۰.</ref> اين دستور از يک سو مانع از ازدحام مردم مى ‏شد كه طبعاً همه مى‏ خواستند زير درختان را براى استراحت خود انتخاب كنند، و از سوى ديگر آن مكان براى آماده‏ سازى جايگاه مراسم خالى مى‏ ماند.
اين بود كه به محض رسيدن به غدير خم از طرف پيامبر صلى الله عليه و آله اعلام شد كه كسى زير درختان نرود و آن موضع خالى بماند.<ref>الغدير: ج ۱ ص ۱۰.</ref>
 
اين دستور از يک سو مانع از ازدحام مردم مى ‏شد كه طبعاً همه مى‏ خواستند زير درختان را براى استراحت خود انتخاب كنند، و از سوى ديگر آن مكان براى آماده‏ سازى جايگاه مراسم خالى مى‏ ماند.


همه اين خصوصياتِ مكانى باعثِ انتخاب سرزمين غدير خم براى آخرين و بلندترين و مهم‏ترين خطابه پيامبر صلى الله عليه و آله شد، و تا امروز هر كس به جزئيات جغرافيايى و اقليمى و امكانات آن توجه مى‏ كند از اين حسن انتخاب در شگفت مى‏ ماند.
همه اين خصوصياتِ مكانى باعثِ انتخاب سرزمين غدير خم براى آخرين و بلندترين و مهم‏ترين خطابه پيامبر صلى الله عليه و آله شد، و تا امروز هر كس به جزئيات جغرافيايى و اقليمى و امكانات آن توجه مى‏ كند از اين حسن انتخاب در شگفت مى‏ ماند.


== جمع‏ بندى بين توصيف ‏هاى جغرافيايى مختلف در غدير<ref>غدير كجاست؟ : ص ۴۷،۴۶.</ref> ==
== جمع‏ بندى بين توصيف ‏هاى جغرافيايى مختلف در غدير<ref>غدير كجاست؟ : ص ۴۷،۴۶.</ref> ==
[[اکثریت]] قائلند كه غدير در جحفه است، و منظورشان اين است كه غدير خم در وادى [[جحفه]] قرار دارد.
[[اکثریت]] قائلند كه غدير در [[وادی جحفه|جحفه]] است، و منظورشان اين است كه غدير خم در وادى جحفه قرار دارد.
 
در اين موارد منظور از جحفه «وادى جحفه» است، نه روستاى جحفه كه ميقات است.


در اين موارد منظور از جحفه «وادى جحفه» است، نه روستاى جحفه كه ميقات است. دليل اين مطلب مسافتى است كه بين جحفه و غدير خم تعيين مى ‏كنند، و معنايش مغايرت جحفه با غدير خم است كه فاصله بين آن دو در نظر گرفته مى ‏شود.
دليل اين مطلب مسافتى است كه بين جحفه و غدير خم تعيين مى ‏كنند، و معنايش مغايرت جحفه با غدير خم است كه فاصله بين آن دو در نظر گرفته مى ‏شود.


دليل ديگر اينكه وادى جحفه از غدير آغاز مى‏ شود و به درياى سرخ منتهى مى‏ گردد و غدير جزئى از وادى جحفه مى ‏شود. بنابر اين معنى ندارد بين آنجا و وادى جحفه كه جزء آن است مسافت تعيين گردد.
دليل ديگر اينكه وادى جحفه از غدير آغاز مى‏ شود و به درياى سرخ منتهى مى‏ گردد و غدير جزئى از وادى جحفه مى ‏شود. بنابر اين معنى ندارد بين آنجا و وادى جحفه كه جزء آن است مسافت تعيين گردد.
خط ۵۱۲: خط ۵۳۰:
بدون شک اين اشتباهى از اوست، به خصوص آنكه صريحاً محل غدير را در سه مايلى جحفه در سمت چپ جاده تعيين كرده است، در حالى كه بين جحفه و [[عُسفان|عسفان]] محلى به نام غدير شناخته نشده است.
بدون شک اين اشتباهى از اوست، به خصوص آنكه صريحاً محل غدير را در سه مايلى جحفه در سمت چپ جاده تعيين كرده است، در حالى كه بين جحفه و [[عُسفان|عسفان]] محلى به نام غدير شناخته نشده است.


ظاهراً منشأ اشتباه آنجاست كه او عبارت تعيين كننده مسافت از سه مايلى جحفه در سمت چپ جاده را از كتاب «معجم ما استعجم» گرفته و متوجه نشده كه منظور بكرى از سمت چپ جاده نسبت به كسى است كه از [[مدینه]] به [[مکّه]] مى‏ رود نه از مکّه به مدينه، ولذا اين اشتباه رخ داده است.
ظاهراً منشأ اشتباه آنجاست كه او عبارت تعيين كننده مسافت از سه مايلى جحفه در سمت چپ جاده را از كتاب «معجم ما استعجم» گرفته و متوجه نشده كه منظور بكرى از سمت چپ جاده نسبت به كسى است كه از [[مدینه]] به [[مکّه]] مى‏ رود نه از مکّه به مدينه، و لذا اين اشتباه رخ داده است.
 
بكرى در معجم مى ‏گويد: «غدير خم در سه مايلى جحفه و در سمت چپ جاده است».<ref>معجم ما استُعجم: ج ۲ ص ۳۶۸.</ref>


بكرى در معجم مى ‏گويد: «غدير خم در سه مايلى جحفه و در سمت چپ جاده است».<ref>معجم ما استُعجم: ج ۲ ص ۳۶۸.</ref> و همانطور كه گفتيم منظورش سمت چپ جاده از سوى مدينه به مكه است. دليل اين مطلب گفته او در بيان مراحل جاده بين حرمين و مسافت‏ هاى آن است كه از سمت مدينه آغاز مى‏ كند و وادى عقيق را نام مى‏ برد و مى ‏گويد: «راه مكه از طرف مدينه از عقيق است: از مدينه تا ذى ‏الحليفة...».<ref>معجم ما استُعجم: ج ۳ ص ۹۵۴ - ۹۵۵.</ref>
و همانطور كه گفتيم منظورش سمت چپ جاده از سوى مدينه به مكه است. دليل اين مطلب گفته او در بيان مراحل جاده بين حرمين و مسافت‏ هاى آن است كه از سمت مدينه آغاز مى‏ كند و وادى عقيق را نام مى‏ برد و مى ‏گويد: «راه مكه از طرف مدينه از عقيق است: از مدينه تا ذى ‏الحليفة...».<ref>معجم ما استُعجم: ج ۳ ص ۹۵۴ - ۹۵۵.</ref>


از همه اين موارد استفاده مى ‏شود كه غدير خم در انتهاى وادى خرّار و آغاز جحفه در سمت راست جاده حُجاج از مدينه به مكه واقع شده است و به همين جهت است كه عده ‏اى غدير را به نام «خَرّار» خوانده ‏اند.
از همه اين موارد استفاده مى ‏شود كه غدير خم در انتهاى وادى خرّار و آغاز جحفه در سمت راست جاده حُجاج از مدينه به مكه واقع شده است و به همين جهت است كه عده ‏اى غدير را به نام «خَرّار» خوانده ‏اند.
خط ۵۲۱: خط ۵۴۱:
منطقه غدير خم در مسير سيلاب‏ هايى واقع شده كه پس از عبور از غدير به [[جحفه]] مى‏ رسد و سپس تا درياى سرخ ادامه پيدا مى‏ كند و سيل‏ هاى ساليانه را به دريا مى ‏ريزد. چنين مسيرهايى را به زبان [[عربی]] «وادى» مى‏ گويند.
منطقه غدير خم در مسير سيلاب‏ هايى واقع شده كه پس از عبور از غدير به [[جحفه]] مى‏ رسد و سپس تا درياى سرخ ادامه پيدا مى‏ كند و سيل‏ هاى ساليانه را به دريا مى ‏ريزد. چنين مسيرهايى را به زبان [[عربی]] «وادى» مى‏ گويند.


بنا بر اين در توصيف جغرافيايى غدير مى‏ توانيم بگوييم: وادى جحفه مسير سيلى است كه به دريا مى ‏ريزد. در اين مسير آبگيرى طبيعى به وجود آمده كه پس از عبور سيل، آب‏ هاى باقيمانده در آن جمع مى‏ شوند، و به چنين گودال‏ ها و آبگيرهايى در [[عرب]] «غدير» مى ‏گويند.
بنا بر اين در توصيف جغرافيايى غدير مى‏ توانيم بگوييم: وادى جحفه مسير سيلى است كه به دريا مى ‏ريزد. در اين مسير آبگيرى طبيعى به وجود آمده كه پس از عبور سيل، [[آب‏]] هاى باقيمانده در آن جمع مى‏ شوند، و به چنين گودال‏ ها و آبگيرهايى در [[عرب]] «غدير» مى ‏گويند.


در مناطق مختلف غديرهاى زيادى در مسير سيل ‏ها وجود دارد كه با نامگذارى از يكديگر شناخته مى‏ شوند. اين غدير هم براى شناخته شدن از غديرهاى ديگر به نام «خم» نامگذارى شده است.
در مناطق مختلف غديرهاى زيادى در مسير سيل ‏ها وجود دارد كه با نامگذارى از يكديگر شناخته مى‏ شوند. اين غدير هم براى شناخته شدن از غديرهاى ديگر به نام «خم» نامگذارى شده است.


نام غدير خم در طول چهارده قرن تغيير نيافته، و در كتاب‏ هاى جغرافيايى و تاريخى و لغت در قرون مختلف همين نام را براى اين مكان معين مى ‏بينيم. حتى موقعيت دقيق آن را هم تعيين كرده و فواصل آن را از چهار جهت گفته ‏اند.<ref>معجم ما استعجم: ج ۲ ص ۵۱۰،۴۹۲،۳۶۸ . لسان العرب: ماده خمم و غدر. معجم البلدان: ج ۲ ص ۳۸۹،۳۵۰ و ج ۳ ص ۱۵۹ و ج ۴ ص ۱۸۸ و ج ۶ ماده غدير. معجم معالم الحجاز: ج ۱ ص ۱۵۶. تاج العروس: ماده خمم، غدر. النهاية (ابن ‏اثير): ماده خم. الروض المعطار: ص ۱۵۶. وفاء الوفاء: ج ۲ ص ۲۹۸. صفة جزيرة العرب: ص ۲۵۹.</ref>
نام غدير خم در طول چهارده قرن تغيير نيافته، و در كتاب‏ هاى جغرافيايى و تاريخى و [[لغت]] در قرون مختلف همين نام را براى اين مكان معين مى ‏بينيم. حتى موقعيت دقيق آن را هم تعيين كرده و فواصل آن را از چهار جهت گفته ‏اند.<ref>معجم ما استعجم: ج ۲ ص ۵۱۰،۴۹۲،۳۶۸ . لسان العرب: ماده خمم و غدر. معجم البلدان: ج ۲ ص ۳۸۹،۳۵۰ و ج ۳ ص ۱۵۹ و ج ۴ ص ۱۸۸ و ج ۶ ماده غدير. معجم معالم الحجاز: ج ۱ ص ۱۵۶. تاج العروس: ماده خمم، غدر. النهاية (ابن ‏اثير): ماده خم. الروض المعطار: ص ۱۵۶. وفاء الوفاء: ج ۲ ص ۲۹۸. صفة جزيرة العرب: ص ۲۵۹.</ref>


با توجه به اينكه يک منطقه جغرافيايى را به مناسبت‏ هاى مختلف با نام ‏هاى متفاوت ياد مى ‏كنند، لذا غدير خم هم در [[تاریخ]] با نام‏ هاى مناطقى كه از نظر جغرافيايى از محدوده آن حساب مى‏ شود نام برده شده است.
با توجه به اينكه يک منطقه جغرافيايى را به مناسبت‏ هاى مختلف با نام ‏هاى متفاوت ياد مى ‏كنند، لذا غدير خم هم در [[تاریخ]] با نام‏ هاى مناطقى كه از نظر جغرافيايى از محدوده آن حساب مى‏ شود نام برده شده است.
خط ۵۳۱: خط ۵۵۱:
در مواردى به عنوان «[[جحفه]]» از آن ياد شده، بدان جهت كه غدير خم در وادى جحفه قرار دارد. در مواردى «خرّار» گفته شده كه نام مسير سيل از غدير تا جحفه است كه سيل را به آنجا مى‏ ريزد. در مواردى با نام «غُرَبة» ياد مى ‏شود و اين به مناسبت همجوارى غدير با اين منطقه است و هر دو در يک وادى قرار دارند.
در مواردى به عنوان «[[جحفه]]» از آن ياد شده، بدان جهت كه غدير خم در وادى جحفه قرار دارد. در مواردى «خرّار» گفته شده كه نام مسير سيل از غدير تا جحفه است كه سيل را به آنجا مى‏ ريزد. در مواردى با نام «غُرَبة» ياد مى ‏شود و اين به مناسبت همجوارى غدير با اين منطقه است و هر دو در يک وادى قرار دارند.


با توجه به اينكه موقعيت غدير و جحفه به صورت از شرق به غرب در مسير سيل است و هر چه به سمت دريا پيش مى‏رود مسير سيل وسيع‏ تر مى ‏شود و كسانى كه در صدد تعيين فاصله جحفه تا غدير بوده‏ اند از زاويه‏ هاى مختلفى مسافت را اندازه گرفته ‏اند، لذا فاصله آن تا جحفه را گاهى سه مايل و گاهى دو مايل تعيين كرده ‏اند.
با توجه به اينكه موقعيت غدير و جحفه به صورت از شرق به غرب در مسير سيل است و هر چه به سمت دريا پيش مى ‏رود مسير سيل وسيع‏ تر مى ‏شود و كسانى كه در صدد تعيين فاصله جحفه تا غدير بوده‏ اند از زاويه‏ هاى مختلفى مسافت را اندازه گرفته ‏اند، لذا فاصله آن تا جحفه را گاهى سه مايل و گاهى دو مايل تعيين كرده ‏اند.


== حدود غدير نزد جغرافيدانان<ref>غدير كجاست؟ : ص ۴۶،۴۵. اسرار غدير: ص ۴۸. واقعه قرآنى غدير: ص ۶۹ .</ref> ==
== حدود غدير نزد جغرافيدانان<ref>غدير كجاست؟ : ص ۴۶،۴۵. اسرار غدير: ص ۴۸. واقعه قرآنى غدير: ص ۶۹ .</ref> ==
«كُراع» به معنى پايان مسيل و انتهاى مسير آب است، و «غُمَيم» نام اين منطقه ‏اى بين مكه و مدينه بوده كه غدير خم در آن واقع شده است. «غدير» به معناى گودالى است كه پس از عبور سيل، آب در آن باقى مى ‏ماند. «خمّ» نام اين آبگير بوده است. محل «غديرخم» در وادى جحفه و به همين نام معروف است.
«كُراع» به معنى پايان مسيل و انتهاى مسير آب است، و «غُمَيم» نام اين منطقه ‏اى بين مكه و مدينه بوده كه غدير خم در آن واقع شده است.
 
«غدير» به معناى گودالى است كه پس از عبور سيل، آب در آن باقى مى ‏ماند. «خمّ» نام اين آبگير بوده است. محل «غديرخم» در وادى جحفه و به همين نام معروف است.


بسيارى از اهل لغت و جغرافى و تاريخ نگاران محل غدير را بين [[مکّه]] و [[مدینه]] دانسته ‏اند:
بسيارى از اهل لغت و جغرافى و تاريخ نگاران محل غدير را بين [[مکّه]] و [[مدینه]] دانسته ‏اند:
خط ۵۴۰: خط ۵۶۲:
در «لسان العرب» مى ‏گويد: «غدير خم آبگير معروفى بين مكه و مدينه است».<ref>لسان العرب: ماده «خم».</ref>
در «لسان العرب» مى ‏گويد: «غدير خم آبگير معروفى بين مكه و مدينه است».<ref>لسان العرب: ماده «خم».</ref>


ياقوت در «معجم البلدان» مى ‏گويد: «حازمى گفته است: خم، مسير سيلى بين مكه و مدينه است ... ، و زمخشرى گفته كه خم، نام مرد رنگرزى است كه آبگير بين مكه و مدينه به او نسبت داده شده است».<ref>معجم البلدان: ج ۲ ص ۳۸۹.</ref>
ياقوت در «معجم البلدان» مى ‏گويد: «حازمى گفته است: خم، مسير سيلى بين مكه و مدينه است...، و [[جار الله زمخشری|زمخشری]] گفته كه خم، نام مرد رنگرزى است كه آبگير بين مكه و مدينه به او نسبت داده شده است».<ref>معجم البلدان: ج ۲ ص ۳۸۹.</ref>


ابن‏ منظور در «لسان العرب» مى ‏گويد: «خم آبگير معروفى بين مكه و مدينه در جحفه است كه همان غدير خم است».<ref>لسان العرب: ماده «خمّ».</ref>
ابن‏ منظور در «لسان العرب» مى ‏گويد: «خم آبگير معروفى بين مكه و مدينه در جحفه است كه همان غدير خم است».<ref>لسان العرب: ماده «خمّ».</ref>
خط ۵۵۶: خط ۵۷۸:
در مورد اينكه چرا سرزمين غدير خم براى ابلاغ ولايت و امر [[امامت]] انتخاب شد مى‏ توان چند وجه بيان كرد:
در مورد اينكه چرا سرزمين غدير خم براى ابلاغ ولايت و امر [[امامت]] انتخاب شد مى‏ توان چند وجه بيان كرد:


۱. شايد اگر پيامبر صلى الله عليه و آله مى‏خواست اجراى حكم «بلّغ ما انزل إليك من ربك» را در مكه و پيرامون خانه [[کعبه]] و حتى در سرزمين [[روز عرفه|عرفات]] و منى انجام دهد با اجراى ساير احكام حج ممزوج مى‏ شد، و معاندين كه مترصد فرصت اخلال و خدشه بودند فرصت بيشترى داشتند كه به نيت‏هاى شوم خود بپردازند.
۱. شايد اگر پيامبر صلى الله عليه و آله مى‏ خواست اجراى حكم «بلّغ ما انزل إليك من ربك» را در [[مکّه]] و پيرامون خانه [[کعبه]] و حتى در سرزمين [[روز عرفه|عرفات]] و منى انجام دهد با اجراى ساير احكام حج ممزوج مى‏ شد، و معاندين كه مترصد فرصت اخلال و خدشه بودند فرصت بيشترى داشتند كه به نيت‏ هاى شوم خود بپردازند.


۲. سرزمين غدير و محلى كه پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله انتخاب فرمود، اين مناسبت را داشت كه جمعيت يكصد و بيست هزار نفرى حجاج در سفر [[حجةالوداع]] به بهترين شكل گرداگرد آن حضرت قرار گيرند، كه ابلاغ را همه به گوش خود بشنوند و به چشم خود ببينند.
۲. سرزمين غدير و محلى كه پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه و آله انتخاب فرمود، اين مناسبت را داشت كه جمعيت يكصد و بيست هزار نفرى حجاج در سفر [[حجةالوداع]] به بهترين شكل گرداگرد آن حضرت قرار گيرند، كه ابلاغ را همه به گوش خود بشنوند و به چشم خود ببينند.


۳. حجاج در برگشت از اجراى حج و فارغ البال بودند؛ كه همراه پيامبر صلى الله عليه و آله وظايف خود را انجام داده ‏اند. اين آسوده خاطر بودن و شادمانى درونى، آنها را آماده شنيدن حكم تازه پرودگار و پذيرفتن اين امر مهم مى ‏كرد.
۳. حجاج در برگشت از اجراى حج و فارغ البال بودند؛ كه همراه پيامبر صلى الله عليه و آله وظايف خود را انجام داده ‏اند. اين آسوده خاطر بودن و شادمانى درونى، آنها را آماده شنيدن حكم تازه پرودگار و پذيرفتن اين امر مهم مى ‏كرد.


۴. غدير خم گذرگاه و محلى بود كه حجاج از بعد آن متفرق مى ‏شدند؛ گروهى به طرف [[یمن]] و گروه ‏هاى ديگر هم به طرف مدينه و نيز ديگر مكان‏هاى اطراف پراكنده مى‏ شدند.
۴. غدير خم گذرگاه و محلى بود كه حجاج از بعد آن متفرق مى ‏شدند؛ گروهى به طرف [[یمن]] و گروه ‏هاى ديگر هم به طرف مدينه و نيز ديگر مكان‏ هاى اطراف پراكنده مى‏ شدند.


۵. از همه مهم‏تر اينكه پيامبر مكرم اسلام ‏صلى الله عليه و آله با نزول امين وحى الهى جبرئيل و ابلاغ «و اللَّه يعصمك من الناس»، «و ان لم تفعل فما بلّغت رسالته» به اطمينان كامل رسيده بود.
۵. از همه مهم‏تر اينكه پيامبر مكرم اسلام ‏صلى الله عليه و آله با نزول امين وحى الهى [[جبرئیل]] و ابلاغ «و الله يعصمك من الناس»، «و ان لم تفعل فما بلّغت رسالته» به اطمينان كامل رسيده بود.


۶. مردم هم در اين آخرين ديدار، هر خاطره ‏اى را بهتر در حفظ نگه مى‏ داشتند و ابلاغ آن به ديگران نيكوتر انجام مى‏ شد.
۶. مردم هم در اين آخرين ديدار، هر خاطره ‏اى را بهتر در حفظ نگه مى‏ داشتند و ابلاغ آن به ديگران نيكوتر انجام مى‏ شد.
خط ۵۸۷: خط ۶۰۹:


=== خم ===
=== خم ===
ياقوت در معجم البلدان از [[زمخشری]] نقل كرده كه «خم» نام مرد رنگرزى بوده، كه آبگير بين مكه و مدينه به او نسبت داده شده است.
ياقوت در معجم البلدان از زمخشری نقل كرده كه «خم» نام مرد رنگرزى بوده، كه آبگير بين مكه و مدينه به او نسبت داده شده است.


سپس از صاحب مشارق نقل مى‏ كند كه گفته است: «خم اسم مجموعه درختانى در آنجاست و در آن آبگيرى است كه به خم نسبت داده مى‏ شود».<ref>معجم البلدان: ج ۲ ص ۳۸۹.</ref>
سپس از صاحب مشارق نقل مى‏ كند كه گفته است: «خم اسم مجموعه درختانى در آنجاست و در آن آبگيرى است كه به خم نسبت داده مى‏ شود».<ref>معجم البلدان: ج ۲ ص ۳۸۹.</ref>
خط ۵۹۴: خط ۶۱۶:


== غدير خم كجاست؟ ==
== غدير خم كجاست؟ ==
در راه مكه تا مدينه، در ۲۰۰ كيلومترى مكه و ۳۰۰ كيلومترى مدينه بركه آبى به نام «خُم» وجود داشت كه با عنوان «غدير خم» شناخته مى ‏شد. بين دو رشته كوه در شمال و جنوب، اين آبگير از شرق به غرب كشيده شده و تا درياى سرخ امتداد داشت و مسير سيل به صورت زمينى هموار در آمده بود.
در راه مكه تا مدينه، در ۲۰۰ كيلومترى مكه و ۳۰۰ كيلومترى مدينه بركه آبى به نام «خُم» وجود داشت كه با عنوان «غدير خم» شناخته مى ‏شد.


درختان بيابانى «سَمُر» -  كه به [[فارسی]] «كُنار» گفته مى ‏شود -  به صورت متفرق در اين مسيل به چشم مى‏ خورد. در يک سوى اين زمين هموار بركه بزرگ «غدير خم» قرار گرفته بود. موقعيت خاص اين غدير در آن بود كه آبش در طول سال خشک نمى ‏شد.
بين دو رشته كوه در شمال و جنوب، اين آبگير از شرق به غرب كشيده شده و تا درياى سرخ امتداد داشت و مسير سيل به صورت زمينى هموار در آمده بود.
 
درختان بيابانى «سَمُر» -  كه به [[فارسی]] «كُنار» گفته مى ‏شود -  به صورت متفرق در اين مسيل به چشم مى‏ خورد.
 
در يک سوى اين زمين هموار بركه بزرگ «غدير خم» قرار گرفته بود. موقعيت خاص اين غدير در آن بود كه آبش در طول سال خشک نمى ‏شد.


به همين جهت درختانى چند در كنار آن روييده بود ومحل معروفى براى استراحت مسافران خسته بود.
به همين جهت درختانى چند در كنار آن روييده بود ومحل معروفى براى استراحت مسافران خسته بود.
خط ۶۰۵: خط ۶۳۱:
از همين جاست كه دشمنان كينه‏ توز على عليه السلام كه درِ خانه‏ اش را آتش زدند و تابعين آنان در طول قرن‏ها هرگز چشم ديدن چنين بناى اعتقادى -  تاريخى را نداشتند.
از همين جاست كه دشمنان كينه‏ توز على عليه السلام كه درِ خانه‏ اش را آتش زدند و تابعين آنان در طول قرن‏ها هرگز چشم ديدن چنين بناى اعتقادى -  تاريخى را نداشتند.


آثار مسجد غدير كه توسط پيامبر صلى الله عليه و آله و اصحابش علامت گذارى شده بود، اولين بار به دست [[عمر بن خطاب|عمر بن الخطاب]] از ميان برده شد و علائم آن محو گرديد. ابن شهرآشوب در كتاب «مثالب» مى ‏گويد: «آثار مسجد غدير را به دستور عمر مخفى كردند».<ref>مثالب النواصب (ابن شهرآشوب، نسخه خطى): ص ۶۳ .</ref>
آثار مسجد غدير كه توسط پيامبر صلى الله عليه و آله و اصحابش علامت گذارى شده بود، اولين بار به دست [[عمر بن خطاب|عمر بن الخطاب]] از ميان برده شد و علائم آن محو گرديد.


بار ديگر در زمان اميرالمؤمنين ‏عليه السلام احيا شد ولى پس از شهادت آن حضرت، [[معاویة بن ابی سفیان|معاویه]] ساربانى را با دويست نفر فرستاد تا آثار غدير خم را با خاک يكسان كنند! ابن شهرآشوب در كتاب «مثالب» مى ‏گويد: «صاحب اغانى ذكر كرده كه معاويه ساربانى را با دويست نفر از خوارج فرستاد تا آثار غدير خم را با خاک يكسان كنند».<ref>مثالب النواصب (ابن شهرآشوب، نسخه خطى): ص ۶۴ .</ref>
ابن شهرآشوب در كتاب «مثالب» مى ‏گويد: «آثار مسجد غدير را به دستور عمر مخفى كردند».<ref>مثالب النواصب (ابن شهرآشوب، نسخه خطى): ص ۶۳ .</ref>
 
بار ديگر در زمان اميرالمؤمنين ‏عليه السلام احيا شد ولى پس از شهادت آن حضرت، [[معاویة بن ابی سفیان|معاویه]] ساربانى را با دويست نفر فرستاد تا آثار غدير خم را با خاک يكسان كنند!
 
ابن شهرآشوب در كتاب «مثالب» مى ‏گويد: «صاحب اغانى ذكر كرده كه معاويه ساربانى را با دويست نفر از خوارج فرستاد تا آثار غدير خم را با خاک يكسان كنند».<ref>مثالب النواصب (ابن شهرآشوب، نسخه خطى): ص ۶۴ .</ref>


بعد از آن [[امام حسین‏ علیه السلام]] را در مسيرى كه از مکّه به [[عراق]] مى ‏آمد، مى‏ بينيم كه كاروان [[کربلا]] را از غدير عبور مى‏ دهد و در آنجا توقفى دارد.
بعد از آن [[امام حسین‏ علیه السلام]] را در مسيرى كه از مکّه به [[عراق]] مى ‏آمد، مى‏ بينيم كه كاروان [[کربلا]] را از غدير عبور مى‏ دهد و در آنجا توقفى دارد.
خط ۶۴۵: خط ۶۷۵:
گستردگى جغرافياى غدير تا «هَرشى» در ۲۰ كيلومتر بعد از غدير ادامه مى‏يابد. اين نام همان كوهى است كه مى‏خواستند بر فراز آن نقشه قتل پيامبر صلى الله عليه و آله را و در پاى آن نقشه قتل على‏عليه السلام اجرا كنند! چه كسانى؟ همانان كه بعد از رحلتش [[خلافت]] را غصب كردند!
گستردگى جغرافياى غدير تا «هَرشى» در ۲۰ كيلومتر بعد از غدير ادامه مى‏يابد. اين نام همان كوهى است كه مى‏خواستند بر فراز آن نقشه قتل پيامبر صلى الله عليه و آله را و در پاى آن نقشه قتل على‏عليه السلام اجرا كنند! چه كسانى؟ همانان كه بعد از رحلتش [[خلافت]] را غصب كردند!


پس بياييد بعد از ديدار غدير سرى هم به قله هرشى بزنيم و خاطره تلخ آن شب را مرور كنيم. در تاريكى، [[جماعت|اکثریت]] كاروان مجبورند كوه را دور بزنند چون اين گونه براى شتران آسان‏تر است، اما پيامبر صلى الله عليه و آله و عده ‏اى ديگر از كوه بالا مى‏روند تا با عبور از قله آن در سوى ديگر كوه زودتر پايين آيند و راه نزديک شود.
پس بياييد بعد از ديدار غدير سرى هم به قله هرشى بزنيم و خاطره تلخ آن شب را مرور كنيم. در تاريكى، [[اکثریت]] كاروان مجبورند كوه را دور بزنند چون اين گونه براى شتران آسان‏تر است، اما پيامبر صلى الله عليه و آله و عده ‏اى ديگر از كوه بالا مى‏روند تا با عبور از قله آن در سوى ديگر كوه زودتر پايين آيند و راه نزديک شود.
 
چشمان نافذى همچون [[حذیفة بن یمان یمانی|حذیفه]] مى ‏خواهد كه ببيند چهارده نفر زودتر از پيامبر صلى الله عليه و آله سربالايى كوه را در پيش گرفته به سرعت سمت قله را نشانه رفته‏ اند.
 
كمى بعد، پيامبر صلى الله عليه و آله حركت مى‏ كند و عده ‏اى از قافله همراه مى ‏شوند، ولى سربالايى تند كوه حركت شتران را  كُند مى ‏كند و قافله عقب مى‏ ماند.


چشمان نافذى همچون [[حذیفة بن یمان یمانی|حذیفه]] مى ‏خواهد كه ببيند چهارده نفر زودتر از پيامبر صلى الله عليه و آله سربالايى كوه را در پيش گرفته به سرعت سمت قله را نشانه رفته‏ اند. كمى بعد، پيامبر صلى الله عليه و آله حركت مى‏ كند و عده ‏اى از قافله همراه مى ‏شوند، ولى سربالايى تند كوه حركت شتران را  كُند مى ‏كند و قافله عقب مى‏ ماند.
افسار شتر پيامبر صلى الله عليه و آله در دست حذيفه است و عمار از پشت سر شتر را راهنمايى مى‏ كند و سريع‏تر به قله مى ‏رسند.


افسار شتر پيامبر صلى الله عليه و آله در دست حذيفه است و عمار از پشت سر شتر را راهنمايى مى‏ كند و سريع‏تر به قله مى ‏رسند. كسى جز پيامبر صلى الله عليه و آله نمى ‏داند و نمى‏بيند كه در دو سوى گردنه چهارده نفر با شمشيرهاى  آخته آماده ‏اند و ظرف‏ هاى پر از شن را در ابتداى سراشيبى نگه داشته ‏اند تا با عبور شتر پيامبر صلى الله عليه و آله آن ها را رها كنند و با وحشت و سقوط شتر، جان پيامبر صلى الله عليه و آله به خطر افتد.
كسى جز پيامبر صلى الله عليه و آله نمى ‏داند و نمى‏ بيند كه در دو سوى گردنه چهارده نفر با شمشيرهاى  آخته آماده ‏اند و ظرف‏ هاى پر از شن را در ابتداى سراشيبى نگه داشته ‏اند تا با عبور شتر پيامبر صلى الله عليه و آله آن ها را رها كنند و با وحشت و سقوط شتر، جان پيامبر صلى الله عليه و آله به خطر افتد.


== مسجد غدير ==
== مسجد غدير ==
پس از واقعه غدير، [[مسجد]] غدير در کنار بركه و چشمه و درختان بر جاى ماند. مسجدى كه به دستور پيامبر صلى الله عليه و آله ساخته شد. پيداست غدير خم به گونه ‏اى جاى خود را در جغرافياى اسلام باز كرده كه ديگر ظالمان جرئت خراب كردن آن را نداشته ‏اند و صفحات تاريخ همچنان حكايت از حفظ مسجد غدير دارد،  
پس از واقعه غدير، [[مسجد]] غدير در کنار بركه و چشمه و درختان بر جاى ماند. مسجدى كه به دستور پيامبر صلى الله عليه و آله ساخته شد.  
 
پيداست غدير خم به گونه ‏اى جاى خود را در جغرافياى [[اسلام]] باز كرده كه ديگر ظالمان جرئت خراب كردن آن را نداشته ‏اند و صفحات [[تاریخ]] همچنان حكايت از حفظ مسجد غدير دارد، مسافران [[مکّه]] در ايام حج و غير آن از جاده ‏اى عبور مى‏ كردند كه غدير  خم بر سر راهشان بود.


مسافران [[مکّه]] در ايام حج و غير آن از جاده ‏اى عبور مى‏ كردند كه غدير  خم بر سر راهشان بود. در آنجا ياد آن روز بزرگ در دل‏ ها زنده مى ‏شد و در مسجد آن نمازى به جاى مى‏ آوردند و در آب بركه سر و رويى صفا مى‏ دادند و «من كنت مولاه فعلى مولاه» را زمزمه مى ‏كردند.
در آنجا ياد آن روز بزرگ در دل‏ ها زنده مى ‏شد و در مسجد آن نمازى به جاى مى‏ آوردند و در آب بركه سر و رويى صفا مى‏ دادند و «من كنت مولاه فعلى مولاه» را زمزمه مى ‏كردند.  


براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: [[مسجد غدیر]].
براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: [[مسجد غدیر]].


== پانویس ==
== پانویس ==